چارچوب ارزیابی سیستم مدیریت موجودی و انبار قطعات یدکی و ارائه نقشه راه MRO-iREAM
[2] ایازی، سید علی و خسروانی، فرزانه و سیاهکالی مرادی، جواد(1396)،ارزیابی کارایی انبارهای توزیع کالا با استفاده از روش تحلیل پوششی داده های راف (مورد مطالعه: کارایی انبارهای شرکت ایران خودرو)،دومین کنفرانس بین المللی مدیریت صنعتی،بابلسر.##
[3]. Baker, P.J.T.I.J.o.L.M. 2007. An exploratory framework of the role of inventory and warehousing in international supply chains.18(1): 64-80.##
[4]. Banaszewska, A., Cruijssen, F., Dullaert, W. and Gerdessen, J.C.J.I.J.o.P.E. 2012. A framework for measuring efficiency levels—The case of express depots.139(2): 484-495.##
[5]. Frazelle, E. 2002. Supply chain strategy: the logistics of supply chain management: McGrraw Hill.##
[6]. Johnson, A. and McGinnis, L.J.I.T. 2010. Performance measurement in the warehousing industry.43(3): 220-230.##
[7]. Khan, S., Dweiri, F. and Chaabane, A. 2016. Fuzzy-AHP approach for warehouse performance measurement. Paper presented at the 2016 IEEE International Conference on Industrial Engineering and Engineering Management (IEEM).##
[8]. Kiefer, A.W. and Novack, R.A.J.T.J. 1999. An empirical analysis of warehouse measurement systems in the context of supply chain implementation.38(3): 18-27.##
[9]. Kusrini, E., Novendri, F. and Helia, V.N. 2018. Determining key performance indicators for warehouse performance measurement–a case study in construction materials warehouse. Paper presented at the MATEC Web of Conferences.##
[10]. Liviu, I., Ana-Maria, T. And Emil, C.J.A.o.t.U.o.O., Economic Science Series.2009.Warehouseperformance measurement-a case study. 18(4).##
[11]. Longo, F.J.I.J.o.C.S.I. 2011. Operational strategies and internal logistic costs analysis in a real warehouse based on modeling & simulation. 8(4): 39.##
[12]. Mohamadi, m., Asemani kaljahi, h. and yazdi , A. 2013. Evaluation and selection of the most appropriate warehousing management systems using multi-criteria decision making technique (Case study: Warehouse management of operational areas of the gas transmission company). business management, 20(5): 119-136.##
[13]. Neely, A., Gregory, M., Platts, K.J.I.j.o.o. and management, p. 1995. Performance measurement system design: a literature review and research agenda. 15(4): 80-116.##
[14]. Neely, A., Mills, J., Platts, K., Richards, H., Gregory, M., Bourne, M. and Kennerley, M. 2000. Performance measurement system design: developing and testing a process‐based approach. International Journal of Operations & Production Management.##
[15]. Rahimi , g. 2006. Evaluate the performance and continuous improvement of the organization. Tadbir, 7(17): 41-44.##
[16].Ramaa, A., Subramanya, K. and Rangaswamy, T.J.I.J.o.C.A. 2012. Impact of warehouse management system in a supply chain.54(1).##
[17]. Razik, M., Radi, B. and Okar, C. 2017. Maturity of the Warehousing function in Moroccan companies: a case study. Paper presented at the MATEC Web of Conferences.##
[18]. Ribino, P., Cossentino, M., Lodato, C. and Lopes, S.J.J.o.S. 2018. Agent-based simulation study for improving logistic warehouse performance.12(1): 23-41.##
