ما طلا داریم زیرا نمی توانیم به دولت ها اعتماد کنیم. – رئیس جمهور هربرت هوور
وبلاگ تخصصی کسب و کار
فیات پول چیست؟ پول فیات یک ارز دولتی است که از کالای بدنی مانند طلا یا نقره پشتیبانی نمی شود بلکه توسط دولت صادر کننده آن پشتیبانی می شود. ارزش پول فیات از رابطه بین عرضه و تقاضا و ثبات دولت صا
کسب و کار
ملزومات کسب و کار
مشاغل کوچک
قوانین و مقررات
ایده کسب و کارایده
مقاله
اقتصاد
اقتصاد رفتاری
اقتصاد
اقتصاد خرد
سیاست های پولی
اقتصاد کلان
سرمایه گزاری
سرمایه گزاری خودکاز
رمزنگاری
مدیریت نمونه کارها
امور مالی و حسابداری
آنالیز مالی
صورت های مالی
برنامه ریزی بازنشستگی
تجارت
استراتژی های بازرگانی
نحوه شروع یک تجارت
روانشناسی تجارت
معاملات فارکس و ارز
رمزنگاری (Cryptography)
بیت کوین (Bitcoin)
امور مالی شخصی
بانکداری
تحلیل
تحلیل بنیادی
سیاست مالی
هزینه های دولت و بدهی
صندوق سرمایه گذاری مشترک
ملزومات صندوق متقابل
مشاور مالی
ساخت نمونه کارها
مالیات
کسر مالیات / اعتبار
اوراق قرضه
اوراق خزانه
فارکس (Forex)
استراتژی تجارت و آموزش فارکس
پول بدون پشتوانه
فیات پول چیست؟
کلمه "فیات" از زبان لاتین آمده است و اغلب به عنوان فرمان "باید" یا "بگذارید انجام شود" ترجمه می شود.
غذاهای اساسی
- پول فیات یک ارز دولتی است که از کالایی مانند طلا حمایت نمی شود.
- پول فیات به بانکهای مرکزی دولت کنترل بیشتری بر اقتصاد می دهد زیرا کنترل میزان چاپ ارز را کنترل می کنند.
- یکی از خطرهای مالی فیات این است که دولت ها بیش از حد آن را چاپ می کنند و منجر به افزایش تورم می شوند.
پول بدون پشتوانه
چگونه پول فیات کار می کند
پول فیات فقط ارزش دارد زیرا دولت آن ارزش را حفظ می کند ، یا به این دلیل که دو طرف در یک معامله درمورد ارزش آن توافق دارند.
از نظر تاریخی ، دولت سکه های خود را از کالای فیزیکی با ارزش ، مانند طلا یا نقره ، یا پول کاغذ چاپ می کند که می تواند برای مقدار مشخصی از کالای بدنی بازخرید شود. پول فیات غیرقابل برگشت است و قابل بازپرداخت نیست.
بیشتر ارزهای مدرن مقاله ، از جمله دلار آمریکا ، پول فیات هستند.
از آنجا که پول فیات با ذخایر جسمی مانند ذخایر ملی طلا یا نقره پیوند ندارد ، در صورت عدم ابراز آلودگی خطر از دست دادن ارزش خود از استاندارد طلایی تا ارز فیات را به دلیل تورم یا حتی بی ارزش بودن می کند. اگر مردم ایمان به پول یک ملت را از دست دهند ، پول دیگر ارزش نخواهد داشت. به عنوان مثال ، این با پول مورد حمایت طلا متفاوت است. به دلیل تقاضای طلا در جواهرات و تزئینات و همچنین تولید دستگاه های الکترونیکی ، رایانه و وسایل نقلیه هوافضا دارای ارزش ذاتی است.
دلار آمریکا هم به عنوان پول فیات و هم مناقصه قانونی در نظر گرفته شده است که برای بدهی های خصوصی و عمومی پذیرفته شده است. مناقصه حقوقی اساساً هر ارزی است که دولت اعلام کند قانونی است. بسیاری از دولت ها ارز فیات صادر می کنند ، سپس با تعیین آن به عنوان استاندارد بازپرداخت بدهی ، آن را مناقصه قانونی می دهند.
در اوایل تاریخ ایالات متحده ، پول این کشور توسط طلا (و در برخی موارد نقره ) حمایت می شد. دولت فدرال با تصویب قانون بانکداری اضطراری سال 1933 اجازه داد که شهروندان بتوانند ارز را برای طلای دولت مبادله کنند. استاندارد طلایی که از پول آمریکا با طلا فدرال حمایت می کرد ، در سال 1971 کاملاً به پایان رسید ، هنگامی که ایالات متحده نیز صدور طلای خارجی را متوقف کرد. دولتها در ازای ارز ایالات متحده. از آن زمان شناخته می شود که دلارهای آمریکایی تحت حمایت "ایمان کامل و اعتبار" دولت ایالات متحده ، "مناقصه قانونی برای کلیه بدهی ها ، دولتی و خصوصی" اما قابل بازپرداخت با پول قانونی در خزانه داری ایالات متحده یا در هر صورت نیست. بانک مرکزی فدرال رزرو ، "به عنوان چاپ روی اسکناس های دلار آمریکا قبلاً ادعا می شد. به این معنا ، دلارهای آمریکا اکنون به جای "پول قانونی" که می توانند برای طلا ، نقره یا هر کالای دیگری رد و از استاندارد طلایی تا ارز فیات بدل شوند "مناقصه قانونی" هستند.
جوانب مثبت و منفی پول فیات
پول فیات اگر بتواند نقش هایی را که اقتصاد یک کشور در واحد پولی خود به آن احتیاج دارد ، بعهده بگیرد: ذخیره ارزش ، ارائه یک حساب عددی و تسهیل ارز. همچنین از مرز عالی برخوردار است.
