خرید و فروش حقوقی نشانه چیست؟
خرید و فروش حقوقی در بازار سرمایه همواره به عنوان یکی از موضوعات مورد بحث سرمایه گذاران در بازار سرمایه می باشد به گونه ای که سرمایه گذاران گاهی فکر میکنند با خرید حقوقی های بازار باید سهم را خرید و با فروش حقوقی ها باید سهم را فروخت در صورتی که این تصور سرمایه گذاران در بازار اشتباه می باشد و هر سرمایه گذاری باید با توجه به نوع شرکت حقوقی، وضعیت سهم و … اقدام به خرید و فروش سهم در بازار کند. بررسی رفتار خرید و فروش حقوقی ها در بازار سرمایه به نوعی در بحث تابلو خوانی و بازار خوانی میگنجد که در مقالات بسیاری در خصوص آن کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ صحبت کردیم. در این مقاله قصد داریم که رفتار حقوقی ها را در بازار بررسی کنیم و به این نتیجه برسیم که ایا باید همراه با حقوقی ها در بازار معامله کرد یا خیر. پس در ادامه همراه ما باشید.
رفتار شناسی حقوقی ها در بازار چگونه است.
صورتی به طور کلی دو تیپ سرمایه گذار در بازار داریم که شامل سرمایه گذاران حقیقی و سرمایه گذاران حقوقی می باشد. سرمایه گذاران حقیقی افرادی هستند که اقدام به دریافت کد معاملاتی کرده و سپس به خرید و فروش سهام مشغول می شوند ولی سرمایه گذاران حقوقی شرکت های ثبت شده ای هستند که از طریق این شرکت ها اقدام به دریافت کد بورسی میکنند. شرکت های سرمایه گذاری، شرکت های سبدگردانی، صندوق های سرمایه گذاری، کارگزاری ها و … از جمله نهادهای فعال مالی در بازار سرمایه به حساب می ایند. برخلاف سرمایه گذاران حقیقی که عمدتا دیدگاه کوتاه مدت در سهم دارند ولی سرمایه گذاران حقوقی دیدگاه میان مدت و بلند مدت در سهم دارند و به خرید سهام به دید ورود به یک بیزنس نگاه میکنند. بنابراین تفاوت دیدگاه بین سرمایه کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ گذاران حقیقی و حقوقی در همین خلاصه می شود که حقیقی های بازار به شایعات در خرید و فروش خود وزن زیادی میدهند ولی حقوقی ها بازار آنچنان اهمیت زیادی به شایعات در بازار نمی دهند. از طرفی حقوقی ها در بازار به چند دسته تقسیم می شود.
در خرید و فروش حقوقی ها یک نکته ای را باید مد کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ نظر قرار داد و این است که برخی از حقوقی ها تعداد اندکی از سهام شرکت ها را در اختیار دارند که اثرگذاری زیادی بر قیمت سهم ندارند ولی برخی از حقوقی های سهم که درصد زیادی از سهام شرکت را در اختیار دارند در واقع می توانند جهت دهنده قیمت سهم در بازار باشند که معمولا جز سهامداران درصدی سهم هستند یعنی میتوان گفت که سهامدارن حقوقی با تعداد کم سهم حکم موج سوار را دارند و حقوقی های درصدی سهم حکم موج را دارند که میتوانند ایجاد کننده یک حرکت مثبت یا منفی در سهم باشند؛ اما اینکه چرا حقوقی های بازار تا این حد میتوانند بر بازار اثر گذار باشند به عمق کم بازار و مشارکت تعداد کم سرمایه گذار در بورس ایران بر میگردد که انتظار این هست هر چقدر سرمایه گذاران حقیقی بازار افزایش یابد به همان نسبت قدرت حقوقی های بازار نیز کمتر می شود تا بتوانند دخالت کمتری در معاملات داشته باشند.
نحوه یافتن سهم های مستعد در بازار بورس با تحلیل فاندامنتال
هرکسی که وارد بازار بورس میشود، میخواهد تا از خرید و فروش سهام در این بازار، سود بدست بیاورد و سرمایه خود را افزایش دهد. بنابراین هر سهامدار، سرمایه گذار یا تریدری که در بورس فعالیت میکند، به دنبال یافتن سهم های مستعد هستند تا بتوانند از آن سهمها سود بگیرند. ممکن است این سودگیری به صورت دورهای، کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت یا حتی لحظهای باشد؛ اما نکته مهم این است که اگر چشمانداز سرمایه گذار را نادیده بگیریم، میبینم که همه به دنبال یک هدف واحد هستند که همانا یافتن سهم های مستعد رشد و سود گرفتن از آنها است. بنابراین در ادامه میخواهیم ببینیم که چگونه و با چه روشهایی میتوانیم بفهمیم که سهام مستعد بازار، کدامها هستند تا برای خرید به موقع آنها دست به اقدام بزنیم و سپس سود حاصل از آن را به سرمایه خود بیفزاییم. اگر شما نیز به دنبال نحوه یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس تهران هستید، با ما همراه باشید.
چه سهامی مستعد رشد هستند؟
در سادهترین تعریف ممکن، سهام مستعد رشد به سهامی گفته میشود که در صورت خریداری آنها بتوانیم سود بدست بیاوریم. حالا برای اینکه بدانیم در بین صدها نماد موجود در بورس، کدامیک مستعد رشد هستند، میتوانیم روشهای زیر را با این منظور به کار بگیریم:
تابلوخوانی یکی از رایجترین و قدیمیترین روشهای تریدرهای بورس برای پی بردن به سهام ارزشمند بازار است که برای یافتن سهم های مستعد رشد نیز کاربرد دارد. برای مثال، با بررسی فاکتور قدرت خریدار و فروشنده سهام میتوان سهام مناسب نوسانگیری را تشخیص داد. همچنین با استفاده از میزان ورود نقدینگی به صنایع یا گروههای فعال نیز میتوان برای یافتن سهم های مستعد رشد در بورس اقدام کرد که این امور از طریق تابلوخوانی هم قابل انجام هستند.