[19]. salemi azade khah , m. 2009. Familiarity with traditional and modern systems of organizational performance evaluation. mysagh modiran, 37(1): 57-64.##
[20]. Slater, P. 2016. Spare Parts Inventory Management: A Complete Guide to Sparesology (Vol. 0): Industrial Press.##
[21]. Wu, Y. and Dong, M.J.T.I.J.o.A.M.T. 2008. Combining multi-class queueing networks and inventory models for performance analysis of multi-product manufacturing logistics chains.37(5-6): 564-575.##
[22]. Yazdi Faezeh, S. and enzebati, A.H. 2017. [Title: Designing a Comprehensive Checklist for Evaluating and Improving the Warehousing System in Production Units (Case Study: Ahran Sazeh Industrial Factory##
[23] رمضانی، سعید؛ ناظمی، احسان و برزگر، علی اکبر (1395). الگوبرداری از بهترین تجربیات در نگهداشت، قابلیت اطمینان و مدیریت دارایی تهران: نشر و چاپ بازرگانی##
[24] کاشی، سید محمدرضا بنی فاطمی. (1386). ارزیابی عملکرد. نشریه حسابداری، سال بیست و دوم (185): 41تا 48.##
[25] سلیمانیسدهی، مجتبی. (1392). مدیریت زنجیره تامین (مدلهای مرجع فرآیندی، شاخصهای عملکردی و نرمافزاری) :موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی.##
[26] شمس یزدی، فائزه و انضباطی، امیرحسین. (1395). طراحی چک لیست جامع جهت ارزیابی و بهبود سیستم انبارداری در واحدهای تولیدی (مطالعه موردی: کارخانه صنعتی اهران سازه). کنفرانس بین المللی مهندسی صنایع، مازندران-بابلسر.##
ارزیابی كارآییِ موجودی كالاها
از استقبال خوب شما بسیار سپاسگزاریم
نسبت های مالی از اطلاعات مندرج در صورت حساب های درآمدی و ترازنامه های طرح اقتصادی به دست می آیند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. این نسبت ها باعث ایجاد ارتباط معنادار بین عوامل موثر صورت های مالی و اطلاعات موجود در گزارش های مالی می شوند که باعث قدرت تحلیل شوندگی برای استفاده کنندگان از این نسبت ها می گردد.
این نسبت ها به عنوان شاخص هایی برای موارد زیر مورد استفاده قرار می گیرند:
- ارائه تصویری از سلامت مالی کسب و کار شما از طریق ارزیابی توانایی آن برای ایجاد سود، پرداخت صورتحساب های مختلف در زمان مقرر و استفاده از دارایی ها به صورت کارامد
- مقایسه عملکرد کسب و کار شما با سایر کسب و کارهای فعال در آن زمینه
- نظارت بر تغییر و تحولات در عملکرد کسب و کار شما در دوره زمانی مشخص
- ارزیابی اینکه آیا بخشی از عملیات کسب و کار شما نیاز به ساماندهی دارد یا خیر.
وام دهندگان از نسبت های مالی برای ارزیابی کسب و کاری که متقاضی وام است استفاده کرده و بعضی از فروشندگان از آن ها برای تصمیم گیری در مورد اعطای اعتبار به شما استفاده می کنند.
نسبت های استاندارد زیادی وجود دارند که می توان آن ها را محاسبه کرد. با این حال تنها 15 تا 20 نسبت وجود دارد که همیشه در برنامه ریزی تجاری مورد استفاده قرار می گیرد. این نسبت ها را می توان در 4 گروه مختلف به شرح زیر گروه بندی کرد:
- نسبت های نقدینگی
- نسبت های کارایی
- نسبت های سودآوری
- نسبت های قدرت پرداخت بدهی
دو نسبت نقدینگی و کارایی را در این آموزش و دو نسبت سودآوری و قدرت پرداخت بدهی را در آموزش بعدی توضیح خواهیم داد.
نسبت های نقدینگی
این نسبت ها به دلیل اینکه نشان دهنده توانایی کسب و کار شما به ایجاد نقدینگی مورد نیاز برای پرداخت صورتحساب ها هستند، اعتبار دهندگان اغلب علاقه خاصی به آن ها دارند و رایج ترین نسبت های مالی مورد استفاده هستند، نسبت های نقدینگی را گاهی تحت عنوان نسبت های سرمایه در گردش می نامند. این نسبت ها عبارتند از:
الف) نسبت دارایی جاری: از تقسیم دارایی های جاری به بدهی های جاری به دست می آید.
