دو سمت صعودی و نزولی بازار سهام


راهنمای الگوی سر و شانه

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

خط روند یکی از معیارهای کارآمد در تحلیل تکنیکال بازار بورس و تحلیل و تصمیم گیری در خصوص اتخاذ استراتژی در بورس است. این معیار سنجه ای معتبر برای اتخاذ استراتژی خرید، فروش و یا انفعال در بازار بورس به دست می دهد. خط روند با دو شاخص جهت (صعودی یا نزولی) و مدت زمان استمرار جهت به تحلیلگر، سیگنال های تصمیم گیری را ارسال می کند. تصمیم گیری مطمئن در بازار سهام منوط به اعتبار و استحکام خط روند است. پارامترهایی نظیر صاف بودن خط روند، طول خط روند، شیب خط روند، تعداد برخورد قیمت ها با خط روند، میانگین جهت دار و میانگین متحرک از جمله پارامترهای سنجش میزان اعتبار و استحکام خط روند به شمار می روند.

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

اعتبار و استحکام خط روند ( Strength Trendline )

خط روند یکی از بهترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند ماحصل متصل کردن بالاترین قیمت ها یا پایین ترین قیمت ها در یک بازه زمانی مشخص است. تحلیلگر، بازه زمانی مشخصی را مد نظر قرار داده، در آن بازه بالاترین قیمت ها یا پایین ترین قیمت ها را روی نمودار قیمت- زمان، نقطه گذاری کرده و در نهایت با متصل کردن نقط به یکدیگر روند تغییر و نوسان قیمت در بازار بورس را به دست خواهد آورد.

معمولاً برای تحلیل روندهای نزولی، بالاترین قیمت ها به هم متصل می شوند و برای تحلیل روندهای صعودی، پایین ترین قیمت های هر بازه را وصل می کنند.

همچنین می توان با متصل کردن همزمان بالاترین و پایین ترین قیمت ها، به یک کانال دست یافت که مختصات دقیق تری را برای تحلیل گر در بازار ارائه می دهد. خطوط به هم متصل شده اصطلاحا خط روند خوانده می شوند. (1)

جهت روند

انواع خطوط روند کدامند؟

روند صعودی
روند نزولی
روند خنثی

مراحل ترسیم خط روند

تحلیلگر بر حسب شرایط بازار یا جایگاهی که برای خود در بازار سهام لحاظ می کند، دست به انجام مراحل زیر برای ترسیم خط روند می زند:

مرحله اول- تعیین بازه های زمانی

این امر با توجه به شرایط بازار و خود سهامدار متفاوت است. ممکن است یک تحلیلگر بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد و تحلیلگری دیگر بازه های ساعتی، روزانه، هفتگی و. را مد نظر قرار دارد؛ این امر کاملا به شرایط بازار و موقعیت خود تحلیلگر بستگی دارد.

مرحله دوم- درج نقاط قیمت روی نمودار روند

تحلیلگر نقاط قیمتی را روی نمودار درج می کند تا داده های اولیه تحلیل فراهم شده باشد. داده های درج شده مقیاسی کلی از صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمت ها ارائه می دهند و به تحلیلگر راهنمایی برای پیشبرد مراحل ارائه می دهند. ترسیم خط روند در شرایط نزولی یا صعودی بودن، تفاوت هایی دارد که در ادامه بدان اشاره می رود:

اگر روند صعودی بود، در هر نقطه کمترین قیمت ثبت شده را معیار قرار می دهیم و پس از تعیین نقاط، آن ها را به یکدیگر وصل می کنیم. خط حاصله، خط روند صعوی به شمار می رود که دو سمت صعودی و نزولی بازار سهام نشان گر مهیا بودن شرایط بازار برای خرید سهام است. این خط نشان می دهد که کمترین قیمت ها در بازه های زمانی روند رو به رشدی را داشته اند و بنابراین خرید سهام مقرون به صرفه است.

اگر روند نزولی بود در هر نقطه بیشترین قیمت را معیار قرار داده و نقطه گذاری می کنیم. سپس با وصل کردن نقاط به یکدیگر، خط روند نزولی حاصل خواهد شد که نشان دهنده روند نزولی است. این خط نیز نشانگر این نکته است که بیشترین قیمت در بازه های زمانی مختلف تمایل به نزول دارد و از این رو فروش سهام، استراتژی مناسب تری است.

مزایا و کاربردهای خط روند

ترسیم خط روند حربه ای موثر برای تحلیلگر برای ارائه تحلیل و اتخاذ استراتژی خرید، فروش و یا انفعال در بازار است؛ چرا که امتیازهای زیر را در اختیار او قرار می دهد:

اطلاع از نوسان قیمت

مدت زمان روند صعودی یا نزولی قیمت

شدت افزایش یا کاهش قیمت

تشخیص نقاط حمایت و مقاومت

تشخیص نوسانات بازار نسبت به روند کلی قیمت

از این رو استفاده موثر از خط روند و به کارگیری ابزارهای تحلیلی آن، می تواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل ها یاری کند.

اهمیت اعتبار و استحکام خط روند چیست؟

اعتبار و استحکام خط روند ضامنی برای اطمینان از اتخاذ استراتژی های تحلیلگر بازار بورس محسوب می شود. هر چه خط روند علائم بهتری از پایایی و دوام خود برای تحلیلگر ارائه دهد، او در اتخاذ تصمیمات آتی موضعی مطمئن تر خواهد داشت. تحلیلگر خواهد توانست درک بهتری از شرایط امروز بازار، ادامه روند آن، مقاومت هایی که می توانند پیش راه روند موجود رخ دهند، ریسک ها و مخاطرات روند موجود و نیز شدت و ضعف آن داشته باشد و تحلیلگر را بیش از پیش به تحرک از تحلیل لحظه ای و کوتاه مدت به سمت ارائه تحلیل های بلند مدت قیمت ها سوق دهد.

