مجله بورسی
اگر قصد سرمایه گذاری در بازار بورس دارید، دریافت کد بورسی اولین گام شما برای ورود به بازار بورس اوراق بهادار تلقی می شود..لینک دریافت کد بورسی غیرحضوری (اینترنتی) از برترین کارگزاری ایران << کارگزاری آگاه >> ==>> https://ex.agah.com/ref/AJ7535/login<>
مجله بورسی
اگر قصد سرمایه گذاری در بازار بورس دارید، دریافت کد بورسی اولین گام شما برای ورود به بازار بورس اوراق بهادار تلقی می شود..لینک دریافت کد بورسی غیرحضوری (اینترنتی) از برترین کارگزاری ایران > ==>> https://ex.agah.com/ref/AJ7535/login
دستهها
- اقتصاد و بورس
- فیلتر های کاربردی بورس
- تحلیل تکنیکال
- تحلیل بنیادی
- روانشناسی بازار
- مقالات اقتصادی و بورسی
- آموزش گام به گام بورس
- سخنان بزرگان ایران و جهان
- لیست شرکت های بورس اوراق بهادار تهران
- اصطلاحات
- نمونه سوالات آزمون افتتاح حساب
دریافت کد بورسی غیرحضوری https://ex.agah.com/ref/AJ7535/login
برای دریافت کد بورسی روی متن زیر کلیک کنید
- دریافت کد بورسی غیرحضوری (اینترنتی)
جدیدترین یادداشتها
- شکاف دیرش (Duration gap)شکاف دیرش (به انگلیسی Duration gap) واژهای است که معمولا توسط موسسات مالی-اقتصادی و بانکی مورد استفاده قرار گرفته و.
- دیرش (Duration)دیرش یا Duration دیرش به مقیاسی برای سنجش حساسیت قیمت به تغییر درنرخ بهره در اوراق یا بطور کلی ابزار با درآمد ثابت.
- تئوری داو (Dow Theory)تئوری داو (به انگلیسی Dow Theory) یک چارچوب و یک سری مفاهیم در تحلیل تکنیکال است که از نوشتههای چارلز داو در مورد.
- سایت ورود و خروج نهنگ ها در بازار رمز ارزها (نهنگ یاب )سایت ورود و خروج نهنگ ها در بازار رمز ارزها Whale Alert The number one source of Trust and Transparency in blockchain.
- ابزار مشتقه (Derivative Contract)ابزار مشتقه (به انگلیسی Derivative Contract)، به قراردادی بین دو یا چند طرف گفته میشود که ارزش آن، به یک دارایی مالی.
- واگرایی (Divergence)واگرایی، اصطلاحی است که در تحلیل تکنیکال به کار برده میشود. واگرایی (به انگلیسی Divergence) زمانی اتفاق میافتد که. چارچوب زمانی در الگوهای کنج
- استهلاک (Depreciation)اموال همیشه برای بشریت مهم بودهاند و هستند. اما اموال و داراییها همیشه به صورت سالم یا در یک قیمت خاصی نمیمانند و با.
- تنزیل (Discounting)تنزیل یا Discounting روشی است برای تخمین ارزش حال یا ارزش فعلی جریان وجوه نقدی که در زمانبندی مشخصی در آینده قابل.
- مالی غیرمتمرکز (DeFi)مالی غیرمتمرکز (به انگلیسی Decentralized Finance)، که تحت عنوان خلاصه شده دیفای (DeFi) نیز شناخته میشود، یک سیستم پولی.
- سرمایهگذاری مستقیم (direct investment)سرمایهگذاری مستقیم یا ‘Direct Investment’ که اغلب با عنوان سرمایهگذاری خارجی مستقیم (foreign direct investment) به.
بایگانی
تقویم
ش ی د س چ پ ج 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 جستجو
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک (قسمت اول)
درباره الگوهای قیمتی
از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید.
تحلیل الگوهای قیمت میتواند برای پیشبینیهای کوتاهمدت و یا بلندمدت به کار رود. اطلاعات میتواند چندساعته، روزانه، هفتگی و یا ماهانه باشد و الگوهایی به کوتاهی یک روز و یا به بلندی چند سال در نمودار تشکیل شود.