فیلترنویسی یک روش حرفهای و نسبتاً تخصصی است که به کمک آن میتوانید با وارد کردن یک سری دادهها، آمار موردنظر خود در مورد سهام بورس را دریافت کنید. برای مثال، شما با نوشتن و اعمال یک فیلتر میتوانید بفهمید که نقدینگی هوشمند در ماههای گذشته برای کدام سهام در بورس صورت گرفته یا کدام سهام رشد یا نزول قیمت قابل توجهی را در یک مدت زمان خاص تجربه کردهاند. شما پیگیر هر اطلاعاتی در مورد سهام بورس باشید، میتوانید با نوشتن فیلتر مربوط به آن، سهام موردنظر خود را شناسایی نمایید. اما لازمهی استفاده از روش فیلترنویسی، یادگیری تابلوخوانی و تحلیل تکنیکال است.
گروههای مختلفی از سهام در بازار بورس تهران وجود دارند که از جمله آنها میتوان به گروه صنایع شیمیایی، صنایع فلزات اساسی، صنایع غذایی، صنایع دارویی، زراعت، خدمات و …. اشاره کرد. در بین تمام این گروهها، یک سری از صنایع همیشه از قدرت بیشتری برخودار هستند و در اکثر مواقع میتوان روی رشد اساسی آنها در میان مدت و بلند مدت حساب کرد که از جمله این صنایع میتوان صنایع فولاد و فلزات اساسی را نام برد.
روشهای فوق توسط برخی از سرمایه گذاران و تریدرها مورد استفاده قرار میگیرند تا بتوانند برای یافتن سهم های مستعد اقدام نمایند. روشهای عمومی و تخصصی دیگری نیز برای یافتن این سهام وجود دارد که در ادامه به آنها نیز خواهیم پرداخت.
جایگاه انواع تحلیل در یافتن سهم های مستعد رشد بورس چگونه است؟
نه تنها در بازار بورس، بلکه در کلیه بازارهای مالی، دو نوع تحلیل کلی برای پیش بینی قیمت داراییهای مالی وجود دارد که یکی «تحلیل تکنیکال» و دیگری «تحلیل فاندامنتال» است. تحلیل تکنیکال از روی نمودارهای قیمتی صورت میگیرد و کلاً اساس این نوع تحلیل به رصدکردن روند گذشتهی قیمت اختصاص دارد. در حقیقت، تحلیلگران تکنیکال صرفاً با بررسی نمودارها به پیش بینی آینده بازار میپردازند و از روی همان اقدام به خرید سهام یا فروش آنها میکنند. این نوع تحلیل بیشتر برای تریدرهایی مناسب است که میخواهند بهصورت لحظهای و دورهای از بازار سود بگیرند و توجه چندانی به ارزش و مستعد بودن سهام ندارند. این نوع تحلیل در تمام بازارهای مالی به یک صورت انجام میشود. یعنی کسی که شگردها و استراتژیهای تحلیل تکنیکال را بهصورت اصولی فرا گرفته باشد، میتواند به وسیلهی آن از هر بازار مالی سود بگیرد.
در برابر تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال قرار دارد که در واقع همان تحلیل بنیادی و ریشهای در بازارهای مالی است. این تحلیل به مراتب، سختتر و پیچیدهتر از تحلیل تکنیکال است و برای پی بردن به ارزش ذاتی هر دارایی مالی در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. تحلیل فاندامنتال، برعکس تحلیل تکنیکال، در تمام بازارها به یک شکل انجام نمیشود و برای تحلیل بنیادی هر بازار، باید شاخصها و ویژگیهای همان بازار را کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ بهصورت گسترده و ریشهای مورد بررسی قرار داد. بنابراین، طبیعتاً برای یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس، تحلیل فاندامنتال میتواند بسیار کاربردیتر و سودمندتر از تحلیل تکنیکال باشد!
چطور با استفاده از تحلیل فاندامنتال سهام های مستعد رشد را پیدا کنیم؟
حالا که فهمیدیم برای پی بردن به ارزش ذاتی سهام و همچنین برای یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس، باید روی تحلیل فاندامنتال حساب کنیم، پس باید ببینیم که چطور با استفاده از این تحلیل سهام مستعد را شناسایی کنیم. بخشی از روشهای تحلیل فاندامنتال برای شناسایی و یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس به قرار زیر هستند:
معیار P/E نشان دهندهی ارزش نسبی سهام در بازار است که باید همیشه مورد توجه تریدرها و سرمایه گذاران بورس قرار بگیرد. این معیار در مورد هر شرکت حاضر در بورس مقدار متفاوتی دارد و P/E هیچ شرکتی با شرکت دیگر برابر نیست. هرچقدر مقدار این نسبت بالاتر باشد، نسبت قیمت سهام نسبت به سود حاصل از آن نیز بالاتر خواهد بود. اگرچه مقدار P/E پایین میتواند نشان از فرصت خرید آن سهم باشد، اما همیشه نباید به اعداد و ارقام اعتماد کرد؛ چراکه ممکن است شرکتها گزارش درستی از عملکرد خود را منتشر نکرده باشند. اما در هر صورت مقدار P/E مناسب میتواند یکی از نشانههای موردنیاز برای یافتن سهام های مستعد رشد در بازار بورس به حساب بیاید. بهرحال تریدرها باید با آگاهی به رصد کردن این مقادیر بپردازند و با تأمل بیشتری آن را بررسی کنند، چراکه این نسبت یکی از اولین فاکتورهای مهم برای یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس است که در گروه تحلیل فاندامنتال قرار میگیرد.