ارزهای فیات در قرن بیستم تا حدودی برجسته شدند زیرا دولت ها و بانک های مرکزی به دنبال عایق کردن اقتصاد خود از بدترین تأثیر رونق و شلوغی های چرخه تجارت بودند. از آنجا که پول فیات منابع کمیاب یا ثابت مانند طلا نیست ، بانک های مرکزی کنترل بیشتری بر عرضه آن دارند و این به آنها قدرت مدیریت متغیرهای اقتصادی از جمله عرضه اعتبار ، نقدینگی ، نرخ بهره و سرعت پول را می دهد. به عنوان مثال ، فدرال رزرو ایالات متحده وظیفه دوگانه را برای پایین نگه داشتن بیکاری و تورم دارد.
با این حال ، بحران وام رهنی سال 2007 و به دنبال آن سقوط مالی ، این اعتقاد را ایجاد کرد که بانک های مرکزی می توانند با تنظیم عرضه پول از استاندارد طلایی تا ارز فیات مانع از رکود یا رکود جدی شوند. به عنوان مثال ، ارز گره خورده به طلا به دلیل عرضه محدود طلا ، با ثبات تر از پول فیات است. به دلیل عرضه نامحدود آن ، فرصت های بیشتری برای ایجاد حباب با پول فیات وجود دارد.
ملت آفریقایی زیمبابوه نمونه ای از بدترین حالت در اوایل دهه 2000 را ارائه داد. در پاسخ به مشکلات جدی اقتصادی ، بانک مرکزی کشور شروع به چاپ پول با سرسختی کرد. این منجر به افزایش آلودگی هوا شد که بین 230 تا 500 میلیارد درصد در سال 2008 رقم زد. قیمت ها به سرعت افزایش یافت و مصرف کنندگان مجبور شدند فقط برای خرید کالاهای اساسی ، کیف های پول را حمل کنند. در اوج بحران ، 1 تریلیون دلار زیمباوه به ارزش حدود 40 سنت ارز آمریکا بود.
ارز فیات (Fiat Currency) چیست و چه تفاوتی با ارزهای دیجیتال دارد؟
ارز فیات همین اسکناسهای کاغذی و سکههای فلزی است که روزانه در خرید و فروشها از آنها استفاده میکنیم، به عنوان پول رایج هر کشوری آنها را میشناسیم و با آنها سر و کار داریم. تا چند سال پیش پول فقط به همان شکل سکه و اسکناس وجود داشت و ماهیت آن فیزیکی بود. اما چند وقتی است که پولها با پیدایش ارز دیجیتال شکل ارتباطات مالی تغییر کرده است. حتماً این روزها در اخبار روز و شبکههای اجتماعی نام پولهای دیجیتالی مانند بیت کوین را دیده و شنیدهاید و در رابطه با تفاوت این پولهای جدید با اسکناسها و سکههای سنتی سوالهایی در ذهنتان شکل گرفته است.
در این مقاله، ما قصد داریم علاوهبر بررسی تاریخچهی پیدایش پولهای کاغذی، نگاهی نیز به تفاوتهای آن با ارزهای دیجیتال بیاندازیم. با ما همراه باشید.
ارز فیات چیست؟
ارز فیات یا همان پول بدون پشتوانه (Fiat Currency)، واحد پولی کشورهاست. این ارز برخلاف باورهای رایج مردم که تصور میکنند پشتوانهی آن طلا و نقره موجود در خزانهداری هر کشور است؛ پشتوانهای ندارد. فیات (Fiat) یک واژه با ریشهی لاتین و به معنای «باید بشود» یا «بگذار بشود» است. اعتبار این پول بسته به ثبات اقتصادی کشور آن و میزان عرضه و تقاضای مردمی است که از آن استفاده میکنند. میتوان گفت این ارزها اعتبار خود را از دولت چاپ کنندهی آن میگیرند.
ارز فیات هیچ ارزش فیزیکی ندارد و یک تکه کاغذ یا سکه است. این ارزها که همان اسکناسها و سکههای رایج امروزی هستند؛ در سراسر جهان برای مبادلات اقتصادی و تجاری، خرید و فروش کالا و سرمایهگذاری استفاده میشوند. این ارز جایگزینی برای استاندارد طلا و پول کالایی (کالایی اقتصادی که بهجای پول استفاده میشود) بوده است.
مهمترین مشکلی که ارزهای فیات دارند، امکان چاپ بدون محدودیت آنهاست که منجر به تولید بیرویه و افزایش تورم میشود.
تاریخچه ارز فیات
در قرن یازدهم و در زمان سیچوآن (Sichuan) در کشور چین، برای اولین بار تصمیم به چاپ پولهای کاغذی گرفته شد. آنها از این پولها را برای خرید ابریشم، طلا و نقره استفاده میکردند.
سپس در دوره کوبلای خان یکی از نوادگان چنگیز مغول در قرن ۱۳، سیستم ارز فیات در سرزمینهای تحت سلطهی این پادشاه شروع بهکار کرد. برخی از مورخان هزینههای بالای راهاندازی این سیستم و ایجاد تورم پس از آن را، دلیل سقوط سلطنت کوبلای خان از استاندارد طلایی تا ارز فیات میدانند.
در قرن هفدهم برخی از کشورهای اروپایی مانند اسپانیا، هلند و سوئد، تصمیم به استفاده از ارز فیات گرفتند. اما این سیستم در کشور سوئد موفقیتی نداشت و سیستم مالی این کشور به استاندار نقره روی آورد.