بخش بزرگی از درک ما از الگوهای قیمتی، به فعالیتهای ریچارد شاباکر نسبت داده شده است. کتاب کلاسیک اون با نام «تحلیل تکنیکال و سود بازار سهام» یا “Technical Analysis and Stock Market Profits ” که در سال ۱۹۳۲ منتشر شده پایههای تحلیل مدرن الگوهای قیمتی را گذاشت. همچنین در سال ۱۹۴۸ رابرت ادوارد و جان مگی در کتاب “تحلیل تکنیکال روند سهام” بیشتر مفاهیمی که در بخش اول کتاب قرار داده شده بود را به شاباکر نسبت دادند.خط روند چیست + خط روند داینامیک و استاتیک در تحلیل تکنیکال
خط روند داینامیک، یکی از ابزارهای ابتدایی و خیلی مهم در تحلیل تکنیکال بر روی چارت سهم است. به وسیله ی رسم خط روند، بسیاری از حمایت ها و مقاومت ها و یا به اصطلاح کف ها و سقف ها را روی انواع چارت می توان به راحتی پیدا کرد. در قسمت آموزش تحلیل تکنیکال یار سرمایه قصد داریم که به صورت مختصر و مفید درباره ی انواع خط روند و نحوه استفاده از آن توضیحاتی را ارائه دهیم. خط روند چیست؟ خط روند قیمت، نشان دهنده ی جهت حرکت قیمت در بازار است. تغییرات حرکت بازار همیشه به صورت خط راست نیست، بلکه حرکات مواجی دارد، و شامل موج های صعودی (پیک ها و رالی ها) و موج های نزولی (حفره ها) می باشد. حاصل حرکات موج های صعودی و نزولی، روند بازار را شکل می دهند، که شامل روندهای صعودی، نزولی و خنثی است.
انواع خط روند موجود در بازارهای مالی
به صورت کلی سه نوع الگوی خط روند وجود دارد، صعودی، نزولی و ساید یا خنثی. زمانی روند صعودی است که موج ها و حفره های بالا رونده دیده شود، و بالعکس زمانی که موج ها و حفره های پایین رونده مشاهده شود روند نزولی است، و در صورتی که موج ها و حفره ها در یک خط راست و جهت مستقیم داشته باشند روند خنثی و ساید است. تشخبص روندها از یکدیگر بسیار مهم می باشد، زیرا حداقل در یک سوم مواقع روند موجود خنثی یا ساید می باشد. بازار دارای روندساید، نمایانگر تساوی عرضه و تقاضا و به عبارت بهتر در این موقعیت بازار را بدون روند می نامند.
- روند صعودی، سطوح داینامیک (کف های بالاتر مشخصه این روند می باشد)
- روندِ نزولی، سطوح داینامیک (سقف های پایین تر مشخصه این روند می باشد)
- روند ساید، سطوح استاتیک (قیمت بین دو خط افقی نوسان یا رنج می زند)
تقسیم چارچوب زمانی در الگوهای کنج بندی روندها به لحاظ زمانی
- روند بلندمدت: بیش از شش ماه یا یک سال در نظر میگیرند.
- روند میان مدت: بیش از یک ماه تا شش ماه در نظر می گیرند.
- روند کوتاه مدت: روندهای دارای زمان کمتر از یک ماه در نظر می گیرند.
روند صعودی
به بیان ساده می توانیم بگوییم در روندی که قله ی بعدی از قله ی قبلی بالاتر تشکیل شود و همینطور دره ی بعدی از دره ی قبلی بالاتر باشد، روند، روند صعودی است. به تصویر زیر توجه کنید.
روند نزولی
به روندی که قله ی بعدی از قله ی قبلی پایین تر باشد و هیمنطور دره ی قبلی از دره ی بعدی پایین تر باشد روند نزولی می گویند.
خط روند استاتیک، ساید یا خنثی
بازار بدون روند، زمانی است که بازار از ساختن سقف هاو کف های بالاتر و پایین تر عاجز است، در این صورت، قیمت سهم بین دو سطح حمایت و مقاومت به صورت افقی نوسان می کند، و اجازه ی رشد یا ریزش سهم را نمی دهد ، به این محدوده ها سطوح استاتیک گفته میشود. روند قیمت در این صورت روند خنثی یا Side Way می باشد.
آموزش رسم خط روند
خط روند، خطی است که با رسم آن روند قیمتی بازار مشخص می گردد. رسم این خط بسیار ساده می باشد، در واقع به این صورت که شما با متصل کردن مینیمم ها یا ماکسیمم های موجود در چارت، جهت روند کلی بازار یا سهم را می توانید مشخص نمایید. به نقاط حداقلی یا حداکثری اصطلاحا Pivot Point می گویند. خطوط روند، چارچوب زمانی در الگوهای کنج بسته به شرایط می توانند نقش حمایتی و مقاومتی را ایفا کنند که در چند مثال سعی میکنیم تا به راحتی این مفاهیم درک کنید و به کار ببرید. در تصویر زیر دو خط روند را در چارت مشاهده میکنید.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که روند کندل ها با برخورد به خطوط روند واکنش نشان داده و به طور کامل از آن عبور نکرده اند.
نکته: خطوط حمایت همیشه در زیر کندل ها قرار دارند.
حالا قصد داریم در مثال دیگری خطوط روند را در نقش مقاومت بررسی کنیم.