کل سرمایه بازار یک سهم، نشان دهندهی ارزش بازار آن سهم خواهد بود. همچنین سهام کل سهامداران یک سهم نیز، نشان دهندهی ارزش دفتری آن سهم است. حالا هرچقدر نسبت این دو، دورتر باشد، سختتر میتوان به ارزش اصلی آن سهام پی برد. چراکه گاهی داراییهای مشهود و نامشهود مورد بحث قرار میگیرند و ممکن است مقدار داراییهای نامشهود مثل داراییهای معنوی یک شرکت، بالاتر از داراییهای مشهود آن مانند زمین، پول نقد، تجهیزات و … باشد. اگر بتوانیم نسبت اصلی ارزش بازار به ارزش دفتری یک سهم را بیابیم و در این نسبت، مقدار ارزش بازار سهم، پایینتر از ارزش دفتری آن باشد، پس این یک فرصت خوب برای سرمایه گذاری روی آن سهم به حساب میآید و نشان دهندهی مستعد رشد بودن آن سهم است.
مقدار جریان آزاد نقدی هر شرکت، سازمان یا کسبوکار، زمانی بدست میآید که پس از تمامی مخارج تولید شده برای آن شرکت، سازمان یا کسبوکار بدست آمده باشد. بنابراین گاهاً وقتی سهام یک شرکت به دلیل درآمد گزارش شدهی پایین، با قیمت پایینتر عرضه میشود، میتواند یکی دیگر از نشانههای مستعد بودن سهام برای رشد باشد که این گزینه نیز باید با دقت و تأمل مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد تا بتوان از روی آن به نتیجهگیری نهایی پرداخت.
طبیعتاً وقتی یک شرکت یا سازمان از وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردار باشد، در کوتاهمدت یا میان مدت میتواند سودهای تقسیمی و محفوظ شدهای را برای سهامداران خود به همراه داشته باشد. با بررسی سودهای تقسیمی یک شرکت میتوان به ارزش آن شرکت پی برده و همچنین سهام آن را مستعد رشد یافت. بهرحال این فاکتور نیز یکی دیگر از شگردها و بررسیهایی است که در تحلیل فاندامنتال برای بررسی اوضاع و ارزش ذاتی یک شرکت انجام میشود و از روی آن میتوان به نتایج خوبی در مورد آن سهام دست یافت.
در یک عبارت ساده میتوانیم عنوان کنیم که: «هرچقدر یک سهم از قدرت نقد شوندگی بالاتری برخوردار باشد، ارزش آن سهم در بازار بالاتر است!» برخی از سهام همیشه از این قدرت نقدشوندگی بالا برخوردارند و برخی نیز بهصورت دورهای و مقطعی نقدشوندگی بالایی پیدا میکنند. از روی این مهم میتوان به ارزش سهام دست یافته و روی سرمایه گذاری آنها حساب کرد.
به غیر از موارد فوق، گزینههای بسیار زیاد دیگری برای تشخیص یافتن سهم های مستعد رشد در بازار بورس وجود دارد که بیان همگی آنها از محدودهی این مقاله خارج است. اما در هر حال هیچ روش مطلقی وجود کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ ندارد که بتوان با استفاده از آن دقیقاً تشخیص داد که کدام سهام در بورس بیشتر از همه مستعد رشد هستند. در واقع، در بازارهای مالی، همه چیز در هالهای از ابهام قرار دارد و هرگز این ابهام به صفر نمیرسد. این در حالی است که به کمک روشهای تحلیلی میتوان از روی روند و حرکات برنامه ریزی شده قیمت از روی مقدار عرضه و تقاضا به برخی از نتایج دست یافت که در نهایت به ما کمک میکنند که بتوانیم سهام مستعد رشد را با سرعت و دقت بیشتری بیابیم.
سایر نکات لازم برای یافتن سهم های مستعد رشد در بورس
اگرچه روشهای بسیاری برای یافتن سهم های مستعد رشد در بورس وجود دارد، اما نکاتی نیز وجود دارد که سرمایه کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ گذاران در صورت توجه به آن نکات میتوانند راحتتر به سهام ارزشمند خود دست پیدا کنند و با آگاهی بیشتری به معامله بپردازند. برخی از این نکات به قرار زیر هستند:
- هرچقدر یک تریدر از نظر روانشناختی به درک عمیقتری از خود رسیده باشد، راحتتر میتواند در بازارهای مالی به فعالیت پرداخته و سهام ارزشمند را بیابد و سود ببرد. این در حالی است که اگر سرمایه گذار یا تریدر به درک صحیحی از خویشتن نرسیده باشد و از نظر درونی با خود درگیر باشد، عدم صلح درونی وی بر رفتار حرفهای او در بازار تأثیر مستقیم خواهد گذاشت.
- برای پی بردن به سهام ارزشمند و مستعد در بازار بورس، بیشتر روی تحلیلهای خود حساب کنید تا اخبار و سیگنالها. چراکه اطلاعاتی که از طریق تحلیلهای بنیادی به دست میآورید، اگرچه ممکن است زمان و انرژی از شما بگیرد، اما دقیقتر از اخبار کذب، شایعات و سیگنالها خواهد بود.
- با تشخیص سهام بنیادی و ارزشمند، برای سرمایه گذاری بلند مدت اقدام نمایید و از تحلیل تکنیکال نیز برای نوسانگیری استفاده کنید تا بتوانید همیشه از بازار سود بگیرید.
- با وارد روند نزولی شدن سهام ارزشمند خود، نهراسید و سعی کنید به تحلیل خود اعتماد داشته باشید.