در قرنهای ۱۸ و ۱۹ بهتدریج فرانسه و تمام مستعمرات آن و کشورهای آمریکای شمالی، شروع به استفاده از این سیستم پولی کردند. اما مدتی بعد و در قرن بیستم، ایالات متحده مجدداً به سراغ پول کالایی رفت. این روند تا سال ۱۹۳۳ ادامه داشت. در این سال دولت مبادلهی پولهای کاغذی با طلا و کالاهای دیگر را متوقف ساخت. در نهایت در سال ۱۹۷۱ میلادی، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا پولهای فیات را بهطور رسمی جایگزین استاندارد طلا کرد. پس از این تصمیم استفاده از سیستم استاندارد طلا، در تمام کشورهای دنیا متوقف شد و ارز فیات جایگزین این سیستم سنتی شد.
چرا پول فیات جایگزین استاندارد طلا شد؟
دولتها در گذشته از طلا بهعنوان پشتوانه برای پولهای کاغذی استفاده میکردند. در این سیستم با توجه به میزان اندوختهی طلا در خزانهی ملی هر کشور، امکان ورود ارز جدید و تغییر ارزش آن وجود داشت. بهعبارت دیگر، دولتها فقط متناسب با میزان دخیرهی طلا، میتوانستند ارز جدید تولید و وارد چرخهی اقتصادی کشور کنند و نمیتوانستند با فاکتورهای اقتصادی دیگر بر روی ارزش پول تاثیر بگذارند.
اما پس از ورود ارز فیات به چرخهی اقتصاد کشورها، مسئولین اقتصادی کنترل بیشتری بر روی میزان تولید ارز جدید و نحوهی ارزشگذاری بر روی پول ملی کشور داشتند. این رویه در زمان بحرانها و شرایط مختلف اقتصادی، این امکان را به دولتمردان و بانکهای مرکزی هر کشور میداد تا با کاهش یا افزایش ارزش پول شرایط را راحتتر کنترل کنند.
آن دسته از کارشناسان که موافق استاندارد طلا بودند؛ عقیده داشتند اگر اسکناس پشتوانهی فیزیکی داشته باشد، ثبات بیشتری نیز خواهد داشت.
اما مخالفان استاندارد طلا معتقد بودند که خود فلز طلا نیز هیچگاه ثبات قیمت ندارد و این عدم ثبات بر روی ارزش پول تاثیر منفی خواهد داشت.
مزایای استفاده از ارز فیات
در ادامه به بررسی مزیتهای پول فیات میپردازیم:
کمیاب نمیشود: پولهای کالایی یا ذخایر طلا که در سیستمهای استاندارد طلا مورد استفاده قرار میگیرند، به دلیل اینکه کالا و شئ هستند؛ ممکن است در برهههای زمانی خاص نایاب یا کمیاب شوند. اما پولهای فیات را میتوان به راحتی و بدون محدودیت تولید کرد.
کم هزینه است: چاپ پولهای کاغذی بدون پشتوانه بسیار کم هزینهتر از ذخیرهی طلا است. همچنین تولید این پول از پولهای کالایی نیز هزینهی کمتری دارد.
انعطافپذیر است: همانطور که قبلتر هم توضیح دادیم؛ دولتها و بانکهای مرکزی در مواقع خاص و در زمان بحرانهای اقتصادی میتوانند بر روی ارزش پول فیات تاثیر بگذارند.
در مبادلات بینالمللی کاربردی است: بهدلیل آنکه بیشتر کشورهای دنیا این پولها را به رسمیت میشناسند و فعالیتهای اقتصادی خود را با ارز فیات انجام میدهند؛ مبادلات بینالمللی با آنها آسانتر است.
ذخیره کردن آن آسانتر است: پولهای کالایی یا ذخایر طلا و نقره در سیستمهای استاندارد طلا، نیاز به مکانی امن و مطمئن برای حفظ و نگهداری دارند. ذخیرهی طلا بهعنوان پشتوانهی پول ملی یک کشور (خزانه ملی) نیاز به یک سیستم پیچیدهی امنیتی دارد. اما پولهای کاغذی جا و هزینهی کمتری نسبت به این ذخایر برای حفظ و نگهداری نیاز دارند.
معایب استفاده از ارز فیات
این پول مانند هر جز دیگری از بازار و اقتصاد، چالشهایی نیز دارد:
ایجاد تورم: بهدلیل آنکه این پولها را میتوان بهصورت نامحدود چاپ و تولید کرد؛ امکان ایجاد تورم از این طریق همیشه وجود دارد.
پیشینه بد: چندین حکومت و دولت تاکنون با اتکا به ارزهای فیات و تولید بیش از حد آن سرانجام به ورشکستگی اقتصادی و یا از دست دادن قدرت رسیدهاند. (ورشکستگی دولت زیمباوه در قرن بیست و یکم)
مقایسه ارزهای دیجیتال و ارزهای فیات
ارزهای دیجیتال ماهیت فیزیکی ندارند و قابل رویت نیستند. این پولها در بستر بلاکچین فعالیت میکنند و در کیف پولهای دیجیتالی ذخیره میشوند. ارز دیجیتال در دهه ۹۰ میلادی بهوجود آمد و با معرفی چند نمونهی ناموفق مانند ای گلد و ریزور لیبرتی پا به عرصهی اقتصاد جهان گذاشت. اما در سال ۲۰۰۹ محبوبترین ارز دیجیتالی یا رمزارز جهان یعنی بیت کوین (BTC) به دنیا معرفی شد و تحولی عظیم در دنیای ارزهای دیجیتال ایجاد کرد. بیت کوین و سایر رمزارزها دریچهای تاره به سوی اقتصاد جهانی گشودهاند.
این ارزها تفاوتهای عمدهای با اسکناسها و سکههای رایج امروز جهان دارند. در ادامه به بررسی این تفاوتها میپردازیم.