در تصویر زیر خط های روند نقش مقاومتی را دارند:
همانطور که مشاهده چارچوب زمانی در الگوهای کنج میکنید در تصویر بالا کندل های سهم چندین بار نتوانسته اند از از خط مقاومت عبور کنند.
نکته: خط های مقاومتی همیشه روی کندل ها قرار دارند.
شکست خط روند
هر حمایت یا مقاومتی امکان دارد که در یک زمانی شکسته شود و در نتیجه روند موجود برعکس شود. باید توجه داشت که تغییر روند به معنی تغییر جهت روند نیست، یعنی امکان دارد با شکست روند صعودی، سهم کماکان به صعود خود با شیبی کمتر ادامه دهد، یا روند خنثی شود.
شرایط شکست خط روند
شکست هم در حمایت و هم در مقاومت رخ می دهد.
- شکست حتما باید با حجم معاملات بالا رخ دهد تا مشخص شود عده ی زیادی این محدوده را به عنوان حمایت یا مقاومت می دانند.
- نحوه شکست (نوع کندل یا شکاف): در صورتی که شکست به کمک شکاف قیمتی رخ دهد از اعتبار بالایی برخوردار است، اگر شکست به همراه کندلی بزرگ رخ دهد معتبرتر است.
- نسبت خریداران به فروشندگان بسته به سهم باید زیاد باشد.
- حجم خرید حقیقی و حقوقی.
- حجم معملاتی روز.
- تشخیص اینکه شکست در راستای خط ساده است یا خیر.
- شکست از سطح حمایت یا مقاومت معتبر رخ داده است یا خیر.
عوامل تأثیر گذار در اعتبار خط روند
شناخت عوامل اثر گذار در درست بودن خط روند و معتبر بودن آن، به شما کمک خواهد کرد تا در این عرصه با شناخت بیشتری قدم بردارید. در ادامه به ذکر این موارد پرداخته ایم:
شیب ها و زاویه های موجود در خطوط روند
هر چه شیب خط روند بیشتر باشد، از اعتبار درجه حمایت یا مقاومت کم می شود. پایدارترین روندها، روندهایی با شیب 45 درجه در حال حرکت، شناخته شده اند. در حقیقت، هر چقدر شیب خط روند، بیشتر باشد اعتبار آن در حفظ پوزیشن خود کمتر میشود و احتمال منحل شدن آن بسیار قوی است.
تعدد برخورد با نمودار قیمتی
هر چقدر تعداد برخوردهای قیمت، با خط روند بیشتر باشد خط روند معتبرتر می باشد. البته تفاوتی هم ندارد که خط برخورد شده، خط مقاومت باشد و یا حمایت، آن چه مهم است تعدد برخورد های قیمت با خط روند است. حداقل برخورد برای کمترین اعتبار یک خط روند 3 برخورد می باشد، و برخورد های 5 عدد به بالا از اعتبار های بیشتری برخوردارند.
چگونه در معاملات از خط روند استفاده کنیم؟
هر معامله گری جهت استفاده از خطوط روند، باید چند نکته ساده را رعایت کند، در ادامه این موارد را در نظر داشته باشید.
خط روند حمایتی
معمولا روند سهم تا زمانی که از خط حمایت عبور نکرده، روند سهم صعودی خواهد بود و اگر عبور کرد (یا به اصطلاح خط حمایت را شکست) به احتمال زیاد روند سهم نزولی خواهد شد. پس حائز اهمیت است تا قبل از شکست خطوط حمایتی معامله ی خود را به سرانجام برسانید.
خط روند مقاومتی
معمولا وقتی روند سهم، خط مقاومت را به طور کامل رو به بالا شکست روند سهم صعودی خواهد شد. در این شرایط هم با داشتن مهارت های کافی در زمینه تحلیل تکنیکال، می توانید از قبل ورود کرده و از سودهایی که نصیبتان می شود لذت ببرید.
معامله گری با خطوط روند داینامیک
روند داینامیک چیست را تا اینجای مقاله حتما درک نموده اید، برای مروری دوباره باید گفت، خط روند یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال جهت ارزیابی سهم است که به کمک آن میتوان مسیر یک بازارسرمایه، جهت و هدف آن را در سه ماه، شش ماه، و یا یک سال بعد تخمین بزنید . با توجه به این خط روند می توانید برای خود یک استراتژی خرید ایجاد نموده تا سود های خوبی را نصیب خود کنید. اما معامله گری با خطوط روند داینامیک به چه شکل است؟
سیگنال خرید در روند صعودی
در روندهای صعودی می توان، زمان مناسب برای ورود به بازار را مشخص نمود. زمانیکه قیمت به خط روند صعودی نزدیک و یا آن را لمس کرد، یکی از بهترین زمان ها جهت ورود به بازار به شمار میآید . زیرا پس از آن روند افزایشی شروع می شود و صعود حتمی است.