- از سوگیریهای رفتاری بپرهیزید و آماده شنیدن نظرهای مخالف نیز باشید تا بتوانید بهتر با سهام ارزشمند کنار بیایید و روی سرمایه گذاری آنها حساب کنید (برخیها بنا به دلایلی با برخی از سهام مشکل دارند و نمیتوانند ارزشمند بودن آنها را بپذیرند!)
با تکیه بر نکات فوق، روشهای تشخیص سهام مستعد نامبرده و دیگر روشهای موجود در کنار آگاهی و ارتقا دانش مالی خود خواهید توانست یکی از برندگان همیشگی بورس باشید که مقدار سود آنها به مراتب بیشتر از زیانها خواهد بود.
برای یادگیری “مقدمات بورس” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
روشهای ارزشگذاری و نحوه محاسبه ارزش ذاتی هر سهم
تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از روشهای تحلیل بازار سرمایه است. در این روش تحلیلگران ارزش ذاتی سهام را محاسبه و در مقایسه با قیمت آن در بورس نسبت به خرید یا فروش سهام اقدام میکنند. میتوانید در مقاله تحلیل بنیادی و پیشنیازهای آن با این تحلیل و صورتهای مالی آشنا شوید. ارزشگذاری سهام شرکتها یکی از مباحث مهم در تحلیل بنیادی است. روشهای مختلفی برای ارزشگذاری وجود دارد و هر یک از بنگاههای اقتصادی باید با روش متناسبی ارزشگذاری شوند. استفاده از روش درست ارزشگذاری برای هر شرکت به تحلیلگر کمک میکند تا ارزش ذاتی هر سهم را بهصورت دقیق محاسبه و در بازار سرمایه بهتر عمل کند. در این مقاله تلاش شده تا با انواع روشهای ارزشگذاری و ویژگی هر یک بیشتر آشنا شوید.
چگونه سهام یک شرکت را ارزشگذاری کنیم؟
بنگاههای اقتصادی مانند شرکتهای تولیدی، سرمایهگذاری، خدماتی، ساختمانی، بانک، بیمه و لیزینگ هریک با توجه به نوع فعالیت، میزان دارایی، سوددهی، چشمانداز و… ارزشگذاری میشوند.
چهار روش متداول در ارزشگذاری عبارتاند از ارزشگذاری مبتنی بر داراییها، ارزشگذاری بااستفاده از ضرایب (Multiple)، ارزشگذاری مبتنی بر تنزیل جریانهای وجوه نقد و ارزشگذاری مقایسهای، که در ادامه به برخی از مهمترین این متدها پرداخته شده است.
ارزشگذاری مبتنی بر داراییها
در روش ارزشگذاری مبتنی بر داراییها، ارزش سهام یک شرکت از طریق محاسبه ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش جایگزینی و ارزش خالص داراییها (NAV) برآورد میشوند.
ارزش اسمی سهام
ارزشی که هنگام تأسیس شرکت و انتشار سهام برای هر سهم تعیین میشود، ارزش اسمی آن سهم نام دارد. ارزش اسمی سهام معادل سرمایه شرکت تقسیم بر تعداد سهام است. در ایران ارزش اسمی برای هر سهم 1000 ریال است که میتواند با قیمت واقعی آن اختلاف زیادی داشته باشد.
ارزش دفتری
به ارزش کل داراییهای یک شرکت منهای بدهیهای آن که در ترازنامه ثبت شده است، ارزش دفتری میگویند. طبق معادله اساسی حسابداری، با کسر بدهی از داراییها، حقوق صاحبان سهام آن شرکت به دست میآید. درنتیجه ارزش دفتری با حقوق صاحبان سهام برابر است.
در اینجا باید توجه کرد که ارزش ثبت شده برای یک دارایی در ترازنامه برابر با ارزش روز خرید دارایی یا آخرین عدد تجدید ارزیابی است. یعنی اگر یک شرکت 20 سال پیش زمینی را به قیمت 100 میلیون تومان خریده باشد، ارزش این دارایی در ترازنامه همان 100 میلیون تومان ثبت شده است. این در حالی است که احتمالا قیمت این زمین طی این 20 سال رشد زیادی کرده است.
ارزش خالص داراییها (NAV)
باتوجه به اینکه ارزش داراییها در محاسبه ارزش دفتری مربوط به گذشته است، برای ارزشگذاری یک شرکت، باید داراییهای شرکت بهروز شوند و پس از آن بدهیهای شرکت از آن کسر شوند. به ارزش روز کل داراییهای شرکت پس از کسر بدهی و تعهدات، ارزش خالص داراییها میگویند. ارزشگذاری در این روش نسبت به سایر روشها کارایی بیشتری دارد و برای ارزشگذاری شرکتهایی که حاشیه سود کمی دارند و یا داراییمحور هستند، نظیر شرکتهای سرمایهگذاری، مورداستفاده قرار میگیرد.
ارزش جایگزینی
هزینهی تأسیس و راهاندازی مجدد یک شرکت با نرخ روز، ارزش جایگزینی آن شرکت نام دارد. در این روش باید دانست که ممکن است راهاندازی مجدد یک شرکت مانند گذشته توجیه اقتصادی نداشته باشد. همچنین در روش جایگزینی استهلاک، برند و امکانپذیری راهاندازی نیز درنظر گرفته نمیشود. بهطور مثال ممکن است گاهی به دلیل تحریم، وارد کردن برخی تجهیزات موردنیاز برای راهاندازی مجدد شرکت امکانپذیر نباشد. همچنین گاهی یک برند مانند اسنپ یا کاله در حوزه فعالیت خود شناخته شدهاند و اگر شرکتی در این حوزه مجدد راهاندازی شود ممکن است نتواند در رقابت با این برندها موفق عمل کند.