این نسبت نشان دهنده میزان دارایی های جاری مانند پول نقد، سهام و اوراق قرضه، حساب های دریافتنی و موجودی است که می توانند برای پرداخت تعهدات کوتاه مدت به پول نقد تبدیل شود. به طور کلی نسبت دارایی جاری، نشان دهنده میزان توانایی کسب و کار شما برای تولید پول نقد برای پرداخت تعهدات کوتاه مدت مثلا طی یک سال آینده است. این ضریب می تواند به واسطه افزایش میزان بدهی های کوتاه مدت، کاهش دارایی های جاری یا تلفیقی از این دو با روندی نزولی مواجه شود.
وام دهندگان اغلب می خواهند که نسبت دارایی جاری معادل 2:1 یا بهتر از آن را داشته باشید. این امر به آن ها اطمینان می دهد که به اندازه کافی سرمایه در گردش را برای تداوم کسب و کارتان در آینده قابل پیش بینی دارید.
ب) نسبت آنی (سریع): این نسبت مشابه نسبت دارایی جاری عمل می کند و تفاوت آن با نسبت دارایی جاری در این است که در این نسبت باید میزان موجودی را از دارایی های جاری کم کرد و سپس نتیجه به دست آمده را با بدهی های جاری سنجید. بسیاری از وام دهندگان به این نسبت علاقه مند هستند؛ چرا که در این نسبت میزان موجودی ای که ممکن است به راحتی به فروش نرود لحاظ نمی شود. نسبت دارایی جاری ثابت به همراه نسبت سریع رو به کاهش در طول زمان ممکن است نشانگر این باشد که موجودی شما رو به فزونی است.
به طور کلی نسبت سریع حداقل معادل 1:1 رضایت بخش است و نشان می دهد که دارایی های جاری سریع شما می تواند تعهدات جاری شما را پوشش دهد.
شما به عنوان مدیر یا مالک یک کسب و کار بیشتر نگران استفاده بهینه از دارایی هایتان و صرفه جویی در هزینه ها می باشید. می توانید با استفاده از نسبت های زیر میزان استفاده کارآ از دارایی ها و مواردی که نیاز به اصلاح و بهبود دارند را مشخص کنید.
الف) گردش کالا: موجودی میزان کالاها، قطعات، ملزومات یا سایر کالاهایی است که به منظور تأمین تقاضای مشتریان در انبار نگهداری می شود. بسته به ماهیت کسب و کار، کارایی مدیریت موجودی شما ممکن است اثری قابل ملاحظه روی گردش وجوه نقدی و کل عملکرد کسب و کارتان داشته باشد. مهم ترین نسبت گردش کالا، گردش موجودی کالا برحسب روز است. یعنی روزهای قبل از تبدیل شدن موجودی کالا به حساب های قابل وصول یا پول نقد از طریق فروش. برای محاسبه گردش کالا کافی است میانگین موجودی در طول سال را ضربدر 365 روز کنید و حاصل آن را تقسیم بر بهای کالاهای فروش رفته.
نسبت گردش کالای بالا نشان دهنده حرکت کند یا داشتن اقلام کهنه در انبار است. هرچه دوره زمانی نگهداری کالا کوتاه تر باشد، یعنی مدیریت موجودی شرکت شما از کارایی بالایی برخوردار است.
ب) گردش حساب های دریافتنی (مطالبات): حساب های دریافتنی نشان دهنده میزان فروشی است که هنوز پول آن ها دریافت نگردیده است. اگر شرکت شما اعتباراتی به مشتریان ارائه کند، پرداخت حساب های قابل وصول مهم ترین منبع پول نقد برای شرکت شما خواهد بود. گردش حساب های دریافتنی از ضرب حساب های دریافتنی در تعداد روزهای سال و تقسیم نتیجه بر فروش نسیه سالیانه به دست می آید. نسبت به دست آمده نشان دهنده میانگین تعداد روزهایی است که برای دریافت حساب های قابل وصول صرف می شود.
اگر این ضریب زیاد باشد، معمولا بیانگر این است که شرکت شما باید خط مشی اعطای نسیه و نحوه دریافت حساب های قابل وصول را اصلاح کند.