- تنها وجه اشتراک ارزهای فیات و دیجیتال، نبود پشتوانهی فیزیکی در هر دوی این سیستمهای پولی است.
- بیشتر رمزارزها در مقدار محدودی تولید میشوند و برای تولید محدود آنها پروتکلهای خاص مشخص شده است (هاوینگ بیت کوین). سایر آنها نیز برای کنترل این موضوع پروتکلهایی را تعیین کردهاند که از ایجاد تورم جلوگیری کنند. این امر نقطهی مقابل امکان تولید بیرویه ارزهای فیات (عامل اصلی تورم) است.
- برخلاف دلیل پیدایش ارزهای فیات که کنترل بیشتر دولتمردان و بانکهای مرکزی بوده است، کریپتوکارنسی یا رمزارز با هدف عدم تمرکز و کنترلزدایی بهوجود آمده است.
- استفاده از پول فیات بستگی به مرزهای جغرافیایی و پذیرش آن در کشوری دارد که قصد دارید از آن استفاده کنید. اما پول دیجیتالی محدودیت مرزی و جغرافیایی ندارد و در سراسر دنیا قابل استفاده است.
- ارزهای دیجیتال بهدلیل استفاده از سیستمهای رمزنگاری در ساختار آنها، امنیت بسیار بالایی دارند و امکان جعل، هک از استاندارد طلایی تا ارز فیات و سرقت آنها بسیار پایین است. اما پول فیات بهراحتی جعل میشود. حسابهای بانکی که محلی امن برای نگهداری آنهاست، قابل هک شدن هستند و این پولها همیشه در معرض سرقت قرار دارند.
- مهمترین نکته که تا امروز در رقابت این دو ارز بسیار قابل توجه بوده است؛ میزان بالای پذیرش عمومی ارز فیات در مقایسه با ارز دیجیتال است. افکار عمومی هنوز آنچنان که باید و شاید ارزهای دیجیتال را به رسمیت نمیشناسد و پول فیات مقبولیت بیشتری دارد.
- مزیت دیگر ارزهای فیات به نسبت نوع دیجیتال آنها، نوسانات پایین است. رمزارزها دنیای پر نوسانی دارند؛ از این رو افراد کمتری به سرمایهگذاری در این بازار اطمینان میکنند.
ارز دیجیتال، پایانی بر جهان پول فیات؟
هرچند ارزهای دیجیتال در چند سال اخیر جایگاه مناسبی در اقتصاد جهانی پیدا کردهاند، اما هنوز هم ارز فیات رایجترین سیستم مالی در دنیاست. دلار، پوند و یورو با توجه به کشورهای چاپ کنندهی آنها که همگی اقتصادهای قدرتمندی دارند؛ هنوز مهمترین رکن فعالیتهای اقتصادی در گوشه و کنار دنیا هستند. این ارزها هرچند تاریخچه سفیدی ندارند و مشکلات فراوانی تا به اینجا برای کشورهای مختلف و اقتصاد آنها ایجاد کردهاند، اما هنوز هم پذیرش عمومی بیشتری نسبت به ارزهای دیجیتالی دارند.
زمان زیادی لازم است تا مردم جهان به جای پولهایی که قابل لمس هستند، پولهایی که فقط کدهای نوشتاریاند را بپذیرند. اما آیندهی هر دوی این نظامهای مالی در هالهای از ابهام است و مشخص نیست در سالهای بعد کفهی ترازوی کدام یک از آنها سنگینتر باشد و بتواند بازارهای مالی جهان را تسخیر کند.
پول فیات در قرن دهم از چین سرچشمه گرفت، عمدتاً در سلسلههای یوان، تانگ، سونگ و مینگ. در سلسله تانگ (۶۱۸-۹۰۷)، تقاضای زیادی برای پول فلزی وجود داشت که بیش از عرضه فلزات گرانبها بود.
به طور سنتی، پول فیات به شکل اسکناس و سکه عرضه میشد، اما فناوری کمک میکند تا پول فیات فیزیکی را با مدلی مبتنی بر اعتبار تکمیل کنند که در آن ماندهها و تراکنشها به صورت دیجیتالی ثبت میشوند.
استاندارد طلا
مقاله گسترده ای درباره استاندارد طلا در دائره المعارف اقتصاد و آزادی آن را چنین تعریف می کند:
. تعهد كشورهاي شركت كننده براي تعيين قيمت ارزهاي داخلي خود از نظر مقدار مشخص طلا. پول ملی و سایر اشکال پول (سپرده و اسکناس بانکی) با قیمت ثابت آزادانه به طلا تبدیل می شدند.
یک ایالت تحت استاندارد طلا قیمت طلا را تعیین می کند ، می گوید 100 دلار در هر اونس و طلا را با آن قیمت می خرید و می فروخت. این به طور موثری ارزش برای ارز را تعیین می کند. در مثال داستانی ما ، 1 دلار ارزش هر اونس طلا 1/100 است. از دیگر فلزات گرانبها می توان برای تعیین استاندارد پولی استفاده کرد. استانداردهای نقره در دهه 1800 رایج بود. ترکیبی از استاندارد طلا و نقره به عنوان دو فلزی شناخته از استاندارد طلایی تا ارز فیات شده است.
تاریخچه مختصر از استاندارد طلا
اگر می خواهید با جزئیات در مورد تاریخ پول آشنا شوید ، یک سایت عالی به نام A Chronology مقایسه ای پول وجود دارد که مکان ها و تاریخ های مهم تاریخ پولی را به تفصیل شرح می دهد. در بیشتر دهه 1800 ، ایالات متحده دارای سیستم دو فلزی پول بود. با این حال ، آن را اساسا با استاندارد طلا بود زیرا نقره کمی خریداری می شد. یک استاندارد طلای واقعی در سال 1900 با تصویب قانون استاندارد استاندارد طلا به دست آمد. استاندارد طلا در سال 1933 به پایان رسید که رئیس جمهور فرانکلین دی روزولت مالکیت طلای خصوصی را غیرقانونی شمرد.
سیستم برتون وودز ، تصویب شده در سال 1946 ، سیستمی از نرخ ارز ثابت را ایجاد کرد که به دولتها اجازه می داد تا طلای خود را به قیمت 35 دلار / اونس به خزانه ایالات متحده بفروشند:
سیستم برتون وودز در 15 آگوست 1971 پایان یافت ، هنگامی که رئیس جمهور ریچارد نیکسون تجارت طلا را با قیمت ثابت 35 دلار در هر اونس پایان داد. در آن مقطع برای اولین بار در تاریخ ، پیوندهای رسمی بین ارزهای اصلی جهان و کالاهای واقعی قطع شد.
استاندارد طلا از آن زمان تاکنون در هیچ اقتصاد اصلی مورد استفاده قرار نگرفته است.
امروز از چه سیستم پولی استفاده می کنیم؟
تقریباً هر کشور ، از جمله ایالات متحده ، در یک سیستم پول فیات قرار دارد ، که این واژه نامه تعریف می کند "پولی که ذاتاً بی فایده است ؛ فقط به عنوان یک مبادله استفاده می شود." ارزش پول با عرضه و تقاضا برای پول و عرضه و تقاضا برای کالاها و خدمات دیگر در اقتصاد تعیین می شود. قیمت کالاها و خدمات از جمله طلا و نقره مجاز به نوسان بر اساس نیروهای بازار است.
مزایا و هزینه های یک استاندارد طلا
مزیت اصلی استاندارد طلا این است که سطح تورمی نسبتاً کم را تضمین می کند. در مقاله هایی مانند "تقاضا برای پول چیست؟" ما دیدیم که تورم به دلیل ترکیبی از چهار عامل ایجاد می شود:
- عرضه پول بالا می رود.
- عرضه کالا کم می شود.
- تقاضا برای پول کم می شود.
- تقاضا برای کالاها بالا می رود.
تا زمانی که عرضه طلا خیلی سریع تغییر نکند ، پس از آن عرضه پول نسبتاً پایدار خواهد ماند. استاندارد طلا مانع چاپ بیش از حد پول در یک کشور می شود. اگر عرضه پول خیلی سریع افزایش یابد ، مردم مبادله پول (که کمیاب تر شده اند) برای طلا (که اینگونه نیست). اگر این خیلی طولانی ادامه یابد ، در نهایت خزانه داری از طلا تمام می شود. یک استاندارد طلا فدرال رزرو را از سیاست های وضع شده محدود می کند که رشد عرضه پول را تغییر می دهد و به نوبه خود نرخ تورم یک کشور را محدود می کند. همچنین استاندارد طلا چهره بازار ارز را تغییر می دهد. اگر کانادا روی استاندارد طلا قرار دارد و قیمت طلا را 100 دلار در هر اونس تعیین کرده است ، و مکزیک نیز در استاندارد طلا قرار دارد و قیمت طلا را 5000 پوسوس در هر اونس تعیین کرده است ، پس 1 دلار کانادا باید 50 پزو ارزش داشته باشد. استفاده گسترده از استانداردهای طلا حاکی از سیستم نرخ ارز ثابت است. اگر همه کشورها از استاندارد طلا برخوردار باشند ، فقط یک واحد پول واقعی ، طلا وجود دارد ، که تمام سایرین ارزش خود را به دست می آورند. ثبات علت استاندارد طلا در بازار ارز اغلب به عنوان یکی از مزایای سیستم ذکر شده است.
ثبات ناشی از استاندارد طلا نیز بزرگترین نقطه ضعف در داشتن آن است. نرخ ارز مجاز به پاسخگویی به شرایط متغیر در کشورها نیست. استاندارد طلا سیاست های تثبیت فدرال رزرو را به شدت محدود می کند. به دلیل این عوامل ، کشورهایی که معیارهای طلای آنها را دارند ، تمایل به شوک شدید اقتصادی دارند. اقتصاددان مایکل دی بوردو توضیح می دهد:
از آنجا که اقتصادهای زیر استاندارد طلا آنقدر در برابر شوکهای واقعی و پولی آسیب پذیر بودند ، در کوتاه مدت قیمتها بسیار ناپایدار بودند. معیار عدم ثبات قیمت کوتاه مدت ، ضریب تغییر است ، یعنی نسبت انحراف استاندارد تغییرات درصد سالانه در سطح قیمت به میانگین درصد تغییر سالانه. هرچه ضریب تغییر بالاتر باشد ، بی ثباتی کوتاه مدت نیز بیشتر می شود. برای ایالات متحده بین سالهای 1879 و 1913 ضریب 17.0 بود که بسیار زیاد است. بین سالهای 1946 و 1990 تنها 0.8 بود. علاوه بر این ، چون استاندارد طلا اختیار استفاده کمی از سیاست های پولی را به دولت می دهد ، اقتصادهای استاندارد طلا قادر به جلوگیری از جبران شوک های پولی یا واقعی نیستند. بنابراین ، تولید واقعی تحت استاندارد طلا متغیرتر است. ضریب تغییر برای تولید واقعی بین 1879 تا 1913 3.5 و بین سالهای 1946 و 1990 تنها 1.5 بود. تصادفا ، از آنجا که دولت نمی توانست اختیار سیاست های پولی را داشته باشد ، بیکاری در استاندارد طلا بالاتر بود. این میزان بین سالهای 1879 تا 1913 در ایالات متحده 6.8 درصد بود ، در حالی که بین سالهای 1946 و 1990 بین 5.6 درصد بود.
بنابراین به نظر می رسد مهمترین مزیت استاندارد طلا این است که می تواند از تورم طولانی مدت در یک کشور جلوگیری کند. با این حال ، همانطور که برد دلوونگ خاطرنشان می کند:
. اگر برای پایین نگه داشتن تورم به یک بانک مرکزی اعتماد ندارید ، چرا باید به آن اعتماد کنید تا برای نسل ها همچنان روی استاندارد طلا باقی بماند؟
به نظر نمی رسد که استاندارد طلا در هر زمان آینده در آینده قابل بازگشت به ایالات متحده باشد.
اعتماد به دولت و طلا
بیش از 50 سال از شوک نیکسون می گذرد – 15 اوت 1971، زمانی که رئیس جمهور نیکسون به تلویزیون ملی رفت تا تغییر تاریخی را اعلام کند که دلار آمریکا دیگر به طلا متصل نخواهد شد.
شاید تعداد کمی از مردم می دانستند که تصمیمی که در آن زمان چقدر بزرگ است، و افراد کمتری متوجه عواقب گسترده و تأثیرات درجه دوم چنین اقدامی شده بودند.
صرف نظر از این اتفاق افتاد. و ما اینجا هستیم، 51 سال بعد، در سال 2022.
تاریخ
ظهور ارز فیات در سال 1971 آغاز نشد. چندین دهه قبل از آن دم میزد، و کاتالیزور واقعی آن جنگ جهانی اول بود. ارزهای فیات، همراه با مالیات، سابقه مرتبط با جنگ را دارند.
طلا کاری را که دولت ها می توانند با پول انجام دهند محدود می کند. اگر پول شما به طلا متصل است، نمیتوانید از حق بیمه سود ببرید – ابزاری مفید در جعبه ابزار هر دولتی، بهویژه زمانی که به جنگ میروید. ادعای منطقی است که بگوییم سیستم ارزهای فیات عمدتاً برای تأمین مالی جنگ معرفی شده است.
این امر با توجه به اینکه چگونه بسیاری از کشورها بلافاصله استاندارد طلای خود را هنگام ورود به جنگ جهانی اول متوقف کرده بودند، مشهود بود. در گذشته، پذیرفته شده بود که استاندارد می تواند به طور موقت در مواقع بحران تعلیق شود، اما انتظار می رفت که در اسرع وقت دوباره بازیابی شود.
استاندارد طلا بین جنگ جهانی اول و دوم.
و همینطور هم شد. اما در طول این دوره، بحران دیگری ظاهر شد: رکود بزرگ. این امر ایالات متحده را مجبور به انجام یکی از سختترین اقدامات خود در تاریخ خود کرد، قانون بانکداری اضطراری، که مالکیت شخصی طلا را غیرقانونی اعلام کرد و همه آمریکاییها را مجبور کرد که سکهها، شمشها و گواهیهای طلای خود را به دلار آمریکا تبدیل کنند. 20.67 دلار در هر اونس.
در آن زمان، این بحث مطرح شد که گردش آزاد طلا غیرضروری است و تنها برای پرداخت تراز تجاری بینالمللی ضروری است.
ما طلا داریم زیرا نمی توانیم به دولت ها اعتماد کنیم. – رئیس جمهور هربرت هوور
از استاندارد طلایی تا ارز فیات
در سال 1944، ایالات متحده و 43 کشور دیگر در برتون وودز، نیوهمپشایر گرد هم آمدند تا در مورد یک دستور ارز ذخیره جدید تصمیم بگیرند – نتیجه یک استاندارد شبه طلا بود که در آن دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی انتخاب شد. هر ارز جهانی نرخ ثابتی نسبت به دلار داشت و خود دلار نیز نرخ ثابتی نسبت به طلا داشت. این بار قیمت بود 35 دلار در هر اونس، در حال حاضر کاهش 40 درصدی در قدرت خرید دلار را نشان می دهد.
و سپس، به سال 1971 می رسیم، زمانی که رئیس جمهور ریچارد نیکسون پس از اعلام اینکه ایالات متحده دیگر دلار را به طلا تبدیل نمی کند، پنجره طلا را بست. شایان ذکر است که مانند بسیاری از وعده های دیگر دولت، در ابتدا قرار بود این وعده موقتی باشد، اما در سال 1976 به طور رسمی مهر شد.
در همان دهه، طلا افزایش شدیدی را از 35 دلار در هر اونس به 850 دلار در هر اونس تجربه کرد.
نمودار طلا برای قرن گذشته (منبع).
این نمودار نمای تقریبی از کاهش ارزش ارز فیات را نشان می دهد.
با چنین تاریخ کذب و پر از دستکاری و دروغ، آیا کسی می تواند فعالان بازار آزاد را به خاطر انصراف از یک طرح فاسد تحت کنترل دولت و انتخاب یک سیستم پولی برتر مانند بیت کوین سرزنش کند؟
بدتر از آن، حتی به نمودار فوق نیز نمی توان به تنهایی اعتماد کرد. این نهادها مشکوک هستند و همچنین ثابت شده که قیمت طلا را از طریق استفاده از مشتقات، بازپرداخت و سایر ابزارها دستکاری کرده اند. توجه داشته باشید که این امر به هیچ وجه بیسابقه نیست، زیرا حتی بانکهای مرکزی نیز از نظر تاریخی بر قیمت تأثیر میگذارند، همانطور که در مورد بانک مرکزی انگلیس نیز صادق است.
نتیجه
عواقب کنار گذاشتن استاندارد طلا چندگانه است، اما می توان به طور خلاصه با افزایش عظیم سه اثر توصیف کرد.
1. کنترل متمرکز
2. مخارج دولت (و در نتیجه اندازه دولت)
هزینه های دولت ایالات متحده، به میلیاردها دلار (منبع).
3. تورم
و همچنین سایر اثرات مرتبه دوم، مانند شکاف غنی-فقیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد، فرد میانه فقیرتر می شود یا افزایش تفکر ترجیح زمانی بالا.
راه حل
“هیچ نیرویی روی زمین نمی تواند ایده ای را که زمان آن فرا رسیده است متوقف کند.” – ویکتور هوگو
راه حل خود را در بیت کوین ارائه کرد.
به عنوان جایگزینی برتر برای طلا، مهمتر از همه، جنبه قابل حمل و تأیید پذیری یک ذخیره ارزش را بسیار بهبود بخشید. این دو ویژگی که تا حد زیادی طلا را به دلیل متمرکز شدن و شکست بعدی آن به عنوان لایه پایه سیستم پولی جهانی پشت سر گذاشتند.
با این حال، علیرغم نابودی طلا، اولین اصول تفکری که برای طلا به عنوان پول منطقی بود، هنوز باقی مانده است.
بهره وری ما با پول پاداش داده می شود و هر بهره وری اضافی که نمی توانیم بلافاصله خرج کنیم، به صورت پول پس انداز می کنیم. بنابراین، می توان به پول به عنوان زمان و انرژی ذخیره شده انسانی نگاه کرد که به کمیاب ترین منبع شما مرتبط است – انرژی و زمان باقی مانده برای زندگی.
از بین بردن ارزش پول از طریق تورم اساساً تخلیه غیرمستقیم ارزش زندگی انسان است. توانایی یک دولت برای کنترل کامل بر عرضه پول مضحک است، زیرا به آنها کنترل کامل غیرمستقیم بر نیروی حیات انسان ها را می دهد. قدرت فاسد می کند و قدرت مطلق فاسد مطلق می کند.
نتیجه
از سال 1971، ما در بزرگترین آزمایش پولی بشریت زندگی کرده ایم. در حالی که هنوز به رویدادهای فاجعه آمیزی منجر نشده است، روشی که سیاست پولی در حال تحول است ما را به طور قابل درک نسبت به احتمال وقوع چنین اتفاقی محتاط کرده است. دلایل زیادی برای این باور وجود دارد که مسیری که اکنون در آن قرار داریم نه برای سعادت بشریت سالم است و نه پایدار.
بازگشت به یک استاندارد پولی سالم و همچنین تکامل متعاقب آن به یک استاندارد مالی سالم، نوید هدایت جهان را به سوی آینده مالی بهتر برای همه می دهد. این چیزی است که هر انسانی می تواند و باید با افتخار پشت آن بایستد.
در سال 2009 ما نوری را در انتهای تونل دیدیم. در حالی که قبل از آن سال، ما تنها میتوانستیم سالگرد شوک نیکسون را با احساسات متفاوت جشن بگیریم، امروز میتوانیم این تاریخ را با امیدی تازهیافته ببینیم.
این یک پست مهمان از استانیسلاو کوزلوفسکی است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc. یا را منعکس نمی کند مجله بیت کوین
بیت کوین توسط چه چیزی پشتیبانی می شود؟
بحثی که بیت کوین (BTC) هیچ ارزشی ندارد زیرا توسط هیچ چیز فیزیکی پشتیبانی نمی شود، یکی از تصورات غلط عمده در مورد کریپتو کارنسی (رمز ارزها ) .
این دیدگاهی است که توسط افرادی مانند سرمایهداران میلیاردر تداوم یافته است وارن بافت و رئیس جمهور سابق آمریکا دونالد مغلوب ساختن پیشی جستن- هر دوی آنها هر گونه ارزش بیت کوین را انکار کردند.
اما اکنون که بیت کوین در کنار بیت کوین قرار گرفته است بزرگترین ارزهای جهان با توجه به ارزش بازار، این سوال را ایجاد می کند که دقیقاً توسط چه چیزی پشتیبانی می شود؟
منبع ارزش: بیت کوین در مقابل فیات
تا همین اواخر (قرن گذشته یا بیشتر)، اکثر ارزهای کاغذی معمولی و سکه به طور مستقیم قابل بازخرید برای طلا بودند. این به این دلیل است که بسیاری از ثروتمندترین کشورها از یک سیستم پولی که به نام the نامیده می شود پیروی می کنند واحد طلاکه دولت ها نرخ ارز ثابتی را برای پول ملی و طلا تعیین کردند. به عنوان بخشی از این سیستم، کشورها باید ذخایر کافی طلا را در خزانههای خود نگه میداشتند تا 100 درصد از عرضه ارز در گردش خود حمایت کنند و اطمینان حاصل کنند که مردم همیشه میتوانند در صورت تمایل، ارز خود را با طلا مبادله کنند.
با این حال، این امر همچنین اقتصاد را در میانه رکود بزرگ محدود کرد، زیرا دولتها نمیتوانستند به سادگی طلای بیشتری برای افزایش عرضه پول خود و تحریک هزینهها تامین کنند.
این سیستم توسط استرالیا و نیوزلند در سال 1929/1930 رها شد. کانادا، آلمان و بریتانیا در سال 1931; و ایالات متحده تا حدی استاندارد را در سال 1933 ترک کرد.
تا سال 1971 بود که ایالات متحده به طور کامل استاندارد طلا را ترک کرد، پس از آن که ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا، به تبدیل دلار آمریکا به طلا پایان داد و در نتیجه استاندارد طلا را باطل کرد. سیستم برتون وودز و اساساً به عصر استاندارد طلا پایان می دهد.
در عوض، کشورها به مدل فیات روی آوردند، که در آن پول ملی توسط کالایی مانند طلا پشتیبانی نمیشود و به بانکهای مرکزی اجازه میدهد تا در صورت نیاز پول جدید چاپ کنند. اگرچه ندارد ارزش ذاتی، ارزش پول فیات با تغییرات عرضه و تقاضا و همچنین قدرت دولت پشت آن تعیین می شود. از آنجایی که دولت ها فقط پرداخت مالیات را به ارز فیات می پذیرند و فرار مالیاتی غیرقانونی است، ارزش آنها نیز تا حدی با نیاز به پرداخت مالیات حفظ می شود.
بنابراین در حالی که ارزهای فیات به طور رسمی نیستند حمایت کرد با هر چیزی، ما تمایل داریم ارزهای فیات خود را بخریم با این اطمینان که آنها در جای دیگر در ازای کالا و خدمات پذیرفته خواهند شد. اساساً، اعتماد ما به ارزهای فیات باعث ایجاد قدرت خرید و در نتیجه ارزش برای ارزهای فیات می شود.
اما اعتماد ما به ارزهای فیات از مشکل القایی رنج می برد. به عبارت دیگر، بر اساس تجربه قبلی ما پیشفرض میگیریم که یک توالی از رویدادها مانند همیشه رخ دهد. ما واقعاً نمیتوانیم به طور قطعی بگوییم که ارزش ارزهای سنتی ما چه چیزی در پیش است. بدون اینکه یک ارز به طور رسمی به کالایی مانند طلا گره بخورد، ارزش به جای تضمین تبدیل به یک امر احتمالی می شود.
آیا بیت کوین توسط ریاضیات پشتیبانی می شود؟
مانند دلار آمریکا، بیت کوین توسط یک کالای فیزیکی پشتیبانی نمی شود و در عوض ارزش خود را از راه های دیگر استخراج می کند.
از آنجایی که بیت کوین نهاد متمرکزی ندارد که ارزش آن را اعمال کند و توسط هیچ کالایی پشتیبانی نمی شود، بسیاری از مردم به اشتباه معتقدند که این بدان معناست که بیت کوین هیچ ارزشی ندارد.
با این حال، بیت کوین در حال حاضر دارای یک ارزش واحد فردی حدود 30,000 دلار و ارزش کل بازار - که به عنوان ارزش واحد ضرب در تعداد بیت کوین در گردش تعریف می شود - بیش از 625 میلیارد دلار است که به وضوح نشان می دهد که در نظر گرفته برای تعداد زیادی از مردم ارزشمند است.
اما بیت کوین در واقع توسط هیچ چیز فیزیکی پشتیبانی نمی شود - فقط ریاضیات پیچیده ای که زیربنای فناوری بلاک چین و عرضه کنترل شده آن است. این تضمین میکند که بیتکوین در عرضه محدود باقی میماند و در برابر سانسور مقاومت میکند – که مقداری از ارزش آن را آغشته میکند. همانطور که آنتونی پمپلیانو در یک میزگرد on CNBC، "اگر به بیت کوین اعتقاد ندارید، اساساً می گویید که به رمزنگاری اعتقادی ندارید." برای پومپلیانو، فناوری بلاک چین به بیت کوین ارزش ذاتی می بخشد، تقریباً مانند یک استاندارد طلایی برای ارزهای دیجیتال.
بقیه ارزش بیت کوین را می توان به این واقعیت نسبت داد که این اولین سیستم پولی موفقی بود که بدون یک نهاد متمرکز عمل کرد - به این معنی که عرضه آن را نمی توان به زور افزایش داد، نمی توان آن را به راحتی مصادره کرد مانند طلا در دوران دهه 1930، و سطحی از آزادی مالی را ارائه می دهد که تعداد کمی از ارزهای فیات (در صورت وجود) می توانند با آن برابری کنند.
همچنین نشان داده شده است که بیت کوین دارای مقداری سودمندی است. هزاران تاجر اکنون بیت کوین را به عنوان پرداخت می پذیرند کالا ها و خدمات. در دو کشور، السالوادور و جمهوری آفریقای مرکزی، بیت کوین به عنوان ارز قانونی پذیرفته شده است، به این معنی که بازرگانان داشته باشد آن را بپذیرند (اگرچه حداقل در مورد قبلی، طبق گزارشات، پذیرش وجود داشته است لکه دار).
سطح اطمینان مشاهده شده در یک ارز را می توان با سطح استفاده از آن در سراسر جهان نشان داد یا حتی حفظ کرد. دلار آمریکا چه عملکرد خوبی نسبت به سایر ارزهای فیات داشته باشد - و هم در آینده قابل پیش بینی خواهد بود - ارزی که تقریباً در همه جا قابل خرج است. در نتیجه مصرف کنندگان به دلار اطمینان دارند. قدرت خرید و عملی بودن خود کالاهای ارزشمندی هستند.
از سوی دیگر، بیت کوین هنوز تا حدودی از جریان اصلی فاصله دارد. جامعه کریپتو از زمان اولین تراکنش بیت کوین راه طولانی را پیموده است صرف یک پیتزا شد، اما تا زمانی که پذیرش انبوه صورت نگیرد، در نهایت اعتماد به بیت کوین به اندازه اعتماد به ارزهای فیات ثابت بالا یا گسترده نخواهد بود.
علیرغم تفاوتهای آشکار، بیتکوین تا آنجایی که عمدتاً توسط اعتماد مصرفکننده پشتیبانی میشود، شبیه ارز فیات است. همانطور که فضای کریپتو رشد می کند، اعتماد به بیت کوین نیز افزایش می یابد.
و از آنجایی که ارزش بازار بیتکوین نتیجه مستقیم نوسانات عرضه و تقاضا است، به این معنی است که در زمانهای خوب میتواند به میزان قابل توجهی افزایش یابد، اما در صورت از دست دادن آن میتواند سقوط کند.
دیدگاه شما