ارزشگذاری با استفاده از ضرایب (Multiple)
ارزشگذاری به روش ضرایب نوعی ارزشگذاری مقایسهای است که یک سهم با استفاده از نسبتهای مالی نظیر نسبت قیمت به فروش (P/S)، قیمت به سود عملیاتی، قیمت به سود خالص (P/E) و قیمت به ارزش دفتری (P/B) در مقایسه با شرکتهای مشابه ارزشگذاری میشود.
ارزشگذاری از طریق ضرایب به دو روش گذشتهنگر (TTM) و آیندهنگر (Forward) انجام میشود. در روش TTM صورتهای مالی 12ماه گذشته بررسی میشود. به همین دلیل به این روش، گذشتهنگر میگویند. در روش Forward یا همان تحلیلی، تحلیلگر باتوجه به صورتهای مالی گذشته، فروش یا سود آن شرکت در آینده را پیشبینی میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که تمام سهامداران از اطلاعات گذشته شرکت آگاه هستند. این اطلاعات در قیمت فعلی سهم، لحاظ شده است و اطلاعات جدیدی در اختیار تحلیلگران قرار نمیدهد. اطلاعاتی که برای سرمایهگذاری ارزش ایجاد میکند، تحلیل و بررسی آینده شرکت کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ و وضعیت مالی شرکت در فصلها یا سالهای آتی است که در روش Forward مورد بررسی قرار میگیرد.
نسبت P/E
در این روش ارزش بازار تقسیم بر سود خالص آن محاسبه میشود. همچنین برای محاسبه این نسبت به ازای هر سهم، باید قیمت هر سهم را بر سود آن تقسیم کرد. سود خالص هر سهم برابر است با کل سود خالص تقسیم بر تعداد سهام که به آن Earning Per Share یا همان EPS گفته میشود. همچنین تعداد سهام نیز از تقسیم سرمایه بر 100 تومان (ارزش دفتری هر سهم) به دست میآید.
سود خالص هر سهم/ قیمت= نسبت P/E
بهطور مثال اگر سهام شرکت فولاد مبارکه با قیمت 1200 تومان در حال معامله و سود هر سهم آن 200 تومان باشد، نسبت P/E برای این سهم 6 است. استفاده از این روش برای شرکتهای سودده بسیار پرکاربرد است.
نسبت P/S
این نسبت با تقسیم ارزش بازار بر میزان فروش شرکت (SALES) بهدست میآید. برای بهدست آورن میزان فروش شرکت به ازای هر سهم باید فروش آن شرکت را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کرد. برای ارزشگذاری به روش P/S برای یک سهم، باید نسبت قیمت هر سهم به فروش به ازای آن سهم را محاسبه کرد.
مبلغ فروش/ ارزش بازار= نسبت P/S
فروش هر سهم/ قیمت= نسبت P/S
این روش بیشتر برای شرکتهای تازه تأسیس که هنوز به سوددهی نرسیدهاند یا شرکتهایی که سوددهی کمی دارند، استفاده میشود.
نسبت P/B
ارزشگذاری در این روش با تقسیم قیمت بر ارزش دفتری انجام میشود. ارزش کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ دفتری یک شرکت تقسیم بر تعداد سهام آن، ارزش دفتری به ازای هر سهم (Book Value) نام دارد.
تعداد سهام منتشره/ بدهی- دارایی= ارزش دفتری
برای محاسبه نسبت P/B هر سهم، باید قیمت سهم را بر ارزش دفتری آن تقسیم کرد.
ارزش دفتری هر سهم/ قیمت= نسبت P/B
همانطور که گفته شد ارزش دفتری دارایی ثبت شده در ترازنامه است. این ارزش مربوط به زمان ثبت در ترازنامه است و میتواند با قیمت روز دارایی متفاوت باشد.
ارزشگذاری مبتنی بر تنزیل جریانهای وجوه نقد
در این روش لازم است شرکت را بهعنوان یک ماشین خلق پول در نظر گرفت. میزان پولی که هر ساله شرکت در اختیار مالکان خود میگذارد، در واقع جریان وجه نقد آزاد آن شرکت است.
بهعنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که در سال جاری 100 میلیون تومان، سال اول (یکسال بعد) 120 میلیون تومان، سال سوم 150 میلیون تومان، سال چهارم 200 میلیون تومان، سال پنجم 400 میلیون تومان و از سال ششم به بعد بهطور یکسان هرساله 500 میلیون تومان برای شما پول نقد (جریان وجه آزاد) ایجاد کند. سوالی که در اینجا مطرح است، این است که شما این شرکت را با چه مبلغی خریداری میکنید؟
برای پاسخ به این سوال باید تمامی جریانهای نقدی ایجاد شده توسط شرکت را به نسبت نرخ تورم و مسائل اقتصادی، به لحظه کنونی تنزیل و ارزش فعلی شرکت را محاسبه کرد. یعنی باید بررسی کرد 100 میلیون تومان سال بعد، معادل چند میلیون تومان امسال است؟ و همینطور سایر مبالغ را به سال جاری برگردانیم و ارزش شرکت را محاسبه کنیم. شیوه تنزیل وجوه نقد را میتوانید در مقاله تنزیل جریان نقدی بخوانید.
روشهای مختلفی مبتنی بر تحلیل وجوه نقد برای ارزشگذاری وجود دارد که در ادامه چند نمونه از آن ذکر شده است.
DCF
در این روش، ارزشگذاری بر اساس ارزش فعلی جریانهای نقدی شرکت در آینده (Discounted Cash Flow) ارزشگذاری میشود.
DDM
این روش تنزیل سود تقسیمی (Divident Discount Model) است. بر اساس آن سودهای نقدی که شرکت در آینده تقسیم خواهد کرد، تنزیل و ارزش فعلی سهم محاسبه میشود. این روش برای شرکتهای سودده که سود نقدی پرداخت میکنند، استفاده میشود. همچنین باید سود پرداختی با میزان سوددهی شرکت متناسب باشد و سرمایهگذاران عمده قادر به تغییر آن نباشند.