ج) گردش حساب های پرداختنی: این حساب ها مربوط به خرید مواد اولیه و کالاهایی است که شرکت هنوز بابت آن ها پولی پرداخت نکرده است. اگر فروشندگان به صورت اعتباری به شما کالا و جنس بفروشند، حساب های پرداختنی یکی از مهم ترین آیتم ها در ستون بدهی های جاری ترازنامه شما خواهد بود. این نسبت با ضرب کردن حساب های پرداختنی جاری در تعداد ایام سال و تقسیم نتیجه بر بهای کالاهای فروش رفته به دست می آید. نسبت به دست آمده نشان دهنده میانگین روزهای مورد نیاز برای پرداخت صورت حساب هاست.
اگر این نسبت کم باشد، بدین معنی است که هنوز جای مذاکره برای توافق روی شرایط بهتر با فروشندگان وجود دارد.
د) گردش دارایی های ثابت: این گردش نسبت فروش مندرج در صورت سود و زیان به دارایی های ثابت مندرج در ترازنامه است. این نسبت نشان می دهد که کسب و کار چگونه از دارایی های ثابت برای ایجاد فروش استفاده می کند. به طور کلی هرچه این نسبت زیادتر باشد، بهتر است؛ چراکه زیاد بودن این نسبت بیانگر آن است که کسب و کار شما پول کمتری را برای هر واحدی که از فروش به دست می آید به دارایی های ثابت گره زده است. پایین بودن این نسبت یعنی اینکه سرمایه گذاری بسیار زیادی در زمینه دارایی های ثابت شده است.
ه) گردش مجموع دارایی ها: این نسبت نشان دهنده این است که کل دارایی های کسب و کار خود را چگونه برای ایجاد درآمد به کار می گیرید (نه صرفا موجودی ها یا دارایی های ثابت). از تقسیم کل فروش خالص بر کل دارایی ها به دست می آید.
تحلیل نسبت گردش موجودی کالا (Inventory Turnover)
گردش موجودی کالا یا نسبت گردش موجودی کالا نشان دهنده این است که یک شرکت چطور سطوح موجودی کالا را مدیریت می نماید. اگر گردش موجودی یک شرکت پایین باشد، نشان دهنده این است که شرکت ممکن است موجودی کالا را بیش از اندازه در انبار ذخیره کرده یا اینکه ممکن است سطح فروش محصولات و خدمات شرکت در سطح پایین قرار داشته باشد. در صورت شرایط یکسان، نسبت بالای گردش موجودی، مطلوب می باشد.
کاربرد گردش موجودی کالا در تحلیل بنیادی سهام شرکت ها
هیچ فرقی نمی کند که فعالیت شرکت چه زمینه ای باشد، زیرا باید دارایی های شرکت در فعالیتهایی سرمایه گذاری شود که عملیات شرکت را بهبود می بخشد. نسبت های کارایی به ارزیابی اینکه چطور یک شرکت از دارایی هایش به طور کامل استفاده نموده و چطور بدهی هایش را به نحو مطلوبی مدیریت می کند، می پردازند. به عبارت دیگر، نسبت های کارایی به ارزیابی نحوه استفاده از دارایی ها و بدهی های یک شرکت اشاره دارد.
متوسط گردش موجودی کالا نیز یکی از نسبت های کارایی است که میتواند در این جهت مورد استفاده قرار گیرد زیرا نشان دهنده کیفیت تخصیص منابع را در مراحل نهایی نشان میدهد اگر شرکت توانایی فروش کالا را داشته باشد باید اقدام به تولید محصول نماید و به بیان دیگر هزینه های تولید را پذیرفته تا سود خود را از فروش محصولات بدست اورد در صورتی که ارزیابی كارآییِ موجودی كالاها شرکت ناتوان در فروش محصول خود در بازار باشد که نسبت شروع به کاهش خواهد کرد و در نتیجه نشان دهنده ضعف مدیریت و ناکارامدی ایشان در تخصیص منابع خواهد بود
فرمول محاسبه نسبت گردش موجودی کالا
بهای تمام شده کالای فروش رفته
متوسط موجودی کالا
در این نسبت متوسط موجودی کالا برابر است با میانگین موجودی کالا در در چند دوره قبل که این داده می بایست از ترازنامه شرکت استخراج گردد .علاوه بر این در نسبت را در بخش نسبت های مالی نماسهم برای تعداد زیادی از شرکت های بورسی به راحتی قابل استفاده است.
