تحلیل رقبا | ۱۲ مرحله تحلیل رقبا برای به دست گرفتن بازار+استراتژیهای بازاریابی
آخرین باری که تحلیل رقبا را انجام دادید کی بود؟ و مهمتر از همه اینکه چگونه این کار را انجام دادید؟ اگر مطمئن نیستید، یا اگر آخرین تحلیل و بررسی رقابتی را که انجام دادهاید در حد مطالعه سریع شبکههای اجتماعی و وب سایت رقیب بوده است، احتمالا فرصتهای زیادی را در بازار از دست دادهاید و این مقاله میتواند به رشد برند شما کمک کند.
با تحلیل رقبا قادر خواهید بود که نقاط ضعف و قوت آنها را با نقاط ضعف و قوت خود مقایسه کنید. با انجام این کار، میتوانید موقعیت شرکت خود را بهتر کرده و زمینههایی را برای بهبود برند خود کشف کنید.
قبل از اینکه رقبای خود را به طور دقیق مقایسه کنید، باید یک پایه و اساس برای تحلیل خود تعیین کنید. از مطالب کاربردی این مقاله برای ایجاد معیارها و پایههای تحلیل رقبای خود استفاده کنید.
فهرست مطالب
تجزیه وتحلیل رقبا چیست؟
تحلیل رقبا یک استراتژی است که در آن رقبای اصلی را شناسایی کرده و در مورد محصولات، فروش و استراتژیهای بازاریابی آنها تحقیق میکنید. با انجام این کار، میتوانید استراتژیهای تجاری محکمی طراحی کنید که بر اساس شناسایی و تحلیل رقیبان شما به وجود آمده باشد.
تجزیه و تحلیل رقبا میتواند به شما در یادگیری نکات و چگونگی عملکرد رقبای شما کمک کند و فرصتهای بالقوهای که میتوانید از آنها استخراج کنید را شناسایی کنید. همچنین به شما کمک میکند تا ارزش پیشنهادی منحصر به فرد محصول خود را تشخیص دهید و آنچه را که محصول شما را از رقبا متمایز میکند، شناسایی کنید که میتواند تلاشهای بازاریابی شما را بسیار بهبود بخشد.
شما را قادر میسازد که به درستی تشخیص دهید که رقیب شما چه کار میکند. به شما میگوید که رقبای شما در چه مواردی کوتاهی میکنند. این به شما کمک میکند تا فرصتهای موجود در بازار را شناسایی کرده و استراتژیهای بازاریابی منحصر به فرد جدیدی را که از آنها استفاده نکردهاند، آزمایش کنید. معیارها و میزانهایی را در اختیار شما قرار میدهد که بر اساس آن میتوانید رشد خود را اندازه گیری کنید.
تحلیل رقبا در بازاریابی
هر برندی میتواند از تحلیل رقبا به طور منظم استفاده کند. با انجام تجزیه و تحلیل رقبا، میتوانید:
- شکافهای موجود در بازار را شناسایی کنید
منظور از شکاف بازار موقعیت هایی است که دیده نشده است. رقبای شما همیشه همه موارد را بررسی نکرده اند و فرصت هایی برای بررسی وجود دارد.
در برخی موارد موقعیت هایی است که به حد مورد نیاز قوی نیست و به نوعی اسیب پذیر است و شما می توانید به این موارد حمله کنید.
حالت آخر مواردی است که بیشترین بازدهی را داشته است. شاید به خوبی روی آن کار شده باشد اما به دلیل بازدهی بسیار بالا می توانید از این زمینه استفاده کنید. همیشه طرح های جدید در این موارد بازدهی خوبی داشته است. - توسعه محصولات و خدمات جدید
برای رقابت باید همیشه و همیشه در حال بهتر شدن و توسع باشید. خدمات و کالای شما محدودیت هایی دارد اما در بسیاری از موارد ممکن است راهکا های بهتری برای کسب و کارتان پیدا کنید. - تشخیص روند بازار
تحلیل برترین برند ها و جهت گیری آنها + بررسی راهکار های دیده نشده = تحلیل روند بازار - بازاریابی و فروش موثرتری داشته باشید
با بررسی تمامی موارد بالا می توانید به سادگی میزان فرو خود را افزایش دهید.
یادگیری هر یک از این چهار مزیتی که تجزیه و تحلیل رقبا در اختیار شما قرار میدهد، کسب و کار و برند شما را در مسیر دستیابی به موفقیتهای بیشتر قرار میدهد.
در مرحله بعد، بیایید به ۱۲ مرحله ای که میتوانید برای انجام یک تحلیل جامع رقابتی بردارید بپردازیم.
تحلیل رقبا با 12 مرحله
- رقبای خود را مشخص کنید.
- تعیین کنید که رقبای شما چه محصولات و خدماتی را ارائه میدهند.
- در مورد تاکتیکها و نتایج فروش رقبای خود تحقیق کنید.
- بررسی قیمت رقبا و همچنین مزایای آنها.
- اطمینان حاصل کنید که مزیت رقابتی هزینههای حمل و نقل را برآورده میکنید.
- تجزیه و تحلیل کنید که چگونه رقبای شما محصولات خود را به بازار عرضه میکنند.
- به استراتژی محتوای رقبای خود توجه داشته باشید.
- بیاموزید که فناوری مورد استفاده رقبای شما چیست.
- سطح مشارکت در محتوای رقیب خود را تجزیه و تحلیل کنید.
- مشاهده کنید که چگونه محتوای بازاریابی را تبلیغ میکنند.
- به حضور در رسانهها و استراتژیهای آنها توجه کنید.
- یک تحلیل و بررسی SWOT انجام دهید تا از نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای آنها آگاه شوید.
برای اجرای یک تحلیل رقابتی کامل و موثر، از این دوازده الگو استفاده کنید.
۱.برای تحلیل رقبا باید اول مشخص کنید که رقبای شما چه کسانی هستند
ابتدا باید مشخص کنید که واقعا با چه کسانی رقابت میکنید تا بتوانید دادهها را به طور دقیق مقایسه کنید. آنچه در کسب و نمونه های تحلیل بازار هدف کار مشابه شما کارایی دارد ممکن است برای برند شما کارساز نباشد. بنابراین بهتر است رقبای خود را به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کنید.
رقبای مستقیم مشاغلی هستند که محصول یا خدماتی را ارائه میدهند که میتواند جایگزین مشابه شما باشد و در همان منطقه جغرافیایی شما فعالیت میکنند. از طرف دیگر، یک رقیب غیر مستقیم کسی است که محصولاتی را ارائه میدهد که یکسان نیستند اما میتوانند نیاز یکسانی را برآورده کنند. هنگام مقایسه نام تجاری خود، فقط باید بر رقبای مستقیم خود تمرکز کنید! این اشتباهی است که بسیاری از کسب و کارها انجام میدهند.
بیایید از یک مثال استفاده کنیم: Stitch Fix و Fabletics هر دو سرویسهای مبتنی بر اشتراک هستند که به صورت ماهانه لباس میفروشند و به مشتریان مشابه خدمت میکنند. با نگاه عمیقتر، میبینیم که محصول واقعی (لباس در این مورد) در واقع یکسان نیست. یکی از برندها روی لباسهای شیک روزمره تمرکز میکند در حالی که برند دیگر فقط لباس تفریحی و ورزشی دارد.
