نسبت های مالی یکی از مهم ترین ارکان در تحلیل بنیادی است که با استفاده از آن ها می توان ارزنده بودن یک شرکت را تشخیص داد.
انواع نسبت های مالی بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی
نسبت های مالی یکی از مهم ترین ارکان در تحلیل بنیادی است که با استفاده از آن ها می توان ارزنده بودن یک شرکت را تشخیص داد.
نسبت های مالی مقادیر عددی و فرمول هایی هستند که با استفاده از آن ها می توانیم بنیاد یک شرکت را بسنجیم. در واقع نسبت های مالی مهمترین ابزار برای تحلیل فاندامنتال (بنیادی) است. این نسبت ها به ما دید بهتری برای مقایسه شرکت ها و یا یک شرکت در زمان های مختلف را می دهد. داده های مالی شرکت ها مهمترین ابزار مورد استفاده در نسبت های مالی هستند و اعداد موجود در این داده ها را با قرار دادن در نسبت های مالی می توانیم به اطلاعات معنادار تبدیل کنیم و با استفاده این اطلاعات موقعیت و ارزش یک شرکت را بسنجیم. نسبت های مالی انواع مختلفی دارند و به ۵ دسته تقسیم می شوند.
دسته بندی نسبت های مالی
نسبت های انواع کندلها و کارایی آنها مالی به ۵ دسته به صورت زیر تقسیم بندی می شود:
نسبت های نقدینگی
نسبت های اهرمی و پوششی
نسبت های فعالیت
نسبت های سودآوری
نسبت های ارزش بازار
نسبت های نقدینگی
پول نقد قویترین ابزار یک شرکت برای شروع فعالیت و ادامه راه است و نسبت های نقدینگی برای سنجش قدرت نقدینگی یک شرکت استفاده می شود. نسبت های نقدینگی در واقع دید وسیع تری به سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در یک شرکت می دهد زیرا به ما می گوید که این شرکت در زمان نیاز به پول نقد و تسویه بدهی های جاری چه میزان قدرت نقدینگی دارد. در صورتی که وضعیت مالی یک شرکت نامناسب باشد اولین پالس های آن را می توانیم در نسبت های نقدینگی مشاهده کنیم.
نسبت های نقدینگی به ۳ دسته تقسیم می شوند:
نسبت جاری
یکی از نسبت های مالی در بخش نقدینگی، نسبت جاری است که از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست می آید. این نسبت میزان توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت را نشان می دهد.
بدهیهای جاری / داراییهای جاری = نسبت جاری
در نسبت جاری باید عدد بدست آمده نزدیک به ۱ باشد اگر عدد کمتر از ۱ باشد نشان دهنده ضعف قدرت نقدینگی شرکت در پرداخت بدهی های جاری است و در صورتی که شرکت بخواهد امروز تمام بدهی های خود را پرداخت کند نمی تواند و اگر بیشتر از ۱ باشد نشان دهنده توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی ها دارد. اما بالا بودن بیش از حد نسبت جاری هم نشان دهنده درست کنترل نکردن نقدینگی شرکت است و از این موضوع اطلاع می دهد که در شرکت از نقدینگی ها به شکل درستی برای سودآوری استفاده نمی شود و میزان نقدینگی شرکت بسیار بالا است.
نسبت آنی
یکی دیگر از نسبت های مالی مورد استفاده در نسبت های نقدینگی، نسبت آنی نامیده می شود. این نسبت از تقسیم دارایی های جاری (بدون در نظر گرفتن موجودی کالا و پیش پرداخت ها) بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت در واقع جزئی تر از نسبت جاری به میزان قدرت شرکت در پرداخت بدهی ها نگاه می کند و محطاتانه عمل می کند.
بدهیهای جاری / (پیشپرداختها – موجودی کالا – داراییهای جاری)= نسبت آنی
اگر نسبت آنی نزدیک به یک باشد نشان دهنده وضعیت مناسب شرکت در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت است، اگر کمتر از یک باشد نشان از وضعیت نگران کننده و عدم توانایی بازپرداخت سریع بدهی ها را می دهد.
اما بالا بودن عدد نسبت آنی نشان دهندهی دو موضوع است: ۱) نقدینگی بالا در شرکت و یا زیاد از حد بودن میزان مطالبات. ۲) اطمینان خاطر دادن به بستانکاران برای توانایی بازپرداخت بدهی هایشان. که باز هم این دو مورد نشان از ضعف مدیریتی شرکت در استفاده از منابع نقدی است.
نسبت نقدی
نسبت نقدی میزان توانایی شرکت برای پرداخت بدهی ها با پول نقد موجود در شرکت را نشان می دهد.در این نسبت حساب های دریافتنی هم از سرمایه های شرکت برداشته می شود.
بدهیهای جاری / (وجوه نقد + سرمایه گذاری کوتاهمدت)=نسبت نقدی
نسبت های سودآوری
سود یکی از مهمترین ارکان جذب سرمایه گذار است و بیشترین تلاش شرکت ها برای بدست آوردن سود بیشتر است، نسبت های سودآوری یکی از نسبت های مالی است که معیاری برای سنجش قدرت سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد.
نسبت های سودآوری به ۵ دسته زیر تقسیم می شود:
نسبت های حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت حاشیه سود خالص
نسبت بازده سرمایه گذاری
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
نسبت حاشیه سود ناخالص
نسبت مالی حاشیه سود ناخالص بخشی از نسبت های سودآور است که درصد سود ناخالص یک شرکت از کل فروش محصولاتش را نشان می دهد.
فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص
نسبت حاشیه سود خالص
نصبت حاشیه سود خالص یکی از مهترین نسبت های مالی مورد استفاده در سنجش ارزنده بودن یک شرکت بورسی است. و از تقسیم سودخالص(سود پس از کسر مالیات) بر فروش خالص بدست می آید.
فروش خالص / سود پس از کسر مالیات = نسبت سود خالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت مالی حاشیه سود عملیاتی بیان کننده درصد سود عملیاتی شرکت از کل فروش محصولاتش است.
فروش خالص / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی
نسبت بازده سرمایه گذاری
نسبت بازده سرمایه گذاری یکی از نسبت های مالی مورد استفاده در تعیین سوداوری شرکت است که میزان بازده دارایی شرکت را نشان می دهد.
کل داراییها / سود خالص = نسبت بازده سرمایه گذاری
بازده حقوق صاحبان سهام(بازده ویژه)
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام که بازده ویژه هم نامیده می شود این نسبت از تقسیم سود خالص به جمع کل حقوق صاحبان سهام بدست می آید.
جمع حقوق صاحبان سهام / سود خالص = نسبت بازده حقوق صاحبان انواع کندلها و کارایی آنها سهام
از تفاضل نسبت بازده سرمایه گذاری با بازده ویزه سوداوری بدهی ها بدست می آید
برای تعیین مفید بودن دریافت وام از تقسیم بازده سرمایه گذاری به بازده ویژه استفاده می شود که آن نسبت سودمندی وام و اعتبار می نامند و هرچه این نسبت بزرگتر از یک باشد دریافت وام را به نفع صاجحبان سهام شرکت می داند.
نسبت های فعالیت
نسبت های فعالیت بخشی از نسبت های مالی است که نشان دهنده کارایی دارایی های شرکت است. درواقع این نسبت ها میزان کارایی مدیران یک شرکت را در به کارگیری داراییها را نشان می دهد.
نسبت های فعالیت به ۷ دسته تقسیم می شود:
نسبت گردش دارایی
دوره وصول مطالبات
دوره گردش عملیات
نسبت کالا به سرمایه در گردش
گردش سرمایه جاری
دوره واریز بستانکاران
نسبت گردش دارایی
نسبت گردش دارایی بخشی از نسبت های فعالیت است که کارایی مدیریت را در اداره داراییها جهت ایجاد فروش نشان می دهد. هرچه نتیجه این نسبت بیشتر باشد کارایی بیشتر مدیریت را در بکارگیری دارایی نشان می دهد و هرچه کمتر باشد فروش کم یا سرمایه گذاری بیش از حد شرکت را نشان می دهد.
جمع داراییها/ فروش خالص = نسبت گردش داراییها
نسبت دوره وصول مطالبات
در نسبت های مالی نسبتی وجود دارد که برای ارزیابی سیاست های اعتباری یک شرکت استفاده می شود که آن را نسبت دوره وصول مطالبات می نامند. این نسبت نشان دهنده اسن است که در یک شرکت چند روز طول می کشد تا مطالبات حاصل از فروش محصول بدست شرکت برسد و وصول شود.
دفعات گردش مطالبات/۳۶۰= دوره وصول مطالبات
متوسط مطالبات/ فروش سالیانه (نسیه)= دفعات گردش مطالبات(۱)
دوره گردش کالا
نسبت مالی دوره گردش کالا نشان دهنده مدت زمانی است که طول می کشد تا کالا در یک شرکت به فروش برسد.
بهای تمام شده کالای فروش رفته/۳۶۰×متوسط موجودی کالا= دوره گردش کالا
دوره گردش عملیات
نسبت دوره گردش عملیات در واقع توانایی مالی یک شرکت را از دید سرمایه گذاری در کالا نشان می دهد یعنی نتیجه این نسبت هر چه بزرگتر باشد نشلن دهنده بالا بودن حجم کالا در برابر وضع مالی شرکت است.
سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت کالا به سرمایه در گردش
گردش سرمایه جاری
یکی از نسبت های مالی در تعیین نسبت های فعالیت گردش سرمایه جاری است که نشان دهنده چگونگی قرارگیری سرمایه در گردش شرکت در مسیر فروش است و نتیجه این نسبت نشان می دهدکه آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت شرکت است یا نه؟
سرمایه در گردش / فروش خالص = گردش سرمایه جاری
نسبت های اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبت های اهرمی بخشی از نسبت های مالی است که بر روی بخش بدهی های شرکت تمرکز دارد و برای سنجش سطح بدهی های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می شود.
نسبت های اهرمی به ۳ دسته تقسیم می شود:
نسبت تسهیلا به سرمایه
نسبت بدهی
نسبت بدهی بخشی از نسبت های اهرمی است که توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت نسبت به کل داراییهای موجود را نشان می دهد.
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه
نسبت های تسهیلات سرمایه درواقع نسبت مالی است که میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود را نشان می دهد.
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره
در نسبت های پوششی نسبتی وجود دارد که نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی است.
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
نسبت مالکانه
نسبت مالکانه بخشی از نسبت های پوششی است که درصدی از داراییهای شرکت را که از طریق سرمایه سهامداران تامین شده است را نشان میدهد.
جمع کل داراییها / جمع حقوق صاحبان سهام = نسبت مالکانه
نکته:
جمع نسبت بدهی و نسبت مالکانه در هر شرکت، برابر با یک خواهد بود.
نسبت های ارزش بازار
نسبت های ارزش بازار بخشی از نسبت های مالی است که تحلیلگر از آن برای سنجش عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت استفاده می کند
نسبت های ارزش بازار به دسته های زیر تقسیم می شوند:
نسبت ارزش دفتری
نسبت قیمت به درآمد(P/E)
نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)
نسبت ارزش دفتری
نسبت ارزش دفتری در نسبت های مالی نشان دهنده ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
نسبت ارزش دفتری= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت (P/E) درواقع دیدگاه تحلیلگر بازار را نسبت به سودآوری آینده شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
نسبت قیمت به درآمد= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت (P/S) نشان می دهد که برای هر یک ریال فروش سالانه شرکت چقدر هزینه می کند.
نسبت قیمت به فروش= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)
نسبت قیمت به جریان نقدینگی سنجشی برای پیش بینی بازده سهام است نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
نسبت PEG
این نسبت راهی برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت در اصل بر پایه نسبت P/E و چشمانداز رشد یک سهم است. محاسبه آن اینگونه است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
آشنایی با انواع و کاربرد پورت ها در لپ تاپ
بسیاری از خریداران لپ تاپ اهمیت زیادی به پورت ها و درگاه ها نمیدهند، اما بعد از این که چند وقت با لپ تاپ خود سر و کله بزنند، متوجه آن خواهند شد که نیاز به پورت هایی دارند که جای خالی آن ها به شدت حس می شود. دلیل کاملا واضح است: آنها فقط این رابط ها یا پورت ها را به خوبی نمیشناختند. در این مقاله سعی داریم پورت های مختلف و انواع پورت در لپ تاپ را به شما معرفی کنیم و با کارایی هر کدام مفصل آشنا خواهیم شد. با مجله کندل همراه باشید.
معرفی انواع پورت در لپ تاپ
امروزه در رایانه ها و گوشی های موبایل، مجموعه گسترده ای از پورت ها تعبیه شده. از USB گرفته تا پورت های نو ظهوری مثل USB Type-C و Thunderbolt 3 هر کدام کاربردی دارند که روزی ممکن است به کمک شما بیایند. از طرفی بسیاری دیگر از پورت ها منسوخ شده و دیگر در لپ تاپ های امروزی دیده نمیشوند و یا در حال کمرنگ شدن هستنند و همچنین پورت های جدید در حال توسعه می باشند.
در این مقاله، هدف ما این است که برخی از اطلاعات ارزشمندی را برای خوانندگان به ارمغان بیاوریم که به آنها در درک اهمیت و ارتباط انواع پورت در لپ تاپ کمک خواهد کرد.
جک 3.5 میلیمتری هدفون (3.5mm Audio Jack)
همچنین به آن Headphone jack نیز گفته می شود.
توضیحات:
رایجترین و پراستفاده ترین جک صوتی در جهان، جک صوتی 3.5 میلیمتری است که در اکثر لپ تاپ ها، تبلت ها و گوشی های موبایل یافت میشود؛ و به اکثر گوشی های هدفون و اسپیکر های سیمی متصل می شود؛ در حالی که برخی از دستگاه های قدیمی دارای دو جک صوتی یکی برای میکروفن و دیگری برای هدفون هستند، اکثر مدل های فعلی هر دو در یک پورت خلاصه میشوند. تعداد انگشت شماری از دستگاه های فعلی ، از جمله آیفون 7 از این جک استفاده نمیکنند.
مبدل های مورد نیاز:
اگر دستگاه شما جک 3.5 میلیمتری نداشته باشد، می توانید این کار ها را انجام دهید:
- یک هدست سیمی با رابط USB تهیه کنید.
- از هدفون های بیسیم بلوتوثی استفاده کنید.
- یا یک مبدل خریداری کنید، اگر آیفون دارید میتوانید از یک مبدل لایتینگ به جک 3.5 میلیمتری و یا هدست لایتینگ استفاده کنید. اگر دستگاه شما دارای درگاه تایپ C میباشد از یک مبدل تایپ C به جک 3.5 میلیمتری و یا از هدفون تایپ C استفاده کنید.
رابط اترنت (Ethernet)
همچنین نام های دیگر آن RJ-45 ،Gigabit Ethernet، 10/100 Ethernet است.
توضیحات:
این پورت اساسا در لپ تاپ های تجاری (business laptops) و کامپیوتر های دسکتاپ یافت میشود که به شما این امکان را میدهد با کابل به شبکه اینترنت متصل شوید. البته با وجود شبکه های بیسیم WiFi این پورت رو به فراموشی است و کمتر از آن استفاده می شود، اما با این وجود در مکان هایی مثل هتل ها یا مکان هایی که سیگنال بیسیم آن ضعیف است، داشتن پورت LAN واقعا به کمک شما خواهد آمد.
مبدل های مورد نیاز:
اگر دستگاه شما فاقد پورت Ethernet است، میتوانید با تهیه یک مبدل USB به Ethernet که حدود 10 الی 30 دلار، بسته به این که از نوع تایپ C یا USB معمولی یا Type-A باشد متغیر است.
پورت HDMI
انواع پورت در لپ تاپ
HDMI مخفف High Definition Media Interface که یکی از پر استفاده ترین رابط ها برای متصل شدن به تلوزیون ها، مانیتور ها و پروژکتور هاست. بر اساس کارت گرافیک لپ تاپ یا رایانه رومیزی شما، این رابط قادر است تصاویری با رزولوشن 4K را به نمایشگر ارسال کند.
امروزه در بسیاری از لپ تاپ ها از این رابط استفاده می شود، اما با این حال نمیتوان آن را به نمایشگر های قدیمی که دارای پورت HDMI نیستند متصل نمود. یکی از ویژگی های این رابط این است که علاوه بر ازسال ویدیو، صدا را نیز انتقال می دهد، بنابراین اگر نمایشگر شما دارای اسپیکر باشد صدای آن را نیز پخش خواهد کرد.
اگر خروچی لپ تاپ شما HDMI باشد و ورودی مانیتوری که میخواهید به آن متصل کنید، رابط DVI باشد، میتوانید با خرید مبدل با هزینه حدود 10 دلار این کار را عملی کنید.
در حال حاضر اکثر لپ تاپ ها همراه با پورت HDMI معمولی Type A عرضه می شوند؛ اما در لپ تاپ هایی که بسیار باریک هستند، از رابط های mini HDMI یا HTMI type c و micro HDMI استفاده شده است. بنابراین مبدل های مختلفی برای تبدیل به همدیگر در بازار وجود دارد.
مبدل های مورد نیاز:
اگر می خواهید به رابط DVI متصل شوید از رابط HDMI-to-DVI plug استفاده کنید. اگر لپ تاپ شما دارای این رابط نیست، در صورتیکه پورت USB type C شما پشتیبانی کند با استفاده از رابط تایپ C به HDMI میتوانید متصل شوید.
پورت DisplayPort/mini DisplayPort
پورت DisplayPort یکی از پیشرفته ترین رابط های نمایش استاندارد امروزی است که توانایی نمایش با رزولوشن 4k و با سرعت 60 هرتز در یک مانیتور و قابلیت اتصال همزمان به حداکثر 3 نمایشگر با کیفیت Full HD با استفاده از hub یا dock را داراست.
این رابط نیز همانند HDMI توانایی انتقال صدا را نیز دارد. این رابط به ندرت در لپتاپ ها دیده میشود و در اکثر لپ تاپ هایی که دارای این پورت هستند، از نوع مینی mini DisplayPort استفاده می شود و یا در بعضی لپتاپ ها سیگنال های این پورت را از طریق پورت تایپ C ارسال میکنند.
بسیاری از مانیتور ها و اکثر TV ها فاقد کانکتور DisplayPort هستند، اما میتوان با استفاده از آداپتور یا سیم مبدل خروجی HDMI و DVI را هم داشته باشید.
پورت DVI
درگاه DVI مخفف کلمه Digital Visual Interface به معنای “رابط دیجیتالی بصری” است. درحالی که به ندرت ممکن است یک پورت DVI در یک لپ تاپ ببینید، تقریبا هر مانیتور با رزولوشن Full HD و یا کمتر یکی از آن ها را دارد. خوشبختانه به راحتی میتوانید با یک مبدل ارزان قیمت از رابط HDMI و یا Display port لپ تاپ خود به صفحه نمایش های دارای DVI متصل شوید.
DVI خروجی 1200 × 1920 در 60Hz را میتواند ارسال کند، اما اگر بخواهید خروجی 2K و 4K را از آن بگیرید با استفاده از یک اتصال دوتایی DVI یا در اصطلاح dual-link DVI این امکان پذیر خواهد بود.
پورت microSD card reader
نام های دیگر microSD card slot, microSDHC reader, microSDXC
توضیحات:
این اسلات، کارت microSD ( یا به اصطلاح عموم مموری ) را که در همه گوشی های تلفن همراه مورد استفاده است، میخواند که میتواند کاربردی باشد. همچنین اگر لپ تاپ یا تبلت شما از حافظه کمی برخوردار است، می توانید با متصل کردن یک کارت SD که قیمت مناسبی هم دارند این کمبود حافظه را نسبتا جبران کنید. داشتن این اسلات قطعا مورد استفاده قرار می گیرد و بد نیست در هنگام خرید لپ تاپ به وجود این اسلات توجه کنید.
مبدل های مورد نیاز:
اگر لپ تاپ شما فاقد این اسلات به صورت داخلی باشد و به آن نیاز داشته باشید، می توانید از یک microSD reader که بیشتر به آن رم ریدر گفته می شود.
پورت USB/USB Type-A USB 2.0
پورت USB که مخفف universal serial bus میباشد قطعا معروف ترین و پر استفاده ترین درگاه مورد استفاده در بسیاری از کامپیوتر ها ، لپ تاپ ها ، تبلت ها و … است. اکثر لوازم جانبی نظیر موس ، کیبورد ، هارد اکسترنال ، پرینتر و بسیاری دیگر که واقعا از شمارش خارج اند، از طریق این پورت به دستگاه متصل میشوند.
تعداد پورت های USB در لپ تاپ بین 2 تا 4 عدد است. البته هر چه تعداد درگاه USB بیشتری داشته باشید بهتر است.
پورت های USB نسل دوم توانایی انتقال داده ها تا 500 مگابایت را دارند. انواع مختلفی از استاندارد USB وجود دارد که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.
پورت USB Type-B
این نوع از USB که به آن Type – B گفته می شود در کامپیوتر ها و لپ تاپ ها دیده نمیشوند و بیشتر در هاب ها و dock station ها و یا پرینتر ها وجود دارد.
پورت USB Type-C
در انواع پورت در لپ تاپ، USB type C را که امروزه در اغلب لپ تاپ ها به کار برده می شود، می توان پورتی که آینده را از آن خود کرده نامید. از استاندارد USB تاکنون ورژن های مختلفی طراحی شده که بعضی از آن ها موفق بوده و بعضی هم ناموفق بوده اند. این ورژن از USB قابلیت های بسیاری دارد که آن را از سایرین متفاون ساخته است. این پورت در گوشی ها و لپ تاپ های امروزی دیده میشود.
ویژگی های USB تایپ C:
- باریک بودن آن
- سرعت بالای انتفال اطلاعات
- راحتی استفاده از آن به دلیل طراحی که دارد
- امکان استفاده از آن به عنوان شارژر که هم در موبایل ها و همچنین در لپ تاپ ها از آن استفاده میشود
- استاندارد بودن آن
پورت USB 3.0
مناسب برای استفاده در هارد های اکسترنال است. USB 3 می تواند حداکثر تا 5 گیگابایت داده ها را منتقل کند که این 10 برابر بیشتر از ورژن قبلی یا همان USB 2.0 است. البته برای این کار باید از کابلی که USB 3.0 را پشتیبانی می کند استفاده کرد و در غیر این صورت با کابل های معمولی سرعت کمتری خواهد داشت.
تشخیص این پورت ها از پورت های USB 2.0 کمی سخت است، تفاوت ظاهری که وجود دارد این است که معمولا رنگ داخل این پورت ها آبی و همراه با لوگوی SS می باشد که البته همیشه به این صورت نیست.
پورت VGA
امروزه پورت VGA که پورت D-Sub یا DE-15 نیز نامیده می شود و یک رابط آنالوگ قدیمی برای پخش ویدیو است، تقریبا منسوخ شده است؛ اما هنوز هم در بسیاری از صفحه نمایش های جدید و یا نمایشگرها و ویدیو پروژکتورهای قدیمی دیده می شود.
ممکن است در برخی از وسایل تنها گزینه موجود برای اتصال، همین پورت باشد؛ اما به دلیل اینکه ضخامت این پورت زیاد است و قدرت آن نیز به اندازه دیگر پورت های مورد استفاده برای پخش ویدیو نیست، امروزه دیگر اکثر لپ تاپ ها با این پورت عرضه نمی شوند.
البته یک نکته نیز وجود دارد و آن هم این است که در بیشتر دانشگاه ها پروژکتور ها قدیمی هستند و از این نوع پورت از آن ها استفاده شده است. پس در صورتی که دانشجو هستید، بهتر است لپ تاپی را تهیه کنید که این پورت را داشته باشد و یا این که از مبدل های مختلف که خروجی VGA استفاده کنید؛ در غیر این صورت برای برگزاری کنفرانس و ارائه با پرژکتور به مشکل برخواهید خورد.
پورت ای ساتا (ESATA)
نام دیگر آن external SATA که مخفف External Serial Advanced Technology Attachment است.
اگر می خواهید بدانید که eSATA چیست باید بگوییم که نوع خارجی پورت SATA را eSATA می نامند. با کمک این پورت شما می توانید بشکلی بسیار کارآمد هارد دیسکهای خارجی را به هاردهای داخلی و البته با پهنای باند یکسان متصل کنید، که معمولاً ظرفیت آنها 3گیگابایت یا تقریباً 3000 مگابایت است و مطمئناً نسبت به هاردهای معمولی و متوسط پهنای باند بیشتری دارند.
پورت eSATA می تواند ظرفیت هارد لپ تاپ شما را افزایش دهد بدون اینکه عملکرد سیستم را کم کند؛ در حقیقت، هارد دیسک کامپیوترهایی که مجهز به پورت eSATA هستند، به لحاظ عملکرد عملاً بهتر از هارد داخلی لپ تاپها کارایی دارد. یکی دیگر از کاربرد های این پورت ها برای اتصال درایور های DVD به لپ تاپ است.
آموزش کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
کندل دوجی نام بخشی از الگوهای شمعی است که در تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی دارند. در کندل دوجی قیمت باز و بسته شدن سهم تقریبا با یکدیگر مساوی است و اغلب در الگوها به صورت ترکیبی ظاهر میشوند. کندل دوجی شبیه یک علامت مثبت است. با اینکه دوجیها یک الگوی خنثی هستند، اما در گروه مهمترین الگوهای شمعی قرار دارند.
کندل استیک دوجی زمانی شکل میگیرد که در یک تایم فریم زمانی قیمت باز و بسته شدن سهم تقریبا مساوی است و عموما نشان از وجود نااطمینانی و سردرگمی در بازار هستند.
هر کندل استیک در نمودار تکنیکال، تعدادی اطلاعات در تایم فریم مشخص خود شامل قیمت شروع کندل، بالاترین قیمت کندل، پایینترین قیمت کندل و آخرین قیمت کندل استیک ارائه میدهد.
اگر قیمت باز و بسته شدن سهم بسیار به یکدیگر نزدیک باشد یا حتی هر دو یک قیمت باشند، شمع شکل گرفته را دوجی مینامند. بسته به اینکه بالاترین و پایینترین قیمت دوجی چقدر از بدنه بسیار کوچک آن بالاتر یا پایینتر باشد، اندازه سایههای آن متفاوت خواهد بود.
ساختار شکلگیری کندل دوجی
در زبان ژاپنی، دوجی به معنای خطا یا اشتباه است و معطوف به نادر بودن شباهت زیاد قیمت باز و بسته شدن سهم است. براساس قیمت باز و بسته شدن سهم و شکلگیری سایهها، دوجی به سنگ قبر، پایه بلند و سنجاقک تقسیم میشود.
انواع دوجی در نمودار تحلیل تکنیکال
چه زمانی الگوی دوجی اتفاق میافتد؟
پس از یک روند طولانی صعودی، ظهور کندل استیک دوجی میتواند یک نشانه اخطار باشد که روند به قله رسیده یا نزدیک به اتمام قرار دارد.
دوجیها نباید به صورت مکانیکی ارزیابی شوند، هرچند که پس از یک روند قوی، اغلب یک نشانه بزرگ برای برگشت هستند.
همیشه برای تشخیص کندل دوجی، اجازه دهید بهطور کامل تشکیل شود تا بتوانید رفتار مناسب را در مقابل آن انجام دهید. اینکه چقدر برای اخطار تغییر روند باید صبر کرد بستگی به نسبت ریسک به بازدهی معامله دارد.
اگر فردی محافظهکار هستید، پس از وقوع یک کندل دوجی به خصوص در روند صعودی باید صبر بیشتری برای تایید تغییر روند داشته باشید تا ریسک کمتری را متحمل شوید.
براساس تئوری حراج، دوجی نشاندهنده نوعی بیتصمیمی بین خریداران و فروشندگان است. همه با هم برابرند، پس قیمت به هیچ سمتی نمیرود و خریداران و فروشندگان سهم سردرگم هستند.
با اینکه تحلیلگران دوجی را نشانه تغییر روند تفسیر میکنند، اما برخی معتقدند که ممکن است در زمانهایی دوجی حاکی از افزایش حرکت توسط خریداران و فروشندگان برای ادامه روند باشد.
محدودیتهای دوجی
بهتنهایی کندل دوجی یک الگوی خنثی است که اطلاعات کمی را فراهم میکند. علاوه بر آن دوجی یک رخداد متداول نیست و در بازارهایی اهمیت دارد که تعداد زیادی از شمعهای دوجی وجود ندارند. بنابراین دوجی یک ابزار قابل اعتماد برای در نظر گرفتن موضوعاتی نظیر بازگشت قیمت نیست. وقتی این اتفاق میافتد، همیشه نیز قابل اعتماد نیست.
اندازه سایه بالا و پایین دوجی که تایید کننده وقوع آن است، گاهی موجب میشود که نقطه ورود به معامله تا محدوده حدضرر فاصله زیادی داشته باشد. پس بهتر است معاملهگران یا جای بهتری را برای انتخاب حدضرر بیابند یا از انجام معامله صرف نظر کنند تا موقعیت بهتری برای معامله نصیبشان شود.
دوجی پایه بلند
تعریف دوجی پایه بلند: دوجی پایه بلند یک کندل استیک با سایههای بالا و پایین بسیار بلند و قیمت باز و بسته شدن بسیار نزدیک به یکدیگر است. این الگو نشان از بیتصمیمی بازار دارد. این الگو یک اخطار بیتصمیمی برای ورود به بازار پس از یک روند اصلی قدرتمند است. همچنین از یک دوره بیتصمیمی در روند نزولی، برای شروع یک روند صعودی خبر میدهد. پس این الگو هم در سقف و هم در کف دیده میشود. تشکیل یک یا چند دوجی پایه بلند یک شروع برای شکست و خروج از الگو در یک روند جدید است.
ساختار دوجی پایه بلند. قیمت ابتدایی و انتهایی بازار بسیار به یکدیگر نزدیک هستند.
چرا دوجی پایه بلند تشکیل میشود؟
زمانی که قیمت در یک روند قوی صعودی یا نزولی قرار دارد، دوجی پایه بلند یک نشانه تلقی میشود. تشکیل این دوجی نشان میدهد فشار عرضه و تقاضا نزدیک به حالت تساوی قرار دارند و امکان برگشت روند وجود دارد. این تساوی و بیتصمیمی به این علت است که قیمت هیچ فشاری از سمت روند قبلی خود دریافت نمیکند و احساسات روانی بازار در حال تغییر است.
در یک روند صعودی، فشار خرید بیشتر از فروش است، پس قیمت باز شدن کندل بعدی پایینتر از قیمت بسته شدن آن است. اما با شکلگیری دوجی پایه بلند، جنگ ناتمام بین خریداران و فروشندگان در حال پایان است.
روندی که قبلا خریداران کنترل بازار را در آن به دست داشتند، اکنون به یک حالت برابری فشار عرضه و تقاضا رسیده است. پس قیمت در کندل دوجی پایه بلند پس از باز شدن به سمت بالا حرکت میکند، اما فشار فروش اجازه بسته شدن در همان قیمت را نمیدهد و ریزش آن تا قیمت شروع بازار ادامه دارد و در نهایت در همان قیمت آغازین بسته میشود.
کارایی دوجی پایه بلند در روندهای صعودی بهتر عمل میکند و احتمال برگشت روند را به همراه دارد.
معامله با کندل دوجی پایه بلند
معامله در الگوی دوجی پایه بلند، به دو تاکتیک بازگشتی و عملکردی تقسیم میشود که در هر دو تاکتیک نرخ بازگشت روند اهمیت ویژهای دارد. با این حال معاملهگران خیلی به یک کندل اکتفا نمیکنند، چراکه الگو تنها با یک کندل تشکیل میشود و نیازمند روشهای دیگر برای ترید هستند.
نمودار هفتگی فولاد و دوجی پایه بلند که در سقف تشکیل شده و با یک دوجی پایه بلند دیگر با بسته شدن قیمت پایانی زیر قیمت پایانی شمع قبلی تایید شده است
پس از اینکه الگوی دوجی پایه بلند به عنوان بیتصمیمی بازار تشکیل شد، در کندل بعد باید استراتژی معاملاتی خود را بچینیم. اگر قیمت به بالاتر از کندل صعود کرد، خرید و اگر به پایینتر از دوجی نزول کرد، فروش را ثبت میکنیم. در غیر این صورت منتظر میمانیم تا ساختار شمعهای بعد از الگو، حرکت بعدی قیمت را پیشبینی کند.
دوجی سنگ قبر
دوجی سنگ قبر یک الگوی شمعی معکوس نزولی است. سایه بلند بالایی نشان میدهد پیشرفت صعودی در ابتدای دوره به نزول در انتهای دوره ختم میشود که اغلب این کاهش قیمت، یک نزول بلند مدت است.
الگوی سنگ قبر در هر دو روند صعودی و نزولی رخ میدهد، اما هنر خود را در روند صعودی با برگشت آن روند به نمایش میگذارد.
این الگو نشاندهنده یک روند معکوس نزولی است؛ اما احتمال برگشت روند ۵۰-۵۰ است و ۵۰ درصد احتمال ادامه روند موجود، امکان دارد.
در حالی که قیمت آغازین کندل، پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن نباید برای اعتبار آن برابر باشند، اما باید یک دم نسبتاً کوچک وجود داشته باشد. در غیر این صورت این الگوی را میتوان به عنوان یک چکش معکوس، ستاره ثاقب یا یک دوجی با بدنه بسیار کوچک که در سقف شکل میگیرد، طبقهبندی کرد.
ساختار دوجی سنگ قبر
چرا کندل دوجی سنگ قبر در نمودارهای شمعی تشکیل میشود؟
علت روانشناسی این الگو نیز مانند بقیه الگوهای دوجی نوعی بیتصمیمی در بازار را نشان میدهد که قیمت به سمت بالا حرکت کرده، اما نتوانسته خود را حفظ کند و به نوعی میتوان گفت که قیمتها پس زده شدهاند. نظر تحلیلگران بازار این است که فروشندگان تلاش میکنند تا در طول تشکیل کندل به سقفهای جدیدی برسند، اما خریداران نزدیک قیمت پایانی سهم خرید میکنند. بنابراین سایه بلند بالا نشانگر شکست حرکت گاوها است. شاید یکی از دلایل نامگذاری این الگو نیز همین باشد.
در حالیکه دوجی سنگ قبر را میتوان در انتهای روند نزولی یافت، اما معمولا در انتهای روند صعودی یافت میشود. اگرچه دوجی سنگ قبر محبوب است، اما باز هم به طور کامل مورد اعتماد نیست و به طور کلی معاملهگران تنها با سیگنال دوجی سنگ قبر عمل نمیکنند، مگر اینکه شمع بعدی تأیید معکوس را ارائه دهد.
معامله با دوجی سنگ قبر
معاملهگران پس از شناسایی الگوی سنگ قبر یا از موقعیتهای خرید خارج میشوند یا اقدام به فروش سهام خود میکنند.
اگرچه میبایست از الگوهای دیگر شمعی نیز در ارتباط با این تحلیل به عنوان تاییدیه نیز استفاده کرد. در بعضی مواقع، معاملهگران نیز جهت اطمینان از الگو، به حجم معاملات و همچنین حجم روزهای قبل نیز دقت میکنند.
بیشترین سیگنالی که این الگو به برگشت روند منجر میشود، پس از گذشت دو تا چهار روز است. شکست رو به پایین بیشتر از شکست رو به بالا رخ میدهد، چراکه در این کندل قیمت پایانی، در پایین کندل قرار دارد.
برای معامله با این الگو احتمال بیشتر باید برای برگشت روند صورت گیرد؛ چرا که بهتر است بگذاریم تا کندل تایید تشکیل شود و ببینیم روند به کدام سمت میرود تا بتوانیم استراتژی معاملاتی خود را پیاده کنیم. همه این توضیحات به نسبت ریسک به بازدهی معاملات ما بستگی دارد.
از مهمترین تاییدیهها برای الگوی سنگ قبر، شکاف قیمتی کندل بعدی است که قیمت شروع آن پایینتر باید باشد.
از دوجی سنگ قبر جهت پیدا کردن مکان حدضرر و نیز سود در روند نزولی میتوان استفاده کرد، اما این روش نسبت به سایر اندیکاتورهای تکنیکال ارزش کمتری دارد. اگرچه قابلیت اطمینان با حجم و کندل های شمعی تأییدکننده افزایش مییابد، اما دوجی سنگ قبر بهترین همراه کننده سایر ابزارهای تکنیکال برای راهنمایی معاملات است.
پ دوجی سنگ قبر را نشان می دهد که با کندل بعدی تایید شده است.
دوجی سنجاقک
دوجی سنجاقک یک الگوی شمعی است که بسته به رفتار قیمت گذشته سهم میتواند یک سیگنال بازگشت روند در قیمت به سمت نزول یا صعود را داشته باشد. هنگامی تشکیل میشود که قیمتهای بالا، باز و بسته شدن سهام یکسان باشد. اعتقاد بر این است که این شمع به ندرت تشکیل میشود، اما در نمودارهای تکنیکال به کرات میتوان این الگو را مشاهده کرد.
سایه بلند پایین نشان میدهد که فروش بیوقفه در طول کندل رخ داده است، اما قیمت پایانی نزدیک به قیمت آغازین است و نشان میدهد که خریداران نیروی فروش را به خود جذب کردهاند و قیمت را به سمت بالا سوق دادهاند.
به دنبال روند نزولی، سنجاقک شمعی ممکن است نشانگر افزایش قیمت در آینده نزدیک باشد. پس از روند صعودی، این نشان میدهد که فروش بیشتری وارد بازار شده و ممکن است کاهش قیمت در پی داشته باشد.
ساختار الگوی دوجی سنجاقک
روانشناسی کندل دوجی سنجاقک
الگوی دوجی سنجاقک بهطور مکرر اتفاق نمیافتد، اما وقتی در یک روند ظاهر میشود، یک علامت هشدار است که روند موجود ممکن است تغییر جهت دهد یا فقط قدرت روند کاهش یافته است. به دنبال پیشروی قیمت، سایه پایین و بلند سنجاقک نشان میدهد که فروشندگان قادر به کنترل حداقل بخشی از دوره معاملات بودند. در حالی که قیمت پایانی بدون تغییر بسته شد، افزایش فشار فروش در این مدت یک علامت هشداردهنده است.
کندل بعدی الگوی سنجاقک، باید طوری تشکیل شود که برگشت روند را تایید کند. کندل بعدی میبایست افت کرده و زیر الگوی شمعی سنجاقک بسته شود.
اگر در الگوی شمعی تاییدیه رشد قیمت صورت گیرد، سیگنال برگشت قیمت نامعتبر بوده و سهم به رشد خود ادامه میدهد.
در زمان کاهش قیمت، دوجی سنجاقک نشان میدهد که فروشندگان در اوایل دوره با قدرت بودند، اما تا پایان معاملات خریداران قیمت را به بازار بازگرداندهاند. این نشاندهنده افزایش فشار خرید در طی روند نزولی است و میتواند باعث افزایش قیمت شود.
اگر بسته شدن سهام در کندل تاییدیه سنجاقک، بالای بسته شدن الگوی سنجاقک باشد، سیگنال مورد تایید است. هرچه رشد سنجاقک در روزها بیشتر باشد، واژگونی و حرکت معکوس سهم نیز محتملتر است.
معامله با کندل دوجی سنجاقک
معاملهگران معمولا در زمان تکمیل یا پس از تکمیل کندل تاییدیه اقدام به خرید میکنند. در صورت خرید برای برگشت به روند صعودی، حد ضرر معامله را زیر سایه پایین کندل سنجاقک در نظر بگیرید و در صورتی که در روند نزولی این الگو ظاهر شد و قصد فروش سهم خود را داشتید، حد ضرر معامله باید بالاتر از کندل سنجاقک باشد.
سنجاقک دوجی وقتی بهتر کار میکند که از سایر ابزار تکنیکال استفاده شود، خصوصا در جایی که در الگوی شمعی نشانه تردید و نزول وجود داشته باشد.
تشکیل الگو با حجم سنگین، عملکرد الگو را در شکست روند به خصوص در بازار نزولی افزایش میدهد. اگر منتظر بازگشت روند پس از مشاهده الگوی سنجاقک هستید، حتما رخ خواهد داد. معمولا حدود سه روز زمان میبرد تا قیمت پایینتر یا بالاتر از الگوی سنجاقک بسته شود تا بتواند روند فعلی خود را بشکند.
اینساید بار چیست | الگوی inside bar
درصورتیکه علاقهمند به ترید با استفاده از یکی از مهمترین الگوها در پرایس اکشن ارز دیجیتال و با بهرهگیری از نمودارهای شمعی هستید، در ادامه یکی از سادهترین روشهای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال برای شما شرح داده خواهد شد.
inside bar چیست؟
اینساید بار از دو میله در نمودار شمعی تشکیل شده است که نشاندهنده ثبات نسبی قیمتها در بازار است. وقوع این الگو با دیدن یک کندل (inside bar) که به طور کامل با کندل قبلی (mother bar) دربرگرفته شده است مشخص خواهد شد.
اگرچه تشخیص این الگو بهراحتی با چشم ممکن است، اما استفاده از یک اندیکاتور اینساید بار inside bar indicator میتواند به شما کمک کند تا بهسرعت این الگو را در چارت یا نمودار تغییرات قیمت ارز دیجیتال تشخیص دهید.
Inside bar در واقع نشاندهنده یک دوره اصلاحی است که اگر یک حرکت قوی در بازار شکل بگیرد اینساید بار تشکیل میشود و بعد بازار میایستد و اصلاح میشود تا حرکت بعدی شکل بگیرد.
اهمیت اینساید بار چیست؟
اگر در یک نمودار شمعی که نشاندهنده تغییرات قیمت یک رمزارز است، یک میله توسط میله قبلی خود دربرگرفته شده باشد، بدان معنی است که قیمت آن رمزارز (برای مثال قیمت بیتکوین) در بازار تقریباً تثبیت شده است.
اما دلیل ثبات قیمت رمزارز با وقوع این الگو چیست؟ توجه داشته باشید که در این پترن، کندل داخلی نشان میدهد که تقاضا به حدی زیادی نیست که قیمتها به بیشینه قیمت در کندل قبلی افزایش یابد.
از سوی دیگر عرضه ارز دیجیتال نیز به حدی زیاد نیست که باعث کاهش قیمتها (بهاندازهای که در کندل قبل وجود داشته است) شود.
به بیان دیگر الگوی inside bar نشان میدهد که تمایل برای خرید یا فروش یک ارز دیجیتال (برای مثال تمایل برای خریدوفروش بیتکوین) مانند قبل نیست و برای همین با تعادل نسبی بین عرضه و تقاضا، بازار به ثبات نسبی رسیده است.
“برخی از تریدرها به الگوی اینساید بار اهمیت ویژهای میدهند. زیرا که یکی از الگوهای مهم در بین انواع کندل استیک است که میتواند به دنبال خود تغییرات قیمت شدیدی را به همراه داشته باشد.”
اما چگونه میتوان این پترن را تفسیر نمود و از آن برای کسب سود بیشتر و یا کاهش ضرر بهره برد؟
به این منظور در مرحله اول باید حد بالا و حد پایین نوسان قیمتها یا خطوط حمایت و مقاومت افقی را تعیین کنید.
رسم انواع کندلها و کارایی آنها خطوط حمایت و مقاومت
رسم خطوط مقاومت و حمایت که نشاندهنده حداکثر و حداقل قیمت
باتوجهبه این که قرارگرفتن یک کندل کوچکتر پس از یک کندل بزرگتر نشان از ثبات بازار دارد، میتوانید خطوط مقاومت و حمایت رابین دو سطح بیشینه و کمینه قیمتها که در کندل اول وجود داشته است رسم کنید.
این خطوط باید افقی باشند و نشاندهنده حداکثر و حداقل قیمت ارز دیجیتال (ماکزیمم و مینیمم قیمت بیتکوین) در mother bar میباشند.
اگر قیمتها در بازار روندی نزولی و یا صعودی به خود بگیرند بهگونهای که از محدوده تعیین شده توسط شما عبور نمایند، میتوان انتظار داشت که پرایس اکشن ارز دیجیتال به تغییرات مذکور ادامه بدهد.
در این حالت با پیشبینی پرایس اکشن بیتکوین یا هر ارز دیجیتال دیگر، بهترین فرصت را برای خرید بیتکوین (اتریوم، ریپل، و …) در هنگام شکست قیمتها و شروع یک ترند جدید خواهید داشت.
“شکسته شدن خطوط حمایت و مقاومت در الگوی اینسایدبار نشان از تلاطم در بازار دارند.”
استراتژی خریدوفروش با اینساید بار
زمان مناسب برای خرید و فروش ارز دیجیتال رامی توان باتوجه به الگوی اینسایدبار متوجه شد
تشکیل اینساید بار در شرایط مختلفی امکانپذیر است و برای همین یک تریدر باید برنامه منظم و تدوین شدهای برای بهرهگیری از این فرصت داشته باشد. این فرصت میتواند فرصت ورود به بازار و یا فرصت برای خروج باشد.
نکتهای که قابل اهمیت است برای کسانی که میخواهند در ترید کردن موفق باشند یادگیری پرایس اکشن ارز دیجیتال است که شما میتوانید با کمک آن تغییراتی که در قیمت ارزهای دیجیتال در مورد خرید یا فروش رمزارزها هست را پیشبینی کنید و با خیال راحت و در زمان مناسب تصمیم به خرید ویا فروش بگیرید با بیت نوین در ادامه همراه باشید.
تشخیص ترندها در اینساید بار
هنگامی که در چارت تغییراتقیمت شاهد تکمیل پرایس اکشن ارز دیجیتال در کندل داخلی هستید، باید حد پایین و بالای کندل را بهعنوان محدوده ثبات قیمت رمزارز (محدوده ثبات قیمت بیتکوین) مشخص کنید.
در شکل میتوانید حد بالا high و حد پایین low تغییرات قیمتها را ببینید. توجه کنید که حد بالا و پایین نوسان قیمت توسط کندل مادر یعنی میله اول تعیین میشود. این محدوده میتواند به شما محدوده شکست را نشان دهد (بهاحتمال زیاد روند تغییر قیمت در جهت وقوع شکست روی خواهد داد).
“حد پایین و حد بالای مشخص شده بسیار مهم هستند و تعیینکننده زمان تریگر معاملات توسط تریدر خواهند بود.”
مثال: درصورتیکه قیمت بیتکوین، حد بالای مشخص شده در کندل را بشکند، بهاحتمال زیاد قیمت بیتکوین وارد مدار صعودی خواهد شد و این امر میتواند باعث تریگر معاملات جدید با افزایش خرید بیتکوین توسط کاربران شود (مانند شکل).
یکی از ارزهایی که شما میتوانید اقدام به خرید نمایید در بیت نوین خرید ارز بیتکوین میباشد.
حد پایین و بالای کندل محدوده ثبات قیمت رمزارز که در شکل مشخص شده است
دستور استاپ لاس در الگوی اینساید بار
دستورات مختلفی مانند استاپ لاس stop loss order می توانند به شما کمک کنند معاملات خود را مدیریت کنید. میتوانید در شکل یک نمونه از محل مناسب برای اجرای دستور استاپ لاس را ببینید. پس از عبور قیمت از مرز تعیین شده، برای جلوگیری از ضرر بیشتر فروشنده هنگام خریدوفروش ارز دیجیتال باید از دستور استاپ لاس استفاده شود.
مثال: فرض کنید حد بالا و حد پایین کندل مادر (mother bar) که همان حدود نوسان قیمت بیتکوین در اینساید بار است ۴۰ و ۴۵ هزار دلار باشد، شما میتوانید دستور استاپ لاس را هنگامی که قیمتها نزولی شده و به زیر ۴۰ هزار دلار میرسند برای کاهش زیان خود استفاده کنید.
“در فارکس نیز دستور استاپ لاس در الگوی اینساید بار توسط تریدرها استفاده میشود.”
خرید خود را در کدام نقطه انجام دهیم؟
نمودار شمعی که در بردارنده یک الگوی اینساید بار inside bar pattern است، علاوه بر حد بالا و حد پایین محل مناسب برای خرید ارز دیجیتال را نشان می دهد. همان طور که در شکل قابل ملاحظه است در میله سوم (که پس از الگوی اینساید بار قرار گرفته است)، با عبور قیمت ها از حد بالای تعیین شده شرایط مساعد برای خرید به وجود آمده است.
فلش سبزرنگ نشان میدهد که در کندلهای بعدیترند بازار افزایشی خواهد بود و خریدارانی که در نقطه ذکر شده اقدام به خرید کرده بودند، موفق به کسب سود شدهاند. البته توجه داشته باشید که همواره این اتفاق نمیافتد و این امر لزوم توجه مستمر به وضعیت بازار را به ما نشان میدهد.
“توجه داشته باشید که در بعضی از مواقع عبور قیمتها از محدوده تعیین شده فیک یا جعلی است و قیمتها دوباره به محدوده قبلی باز خواهد گشت.”
از جمله ارزهای دیجیتالی که دز حال حاضر در بازار ارز توانسته روند خوبی داشته باشد و تریدرها برای خریدوفروش آن اقدام کنند، ارز سولانا است که برای کسب اطلاعات بیشتر خرید این ارز با بیت نوین همراه باشید.
کندل روزانه و الگوی اینساید بار
بسیاری از تریدرها از نمودارهایی استفاده میکنند که هر میله در آن نمایشگر تغییرات قیمت در طول یک روز است. در این حالت نیز درصورتیکه میله دوم توسط میله قبل از خود دربرگرفته شده باشد، ما شاهد یک الگوی اینساید بار هستیم.
این نمودار نشان میدهد قیمتها در روز دوم نتوانستهاند حد بالا و حد پایین قیمتها در روز قبل را بشکنند و برای همین روز دوم ثبات بیشتری بر بازار حاکم بوده است.
“یک پترن اینساید بار که در تایم فریم یا بازه زمانی روزانه نشاندهنده تغییرات قیمت ارزهای دیجیتال در بازار است را با نام الگوی روزانه داخلی inside day pattern نیز میشناسند.
این پترن در ترید روزانه مهم است و میتواند تعین کننده تصمیمگیری تریدرهایی باشد که هر روز به کنترل قیمتها در بازار پرداخته و اقدام خریدوفروش ارز دیجیتال باتوجهبه تغییرات روزانه میکنند.”
یک نمودار کندل استیک مربوط به ترید روزانه
شما میتوانید نمایی از یک نمودار کندل استیک را که مربوط به انواع کندلها و کارایی آنها ترید روزانه است در شکل مشاهده کنید. توجه داشته باشید که در اصل کندل استیک اینساید دی و اینساید بار (در ساختار و بینشی که به تریدر میدهند) تفاوت اساسی ندارند، اما به دلیل این که اینساید دی کل فعالیتهای تریدینگ را در یک بازه روزانه به نمایش میگذارد، بسیار قابلاعتمادتر است.
چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اينگونه گفته شده است.
يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنبالهدار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.
پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معاملهگران پین بار نزولی را مشاهده ميكنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل ميكنند.
بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص ميكنند و خود را براي ريزش بازار آماده مينمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموختههاي موجود در كتابها و سايتها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معاملهگران دچار شك و ترديد در مورد دانستهها و نحوه عملكرد خود ميشوند و حتي گاهي به الگوها شك ميكنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت ميدهند.
.معاملهگر نمیدانند پینبار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معاملهگران است كه باعث شكلگيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :
ما این را میدانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج ميكنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل شكلگيري پين بار در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پینبار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معاملهگران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پینبار دریافت کردهاند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پینبار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خواندهاند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پینبار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميلهاي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل میكنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما میشوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.
آنها انواع مختلف شمعها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل ميشوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »
بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر ميشوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم میتوانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها میتواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و میتوانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.
چرا الگو؟
ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهرهوري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام ميپذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريعتر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال ميكند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!
وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میلههای شمعی را بخواند” ، او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معاملهگری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.
حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها
ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:
1. اندازه
آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام می دهد ، بدست آورید.
2. فتیله ها (سایه ها)
فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پینبار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایهها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.
3. بسته شدن
همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران
2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان
شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست میخورند ، جلوگیری کنید.
1. مقایسه شمعها
این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمعهای فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پینبار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پینبار بزرگ پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی میپوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.
2. موقعيت مكاني
مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنالهای با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.
و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.
فراموش نکنید:
شمعها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معاملهگران در بازارها است. شمعها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.
دیدگاه شما