FCF
جریان نقدی آزاد شرکت (Free Cash Flow)، جریان نقدی عملیاتی قابلتوزیع پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و سرمایهای و بدهیها است. این روش در مواقعی استفاده میشود که شرکت سود نقدی سهام پرداخت نمیکند یا سود تقسیمی آن با سودآوری شرکت متناسب نیست و سرمایهگذاران عمده نقش اساسی در تقسیم سود دارند.
در روش تنزیل جریانهای وجوه نقد سود در بلندمدت و حداقل 5 تا 10 سال پیشبینی و سپس تنزیل میشود. در ایران تورم و جهشهای تند قیمت ارز، ریسکهای سیاسی و اجتماعی و عوامل بسیار زیاد دیگر، تکانههای شدیدی در تحلیل وارد میکنند. بنابراین نمیتوان بیش از یک سال پیشبینی دقیقی از ارزش سهام داشت.
ارزشگذاری مقایسهای
در این روش برای محاسبه ارزش ذاتی یک سهم اگر اطلاعات دقیقی از آن شرکت در دسترس نباشد، میتوان آن را باتوجه به فعالیت، میزان تولید یا عوامل دیگر با شرکت مشابه خود مقایسه کرد. روشهای ارزشگذاری با استفاده از ضرایب مالتیپل زیرمجموعه این روش هستند که به دلیل اهمیت بالای آن بهصورت جداگانه بررسی شدند.
میتوانید در مقاله «کاربرد روشهای ارزشگذاری در بازار سرمایه» با کاربرد هر یک از این روشها در تحلیل انواع شرکتها بیشتر آشنا شوید.
سپاه پاسداران در بازار سهام
روزنامه «تهران امروز» نزديک به محمد باقر قاليباف، شهردار تهران، چهارشنبه گذشته خبر داد که احتمال خريد سهام شرکت مخابرات از سوی بنياد تعاون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جدی شده است.
بر اساس گزارشها، سهام شرکت مخابرات ايران روز ۱۸ شهريور در بورس تهران عرضه خواهد شد و اگر بنياد تعاون سپاه پاسداران در خريد اين سهام موفق شود، مالک ۵۱ درصد سهام شرکت مخابرات خواهد بود.
به نوشته اين روزنامه، براساس پروانهای که برای ورود شرکت مخابرات به بورس تنظيم شده، همه بخشهای زير پوشش شرکت، از جمله تلفن ثابت، تلفن همراه، ارتباطات ديتا و زيرساختهای آن، يک جا از انحصار بخش دولتی خارج می شود و به بخش خصوصی منتقل خواهد شد.
تهران امروز افزود: «بنياد تعاون سپاه هماکنون ۴۵ درصد سهام گروه بهمن، چهار درصد سهام گروه سايپا و ۲۵ درصد سهام پتروشيمی کرمانشاه را در اختيار دارد. همچنين اين بنياد در بورس بسيار فعال بوده و سهام برخی شرکتهای بورسی چون شرکت "باما" را خريداری کرده است.»
بر اساس اين گزارش، از جمله شرکتهای معروفی که صد درصد سهام آنها متعلق به بنياد تعاون سپاه است، میتوان به شرکتهای کشت و صنعت شاداب خراسان، خدمات هوايی پارس و صنايع غذايی مائده اشاره کرد.
شرکت مخابرات ايران در سال ۱۳۵۰ با سرمايهای بالغ بر پنج ميليارد ريال تأسيس شد. به نوشته تهران امروز، در حال حاضر ميزان سرمايه اين شرکت برای واگذاری در بورس، به بيش از ۳.۵ ميليارد دلار رسيده است. بيش از ۴۷ هزار نفر در اين شرکت و زيرمجموعههای آن شاغل هستند.
احمد علوی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در استکهلم سوئد، در همین ارتباط به پرسشهای رادیو فردا پاسخ گفته است.
- رادیو فردا:آقای علوی، هدف از تلاش بنياد تعاون سپاه برای خريد سهام شرکت مخابرات و يا شرکتهای ديگر چیست؟
احمد علوی: اين نخستين بار نيست که خبری در اين مورد از سپاه پاسداران به عنوان يک بازيگر اقتصادی مطرح میشود. پيش از اين هم سپاه پاسداران در امور بازرگانی، چه به شکل قانونی و چه به شکل غير قانونی، دخالت داشت.
سپاه پاسداران تمايل دارد خود را از دولت و ساير نهادها مستقل کند و شرط يکه تازی سياسی آن هم، استقلال هرچه بيشتر از بودجه دولت است. بنابراين طبيعی است که سپاه تلاش میکند به عنوان يک عنصر بخش خصوصی ظاهر شود تا هم از امکانات بخش دولتی استفاده کند و هم از امکانات بخش خصوصی.
انگيزه مالکيت بر سهام شرکتهای گوناگون، انگيزه کنترلی يا انگيزه سوداگرانه و يا حتی انگيزه بلندمدت توسعهگرايانه است. انگيزه توسعهگرايانه معمولاً در واحدهای اقتصادی است که در کار خود تخصص دارند و معمولاً در پی سود کوتاهمدت هم نيستند. انگيزه سپاه، اما احتمالاً از دو نوع نخست؛ يعنی کنترلی و سوداگرايانه است.
انگيزه سوداگرانه که در اينجا و برای خريد سهام شرکت مخابرات میتواند مطرح باشد، خريد سهام زير قيمت و فروش آن در بازار انحصاری به قيمتی بسيار بالاتر و بدست آوردن يک سود رانتی هنگفت در زمان کوتاه است.
