بررسی تاثیر احساسات معامله گران


روانشناسی ترید چیست و چه تاثیری در انجام معاملات دارد؟

آشنایی با روانشناسی ترید ارزهای دیجیتال برای انجام معامله‌ها اهمیت بسیاری دارد. داشتن یک ذهن آرام و پایدار برای فروش ارزهای دیجیتال ضروری است. چراکه ضرر یا سود ناشی از معامله کاملا به زمان فروش ارزهای دیجیتال بستگی دارد. معامله ارزهای دیجیتال یک بازی ذهنی است؛ اما هیچ‌کس از استرسی که در طول معامله متحمل می‌شود، صحبتی نمی‌کند. به همین خاطر آگاهی از روانشناسی ترید به تریدر کمک می‌کند تا با درک بیشتری نسبت به احساسات و عواطف خود، معامله را انجام دهد. در این مقاله به بررسی جنبه‌های مختلف روانشناسی ترید می‌پردازیم.

منظور از روانشناسی ترید چیست؟

روانشناسی ترید به احساسات و یک وضعیت ذهنی اشاره دارد که به موفقیت یا شکست در انجام معاملات ارز دیجیتال کمک می‌کند. این نوع روانشناسی جنبه‌های مختلفی از شخصیت و رفتارهای یک فرد را نشان می‌دهد که بر اقدامات او در انجام معامله تاثیر می‌گذارد.

روانشناسی معامله به اندازه سایر ویژگی‌ها مانند دانش، تجربه و مهارت در تعیین موفقیت معامله‌ها اهمیت دارد. به همین خاطر است که راهکارهای ذهنی برای حفظ آرامش در طول معامله، در دوره‌های آموزشی ارز دیجیتال هم آورده می‌شود. بنابراین با خرید پکیج آموزش ارز دیجیتال می‌توانید از همان ابتدا با روش‌های اصولی جلو بروید و ریسک معاملات خود را کاهش دهید.

اهمیت روانشناسی معامله در بازار ارزهای دیجیتال

قوانین اساسی بازارهای مالی یعنی عرضه و تقاضا از زمان اختراع اولین سکه‌ها تاکنون هیچ تغییری نکرده است؛ اما در حال حاضر ما با شناخت اصول روانشناختی می‌توانیم اقدامات مختلف انسان‌ها را بهتر درک کنیم. اصول روانشناسی در معامله‌های ارز دیجیتال نیروهای قدرتمندی هستند که تصمیمات میلیون‌ها تریدر را هدایت می‌کنند. در دوره جامع ارزهای دیجیتال با جنبه‌های مختلف روانشناسی معامله، پیامدهای آن و راه‌های کنترل عواطف و احساساتی مانند حرص و طمع را به‌خوبی یاد می‌گیرید.

با شناخت اصول روانشناسی، احساسات بازار را درک کنید.

روانشناسی بازار ارز دیجیتال چیست؟

صاحب‌نظران اقتصاد رفتاری معتقدند که تمام حرکات قیمت ارزهای دیجیتال بدون توجه به بازار، تحت‌تاثیر روانشناسی معامله‌گران است. بنابراین احساسات به یک نیروی محرکه اصلی تبدیل می‌شوند. ترکیبی از احساسات و انتظارات شخصی، احساسات بازار را تشکیل می‌دهند.

به‌عنوان مثال، زمانی که بیشتر معامله‌گران انتظار دارند که قیمت‌ها افزایش پیدا کند، احساسات مثبت است و بازار روند صعودی خواهد داشت. برعکس،‌ زمانی که سرمایه‌گذاران انتظار سقوط قیمت دارند، یک الگوی منفی شکل می‌گیرد و بازار وارد فاز نزولی می‌شود. انواع روندهای بازار در دوره پیشرفته ارز دیجیتال به شما آموزش داده می‌شود. برای درک بهتر احساسات بازار به مثال‌های زیر توجه کنید:

تجارت سودآور در بازار گاوی

بازار گاوی فاز مثبت بازار را نشان می‌دهد که مبتنی بر خرید قوی ارزهای دیجیتال است. در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران انتظار بالا رفتن قیمت‌ها را دارند و دارایی‌های بیشتری را خریداری می‌کنند. مهم‌ترین احساسات بازارهای گاوی عبارت‌اند از:

روندهای صعودی بازار معمولا در اثر اتفاقات گذشته رخ می‌دهند. زمانی که معامله‌گران شاهد افزایش قیمت‌ها هستند، احساسات بازار مثبت می‌شود و همین موضوع افزایش قیمت‌ها را به همراه دارد. بااین‌حال، یک روند صعودی بیش از حد قوی در بعضی از موارد ممکن است باعث ایجاد حباب شود. در چنین شرایطی، معامله‌گران به‌طور غیرمنطقی حریص می‌شوند و یک موقعیت خطرناک به وجود می‌آید.

در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال سرعت عمل از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین دسترسی به یک سیستم قوی و اینترنت مناسب برای همه معامله‌گران ضرورت دارد. در چنین شرایطی مراجعه به یک صرافی غیرمتمرکز معتبر می‌تواند تاثیر زیادی در سرعت خرید و فروش شما داشته باشد. برای آشنایی بیشتر با این نوع از صرافی‌های آنلاین، خواندن مقاله صرافی غیرمتمرکز چیست را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

احساسات معامله‌گران در بازارهای گاوی و خرسی را بشناسید.

اوضاع نابه‌سامان معاملات ارز دیجیتال با بازار خرسی

ماهیت چرخه‌ای معاملات منجر به روند نزولی می‌شود. با کاهش قیمت ارزهای دیجیتال، افراد با احساساتی مانند ترس و غم روبه‌رو می‌شوند. در ابتدا معامله‌گران نزولی شدن بازار را انکار می‌کنند و دارایی‌های خود را نمی‌فروشند. کاهش بیشتر قیمت ارزهای دیجیتال احساساتی مانند عصبانیت،‌ چانه‌زنی و افسردگی را در معامله‌گران به همراه دارد.

متاسفانه بسیاری از معامله‌گران تحت‌تاثیر احساسات بازار، بهترین لحظه فروش را از دست می‌دهند و دارایی‌های خود را در پایین‌ترین قیمت ممکن می‌فروشند. درصورتی‌که بعد از مدتی بازار ثابت شده و برای روند صعودی بعدی آماده می‌شود. احساسات معامله‌گران در بازار خرسی شامل موارد زیر می‌شود:

تسلط به احساسات و هیجانات در این بازار اهمیت بیشتری برای معامله‌گران دارد. شناخت کامل ارزهای دیجیتال و چگونگی عملکرد آن‌ها به شما کمک می‌کند تا با استفاده از دانش و منطق بر احساساتتان غلبه کنید. به همین خاطر توصیه می‌کنیم از سوال بلاکچین چیست شروع کنید و به‌طور پایه‌ای با این دنیای جدید آشنا شوید.

کاربرد تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در روانشناسی بازار

بازارهای مالی همواره تحت‌تاثیر روانشناسی جهانی هستند. با پذیرش این اصل، درک بازار بسیار آسان‌تر می‌شود. تحلیل فاندامنتال یکی از مهم‌ترین الزامات برای همه معامله‌گران است. یک قانون طلایی برای ترید ارزهای دیجیتال وجود دارد که می‌گوید: وقتی دیگران می‌ترسند، بخر و وقتی آن‌ها حریص می‌شوند، بفروش. بنابراین برای انجام بهترین معامله‌ها باید احساسات فعلی بازار را درک کنید. ایده‌آل‌ترین حالت ممکن در معامله‌گری این است که سقف‌ها و کف‌های قیمتی را پیدا کرده و در این زمان‌ها معامله کنید.

تحلیل تکنیکال یکی دیگر از مهارت‌های لازم برای تریدرها است. با استفاده از اندیکاتورها و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال می‌توانید چرخه‌های قبلی را تجزیه و تحلیل کرده و چگونگی عملکرد الگوهای روانشناسی را دریابید. بنابراین یک معامله‌گر ارز دیجیتال باید بداند اندیکاتور چیست و چگونه باید از آن استفاده کند.

با تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، احساسات بازار را بهتر بشناسید.

مهم‌ترین نکات روانشناسی ترید ارز دیجیتال؛ افزایش احتمال موفقیت در ارز دیجیتال

همه معامله‌گران ارز دیجیتال تابه‌حال بارها در انجام معامله‌هایشان شکست خورده‌اند. نکته مهم در ترید ارزهای دیجیتال یادگیری از اشتباهات گذشته است. بنابراین هنگام شروع یک معامله به ضرر احتمالی ناشی از آن فکر نکنید؛ چراکه چنین افکاری اعتمادبه‌نفس شما را کاهش می‌دهند و قدرت تصمیم‌گیری را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. از جمله مهم‌ترین نکات روانشناسی ترید ارزهای دیجیتال می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

موفقیت را تجسم کنید

تجسم یک روش علمی برای رسیدن به موفقیت نیست، اما روانشناسان اصرار زیادی به شناساندن اهمیت آن به دیگران دارند. با تجسم موفقیت، ترس از شکست و اشتباه کردن را کم کرده و برای رسیدن به هدف نهایی بدون احساسات آزاردهنده، برنامه بریزید. استراتژی خود را به‌طور حرفه‌ای و واضح بچینید و با اعتمادبه‌نفس کامل مطابق با آن عمل کنید.

در خلوت معامله کنید

معامله ارزهای دیجیتال یک کار فردی است. برای انجام معاملات به‌تنهایی فکر کنید و به دیگران اجازه دخالت در روند معامله را ندهید؛ زیرا دیدگاه‌ها و نظرات افراد مختلف برای ترید ارزهای دیجیتال با یکدیگر متفاوت است. شنیدن توصیه‌ها و نظرات دیگران دقت پیش‌بینی شما را کاهش می‌دهد و تمرکزتان را می‌گیرد.

با انجام معامله در خلوت تمرکز خود را افزایش دهید.

ریسک معامله را در نظر بگیرید

همیشه باید مقداری از سرمایه خود را وارد بازارهای مالی کنید که آماده از دست دادن آن هستید. این قانون مهم‌ترین نکته برای انجام معامله است. بنابراین هنگام ترسیم استراتژی، ضررهای احتمالی را در نظر بگیرید و خود را برای از دست دادن آن آماده کنید. گاهی اوقات انجام چند معامله کوچک سود بیشتری نسبت به یک معامله بزرگ برایتان به ارمغان می‌آورد.

احساساتتان را کنترل کنید

توجه به وضعیت روانی – عاطفی هنگام شروع معامله اهمیت بسیاری دارد. اگر تحت‌تاثیر اخبار و رویدادها هستید، معامله را باز نکنید. تریدهای احساسی اغلب با ضرر همراه هستند. بنابراین بعد از شنیدن اخبار به انجام کاری مشغول شوید تا ذهنتان آرام بگیرد.

آموزش روانشناسی ترید ارزهای دیجیتال با دوره‌های داجکس

در این مقاله به بررسی مفاهیم اساسی روانشناسی بازار ارزهای دیجیتال پرداختیم و به سوال روانشناسی ترید چیست، به‌طور کامل پاسخ دادیم. برای انجام یک معامله سودمند باید تصویر واضح و روشنی از احساسات خود و بازار داشته باشید. به همین خاطر آموزش روانشناسی بازار ارز دیجیتال یکی از مهم‌ترین مباحثی است که هنگام ورود به معامله باید به آن مسلط باشید.

تیم تخصصی و حرفه‌ای داجکس با شناخت کامل نیازهای معامله‌گران مبتدی دوره‌های آموزشی جامعی را تهیه کرده است. در این دوره‌ها صفر تا صد بازار ارزهای دیجیتال را فرا می‌گیرید و برای ترید آماده می‌شوید. برای خرید پکیج‌های آموزشی داجکس و همچنین دریافت مشاوره از مشاوران باتجربه ما همین حالا با شماره تلفن ۰۰۹۷۱۴۵۶۵۶۸۷۱ تماس بگیرید.

نظر شما درباره روانشناسی ترید چیست؟ آیا تابه‌حال تحت‌تاثیر احساسات بازار معامله‌ای انجام داده‌اید؟ تجربیات خود را با ما و سایر مخاطبان مجله آموزشی داجکس به اشتراک بگذارید.

معامله گری مبتنی بر عواطف و احساسات اعجاز ذهن در بازارها جلد اول مبانی و الگوها یا نشانه های کوتاه مدت

معامله گری مبتنی بر عواطف و احساسات اعجاز ذهن در بازارها جلد اول مبانی و الگوها یا نشانه های کوتاه مدت

این کتاب به استناد مجموعه ای از تحقیقات علمی و تجربی گسترده ثابت می کند نه تنها الگوهای قیمتی قابل پیش بینی در بازارها وجود دارد، بلکه ریشه تمامی این الگوهای قابل پیش بینی از آناتومی مغز انسان و شبکه های بیولوژیک پردازش اطلاعات در بدن انسان نشئت می گیرد

ویژگی های این محصول

معامله گری مبتنی بر عواطف و احساسات – اعجاز ذهن در بازارها – جلد اول: مبانی و الگوها یا نشانه های کوتاه مدت

موضوع مورد بحث این کتاب بررسی نقش احساسات جمعی معامله گران بر تغییرات قیمتی بازارها است. کتاب سرشار از نکات، الگوهایی است که می تواند به خوانندگان در مدیریت عواطف آنان در بازارها کمک کند. امید است که شما با مطالعه و به کارگیری این نکات با بینش جدید قدم به بازارهای متعدد، از جمله بازارهای مالی، بگذارید و به یک سرمایه گذار برتر و در افق وسیع آن به یک انسان برتر در تمامی شئون تبدیل شوید، چرا که ما اعتقاد داریم که کل زندگی، از جمله سرمایه گذاری یک سفر است، این سفر نیاز به ابزارهای متنوع در زمینه های متعدد از جمله شناخت، آگاهی و تسلط بر احساسات دارد.

روانشناسی معامله گری در فارکس شش احساس غالب در معامله گری

روانشناسی معامله گری ، اینجای کار می لنگد ، نگاهی به 50 معامله آخرتان بیاندازید و به این فکر کنید که اگر اشتباهاتی که به علت هاي احساسی انجام دادید نبودند، عملکردتان الان چطوربود. حدسم اینست که اگر شما کمی جنبه هاي روانشناسی معامله گري را بهبود ببخشید،می توانید معامله گر بهتري باشید. در این مقاله با هم مهمترین احساسات مشکل ساز در معامله گري را بررسی می کنیم، می بینیم که این احساسات چگونه در زندگی شما به عنوان یک معامله گر ظاهر می شوند و شما چه کاري می توانید بکنید تا از تاثیرآنها در ایجاد رفتارهاي بد و اشتباهات کشنده درمعامله گري ، بکاهید.

6 شش احســــاس غالب در معامله گری

ترس

ترس یکی از دو احساس رایج در معامله گري است ( دیگري طمع است ) . ترس خود را به اَشکال مختلفی در معامله گري نشان میدهد،و می تواند دلیل بسیاري از اشتباهات معامله گري باشد. ترس از باختن باعث می شود که معامله گردر شناسایی باخت تاخیر داشته باشد،و متعاقب آن ضرر و باخت بیشتري حاصل می شود،و ترس از بازگشت سود باعث می شود که معامله گران معامله را خیلی زود ببندند. چنانچه بعدا اشاره خواهیم کرد ترس در معامله گري جنبه هاي بسیار بیشتري دارد که با هم بررسی خواهیم کرد.

طمع

شاید طمع چیز خوبی به نظر برسد، اماوقتی به این خصلت، خوب دقت کنیم، می بینیم که طمع اغلب اوقات باعث تصمیمات معامله گري اي می شود که ناگزیر از دوري کردن از آنها هستیم. معامله گرانی که تحت تاثیر طمع قرار می گیرند ، بیشتر اوقات به اصول مدیریت ریسک و سرمایه توجهی نمی کنند. همچنین طمع ذهنیت و طرز تفکر قماربازي در معامله گر را تقویت میکند و این یعنی معامله گري بدون توجه به قوانین و بر مبناي تصمیمات ضربه زننده.

امید

امید ، طمع و ترس معمولا پشت سر هم می آیند.معامله گرانی که در پوزیشن بازنده هستند علائمی از امید را هم در خود دارند، این معامله گران در شناسایی ضرر تاخیر می اندازند وبه بررسی تاثیر احساسات معامله گران معامله فرصت بیشتري می دهند چرا که امید دارند جهت حرکت قیمت تغییر کند. مثال دیگراز امید زمانی است که معامله گر براي جبران ضرر در معامله قبلی در معامله ي جدید وارد حجم بزرگی در پوزیشن می شود که با قوانینش انطباق و سنخیت ندارد.

هیجان/ اضطراب

هر گونه احساس برانگیزاننده ، در زمانی که در معامله هستید نشانه اینست که شما قسمتی از راه را اشتباه رفته اید. زمانی که مضطرب هستید و مشغول معامله هستید، معمولا علامت اینَست که پوزیشنی با حجم بزرگ گرفته اید، قوانین خود را نقض کرده اید و یا نباید در این معامله باشید.اگرسطح برانگیزاننده خود را بررسی کنید و از خود بپرسید چرا احساس اضطراب یا هیجان میکنید ، این به شما کمک میکند تا از معاملاتی که از همان اول نباید واردش می شدید ، خارج شوید.

خستگی

اگرچه خستگی بیشتر یک وضعیت است تا احساس، با این وجود ارزشش را دارد که در این طبقه بندي قرار گیرد. معامله گرانی که خسته هستند اغلب تمرکزپایینی دارند. نشانه يِ پایین بودن تمرکز زمانی است که یک وقتی بخودتان می آیید که بارهاوبارها در یک جفت ارز اقدام به پوزیشن گیري کرده اید بدون آنکه بدانید دنبال چه بوده اید. همچنین زمانیکه شماورود به معامله را از دست می دهید، بخاطر اینکه حواستان نبوده و مشغول کار دیگري مثل وبگردي بوده اید ، نیزنشان از پایین بودن تمرکزاست. بهتر است اولویت هاي خود را مشخص کنید وزمانی که در معامله هستید خودتان را درگیر فعالیت هاي دیگر نکنید.

نا امیدي/ سرخوردگی

نا امیدي اغلب دلیل اشتباهاتی است که در نتیجه احساساتی که قبل تر اشاره شد بوجود آمده اند. زمانیکه معامله گران معامله اي را از دست می دهند، قوانین خود را زیر پا گذاشته وپول از دست می دهند.بعد ریسک بیشتري میکنند و خوب پول بیشتري از دست می دهند،و نا امیدي و سرخوردگی پیدایش می شودو این نا امیدي و سرخوردگی تمام الگوهاي رفتاري بدي که مشکلات جدي تر بعدي را براي معامله گر بوجود می آورند را تشدید خواهد کرد.

خواندن احساسات از روي تصمیمات معامله گری

فرقی نمی کند که در کتاب خوانده باشید یا در تالارهاي گفتگو ، به هر حال هر معامله گري می داند که روانشناسی اثرات بزرگی روي عملکرد معامله گري اش دارد. با این وجود احساسات از راه هاي بسیار پیچیده اي تصمیمات معامله گري ما را تحت تاثیر قرار می دهند و در نگاه اول چندان واضح به نظرنمی رسند. شاید فکر کنید ناخن جویدن ها، عرق کردن ها، دست بر هم مالیدن هاي از روي خوشحالی، همه علائمی از احساسات در معامله گري هستند ، اما در این مقاله ایده هاي ارزشمند جدیدتري را بدست خواهید آورد.

در ادامه براي شما تشریح خواهیم کرد که چگونه می توان احساساتی که معامله گري شما را تحت تاثیر قرار می دهد را خواند و چگونه می توانید براثرات منفی اي که از دل این احساسات بیرون می آید و موجب اشتباهات معامله گري می شود ،غلبه کنید. معامله گران بی تجربه و یا معامله گرانی که در جریان باختها (باختهاي پشت سرهم) قرارگرفته اند رفتارشان شبیه گوزنی است که کنار جاده ایستاده و بدون هیچ حرکتی مبهوت به چراغ ماشینی که دارد به او نزدیک می شود زل زده است . قطعی ترین علامتی که نشان میدهد ترس دارد تصمیمات معامله گري شمارا کنترل می کند این است که ، با وجود اینکه براي یک معامله پلن و برنامه دارید و ستاپ را کاملا واضح جلوي خودتانمی بینید، اما هنوز به معامله شک دارید و نمی توانید دکمه ورود به معامله را فشار دهید.

اگر متوجه شدید که دارید مدام فرصت هاي معاملاتی را از دست می دهید، در حالیکه تمام آنها شرایط شما را براي ورود داشته اند، شما باید ریسک تان را کاهش دهید. از بین بردن امکان به خطر انداختن پول و کاهش سطح ریسک سرمایه به مقداري کمتر،معمولا به شما کمک می کند تا اشتباهات معامله گري مبتنی بر ترس را کاهش دهید. و پس از آنکه اعتماد به نفس لازم را بدست آوردید و به استراتژي معاملاتی تان اعتماد کردید آن وقت می توانید آهسته بررسی تاثیر احساسات معامله گران آهسته اندازه پوزیشن در معاملات را افزایش دهید تا به حد تحمل خودتان دست یابید. همچنین قوانین خود براي ورود به معامله را مکتوب کنید و به صورت یک چک لیست قبل از ورود به معامله آنها را یک به یک چک کنید، این کار نیز کمک می کند تا ترس از ورود به معامله را از بین ببرید

چرا باید در این معامله این همه ضرر کنم؟ معامله ی خیلی خوبی بنظر می رسد

زمانی که خودتان را در ضرر زیادو قابل توجهی به خاطرِ یک یا چند معامله يِ محدود می بینید اثر متضادي وارد بازی می شود. اگر شما درباره کیفیت سیستم معاملاتی تان دچار خوش بینی مفرط باشید، احتمالا بیشتر دوست دارید تا به صورت غیر معمول از پوزیشن هاي بزرگتري استفاده کنید و حواستان به این نکته نیست که معامله ها ممکن است شکست هم بخورند. از این گذشته، معامله گرانی که حساب معاملاتی کوچکی دارند، بیشتر احتمال دارد تا در یک معامله اقدام به درصد بالایی از ریسک نمایند تا بخیال خود حساب معاملاتی شان بسرعت رشد دهند.

زمانی که خودتان را در ضرر زیاد و قابل توجهی به خاطرِ یک یا چند معامله ی محدود می بینید اثر متضادی وارد بازي می شود. اگر شما درباره کیفیت سیستم معاملاتی تان دچار خوش بینی مفرط باشید، احتمالا بیشتر دوست دارید تا به صورت غیر معمول از پوزیشن هاي بزرگتري استفاده کنید و حواستان به این نکته نیست که معامله ها ممکن است شکست هم بخورند. از این گذشته، معامله گرانی که حساب معاملاتی کوچکی دارند، بیشتراحتمال دارد تا در یک معامله اقدام به درصد بالایی از ریسک نمایند تا بخیال خود حساب معاملاتی شان بسرعت رشد دهند.

در این سناریو احساسات غالب عبارتند از طمع مخلوط شده با اعتماد بنفس بیش از حد و نادانی، که بسیار ترکیب کشنده اي است. بهترین کاري که می توانید بکنید کاهشِ سایزِ معامله براي جلوگیري از اُفت زیادسرمایه است. باید صرف نظر از اینکه ستاپ چقدر می تواند خوب باشد ، حداکثر سطح مدیریت ریسک را رعایت کنید و ازآن عبور نکنید.

بنظرم قیمت داره بر میگرده، حد ضرر را فقط کمی دورتر میکنم، جاي نگرانی نیست ستاپ خوبی است

این جمله معمولا ، ادامه مورد قبلی می باشد. زمانی که معامله گران بر این باورند که ستاپ، خوب تراز آنست که بخواهدشکست بخورد، بیشتر دوست دارند که یک دلیلی پیدا کنند تا با دورتر کردن سفارش حد ضرر و یا افزودنبه سایز پوزیشن در جهت خلاف حرکت قیمت (افزودن به ضرر) و یا بکل برداشتن حد ضرر، از شناسایی ضرر در معامله اجتناب کنند. شما هم زمانیکه خودتان را در موقعیت مشابه ببینید ، اقدام به معامله بر مبناي امید و جهل می کنید.

در چنین مرحله اي شما کاملا پلن معاملاتی تا ن را فراموش کرده و تنها دلیلی که باعث می شود هنوز در معامله بمانید اینست که امیدوارید که قیمت تغییر جهت دهد و شما ازضرر بیرون بیایید. هروقت خود را در چنین موقعیتی دیدید، فورا معامله را ببندید تا بتوانید موقعیت را بدون تعصب ارزیابی کنید.

معامله ی خیلی خوبی بنظر می رسید، فکر نمیکردم قیمت این قدر زود تغییر جهت دهد

علامت قطعی اي که نشان از تاثیر طمع بر تصمیمات معامله گري شماست زمانی است که علیرغم اینکه قیمت به سطح حد سود شما رسیده است ،سود را برداشت نمی کنید. اگر چه امکان دارد که در یک یا چند معامله با این تفکربه سود بیشتري برسید، اما آنچه که در عمل اتفاق می افتد اینست که شما مدام سود هایتان را پس می دهید وبردهایتان را قطع میکنید. و متاسفانه در دراز مدت این کار باعث می شود که یک سیستم معامله گري برنده تبدیل به یکسیستم بازنده شود. کاري که باید بکنید اینست : همیشه به پلن معاملاتی اي که قبل از ورود به معامله داشتید وفادار بمانید و در زمان معامله گري به وسوسه طمع در ذهن خودگوش ندهید .

معامله تا حالا در سود خوبیه،بهتره که قبل از اینکه برگرده ببندمش

این سناریو برعکس سناریوي قبلی است. در حالیکه معامله گران طمع کار به خاطر اینکه امید دارند قیمت بیشتر حرکت کند، سود را شناسایی نمی کنند ، معامله گران ترسو معاملاتی را که در سود هستند و دارند به سمت حد سود حرکت می کنند را می بندند بخاطر اینکه می ترسند بازار چند ثانیه دیگر بخواهد برگردد. راه هاي زیادي وجود دارد براي اینکه به خاطر ترس معامله اي که هنوز به آن حد سود نرسیده را نبندید. رویکرد تنظیم کن و فراموش کن set and forget یعنی وقتی که معاملهرا باز کردید و اُردرهاي حد ضرر و حد سود را تنظیم کردید ، چارت قیمت را ببندید، در بررسی تاثیر احساسات معامله گران بسیاري از استراتژي هاي معاملاتی بخوبی عمل می کند سود و زیان خود رادر طی زمان معامله مدام نگاه نکنید ، بخاطر اینکه با هر میله نزولی دچار اضطراب می شوید. در طول زمان به استراتژي معاملاتی تان اعتماد کنید و این واقعیت را بپذیرید که حرکات قیمت به صورت موجهاي اصلاح شونده است، بنابراین هر اصلاحی را نباید با ریورسال قیمت اشتباه بگیرید.

حرکت قیمت هنوز همه معیارهاي یک ستاپ خوب را ندارد، اما من وارد معامله می شوم چون نمی خوام از بازار جا بمونم

وارد شدن خیلی زود به معامله بخاطرنگرانی از امکان ازدست دادن فرصت معاملاتی، نشانه يِ دیگري از اینست که طمع دارد دور و بر شما می چرخد. قوانین معاملاتی شما به صورت یک فیلتر است و تنها هدف این قوانین دور نگه داشتن شما از معاملاتی است که احتمال پایینی براي برنده شدن دارند. بنابراین ، اگر با فرض اینکه از بازار باهوش تر هستید بر علیه قوانین خودتان اقدام کنید ،درواقع در باره يِ نحوه يِ عمل معامله گري دچار سوء تفاهم شده اید و قربانی طمع خودتان می شوید.

ادراک می تواند وضعیت احساسی شما را تحت تاثیر قرار دهد

احساسات فقط زمانی که شما در یک معامله يِ باز هستید با شما کار ندارند، بلکه می توانند وضعیت احساسی و تصمیمات معامله گري آینده شما را نیز ، حتی زمانی که پوزیشن هایتان را بسته اید ، تحت تاثیر قرار دهند.

اَه ، خیلی زود بیرون آمدم ، باید میگذاشتم جلوتر بره ، دفعه ي بعدي حد سود را دورتر قرار میدم

اگرببینید، بعد از اینکه معامله را بستید ، قیمت بیشتر در جهت ورود شما حرکت کرد ، احتمالا دوست دارید در معامله ي بعدي اُردر حد سود را دورتر قرار دهید. تنظیم سفارش حد سود وسیع تر،معمولا بدون اعتبار معنی دار از نظرآماري است،و کار خطرناکی است. واقعیت اینست که در مطالعات انجام شده به صورت انتخاب تصادفی استفاده از حد سود وسیع ترنرخ برد را کاهش می دهد و علتش هم اینست که معمولا قیمت قبل از رسیدن به این حدود بالاي سود تغییر جهت می دهد. معامله گرانی که با تصمیمات معاملاتی آمیخته به طمع درگیرند، بیشتر مستعد نگاه انداختن به معاملات قبلی و تنبیه کردن خود بخاطر اجازه ندادن به معاملاتشان براي جلو تر رفتن هستند.

مطمئنم،قیمت میخواهد برود بالا، حتی حالا که معیارهای ورود را ندارد، لازمه که رویکرد تهاجمی داشته باشم

مشکل دیگري که به خاطردانشِ ادراکی بوجود می آید، زمانی است که معامله گران ببینند یک معامله بدون اینکه همه معیارهاي مناسب ستاپ را داشته باشد بخوبی کار میکند، اتفاقی که می افتد اینست که این معامله گران من بعد دوست دارند در معاملات بعدي بر خلاف قوانین معامله گري خود اقدام نمایند.

چطور می توانیم با دانش ادراکی کنار بیاییم

دانشِ ادراکی مسئله ی مهمی در معامله گري است، بخصوص زمانی که باعث ایجاد بهبودي در استراتژي معاملاتی شما شده و ناخنکی هم به لبه يِ شما بزند، اما متاسفانه روشی که معامله گران از ادراك شان استفاده می کنند کاملا اشتباه است. در اینجا نکاتی در باره چگونگی استفاده از ادراك در جهت منافع معامله گر آورده شده است: در ارزیابی هایتان اگر می خواهید قرار دادنِ حد سود یا حد ضررتان را بهبود بخشید، نگاه انداختن به تاریخچه ي معاملات را به بعد از بستن معاملات و در زمان ارزیابی داده هاي ژورنال معاملاتی موکول کنید.

و این دیدگاه جدیدتان را هم در معاملات باز دخالت ندهید و هم از نظر آماري اعتبار سنجی کنید. معاملاتی را که از دست داده اید (معامله نکرده اید) را تحلیل کنید و ارزیابی کنید که معیارهاي ورود فعلی، آیا واقعا شمارا از ورود به معاملات سود ده به تعداد زیاد بازداشته اند یا خیر. اگر از قوانین تان پیروي کرده اید، اما میبینید که یک معامله جلو تر رفت،یا ورود زود هنگام به معامله براي شما پول بیشتري را می آورد، خودتان را تنبیه نکنید. بجاي آن به پیروي تان از قوانین تان افتخار کنید، چون پیروي از پلن معاملاتی نگرش کلیدي یک معامله گر حرفه اي است. اجازه ندهید که درآمدهاي بالقوه یک معامله بر تصمیمات معامله گري شما در معاملات بعدي تاثیر گذار باشد.

کنترل احساسات در ترید چگونه است؟

کنترل احساسات در ترید

ریسک در ذات بازارهای مالی وجود دارد چراکه هرجا سودی در کار باشد، معمولا به همان اندازی ریسک نیز به همراه خواهد داشت، به این خاطر است که کنترل احساسات در ترید بسیار اهمیت پیدا می کند. کنترل احساسات در ترید بدین معنی است که در زمان هایی که بازار قصد دارد ما را به اشتباه بیاندازد و احساساتی مثل ترس، هیجان، طمع و حس هایی از این دست در روند انجام معاملات و به صورت کلی در ذهن ما جاری شده است، بتوانیم همه این حواس و هیجانات را مدیریت کنیم و بهترین تصمیم را اتخاذ نماییم. وقتی که روی حواس خود در هنگام معامله در بازارهای مالی کنترل کافی را داشته باشیم، دیگر اثرات طمع، ترس، امید، حرص، پشیمانی، احساس جاماندگی از بازار و … در معاملات ما به شدت محدود می شود و این موضوع در روند سودآوری، کنترل ضررها و همین طور مدیریت آرامش در زمان معامله تاثیر بسزایی خواهد داشت.

کنترل احساسات در ترید

تهیه و گسترش یک برنامه‌ مدیریت ریسک موفقیت آمیز برای کاهش نتایج غیرمنتظره بسیار حائز اهمیت است، به این خاطر که در آخر باعث کاهش سطح کلی ضررهای مالی شما خواهد شد. یک برنامه‌ مدیریت ریسک موفق باید موازی و هم مسیر با سوابق تجارت ارز دیجیتال وجود داشته باشد، تا بتوان از هر دو جهت مهار رفتار‌های ضعیف تجاری و در عین حال توجیه انتظارات اساسی شما استفاده کرد. بعضی اوقات وسوسه باعث می شود تا انتخاب‌ های ضعیفی را انجام دهید، که لذا یک بازار پر از ترس و حرص و طمع و رسیدن به ضرر مالی و سقوط آنی پیش رو دارید. با کاهش عادات تجاری مضر و منفی، می ‌توانید امیدوار باشید که بدون به خطر انداختن بخش زیادی از دارایی، به سود و درآمد قابل توجه دست پیدا کنند.

در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛

تریدرها و کاربران تازه‌ کار صنعت ارز دیجیتال، معمولا موفق به انتخاب یک استراتژی خروج مناسب نمی شوند. این کاربران به صورت معمول پس از مراجعه به کامپیوترهای شخصی خود متوجه می ‌شوند که سبد ارزهای دیجیتال تحت مدیریت آن ‌ها با کاهش ۲۰ درصدی روبرو شده و امروزه در یک روند نزولی جدید گرفتار شده ‌اند. استفاده از یک استراتژی خروج مناسب نه تنها باعث کاهش خطر و ریسک می‌ شوند، بلکه این امکان را در اختیار شما قرار می دهد تا کنترل بیشتری بر روی ضرر مالی احتمالی داشته باشید.

بنابراین استفاده از یک استراتژی خرید و نگهداری که در آن‌ شما بر روی یک ارز دیجیتال سرمایه‌ گذاری کرده و برای مدت طولانی آن را به فروش نرسانید، می ‌تواند فریب دهنده باشد. این رویکرد منفعلانه به صورت معمول به خاطر سادگی، برای تریدرهای مبتدی وسوسه ‌انگیز به نظر می‌ رسد و غالبا با کاهش ریسک همراه است. با این حال بررسی تاثیر احساسات معامله گران بعید است که با استفاده از این استراتژی و خطر نکردن در بازار ارز دیجیتال به سود چشم ‌گیر دست یابید. لذا وارد بازار شوید، از ریسک و خطر ترسی نداشته باشید و از برنامه‌ ریزی مناسب برای انجام مبادلات مطمئن شوید، به این خاطر که در صورت اجرای صحیح مبادله‌ ارز دیجیتال، این فعالیت تجاری می‌ تواند سرگرم‌ کننده و سودآور باشد.

۱) امید

امید حس خطرناکی برای معامله ‌گر محسوب می شود! شاید درک و تشخیص این حس کار آسانی برای معامله گر نباشد، به این خاطر ‌که به صورت کلی حس امید، حس خوبی است. ولی در حرفه معامله‌ گری حس امید میتواند کشنده باشد. امید بدین معنی است که شخص انتظار دارد که اتفاقی بالاخره بیفتد. زمانی که معامله ‌گر تحت تأثیر حس امید معامله می ‌کند، اغلب به این نتیجه می ‌رسد که حتما سود می کند. شاید این حس موجب گردد تا معامله ‌گر دستور حد ضرر را تغییر دهد و یا اصلا دستورات حد ضرر را حذف کند! به این خاطر که معامله ‌گر امید دارد که بازار به نفع او تغییر می کند. حس امید می ‌تواند به حس طمع تغییر یابد و معامله‌ گر به سودهای سریع یا غیر واقعی امیدوار شود. در بهترین حالت معامله ‌گری که به آینده امید دارد با سودهای کمتری از بازار خارج می شود.

در حقیقت زمانی که معامله سود خوبی دارد، معامله ‌گر به امید سودهای بیشتر از بستن آن خودداری می کند! این که معامله‌ گر امیدوار باشد هر معامله ‌ای که باز می ‌کند با سود بسته خواهد شد، دیدگاه غلطی است. امیدوار بودن به معاملات می ‌تواند احساسات دیگری را هم زنده کند. معامله ‌گری که به یک معامله امید دارد، چنانچه با زیان از بازار خارج شود، دچار سرخوردگی می شود. ناراحتی، خشم و پشیمانی از پیامدهای امید واهی است. معامله‌ گر باید همواره دیدگاه واقع ‌بینانه داشته باشد و کاملا درک کند که هر معامله ‌ای قرار نیست در بهترین سناریو به اتمام برسد در عملکرد معامله‌ گران موفق و حرفه ‌ای همیشه شاهد ترکیبی از معاملات سودده و زیان ده هستیم. این برآیند معاملات است که حائز اهمیت است، نه نتیجه تک تک معاملات.

۲) طمع

تمامی افراد مفهوم طمع را می شناسند. تمایل بیش از حد انسان به تصاحب پول یا ثروت در واقع نامش طمع است. در حرفه معامله ‌گری، طمع می ‌تواند در ظاهر انتظارات غیر واقعی از بازار نمود پیدا کند. بدین شکل که تریدر خواسته غیر واقعی از معاملات داشته باشد. چنانچه شما هم در حین فعالیت در بازار احساس کنید که از معامله انتظار سود غیرمعمولی دارید و یا قصد دارید سود خوبی را در زمان کم به دست آورید، اطمینان داشته باشید که طمع به سراغ شما آمده است. از اولین پیامدهای طمع، تغییر حجم معاملات است، بدین صورت که شما ریسک معاملات را افزایش می دهید. تشخیص چنین حسی کار آسانی نیست، چنانچه حس کردید مشکلی با افزایش ریسک معاملات ندارید، بدانید که طمع باعث زیان و ضرر شما خواهد شد.

هر چقدر هم که استراتژی شما سفت و سخت باشد، حس طمع می ‌تواند شما را متقاعد کند که سیستم معاملاتی و استراتژی معاملاتی خود را بی خیال شوید! هر چند حرف زدن از تشخیص طمع کار آسانی است، ولی در عمل شاید معامله ‌گر حتی متوجه این حس هم نباشد. به عنوان مثل شاید معامله باز با سود خوبی داشته باشید و به آن نگاه کنید و فکر کنید که با باز نگهداشتن آن چقدر دیگر هم می ‌توانید سود به دست آورید. ولی حتما فراموش می کنید که سود معامله بررسی تاثیر احساسات معامله گران باز قطعی نیست! یعنی این سود اگر تثبیت نشود، می ‌تواند به سادگی نابود شود و حتی معامله سودده به معامله زیان ده تبدیل شود. یعنی تا وقتی معامله بسته نشده، سودده یا زیان ده بودن آن مشخص نیست! بسیاری از معامله‌ گران با نگاه کردن به لیست معاملات باز خود دچار اشتباه می ‌شوند. آن‌ ها فکر می کنند که سود یا زیان معاملات قطعی است.

کنترل احساسات در معامله

همین تصور غلط موجب می شود تا معامله‌ گران با زیر پا گذاشتن سیستم معاملاتی خود بررسی تاثیر احساسات معامله گران دست به تغییر دستورات حد ضرر و حد سود بزنند. همین حس طمع به سادگی عملکرد معامله ‌گر را تحت الشعاع قرار می دهد. بسیار مشاهده کردیم که معامله ‌گر با نزدیک شدن بازار به حد سود خود، طمع کرده و حد سود را دوباره تغییر داده و در فاصله دور تری از اهداف قبلی قرار داده است. در بیشتر اوقات چنین کاری فقط موجب دستیابی سود کمتر خواهد شد! خروج از معامله‌ ای که سود خوبی را نشان می‌ دهد، کار آسانی نیست. در واقع معامله را باید دقیقا زمانی بست که سود خوبی دارد و وضعیت معامله هم امیدوار کننده است. بسیاری از معامله‌ گرانی که با سود کم تری از بازار خارج می ‌شوند، افرادی هستند که معامله را بیش از حد معمول باز نگه داشته ‌اند، حد سود را تغییر داده‌ اند و یا اهداف غیر واقعی برای معامله تعیین کرده ‌اند. همه این عوامل نتیجه حس طمع است!

۳) ترس

تمامی معامله‌ گران حرفه ‌ای و تازه کار در دوره ‌ای از بررسی تاثیر احساسات معامله گران کار خود ترس را حس می کنند. ترس می ‌تواند اثرات خوب و بد داشته باشد، بر خلاف حس طمع که همواره به ضرر معامله ‌گر خواهد بود. ترس حس قوی ‌تری است. در واقع ترس یک واکنش غریزی برای حفظ بقاست. ترس از دست دادن پول می ‌تواند هم خوب باشد و هم بد، از همین روی در مواجه با حس ترس، معامله ‌گر بایستی به دنبال حفظ توازن باشد.

ترس از دست دادن حساب معاملاتی واقعی موجب می شود تا معامله ‌گر در همه معاملات خود از حد ضرر استفاده نماید. در این مورد ترس به نفع معامله‌ گر عمل می ‌کند. ولی ترس می ‌تواند به ضرر معامله ‌گر هم تمام شود. معامله ‌گری که ترس دارد احتمالا از ورود به بازار خودداری می کند و فرصت‌ ها را از دست می دهد. یکی از عوامل دیگری که باعث ترس معامله ‌گر می ‌شود، ریسک بیش از حد در معاملات می باشد.

به صورت کلی به منظور مدیریت حس ترس باید دو کار انجام دهید؛ در گام نخست باید درک کنید که معامله قبلی شما تاثیری بر نتیجه معامله بعدی ندارد. و دوم این که باید میزان حجم معامله ‌ای که با آن راحت هستید را پیدا کنید. گوش دادن به اخبار یا گزارش‌ های اقتصادی هم می ‌تواند معامله ‌گران را بترساند. اخبار و گزارش‌ های اقتصادی می ‌توانند معامله‌ گر را متقاعد کنند که وارد معامله جدیدی شود، یا معامله فعلی را ببندد، بدون این که اصلا توجهی به وضعیت تکنیکال بازار داشته باشد. در واقع بررسی اخبار و گزارش‌ های اقتصادی بسیار لازم است، ولی چنین اطلاعاتی برای ورود لحظه ‌ای به بازار یا بستن معاملات فعلی کاربردی ندارند.

۴) پشیمانی

حس پشیمانی وقتی به سراغ معامله ‌گر می‌ آید که معامله ‌ای را با زیان بسته باشد و یا این ‌که فرصت معاملاتی خوبی را از دست داده باشد. اغلب حس پشیمانی نتیجه احساساتی مانند طمع و ترس است که در بالا آن ‌ها را مورد بررسی قرار دادیم. معامله ‌گران مبتدی بیش از حد به معاملات قبلی خود تمرکز می ‌کنند. هر معامله ‌گری باید این را در نظر داشته باشد که هیچ ‌گاه دو معامله یکسان نستند، از همین روی توجه بیش از حد به معاملات قبلی کار سودمندی نیست. در واقع نتیجه معامله پیشین، تأثیری بر معاملات بعدی شما نخواهد داشت.

شما هیچ وقت قادر نیستید نتیجه معاملات قبلی خود را عوض کنید، ولی می ‌توانید با ارزیابی آن‌ ها از اشتباهاتی که پیش از این انجام داده‌ اید، خودداری نمایید. همواره معامله ‌گر می بایست در بررسی تاثیر احساسات معامله گران لحظه زندگی کند و به معاملات بعدی تمرکز نماید. حس پشیمانی می ‌تواند موجب شود تا معامله‌ گر پس از دست دادن فرصت معاملاتی وارد بازار شود. چنانچه فرصت از دست رفت و وارد بازار شدید، احتمالا نسبت ریسک به ریوارد غیرمنطقی خواهد بود. در حقیقت زمانی که فرصت معاملاتی از دست رفت، ورود به معامله کار را کمی سخت خواهد کرد و سود کردن از چنین معامله ‌ای کار آسانی نخواهد بود. معامله ‌گران حرفه ‌ای به جای این که حسرت فرصت از دست رفته را بخورند، منتظر می ‌مانند و بازار را رصد می کنند، تا شاید فرصت معاملاتی دیگری را برای ورود پیدا کنند.

۵) احساس جاماندگی از بازار

احساس جاماندگی از صعودها و سودهای بازارهای مالی نیز یکی دیگر از مواردی است که در مبحث کنترل احساسات در ترید جای می گیرد. به عنوان مثال کنترل احساسات در ترید در این مورد به شما کمک می کند تا در روند صعودی بازار وارد هر سهم حبابی نشوید و در روند های نزولی بازار نیز هر سهام آینده داری را برای فروش نگذارید. یا مثلا به واسطه هجوم سرمایه گذاران به سمت بازار کریپتو و سودهایی که بیت کوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال داده اند، به بازار ارزهای دیجیتال ورود نکنیم در حالی که هیچ گونه دیدی نسبت به ریسک های این بازار نداریم!

به بیان دیگر احساس جاماندگی از بازار موجب می شود که تصمیمات ما محدودتر شود و بخواهیم خودمان را قانع کنیم که همچنان مثلا بیت کوین ۱۰۰ هزار دلاری ارزش خرید را بررسی تاثیر احساسات معامله گران دارد و این در حالی باشد که قیمت بیت کوین قدرت عبور مجدد از این سقف قیمتی را پیدا نکند و به سطوح ۶۰ یا ۷۰ هزار دلار بازگردد و ما متضرر شویم! این را در نظر داشته باشید که فرصت های سرمایه گذاری و خرید و فروش همواره در بازارهای مالی وجود دارند و اصلا نباید فکر کنیم که اگر فرصت سودآوری را از دست دادیم، دیگر فرصت مناسبی پیدا نخواهیم کرد و چرا از افرادی که سرمایه گذاری های پرسودی دارند عقب تر هستیم!

راهکارهای طلایی کنترل احساسات در ترید

  1. ورزش کنید.
  2. شما میزبان باشید.
  3. تلفن ‌تان را کنار بگذارید.
  4. با احساسات مقابله کنید.
  5. طمع خود را سرکوب کنید.
  6. کارها را تقسیم ‌بندی کنید.
  7. مدیریت زمان را تمرین کنید.
  8. اولویت ‌های خود را مرتب کنید.
  9. زمانی برای استراحت در نظر بگیرید.
  10. ضررها فرصتی برای یادگیری هستند.
  11. ارزش زمان بیشتر از ارزش پول است.
  12. برنامه ‌ریزی کنید و به آن وفادار بمانید.
  13. منبع اصلی درآمد شما نباید از معاملات باشد.
  14. ساعت ‌های خاصی برای انجام معاملات تعیین کنید.
  15. برای یادگیری مطالب بیشتر، زمان مشخصی در نظر بگیرید.

نتیجه گیری و کلام آخر

وضعیت ذهنی و روانی معامله‌ گر تاثیر زیادی بر نتیجه معاملات و عملکرد او در بازار دارد. احساسات و غرایز انسانی به سادگی می ‌توانند عملکرد معامله‌ گر را تحت تاثیر قرار دهند و حتی بهترین استراتژی ‌ها و تحلیل ‌های معاملاتی را بی ‌اثر سازند. هر معامله‌ گری باید در نظر داشته باشد که چگونه احساسات خود را تشخیص دهد و در سریع‌ ترین زمان ممکن آن‌ ها را کنترل نماید. شما به عنوان معامله ‌گر همواره با چهار حس مخرب درگیر هستید و حتی اگر به سطح حرفه ‌ای معامله ‌گری هم دست یابید، باز هم با این چهار حس روبرو می شوید.

ترس/عصبی بودن : دلیل عمده ترس، تجارت بسیار بزرگ است. تجارت با اندازه نامناسب بی ثباتی را افزایش خواهد داد. موجب می شود که اگر تحت فشار قرار نگیرید که خطر ضررهای بزرگ تر از حد طبیعی را نداشته باشید، به میزان قابل قبولی که معمولا انجام نمی دهید، نخواهید رسید. مقصر دیگر ترس این است که شما در یک تجارت اشتباه هستید، بدین معنی که با برنامه تجارت شما متناسب نیست.

محکومیت/هیجان : محکومیت و هیجان احساساتی کلیدی هستند که قصد دارید آن ها را تغذیه کنید. این احساسات را باید در هر معامله ای که انجام می دهید، احساس کنید. محکومیت قطعه نهایی هر تجارت خوب است. چنانچه سطح هیجان یا محکومیتی بررسی تاثیر احساسات معامله گران ندارید، احتمال دارد که در تجارت مناسب خود نباشید. منظور ما از درست تجارت صحیح بر اساس برنامه تجارت شما است. معاملات خوب می توانند بازنده باشند همانطور که معاملات بد می توانند برنده باشند. ایده این است که تنها در معاملات خوب، برنده و باخت باشید. اطمینان از محکومیت در تجارت به اطمینان از این امر کمک خواهد کرد.

طمع/اعتماد به نفس بیش از حد : حرص را کنار بگذارید. حرص و طمع شما امکان دارد در نتیجه کار خوب باشد، اما چنانچه مواظب نباشید این امکان وجود دارد که بلغزید و در نهایت به سقوط کشیده خواهید شد. همیشه این را در نظر داشته باشید که از مکانیک تجارت مناسب استفاده می کنید. معامله شلخته در نتیجه اعتماد به نفس بیش از حد می تواند روند قوی را به پایان برساند.

همان طور که قول داده بودیم، همه راهکارهای کنترل احساسات در ترید را به به زبان ساده به شما یاد دادیم.

همچنین اگر دوست دارید بدانید معیارهای مهم برای خرید سهام در بورس ایران چیست، می توانید این مطلب را مطالعه نمایید.

اگر هم هرگونه سوالی در مورد نحوه کنترل احساسات در ترید در بازارهای مالی مختلف داشتید، میتوانید آن را در بخش نظرات عنوان کنید تا به آن پاسخ دهیم.

روانشناسی چرخه‌های بازارهای مالی جهانی و فارکس

آشنایی و تسلط بر روانشناسی فردی و روانشناسی بازار مهمترین بخش موفقیت در آموزش فارکس است. روانشناسی بازار بطور کلی بیان می‌کند که حرکات بازار تحت تأثیر احساسات یا انعکاسی از احساسات شرکت‌کنندگان در آن بازار هستند. این بررسی تاثیر احساسات معامله گران موضوع یکی از بخش‌های اصلی اقتصاد رفتاری است. اقتصاد رفتاری یک علم بین‌ رشته‌ای است که در آن به بررسی عوامل مختلف موثر بر تصمیمات اقتصادی پرداخته می‌شود.

بسیاری افراد معتقد هستند که احساسات مردم، عامل اصلی ایجاد تغییرات در بازارهای مالی محسوب می‌شود. و اینکه نوسانات کلی احساسات سرمایه‌گذاران، همان چیزی است که به اصطلاح چرخه‌های روانشناختی بازار را ایجاد می‌کند.

بطور خلاصه، منظور از تمایلات بازار در واقع همان کلیت احساسی است که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران نسبت به پرایس اکشن یک دارایی دارند. زمانی که تمایلات و احساسات بازار مثبت باشد و قیمت مرتباً افزایش یابد، گفته می‌شود روند بازار صعودی یا گاوی است. برعکس، وقتی قیمت بطور مداوم کاهش یابد، گفته می‌شود بازار نزولی یا خرسی است.

بنابراین تمایلات بازار از دیدگاه‌ها و احساسات تک‌تک معامله‌گران و سرمایه‌گذاران شرکت‌کننده در بازار شکل می‌گیرد. یا به عبارتی دیگر، تمایلات بازار همان کلیت احساسات شرکت‌کنندگان بازار است.

اما درست مانند هر جمع و گروه دیگری، هیچ نظر یا عقیده‌ منفردی نیست که کاملا غالب باشد. براساس نظریه‌های روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی در واکنش به احساسات کلی بازار، دائماً و بطور پویا و دینامیکی تغییر می‌کند. در غیر این صورت، انجام یک معامله موفق خیلی سخت می‌شد.

در عمل وقتی بازار صعودی می‌شود، احتمالا به دلیل بهبود دیدگاه و نظرات معامله‌گران نسبت به آن دارایی است. وجود احساسات مثبت در بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه می‌شود. افزایش تقاضا هم به نوبه خود باعث تشدید بیشتر اطمینان معامله‌گران نسبت به آن دارایی می‌شود. بطور مشابه، یک روند نزولی قوی هم احساسات منفی ایجاد می‌کند که باعث کاهش تقاضا و افزایش عرضه دارایی موجود می‌شود.

چگونه احساسات در چرخه‌های بازار تغییر می‌کنند؟

تمام بازارها دوره‌های صعودی و نزولی متعددی را تجربه می‌کنند. زمانی که یک بازار در فاز مثبت و صعودی قرار دارد، فضای مثبت‌اندیشی، اعتماد و طمع در آن وجود دارد. معمولا این‌ها احساسات اصلی هستند که منجر به ایجاد یک روند صعودی قوی می‌شود.

گاهی اوقات احساس طمع و اعتماد بقدری در بازار اوج می‌گیرد که باعث ایجاد حباب مالی می‌شود. در چنین شرایطی، بسیاری از سرمایه‌گذاران غیرمنطقی رفتار می‌کنند و دیگر نمی‌توانند ارزش واقعی دارایی را به درستی تشخیص دهند و به همین خاطر تنها به این دلیل که فکر می‌کنند بازار به صعود خود ادامه خواهد داد، آن دارایی را خریداری می‌کنند.

به عبارتی دیگر، سرمایه‌گذاران بیش از اندازه تحت تأثیر مومنتوم بازار قرار می‌گیرند و طمع می‌کنند و امیدوار هستند که سودهای بیشتری کسب کنند. زمانی که قیمت بیش از حد افزایش می‌یابد، یک سقف قیمتی در آن محدوده تشکیل می‌شود. در حالت کلی، به این حالت، نقطه حداکثری ریسک مالی می‌گویند.

در بعضی موارد، بازار برای مدتی روند سایدوی را تجربه می‌کند تا اینکه به تدریج فروش دارایی آغاز می‌شود. این مرحله به مرحله توزیع نیز معروف است. اما در بعضی از روندها هم مرحله توزیع به وضوح تشکیل نمی‌شود و روند نزولی بلافاصله پس از ایجاد سقف قیمتی، شروع می‌شود.

روند نزولی

وقتی بازار تغییر جهت می‌دهد، از آنجاییکه بسیاری از معامله‌گران هنوز قبول نمی‌کنند که روند صعودی به اتمام رسیده، حالت سرخوشی ممکن است خیلی زود جای خود را به احساس رضامندی و بی‌خیالی بدهد. با ادامه کاهش قیمت، احساسات حاکم بر بازار خیلی زود منفی می‌شود. این احساسات اغلب شامل تشویش و اضطراب، انکار و ترس و وحشت می‌شود.

در چنین شرایطی، احساس اضطراب را می‌توان اینطور توصیف نمود که زمانی است که سرمایه‌گذاران مردد می‌شوند و می‌پرسند چرا قیمت شروع به ریزش کرده است، و این حالت خیلی زود به مرحله انکار و عدم پذیرش می‌رسد. در مرحله انکار، بسیاری از سرمایه‌گذاران به دو دلیل همچنان اصرار دارند که معاملات خود را همچنان باز نگه دارند: یکی اینکه «هنوز برای ورود به معامله فروش خیلی زود است» و یا اینکه فکر می‌کنند «بازار به زودی برمی‌گردد».

اما با کاهش بیشتر قیمت، موج معاملات فروش قوی‌تر و قوی‌تر می‌شود. در این هنگام، احساسات ترس و وحشت اغلب بازار را به مرحله‌ای تحت عنوان کاپیتولاسیون (تسلیم) می‌رساند، یعنی مرحله‌ای که در آن افرادی که معامله خرید داشته‌اند بالاخره تسلیم می‌شوند و دارایی‌های خود را نزدیک یک کف قیمتی می‌فروشند.

در نهایت با کاهش نوسانات و افزایش پایداری بازار، روند نزولی متوقف می‌شود. معمولا در این مواقع پیش از آنکه مجددا احساسات مثبت و امیدواری نسبت به بازار افزایش یابد، بازار حرکات سایدوی را تجربه می‌کند. به این قبیل دوره‌های سایدوی، مرحله انباشتگی یا جمع شدن هم می‌گویند.

سرمایه‌گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده می‌کنند؟

با فرض معتبر بودن نظریه روانشناسی بازار، درک آن می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا در زمان‌های مناسب‌تری به بازار ورود و از آن خارج شوند. نگرش عمومی بازار برخلاف آن چیزی است که احساس می‌شود. یعنی بهترین فرصت برای خرید یک دارایی موقعی است که اکثر مردم نسبت به آن ناامید هستند و قیمت و ارزش آن خیلی افت کرده است. در مقابل، بیشترین ریسک ورود به معامله خرید زمانی است که اکثر شرکت‌کنندگان بازار راضی و خوشحال هستند و نسبت به ارزش آن دارایی اطمینان بالایی دارند.

بنابراین، بعضی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران سعی می‌کنند از طریق درک احساسات حاکم بر بازار، مراحل مختلف چرخه‌های روانشناسی آن را تشخیص دهند. آن‌ها با داشتن این اطلاعات، زمانی وارد معامله خرید می‌شوند که احساس ترس و وحشت بر بازار حاکم باشد (قیمت‌های پایین‌تر) و مواقعی وارد معامله فروش می‌شوند که احساس طمع در بازار به اوج خود رسیده باشد (قیمت‌های بالاتر). اما در عمل تشخیص این نقاط چرخش کار آسانی نیست. مثلا ممکن است قیمتی که یک کف مناسب برای خرید به نظر می‌رسد (سطح حمایتی) شکسته شود و قیمت کف‌های پایین‌تری ایجاد کند.

تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار

نگاه کردن به گذشته بازار و تشخیص اینکه چگونه چرخه‌های روانشناسی بازار تغییر کرده‌اند، کار آسانی است. با تحلیل داده‌های گذشته بازار، شاید خیلی راحت با خود بگویید چه تصمیمات و اقداماتی می‌توانست سودآور باشد.

اما در زمان حال بازار، درک و تشخیص این تغییرات خیلی سخت‌تر است. و پیش‌بینی حرکات بعدی بازار که دیگر خیلی سخت‌تر است. بسیاری از سرمایه‌گذاران سعی می‌کنند با استفاده از تحلیل تکنیکال پیش‌بینی کنند که بازار در آینده احتمالا چه مسیری را پیش می‌گیرد.

به تعبیری می‌توانیم بگوییم که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ابزاری هستند برای اندازه‌گیری و سنجش حالات روانشناسی بازار. برای مثال، اندیکاتور RSI به دلیل زیادی مثبت بودن بازار، نشان می‌دهد که یک دارایی در مرحله اشباع خرید قرار دارد.

MACD یکی دیگر از اندیکاتورهایی است که می‌توان از آن به منظور تشخیص مراحل مختلف روانشناسی چرخه‌های بازار استفاده نمود. بطور خلاصه، ارتباط بین خطوط این اندیکاتور می‌تواند نشان دهد که چه زمانی مومنتوم بازار در حال تغییر است (مثلا چه زمانی نیروی خرید در حال ضعیف شدن است).

بیت‌کوین و روانشناسی بازار

بازار صعودی بیت‌کوین در سال ۲۰۱۷ یک نمونه عالی است از اینکه چگونه روانشناسی بازار روی قیمت‌ها اثرگذار است و بالعکس. از ماه ژانویه تا دسامبر، قیمت بیت‌کوین از تقریبا ۹۰۰ دلار به بالاترین سقف زمان خود یعنی ۲۰۰۰۰ دلار رسید. در طول این افزایش قیمت، احساسات بازار همینطور مثبت و مثبت‌تر می‌شد. در این هنگام هزاران سرمایه‌گذار به بازار هجوم آوردند و خواستند از این روند صعودی بهره‌مند شوند. مثبت‌انگاری بیش از اندازه، ترس از دست دادن فرصت‌ها (بررسی تاثیر احساسات معامله گران FOMO) و طمع باعث شد قیمت به سرعت افزایش یابد، تا اینکه بالاخره رشد قیمت متوقف شد.

در اواخر سال ۲۰۱۷ و اوایل ۲۰۱۸، روند نزولی آغاز شد. این اصلاح قیمتی سبب شد بسیاری از افرادی که با تأخیر به بازار وارد شده بودند، متحمل ضررهای سنگینی شوند. حتی زمانی که روند نزولی تثبیت شد، باز هم اعتماد به نفس کاذب و احساس بی‌خیالی باعث شد بسیاری از مردم همچنان روی باز نگه داشتن معاملات خود اصرار کنند.

چند ماه بعد، پس از اینکه اعتماد سرمایه‌گذاران خیلی کاهش پیدا کرد و به پایین‌ترین سطح خود رسید، احساسات حاکم بر بازار به شدت منفی شد. ترس، بلاتکلیفی و شک (FUD) باعث شد خیلی از افرادی که در حوالی سقف قیمتی خرید کرده بودند، در نزدیکی کف قیمتی برای فروش اقدام کنند. بعضی افراد حتی نسبت به بیت‌کوین ناامید شدند، اگرچه هیچ تغییری در تکنولوژی این ارز دیجیتال ایجاد نشده بود و حتی هر روز بهبود هم پیدا می‌کند.

سوگیری‌های شناختی

منظور از سوگیری‌های شناختی، الگوهای فکری متداولی هستند که اغلب باعث می‌شود انسان‌ها تصمیمات غیرمنطقی و نامعقولی بگیرند. این الگوهای فکری هم می‌تواند روی معامله‌گران و هم در حالت کلی روی بازار اثرگذار باشند. بعضی از نمونه‌های معمول این سوگیری‌های شناختی عبارتند از:

  • سوگیری تائیدی: تمایل به ارزش‌گذاری بیشتر روی آن دسته از اطلاعاتی که باورهای ما را تائید می‌کنند و نادیده گرفتن اطلاعاتی که مخالف عقاید ما هستند. برای مثال، سرمایه‌گذاران در یک روند صعودی روی اخبار مثبت تمرکز می‌کنند و اخبار منفی یا نشانه‌های تغییر روند را نادیده‌ می‌گیرند.
  • بیزاری از ضرر: انسان‌ها معمولا آنقدر که از ضررها وحشت دارند، از سودها لذت نمی‌برند، حتی اگر سودها یکسان یا بیشتر از ضررها باشند. به عبارتی دیگر، درد ناشی از ضرر معمولا از لذت ناشی از سودها بیشتر است. همین امر ممکن است باعث شود معامله‌گران در مرحله کاپیتولاسیون بازار، فرصت‌های معاملاتی فروش را از دست بدهند یا اینکه از ورود به معاملات فروش وحشت کنند.
  • اثر مالکیت: منظور افرادی هستند که تمایل دارند برای آنچه متعلق به آن‌هاست ارزش زیادی قائل باشند، صرفاً چون مالکیت آن را دارند. برای مثال، سرمایه‌گذاری که قدری ارز دیجیتال دارد، احتمالا معتقد است ارزش دارایی او نسبت به کسی که هیچ ارز دیجیتالی ندارد، بیشتر است.

حرف آخر

بسیاری از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران توافق دارند که روانشناسی روی قیمت و چرخه‌های بازار تأثیرگذار است. اگرچه چرخه‌های روانشناسی بازار به خوبی شناخته‌شده هستند، اما کنار آمدن با آن‌ها کار آسانی نیست. از حباب اقتصادی گل لاله در دهه ۱۶۰۰ میلادی گرفته تا حباب دات‌کام در دهه ۹۰، حتی معامله‌گران مجرب هم به سختی توانسته‌اند نگرش و حالات روانی خود را از تمایلات بازار جدا کنند. سرمایه‌گذاران همیشه با این چالش مشکل روبرو هستند که نه تنها روانشناسی بازار، بلکه روانشناسی خودشان را به درستی درک کنند و اینکه متوجه شوند چگونه همه این‌ها روی فرایند تصمیم‌گیری آن‌ها مؤثر است.در بخشی از مقاله به مفهوم(FOMO)اشاره کردیم، برای آشنایی کامل و تخصصی با این مفهوم مقاله”منظور از فومو (FOMO) در معامله‌گری چیست؟“را مطالعه نمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.