بله، این برندها نیازهای یکسانی را برای خانمها برطرف میکنند (هر ماه لباسهای شیک را جلوی در منزل تحویل میدهند)، اما این کار را با انواع مختلف لباس انجام میدهند و آنها را به رقیبی غیر مستقیم تبدیل میکند.
این بدان معناست که تیم Fabletics نمیخواهند وقت خود را صرف مطالعه دقیق Stitch Fix کنند زیرا مخاطبان آنها احتمالا بسیار متفاوتاند. حتی اگر اندک باشد، این تنوع کوچک برای ایجاد یک تفاوت بزرگ کافی است. در هر صورت این مثال به این معنا نیست که شما باید رقبای غیر مستقیم خود را به طور کامل نادیده بگیرید.
۲. تعیین کنید که رقبای شما چه محصولاتی را ارائه می دهند
در قلب هر کسب و کار، محصول یا خدمات آن قرار دارد و همین امر باعث میشود که این یک گزینه مناسب برای تحلیل رقبا باشد. شما میخواهید خط کامل محصولات رقیب خود و کیفیت محصولات یا خدمات ارائه شده توسط آنها را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین باید به قیمت آنها و تخفیفهایی که به مشتریان ارائه میدهند توجه داشته باشید.
برخی از سوالات قابل بررسی در این مورد عبارتند از:
- آیا آنها این کار را کم هزینه یا گران انجام میدهند؟
- آیا آنها عمده فروشی انجام میدهند یا فروشهای خرد نیز دارند؟
- سهم بازار آنها چقدر است؟
- مشتریان ایده آل آنها چه ویژگیها و نیازهایی دارند؟
- آیا آنها از استراتژیهای مختلف قیمت گذاری برای خریدهای آنلاین در مقابل خریدهای حضوری استفاده میکنند؟
- چگونه شرکت خود را از رقبای خود متمایز میکنند؟
- چگونه محصولات و خدمات خود را توزیع میکنند؟
۳. برای تحلیل رقبا باید در مورد تاکتیک ها و نتایج فروش آنها تحقیق کنید
اجرای تجزیه و تحلیل فروش رقبا میتواند نمونه های تحلیل بازار هدف کمی مشکل باشد. شما به پاسخ سوالاتی مانند سوالات زیر احتیاج دارید:
- فرایند فروش چگونه است؟
- از چه کانالهایی میفروشند؟
- آیا آنها فروشگاههای متعددی دارند و این چه مزیتی برای آنها دارد؟
- در حال گسترش هستند یا کوچک شدن؟
- آیا آنها برنامههای فروش مجدد دارند؟
- دلایل مشتریان آنها برای عدم خرید چیست؟
- درآمد آنها در هر سال چقدر است؟ حجم کل فروش چطور؟
- آیا آنها مرتبا برای فروش محصولات یا خدمات خود تخفیف ارائه میدهند؟
- یک فروشنده چقدر در این فرایند دخیل است؟
شما میتوانید برخی از این اطلاعات را با جستجو در اتوماسیون CRM خود و تماس با مشتریانی که از خدمات و محصولات رقیب شما نیز استفاده میکنند بیابید. دریابید که چه چیزی باعث شده است آنها محصول یا خدمات شما را به سایرین ترجیح دهند.در ادامه برای یادگیری بیشتر در مورد اتوماسیون CRM و تماس با مشتریان ،می توانید به مقاله مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) مراجعه کنید
اگر این دادهها را تاکنون ثبت نکردهاید، با واحد بازاریابی و فروش خود صحبت کنید تا سیستمی را پیاده سازی کنید که در آن از مشتریان در مورد سایر شرکتهایی که در کنار شما در نظرشان دارند سوال کنند. هنگامی که یک رقیب مشخص میشود، از تیم فروش خود بخواهید تا با عمق بیشتری سوال کنند.
چرا آنها به دنبال استفاده از محصول رقیب هستند. اگر معامله را قبلا از دست دادهاید، مطمئن شوید که با دنبال کردن این موضوع میتوانید دلیل شکست خود را در برابر رقیب خود مشخص کنید. چه خدمات یا ویژگیهایی مشتری را جذب کرده است؟ در مورد قیمت بود؟ برداشت مشتری از روند فروش شما چیست؟ اگر آنها قبلا برند و محصول خود را تغییر دادهاند و دیگر از محصولات برند شما استفاده نمیکنند، دریابید که چرا این تصمیم را گرفتهاند.
۴. نگاهی به نمونه های تحلیل بازار هدف قیمت و تاکتیک های آن ها می تواند در تحلیل رقبا به شما کمک کند
چند عامل مهم در قیمت گذاری صحیح محصول شما وجود دارد و یکی از مهمترین آنها این است که بدانید رقبای شما برای یک محصول یا خدمات مشابه چقدر هزینه دریافت میکنند. اگر احساس میکنید محصول شما دارای ویژگیهای برتری نسبت به رقبا است، ممکن است محصول یا خدمات خود را گرانتر از استانداردهای صنعت در نظر بگیرید.
با این حال، اگر این کار را انجام دهید، باید اطمینان حاصل کنید که نمایندگان فروش شما آماده هستند تا توضیح دهند که چرا محصول شما ارزش هزینه اضافی را دارد.
از طرف دیگر، شاید احساس میکنید در صنعت شما شکافی برای محصولات مقرون به صرفه وجود دارد. در این صورت، ممکن است هدف شما این باشد که هزینهای کمتر از رقبا دریافت کنید و برای مشتریانی که به دنبال محصول با کیفیت و ارزان هستند جذاب شوید.
البته عوامل دیگری نیز در تعیین قیمت صحیح یک محصول وجود دارد، اما بسیار مهم است که در جریان قیمت گذاری صنعت قرار بگیرید تا اطمینان حاصل کنید که محصول خود را به گونهای تعیین میکنید که از نظر مشتریان منطقی باشد.قیمت گذاری صحیح محصولات اصول و قواعدی دارد که مقاله (قیمت گذاری روی محصول) می تواند به شما کمک کند.
علاوه بر این، به مزایای ارائه شده توسط رقبای خود و نحوه برخورد آنها با این مزایا برای رقابت نگاهی بیندازید. به عنوان مثال، شاید رقبا از تخفیف ارجاع عمده یا نسخه آزمایشی یک ماهه رایگان استفاده کنند.
این مزایا میتواند دلیل از دست دادن مشتریانتان باشد، بنابراین اگر برای شما نیز منطقی به نظر میرسد، فکر کنید که در کجا میتوانید خود را مطابقت دهید و برخی از مزایای منحصر به فرد خود را ارائه کنید. اگر نمونه های تحلیل بازار هدف رقبا این کارها را انجام نمیدهند، شما حتما این کار را انجام دهید.
۵. اطمینان حاصل کنید که مزیت رقابتی هزینه های حمل و نقل را برآورده می کنید
آیا میدانید حمل و نقل گران دلیل شماره یک رها کردن سبد خرید است؟ امروزه حمل و نقل رایگان یک مزیت رقابتی عالی است که میتواند مصرف کنندگان را به سمت ترجیح یک برند به برند دیگر سوق دهد.