معمولاً وقتی قيمت سهام يک شرکت برای اولين بار به بازار بورس عرضه میشود، پايينتر از قيمت بازار است. اما قيمت سهام ظرف چند روز به سرعت بالا میرود و میتوان از شکاف ميان قيمت عرضه و قيمت بازار سود سرشاری را نصيب خود کرد. با توجه به اينکه کسی نمیتواند با امکانات انبوه و قدرت سياسی و امنيتی سپاه رقابت کند، اين گزينه دور از ذهن نيست.
-
آيا اين اقدام سپاه پاسداران برخلاف مقررات مربوط به اصل ۴۴ که بر خصوصیسازی تأکيد میکند، نيست؟
بنابراين به طور صوری، میتوان موانع را دور زد. هر چند حتی اگر قوانين دقيقی هم وجود داشت، سپاه میتوانست آنها را نيز به گونهای خنثی کند. زيرا الان بخش عمده بدنه کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ و رأس قوای سهگانه ايران در دستان سپاه است. سپاه در نبود قوه قضائيه و مجريه مستقل و کارا و همزمان، در اختيار داشتن دولت، هر کاری بخواهد، میکند.
- آيا بازار سهامی که مؤسسات دولتی و نظامی چنين نقش مهمی در آن دارند، با فلسفه بورس که در آن ايجاد رقابت برای سرمايه ريسکپذير است، سازگاری دارد؟
چنين بازار سهامی، البته با الگوی بورس رايج در ساير کشورهای شباهتی ندارد. چون نخستين پايه فعاليت در بورس خصوصی، بودن آن و دوری از انحصار و اقتصاد دولتی است. اما اين تنها مشکل بورس ايران نيست. چون قوانين حاکم بر اين بورس هم چندان دقيق نيست و رعايت هم نمی شود.
يک بازار سهام فعال، بازاری است که بازيگران آن چنان زياد باشد که نتوان در آن انحصار ايجاد کرد. اين بازيگران همچنين بايد مستقل از يکديگر باشند تا ضمن کنترل يکديگر نتوانند تبانی کنند. تنها در چنين صورتی است که قيمتها به شکل آزاد و عادلانه بازتاب پيدا میکند.
گردش اطلاعات و آزادی رسانهها، يکی ديگر از شرايط لازم بورس مؤثر است، چون در صورتی که برخی بتوانند از رانت اطلاعاتی استفاده کنند، رقابت بیمعنا خواهد بود و بورس موضوعيت نخواهد داشت. در غير اين صورت، قيمتها بازتاب تعامل بازيگران بازار نيستند و مکانيسم قيمت معيوب عمل میکند و ريسک تقلب افزايش میيابد. ممکن است قيمت بالاتر يا پايينتر از قيمت بازار تشکيل شود. در چنين حالتی؛ سرمايه ريسکپذير از بازار فرار میکند. پيامد فرار سرمايه هم روشن است. کاهش معامله و رکود است. لازمه پيشرفت و توسعه بورس، افزايش معامله و مطرح شدن شرکت های جديد در بورس است.
افزون بر آنچه گفته شد، نبود بخش خصوصی قوی و مستقل از دولت، مانع بزرگی برای يک بورس جدی است.
مقایسه ارزش بازار سهم با ارزش ذاتی آن
ارزش بازار سهم چیست؟ در این مقاله میخوایم یک مفهوم مهم را در تحلیل بنیادی مورد بررسی قرار بدیم و آن ارزش بازار یک سهم و مقایسه آن با ارزش ذاتی است. ارزش بازار مفهومی ساده است اما در بررسی اینکه آیا سهم مورد نظر ما ارزش خرید دارد یا خیر میتواند به ما کمک کند. این مقاله حاوی نکات ارزشمندی است که میتواند در تحلیل بنیادی یک سهم به شما کمک شایانی کند. با ما همراه باشید.
ارزش بازار سهم (Market Capitalization) چیست؟
اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم، ارزش بازار همان ارزش روز یک شرکت بورسیه که از حاصل ضرب قیمت روز سهام در تعداد سهمهای منتشر شده توسط شرکت بدست میآید. شرکت هایی که ارزش بازار بزرگتری دارند، بر شاخص کل بورس تاثیرگذاری بیشتری دارند. ارزش روز بازار هر سهم را میتوانید توی سایت سازمان بورس TSETMC در تابلوی هر سهم ببینید. برای مثال در شکل زیر ارزش بازار نماد وپخش را مشاهده میکنید. میتوانید تابلوی نماد وپخش را از اینجا ببینید.
ارزش بازار نماد وپخش
قیمت ارزش بازار به بیلیون است و اگر نشانگر موس را روی عدد ارزش بازار نماد نگه دارید، این عدد به صورت کامل برای شما نمایش داده میشود. هر چقدر ارزش بازار یک سهم بیشتر باشد، منفی ها و مثبت آن تاثیر بیشتری بر روی شاخص کل دارد.
بررسی ارزش بازار یک سهم چه فایده ای دارد؟
کوچک یا بزرگ، این مسئله ای است که بسیاری از افراد را از برخی سهم های بورسی فراری میدهد. در اینجا ما نمیخواهید این مسئله را تایید کنیم اما سهم های کوچک طرفدار بیشتری دارد. میتوانید از روی عدد ارزش بازار یک سهم ببینید چه شرکت هایی کوچکترند و میتوانند حرکت های شارپی (چه در نزول چه در صعود) داشته باشند. در واقع با مقایسه ارزش بازار میتوانید سهمهای کوچک را شناسایی کنید و به اصطلاح وزن سهمها را با هم مقایسه کنید. اگر ارزش بازار یک شرکت در حد 40 میلیارد تومان باشد، سهام بسیار کوچک است و میتواند با چالاکی زیادی رشد کند.