معیارها و نشانگرهای اعتبار و استحکام خط روند

به طور کلی در شناسایی شاخص های اعتبار و استحکام خط روند، دو معیار طولانی بودن و شیب روند در نظر گرفته می شوند. تحلیلگر پس از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر می تواند درک و برداشتی اولیه از صعودی یا نزولی بودن خط روند بدست آورد، اما این معیار کافی برای تحلیل به شمار نمی رود و دستکم سه نقطه برای اعتبارسنجی جهت خط روند لازم است.

- صاف بودن روند

هر چه روند افزایش یا کاهش به صورت جزئی به خط روند نزدیکتر باشد، بیشتر می توان نسبت به اعتبار و استحکام خط روند اطمینان حاصل کرد. فاصله گیری و نوسان بالا نسبت به خط روند عدم ثبات نسبی را با وجود تداوم روند نشان می دهد و این امر می تواند به عنوان سیگنالی مبنی بر شکننده بودن خط روند در نظر گرفته شود. دایره آبی شکل زیر به خوبی نوسان قیمت با وجود نزولی بودن خط روند در برهه مذکور را نشان می دهد.

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

- تعداد برخورد نمودار با خط روند

این معیار ثبات بیشتر و مقاومت کمتر قیمت ها در برابر خط روند را نشان می دهد چرا که قیمت روز به صورت مکرر به خط روند نیل پیدا می کند. از این رو می تواند سنجه ای برای اعتبار بخشی به خط روند محسوب شود.

- طول خط روند

اشاره شد که از طریق دو نقطه اول روند، می توان مختصات اولیه خط روند را درک کرد. اما استمرار خط در جهت نزولی یا صعودی، ثبات و اعتبار خط روند را نشان داده و به تحلیلگر نسبت به انتخاب راهکار، اطمینان بیشتری می دهد. اگر ما با یک خط روند طولانی برای مثال یکساله رودررو باشیم، بدون شک با فرایندی پایدار مواجه خواهیم بود، حتی اگر شکست یک ماهه را دو سمت صعودی و نزولی بازار سهام دچار شویم؛ چرا که ممکن است این شکست ناشی از یک تحول جزئی باشد و دامنه کوتاه مدتی داشته باشد.

- شیب خطوط روند

علاوه بر ثبات و پایداری جهت خط روند، افزایش زاویه یا شیب خط روند نیز معیاری مناسب برای تشخیص اعتبار و استحکام خط روند است. برای مثال در شکل زیر شیب خط روند صعودی به مرور بیشتر و بیشتر می شود. این امر نشانگر استحکام بالای روند و تشویق تحلیلگر به خرید دو سمت صعودی و نزولی بازار سهام بیشتر خواهد بود. بدیهی است که استمرار یا افزایش شیب خط، باعث تشدید این روند خواهد شد. (3)

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

در عوض شیب خط روند نزولی زیر به تدریج کاسته می شود و این امر گویای کاهش تدریجی روند نزولی خط است. بنابراین تحلیلگر می تواند تخمین بزند که چه بسا در آینده نزدیک خط روند شکسته شود و استراتژی اتخاذ شده در خصوص خط روند نزولی، اعتبار خود را از دست بدهد.

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

- بازار گاوی و خرسی و ریزساختارها

اصطلاحات بازار گاوی و بازا خرسی زمانی در بورس استفاده می شوند که بازار به ترتیب روند صعودی یا نزولی داشته باشد. (4)

چنانکه اشاره شد طول بلند خط روند، ثبات آن را نشان می دهد. هر چه نوسان حول این خط کمتر باشد، ثبات بالاتر است. همچنین در برخی از موارد می بینیم که میزان نوسان به قدری بالاست که نمی توان یک خط روند مشخص ولو برای بازه های کوتاه مدت نیز ترسیم کرد. در این گونه موارد اصطلاحا ساختار خط روند شکسته و نمی توان برآورد و تحلیل از آن ارائه داد. این شرایط شکننده و فاقد اعتبار و استحکام خواهد بود و معمولا تحلیلگران و بورس بازان در این شرایط دست به عمل نمی زنند تا ثبات حاصل شود.

- شاخص میانگین جهت دار یا ADX

به زمانی می گویند که شاخص ADX حالت نوسانی و غیر خطی می گیرد و به شما امکان تحلیل روند را نمی دهد، و فقط به شما تحلیل می دهد که آیا شاخص در لحظه رو به صعود است یا نزول. شاخص ADX شاخصی است بین اندیکاتور جهت دار مثب و منفی و میانگین این دو را نشان می دهد.

وقتی این شاخص قدرت تحلیلی خود را از دست می دهد و فقط توان برآورد لحظه ای را می دهد، دیگر سنگ محکی برای اطمینان از اعتبار و استحکام خط روند نخواهد بود و در این صورت باید نسبت به اعتبار شرایط بازار تردید کرد. (5)

- میانگین متحرک یا MA

میانگین متحرک در واقع نموداری است که از جمع قیمت های یک نقطه بر تعداد داده ها حاصل می شود. زمانی که قیمت در یک لحظه بالاتر از میانگین متحرک باشد و میانگین متحرک نیز صعودی باشد، می توان تحلیل کرد که قیمت ها رو به افزایش است و فرصت خرید وجود دارد. حال هر چه قیمت بالاتر از MA باشد و این روند دامنه دارتر و درازتر باشد، اعتبار و استحکام خط روند بیشتر خواهد بود. (6)

جمع بندی و نتیجه گیری

خط روند جزو بهترین ابزارها برای تحلیل قیمت و تصمیم گیری در بازار بورس به شمار می رود و در صورت اتخاذ ابزارها و روش های مربوط به آن به شکل دقیق، بدون شک بهترین نتایج برای تحلیلگر تصویر خواهد شد. بدیهی است که اعتبار و استحکام خط روند بهترین نشانگر برای اتخاذ تصمیمات در بازار بورس محسوب می‌شود، چرا که چشم انداز و افقی با ضریب اطمینان بالا به تحلیلگران و فعالان بازار بورس ارائه داده و آن ها را در به کارگیری حربه هایی نظیر فروش، خرید یا انفعال در بازار مصمم تر خواهد کرد.