تاثیر نسبت گردش موجودی کالا با سود اوری شرکت ها
در خصوص تحلیل این نسبت مالی میتوان اینطور بیان نمود که رابطه سودآوری با دوره پرداخت بدهی ها و دوره وصول مطالبات در دوران رونق، معکوس است و با دوره تبدیل وجه نقد و متوسط گردش موجودی کالا دارای رابطه مثبت و معنادار می باشد.نکته ی قابل اهمیت این است که این بررسی نشان میدهد شرط دوره رونق در این بررسی بسیار پر اهمیت است به بیان دیگر میتوان علت کاهش در گردش موجودی کالا را کاهش رونق اقتصادی و به بیان دیگر تاثیر عوامل کلان اقتصادی بر این متغیر براورد نمود
منظور از نسبت های مالی چیست؟ معرفی کامل انواع نسبت های مالی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
- استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
- استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
- نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جار
- نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
- نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
- نسبت پوشش بهره: نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
- دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا: دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
- دوره وصول مطالبات: نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
- دوره گردش عملیات: به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
- گردش دارایی: این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
- گردش داراییهای ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
- دوره پرداخت بدهیها: نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
- نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا ارزیابی كارآییِ موجودی كالاها به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
- بازده داراییها: نسبت بازده داراییها نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
- بازده حقوق صاحبان سهام: شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
- حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه ارزیابی كارآییِ موجودی كالاها ارزیابی كارآییِ موجودی كالاها بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
- حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
- حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
آشنایی با نسبتهای ارزش بازار
این نسبتها منعکس کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبتهای ارزش بازار عبارتاند از:
- نسبت ارزش دفتری (P/BV): این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
- نسبت قیمت به درآمد (P/E): این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
- نسبت قیمت به فروش (P/S): این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود، به شما میگوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه میکنید.
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
- قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظهای برای پیش بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به وسیله سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
- نسبتPEG: نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشمانداز رشد یک سهم را در نظر میگیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
محدودیت نسبت های مالی چیست؟
تحلیل نسبتهای صورتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی به شکل بهتری انعکاس میدهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
نمونههایی از محدودیتهای نسبت های مالی
- با توجه به اینکه نسبتها بر مبنای اطلاعات تاریخی هستند، میانگینی از شرایط موجود در گذشته به شمار میروند.
- هنگامی که اطلاعات بر مبنای بهای تمام شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمتها و ارزشهای جاری نخواهند بود.
- از آنجایی که روش محاسبه هر نسبت استاندارد نیست، بنابراین نمیتوان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش شده را در محاسبات نادیده گرفت.
- استفاده از روشهای مختلف حسابداری میتواند بر نسبتها اثرگذار باشد. مثلا استفاده از روش «فایفو» نتیجه متفاوتی نسبت به استفاده از روش «ارزیابی كارآییِ موجودی كالاها لایفو» ایجاد میکند.
- همچنین تغییرات در اصول و برآوردهای حسابداری – مثلا تغییر از روش فایفو به لایفو – نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند. علاوه بر این، برای استفاده از اطلاعات در روندهای درازمدت، ممکن است نیازمند تبدیل اطلاعات با هدف حذف رویدادهای غیرعادی و غیرمترقبه باشیم.
- با توجه به تفاوتهای موجود در ویژگیهای عملیاتی شرکتهای مختلف مانند خطوط تولید، روش عملیات، نحوه تامین مالی و منطقه جغرافیایی شرکتها مقایسه بین شرکتی دشوار است.
به هنگام استفاده از نسبت های مالی، محتاط باشید!