اگر در صنعتی کار میکنید که حمل و نقل عامل اصلی یا از عوامل اصلی آن است، مانند تجارت الکترونیک، باید هزینه حمل و نقل رقبا را بررسی کنید و اطمینان حاصل کنید که این مزیتها را برآورده میکنید.
اگر اکثر رقبای شما حمل و نقل رایگان ارائه میدهند، شما هم گزینه مربوط به شرکت خود را بررسی کنید. اگر ارسال رایگان برای تجارت شما یک گزینه عملی نیست، در نظر بگیرید که چگونه میتوانید از نمونه های تحلیل بازار هدف طریق مزیتها و راههای دیگر متمایز شوید. از جمله برنامههای وفاداری، تخفیفات یا هدایایی در رسانههای اجتماعی.
۶. با تحلیل رقبا متوجه می شوید که رقبای شما چگونه محصولات خود را به بازارعرضه می کنند
تجزیه و تحلیل وب سایت رقبا سریعترین راه برای سنجش تلاشهای بازاریابی آنها است. به هر یک از موارد زیر توجه داشته باشید و آدرسهای اینترنتی را برای مراجعات بعدی خود ذخیره کنید:
- آیا آنها وبلاگ دارند؟
- آیا آنها از مقاله سفید یا یک دفترچه راهنمای الکترونیکی استفاده میکنند؟
- آیا آنها ویدئو یا وبینار ارسال میکنند؟
- آیا پادکست دارند؟
- آیا از محتوای بصری ثابت مانند اینفوگرافیک و کارتون استفاده میکنند؟
- آیا آنها بخش پرسشهای متداول دارند؟
- آیا مقالات برجستهای وجود دارد؟
- آیا کیت رسانهای دارند؟
- مطالعات موردی چطور؟
- آیا آنها راهنمای خرید و برگه اطلاعات را منتشر میکنند؟
- آنها چه نوع کمپینهای تبلیغاتی آنلاین و غیرحضوری را اجرا میکنند؟
۷. تحلیل رقبا با استراتژی محتوای آنها
به مقدار این موارد توجه کنید. آیا آنها چند صد پست وبلاگ دارند یا تعدادی انگشت شمار؟ آیا چند مقاله سفید و فقط یک کتاب الکترونیکی وجود دارد؟
در مرحله بعد، زمان بندی ارائه این داراییهای محتوایی را تعیین کنید. آیا هر هفته چیز جدیدی منتشر میکنند یا ماهی یکبار؟ هر چند وقت یکبار یک کتاب الکترونیکی جدید یا مطالعه موردی منتشر میکنند؟
به احتمال زیاد، اگر با آرشیو قوی محتوا روبرو شدید، رقیب شما مرتبا در حال انتشار است. بسته به موضوعات مورد بحث آنها، این محتوا ممکن است به شما کمک کند تا استراتژیهای ایجاد سرنخ آنها را تقویت کنید و برای خود به کار بگیرید.
در مرحله بعدی باید به ارزیابی کیفیت محتواهای آنها بپردازید. اگر کیفیت پایین باشد، مهم نیست با چه فواصلی پست میگذارند، زیرا مخاطبان هدف آنها ارزش زیادی در آنجا دستگیرشان نمیشود و آنها را دنبال نمیکنند.
به جای پرداختن به تک تک قطعات برای مدیریت بیشتر، تعداد انگشت شماری از نمونهها را برای بررسی انتخاب کنید. نمونه گیری شما باید شامل قطعات محتوایی مختلف باشد که موضوعات مختلفی را پوشش میدهد، بنابراین با این روش تصویری کامل از آنچه رقیب شما با مخاطبان هدف خود به اشتراک میگذارد، خواهید داشت.
دنیا در دست شبکه های اجتماعی!
امروزه ارتباطات رسانه ای به صورت روز افزونی از مرز های ملی فراتر می روند! آمار اتصال به اینترنت و استفاده کاربران به صورت تصاعدی در حال رشد است ! ماهواره ها و فناوری دیجیتال ارتباط بخش های وسیعی از جهان را ممکن می سازند. در این میان این شبکه های اجتماعی هستند که هر روز دامنه نفوذشان در زندگی بشری بیشتر و بیشتر میشود و نظریه پردازان ارتباطات اعتقاد داردند امروزه جهان در دستان کسی است که رسانه ها را در اختیار دارند. چرا؟ زیرا این شبکه های اجتماعی هستند که بیشترین تاثیر رو بر افکار عمومی دارند.
اهمیت بازاریابی در شبکه های اجتماعی
ظرفیت شبکه های اجتماعی و جذب مخاطب و مشتری خصوصاً در کسب و کار و بازاریابی روز به روز در حال افزایش است. در حال حاضر اینستاگرام شبکه اجتماعی مورد علاقه ایرانیان بیش از 24 میلیون کاربر دارد و در رتبه هفتم جهان قرار دارد. کسب و کارها به طور جدی روی فعالیت و بازاریابی اینستاگرام حساب باز کردهاند و برای بازاریابی در اینستاگرام تلاش میکنند.
در دنیای ارتباطات امروز شبکه های اجتماعی از بسترهای مؤثر در زمینه تولید محتوا، اشتراک عقاید، رشد فردی و ارتقا کسب و کارها است. هدف کلی هر شبکه اجتماعی، ایجاد سرمایه اجتماعی و تسهیل ارتباط بین متخصصان، هنرمندان و صاحبان کسب و کارهای متعدد است و در نهایت تبدیل سرمایه فردی به سرمایه اجتماعی، از مسائل مهم و مورد توجه تمامی حوزههای جامعه امروزه است.
چرا شبکه های اجتماعی شما به یک مدیر نیاز دارد؟!
تفکر صاحبان کسب و کار این است که فعالیت در شبکه های اجتماعی کار ساده ای است و با خواندن چند مقاله می توانند مدیریت و بازاریابی کسب و کار خود را پیش ببرند اما شبکه های اجتماعی شمشیری دو لبه است. فعالیت کسب و کارها و انجام برندینگ و ایجاد پرسونال برند، نیاز به عملیاتِ تخصصی و دانش محور دارد.
توصیه میکنیم برای مدیریت شبکه های اجتماعی از تیم متخصص کمک بگیرید تا با تجزیه تحلیل حرفه ای برندینگ و بازاریابی کسب و کار شما را هدایت کنند.
برخی از خدمات مدیریت در شبکه های اجتماعی:
1- تحلیل بازار و رقبا در شبکه های مجازی
برای اینکه بتوانید در مقابل رقبا حرفی برای گفتن داشته باشد ، نیاز به تحلیل و آنالیز رقبا دارید. برای اینکار در ابتدا نیاز است به تجزیه و تحلیل بازار بپردازید. سپس با شناسایی رقبا خود می توانید کسب و کار هر یک را بررسی کنید و از آن یک مدل تحلیل رقبا درآورید. پس از شناخت کامل رقبا، باید رفتار خود را به گونه ای تغییر دهید که مشتری روند کسب و کار شما را بر رقیبتان ترجیح دهد و به سمت شما بیاید. شما باید یک دلیل محکمی به مشتریان خود ارائه دهید که در هر شرایطی به شما وفادار باشد و شما انتخاب آنان باشید.
همیشه به یاد داشته باشید که رقبای شما مثل خود شما در حال حاضر مشغول تحقیقات در کسب و کارشان هستند و هدفشان پیروزی است با انجام تحقیقات رقابتی شما قادر هستید که
_ نقاط قوت و ضعف رقبایتان را دقیق شناسایی و بررسی کنید
_ با خواسته و نیازهای بازار هدف خود بیشتر آشنا شوید
_وجه تمایز خود را نسبت به رقبا مشخص کنید
4- نمونه های تحلیل بازار هدف نمونه های تحلیل بازار هدف طراحی گرافیک قالبها و چارچوب صفحه و پستها
نحوه طراحی پست ها شبکه های اجتماعی می تواند یکی از عامل مهم موفقیت و یا شکست شما باشد. کسب و کار ها زیادی هستند که از بهترین امکانات در زمینه معرفی محصولات خدمات خود در شبکه های اجتماعی استفاده میکنند اما طراحی گرافیکی نامناسب و غیراصولی دارند. یک طراحی گرافیکی نامناسب می تواند کاربر و مخاطب شما را در همان ابتدا از ادامه کار منصرف کند و باعث ترک کردن صفحه شود.
تولید محتوای مناسب، خلاق و بر پایه اصول بازاریابی محتوایی Content Marketing
محتواهای خلاقانه باید متناسب با کسب و کار شما تولید شوند. برای تحقق این موضوع، نیاز به طراحی هویت کسب و کار خود دارید و بر اساس هویت و شناخت دامنه هدف خود می توانید محتواهای خلاقانه ای را تولید و منتشر کنید.
5- تدوین کمپین تبلیغاتی و ارتباط با پیجهای پربازدید
یکی از تاثیرگذارترین روش ها در برندینگ و جذب مخاطب بیشتر، راه اندازی مسابقات و کمپین های تبلیغاتی است که باید در راستای اهداف کسب و کار شما طراحی و اجرا شوند. همچنین صفحات پر بازدید و پر مخاطب شهر خود را شناسایی کنید، با تبلیغ در این صفحات می توانید به طور مستمر دیده شود .
6- آنالیز و تحلیل فعالیت های انجام شده در شبکه اجتماعی
یکی از کاربردهای مهم تحلیل شبکه های اجتماعی در تصمیم گیری و خط مشی گذاری است. فعالیت در شبکه های اجتماعی بخش مهمی از بازاریابی دیجیتال محسوب می شود و هر کسب و کاری برای فعالیت، پایداری، جذب و وفاداری مشتری باید در شبکه های اجتماعی فعالیت داشته باشد. KPI (key performance indicator) یا شاخص کلیدی عملکرد یک متغیر قابل اندازه گیری است که شرکت ها و کمپانی ها میزان موفقیت خود در رسیدن به اهدافشان را به وسیله ی آن ارزیابی می کنند. انتخاب شاخص کلیدی ارزیابی عملکرد به کسب و کار و هدف شما بستگی دارد. این متغیر بسته به کسب و کارهای مختلف و هدفی که افراد در آن دارند متفاوت است.
2- تهیه سناریو فعالیت در شبکه اجتماعی (تقویم محتوایی)
تقویم محتوایی ابزاری است که شما رو به سمت اجرای بهتر استراتژی های برنامه ریزی شده می برد تا هم از نظر بازدهی و هم از نظر زمان بهترین نتیجه را برداشت کنید، این تقویم شامل انواع موضوعاتی که شما در تاریخ های مختلف با توجه به نیاز کسب و کار خود قصد دارید بر روی رسانه های خود ازجمله سایت، شبکه های اجتماعی و … قراردهید است .
3- مدیریت و پاسخ دهی به کامنتها و ارتباط با مشتریان
پاسخگویی صحیح و به موقع به کامنت یکی از مهمترین روشهای جذب و حفظ مخاطبان شما است. قطعا پاسخگویی به کاربران بر اساس هر برند و هر کسب و کار متفاوت است. کاربر از شما انتظار دارد در اولین فرصت با خوش رویی پاسخ سوال او را بدهید و با لایک رها نکنید.
تکنیک های مطالعه بازار
تحقیقات بازار با کنکاش و بررسی عمقی رفتار مصرف کننده و بازار هدف، اطلاعات مربوط به آنها را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد، تا بتوانند هوشمندانه در بازار رقابتی، فعالیت خود را بهبود دهند. به بیان دیگر مطالعه بازار تفسیر دادههای است که به طور دقیق و با رویکردی بیطرفانه جمع آوری شدند، تا از خطرات موجود در تصمیم های بازاریابی بکاهد. مطالعه و تحقیقات بازار اصولی به صاحبان صنایع کمک میکند تا قبل از استفاده از منابع خود در احداث یک بنگاه اقتصادی و یا توسعه فعالیت موجود، آن را امکان سنجی کنند.
:: اولین گام در مطالعه بازار برنامهریزی میباشد؛
بدیهی است برای دستیابی به موفقیت در هر فعالیت نیازمند برنامهریزی در آن حوزه هستیم، و مطالعات بازار نیز از آن مستثنی نیست، این مرحله در مطالعات بازار معمولاً با پرسش هایی شروع میشود که برای پاسخ به آنان برنامه معینی تدوین میشود، برخی سوالهای رایج در این بخش عبارتند از:
1) بازار مورد مطالعه همان بازار هدف است؟
2) آیا بازار مناسبی برای ارائه محصول و یا خدمت انتخاب کردهاید؟
3) محصول و یا خدمت ارائه شونده نیازهای بازار را برطرف میکند؟
4) محصول شما چه ویژگی خاصی، نسبت به سایر رقبا دارد؟
:: دومین گام در مطالعه بازار جمع آوری اطلاعات میباشد؛
در بازار رقابتی امروز درک صحیح از مشتری، محصول و بازار هدف از جمله فاکتورهای مهم در موفقیت کسب و کار است، در صورت عدم شناخت صحیح از این فاکتورها فرصت موفقیت به رقیب داده میشود. برای درک صحیح از این فاکتورها به داده هایی درست نیازمندیم. برای جمع آوری دادهها از دو روش کمی و کیفی استفاده میشود.
تحقیقات کمی: در این نوع تحقیقات با انجام محاسبات روی حجم زیادی از دادهها انجام میشود. روش جمعآوری اطلاعات در این روش معمولا از پرسشنامههای چند گزینهای به دست میآیند.
تحقیقات کیفی: برای دستیابی به اطلاعات دقیقتر دادههای کمی، از دادههای کیفی استفاده میشود. متداولترین روش برای جمعآوری این دادهها مصاحبههای حضوری، نظر سنجیها و پرسیدن سوالات تشریحی است.
تحقیقات بازار به دو نوع اولیه و ثانویه تفکیک میشوند:
تحقیقات اولیه: این نوع تحقیق شامل اطلاعات اولیه از محصول و خدمت است که باید جمعآوری شود. منابعی مانند مصاحبهها، نظر سنجیها و گروههای تمرکز از نمونههای مناسب این نوع تحقیق میباشند.
تحقیقات ثانویه: این نوع تحقیقات عموماً به تحقیقات کتابخانهای معروفاند. دادههایی که قبلاً توسط افراد دیگری جمعآوری شدهاند و در بررسی بازار استفاده میشوند. منابع عمومی مانند کتابخانهها، سازمانها و موسسات مالی، دانشگاهها، نشریات و جستجوی آنلاین، نمونههای خوبی برای جمعآوری داده در تحقیقات ثانویه میباشند.
:: سومین گام در مطالعه بازار تحلیل دادهها میباشد؛
حساسترین و اساسی ترین مرحله در مطالعه بازار ، آنالیز و تحلیل اطلاعات ورودی میباشد. روش تحلیل دادهها با استفاده از ماتریس SWOT انجام میشود که نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای موجود در بازار را مورد بررسی قرار میدهد. ماهیت قوت و ضعف به درون سازمان مربوط میشود و فرصتها و تهدیدها به محیط پیرامون سازمان مرتبط میباشد.
قوت؛ همان منابع و توانمندیهای مجموعه است که در اختیار دارد و میتوان از آن به عنوان فاکتور رقابتی بهره جست.
ضعفها؛ پرواضح است فقدان یکسری توانمندیها، ضعف مجموعه محسوب میشود. اما این نکته قابل تامل است که امکان تبدیل ضعف به قوت و بالعکس در شرایط گوناگون ممکن است.
به طور مثال؛ ظرفیت بالای تولید میتواند یک مزیت و قوت برای شرکت محسوب شود اما همین ظرفیت بالا در شرایط رکود و تغییرات تکنولوژیکی میتواند باعث کاهش چابکی شرکت گردد و به آن لطمه وارد کند.
فرصتها: در بررسی و شناخت محیط خارجی فرصتهای ناب کشف میشوند که تاثیر بسزایی در موفقیت محصول در بازار هدف دارد.
تهدیدها: تغییر در متغیرهای خارجی میتوانند تهدیدهایی جدی برای مجموعه باشند همانند تغییر در سبک سلیقه مشتری.
با تحلیل ماتریس SWOT نکاتی برای مجموعه آشکار میشود که زمینهساز پیشرفت داخلی و خارجی شرکت را فراهم نمونه های تحلیل بازار هدف میکند. و به همین جهت یکی از اصلیترین ارکان مطالعات بازار محسوب میشود.
درنهایت، به یاد داشته باشید که هوشمندانه عمل کردن مهمترین اصل در تحقیقات بازاریابی است. انتخاب درست در تیم مطالعات بازار و بهرهمندی از بهترین ابزارها در تمامی مراحل میتواند نقش بسیار مهمی در اتخاذ تصمیمهای مناسب داشه باشد. واحد مطالعات بازار شرکت بهینصنعتیاب ، با بهره گیری از کارشناسان خبره، نیازهای تحلیلی سرمایهگذاران و صاحبان صنایع جهت سنجش وضعیت بازار را پاسخ داده و فرصتهای بهینه سرمایهگذاری را شناسایی و معرفی میکند.
شرکت دانش بنیان “مشاوره مدیریت و مهندسی بهین صنعت یاب” دارای سابقه تهیه انواع طرح توجیهی با ارائه مشاوره به سرمایهگذاران عزیز برای تهیه طرحهای توجیهی بهروز و کارآمد آمادگی خود را درجهت بهبود کسب و کار شما اعلام مینماید.
ممتاز سئو
تقسیم بازار در بازاریابی به همراه مثال هایی از زندگی واقعی
وقتی می خواهید اثربخشی بازاریابی خود را بهبود ببخشید، تقسیم بندی انواع بازار باید همیشه یکی از اولین گزینه های شما باشد. با 4 نوع متداول از تقسیم بازار و مدل های دیگر آشنا شوید.
تقسیم بازار به طور فزاینده بخشی مهم از یک استراتژی بازاریابی است و می تواند همه تفاوت را برای شرکت ها در بازار رقابتی، مانند تجارت الکترونیکی ایجاد کند.
هنگامی که در برابر طیف وسیعی از رقبای آنلاین قرار دارید، ارتباطات موثر بهترین راه برای تمایز کسب و کار شما است. تقسیم بازار فرصتی را برای تعیین دقیق اینکه چه پیام هایی مشتریان شما را به سمت خرید سوق می دهد، فراهم می کند.
4 نوع اساسی تقسیم بازار:
- تقسیم بندی جمعیتی
- تقسیم بندی روانشناختی
- تقسیم بندی جغرافیایی
- تقسیم بندی رفتاری
در ادامه با جزئیات بیشتر به 4 نوع خواهیم پرداخت.
4 نوع تقسیم بازار با مثال
هدف از تقسیم بازار شناسایی گروه های مختلف در بین مخاطبان هدف شما است تا بتوانید پیام های هدفمند و با ارزش تری را برای آن ها ارائه دهید.
چهار مدل اصلی تقسیم بندی مشتری وجود دارد که باید محور هر برنامه بازاریابی باشد.
به عنوان مثال، چهار نوع تقسیم بندی عبارتند از: جمعیت شناختی، روانشناختی و رفتاری. اینها نمونه های متداول چگونگی تقسیم بندی مشاغل بر اساس جنسیت، سن، سبک زندگی و غیره است.
بیایید بررسی کنیم که معنی هر یک از آن ها برای تجارت و استراتژی تقسیم بازار چیست.
1.تقسیم بندی جمعیتی: چه کسی
تقسیم بندی جمعیتی ممکن است اولین چیزی باشد که مردم با شنیدن “تقسیم بازار” به آن فکر می کنند. این شاید ساده ترین راه برای تعریف گروه های مشتری باشد، اما همچنان قدرتمند است. تقسیم بندی جمعیتی ویژگی های غیر شخصیتی قابل شناسایی را بررسی می کند مانند:
- سن
- جنسیت
- قومیت
- درآمد
- سطح تحصیلات
- دین
- حرفه / نقش در یک شرکت
مثلا تقسیم بندی جمعیتی ممکن است مشتریان بالقوه را بر اساس درآمد آن ها هدف قرار دهد، بنابراین بودجه بازاریابی شما برای هدایت پیام به افرادی که احتمالاً توانایی خرید محصول شما را ندارند هدر نمی رود.
تولید کننده کالاهای لوکس Montblanc با Yieldify همکاری کرد تا مجموعه ای از پیشنهادات را در وب سایت خود ارائه دهد. یکی از افراد تلاش کرد تا با استفاده از روز پدر، هدیه ای رایگان به افرادی که بیش از 200 پوند هزینه می کنند، اختصاص دهد – مبلغی که انتظارات هزینه مخاطبان هدف Montblanc را تأیید می کند و افزایش 118 درصدی تبدیل برای افراد هدف را نشان می دهد.
پیشنهاد دیگر مخصوصاً خریداران هدایای شرکتی بود – بخشی از بازار که بویژه Montblanc از آن استقبال می کند – و منجر به افزایش 30٪ + برای این بخش شد.
تقسیم بازار فقط مربوط به این نمونه های تحلیل بازار هدف نیست که کسب و کار شما به طور موثرتری به مشتری برسد – همچنین درمورد آن دسته از مشتریانی است که پیام های مرتبط با آن ها را بیشتر می بینند!
تقسیم بندی روانشناختی: چرا
تقسیم بندی روانشناختی بر شخصیت و علایق مشتریان شما متمرکز است. در اینجا ممکن است به مشتریان نگاه کنیم و آن ها را بر این اساس تعریف کنیم:
- ویژگی های شخصیتی
- سرگرمی ها
- اهداف زندگی
- ارزش ها
- باورها
- سبک های زندگی
در مقایسه با تقسیم بندی جمعیتی، شناسایی این مشکل دشوارتر است. تحقیقات خوب حیاتی است و اگر به خوبی انجام شود، تقسیم بندی روانشناختی می تواند بازاریابی فوق العاده موثری را ایجاد کند که مصرف کنندگان احساس کنند در سطح شخصی تر با آن ها صحبت می کند.
به عنوان مثال، در تجربه کار ما با مشاغل تفریحی لوکس، هتل ها و استراحتگاه ها آگاه بودند که بخش بزرگی از مخاطبان شرکت همیشه مشتاق به دست آوردن بهترین قیمت ممکن هستند. با هدف قرار دادن یک کمپین به طور خاص نسبت به خریداران مقایسه، Omni Hotels & Resorts به 39٪ افزایش نرخ تبدیل دست یافت.
تقسیم بندی جغرافیایی: مکان
برای مقایسه، تقسیم بندی جغرافیایی اغلب یکی از آسانترین موارد برای شناسایی، گروه بندی مشتریان با توجه به موقعیت فیزیکی آن ها است. این را می توان به هر تعداد روش تعریف کرد:
به عنوان مثال، می توان مشتریان را در شعاع مشخصی از یک مکان خاص گروه بندی کرد – یک گزینه عالی برای بازاریابان رویدادهای زنده، که به دنبال جلب مخاطبان محلی هستند. آگاهی از موقعیت مشتری خود، انواع ملاحظات را هنگام تبلیغ برای مصرف کنندگان امکان پذیر می کند.
در کشورهای بزرگ مانند ایالات متحده می توان گزینه هایی را ارائه داد که با الگوی محلی آب و هوا مطابقت داشته باشد. شناسایی جغرافیایی بخش مهمی از تقسیم بندی فصلی است، که به مشاغل اجازه می دهد محصولات متناسب با فصل را به مشتریان عرضه کنند.
برخی از نمونه های اخیر تقسیم بندی جغرافیایی مناسب از پاسخ کسب و کارهای تجارت الکترونیکی به بیماری همه گیر ویروس کرونا ناشی شده است. در طی مراحل قرنطینه، بسیاری از مشاغل تمرکز خود را به جوامع محلی معطوف کردند تا مشخص کنند که چگونه خدمات آنلاین آن ها هنوز به صورت آنلاین قابل دسترس است.
برعکس، هنگامی که فضای باز عمومی باز می شود برندهای کاملاً تجارت الکترونیکی مجبور به تغییر برنامه های بازاریابی خود برای حفظ سطح شغلی بودند که در دوره قرنطینه دیده بودند.
تقسیم رفتاری: چگونه
تقسیم رفتاری احتمالاً مفیدترین مورد برای مشاغل تجارت الکترونیکی است. همانند تقسیم بندی روانشناختی، برای تأثیرگذاری واقعی به کمی داده نیاز دارد – اما بیشتر این موارد را می توان از طریق خود وب سایت جمع آوری کرد. در اینجا ما مشتریان را با توجه به:
- عادت های خرج کردن
- عادت های خرید
- عادت های مرور
- تعاملات با نام تجاری
- رتبه بندی محصولات قبلی
همه اینها مجموعه داده هایی هستند که می توانند از طریق استفاده مشتری از وب سایت شما جمع آوری شوند.
انواع دیگر تقسیم بازار با مثال
اگرچه متداول ترین تقسیم بازار، جمعیتی، روانشناختی، جغرافیایی و رفتاری است، اما انواع دیگری نیز وجود دارد که قابل تأمل است و می تواند فرصت های عالی را در زمینه مناسب ارائه دهد.
تقسیم بندی فناوری
تقسیم بندی فناوری با توجه به نقشی که فناوری در زندگی آن ها دارد، مشتریان را شناسایی و گروه بندی می کند. این ممکن است به معنای شناسایی گروه های پذیرنده اولیه در هنگام بازاریابی فن آوری های جدید باشد. همچنین ممکن است به سادگی تشخیص دسترسی دستگاه های کاربران از سایت به سایت و ارائه معاملات متفاوت باشد.
با شخصی سازی، هدف قرار دادن تبلیغات در گروه های خاص مانند این آسان است. مشتریانی که از طریق مرورگر اینترنت سافاری به یک فروشگاه اینترنتی تلفن دسترسی پیدا می کنند ممکن است علاقه بیشتری به محصولات اپل داشته باشند – و در نتیجه می تواند این موارد را نشان دهد.
تقسیم مرحله ای نسل و زندگی
تقسیم مرحله ای نسل و زندگی هر دو جنبه های رویکرد جمعیت شناختی را گسترش می دهند. شناسایی مشتریان بر اساس نسل بستگی به سن را برای رویکردهای گسترده اما متمایز فراهم می کند.
تقسیم بندی مرحله زندگی، در حالی که تجربه زندگی را از سن خود جدا می کنید، به همین ترتیب کار می کند. در عوض، این گروه مشتریان را بر اساس عواملی از جمله وضعیت تأهل، مالکیت خانه و همچنین داشتن فرزند یا نداشتن آن ها گروه بندی می کند (و البته با در نظر گرفتن سن فرزندان آها، مشخص تر می شود).
به عنوان مثال، بانک آمریکا با موفقیت از تقسیم بندی مرحله زندگی در استراتژی بازاریابی دیجیتال خود استفاده کرده است. جزئیات Medialogic برنامه “Family Life Banking” BoFA که از مشتریان دعوت می کند با کلیک کردن روی یک برگه قابل استفاده در ایمیل، آن ها را تقسیم بندی کنند. از آنجا، مشتری روی میکروسایت سفارشی طراحی شده برای بخش خود قرار می گیرد.
تقسیم بندی معاملات
تقسیم بندی معاملات بر اساس تعاملات قبلی مشتری شما با نام تجاری شما انجام شده است. گرچه می تواند از عناصر رفتاری استفاده کند، اما دامنه آن بسیار گسترده تر است – با در نظر گرفتن منبع اولیه ثبت نام آن ها در کسب و کار شما، مدت زمانی که از آخرین سفارش آن ها گذشته است و تعداد سفارشاتی که در کل انجام داده اند.
برای مثال می توان در صورت خرید تا سقف مشخصی از سایت، هزینه ارسال را برای مشتریان رایگان کرد.
این پیشنهاد حمل و نقل، بسیاری از افراد ترغیب کرده و بیش از 22000 پوند درآمد اضافی برای این برند کسب کرده است.
جمع آوری اطلاعات از این قبیل یک استراتژی موثر به ویژه در صنایع مختلف است، از جمله رقبای برتر خرده فروشان جهانی مانند آمازون، ارائه تجارت الکترونیکی با بهترین درک از مشتریان خود و تشویق بازدیدهای برگشتی.
تقسیم بندی فیرموگرافی
در حالیکه استراتژی های تقسیم بندی بازاریابی فوق عمدتاً بر سازمانهای B2C متمرکز هستند، تقسیم بندی فیرموگرافی می تواند برای افراد در جهان B2B بسیار مفید باشد.
تقسیم بندی فیرموگرافی فرآیند تجزیه و تحلیل و طبقه بندی مشتریان B2B بر اساس مشخصات و ویژگی های شرکت یا سازمان مشترک است.
این استراتژی تقسیم بندی به شرکت های B2B اجازه می دهد مخاطبان و کمپین های بازاریابی خود را بهتر درک و هدف قرار دهند. این فرآیند بسیار شبیه روشی است که بازاریابان B2C از تقسیم بندی جمعیتی استفاده می کنند.
این نوع تقسیم بازار عمدتا از 7 عامل برای شناسایی بخش های مشتری استفاده می کند.
- صنعت
- محل
- اندازه شرکت
- وضعیت
- تعداد کارکنان
- کارایی
- عنوان اجرایی
- مرحله چرخه های فروش
این فرآیند تقسیم بازار می تواند با شناسایی مشتریان هدف و تطبیق تلاش های بازاریابی با این بخش های خاص مشتری، به شکل گیری یک استراتژی بازاریابی B2B موثر کمک کند.
10 مزیت تقسیم بازار
مزایای تقسیم بازار بسیار است، 10 مورد برتر در زیر آمده است.
بازاریابی موثرتر
این بزرگترین و بارزترین مزیت تقسیم بازار است که به خوبی اجرا شده. با شناخت بهتر نیازهای مشتریان خود، می توانید تاکتیک های موثرتری را برای دستیابی به آن ها و بهبود تعاملات و تجربه آن ها با تجارت خود شناسایی کنید. تلاش بازاریابی خود را حتی بیشتر کارآمد کنید.
هزینه های کارآمدتر
به هر حال، بازاریابی هدفمند شما امکان بازگشت بهتری از سرمایه را فراهم می کند و شما هزینه کمتری را برای بازاریابی تلف می کنید که به مخاطب اشتباه برسد.
کیفیت بالاتر
همچنین متوجه خواهید شد که هرچه بازاریابی بیشتر هدفمند باشد، هدایت شما بهتر می شود. شما در حال رسیدن به افراد مناسب هستید و آن ها شروع به توجه به شما می کنند!
شناسایی بازارهای منطقه ای
به همین ترتیب، تحقیقات شما در زمینه تقسیم بندی ممکن است به شما کمک کند مناطقی از بازار را که قبلاً در نظر نگرفته اید، تشخیص دهید. این حتی ممکن است به تولید محصولات جدیدی منجر شود که بطور خاص به سمت این بازارها باشد.
بهبود حفظ مشتری
با شناسایی مشتریان خود بر اساس نیازهای شان، می توانید بازاریابی را ارائه دهید که دلایل غیر قابل مقاومت برای بازدید مجدد را ارائه می دهد. ثابت شده است که این امر باعث افزایش حفظ مشتری، وفاداری مشتری و ارزش مادام العمر می شود.
تمایز برند شما
هدف از تقسیم بازار نه تنها کمک به شما برای جلب مخاطب است بلکه به شما این امکان را می دهد که مشتریان از طریق بازاریابی که با آن ها صحبت می کند ارزش واقعی برند شما را ببینند – و با این کار خود را بالاتر از رقبا قرار می دهید.
تمرکز بیشتر
در نهایت، تقسیم بندی متفکرانه مشتری به شما این امکان را می دهد تا کسب و کار شما تمام عناصر فعالیت خود را متمرکز کند تا به مواردی که خدمت می کند بهتر برسد. بازاریابی تان به نیازهای مشتری متمرکز می شود، تحقیق و توسعه ممکن است بر تأمین این نیازها باشد، هزینه های تان برای دستیابی به این اهداف متمرکز می شود و به بازاریابی و برنامه ریزی اشتباه نمی رود.
همه چیز مناسب تر می شود تا به مشتریان شما آنچه را که نیاز دارند، ارائه دهد و در نتیجه، کسب و کار شما دقیقاً به نوعی از تجارت تبدیل می شود که می خواهند از آن خرید کنند. این می تواند در بازگشت سرمایه از کل فعالیت های بازاریابی شما بسیار کمک کند.
در نتیجه
بنابراین، همانطور که مشاهده می کنید انواع مختلفی از تقسیم بندی بازاریابی وجود دارد که می توانید برای یافتن و تعریف بازار هدف خود و ارتقا موثر محصول یا خدمات خود انتخاب کنید.
هر تصمیمی که برای مشتریان می گیرند این است که آیا نتیجه همان چیزی است که آن ها می خواهند یا اینکه آن چیزی است که آن ها به آن نیاز دارند. تقسیم بازار به شما امکان می دهد بدون نیاز به پیام رسانی هدر رفته، این نیازها را تشخیص داده و مستقیماً از طریق آن ها بازاریابی کنید.
خواه به رانندگان جدید در مورد بهترین بیمه اتومبیل به آنها بگویید، یا به اشتراک گذاشتن پیشنهادات در باربیکیو و صندلی های آفتابی برای کسانی که در وسط موج گرما زندگی می کنند، تقسیم بازار هزاران راه برای شما فراهم می کند تا اطمینان حاصل کنید که مشتریان دقیقاً همان چیزی را می خواهند که می خواهند و دقیقاً همان چیزی که آن ها نیاز دارند.
آنالیز بازارهای صادراتی
پس از بررسی عوامل کلان در کشورهای اولیه که موردنظر شرکت قرار داشتند، باید چند کشور بهعنوان اولویتهای بالاتر برای ورود انتخاب شوند. بهعبارتدیگر خروجی گام نخست، باید چند کشور مستعد برای ورود به بازار آن باشد. برای بررسی شرایط بازار کشورها در صادرات باید عوامل زیر را در نظر گرفت:
شرایط اقتصادی:
اقتصاد بهصورت خطی حرکت نمیکند بلکه حرکتی سینوسی دارد. بهعبارتدیگر شرایط اقتصادی کشورها با پستیوبلندی روبرو میشود. طبیعی است شرایط اقتصادی بر عملکرد کسبوکارها تأثیر میگذارد. لذا لازم است کسبوکارها قبل از ورود به بازار جدید، بدانند که اقتصاد در چه شرایطی به سر میبرد. بهطورکلی یک دوره کامل اقتصادی شامل 4 مرحله است: شکل 5-4 دوره اقتصادی
1- رکود اقتصادی :
در دوران رکود نشانههای بد شدن شرایط اقتصادی بهمرور روشن میشود و درصورتیکه دولت نتواند آنها را مهار کند، رکود بیشتر شده و درنهایت به بحران تبدیل میشود. دوران زمان مناسبی برای سرمایهگذاری و ورود به بازارهای جدید نیست، چراکه رکود موجب کاهش تقاضای کل میشود و درزمانی که شرکت قصد بهرهبرداری از سرمایهگذاری را دارد، مشتری کافی برای محصولات جدید وجود ندارد. لذا شرکتها باید توجه داشته باشند که نباید در زمان رکود وارد بازارهای جدید بشوند.
2- بحران اقتصادی:
در صورت طولانی شدن رکود و عدم توانایی دولت در مهار آن، اقتصاد وارد بحران میشود. در این دوران بسیاری از کسبوکارها ورشکست شده و کارگران و کارفرمایان زیادی درآمد خود را از دست میدهند. به همین دلیل مصرف و تقاضای کل بهشدت کاهش مییابد. طبیعی است در این دوران سرمایهگذاری و برنامهریزی برای ورود به بازار جدید منطقی نیست. البته باید توجه داشت نرخ بهره و هزینه نیروی کار در این دوران بسیار پایین است به این معنی که هزینه تولید در آن کشور پایین است از طرفی تقاضا بسیار محدود بوده و ورود شرکتهای خارجی منطقی نیست. حتی ممکن است دولتها نسبت به واردات در این دوران دید منفی داشته باشند و تلاش کنند از تولیدات داخلی خود حمایت نمایند.
3- بهبود اقتصادی :
بحران اقتصادی بالاخره پایان خواهد یافت. زمانی که وضعیت اقتصادی رو به بهبود گذاشت، بهمرور تقاضا افزایش یافته و شرکتها میتوانند محصولات خود را راحتتر به فروش برسانند. این دوران بهترین زمانبرای شروع یک سرمایهگذاری جدید است. طبیعی است از زمان تصمیمگیری برای سرمایهگذاری جدید تا زمان بهرهبرداری، فاصله زمانی بسته به نوع سرمایهگذاری، وجود خواهد داشت. درصورتیکه کسبوکار بهموقع عمل کند میتواند در زمان رونق، از سرمایهگذاریهای خود بهرهبرداری نماید. کسبوکارها بهتر است در این زمان وارد بازار جدید شوند تا در زمان رونق بیشترین استفاده را برده و وضعیت خود را در بازار تثبیت نمایند.
4- رونق اقتصادی : بهترین دوران اقتصادی، دوران رونق است. در این دوره تقاضا در بالاترین سطح بوده و فروش کسبوکارها حداکثر است. در دوره رونق معمولاً کسبوکارهای مختلف بودجه بازاریابی خود را افزایش میدهند و کسبوکارهای جدید متولد میشوند. افزایش تقاضا فرصت خوبی برای ورود فعالان خارجی نیز هست. بهعبارتدیگر دوره رونق برای ورود به بازار، زمان مناسبی است چراکه به دلیل بالا بودن تقاضا احتمال موفقیت محصول یا خدمت افزایش مییابد. بااینوجود دوره رونق باوجود بالاتر بودن تقاضا نسبت به دوره بهبود، رقابت نیز شدیدتر است.
حجم یا میزان تقاضا:
یکی از حیاتیترین موضوعات در هنگام انتخاب یک بازار، بررسی میزان تقاضا است. اساساً تقاضا یکی از مفاهیم اساسی در بازاریابی است. منظور از تقاضا در ادبیات بازاریابی، درخواست همراه باقدرت خرید است.
تقاضا= خواسته + قدرت خرید
تخمین میزان تقاضا، پایه تمامی برنامههای بازاریابی اجراشده در بازار خواهد بود. معمولاً سازمانهای دولتی مانند بانک مرکزی کشورها و نهادهای مرتبط با امر بازرگانی مانند وزارتخانهها، اقدام به ارائه گزارشاتی در این خصوص مینمایند. در این گزارشات میزان تولید داخلی و واردات از یک محصول مشخص ارائه میشود و یا میزان تقاضا در صنایع گوناگون به تفکیک ارائه شود. مشخص است که تقاضای بالا میتواند یک عامل مهم در جذابیت بازار باشد.
موضوع دیگر در بررسی میزان تقاضا، روند تقاضای چند سال اخیر در کشور مربوطه است. صعودی، نزولی و یا ثابت بودن این روند میتواند یک عامل مهم برای انتخاب بازار هدف باشد. اصولاً بازاری که تقاضا برای آن رو به نزول است، گزینه مناسبی برای ورود نیست. در بازارهای نزولی، رقابت شدید میشود، کسبوکارهای ضعیف حذف میشوند و شرکتهای بزرگ و اصلی بهمرور تضعیف میشوند. در مقابل بازارهایی که تقاضا در آنها رو به رشد است، بازارهای جذابی بهحساب میآیند. فضا برای تصاحب سهم بازار در این بازارها معمولاً بهتر است. به هر شکل توجه به روند تقاضا میتواند دید خوبی به شرکتهای متقاضی ورود به بازار نماید.
پیشبینی وضعیت اقتصادی کوتاهمدت و بلندمدت کشور:
هرچند توجه به روند تقاضای گذشته میتواند تا حدودی به پیشبینی شرایط آتی کمک نماید، لکن برای آگاهی از وضعیت آینده اقتصاد و بازارهای مختلف یک کشور میتوان به گزارشات اقتصادی منابع معتبر بینالمللی و داخلی نیز توجه کرد. این منابع با بررسی و تحلیل شرایط داخلی و بینالمللی کشورها، اقدام به پیشبینی شاخصهای اصلی کشورها مینمایند. معمولاً این گزارشات بر اساس دادههای ارائهشده نهادهای رسمی داخل کشورها است. بااینوجود کسبوکارها میتوانند اطلاعات و تحلیلهای روشنگری را از طریق این نهادهای بینالمللی بدست آورند. معمولاً این گزارشات بهراحتی از طریق سایتهای این نهادها در اختیار عموم قرار میگیرد.
گرایش مردم به کالاهای خارجی:
موضوع دیگری که باید موردتوجه قرار گیرد، گرایش مردم به استفاده از محصول خارجی است. همچنین نمونه های تحلیل بازار هدف دیدگاه مردم نسبت به کشورهای خارجی نیز باید موردتوجه قرار گیرد. برای مثال ممکن است مردم یک کشور بنا به دلایل مختلف نسبت به محصولات یک کشور دیدگاه منفی داشته باشند.
برای دریافت یک ایده اولیه از گرایش مردم یک کشور به کالای خارجی میتوان از گزارشهای گمرکات کشورها در خصوص میزان واردات محصول موردنظر استفاده نمود. در این گزارشات معمولاً میزان واردات هر محصول به تفکیک کشورهای مبدأ ارائهشده است. درصورتیکه میزان واردات نسبت به میزان تقاضا، حجم قابلتوجهی را داشته باشد، میتوان نتیجه گرفت مصرفکنندگان با استفاده از محصولات خارجی مشکلی ندارند.
بررسی سودآوری شرکتهای مشابه:
عامل دیگری که میتواند به شرکتها برای تصمیم به ورود به یک بازار بینالملل جدید کمک کند، بررسی میزان سودآوری سایر شرکتهای مشابه در آن بازار است. البته دستیابی به ارقام دقیق ممکن است برای شرکتهایی که در خارج از بورس و نهادهای تأمین مالی به فعالیت میپردازند سخت باشد. در این شرایط میتوان به روند رشد این شرکتها توجه کرد. برای مثال برآورد تعداد کارکنان، فروش، سطح پوشش، و . میتواند نشانهای از میزان سودآوری یک شرکت باشد. بااینحال بهتر است شرکت در این زمینه دقت بیشتری به خرج داده و اطلاعات دقیقی بدست آورد. چراکه میزان سود، فروش، و ساختار مالی شرکتهای مشابه میتواند تأثیر زیادی در تصمیمگیری برای ورود به یک بازار جدید بینالمللی داشته باشد.
دیدگاه شما