روند نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟

روند نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟

روند نزولی (Downtrend) به حرکات قیمتی یک سهم اشاره دارد که با نوسانات قیمتی طی زمان رو به پایین حرکت می‌کند. در حالی که قیمت به‌صورت متناوب به سمت بالا و یا پایین حرکت می‌کند، در روندهای نزولی شاهد وقوع کف‌های پایین‌تر و قله‌های پایین‌تر هستیم. تحلیل‌گران تکنیکال به روندهای نزولی توجه می‌کنند زیرا ‌آن‌ها چیزی بیش از یک افت قیمتی را نشان می‌دهند. سهم‌هایی که در روند قیمت‌های نزولی قرار دارند به حرکت نزولی خود ادامه می‌دهند تا زمانی که یک خبر مهم و یا اتفاق خاص بازار را تغییر دهد. این بدین معنی است که با ادامه یافتن روندهای نزولی، اوضاع بازار رو به زوال می‌گذارد. روند نزولی در مقابل روند صعودی قرار می‌گیرد.

اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد روند ندارید پیشنهاد می‌کنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «روند در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.

نکات کلیدی:

  • روندهای نزولی از طریق تشکیل قله‌های پایین‌تر و کف‌های پایین‌تر شناخته می‌شوند. همچنین روند نزولی باعث ایجاد تغییراتی بنیادی در سرمایه‌گذاران می‌گردد.
  • تغییر در یک روند زمانی رخ می‌دهد که میزان عرضه و تقاضا در بازار تغییر کند. به‌عبارتی، برای یک روند نزولی، میزان عرضه باید توسط فروشندگان زیاد شود تا قیمت‌ها رو به کاهش بگذارند.
  • روندهای نزولی هم‌زمان با تغییرات فاکتورهای مهم در قیمت سهم مانند شرایط اقتصاد‌ کلان، و یا مدل کسب‌وکاری شرکت‌ها تغییر می‌یابند.

یک روند نزولی چگونه کار می‌کند؟

تغییر روند یک سهم از یک روند صعودی به یک روند نزولی (مرجع) به‌صورت یک‌باره و ناگهانی بسیار کمیاب است و شیوهٔ معمولی برای تغییر روند در بازار نمی‌باشد. بلکه، حرکات قیمتی در یک روند صعودی و در انتهای آن به مرور ضعف قیمتی را نشان می‌دهد و یک روند نزولی نیز به‌صورت پله‌ای و کم‌کم آغاز می‌گردد. هر دو روند صعودی و نزولی توسط قله‌ها و کف‌های تشکیل شده در ‌آن‌ها شناخته می‌شوند، همچنین مسیر کلی که این روندها طی می‌کنند در شیوه شناخت ‌آن‌ها بسیار مهم و کاربردی می‌باشند. شکل زیر نشان‌دهندهٔ یک سری از قله و دره‌ها می‌باشد. قله‌ها با اعداد زوج و دره‌ها با اعداد فرد نام‌گذاری شده‌اند.

شروع روند نزولی – منبع: Investopedia

شکلی که در بالا به نمایش گذاشته شد، مشابه با طبیعت تمامی ‌تغییرات روند از یک روند صعودی به یک روند نزولی می‌باشند. با وجود اینکه ممکن است در حالاتی با یکدیگر متفاوت باشند، اما سه ویژگی زیر در این تغییرات روند در بین همه ‌آن‌ها مشترک است:

  1. قیمت به سطحی پایین‌تر از کف قبلی خود می‌رسد که در نقاط 1 و 3 به نمایش گذاشته شده است.
  2. قلهٔ بعدی در رسیدن به سطح قلهٔ قبلی ناکام می‌ماند که در نقاط 2 و 4 نمایش داده شده‌اند.
  3. احتمال پدید آمدن یک روند نزولی با توجه به این تصویر بالاست، به‌خصوص در نقاط 5 و 7 که ادامهٔ ساخته شدنِ کف‌های پایین‌تر در قیمت دیده می‌شوند.

اولین مشخصه یک روند نزولی این است که میزان عرضه (Supply) از تقاضا (Demand) سبقت می‌گیرد. در این حالتِ بازار، تعداد فروشندگان موجود و همچنین مقدار سهامی که ‌آن‌ها می‌خواهند بفروشند بیشتر از تعداد خریداران آماده خرید و حجم خریداری شده توسط ‌آن‌ها می‌باشد. در این حالت، بازار به یک درک و نتیجه‌گیری کلی می‌رسد که قیمت سهم مدنظر نباید بیش از چیزی که در حال حاضر است ارزش پیدا کند. این خود سبب جلوگیری از بالا رفتن بیشتر قیمت سهم می‌گردد.

دومین مشخصهٔ روندهای نزولی، این است که تعداد مشارکت‌کنندگان در بازار افزایش می‌یابد. با وجود اینکه بخشی از این مشارکت‌کنندگان در روزها و یا ساعات قبل تصمیم قطعی خود را نگرفته بودند، اما اکنون می‌خواهند که وارد موقعیت معاملاتی فروش (Sell Position) شوند و دیگر صاحب سهم خود نمانند. ‌آن‌ها در این حالت یا تمامی سهام خود را به فروش رسانده و یا می‌خواهند که بخشی از آن را بفروشند. به‌صورت هم‌زمان، با افزایش تعداد فروشندگان بازار شاهد کاهش تعداد خریداران در بازار خواهیم بود.

سومین مشخصهٔ اصلی در روندهای نزولی، منتشر شدن اخبار و یا اطلاعات جدیدی می‌باشد که به شک افرادی که می‌خواهند از بازار خارج شوند، مهر تأیید می‌زند. در این حالت اکثر افراد تصمیم به فروش گرفته، و یا از ورود چنین معامله‌ای خودداری می‌نمایند. در این حالت نیز، تعداد دو سمت صعودی و نزولی بازار سهام خریداران بازار کمتر شده و تعداد فروشندگان بیشتر می‌شود زیرا ‌آن‌ها می‌خواهند از کمترین سود قابل کسب نیز استفاده کنند.

معامله‌گری با روندهای نزولی

بیشتر معامله‌گران به دنبال جلوگیری از معامله در روندهای نزولی می‌باشند زیرا ‌آن‌ها به‌طور ذاتی بر روی روندهای صعودی و معاملات خرید تمرکز کرده‌اند. روندهای نزولی می‌توانند در تمامی‌ بازه‌های زمانی معاملاتی دیده شوند. این بازه‌های زمانی معاملاتی شامل بازهٔ دقیقه‌ای، روزانه، هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه می‌گردد. معامله‌گران نیز به دنبال راه‌هایی برای شناخت یک روند نزولی می‌گردند، زیرا هرچه ‌آن‌ها زودتر این روندها را بشناسند می‌توانند از ‌آن‌ها بهرهٔ بهتری ببرند، و یا از ضررهای احتمالی جلوگیری کنند.

برخی از معامله‌گران ترجیح می‌دهند که هم معاملات خرید و هم معاملات فروش را انجام دهند، بنابراین برای ‌آن‌ها تشخیص به‌موقعِ یک روندِ نزولی می‌تواند به‌معنای پیدا کردن فرصت‌های جدید معاملاتی باشد.

‌معامله‌گران می‌توانند تثبیت یک روند نزولی را در بازه زمانی مدنظرشان پیدا کنند، اما در این حالت ‌آن‌ها باید بسیار مراقب باشند و به اشتباه وارد موقعیت معاملاتی خرید (Buy position) نشوند زیرا ورود افراد به موقعیت‌های معاملاتی خرید در یک روند نزولی، باعث تشدید روند نزولی می‌گردد زیرا در این حالت تقاضا کاهش می‌یابد. و باید در نظر داشته باشیم که هرچه تقاضا بیشتر کاهش یابد، بر شدت و قدرت روند نزولی اضافه می‌شود. ‌معامله‌گران خرید و یا فروش در این حالت تغییر را تشخیص می‌دهند و از آن به‌عنوان فرصتی برای کسب سود در روند نزولی استفاده می‌کنند.

از آنجائی که ‌معامله‌گران فروش به دنبال کسب سود از روندهای نزولی هستند می‌توانند از روش معروف قرض گرفتن سهام استفاده نموده و طبق قراردادی قیمت توافقی را در آینده به صاحب آن سهام بپردازند و خود مالک جدید سهام گردند. به این روش قرار‌گیری در موقعیت معاملاتی فروش یا (Short Selling) اطلاق می‌گردد.

اگر قیمت دارایی همچنان رو به کاهش دو سمت صعودی و نزولی بازار سهام باشد، معامله‌گر از طریق تفاوت قیمتی ایجاد شده بین مبلغ حال حاضر و مبلغ پرداختی‌اش در آینده – که کمتر از مقدار مبلغیِ امروز است – کسب سود می‌نماید. از آنجائی که ‌آن‌ها با ورود به موقعیت معاملاتی فروش، باعث تشدید روند نزولی می‌گردند، احتمال کسب سود برای ‌آن‌ها وجود دارد. این دسته از ‌معامله‌گران به دنبال کسب سود از «حداقل» یک نوسان قیمتی در بازار می‌باشند. البته ممکن است این ‌معامله‌گران به سود بیشتری نیز دست یابند، اگر ‌آن‌ها صبر پیشه کنند و منتظر حرکت قیمت به کف‌هایی پایین‌تر بمانند.

در بیشتر مواقع، ‌معامله‌گران از اندیکاتورهای تکنیکال (Technical Indicators) و الگوهای نموداری برای تشخیص و تأیید روندهای نزولی استفاده می‌کنند.

میانگین‌های متحرک (Moving Averages) برای مثال، می‌توانند برای تشخیص روند کلی در بازار مورد استفاده قرار گیرند. اگر قیمت در سطحی ‌پایین‌تر از میانگین‌های متحرک قرار گیرد، قیمت سهم به احتمال زیاد در یک روند نزولی قرار گرفته است. و اگر قیمت سهم در ناحیه‌ای بالاتر از میانگین متحرک قرار گرفته باشد، به احتمال بسیار بالا قیمت در یک روند صعودی قرار دارد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک می‌توانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

اندیکاتورهای تکنیکالی‌ای مانند شاخص میانگین قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) و یا شاخص میانگین جهت‌دار (Average Directional Index – ADX) می‌توانند به‌عنوان اندیکاتورهای نشان‌دهندهٔ قدرت و شدت یک روند نزولی در زمان‌های مشخص شده مورد استفاده قرار گیرد. ‌معامله‌گران می‌توانند از این اندیکاتورها جهت تصمیم‌گیری برای ورود و یا عدم ورود به موقعیت‌های معاملاتی جدید استفاده کنند.

مثال‌هایی از یک روند نزولی طولانی مدت

به‌عنوان مثالی برای روند نزولی طولانی مدت، می‌توان به نمودار سهام شرکت جنرال الکتریک (General Electric Co. – GE) اشاره کرد. با نگاهی به نمودار زیر، می‌توانید متوجه شوید که حرکات قیمتی هم‌زمان با افزایش آگاهی سهامداران در مورد مشکلات عمیق کمپانی هماهنگ بوده و به سمت پایین حرکت نموده است – یعنی افکار منفی پیرامون این سهم افزایش یافته است – زیرا در آن‌زمان بسیاری از نیروگاه‌های شرکت بسته شده و بخش‌هایی از شرکت از آن جدا شده‌اند. به‌علاوه کنسل شدن بخشی از تولیدات شرکت نیز سیگنال از یک تغییر بزرگ در شرایط اقتصادی را می‌دادند. تغییراتی که شرکت جنرال الکتریک برای ‌آن‌ها آماده نبود.