همین مسئله باعث میشود برخی از نمادهای کوچک روزهای متمادی صف خرید باشند اما سهم های سنگینی که ارزش بازار زیادی دارند به صورت آهسته رشد میکنند و کمتر شاهد صف خرید در آنها هستیم. در روند نزولی هم این قضیه تا حدی جریان دارد. به هر حال ارزش بازار به شما کمک میکند وزن سهمها را با یکدیگر مقایسه کنید.
ارزش ذاتی سهم چیست؟
ارزش ذاتی یک سهم مفهومی گسترده در تحلیل بنیادی است که برای محاسبه آن روش های بسیار زیادی وجود دارد. تفاوت ارزش ذاتی با ارزش بازار یک شرکت کاملا مشخص است. ارزش بازار را عرضه و تقاضا مشخص کرده است اما ارزش ذاتی به ارزش واقعی شرکت و دارایی های آن معطوف است.
محاسبه ارزش ذاتی شرکتها بستگی به نوع فعالیت شرکت دارد. برای مثال ارزش ذاتی شرکت های سرمایه گذاری، تولیدی، خدماتی و غیره با یکدیگر متفاوت است و هر کدام از این شرکت ها را باید باتوجه به نوع آن؛ به صورت جداگانه بررسی کرد. برای مثال برای شرکت های سرمایه گذاری محاسبه ناو سهم میتواند بهترین گزینه باشد.
از طرفی سود اوری و روند آن در محاسبه ارزش ذاتی یک سهم تاثیر گذار است. اما پیچیدگی محاسبه ارزش ذاتی باعث سردرگمی بسیاری از افراد می شود. بنابراین ما در ادامه با یک تقریب نه چندان دقیق، یک راه میانبر را به شما آموزش میدهیم که بتوانید خیلی سریع ارزش ذاتی یک سهم را بیابید.
البته تاکید میکنیم این روش برای برخی از شرکت ها قابل اطمینان نیست و در حالت کلی محاسبه ارزش داتی یک سهم بسیار کار پیچیده و وقت گیری است که آموزش ان نیازمند یک مقاله جداگانه دارد. اما به هر روی از این روش میتوانید برای مقایسه نمادها استفاده و در کل دید بهتری به شما بدهد که سرمایه گذاری شما در یک سهم چقدر ریسک دارد.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
مقایسه ارزش بازار و ارزش ذاتی یک شرکت
در قسمت قبل با ارزش بازار یک شرکت بورسی آشنا شدید. اما این ارزشی که بازار برای شرکت مشخص کرده لزوما با ارزش ذاتی اون برابر نیست. اگرچه محاسبه ارزش ذاتی کمی پیچیده ست اما یک را ساده و البته نه چندان دقیق، استفاده از فاکتور “جمع حقوق صاحبان سهام” است.
جمع حقوق صاحبان سهام چیست؟
جمع حقوق صاحبان سهام یعنی کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ اگر یک شرکت کلیه داراییهایش را بفروش برساند و بدهیهایش را هم بدهد، این مقدار سرمایه برایش باقی می ماند که بین سهامدارهایش تقسیم کند. در واقع این بدترین سناریو برای یک شرکته که در صورت انحلال و ورشکستگی دچارش می شود. برای مشاهده این فاکتور به ترازنامه شرکت در سایت کدال مراجعه کنید. به آخرین اطلاعیه صورت وضعیت مالی شرکت کدام سهام ارزش خریدن را دارد؟ مراجعه کنید و در قسمت ترازنامه، جمع حقوق صاحبان سهام را پیدا کنید. به تصویر زیر نگاه کنید.
جمع حقوق صاحبان سهام در واقع داراییها منهای بدهیهای شرکت است. چیزی که اگر شرکت منحل شود، بین سهامدارها تقسیم میشود جمع حوق صاحبان سهام است. در ترازنامه اعداد به میلیون ریال درج شده است. در واقع 6 صفر باید جلوی این عدد قرار دهید.
مقایسه ارزش بازار و جمع حقوق صاحبان سهام
حال این عدد را با عدد ارزش بازار سهم مقایسه کنید. هر چقدر اختلاف بین ارزش بازار و جمع حقوق صاحبان سهام کمتر باشه (در شرایط عادی)، این سهم موقعیت بهتری برای خرید دارد. اگر سهمی ارزش بازار کمتری از جمع حقوق صاحبان سهام داشته باشه، در شرایط عادی واقعا برای خرید هیچ ریسکی ندارد و داری حباب منفی است. البته بیشتر بودن ارزش بازار دلیلی بر ریسک داشتن خرید یک سهم نیست. معمولا ارزش بازار، آینه انتظارات سهامداران از آینده یک شرکت است. اما میتوانید از ترفند ذکر شده برای مقایسه شرکت هایی که روند سودآوری مشابهی دارن استفاده کنید تا گزینه بهتری رو پیدا کنید.
نتیجه گیری
در این مقاله با ارزش بازار سهم و استفاده از آن در تحلیل بنیادی آشنا شدیم. دو کاربرد مهم ارزش بازار که در این مقاله به انها اشاره شد به قرار زیر است:
- مقایسه شرکتها از نظر وزن و برآورد چالاکی آنها
- مقایسه آن با ارزش ذاتی برای برآورد ارزندگی سهم
توجه کنید برای برخی از شرکت های بورسی مثل شرکت های الکترونیکی (مرقام، انفرماتیک، رتاپ و …) نمیتوان چندان از روش گفته شده در این مقاله استفاده کرد. زیرا داراییهای این شرکت ها در واقع دانش آنها است و شاید دارایی هایی مثل زمین، سهام و تجهیزات نداشته باشند. به هر حال برای بسیاری از شرکت های تولیدی میتوان از این روش برای مقایسه ارزندگی سهم استفاده کرد. اگر نظری درباره این روش تحلیلی دارید برای ما در کامنت ها در زیر همین مقاله بنویسید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما