مدیریت مالی و سرمایه گذاری
اموزش سرمایه گذاری در بازار سرمایه و ارایه مشاوره های مالی و سرمایه گذاری
بانکداری سرمایه گذاری
بانکداری سرمایهگذاری چیست؟
بانکداری سرمایهگذاری چیست؟ سرمایهگذاری؟ بانکداری؟در واقع اصطلاح "بانک سرمایهگذاری" تا حدی گمراه کننده است، چرا که بانکهای سرمایه¬گذاری نه سرمایه گذارند و نه بانکدار. یعنی نه مانند بانک های تجاری و صندوق های پس انداز، سپرده دیگران را جمع آوری می کنند و نه وجوه خود را به طور دائمی برای سرمایه گذاری اختصاص می دهند. ارائه یک تعریف عمومی برای عبارت بانکداری سرمایه گذاری به واسطه تنوعی که در خدمات آن وجود دارد مشکل به نظر میرسد، اما این واژه به طور کلی برای توصیف موسساتی به کار میرود که فعالیت اصلی آنها گردآوری سرمایه برای شرکتهای نیازمند سرمایه است و به عبارتی اعتبارات میان مدت و بلندمدت را برای متقاضیان منابع مالی فراهم می کنن
1مروزه بانکداري سرمايهگذاري در کشورهاي پيشرفته صنعتي در حقيقت به عنوان رهگشا، مشاور حرفه اي و متخصص افزايش منابع مالي شرکتها و جمع آوري و تبادل اطلاعات لازم براي مشتريان خود ميباشد و ازاين رو بانکها در موضوعات استراتژيک از قبيل :
انتشار و فروش سهام
انتقال و تبديل بنگاهاي اقتصادي
و ساير معاملات ذيربط از مراکز مهم و تخصصي مشاوره اي به شمار مي روند.
بانکهاي سرمايهگذار دو عملکرد بهم پيوسته و نزديک را انجام ميدهند:
1- در بازار اوليه ، بانکهاي سرمايهگذاراوراقبهادار جديداً انتشار يافته را جهت تامين مالي شرکتهاي مربوطه ، شناور مي سازند.
2- در بازار ثانويه ، بانکهاي سرمايهگذاربا عمل در قالب کارگزار و معامله گر در خريد و فروش اوراقبهادار موجود کمک مينمايند.
اولين و شايد مهمترين وظيفه بانکهاي سرمايهگذار ، فروش اوراقبهادار تازه انتشار يافته براي شرکت صادر کننده اين اوراق است. موضوع قيمتگذاري و توزيع اوراقبهادار براي شرکت صادر کننده بسيار مهم است چراکه هزينه سرمايه شرکت با آن مشخص ميشود. قيمت سهام و نرخ بهره اوراقبهادار جديد بايستي لزوماً مرتبط با قيمت و ساير مشخصات اوراق مشابه در بازارثانويه باشد. قيمتگذاري مناسب بر روي اوراقبهادار در حوزه عملکرد بانکهاي سرمايهگذار قراردارد.
يکي ديگر از خدمات مهم و روزافزون بانکهاي سرمايهگذار ،فعاليتهاي مربوط به خريد و ادغام شرکتها و مشاوره در اين زمينه است.
عملکرد دلال يا بازارساز شامل قرار دادن سرمايه در معرض ريسک و انتقال داراييهاي مالي است. براي شرکتهايي که نقش هاي ذکر شده را در بازارهاي مالي ارائه ميدهند،اين عملکرد در مقياسهاي وسيعتري صورت ميگيرد. همانطور که اشاره گرديد يکي از وظايف اصلي بانکهاي سرمايهگذاري صدور اوراقبهادار جديد در بازار اوليه است. اما بسياري از نهادهاي مالي ديگر که بانک سرمايهگذار ناميده نمي شوند در اين کار شرکت مينمايند.
علیرغم تنوع در خدمات بانکداری سرمایه گذاری و به دنبال آن پیچیدگی در برخی از این گروه ها، بانک های سرمایه گذاری هنوز نسبت به بانکهای تجاری کوچک ترند به طوری که تعداد کارکنان حتی بزرگترین بانک سرمایه گذاری کمتر از هزار نفر می باشد. بانکداری سرمایه گذاری یک تجارت خدماتی است و موفقیت در این تجارت به معامله گر در مقابل سرمایه گذار توانایی در ارائه هر گونه خدمات مالی که یک مشتری نیاز دارد و همچنین تثبیت کیفیت، نوآوری و مهارتهای رسیدگی به مشتری بستگی دارد
تعريف بانک سرمايهگذاري ( بانك هاي سرمايه گذاري )
بانکداري سرمايهگذاري عبارتست از خريد يا تعهد خريد اوراقبهادار از قبيل اوراق مشارکت و سهام از طرف يک سازمان مالي که اين اوراق را دوباره به دسته هاي کوچک تقسيم نموده و به اميد نفع به فروش مي رساند. معمولاً وقتي از بانك هاي سرمايه گذاري استفاده ميشود که بخواهند اوراقبهادار جديد را به فروش برسانند. "
بانکداري سرمايهگذاري يک فعاليت مالي غير بانکي است که به بانکداري تشبيه ميشود.
در حقيقت بانکهاي سرمايهگذاري به عنوان رابط بين دولت و شرکتهايي
که قصد تامين مالي جهت سرمايهگذاري دارند و سرمايهگذاراني که داراي پول و پس انداز جهت خريد اوراقبهادار هستند ، ميباشند.
نکته قابل توجه اينکه انتشار جديد ميتواند بصورت انتشاراوليه اوراقبهادار يک شرکت ويا انتشاردوباره اوراقبهادار مربوط به شرکت که در بازار موجود هست ، باشد. در کل موسساتي که به انجام خدمات بانکداري سرمايهگذاري مي پردازند را موسسات" تامين مالي " گويند. بطور کلي بانك سرمايه گذاري همانند واسطه، ميان متقاضيان سرمايه و صاحبان سرمايه عمل ميکنند.
تعريف شركت تامين سرمايه از نظر قانون اوراق بهادار
شركت تأمين سرمايه: مطابق بند 18 ماده 1 قانون بازار اوراق بهادار شركتي است كه به عنوان واسطه بين ناشر اوراق بهادار و عامه سرمايهگذاران فعاليت ميكند و ميتواند فعاليتهاي كارگزاري، معاملهگري، بازارگرداني، مشاوره، سبدگردانی، پذيره نويسي، تعهد پذيرهنويسي و فعاليتهاي مشابه را با اخذ مجوز از "سازمان" انجام دهد.
ساختار سازماني بانکداري سرمايهگذاري
در بانك هاي سرمايه گذاري يک ساختار رسمي سلسله مراتبي با تاکيد بر تخصصي شدن وظايف در چنين موسساتي وجود دارد. در اين ساختار هر يک از زير بخشهاي سازمان نشان دهنده درجه بالايي از تفکيک انواع مختلف فعاليتها و وظايف ميباشد. همچنين بطوردقيق زير بخشهاي داخلي از زير بخشهاي بين المللي تفکيک يافته اند. گروهاي وظيفه اي متعددي در تشکيلات سازماني بانکهاي سرمايهگذاري گنجانده شده اند که متناسب با ميزان فعاليت و توانايي اين بانكها خواهد بود.
خدمات بانك هاي سرمايه گذاري
اصولاً بازارهاي مالي بسيار پيچيده هستند . بازارهاي مالي شامل هزاران موسسه ، ميليونها مشارکت کننده و بيليونها معامله در هر روزميباشند. اين بازارها پا را از مرزهاي مکاني و زماني فراتر نهاده و معامله گراني که در نقاط مختلف جهان و در فواصل بسيار دور ازاين بازارها قرار دارند، درآنها به صورت مجازي معامله ميکنند.
بازارهاي مالي در حقيقت براي ايجاد يک جريان آرام ، منظم وکارآي منابع نقدي از يک موسسه اقتصادي به موسسه ديگر ايجاد شده است. براي رسيدن به اين مطلوب بازارهاي مالي سه خدمت مهم براي اقتصاد ايجاد مينمايند:
1- ايجاد و توزيع ابزار مالکيت و بدهي
2- پيشرفت در ايجاد مکانيزمي جهت انتقال وجه نقد در قبال ابزار بدهي
و مالکيت براي افزايش نقدينگي.
3- ايجاد نهادهايي جهت اطمينان از تماميت و رونق اجراي کاراي مبادلات اوراقبهادار.
اين سه عملکرد به سه حوزه
1) خدمات پذيره نويسي
2) بازارهاي ثانويه
3) تسهيلات در مبادلات و شفاف سازي بر مي گردد.
در بازار اوليه وظيفه و نقش اصلي در بانك هاي سرمايه گذاري عبارتست از پذيره نويسي ، خريد و توزيع اوراقبهاداري که سازمانهاي دولتي و خصوصي منتشر نموده اند. لذا اين نقش بانکهاي سرمايهگذار را در بازارهاي اوليه غالب و مسلط ساخته است.
امروزه بانك هاي سرمايه گذاري در تمامي بازارهاي مالي از جمله " بازارهاي اوراق مشارکت و سهام" ، " بازارهاي آني و آتي " و " بازارهاي اوليه و ثانويه" و به مقدار محدودتري در بازارهاي پول مشارکت دارند و اخيراً موسسات مزبور مشارکت خود را در فعاليت هاي مربوط به تامين مالي شرکتها افزايش داده اند. برخي از خدمات اين موسسات در سطح کلان صورت مي کيرد و شرکت ها ، دولت ها ، سرمايهگذاران حقيقي و حقوقي وساير اجزاي بازارهاي مالي ازاين خدمات منتفع ميگردند .
بانك هاي سرمايه گذاري علاوه بر خدمات مذکور در بازار اوليه با حضور خود در بازارهاي ثانويه موجب شکوفايي اين بخش مي شوند . از جمله اين خدمات ميتوان به ايفاي نقش کارگزاري در بورس منسجم اوراقبهاداردر قبال دريافت کميسيون و نقش معامله گري در بازار خارج از بورس اشاره نمود که در قسمت هاي بعد مفصلاًً توضيح داده خواهد شد. در دو شکل زير نقش کارگزاري و معامله گري مصور شده اند
نقش بانك هاي سرمايه گذاري در حوزه کلان اقتصاد:
الف : نقش بانك هاي سرمايه گذاري در تسهيل تامين مالي شرکت ها:
به لحاظ اقتصادي از وظايف مهم بازارهاي مالي تسهيل تشکيل سرمايه است. شرکتهايي که درصدد تامين مالي بر ميآيند
اوراقبهادار(داراييهاي مالي) خود را در ازاي پولي که واسطه هاي مالي يا خود پس انداز کنندگان مي پردازند مبادله مينمايند.
بازار دست اول دو ويژگي عمده دارد:
1) بازاري که در آن تشکيل سرمايه صورت مي گيرد.
2) سهام و اوراق منتشر شده شرکتها براي اولين بار در اين بازار عرضه ميگردد.
نقش اول: نقش بانكهاي سرمايه گذاري در تشكيل سرمايه :
انتقال سرمايه از پس انداز کنندگان به سمت واحدهاي نيازمند به سه طريق مصور در صفحه بعد صورت ميگيرد:
حالت اول ؛ انتقال مستقيم پول و اوراقبهادار زماني صورت مي کيرد که شرکت اوراقبهادارش را مستقيماً به پس انداز کنندگان بفروشد بدون اينکه وجوه و اوراقبهادار ازهيچ نوع واسطه اي عبور نمايد. در اين حالت معمولاً موسس از اقوام و آشنايان تامين مالي نموده و در ازاي اين همکاري ، اوراقبهادار ارائه ميدهد.
اين روش براي سرمايهگذاري هاي کوچک کاربردي است و در برابر نياز به حجم بالاي سرمايه نا کارآمد ميباشد. در اين حالت ريسک سرمايهگذاري متوجه سرمايهگذاران خواهد شد.
حالت دوم؛ انتقال غير مستقيم ( نيمه مستقيم) از طريق بانك هاي سرمايه گذاري: در اين حالت بانك سرمايه گذاريي اوراقبهادار را از شرکت منتشر کننده آن مي خرد و سپس به سرمايهگذاران نهايي که ممکن است اشخاص حقيقي ، شرکتهاي ديگر، صندوقهاي بازنشستگي و . باشند، مي فروشد.در اين حالت به دليل بررسي اوراق توسط بانك سرمايه گذاري اعتماد و اطمينان سرمايهگذاران بيشتر ميباشد ولي ريسک سرمايهگذاري متوجه خود سرمايهگذاران است که اوراقبهادار شرکت را از طريق بانك سرمايه گذاري خريداري مينمايند.
حالت سوم؛ انتقال غير مستقيم منابع از طريق واسطه هاي مالي : در اين حالت واسطه هاي مالي وجوه را از پس انداز کنندگان دريافت نموده و در قبال آن اوراقبهادار خود را به آنان اعطا مينمايند، و از وجوه به دست آمده در جاي ديگري و به شکلهاي ديگر استفاده مينمايند.
نقش بانك هاي سرمايه گذاري در واگذاري: نقش دوم فعاليتهاي اقتصادي مربوط به بخش خصوصي
فرآيند خصوصي سازي بصورت گسترده اي در کشورهاي جهان درحال انجام ميباشد . اين امر به دليل احساس دولتمردان به ضرورت واگذاري فعاليت هاي اقتصادي و موسسات دولتي به بخش خصوصي است. آنچه در اين قسمت مورد توجه قرار مي گيرد روشهاي اجراي سياست واگذاري و بررسي نقش بازارهاي مالي و بانك هاي سرمايه گذاريدر تسهيل اجراي اين سياست است. واگذاري فعاليتهاي اقتصادي به بخش خصوصي به صورت فروش سهام شرکتهاي دولتي به سرمايهگذاران بخش خصوصي صورت مي گيرد. خريد و فروش سهام نياز به بازار مالي مناسب دارد. بنابراين يکي از ضروريات اوليه واگذاري، وجود يک بازار مالي مناسب و فعال ميباشد. يعني با فراهم بودن ساير شرايط هر اندازه بازار مالي سازمان يافته تر ، وسيع تر و داراي موسسات مالي قوي تري باشد، متناسب با آن جريان واگذاري تسهيل ميگردد و به عکس در صورت عدم انسجام وکارآيي بازار مالي و عدم وجود نهادهاي مالي مناسب ، جريان واگذاري به مراتب کند تر خواهد شد. انتخاب روشهاي مناسب جهت واگذاري نيزعامل تاثير گذار ديگر بر جريان واگذاري است. متداولترين روش مورد استفاده در کشورهاي مختلف دنيا " عرضه سهام واحد مشمول واگذاري به عموم مردم است." در اين روش از خدمات بانك هاي سرمايه گذارياستفاده ميشود.
ارائه خدمات فني ومالي از سوي موسسات تامین سرمایه موجب سهولت در واگذاري ميگردد. از جمله اين اقدامات تعيين قيمت سهام شرکت هايي است که براي اولين بار سهام آنها به عموم مردم عرضه ميگردد. بدين جهت بانك هاي سرمايه گذاري با استفاده از پرسنل مالي مجرب و قوي و سيستمهاي پيشرفته اطلاعاتي و داده پردازي ، قادر به تجزيه و تحليل ابعاد و عوامل موثر بر ارزش شرکتها و در نهايت تعيين قيمت نزديک به ارزش واقعي شرکت ميباشند. چنانچه قيمتگذاري به نحو مطلوب و توسط موسسات مستقلي صورت پذيرد سبب جلب اعتماد سرمايهگذاران خواهد شد. بانك هاي سرمايه گذاري با ارائه خدماتي چون بازارسازي و کارگزاري موجب رونق بازار ثانويه ميگردند. م
بانك هاي سرمايه گذاري در بازار ثانويه به عنوان کارگزار در بورس اوراقبهادار و در بازار خارج از بورس به عنوان معامله گر عمل مينمايند. در نقش کارگزار حق کميسيون دريافت ميکنند و به عنوان يک معامله گر از مابه التفاوت قيمت خريد و فروش منتفع ميگردند . در بازرهاي خارج از بورس اين موسسات نقش بازار گردان را بازي ميکنند. انجام وظيفه بازارسازي از طرف بانك هاي سرمايه گذاريبويژه در مورد سهام شرکتهاي پذيرفته نشده در بورس موجب افزايش نقدينگي اين بازارها ميشود. در بخش هاي بعدي بطور مفصل در مورد اين سه وظيفه صحبت خواهيم کرد.
نقش چهارم:نقش بانکهای سرمایهگذاری در افزايش كارايي اطلاعات بازارهاي مالي
برتري بانك هاي سرمايه گذاري درافزايش دادن نقدينگي و کارآيي اطلاعات ناشي از تخصص ومهارت کافي آنها در زمينه مسائل مالي شرکتها وتوانايي در جمع آوري و پردازش سريع اطلاعات است. در مورد پذيره نويسي شرکتهاي بزرگ تحقيقات وسيعي در مورد مديريت، امورحقوقي، مالي و حسابداري ، فني و مهندسي و ديگر جوانب به عمل ميآيد.
بانك هاي سرمايه گذارياطلاعات وسيعي را که به دنبال انجام تحقيقات گسترده درمورد قسمت هاي مختلف بويژه در مورد بخش مالي شرکت بدست ميآورند را در قالب کتابچه هايي تنظيم و آن را به مراجع رسمي و نيز به عموم سرمايهگذاران عرضه مينمايند.اين اقدام يکي از وظايف اصلي بانك هاي سرمايه گذاريرا تشکيل ميدهد که در نهايت سبب افشاي اطلاعات جامع و صحيح در مورد شرکت گرديده ، موجبات تصميم گيري آگاهانه سرمايهگذاران نسبت به معامله روي اوراقبهادار شرکت را فراهم مي آورد.
در ایران این بانک های تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار فعالیت می کنند معامله گر در مقابل سرمایه گذار و هزینه های این خدمات بر اساس دستورالعمل های سازمان محاسبه می شود
نقش بانك هاي سرمايه گذاري در حوزه خرداقتصاد(شرکتها)
بانك هاي سرمايه گذاري از زمان ايجادشان تا به امروزشاهد تحولات متعددي بخصوص در حوزه فعاليت هاي خرد بوده اند، بطوريکه امروزه شامل دامنه وسيعي از فعاليتها و خدمات توسط موسسات مذکور هستيم. بطور کلي خدمات بانك هاي سرمايه گذاري را بصورت ذيل بيان ميکنند.
- پذيره نويسي و توزيع اوراقبهادار جديد.
- ارائه خدمات کارگزاري به عموم و سرمايهگذاران نهادي
- ارائه مشورتهاي مالي به مشتريان شرکت ، بخصوص در زمينه صدور اوراقبهادار و خدمات خريد و ادغام.
- انجام تحقيقات مالي براي سرمايهگذاران و مشتريان شرکت.
- بازار سازي در حوزه اوراقبهادارخصوصي.
بسياري از بانك هاي سرمايه گذاري امروزه خدمات جديدي را به مشتريان خود ارائه ميدهند:
- ارائه خدمات مديريت دارائي ها
- انجام معاملات اختصاصي براي مشتريان به حساب خود.
- بانکداري سوداگري ، سرمايهگذاري مخاطره پذير
- تامين بدهي هاي کوتاه مدت جهت تضمين بدهي هاي بلند مدت براي خريد و ادغام و تامين مالي جديد.
- خريد و فروش در بازارهاي خارجي و تامين آن
- سازماندهي سوآپ ها و ساير ابزار مديريت ريسک
- ارائه خدمات بانکداري خصوصي
در این وبلاگ سعی شده که اطلاعاتی پیرامون مسایل مالی و سرمایه گذاری و اطلاعات اولیه برای اشخاص علاقه مند به مسایل مالی مطرح شود و در زمینه سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تا حد امکان به طور رایگان مشاوره ارایه شود
چرا زنان در معامله گری موفق تر هستند؟
این موضوع کمی بحث برانگیز است! در قرن 21 صحبت از برتری جنسیتی در یک حرفه به نظر عجیب میآید.
صراحتاً، زمان آن فرا رسیده است که جنسیت یک زن به عنوان قدرت او در دنیای حرفه ای شناخته شود و نه نقطه ضعف!
بر اساس شواهد آماری که توسط مدرسه کسب و کار Warwick انجام شده است، با وجود کم بودن معامله گران زنان در بازار فارکس ، درصد موفقیت آنها 1.8% بالاتر از مردان بوده است ، بنابراین، در حالی که از نظر آماری زنان “کمتر” از مردان معامله می کنند، پس چرا به نظر می رسد معاملهگران “بهتر” یا “باهوش تری” هستند؟
تحقیقات دانشگاه (Leicester)
نشان داده است که هورمونها (بله، هورمونها!) و همچنین فاکتورهای اجتماعی تأثیر به سزایی در نحوه نگرش زن و مرد به بازارهای مالی دارند.
تفاوت روانشناسی معاملاتی باعث اختلاف در، درصد موفقیت میگردد که ما آن را در 4 بخش مجزا دسته بندی کردهایم.
خواهیم دید که روانشناسی معاملاتی یک زن به او برای پیشی گرفتن از مردان چگونه کمک میکند.
طراحی استراتژی معاملاتی
یک معامله گر زن از این که ممکن است دانش او در همه زمینههای معامله گری کامل نباشد، آگاه است.
این به این معنا است که او همواره در حال تحقیق، آموزش و یادگیری است و قبل از ورود به بازار استراتژی خود را بارها آزموده است.
از سوی دیگر، احتمال آن که یک معامله گر مرد درگیر جاه طلبی و بلند پروازیهای خود شود، بسیار بیشتر است.
مردان معمولاً تحت تاثیر تصمیمات خود قرار می گیرند و به توانایی های خود بیش از حد اعتماد دارند.
این اغلب موجب می گردد تا میزان فداکاری و آمادگی لازم برای ورود به بازار را دست کم بگیرند.
این امر یک منحنی یادگیری دشوار، که احتمالاً با زیان همراه است را برایشان به دنبال دارد.
مدیریت ریسک
در ادامه مورد قبل، آمادگی یک زن برای معاملات به معنایی آشنایی کامل با تعداد کمی از ابزارهای معاملاتی است که به او در انجام موفق معاملات یاری میدهد.
این نشانه آن است که او در انجام معاملات زیاده روی نمیکند و بدون آگاهی از همه جوانب دارایی خود را در معرض ریسک قرار نمی دهد.
در مقابل، معامله گران مرد تمایل بیشتری به انجام رفتارهای پرخطر از خود نشان میدهند.
از نظر فیزیولوژیکی، در اینجا تستوسترون نقش اصلی را بازی میکند .
مردان ذاتاً از درگیر شدن با نا شناختهها لذت میبرند و از هر فرصتی برای روبه رو شدن با آن استقبال میکنند.
پیامد این امر انجام معاملات بیش از حد است که آنها را از هر جهت در معرض ریسک غیر قابل کنترل قرار میدهد.
مواجه شدن با زیان
عموماً زنان از باور و اعتمادی که مردان نسبت به خود دارند، برخوردار نیستند. این امر با آماده سازی آنها برای انجام معاملات و مدیریت ریسک همراه شده و موجب میگردد در مواجهه با زیانها احتمالی منطقیتر باشند.
زنان معامله گر و سرمایه گذار به جای قرار گرفتن در حالت تدافعی سعی در جستجوی اشتباه و دلایل زیان دارند و در پی راههایی برای یادگیری و جلوگیری از تکرار آنها هستند.
در مقابل، زیانها فشار و صدمات بیشتری به مردان وارد میکنند. یک مرد معمولاً سود خود را حاصل تواناییهای خود به عنوان یک معاملهگر قلمداد میکند.
متاسفانه، این بدان معنی است که به جای یادگیری از زیانها و تحلیل آن، احساسی برخورد کرده و سعی در جبران آن دارد و تلاش میکند با باز کردن معاملات پشت سر هم و معامله گر در مقابل سرمایه گذار بدون استدلال از بازار انتقام بگیرد.
این امر ریسک معاملات و در پی آن میزان زیان را بالا میبرد.
پس انداز پول
رویکرد محاسبه شده تر زنان در بازار، احتمال نگه داشتن سود را افزایش میدهد. از تئوری گرفته تا در عمل، معامله گران زن در معاملات خود کمتر دچار احساسات روانشناسی میگردند.
این بدان معنا است که سود معاملات آنها را تحت تاثیر قرار نداده و به جای خرج بی رویه سعی در پس انداز آن دارند.
از سوی دیگر، مردان عموماً درگیر چرخه احساسی معاملات میشوند.
تستوسترون آنها با هر بار کسب سود اعتماد به نفس کاذبی در آنها ایجاد میکند که به انجام معاملات پی در پی ترغیب شده و برای پیروزی بیشتر تلاش میکنند.
این امر احتمال زیان را افزایش داده و کنترل معاملات را از اختیار آنان خارج خواهد کرد.
معامله گر فارکس ایده آل
دلیل اصلی همه این موارد، معامله گری از دیدگاه شخصی است.
بله، شیوه معامله گری مردان به خصوص زمانی که با بی تجربگی همراه شود، میتوانند بسیار پر ریسک باشد.
اما بدین معنا نیست که احساسات، اشتیاق یا اعتماد به نفس فی نفسه اشتباه است.
ما باید هیجانات و اعتماد به نفس خود را با آگاهی و تحقیقات همراه کنیم و از زیانهای خود برای ارتقا استراتژی درس بگیریم و همچنین بیاموزیم عقاید و باورهای روزمره خود را از کار جدا سازیم .
در آخر، معامله گری یک مسیر پر فراز و نشیب است.
زنان یا مردان، معامله گران تازه کار یا با تجربه، هر چه بیشتر از هم قطاران خود بیاموزند، قویتر ، مسئولیت پذیر و موفق تر خواهند بود.
نگاهی به دیگر زنان موفق بازار فارکس
جنیفرفن
حدود یک دهه پیش از NYU فارغ التحصیل شده است .
او در سن ۱۹ سالگی زمانی که بسیاری تازه به دانشگاه می روند فارغ التحصیل شده است.
از زمانی که فارغ التحصیل شده است در بحث امور مالی فعالیت می کند.
او در ابتدا شروع به کار در Morgan Stanley نمود و سپس معامله گر در مقابل سرمایه گذار به عنوان مدیر صندوق های سرمایه گذاری به Arrowhawk Capital Management رفت.
میریام کلین
میریام از سن ۲۰ سالگی در بازارهای مالی در حال فعالیت است و همکاری خود را با Price Waterhouse Coopre دارد.
صندوق های سرمایه گذاری و شرکت های خصوصی زیادی به مشاوره های چند میلیون دلاری او گوش میدهند.
تریسی بریت
به گفته بسیاری از مطبوعات او جانشین یکی از ثروتمندترین مردان جهان یعنی وارن بافت بعد از بازنشستگی خواهد بود.
هم اکنون با اعتماد وارن بافت ، معامله گر در مقابل سرمایه گذار تریسی مدیریت ۴ شرکت و میلیاردها دلار از سرمایه او را برعهده دارد.
تریسی را می توان به آهن در اعتماد و فداکاری تشبیه کرد.
او در ابتدا برای شرکت پدر و مادرش در کانزاس که پرورش سبزیجات و گلها را داشتند کار می کرد.
چیزی که از آنها متنفر بود. سپس به دانشگاه رفت.
او در دانشگاه هاروارد تحصیل کرده و بعد از فارغ التحصیلی در شرکت Berkshire Hathaway شروع به فعالیت کرد جایی که وارن بافت مدیرعامل آن معامله گر در مقابل سرمایه گذار بود. خیلی زود وارن بافت اورا شناخت و پتانسیلهای بسیار زیادش را شناسایی کرد.
لوسی بالدوین
او مدیرعامل Goldman Sach و رئیس یک واحد کسب و کار در بخش سرمایه گذاری اروپایی است.
او بعنوان یک استعداد جوان ، معامله گری را دنبال میکند.
اصطلاحاتی که هر معامله گر باید بداند
چه در بورس سهام باشید ، چه در معاملات روزانه فارکس و چه در معاملات ارز رمزنگاری جدید ، شرایط معاملاتی زیادی را می شنوید که ممکن است ناشناخته به نظر برسند. FOMO ، ROI ، ATH ، HODL ، همه اینها به چه معناست؟ تجارت و سرمایه گذاری زبان خاص خود را دارد و یادگیری همه این اصطلاحات جدید می تواند دلهره آور باشد. اگر بخواهید از آنچه در بازارهای مالی می گذرد مطلع شوید ، می توانند کاملاً مفید باشند.
در این مقاله ، مهمترین شرایط تجاری را که باید در صورت معامله ارز رمزنگاری شده بدانید ، جمع آوری کرده ایم.
اصطلاحاتی که هر معامله گر باید بداند – اصطلاحات ارز دیجیتال
(FUD) ترس ، عدم اطمینان و تردید
FUD گرچه منحصراً یک اصطلاح تجاری نیست ، اما اغلب در متن بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد. FUD استراتژی ای است که هدف آن بی اعتبار کردن یک شرکت ، محصول یا پروژه خاص با انتشار اطلاعات نادرست در مورد آن است. هدف این است که به نوعی ترس را ایجاد کرده و یک مزیت کسب کنید. این می تواند یک مزیت رقابتی یا تاکتیکی یا سود حاصل از کاهش قیمت سهام ناشی از اخبار بالقوه مخرب باشد.
همانطور که انتظار دارید ، FUD در فضای ارزهای رمزپایه بسیار رایج است. در بسیاری از موارد ، سرمایه گذاران ممکن است موقعیت کوتاهی را در یک دارایی وارد کرده و پس از تثبیت موقعیت ، اخبار احتمالی مضر یا گمراه کننده را منتشر کنند. به این ترتیب می توان با فروش کوتاه یا خرید گزینه های فروش سود کلانی کسب کرد . آنها همچنین ممکن است پیش از این خود را با معاملات بدون نسخه (OTC) موقعیت دهند.
در بسیاری از موارد ، اطلاعات نادرست یا حداقل گمراه کننده به نظر می رسد. با این حال ، در برخی موارد ، این درست است. همیشه خوب است که سعی کنید همه طرفهای بحث را در نظر بگیرید. فکر کردن در مورد انگیزه هایی که مردم می توانند با اشتراک نظر عمومی برخی عقاید داشته باشند می تواند مفید باشد.
(FOMO) ترس از دست دادن
FOMO احساسی است که سرمایه گذاران هنگام ترس از دست دادن فرصت سود ، هنگام خرید یک دارایی هجوم می آورند. از آنجا که احساسات سنگینی درگیر است ، FOMO توسط تعداد زیادی از مردم می تواند منجر به حرکات سهموی قیمت شود. سرمایه گذاران “FOMO-ing” از دارایی به دارایی دیگر در یک بازی صندلی های موسیقی اغلب می توانند مراحل بعدی بازار گاو نر را نشان دهند .
اگر مقاله اشتباهات تحلیل تکنیکال ما را خوانده باشید ، می دانید که شرایط شدید بازار می تواند قوانین معمول بازارها را تغییر دهد. وقتی احساسات بیداد می کند ، بسیاری از سرمایه گذاران ممکن است از FOMO خارج شوند. این می تواند به حرکتهای گسترده در هر دو جهت منجر شود و ممکن است بسیاری از بازرگانانی را که سعی در معامله با جمعیت دارند ، به دام بیندازد.
FOMO معمولاً هنگام طراحی برنامه های رسانه های اجتماعی نیز استفاده می شود. آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا مشاهده پست ها در جدول زمانی شبکه های اجتماعی با ترتیب دقیق زمانی دشوارتر است؟ این نیز مربوط به FOMO است. اگر کاربران از آخرین ورود خود قادر به بررسی همه پست ها باشند ، این احساس را دارند که آخرین ارسال ها را دیده اند.
با مخلوط کردن عمدی پست های قدیمی و جدید در جدول زمانی ، سیستم عامل های رسانه های اجتماعی قصد دارند FOMO را به کاربران القا کنند. به این ترتیب ، کاربران از ترس اینکه چیز مهمی را از معامله گر در مقابل سرمایه گذار دست ندهند ، بارها و بارها دوباره بررسی می کنند.
HODL اصطلاحی است که از غلط املایی “نگه داشتن” گرفته شده است. این اساسا cryptocurrency به معادل آن از خریداری و نگهداری استراتژی . HODL در ابتدا در یک پست معروف در انجمن BitcoinTalk در سال 2013 ظاهر شد. این اصطلاح یک اشتباه املایی در عنوان بود: “I HODLING.”
HODLing به نگه داشتن سرمایه گذاری ها علی رغم افت قیمت اشاره دارد . همچنین معمولاً در متن سرمایه گذاران (“HODLers”) استفاده می شود که مسلماً در تجارت کوتاه مدت مهارت ندارند ، اما می خواهند قیمت ارز را با ارز رمزنگاری شده مواجه کنند. همچنین ممکن است برای سرمایه گذارانی که محکومیت بالایی در یک سکه خاص دارند و قصد دارند سرمایه گذاری خود را برای مدت طولانی تری حفظ کنند ، استفاده شود.
استراتژی HODLing مشابه استراتژی خرید و نگهداری سرمایه گذاری است که از بازارهای سنتی حاصل می شود. سرمایه گذاران خرید و نگهداری سعی می کنند دارایی های کم ارزش را پیدا کنند و آنها را برای مدت طولانی نگه دارند. بسیاری از سرمایه گذاران این استراتژی را برای بیت کوین اتخاذ می کنند .
اگر مقاله میانگین هزینه دلار (DCA) ما را خوانده باشید ، می دانید که این یک استراتژی بسیار سودآور برای بیت کوین بوده است. اگر طی پنج سال گذشته هر هفته فقط 10 دلار BTC خریداری کرده باشید ، بیش از هفت برابر سرمایه اولیه خود خواهید داشت!
BUIDL
BUIDL اصطلاح مشتق شده HODL است. این معمولاً شرکت کنندگان صنعت ارز رمزنگاری شده را توصیف می کند که بدون توجه به نوسانات قیمت به ساخت و ساز خود ادامه می دهند. ایده اصلی این است که معتقدین واقعی صنعت رمزنگاری بدون توجه به بازارهای وحشیانه خرس ، به ساخت اکوسیستم ادامه می دهند. از این لحاظ ، “BUIDLers” واقعاً به آنچه بلاکچین و ارزهای رمزپایه می توانند به دنیا بیاورند اهمیت می دهند و آنها به طور فعال در حال تحقق این هدف هستند.
BUIDL طرز فکری است که هدف آن مثال زدن از چگونگی ارزهای رمزپایه فقط در مورد حدس و گمان نیست ، بلکه در مورد آوردن این فناوری به توده مردم است. این به عنوان یک یادآوری برای پایین نگه داشتن سر و ادامه ساخت زیرساخت هایی عمل می کند که ممکن است در آینده برای میلیاردها نفر به خوبی خدمت کند. علاوه بر این ، BUIDLers درک می کند که تیم هایی که با ذهنیت طولانی مدت به کار خود ادامه می دهند ، در طولانی مدت عملکرد خوبی خواهند داشت.
اصطلاحاتی که هر معامله گر باید بداند – اصطلاحات ارز دیجیتال
SAFU از میم آپلود شده توسط Bizonacci نشات گرفته است . مدیر عامل Binance ، Changpeng Zhao (CZ) را در آن گنجاند و گفت: “بودجه در هنگام نگهداری برنامه ریزی نشده سیستم عامل امن است”.
این ویدئو در حوزه ارزهای رمزپایه ویروسی شد. در پاسخ ، Binance صندوق امن دارایی را برای کاربران (SAFU) تأسیس کرده است ، یک صندوق بیمه اضطراری که با 10٪ هزینه های تجارت تأمین می شود. این وجوه در یک کیف پول سرد جداگانه ذخیره می شود . ایده این است که SAFU ممکن است از دست دادن بودجه کاربر را در موارد شدید پوشش دهد ، و یک پتو محافظ اضافی برای کاربران Binance ارائه دهد. به همین دلیل است که شما ممکن است اغلب این جمله را بشنوید “بودجه ایمن است”.
(ROI) بازگشت سرمایه
بازگشت سرمایه (ROI) روشی برای سنجش عملکرد سرمایه گذاری است. ROI بازده سرمایه گذاری را نسبت به هزینه اصلی اندازه گیری می کند. این همچنین یک روش مناسب برای مقایسه عملکرد سرمایه گذاری های مختلف است.
نحوه محاسبه ROI در اینجا است. شما ارزش فعلی سرمایه گذاری را می گیرید و هزینه اصلی سرمایه گذاری را کم می کنید. سپس آن عدد را بر هزینه اصلی تقسیم می کنید.
ROI = مقدار فعلی – هزینه اصلی / هزینه اصلی
فرض کنیم شما بیت کوین را با قیمت 6000 دلار خریداری کردید . قیمت فعلی بازار بیت کوین اکنون 8000 دلار است.
ROI = 8000-6000 / 6000
این بدان معناست که شما 33 درصد از میزان سرمایه گذاری اصلی خود فاصله دارید. همچنین در نظر گرفتن هزینه ها (یا نرخ بهره) که برای پرداختن به یک تصویر دقیق تر باید پرداخت کنید.
با این حال اعداد خام تصویر کل نیستند. هنگام مقایسه سرمایه گذاری ها ، سایر عوامل نیز در این زمینه نقش دارند. چه می خطرات ؟ افق زمانی چیست؟ دارایی چقدر مایع است؟ آیا لغزش می تواند بر قیمت خرید شما تأثیر بگذارد؟ ROI به خودی خود آخرین معیار نیست ، اما ابزاری مفید برای اندازه گیری عملکرد سرمایه گذاری های شماست.
محاسبه اندازه موقعیت هنگام تفکر در مورد بازده سرمایه گذاری بسیار مهم است. اگر می خواهید یک فرمول ساده بخوانید که به شما کمک می کند ریسک را به طور موثر مدیریت کنید ، نحوه محاسبه اندازه موقعیت در معاملات را بررسی کنید .
(ATH) بالاترین قیمت ثبت شده تاکنون
احتمالاً لازم نیست این یکی را توضیح دهیم ، مگر نه؟ بالاترین قیمت در همه زمان ها بالاترین قیمت ثبت شده دارایی است. به عنوان مثال ، ATH بیت کوین در طی بازار گاو نر 2017 در جفت BTC / USDT در Binance 19،798.86 USDT بود. این بدان معناست که این بالاترین قیمتی بود که بیت کوین با این جفت بازار معامله می شد.
یکی از جنبه های جذاب یک دارایی که به بالاترین میزان خود رسیده است ، این ایده است که تقریباً همه کسانی که خرید کرده اند سود دارند. اگر دارایی در بازار خرس های طولانی مدت بوده باشد ، بسیاری از معامله گرانی که کیف گمشده خود را نگه داشته اند ، احتمالاً تمایل دارند که با رسیدن به موقعیت صعودی ، از بازار خارج شوند .
با این حال ، اگر دارایی ATH خود را نقض کند ، دیگر فروشنده ای باقی نمی ماند که منتظر خروج از بازار باشد. به همین دلیل است که برخی از موارد نقض ATH را “شکستن آسمان آبی” می نامند ، زیرا لزوماً مناطق مقاومت آشکاری در پیش نیست.
نقض ATH نیز اغلب با افزایش حجم معاملات همراه است . چرا؟ معامله گران روز نیز ممکن است با سفارشات بازار از فرصت استفاده کنند تا سریع سود کنند و با قیمت بالاتر بفروشند.
آیا نقض ATH به این معنی است که قیمت برای همیشه افزایش خواهد یافت؟ البته که نه. معامله گران و سرمایه گذاران در برخی مواقع به دنبال سود خواهند بود و ممکن است سفارشات محدودی را در سطوح مشخص قیمت تعیین کنند. این امر به ویژه اگر مرتباً سطح قبلی قبلی همه و همه بار شکسته شود ، صادق است.
حرکات سهموی غالباً ممکن است با افت شدید قیمت روبرو شوند ، زیرا بسیاری از سرمایه گذاران هنگامی که متوجه می شوند روند صعودی به پایان می رسد ، به سمت خروج هجوم می آورند. بعد از حرکت سهموی بیت کوین به 20000 دلار در دسامبر 2017 ، کاهش قیمت را بررسی کنید.
پس از رسیدن به ATH 19،798.86 دلار ، بیت کوین در عرض چند روز تقریبا 45٪ افت کرد. به همین دلیل همیشه برای کنترل ریسک و همیشه استفاده از ضرر ضروری بسیار مهم است .
(ATL) پایین ترین قیمت ثبت شده تاکنون
نقطه مقابل ATH ، کمترین زمان همیشگی (ATL) ، پایین ترین قیمت یک دارایی است. به عنوان مثال، پایین تمام وقت از BNB 0.5 USDT در بود BNB / USDT جفت بازار در روز اول تجارت.
شکستن کمترین میزان دارایی در تمام زمان ممکن است به اثری مشابه هنگام شکستن بالاترین حد ممکن منجر شود – اما در جهت مخالف. بسیاری از سفارشات متوقف ممکن است در صورت نقض کمترین میزان قبلی ، منجر به یک حرکت شدید به پایین شود.
از آنجا که هیچ سابقه قیمتی در زیر پایین ترین قیمت قبلی وجود ندارد ، ارزش بازار می تواند پایین بیاید ، پایین و پایین بیاید. از آنجا که لزوماً نکات منطقی برای توقف آن وجود ندارد ، خرید در چنین مواقعی بسیار خطرناک است.
بسیاری از معامله گران منتظر تغییر روند تائید شده با میانگین متحرک مهم یا شاخص دیگری هستند تا حتی وارد موقعیت بلند شوند . در غیر این صورت ، آنها می توانند کیسه را برای مدت طولانی در دست بگیرند ، در موقعیتی گیر افتاده که پایین و پایین می رود.
معاملهگر و تحلیلگر چه فرقی با هم دارند؟
تحلیلگر یا معاملهگر ؟ اگر در بازارهای مالی فعال هستید حتما این دو واژه به گوشتان خورده است.برای موفقیت در بازارهای مالی باید معامله گر باشیم یا تحلیلگر؟ اصلا این دو با هم فرق دارند؟ در این مقاله آموزشی چیزهایی را متوجه می شوید که خیلی از افرادی که در این حوزه فعال هستند فراموش کرده اند و به آن توجهی نمی کنند.
تفاوت تحلیل گر و تریدر
به زبان ساده، تحلیل گر کسی است که فرضا بیان می کند تا تابستان ۹۹ قیمت دلار بالا خواهد رفت، ولی تریدر، از همین الان به فکر نوسان گیری از بازار است و روی پول خود با معاملات روزانه ریسک می کند و سود می گیرد.
در واقع، یک تحلیل گر روی خط و خطوط و پیش بینی های خود سود می کند، ولی یک تریدر، روی پول خود ریسک می کند. (تحلیل گر حرف می زند ولی تریدر عمل می کند)
برای آن که یک معامله گر و سرمایه گذار موفق در بازار سرمایه باشیم، باید یک تحلیل گر و تریدر مؤفق باشیم!
چطور یک تحلیل گر مؤفق باشیم؟
برای آن که بتوانیم یک تحلیل گر مؤفق در بازار سرمایه باشیم، لازم است ۳ بعد بازار را بشناسیم.
با یک مثال توضیح می دهیم:
فرض کنید یک تحلیل گر، با اطمینان و اعتماد به نفس، به شما می گوید سهم ذوب ۱۰۰ درصد سود خواهد داد. او از حرف خود مطمئن است.
ولی نکته ی قابل توجه این جاست که سود موردنظر از سهم ذوب، طی چه مدت عاید خریدار آن خواهد شد؟ دو ماه؟ یک سال؟ دو سال؟
بنابراین همواره این بُعد را درک کرده و آن را در معاملات خود در نظر بگیرید.
قیمت، بُعد دیگر را چطور می توانیم شناسایی کنیم؟
بر اساس ۳ سطح می توانیم قیمت را در بازار شناسایی کنیم:
یک: سطوح حمایت و مقاومت استاتیک
دو: سطوح حمایت و مقاومت داینامیک (و یا همان خطوط روند)
سه: سطوح فیبوناچی
الگوها
الگوها ۳ نوع اصلی دارند:
یک: الگوهای کلاسیک مانند الگوهای ادامه دهنده (مثل الگوی پرچم و مستطیل) و بازگشتی (مثل الگوی سر و شانه، دو کف، سه سقف)
دو: الگوهای هارمونیک، همانطور که قبلا گفته شد، بازار با هارمونی (هماهنگی) خاصی جلو می رود و در نظم خاصی گیر می افتد. بعنوان مثال می توانید عملکرد سهم بترانس را در سال ۹۸ بررسی کنید.
سه: امواج الیوت، در واقع امواج شگفت انگیز الیوت، که نیازی به معرفی ندارند!
پس از یادگیری الگوهای هارمونیک ، شما می توانید prz ها و trz ها را محاسبه کنید. در این مقاله قصد نداریم این دو اصطلاح را کامل شرح دهیم، در همین حد کافی است بدانیم که منظور از آن ها “محتمل ترین محدوده بازگشت بازار بر اساس قیمت و زمان” می باشد.
یک سوال مهم
چرا بعد زمان بسیار اهمیت بسیار بالایی دارد؟
برای درک این بحث، لازم است با مفهومی به نام، هزینه فرصت آشنا شویم.
فرض کنید شما در ابتدای سال ۹۸، با یک میلیارد تومان سرمایه مازاد خود، یک خانه یک میلیارد تومانی می خریدید و در پایان سال، ارزش آن با ۲۰ درصد سود، ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان شده بود.
اگر همین پول را برای مثال در بورس می گذاشتید، در مدت مشابه می توانستید، یک میلیارد تومان را به ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان تبدیل کنید و بنابراین، می توانستید سود بیشتری کنید.
شما در واقع ۳۰۰ میلیون تومان در سرمایه گذاری خود روی ملک موردنظر، نسبت به بازار بورس، هزینه فرصت داشته اید.
تحلیل زمانی و درک بعد زمان به ما کمک می کند که هزینه فرصت کمتری متحمل شویم!
معامله گر کیست؟
تریدر یا معاملهگر کسی است که اقدام به خرید و فروش داراییها در کوتاه مدت میکند. او این کار را با هدف کسب منفعت از نوسانات قیمتی انجام میدهد، پس میتوان گفت که ذات عمل معاملهگری در بلندمدت نیست.
برای این که به رابطه بین زمان در تریدری و سرمایهگذاری پی ببریم، باید به نکته زیر دقت کنیم:
بهعنوان مثال وقتی شما یک واحد آپارتمان میخرید، احساس برنده بودن میکنید. چون میدانید که ارزش آن در آینده بیشتر از قیمت پرداختی شما است و شما برای توسعه داراییهایتان در آینده و بهرهبرداری از منافع آن این اقدام را انجام دادهاید. اما این آینده دقیقا یعنی کی؟ فردا؟ هفته بعد؟ ماه بعد؟
کمی به این موضوع فکر کنید. آیا وقتی شما خانهای میخرید انتظار دارید که از فردا قیمت ملک شما رشد کند؟ اصلا هدف شما از این که که ملکی را میخرید چیست؟ آیا با این دید میخرید که هفته بعد آن را بفروشید؟
اکثر مردم برای خرید ملک دید بلند مدت دارند. بهعبارت دیگر شاید کمتر باشد که ملکی را برای فروش در هفته بعد خریداری کند. پس خرید ملک را میتوانیم در دسته سرمایهگذاریها قرار دهیم و درواقع کسانی که ملک میخرند، سرمایه گذاری میکنند.
تبدیل تحلیل گر به معامله گر
چه چیزی باعث می شود یک تحلیل گر نتواند به خوبی تحلیل بازار ، تحلیل خود را به کار بگیرد و معامله کند. ؟
دلایل متعددی وجود دارد که در دوره روانشناسی به توصیف یک به یک آنها خواهیم پرداخت اما ۳ دلیل عمده موفقیت معامله گران را برایتان توضیح می دهیم:
- منضبط بودن : تحلیل گر موفقی که قصد دارد به یک معامله گر موفق تبدیل شود، با انضباط است و دارای پلان و استراتژی ترید است.
- متمرکز: شرط تبدیل تحلیل گر به معامله گر موفق این است که متمرکز باشد و بر اساس پلان شخصی خودش معامله کند و در روند کلی معاملات خود از سایتهای خبری تاثیر نگیرد.
- اعتماد به نفس: یک معامله گر موفق شخصی است که حتی با وجود ضرر و علی رغم معاملات ضرر ده اعتماد به نفس خود را از دست نداده و مطابق پلان از پیش تعریف شده عمل می کند.
برخی از ویژگی ها
معاملهگر و تحلیلگر توانایی همکاری با یکدیگر را دارند، اما قطعاً نقش آنها متفاوت است. یک معاملهگر پول به بازار تزریق میکند و عملکرد خود را بهسادگی اندازهگیری میکند؛ اما هدف اصلی یک تحلیلگر درک و کشف آن چیزی است که ممکن است در بازارها رخ دهد. او حقایق را اندازهگیری میکند.
● یک تحلیلگر قضاوت اشتباه خود را «ضعف بازار» مینامد.
● یک معاملهگر هنگام اشتباه، معاملۀ خود را میبندد و به سمت فرصت معاملاتی بعدی حرکت میکند. امیدوارم آسیب کمی دیده باشد!! اشتباه، فرض اساسی برای یک معاملهگر است. یک معاملهگر زمانی که اشتباه میکند و از بازار خارج میشود، مایل است بهاشتباه خود اعتراف کند؛ اما تحلیلگر به موقعیت معاملاتی بازکردۀ خود میچسبد تا فقط نشان دهد که درست گفته است.
● یک معاملهگر باید به هر هشداری واکنش نشان دهد و قواعد معاملاتی او میگوید: به اخبار توجه کن. بسیاری از تحلیلگران با بازار همراه میشوند و بهجای تلاش برای کسب سود در تلاشاند تا حرف خود را به اثبات برسانند.< وقت بسیار زیادی را برای یادآوری پیشبینیهای درست خود به دیگران صرف میکند>. به همین دلیل آنها معاملهای زیان ده را برای همیشه نگه میدارند. چراکه خروج آنها از معامله با زیان، آنها را مجبور به اعتراف اشتباهشان میکند.
● تحلیلگران به مطالعۀ صنایع، شرکتها و شرایط اقتصادی میپردازند. معاملهگران (حداقل بیشتر معاملهگران)، به مطالعۀ رفتار قیمتها میپردازند و کمتر به قیمت شرکت اهمیت میدهند.
● هنگامیکه یک تحلیلگر نظر خود را در مورد سهام یا وضعیت کلی بازار تغییر میدهد، آن را «تجدیدنظر در پیشبینی با توجه به تغییر عوامل بنیادی» نام مینهد. وقتیکه یک معاملهگر دیدگاه خود را در مورد دادوستد تغییر میدهد، آن را «انعطافپذیری برای حفظ سرمایه و بقا» خطاب میکند.
نتیجه
با همه گیر شدن شبکه های اجتماعی، بازار خرید و فروش تحلیل ( سیگنال ) برای افراد سود جو خیلی گرم شده است. متاسفانه افراد از ناآگاهی مردم سؤ استفاده می کنند و پول های سنگینی،برای فروش تحلیل سهام از مردم میگیرند.
لطفا و خواهشا به صورت مستقیم، بدون کسب دانش معامله گری، اقدام به معامله نکنید، چون در نهایت سرمایه خود را از دست می دهید.
معامله گری نیاز به زمان و کسب دانش دارد که هر کسی زمان و شرایط آن را ندارد. با سرمایه گذاری غیر مستقیم می توانید چندین برابر بانک و حتی سرمایه گذاری در املاک سود کسب کنید. که اصول خیلی ساده ای دارد و اصلا نیاز نیست برای این نوع از سرمایه گذاری وقت بگذارید. در ضمن استرس سرمایه گذاری مستقیم را هم ندارد.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی در مسیر یادگیری مهارت های حرفه ای، پیشرفت شغلی، کارآفرینی و توسعه کسب و کار با بهره مندی از دانش و تجربه اساتید متخصص و دارا بودن کادری مجرب در کنار فراهم آوردن محیطی پویا با امکانات روز آموزشی، با افتخار در کنار شما خواهد بود. امیدواریم بتوانیم نقش و سهمی موثر در آینده، جایگاه شغلی و اجتماعی شما مردم کشور عزیزمان ایران داشته باشیم و رسالت اجتماعی خود را به نحو احسن ایفا نماییم.
فارکس (Forex) چیست؟
فارکس (Forex) چیست؟
بازار ارز یا همان بازار فارکس بزرگترین بازار مالی در جهان است.در مقایسه با حجم 22.4 میلیارد دلار در روز که متعلق به بازار بورس نیویورک معامله گر در مقابل سرمایه گذار است، بازار فارکس با حجم 5 تریلیون دلار در روز غول بی بدیل بازرهای جهانی است ینی چیزی حدود 200 برابر بزرگتر از بازار بورس نیویورک.
فارکس اصطلاحی لاتین و برگرفته از دو کلمه Foreign Exchange و یا “FX”به معنی تبادل ارزهای خارجی یا تبادل یک جفت ارز میباشد. منظور از تبادل ارزهای خارجی، تبدیل یک ارز به ارز دیگر است که این تبادل برای خریدوفروش کالا، خدمات شرکتها و دولتها، هزینههای سفر ، ویزا و خرید مسافران یا سرمایهگذاری اشخاص و بنگاهها در کشورها مورداستفاده قرار میگیرد.
در بازار تبادل ارز جهانی، ارزهای مختلفی همچون دلار آمریکا، یورو، پوند، ین و … توسط مؤسسات مالی بزرگ، بانکها، شرکتهای چندملیتی، تجار، شرکتهای بیمهای، شرکتهای صادرات و واردات، سفتهبازها و اشخاص حقیقی مورد معامله قرار میگیرد.نماد ارز همیشه سه حرف است. دو حرف اول نشان دهنده نام کشور و حرف سوم نشان دهنده نام آن کشور میباشد.بعنوان مثال CAD را در نظر بگیرید. CA مخفف کانادا و D مخفف دلار است. ارزهای اصلی را میتوانید در جدول زیر مشاهده فرمایید.
چگونگی انجام معاملات در بازار فارکس
معامله در بازار فارکس در اصل ینی خرید یک ارز یا واحد پولی یک کشور و همزمان مبادلهی آن با یک ارز دیگر. بعبارت دیگر یعنی ارزها توسط کارگزاریها یا دلالها به صورت جفتی معامله میشوند. این بازار مکان فیزیکی مشخصی ندارد و بانکها، مؤسسات و معاملهگران از طریق بستر اینترنت، یک ارز را در مقابل ارز دیگر معامله میکنند. فارکس بازاری خارج از بورس (OTC) بین بانکی یا به اصطلاح همان counter Over the است.این یعنی که بازار فارکس در سراسر جهان بدون مرکز اصلی گسترده شده است.این بازار در سطح جهان توسط تعداد زیادی از اشخاص مهم و سازمانها اراده میشود. شرکت کنندگان بسته به شرایط معامله، جذابیت، قیمت و شهرت همتای معامله ، تصمیم میگیرند که با چه کسی داد و ستد کنند. مراکز اصلی تجارت ارز بهترتیب در لندن، نیویورک و توکیو قرار دارد و بانکها و مراکز مالی کشورهای جهان در این معاملات شرکت میکنند. در شکل زیر ده ارز که بیشترین فعالیت و حجم معاملات را دارند نشان داده شده است.
طبق نمودار بالا میبینید که دلار آمریکا چقدر در بازار فارکس داد و ستد میشود. توجه داشته باشید که جفت ارزهای اصلی 75 درصد از حجم معاملات را در بر میگیرند.(6 ارز اصلی که در دلار ایندکس مقایسه میشوند جز همین دسته هستند)در واقع به نقل از صندوق بینالمللی پول (IMF) دلار آمریکا تشکیل دهنده 62 درصد دخایر ارزی رسمی در جهان است !
در بازار مبادلات ارز اقشار عمدهی مردم و شرکتهای مختلف فعالیت کرده که بازیگران و چرخانندگان بازار فارکس نیز نامیده میشوند و معمولا در جهت کسب اهداف مالی و رشد اقتصادی خود سرمایه گذاری و خرید و فروش میکنند. این به آن معنا است که حضور در معاملات بازار فارکس فقط برای اهداف سفتهبازی و یا کارهای فیشینگ نیست و هرکدام از فعالان نقش خود را در بازار ایفاء میکنند که کاملیت و ثبات آن را فراهم میآورد. برای تحلیل حرکات قیمتی جفت ارزهای مختلف در بازار فارکس مانند تمام بازارهای مالی دیگر، از تحلیلهای بنیادی و تکنیکال استفاده میشود. برای تحلیل بنیادی یک جفت ارز میبایست وضعیت اقتصادی و سیاسی دو ارز مورد بررسی قرار گیرد. ازجمله عوامل اقتصادی میتوان به سیاستهای پولی بانک مرکزی و تمایل آنها به افزایش و یا کاهش نرخ بهره، میزان رشد اقتصادی، نرخ تورم و … اشاره کرد که لیست کامل این اطلاعات و رویدادهای اقتصادی تحت عنوان تقویم اقتصادی در بسیاری از سایتهای معتبر مانند forexfactory.com، fxstreet.com بههمراه پیشبینی کارشناسان خبره ارائه میشود و باتوجه به عدد گزارش شده و تفاوت آن با میزان پیشبینی شده یا مقادیر دورههای قبل، ارزش یک جفت ارز در مقابل جفت ارز دیگر تقویت یا تضعیف خواهد گشت. اخبار سیاسی مانند انتخابات، جنگ و غیره نیز تأثیر مستقیم بر چشمانداز سرمایهگذاران از روند آتی نرخ ارز کشورهای مختلف داشته و میبایست بهطور مستمر توسط معاملهگران موردتوجه قرار گیرد. در بازار معاملات ارزی یا فارکس در کنار تحلیل بنیادی (یا همان فاندامنتال) بهدلیل حجم بالای معاملات و حضور سرمایهگذاران بزرگ، نمودار تغییرات قیمتی نیز از اعتبار بالایی برخوردار است و بهرهگیری از تحلیل تکنیکال و روشهای نوسانگیری میتواند کمک مؤثری به پیشبینی رفتار آینده قیمت نماید.
نحوه انجام معاملات در بازار فارکس
در گذشته معاملات ارز تنها از طریق بانکهای عامل که امکان خریدوفروش ارز را داشتند صورت میگرفت؛ اما بهتدریج بانکها برای افزایش منافع خود اقدام به اولویت دادن برخی مشتریان کردند؛ سایر مؤسسات مالی، شرکتهای چندملیتی و صندوقهای سرمایهگذاری هم مسیر مشابهی را در پیش گرفتند.
امروزه با توسعه و پیشرفت اینترنت، اشخاص نیز در شرایط یکسان میتوانند با سفتهبازان، شرکتهای سرمایهگذاری و … در هرلحظه نرخ ارزها را از بانکهای مختلف جمعآوری کنند و به معاملات بپردازند. به همین منظور کارگزارانی شکل گرفتند که در نرمافزارهای معاملاتی اختصاصی خود، نرخ ارزها را بهصورت لحظهای به نمایش میگذارند و مشتریان نیز سفارش خود را از طریق همان نرمافزار به کارگزار مربوطه منتقل مینمایند.(همانند نرمافزارهای که کارگزارهای ایرانی برای راحتی کار مشتریان خود و خرید و فروش در بازار سهام ایران در اختیار آنها قرار میدهند و همچنین آنها را به آموزشها و ابزارهایی جهت سهولت و فهم بهتر تجهیز میکنند) درواقع عامل واسطه بین معاملهگران شخصی (Traders) و بازار، کارگزاران هستند و مهمترین نقش کارگزاران نیز انتقال سفارشهای معاملاتی فرد معاملهگر به بازار جهانی است.
بنابراین قدم اول برای انجام معاملات در بازار ارز انتخاب یک کارگزار مناسب است و برای انجام معاملات ارزی افراد بایستی با کارگزار موردنظر خود قرارداد ببندند و مبلغی که برای سرمایهگذاری در این بازار در نظر دارند را بهعنوان سپرده بهحساب کارگزار واریز نمایند. این سپرده درواقع پشتوانه انجام معاملات است و به نام خود مشتری گشایش میشود. در مرحله بعد کارگزار، نام کاربری و رمز عبوری را بهحساب معاملاتی گشایش شده، اختصاص میدهد تا بهوسیله آن مشتری بتواند از طریق نرمافزار معاملاتی بر خط کارگزاری به انجام معاملات ارزی خود بپردازد.
همانطور که میدانید هر کارگزار جهت انجام دستورات معاملاتی مشتریان خود، نرمافزار معاملاتی خاصی را طراحی میکند تا از طریق آن بتواند با مشتریهای خود ارتباط برقرار کرده و درعینحال که آنها را از روند قیمتها آگاه میسازد، شرایطی را فراهم سازد که بر اساس آن بتوانند مراحل انجام یک معامله را به ثبت برسانند.
اصولاً این مراحل شامل دریافت تقاضاهای پیشخرید، پیشفروش و باز کردن و بستن معاملات بر روی کالاها یا ارزهای بخصوص است که هر کارگزار با استفاده از نرمافزار (پلتفرم) خاصی این خدمات را ارائه میدهد و گاهی ممکن است این پلتفرم در میان بسیاری از کارگزاریها مشترک باشد؛ مانند نرمافزار متاتریدر (Metatrader)، از معروفترین نرمافزارهای معاملات بازار فارکس که یک شرکت روسی به نام MetaQuotes آن را طراحی کرده است. آخرین نسخه این نرمافزار بیش از ۲۰ زبان مختلف دنیا ازجمله فارسی را پشتیبانی مینماید. بهطورکلی هر فرد مواردی مانند نوع ارز مورد معامله، قیمت انجامشده معامله، حجم معامله و تعیین نوع عملیات (خرید یا فروش) را در اکانت نرمافزار معاملاتی خود مشاهده میکند و کارگزاران درازای این خدمات کارمزد معاملاتی (Spread) دریافت مینماید.
معاملات در بازار فارکس بهصورت جفت ارز صورت میپذیرد؛ یعنی همواره ارزش یا قیمت هر ارز در بازار فارکس با ارز دیگری تعیین میشود.و هر کدام که قدرت بیشتری داشته باشد نوسان در مبلغ ارزها ایجاد میکند. جفت ارزها با نماد اختصاری دو ارز مشخص میشوند. بعنوان مثال داریم :
دیدگاه شما