اگرچه محدودیتهای صورتهای مالی بسیار با اهمیت هستند. اما با این حال، تحلیل نسبتها از تکنیکهای مهم تفسیر صورتهای مالی به شمار میرود. زیرا نسبتها نشانگر ارتباطهایی میان عناصر اساسی صورتهای مالی شرکتها هستند. در هر صورت، نتایج حاصل از نسبت های مالی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گیرند.
موجودی کالا چیست؟
موجودی مواد وکالا بخش قابل توجهی از دارایی های جاری موسسات تجاری وتولیدی را تشکیل می دهد. لذا ارزشیابی وانعکاس موجودی ها می توانداثر با اهمیتی در وضعیت مالی و نیز عملکرد مالی واحد های تجاری داشته باشد.
بند3 استاندارد حسابداری شماره 8 (حسابداری موجودی مواد وکالا ) موجودیها را دارایی هایی تلقی می نمایند که:
- برای فروش در روال عادی عملیات واحد تجاری نگهداری می شود.
- به منظور ساخت محصول یا ارائه خدمات در فرایند تولید قرار دارد.
- به منظور ساخت محصول یا ارائه خدمات، خریداری شده ونگهداری می شود.
- ماهیت مصرفی دارد و به طور غیر مستقیم در جهت فعالیت واحد تجاری مصرف می شود.
بدین ترتیب با توجه به مفهوم فوق، آنچه که به طور مشخص، طبقه هر یک از اقلام داراییها را در گزارشهای مالی مشخص نموده وماهیت آن را بدرستی معلوم می نماید، هدف مدیریت واحد اقتصادی از نگهداری آن دارایی است.
موجودی ها می توانند شامل، موجودی مواد، موجودی کالای ساخته شده، کالای در جریان ساخت و نیز لوازم وقطعات یدکی، موجودی ضایعات وامثال آن باشد.
مفهوم بهای تمام شده چیست؟
بهای تمام شده موجودی ها باید دربرگیرنده مخارج خرید،مخارج تبدیل وسایر مخارجی باشد که واحد تجاری در جریان فعالیت معمول خود، برای رساندن موجودی ها به شرایط وموقعیت فعلی آن انجام شده است. مخارج ارزیابی كارآییِ موجودی كالاها خرید شامل قیمت خرید بعلاوه هزینه های حمل ، بیمه ، حقوق وعوارض گمرکی وسایر هزینه های مستقیم خرید پس از کسر تخفیفات تجاری می باشد.
اقلام بهای تمام شده به هنگام فروش محصول، به هزینه تبدیل و تحت عنوان بهای تمام شده کالای فروش رفته ثبت می گردد.
برخی از اقلام هزینه مرتبط با محصولات به آسانی قابل تخصیص نبوده واصولا به جهت سهولت کار، بجای آنکه هزینه محصول تلقی گردد، به عنوان هزینه دوره مالی تلقی می شود. هزینه انبارداری یا هزینه بیمه کالای موجود در انبار نمونه هایی از اقلام فوق می باشد.
گردش موجودی ها
جریان ورود وخروج موجودی ها در یک واحد اقتصادی می تواند در قالب گردش فیزیکی و گردش بهای تمام شده بحث شود.
گردش فیزیکی
گردش فیزیکی موجودی ها با توجه به ماهیت آن از لحاظ دوام یا نحوه انبار نمودن آن می تواند به اشکال مختلف انجام شود. معمولا در خصوص کالاهای فاسد شدنی ابتدا کالایی فروخته شده واز انبار خارج می شود که از لحاظ زمانی مقدم بربقیه کالاهای مشابه وارد شرکت شده است . همچنین در صورتی که نحوه انبار نمودن یا قفسه بندی کالا به گونه ای باشد که به هنگام فروش کالا ، دسترسی به کالاهایی که دیرتر از اقلام مشابه خریداری وبه انبار انتقال یافته ، آسانتر باشد، تحویل کالا از محل آخرین خرید ها می تواند انجام گردد.
گردش بهای تمام شده
از آنجایی که گردش بهای تمام شده موجودیها مستقیما بر قیمت تمام شده موجودی کالا ونیز بهای تمام شده کالای فروش رفته تاثیر گذاشته و از این رهگذر بر اقلام ترازنامه و صورتحساب سود و زیان موثر می باشد، لذا از اهمیت بیشتری در مقایسه با گردش فیزیکی برخوردار است، جهت محاسبه بهای تمام شده موجودی ها می توان از روش های مختلفی استفاده نمود که به اختصار به بررسی روش های مزب ور در چهارچوب سیستمهای ثبت موجودیها می پردازیم.
سیستم ثبت موجودی چیست؟
جهت ثبت عملیات مربوط به خرید و فروش کالا وسایر عملیات مرتبط با آن می توان ازدو سیستم دایمی و ادواری استفاده نمود.
الف) سیستم ثبت ادواری
درسیستم ادواری ، مقادیر موجودی با شمارش فیزیکی در یک تاریخ مشخص، تعیین گردیده وسپس با توجه به نتایج شمارش فیزیکی، قیمت گذاری برمبنای یکی از روش های ارزشیابی مورد استفاده انجام می شود. در پایان سال مالی ، پس از شمارش و ارزیابی موجودی کالا ثبت اصلاحی لازم از بابت جایگزین نمودن موجودی پایان سال به جای مانده ابتدای سال انجام می شود.
ب) سیستم ثبت دایمی
در این سیستم سوابق و مدارک موجودیها به تفصیل نگهداری و با زمان منطبق می گردد. در سیستم مزبور، هریک از اقلام خرید یا فروش ومعاملات مرتبط به آن به محض وقوع در حساب موجودیها منعکس می گردد. با اینکه از لحاظ تئوری شمارش فیزیکی موجودیها در سیستم دایمی ضرورت ندارد، اما به منظور کنترل ارقام مندرج در سوابق حسابداری ، معمولا این شمارش ها انجام شده وهر گونه اختلاف احتمالی بین موجودی عینی و مانده دفاتر با ثبت اصلاحی مرتفع می گردد. در سیستم دایمی برای هریک از اقلام موجودی ها، اطلاعات مقداری و ریالی در قالب کارتهای نقدی وجنسی کالا ثبت و نگهداری می شود. قابل ذکر است که کارتهایی به نام کارت جنسی کالا نیز در قسمت انبار نگهداری می شود تا اطلاعات مربوط به مقدار کالاهایی که به انبار وارد و یا از آن خارج شده در آن ثبت گردد.
در نهایت در فواصل زمانی معین کارت مزبور با گردش فیزیکی اقلام موجودیها درکارت نقدی و جنسی مقایسه شده تا هر گونه اختلاف احتمالی شناسایی ، ردیابی واصلاح گردد.
روش های محاسبه بهای تمام شده در سیستم ادواری
برای محاسبه بهای تمام شده موجودیها درسیستم ادواری ، روش های مختلفی با آثار متفاوت می تواند به کار گرفته شود. مهمترین این روش ها عبارت است از:
- روش اولین صادره از اولین وارده (FIFO)
- روش اولین صادره از آخرین وارده (LIFO)
- روش میانگین موزون
- روش شناسایی ویژه
روش اولین صادره از اولین وارده : این روش ارزشیابی موجودیها ، برمبنای این فرض است که اقلام بهای تمام شده به ترتیب تاریخ وقوع با درآمد فروش مطابقت داده می شود. به عبارت دیگر، اولین اقلام تحصیل شده ، ابتدا صادر می شود و آخرین اقلام وارده ، موجودی پایان دوره را تشکیل می دهد. این روش در اغلب موارد از گردش فیزیکی کالا پیروی می کند.
روش اولین صادره از آخرین وارده: در این روش برخلاف روش قبلی فرض برآن است که کالای خارج شده از انبار از محل آخرین خریدها بوده و در نتیجه موجودی پایان سال بر حسب اولین موجودی ها یا اولین اقلام وارده محاسبه خواهد شد.
روش میانگین موزون: عبارت از محاسبه بهای تمام شده موجودی برحسب اعمال بهای متوسط در مورد واحد موجودی است. میانگین موزون درخصوص موجودی کالا از تقسیم مجموع قیمت تمام شده کالای آماده فروش بر تعداد آن بدست می آید.
روش شناسایی ویژه: استفاده از این روش مستلزم این است که بتوان گردش هریک از اقلام موجودی را از زمان خرید تا لحظه فروش پیگیری نمود . در این روش قیمت تمام شده هر یک از اقلام موجودی ، به نحو جداگانه محاسبه وتعیین می گردد. معمولا در مورد اقلام گران قیمت نظیر اتومبیل، ساختمان یا جواهرآلات از روش شناسایی ویژه استفاده می شود. با اینکه روش شناسایی ویژه روش دقیقی در ارزیابی موجودیها تلقی می شود، اما تنها در صورتی قابل استفاده است که تعداد و ارقام موجودی محدود باشد.
روش های محاسبه بهای تمام شده در سیستم دایمی
در روش دایمی نیز مثل سیستم ادواری از روش های متعددی می توان جهت ارزیابی موجودی ها استفاده نمود. اهم این روش ها عبارتند از:
- روش اولین صادره از اولین وارده (FIFO)
- روش اولین صادره از آخرین وارده (LIFO)
- روش میانگین متحرک
- روش شناسایی ویژه
مفهوم روشهایFIFO وLIFO قبلا توضیح داده شده، ولیکن در خصوص روش میانگین متحرک که به جای میانگین موزون در سیستم دایمی ثبت موجودیها می توان از آن استفاده کرد، باید عنوان نمود که در روش مزبور ، موجودیهای آخر دوره بر مبنای آخرین میانگین متحرک ( بهای تمام شده یک واحد) دوره مالی،ارزشیابی ودر ترازنامه منعکس می گردد،به عبارت دیگر در این روش بهای تمام شده هر واحد، پس از ارزیابی كارآییِ موجودی كالاها هر فقره خرید مجددا محاسبه می شود.
نتیجه روش “اولین صادره از اولین وارده” در دو سیستم دایمی و ادواری از لحاظ قیمت تمام شده موجودی کالای فروش رفته کاملا یکسان می باشد، حال آن که این مطلب در دو روش دیگر مصداق ندارد.
علت آن که نتیجه دو سیستم دایمی و ادواری در روش اول یعنی “اولین صادره از اولین وارده “باهم مطابقت می کند این است که در هر دو سیستم ” اولین وارده” مفهوم یکسانی داشته و به موجودی های ابتدای دوره مالی اطلاق می شود.در حالی که در روش دوم یعنی “اولین صادره از اخرین وارده” آخرین وارده” تحت دو سیستم دایمی وادواری مفاهیم متعددی دارد. در سیستم ادواری شامل آخرین خرید انجام شده سال مالی است حال آن که درسیستم دایمی، در مقاطع زمانی مختلف، مفاهیم متعددی داشته وبه آخرین خرید انجام شده تا مقطع زمانی خاصی اطلاق می گردد که لزوما با آخرین خرید سال مالی یکسان نمی باشد. این مطلب به گونه ای دیگر در مقایسه دو روش میانگین موزون و میانگین متحرک نیز صادق است.بدین معنی که در میانگین موزون ، قیمت تمام شده هر واحد کالا در پایان سال مالی با توجه به مجموع اطلاعات ثبت شده در خصوص خرید های طی سال ، محاسبه می گردد، حال آنکه در میانگین متحرک محاسبه قیمت میانگین به شکل مقطعی و در تاریخهای مشخص و با توجه به اطلاعات موجود تا آن زمان انجام می شود. تفاوتهای مزبور در چگونگی انجام محاسبات در نهایت منجر به ایجاد تفاوت در نتایج دو روش میانگین موزون و میانگین متحرک خواهد گردید .
استفاده از سیستم ثبت دایمی یا سیستم ثبت ادواری موجودی ها ، در خصوص روش شناسایی ویژه ، اثری بر هزینه های موجودی کالا نداشته ونتیجه محاسبات تحت هر یک از دو سیستم فوق باهم مطابقت خواهد داشت.
دیدگاه شما