روند نزولی در نمودار سهام شرکت General Electric، منبع: Investopedia

در این جدول، قیمت سهام آخرین قله‌اش را تشکیل می‌دهد و توسط یک کف دنبال می‌شود و کف‌های بعدی نیز در سطوحی ‌پایین‌تر از کف‌های قبلی شکل می‌گیرد. شکل‌گیری این کف‌های ‌پایین‌تر هم‌زمان با زمانی در بازار انجام می‌گیرد که میزان عرضه افزایش یافته و سرمایه‌گذاران تصمیم به فروش دارایی‌هایشان می‌گیرند، در حالی که فعلاً مقداری تقاضا برای دارایی‌های ‌آن‌ها در سطح قیمت کنونی وجود دارد.

این‌ها اولین نشانه‌های ضعف در روند و قیمت سهم هستند – همان ویژگی شماره یک که پیش‌تر در مورد آن صحبت کرده بودیم – البته باید در نظر داشته باشیم که این اتفاق هم‌زمان با اخبار پخش شده و مشکلات شرکت رخ نداده بود، با این وجود سرمایه­‌گذاران به این نتیجه رسیده بودند که آیندهٔ شرکت در حال حاضر روشن نمی‌باشد و نسبت به آن خوشبین نبودند.

کف‌های نزولی شکل گرفته باعث تشکیل یک روند نزولی طولانی‌مدت به‌مدت بیش از دو سال شدند. این روند نزولی زمانی شکل گرفت که کلیت بازار حرکتی رو به بالا داشتند. ‌معامله‌گرانی که پس از شکست قیمتی (Price Break-out) وارد معاملات فروش شده بودند، می‌توانستند بسیاری از فرصت‌های فروش با معاملاتی سود‌ده را برای خود پیدا کنند. اما، ‌معامله‌گرانی که وارد معامله خرید شدند، در هنگام بازگشت قیمتی (Price Reversal) در سهم و در ابتدای روند نزولی (Beginning of the downtrend) آن سهم وارد معاملات خرید شده (Long Positions) و در نتیجه این ورود بدموقع ضررهای سنگینی را متحمل شدند.

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

الگوهای نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند

الگوهای نمودار برتر در تحلیل تکنیکال

هر معامله گر که نقشی را که داده ها در موفقیت معاملات بازی میکند را میدانند ، گزارش ها و نمودارهای تجزیه و تحلیل را جدی می گیرد. از این میان ، الگوهای نمودار یکی از ابزارهای دیداری و ارتباطی بصری است که معامله گران از آن استفاده می کنند. استفاده از الگوهای نمودار در بین معامله گران فارکس روشی کاملاً پذیرفته شده است.

به عنوان یک معامله گر ، شما دائما در جستجوی تجزیه و تحلیل های با کیفیت بالا هستید که به شما کمک می کند فرصت ها را شناسایی کنید ، روندها را تغییر دهید و حرکت قیمت پروژه را شناسایی کنید. توانایی خواندن و تفسیر الگوهای نمودار به شما امتیاز قابل توجهی هنگام تجارت می دهد.

یک الگوی نمودار ، حرکات قیمت را به صورت گرافیکی ارائه می دهد تا تصویری روشن از روندها ارائه کند تا نشانه هایی از سطح قیمت های آینده را ارائه دهد. با استفاده از داده های مبتنی بر عملکرد گذشته ، ایجاد یک ایده در مورد جهت حرکت آینده در قیمت برای یک معامله گر آسان تر می شود.

انواع الگوهای نمودار

سه نوع الگوی نمودار وجود دارد – الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه:

  • یک الگوی ادامه نشان می دهد که روند مداوم ادامه خواهد داشت.
  • الگوهای نمودار معکوس به معامله گران اجازه می دهد که روند رو به عقب است ، یعنی تغییر جهت می دهد.
  • الگوهای برک آوت زمانی اتفاق می افتد که دارایی در محدوده ای معامله شود.
  • در اینجا برخی از الگوی نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند وجود دارد.

سر و شانه

همه اش به اسم است !! این نمودار دارای یک قله بزرگ در وسط (سر) با دو قله کمی کوچکتر در دو طرف (شانه) آن است. از نوسانات بالا در الگوی Head and Shoulders برای پیش بینی تغییر روند استفاده می شود.

سطح پشتیبانی یا خط گردن دو شانه را به هم متصل می کند و شکستگی زیر خط گردن یک سیگنال فروش محسوب می شود. یک خط گردن افقی مستقیم و مورب قابل قبول است ، اگرچه مواردی وجود دارد که خط گردن زاویه داشته باشد یا دو شانه کاملاً هماهنگ نباشند. ایده این است که الگو را تشخیص دهید.

به فاصله از بالای سر تا خط گردن که هدف قیمت است توجه کنید. هنگامی که شانه راست به سمت عقب افتادسطح پشتیبانی، احتمال دارد روند نزولی نزولی وجود داشته باشد. این الگوی برگشت صعودی از نزولی یکی از قابل اعتمادترین الگوهای نمودار معکوس در نظر گرفته شده است.

طرح پانزی و کلاهبرداری چیست؟

تتر چیست

اگر الگوی Head and Shoulders در طی روند نزولی اتفاق بیفتد ، همان الگو رخ می دهد اما در یک وارون. سه پایین چرخش وجود دارد و به آن الگوی Inverse Head and Shoulders گفته می شود.

راهنمای الگوی سر و شانه

دو بالا و دو پایین

معامله گران از الگوی معکوس دیگر برای برجسته کردن روند معکوس استفاده می کنند ، الگوی Double Top و Double Bottom در اطراف سطوح مهم فنی رخ می دهد که مانع بزرگی ایجاد می کند. یک بالای دوتایی دارای دو قله یا اوج تاب در تقریباً یکسان است ، در حالی که الگوی پایین دو دارای دو پایین چرخش است.

Double Top یک الگوی معکوس نزولی است که در آن قیمت یک دارایی ابتدا به اوج خود می رسد ، و پس از بازگشت به سطح پشتیبانی فقط قبل از بازگشت به عقب در برابر روند غالب ، به سطح حمایت خود صعود می کند.

در واقع این الگوهای نمودار یک مورد مناسب میباشد…….

برعکس ، Double Bottom یک الگوی برگشت صعودی است که در آن قیمت یک دارایی به زیر سطح حمایت سقوط می کند ، و پس از بازگشت مجدد به سطح مقاومت قبل از بازگشت مجدد در برابر روند غالب ، دوباره سقوط می کند.

در اینجا ، معامله گران باید به دنبال حداقل دو تلاش ناموفق در سطح و به دنبال آن وقفه فنی در جهت مخالف باشند.

راهنمای الگوی دو بالا و دو پایین

سه گانه بالا و پایین سه گانه

الگوی Triple Top و Triple Bottom مشابه الگوی Double Top و Double Bottom در بالا است – تنها تفاوت در این الگوهای نمودار در این است که در مقایسه با دو دو سمت صعودی و نزولی بازار سهام سطح بالا و دو پایین تاب ، سه اوج تاب و سه پایین چرخش وجود دارد. هر دو الگوی معکوس هستند.

بازرگانان باید مراقب شکست خطوط حمایت و مقاومت باشند. قیمت های هدف فاصله بین خط بالا و پشتیبانی (برای سه پایه تاپ) ، و پایین و خط مقاومت (برای پایه های سه گانه) است.

راهنمای الگوی سه گانه

گرد کردن

این الگوی معکوس به معامله گران کمک می کند تا پایان روند را بدست آورند ، و نشان دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه در یک حرکت بلند مدت قیمت است. الگوی Rounding Top تغییر تدریجی احساس از صعودی به نزولی را نشان می دهد و فرصتی برای کوتاه مدت نشان می دهد.

همانطور که از نامش پیداست ، الگوی بالای گرد در الگوهای نمودار به صورت ‘U’ معکوس ظاهر می شود. ماشه برای ورود به یک موقعیت کوتاه شکسته شدن خط پشتیبانی است ، با هدف قیمت برابر با فاصله از بالا تا خط پشتیبانی.

شکل گیری این الگو در الگوهای نمودار خیلی بیشتر طول می کشد – از چندین هفته ، ماه یا حتی سالها – و الگویی نیست که معمولاً پیدا شود.

پایین گرد کردن

Rounding Bottom همچنین به عنوان زیر بشقاب شناخته می شود ، یک الگوی نمودار معکوس بلند مدت در الگوهای نمودار است که نشان می دهد قیمت سهام از یک روند نزولی به سمت یک روند صعودی صعودی حرکت می کند.

در اینجا قیمت با روند کاهشی قیمت شروع می شود تا زمانی که به نقطه حمایت برسد ، سپس قیمت شروع به روند بالاتر می کند. خط روند زیر پایین ترین قیمت شکل U را تشکیل می دهد.

الگوی پایین گرد یک دهانه را برای طولانی مدت پیش بینی می کند.

مستطیل

نوعی الگوی ادامه ، یک الگوی مستطیل هنگامی شکل می گیرد که قیمت چندین بار به صورت پهلو بین یک حمایت افقی و سطح مقاومت حرکت کند. وقتی قیمت بین دو سطح افقی حرکت می کند ، یک مستطیل ایجاد می کند.

بسته به روند اساسی ، معامله گران باید به دنبال شکل گیری یک الگوی مستطیل در الگوی نمودار باشند. یک مستطیل سرسخت در طی روند صعودی وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود شکل می گیرد. به دنبال شکستن خط فوقانی مستطیل باشید. هدف قیمت ارتفاع مستطیل خواهد بود.

وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود ، یک مستطیل نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود. درست مثل مستطیل سرسخت ، قیمت شکسته خواهد شد ، اما این بار شکست در خط مستطیل پایین در الگوی نمودار خواهد بود. هدف قیمت ، یک بار دیگر ، ارتفاع مستطیل است.

از الگوهای مستطیل برای پیش بینی استراتژی شکست استفاده می شود.

پرچم ها

پرچم ها در الگوهای نمودار متفاوت است ، تنها تفاوت در شکل الگو است. برخلاف خطوط روند همگرا در Wedge ، خطوط روند در اینجا موازی هستند.

میله پرچم بخشی مشخص از الگوی پرچم است. یک پرچم صعودی در طی یک روند صعودی تشکیل می شود ، با خطوط روند موازی بالا و پایین اقدام قیمت. یک پرچم نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود و شیب بالایی دارد. هدف قیمت پایین ترین نقطه یک پرچم صعودی و بالاترین نقطه یک پرچم نزولی است.

راهنمای الگوی پرچم

فنچان و دسته در الگوهای نمودار

این الگو در الگوهای نمودار شبیه Rounding Top است ، اما دارای یک دسته اضافی است. این الگوی ادامه صعودی زمانی شکل می گیرد که یک دوره تمایل به نزولی در بازار وجود دارد که سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه دارد.

قیمت وارد یک اصلاح موقتی می شود و در نهایت از روند معکوس خارج می شود تا روند کلی صعودی ادامه یابد.

راهنمای الگوی فنجان و دسته

شکاف های قیمتی

شکاف‌های قیمتی در الگوهای نمودار زمانی رخ می‌دهند که شاهد فضای خالی بین دو بازهٔ زمانی معاملاتی باشیم، شکاف‌هایی که از طریق افزایش یا کاهش چشم‌گیر در قیمت ایجاد شده‌اند. برای مثال، سهام ممکن است در قیمت 5 دلار بسته شده و تحت تأثیر اخبار مثبت، در قیمت 7 دلار باز شود. سه نوع اصلی از شکاف‌های قیمتی وجود دارند: شکاف شکست (breakaway gap)، شکاف فرار (runaway gap)، و شکاف خستگی (exhaustion gap). شکاف شکست در ابتدای شکل‌گیری یک روند تشکیل می‌شود، شکاف‌های فرار در میانهٔ یک روند و شکاف خستگی نیز در انتهای یک روند تشکیل می‌شوند.

وقتی سهامی بالاتر یا پایین از قیمت بسته شدن خود باز می شود ، شکافی را در الگوهای نمودار ایجاد می کند. به طور معمول ، این از معاملات ساعات طولانی اتفاق می افتد و در هنگام توقف معاملات می تواند باعث ایجاد شکاف در روز شود.

هنگامی که شکاف در جهت مخالف روند اتفاق می افتد ، این یک علامت معکوس است.

الگوی مثلث

مجموعه دیگری از الگوهای نمودار از یک رویکرد مثلثی پیروی می کنند. اینها صعودی ، نزولی و متقارن است. تفاوت در درجه اول در خطوط روند است و در غیر این صورت عمدتاً شبیه به هم هستند.

  • مثلث صعودی: مثلث صعودی مسیری رو به بالا را طی می کند با مقاومت نشان داده شده با ارتفاع های چرخشی که یک خط افقی را در بالا قرار می دهد. خط پایین همان کشی است که صعودی است و از پشتیبانی پشتیبانی می کند همانطور که با پایین بودن چرخش نشان داده شده است. مثلث صعودی برای نشان دادن الگوهای صعودی که نشان دهنده یک روند صعودی است استفاده می شود.
  • مثلث نزولی: این دقیقاً مخالف مثلث صعودی است با الگویی که در اینجا مقاومت شیب دار رو به پایین را نشان می دهد. از آنجا که مثلث در اینجا روند نزولی و تأثیر بازار پر از فروشنده را نشان می دهد ، مثلث نزولی دارای یک خط پایین تر است.
  • مثلث متقارن: این ترکیبی از مثلث صعودی و نزولی است که الگویی را نشان می دهد که می تواند صعودی یا نزولی باشد. این بازاری را نشان می دهد که می تواند در هر دو جهت شکسته شود و نوسان را نشان می دهد. از ماهیت متقارن مثلث ، در همگرایی قله های کم و فرورفتگی ها حضوری مشاهده می شود.

الگوهای نمودار به معامله گران کمک می کند تا در مورد زمان ورود و خروج از موقعیت تصمیم آگاهانه تری بگیرند. با استفاده صحیح از داده ها ، بدون توجه به مدت زمان ، الگوهای نمودار می توانند مفید باشند. بنابراین این امر برای تصمیمات تجاری کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت به همان اندازه مناسب است.

انواع الگوی مثلث

جمع بندی

الگوهای نمودار در الگوهای قیمتی معمولاً زمانی شکل می‌گیرند که قیمت قصد استراحت دارد و نشان‌دهندهٔ مناطقی از تثبیت قیمتی هستند که پس از آن‌ها، قیمت به جهت حرکت در روند خود ادامه داده و یا بازگشت روندی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند برای تشخیص الگوهای قیمتی مانند پرچم‌ها، پرچم سه‌گوش‌ها و سقف دوقلو، از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشند.

حجم معاملاتی نیز دارای نقش مهمی در حین تشکیل این الگوهای نمودار می‌باشد و معمولاً شاهد کاهش حجم معاملاتی در زمان شکل‌گیری الگوها هستیم و پس از شکست این الگوها، معمولاً حجم معاملاتی افزایش می‌یابد. تحلیل‌گران تکنیکال به‌دنبال الگوهای قیمتی هستند تا با استفاده از آن‌ها به پیش‌بینی رفتار قیمت در آینده و بررسی احتمال ادامه یا بازگشت روند بپردازند.

خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند

اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان می‌دهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل می‌گیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل می‌کنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه می‌شود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید“. چرا که طبق اصول سه‌گانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمت‌ها بر اساس روندها است“. برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی خط روند، انواع آن، نحوه ترسیم، اعتبار و شکست روندها خواهیم پرداخت.

سرفصل آموزشی

خط روند

خط روند چیست؟

تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل می‌گیرند. حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend (روند دوست شماست). از آنجایی که “قیمت‌ها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید”. یعنی در روند صعودی وارد بازار و در روند نزولی از بازار خارج شوید. البته در بازارهای جهانی مثل ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید! در روند خنثی نیز صرفا نظاره‌گر باشید و شعر بخوانید 🙂

انواع خط روند

انواع خط روند

با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.

روند صعودی

با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود می‌آید که به آن خط روند صعودی می‌گویند. دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!

شکل‌های زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است. واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده می‌کنید.

روند صعودی

نحوه ترسیم trendline

روند نزولی

با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود می‌آید که به آن خط روند نزولی می‌گویند. دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایین‌تر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایین‌تر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایین‌تر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX می‌توانید پوزیشن Short بگیرید.

نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطه‌گری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر می‌برد!

روند نزولی

روند خنثی (ساید)

در روند خنثی، قیمت‌ها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمت‌ها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمت‌ها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایین‌تر از سقف و کف قیمت‌های قبلی شکل نمی‌گیرد.

آموزش نحوه ترسیم خط روند

همان‌طور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کف‌های قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقف‌های قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:

  1. در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتمل‌تر است.
  2. در روند نزولی هر سقف جدید باید پایین‌تر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایین‌تر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
  3. اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده می‌کنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا می‌تواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
  4. ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکان‌پذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
  5. هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!

اعتبار روند

اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود. 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.

زاویه خط روند

هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر می‌شود. البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود می‌گیرد. بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.

گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد می‌شود که می‌توان این افزایش شیب را نشانه‌ای بر اتمام وضعیت صعودی دانست. همچنین می‌توان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمت‌ها به خطوط روند نزدیک‌تر باشند می‌توان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا می‌توان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!

تحلیل نمودار 10 ساله سکه

تعداد دفعات برخورد کندل‌ها

هر چه قیمت‌های بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر می‌شود. در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود می‌توان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمت‌ها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.

اهمیت تایم فریم

در تمام دوره‌های زمانی مختلف (1 دقیقه‌ای تا هفتگی و ماهانه) می‌توان خطوط روند را ترسیم کرد. اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریم‌های بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید. سپس بر اساس تحلیل دوره‌های زمانی پایین‌تر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسان‌گیری دارید قطعا تایم فریم‌های پایین‌تر برای شما اولویت دارند. اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال می‌کنید بایستی دوره‌های زمانی بالاتری را تحلیل کنید. مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایم‌فریم‌های مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه می‌شود.

برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است. واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده می‌کنید. طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همان‌طور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر می‌برد.

نمودار شاخص کل بورس در 25 سال اخیر

حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است. (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد. با بررسی نمودار در دوره‌های زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهره‌گیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!

روند نزولی شاخص کل بورس

شکست خط روند

هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنال‌هایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم می‌کنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، می‌توان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمت‌ها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده می‌گیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند می‌توان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.

شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده می‌کنید.

شکست خط روند

نحوه تایید شکست

گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندل‌ها از خط روند عبور می‌کنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل می‌تواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده می‌کنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید می‌شود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) می‌توان شکست را تایید کرد! برای تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده می‌شود. وقتی صحبت از نفوذ کندل می‌کنیم منظور نفوذ کامل همه قیمت‌ها است نه صرفا سایه شمع!

فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته می‌شود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمت‌های پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.

نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

تحلیل تکنیکال شاخص کل

در هفته‌ای که گذشت، در تمام روزها شاهد خروج نقدینگی از سهام بوده‌ایم و مادامی‌که ورود نقدینگی جدید به سهام مشاهده نگردد تمامی سناریوهای صعودی از شانس کمتری نسبت به سناریوهای نزولی برخوردار خواهند بود و صعودهای بازار صرفاً ریزموج‌های به سمت بالا و موقتی هستند. انتظار داریم جهت شروع موج جدید صعودی ارزش معاملات نیز به حدود ۶ همت در روز برسد.

*ورود و خروج نقدینگی

در هفته‌ای که گذشت، در تمام روزها شاهد خروج نقدینگی از سهام بوده‌ایم و مادامی‌که ورود نقدینگی جدید به سهام مشاهده نگردد تمامی سناریوهای صعودی از شانس کمتری نسبت به سناریوهای نزولی برخوردار خواهند بود و صعودهای بازار صرفاً ریزموج‌های به سمت بالا و موقتی هستند. انتظار داریم جهت شروع موج جدید صعودی ارزش معاملات نیز به حدود ۶ همت در روز برسد.

تحلیل تکنیکال شاخص کل

الیوت

شاخص کف قبلی خود در حدود ۱۴۲۴۰۰۰ واحد را از دست داده و شمارش قبلی الیوت را باطل کرد. هم‌اکنون اندیکاتور DTOSC در منطقه اشباع فروش قرارگرفته و اولین کلاستر قیمتی در (۱۳۹۳۰۰۰-۱۴۱۰۰۰۰) واحد قرار دارد. همچنین اندیکاتور DTOSC پس از تشکیل کندل نزولی هفتگی در تایم هفتگی کراس نزولی داشته است.

تحلیل تکنیکال شاخص کل

ایچیموکو

در تایم هفتگی قیمت پس از حرکت به زیر کیجنسن به نزول خود ادامه داده و کندل قوی نزولی نیز در هفته جاری تشکیل شده است. اولین حمایت معتبر در این تایم فریم محدوده ۱۴۰۷۰۰۰ واحد است که کیجنسن در آن به‌صورت فلت درآمده و حمایت بعدی در این تایم فریم در محدوده (۱۳۲۰۰۰۰-۱۳۴۰۰۰۰) واحد قابل مشاهده است.

تحلیل تکنیکال شاخص کل

در تایم روزانه شاخص به زیر تنکنسن نزول کرده و تمامی مؤلفه‌های این اندیکاتور شرایط نزولی دارند.

تحلیل تکنیکال شاخص کل

پرایساکشن و RSI

در تایم هفتگی شاخص به سمت محدوده (۱۳۴۰۰۰۰-۱۴۰۷۰۰۰) واحد در حال حرکت است و هنوز به این ناحیه برخورد نکرده است. RSI نیز به نزدیکی محدوده حمایتی استاتیک خود رسیده و احتمال واکنش مثبت نسبت به آن وجود دارد.

تحلیل تکنیکال شاخص کل

در تایم روزانه محدوده حمایتی (۱۴۲۳۰۰۰-۱۴۳۸۰۰۰) از دست رفته و قیمت به سمت محدوده بعدی در (۱۳۸۰۰۰۰-۱۴۰۰۰۰۰) واحد در حرکت است.

تحلیل تکنیکال شاخص کل

پیوت‌ها

پیوت سالیانه در محدوده (۱۳۰۰۰۰۰-۱۳۴۰۰۰۰) قابل مشاهده می‌باشد.

تحلیل تکنیکال شاخص کل

جمع‌بندی :

شاخص در نزدیکی محدوده حمایتی خود در (۱۳۹۰۰۰۰-۱۴۱۰۰۰۰) واحد قرار دارد و با توجه به قدرت نزولی کندل هفتگی ثبت‌شده و شرایط اندیکاتور ایچیموکو انتظار نزول بیشتر شاخص و ورود به محدوده حمایتی ذکرشده را خواهیم داشت. پس‌ازآن سناریوی اول حرکت از این محدوده به سمت بالا و دستیابی به محدوده ۱۴۲۵۰۰۰ و (۱۴۳۵۰۰۰-۱۴۵۰۰۰۰) واحد و سناریوی دوم شکسته شدن محدوده حمایتی ذکرشده و نزول بیشتر تا محدوده (۱۳۲۰۰۰۰-۱۳۴۰۰۰۰) واحد می‌باشد.

تحلیل تکنیکال شاخص کل

سید محمد علی خضری تحلیلگر تکنیکال شرکت سبدگردان آمیتیس



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.