سیگنال فروش در روند نزولی
بهترین زمان در روند های نزولی، جهت ثبت سفارش فروش، زمانی است که قیمت، نزدیک خط روند نزولی شده یا آن را لمس کرده باشد.
خط روند در تحلیل تکنیکال
همانطور که تا این قسمت از مقاله بیان شد، به کمک خط روند می توان جهت حرکت بازار را تعیین نمود. جهت رسم خط روند، باید حداقل دو نقطه در امتداد هم (دو سقف یا دو کف اصلی) روی نمودار قیمت داشته باشید. آنچه که سبب محبوبیت استفاده از خطوط روند در بین تحلیل گران شده، این است که میتوان از این خطوط صرفنظر از چارچوب، بازه و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.
استراتژی معاملاتی با خطوط روند
تا اینجا، معنی خط روند و انواع آن را شناختیم، همانطور که می دانید جهت انجام معاملات ، روشهای مختلفی وجود دارد. معامله گران خبره برای شناسایی روند از استراتژی های خاصی استفاده می کنند که در زیر به توضیح چند مورد پرداخته ایم.
شاخص معاملاتی RSI
شاخص (RSI) پرایس اکشن، یا قدرت نسبی یک استراتژی است که کار آن کمک به شناسایی حرکات قیمت ارز و سیگنالهای خرید و فروش است. به کمک این شاخص، میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام مشخص می شود. خط روندrsi، به شکل درصدی نشان داده میشود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.
شاخص معاملات MACD
شاخص (MACD)، یا واگرایی میانگین متحرک ، در یک بازه زمانی مشخص، میانگین قیمت یک ارز را جهت شناسایی روند پیدا میکند. MACD از مهم ترین استراتژی معاملاتی روند می باشد، زیرا معاملهگران مختلفی در یک بازه زمانی خاص،در یک موقعیت خرید ورود می کنند، که در این موقعیت، میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت سبقت میگیرد. به هر حال در صورتی که میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت بگذرد، معاملهگران میتوانند موقعیت کوتاهمدت را نیز در نظر داشته باشند. معامله گران اکثر اوقات روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام میکنند تا سیگنالها را فیلتر نموده و روند را مشخص نمایند. میانگین متحرک عامل اثرگذاری در کمک به تحلیل روند می باشد.
اندیکاتور ADX
به کمک این اندیکاتور معامله گران می توانند قدرت معامله گران را اندازه گیری نمایند. از فاکتورهای مهم دیگر آن می توان به این مورد اشاره نمود که معاملهگران می توانند قدرت قیمتی ارز مورد نظر خود را در دو جهت مثبت و منفی برآورد نمایند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر میکند. در صورتی که اندیکاتور میزان ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال شکل گیری است، و زمانی که مقادیر به زیر ۲۵ نزول کند، بیانگر روند ضعیف در حال وقوع است.
تفاوت تقاطع مرگ (Golden Cross) با تقاطع طلایی (Death Cross)
تقاطع طلایی (golden cross) و تقاطع مرگ (death cross) دقیقاً متضاد هم هستند. تقاطع طلایی نشاندهنده یک بازار صعودی بلندمدت در آینده است، اما تقاطع مرگ نشاندهنده بازار نزولی بلندمدت است. هر دو الگو، با عبور یک میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت اصلی، یک روند بلندمدت را تایید میکنند.
تفاوت تقاطع مرگ با تقاطع طلایی
استفاده از تحلیل آماری برای تصمیم گیری معاملات، بخش مهم تحلیل تکنیکال است. تحلیلگران تکنیکال از حجم زیادی از داده ها، اغلب به شکل نمودار، برای تحلیل سهام و بازار استفاده می کنند. گاهی اوقات، خطوط روند در این نمودارها به شکل منحنی و متقاطع هستند. این خطوط شکل هایی را تشکیل می دهند، که اغلب با نام هایی مانند «فنجان با دسته»، «سر و شانه» و «سقف دو قلو» شناخته میشوند. معامله گران تکنیکال با استفاده از این الگوهای رایج، عملکرد آینده یک سهام یا بازار را تشخیص میدهند.
تقاطع طلایی (golden cross) و تقاطع مرگ (death cross) دقیقاً متضاد هم هستند. تقاطع طلایی نشاندهنده یک بازار صعودی بلندمدت در آینده است، اما تقاطع مرگ نشاندهنده بازار نزولی بلندمدت است. هر دو الگو، با عبور یک میانگین متحرک کوتاه مدت چارچوب زمانی در الگوهای کنج از میانگین متحرک بلندمدت اصلی، یک روند بلندمدت را تایید میکنند.
نکات مهم
- تقاطع طلایی، نشاندهنده یک بازار گاوی بلندمدت در آینده است، اما تقاطع مرگ نشاندهنده یک بازار نزولی بلندمدت است.
- هر زمان که هر یک از این دو با حجم معاملات بالا همراه باشد، مهمتر در نظر گرفته میشوند.
- هنگامی که تقاطع رخ می دهد، میانگین متحرک بلندمدت به عنوان یک سطح حمایتی اصلی (در مورد تقاطع طلایی) یا سطح مقاومت (در نمونه تقاطع مرگ) برای بازار از آن نقطه به بعد در نظر گرفته می شود.
- ممکن است هر دو به عنوان سیگنال تغییر روند رخ دهند، اما اغلب به عنوان تأییدی قوی از تغییر روندی که قبلاً رخ داده است در نظر گرفته می شوند.
تقاطع طلایی
تقاطع طلایی زمانی اتفاق میافتد که میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت اصلی به سمت صعودی عبور کند و توسط تحلیلگران و معاملهگران بهعنوان نشانهای از یک چرخش صعودی قطعی در بازار تفسیر شود. اساساً، میانگین کوتاه مدت سریعتر از میانگین بلندمدت افزایش می یابد، و تا زمانی که از هم عبور کنند ادامه می یابد.
سه مرحله از تقاطع طلایی:
- یک روند نزولی که در نهایت با کاهش فروش به پایان می رسد
- مرحله دوم که در آن میانگین متحرک کوتاهتر از میانگین متحرک طولانی تر عبور می کند
- در نهایت، ادامه روند صعودی، که امیدواریم منجر به افزایش قیمت شود
تقاطع مرگ
برعکس، یک تقاطع میانگین متحرک نزولی مشابه، تقاطع مرگ را تشکیل می دهد و به نظر می رسد که سیگنالی از رکود بازار است. تقاطع مرگ زمانی اتفاق می افتد که میانگین کوتاه مدت، روند نزولی داشته باشد و از میانگین بلندمدت عبور کند و اساساً در جهت مخالف تقاطع طلایی قرار داشته باشد.
ملاحظات
نظرات مختلفی از نحوه تشکیل این تقاطع میانگین متحرک معنی دار وجود دارد. برخی از تحلیلگران آن را به عنوان تقاطع میانگین متحرک 100 روزه با میانگین متحرک 50 روزه تعریف می کنند. برخی آن را به عنوان تقاطع میانگین 200 روزه با میانگین 50 روزه تعریف می کنند.
تحلیلگران همچنین شاهد وقوع تقاطع در نمودارهای بازه زمانی پایین تر به عنوان تاییدی بر روند قوی و مداوم هستند. صرف نظر از تغییرات در تعریف دقیق یا چارچوب زمانی اعمال شده، این اصطلاح همیشه به یک میانگین متحرک کوتاه مدت اشاره دارد که از میانگین متحرک بلند مدت اصلی عبور می کند.
آموزش الگوهای معاملاتی کلاسیک دوره پیشرفته
هدف این دوره نمایش الگوهای پر کاربرد معاملاتی و آموزش آنها ، شامل نمایش شماتیک + نمونه در چارت و هدف الگو و نقطه مناسب ورود جهت معامله کردن میباشد.
قسمت اول : مفهوم الگوی کانال در تحلیل تکنیکال
این کانال یک الگوی نموداری قدرتمند است که اغلب توسط افراد نادیده گرفته میشود و اشکال مختلفی از تحلیل تکنیکال را ترکیب میکند تا به معاملهگران امتیاز بالقوه برای ورود و خروج از معاملات و همچنین کنترل ریسک ارائه دهد. اولین قدم چارچوب زمانی در الگوهای کنج این است که یاد بگیرید چگونه کانال ها را شناسایی کنید. مراحل بعدی شامل تعیین محل و زمان ورود به یک معامله، محل قرار دادن دستورات توقف ضرر و محل کسب سود است.
قسمت دوم : مفهوم الگو مستطیل یا تریدینگ رنج
سرمایه گذاران فعال بسته به چشم انداز، اهداف، تحمل ریسک و سایر ویژگی های خود میتوانند از استراتژی های مختلفی استفاده کنند. معاملات محدوده یکی از این استراتژی ها است. این شامل خرید و فروش تاکتیکی سهام در یک دوره زمانی کوتاه است. قبل از اینکه بخواهید محدوده معاملات را انجام دهید، باید خطرات و محدودیت های آن را کاملاً درک کنید. مطمئن شوید که برنامهای دارید که اهداف و محدودیتهای استفاده از این استراتژی را در چارچوب مجموعه کلی شما مشخص میکند.
قسمت سوم : مفهوم الگوی الگو کف دوقلو
در این مقاله قصد داریم یکی دیگر از الگوهای تحلیل تکنیکال ، الگو کف دوقلو را به شما عزیزان ارائه دهیم. اگر با حوزه های سرمایه گذاری آشنا باشید حتما نام این الگو را شنیدهاید. یکی از معروف ترین الگو ها برای قیمت که به وفور در چارت های قیمتی یافت میشود کف دوقلو میباشد. این الگو یکی از انواع الگوهای برگشتی میباشد و شامل دو نوع: کف (Double Bottom) و سقف (Double Top) است. الگو کف دوقلو را در ادامه به صورت کامل توضیح خواهیم داد.
قسمت چهارم : مفهوم الگوی سقف دوقلو
در این آموزش قصد داریم یکی دیگر از آموزش های تحلیل تکنیکال از دوره الگوهای معاملاتی کلاسیک یعنی الگو سقف دوقلو را به شما عزیزان ارائه کنیم. در معاملات مالی رایج، سقف دوقلو نوعی الگوی نمودار است که هنگام انجام تحلیل تکنیکال میتوان آن را یافت. الگوی نمودار سقف دوقلو نشان دهنده این است که روند غالب ممکن است در کوتاه مدت یا بلند مدت معکوس شود. بازارهای معاملات مالی شامل معاملات ارزها، سهام، کالاها و سایر دارایی های مالی است.
قسمت پنجم : الگو مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال
مثلث متقارن یک الگوی نموداری است که با دو خط روند همگرا مشخص می شود که مجموعه ای از قله ها و فرورفتگی های متوالی را به هم متصل می کند. این خطوط روند باید در شیب تقریباً مساوی همگرا باشند. خطوط روندی که در شیب های نابرابر همگرا می شوند به عنوان کوه بالارونده، کوه در حال سقوط، مثلث صعودی یا مثلث نزولی نامیده می شوند.
قسمت ششم : الگوی مثلث صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
الگوهای مثلثی یک الگوی نموداری هستند که معمولاً توسط معامله گران هنگامی که محدوده معاملاتی قیمت سهام به دنبال یک روند صعودی یا نزولی باریک می شود، شناسایی می شود. بر خلاف سایر الگوهای نمودار، که جهت گیری واضحی را برای حرکت قیمت آتی نشان می دهند، الگوهای مثلثی می توانند ادامه روند قبلی یا معکوس شدن را پیش بینی کنند.
قسمت هفتم : الگو کنج صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
در این مطلب یکی دیگر از آموزش های تحلیل تکنیکال ، الگو کنج را به شما عزیزان ارائه میکنیم. به الگوهای کنج، گوه نیز میگویند. کنج یک الگوی قیمت است که با خطوط روند همگرا در نمودار قیمت مشخص می شود. دو خط روند برای اتصال بالا و پایینهای مربوط به یک سری قیمت در طول 10 تا 50 دوره ترسیم شدهاند. خطوط نشان میدهند که اوجها و پایینها با نرخهای متفاوتی در حال افزایش یا کاهش هستند، که با نزدیک شدن خطوط به همگرایی، ظاهری گوهای را به وجود میآورد. تحلیلگران فنی، خطوط روند گوهشکل را شاخصهای مفیدی برای تغییر احتمالی قیمتها در نظر میگیرند.
5 اندیکاتور کاربردی برای تشخیص روند
مسلماً تجزیه و تحلیل روند ، مهمترین حوزه تجزیه و تحلیل تکنیکال است و برای تعیین روند کلی قیمت، امری کلیدی است. روندها میتوانند افقهای زمانی متفاوتی داشته باشند، به همین خاطر در این مقاله به معرفی پرکاربردترین اندیکاتور های تشخیص روند خواهیم پرداخت.
به طور مثال میتوان گفت، یک روند صعودی کلی در بازه زمانی هفتگی میتواند شامل روند نزولی روزانه باشد، درحالیکه در تایم فریم ساعتی در حال افزایش است. تجزیه و تحلیل در چارچوب چندگانه به معامله گران کمک میکند تا روند را بهتر درک کنند.
تجزیه و تحلیل روند را میتوان با استفاده از خطوط روند و با در نظر گرفتن سطوح قیمتی که حمایت و مقاومت سهم را نشان میدهند، انجام داد.
معامله گران با تشخیص روند معاملات سعی میکند از طریق تجزیه و تحلیل حرکت یک سهم در یک جهت خاص، سود خود را به دست آورند.
همچنین علاوه بر تجزیه و تحلیل، معامله گران باید به مدیریت ریسک و روانشناسی معاملات مسلط باشند. اما برخی از استراتژیها امتحان خود را پشت سر گذاشتهاند و اندیکاتورهایی را بهعنوان ابزار تحلیل روند در اختیار معامله گرانی که به تحلیل روند شاخصها علاقهمند هستند، قرار دادهاند.
1. میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یک ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال است که در یک بازه زمانی با استفاده از خط میانگین، میتوان قیمت را مشخص کرد.
این اندیکاتور بر اساس بازه زمانی مشخص، از میانگین قیمتها به عنوان داده استفاده میکند و آن را به صورت یک خط، روی نمودار نشان میدهد.
میانگین متحرک در یک بازه زمانی خاص در نظر گرفته میشود 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا چارچوب زمانی در الگوهای کنج هر بازه زمانی که معاملهگر انتخاب میکند.
برای سرمایهگذاران و دنبالکنندگان روند بلندمدت، میانگین متحرک ساده 200 روزه، 100 روزه و 50 روزه گزینههای مناسبی هستند.
فرمول ساخت مووینگ اوریج در سادهترین حالت به شکل زیر است:
SUM(CLOSE, N)/N
جمع = SUM
تعداد دوره =N
قیمت پایانی = CLOSE
بهطورکلی، مووینگ اوریجی که از آن در چارت استفاده میشود با تایم فریم نسبت مستقیم دارد. برای مثال زمانی که مووینگ اوریج در بازه زمانی 100 روی تایم فریم روزانه تنظیم شود، به معنای داشتن یک میانگین قیمت 100 روزه روی چارت میباشد. تصویر زیر نشاندهنده مووینگ اوریج ساده 100 روزه روی نماد خساپا است.
بر اساس فرمول داخلی انواع MAها شامل:
- میانگین متحرک ساده Simple Moving Average) SMA)
- میانگین متحرک نمایی Exponential Moving Average) EMA)
- میانگین متحرک صاف شده Smoothed Moving Average) SMMA)
- میانگین متحرک خطی وزنی Linear Weighted Moving Average) LWMA or WMA)
روشهای مختلفی برای استفاده از میانگین متحرک وجود دارد.
روش اول: بررسی زاویه میانگین متحرک است.
اگر قیمت برای مدتزمان طولانی، عمدتاً به صورت افقی حرکت کند به این معنا است که قیمت آن روندی ندارد و بهاصطلاح حالت رنج گفته میشود.
محدوده متغیر معاملاتی زمانی اتفاق میافتد که برای مدتی اوراق بهادار بین آستانه قیمتهای بالا و پایین معامله میشود.
روش دوم: میتوان با رسم کراس اور سیگنال خرید یا فروش را دریافت کرد.
زمانی که تقاطع میانگین 50 روزه با نمودار 200 روزه روبهبالا باشد، سیگنال خرید و اگر تقاطع میانگین 50 روزه و 200 روزه رو به پایین باشد، سیگنال فروش صادر میشود.
بازههای زمانی باتوجهبه استراتژی سیستم معاملاتی قابل اصلاح است.
2. همگرایی و واگرایی MACD
مکدی (Moving Average Convergence Divergence) نوعی اندیکاتور برای نوسانگیری است که باگذشت زمان، پیرامون خط مرکزی و محور صفر نوسان میکند. این اندیکاتور علاوه بر آنکه اندیکاتور روند نما است، بهعنوان اندیکاتور نوسانگر مومنتوم نیز استفاده میشود. در این
با توجه به اینکه خط مکدی بالای خط صفر قرار میگیرد یا در پایین آن، روند مشخص میشود.
- خط مکدی بالای صفر قرار گیرد، احتمالاً روند صعودی خواهد بود.
- خط مکدی پایین صفر قرار گیرد، احتمالاً روند نزولی خواهد بود.
MACD داری دو خط سریع و کند است. زمانی که خط سریع خط کند را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر و اگر خط سریع خط کند را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.
3. اندیکاتور آر اس آی RSI
سومین اندیکاتوری که برای تشخیص روند مورد استفاده قرار میگیرد اندیکاتور Relative Strength Index) RSI) میباشد.
RSI بهعنوان یک نوسانساز نمایش داده میشود و میتواند از 0 تا 100 حرکت کند؛ بنابراین حرکت بین صفر تا 100 اطلاعات متفاوتی نسبت به MACD ارائه میدهد. در این اندیکاتور دو سطح 30 و 70 بسیار مهم و کاربردی هستند
- تفسیر و استفاده از RSI این است که مقادیر 70 یا بالاتر نشان میدهد که اوراق بهادار بیش از حد خریداری میشود (اشباع خرید) یا بیش از حد ارزشگذاری میشود و ممکن است برای تغییر روند اصلاح قیمت آغاز شود.
- حرکت RSI به سمت 30 یا کمتر نشاندهنده وضعیت بیش از حد فروش (اشباع فروش) است.
در یکروند صعودی قوی، قیمت اغلب برای دورههای طولانیمدت به 70 و فراتر از آن میرسد. برای روندهای نزولی، قیمت میتواند برای مدت طولانی در 30 یا کمتر باقی بماند.
در یکروند صعودی سیگنال خرید زمانی صادر میشود که RSI به پایین 50 میرسد و سپس به بالای آن سطح برمی گردد.
اما بهطورکلی سطوح اشباع خریدوفروش را نمیتوان بهعنوان سیگنال در نظر گرفت.
4. اندیکاتور OBV
حجم به خودی خود یک شاخص با ارزش است و حجم موجود (OBV) اطلاعات قابل توجهی از حجم را گرفته و آن را به یک اندیکاتور و با یک خط سیگنال تبدیل میکند.
این شاخص فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "مثبت" و کم کردن حجم در روزهای "منفی" اندازهگیری میکند.
در حالت ایدهآل، حجم باید روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش OBV و کاهش قیمت نیز باید با کاهش OBV همراه باشد.
تصویر زیر نمونهای از یک سهم را نشان میدهد که همراه با OBV روند صعودی دارد. ازآنجاکه OBV نسبت به خط روند خود پایین نیامد، این نشانه خوبی است که قیمت حتی پس از پولبک نیز به روند صعودی خود ادامه میدهد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش میکند.
- اگر قیمت در حال افزایش است و OBV به صورت تخت یا در حال افت است، ممکن است قیمت حالت رنج باشد.
- اگر قیمت در حال سقوط است و OBV در حال صاف شدن یا افزایش است، قیمت ممکن است کاهش یابد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش خواهد کرد.
5. باند بولینگر Bollinger Band
باند بولینگر توسط مجموعهای از خطوط روند طراحی شده است که دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ترسیم میکند، اما میتواند بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم شود.
این اندیکاتور نوسانهایی که در سهم به وجود میآید را بهخوبی نشان میدهد. برای تنظیمات پیشفرض باند بولینگر اکثراً از میانگین متحرک با دورهی زمانی ۲۰ در نمودارهای معاملاتی استفاده میشود.
باند بولینگر روند مرز حرکت بین سقف و کف قیمت را بر اساس تایم فریم معاملاتی مشخص میکند. معاملهگر به کمک این اندیکاتور میتواند از بیشترین و کمترین قیمت سهم آگاه شود.
همچنین برای سنجش نوسانهای صعودی و نزولی، باند بالا و پایین میتواند به معامله گران بسیار کمک کند.
- هرچه روند قیمتها به باند بالایی نزدیکتر شود، بازار بیشتر به حالت اشباع خرید نزدیک میشود و هرچه حرکت قیمت به باند پایینی نزدیکتر میشود، بازار در معرض فشار فروش قرار میگیرد.
برای استفاده از باندهای بولینگر 22 قانون برای سیستم معاملهگری توسط جان بولینگر ارائه شده است.
اندیکاتور تشخیص روند رنج
جمعبندی
در این مقاله سعی شد به معرفی پرکاربردترین اندیکاتورهای تشخیص روند پرداخته شود که چارچوب زمانی در الگوهای کنج در تمام تایم فریمهای معاملاتی مورد استفاده قرار میگیرند و معمولاً هر معاملهگر باتوجهبه ترجیحات خود متغیرهای موردنیاز را تنظیم میکند.
این اندیکاتورها به کمک سایر اندیکاتورها برای تشخیص روند و تعیین نقاط ورود و خروج به معامله گران کمک میکنند.
معروفترین اندیکاتورهای تشخیص روند که به آن ها اشاره شد: اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)، مکدی (MACD)، اندیکاتور آر اس آی (RSI)، اندیکاتور OBV و باند بولینگر (Bollinger Band) میباشند.
- اندیکاتور میانگین متحرک که آن را بهاختصار (MA) مینامند، رفتار روند قیمتی را درگذشته و حال مورد بررسی قرار میدهد و نوسانات بازار را به صورت خطی ملایم و صاف روی نمودار نمایش میدهد.
- واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) نوعی شاخص نوسانی است که میتواند به معامله گران کمک کند تا در کوتاهمدت بهسرعت عمل کنند. میزان جهت، قدرت و شتاب به کمک 3 میانگین متحرک 9،12 و 26 روزه تعیین میشود.
- شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که میزان تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط خرید اندازهگیری میکند.
- شاخص حجم موجود (OBV) فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "بالا" و کسر حجم در روزهای "پایین" اندازهگیری میکند.
در رابطه با توضیح بیشتر در مورد هریک از اندیکاتورهای تشخیص روند، توصیه میشود مقالات آموزشی مربوط به آن ها را مطالعه کنید.
یادگیری معامله با شاخصها میتواند یک فرایند پیچیده باشد. اگر شاخص خاصی برای شما جذاب است، در مورد آن بیشتر تحقیق کنید.
مهمتر از همه، این ایده خوبی است که قبل از استفاده از اندیکاتورها تحقیق کرده و برای انجام معاملات آن را آزمایش کنید.
دیدگاه شما