قهار عاصی، شاعر گهواره زخمی
این مطلب به مناسبت بیست و هشتمین سالگرد کشته شدن شاعر فقید عبدالقهار عاصی نگاشته شده است.
عبدالقهار عاصی (۱۳۷۳-۱۳۳۵ خورشیدی) با هفت مجموعه شعر یکی از چهرههای شاخص و پرکار شعر معاصر افغانستان بود. عاصی شاعری با روحی بیقرار و سرکش توصیف شده است.
فرهاد دریا هنرمند نام آشنای افغانستان و به قول خودش «رفیق گرمابه و گلستان عاصی»، او را شاعری «کوهستانزاده با دل صاف و بزرگ روستایی» توصیف کرده است.
روح سرکش عاصی
عاصی با آن جوهر و نبوغ شاعرانه، طبعی روان داشت و بیشتر از هر شاعری در زمان خود شعر و ترانه سرود که این از نظر برخی منتقدان گاهی باعث اُفت در کارهای او نیز شد.
شاعر روستا زاده با روحی پرورش یافته کوهستانها نتنها «لالایی برای ملیمه» را سرود و «دیوان عاشقانه باغ» را منتشر کرد، از «جزیره خون» و «تنها ولی همیشه» را هم نوشت.
عاصی چنان روحی بیتاب داشت که شعر پی شعر در جانش جاری میشد، آن چنان که فرصتی برای بازنگری و بازنویسی نداشت. فرهاد دریا در مقدمه کتاب «از آتش از بریشم» مینویسد: «عاصی آتشی مدام در زبانه بود. طبع فورانی داشت و زمانی که میسرود اکثراً از فرط هجوم شعری تازه، فرصت اصلاح دوباره شعر نو ساخته را نداشت.»
صاحب این روح سرکش که واصف باختری او را یل گردن فراز در پهنه شعر روزگار ما میدانست، تا دم مرگ از جستجو و آفرینش ادبی دست نکشید و در دنیای شعر دست به تجربههای مختلف زد.
او توانست تغزل و حماسه را با کاربرد زبانی ساده و روستایی بیامیزد.
تجربههای زیستی عاصی
تجربههای زندگی در دورههای مختلف در اشعار عاصی به خوبی تبلور یافت. چنانچه، خودش در برنامهای در تلویزیون ملی افغانستان در زمان حیاتش گفته بود که شعرش حاصل تجارب زندگی اوست.
تجربه عاصی از زندگی اما تلخ و دردناک بود. عاصی در مقدمه کتاب «مقامه گل سوری» نوشت که او از زخمهایش نوشته است. از تنهاییهایی سروده است که در آن لحظات گریسته است.
شب را گريستیم سحر را گريستيم
ما گام گام راه سفر را گريستيم
وقتي كه ميزدند سپيدار باغ را
ما يك به يك صداي تبر را گريستيم
عاصی در آن مقدمه از وضعیت نابسامان میهن و مردمش چنین نوشت: « من از بی سرانجامی مردمانی درد کشیدهام که هیولایی از چهار سوی پوست و گوشتشان را میدرد.من از بیداد دستانی به فریاد آمدهام که بیچارهترینان را به خاک میکشند.»
عاصی میهنش را به گهوارهای تشبیه میکند که به بیرحمانهترین وجه شلاق خورده است. به قول خودش، عاصی از همان گهواره گریه کرده است.
شاعر کابل
به باور مجیب مهرداد، شاعر معاصر، عاصی یک رخداد در شعر فارسی در افغانستان است. به گفته او، با این که زبان و عاطفه شاعرانه عاصی مدیون زادگاهش است اما او شاعر کابل بود: «او در بیانیه بلندش در باره ویرانیهای کابل، خودش را با همه قربانیان جنگ همآواز کرد و علیه ویرانیهای کابل قیام کرد.»
به باور مهرداد، مهمترین ویژگی شعر عاصی خصلتهای مردمی آن است. عاصی شور، خلوص و صمیمیت زندگی و طبیعت روستایی را وارد شعر کرد.
علاوه بر زبان ساده و صمیمی او، بار عاطفی در شعر عاصی، قویترین شناسه زیبایی شناسانه شعر اوست. به باور مهرداد، این عاصی بود که از جریان حاکم در دهه شصت که به شدت درگیر سمبولیزم در شعر بود، دوری جست و به صمیمیت و احساسات رومانتیک روستایی در شعرش تکیه کرد.
مقاومت
یکی از موارد مهم و برجسته دیگر عاصی در شعر پرداختن به آزادی و آزادگی است. داکتر سمیع حامد، شاعر و نویسنده کشور، باری در محفل یادبود از قهار عاصی، این شاعر سرکش را شاعر مقاومت خواند و گفت که عاصی روح استبدادستیز داشت.
ملتم پرچمش افراخته یکبار دیگر
چرخ پیشش سپر انداخته یکبار دیگر
برای عاصی شعر وسیلهای برای پاسداری از فرهنگ و هویت نیز بود. زمانیکه تنور جنگ داخلی در کشور شعلهور بود او برای جغرافیای معنویش «پارسی» سرود:
گل نیست ماه نیست دل ماست پارسی
غوغای کوه ترنم دریاست پارسی
عاصی و موسیقی
اتفاق مهم دیگری که برای عاصی رخ داد، دوستی با فرهاد دریا بود. این همکاری از دو جهت مهم بود. نخست اینکه شعر عاصی از طریق موسیقی به دسترس مخاطبان بیشتری رسید و شعر و ترانههای او در لای کتابها حبس نشد، بلکه به کمک موسیقی قلبهای بیشتری را تسخیر کرد.
از جهت دیگر، عاصی ترانهنویسی و تصنیف را از حالت کلیشهای بیرون کرد و با زبان عام و روستایی خود رنگ و بوی تازهای به این ژانر بخشید. رامین مظهر، شاعر نسل نو افغانستان باور دارد که عاصی در زمانی اهمیت ژانر ترانه و تصنیف را درک کرد که هنوز از یک جریان مسلط ترانهنویسی خبری نبود.
او افزود: « عاصی تلاش کرد که از قراردادهای رایج و معمول در ترانهنویسی افغانستان عبور کند و به کشفهای جدید و مضامین و تصاویر جدید دست پیدا کند.»
آمریکا میخواهد در حیاط خلوت چین بازی کند
سیاست خارجی مقتدرانه شی جینپینگ در هیچ کجا به اندازه جنوب شرق آسیا، حیاط خلوت استراتژیک چین، تأثیر نداشته است.
اما با افزایش قدرت پکن، نارضایتی واشنگتن نیز افزایش یافته است - و اکنون پس از سالها تلاش، ایالات متحده در تلاش است تا دوباره با این منطقه وارد تعامل شود.
رئیسجمهور جو بایدن که در اجلاس سالانه اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا یا آسهآن در کامبوج شرکت میکند، اولین رهبر ایالات متحده است که از سال ۲۰۱۷ به این منطقه سفر کرده است.
او سال گذشته نیز به صورت مجازی در این اجلاس حاضر بود.
بایدن سپس به اندونزی، یکی دیگر از بازیگران مهم منطقه، میرود و قرار است با شی جینپینگ، رهبر چین، قبل از شرکت هر دو در نشست «گروه ۲۰» دیدار کند.
اما ایالات متحده اکنون در یک محیط دیپلماتیک خطرخیزتری به نسبت به گذشته فعالیت میکند.
آسهآن که زمانی برای دیپلماسی در آسیا-اقیانوسیه ضروری تلقی میشد، در تلاش است تا در دنیایی که بیش از پیش قطبی شده مؤثر باقی بماند.
این اتحادیه خود را به عنوان یک منطقه مسالمتجویی و بیطرفی تصوير کرده است، و ۱۰ کشور عضو آن به دنبال اجماع هستند، از انتقاد از یکدیگر اجتناب میکنند و آزاد هستند تا با قدرتهای مختلف تعامل کنند.
دبیرخانه کوچک و ضعیف آن و عدم وجود هیچ گونه فرآیندی برای اجرای تصمیمات تحلیل احساسات حاکم بر بازار اعضا، نشاندهنده این طرز فکر است.
تا زمانی که یک اجماع جهانی به رهبری ایالات متحده وجود داشت که از تجارت و رشد حمایت میکرد، این رویه به خوبی عمل میکرد.
اما ورود چین به بازار جهانی و نفوذ فزاینده این کشور از اوایل دهه ۲۰۰۰ با کاهش علاقه ایالات متحده همزمان شد، زیرا این کشور در آن زمان تمرکزش را روی خاورمیانه گذاشت.
چین با پیروی از سخنان دنگ شیائوپینگ، رهبر سابق این کشور«قدرت خود را پنهان کن، منتظر بمان»، با سلاح دلربایی در منطقه به نبرد رفت. اما در زمان آقای شی، که اکنون ۱۰ سال که قدرت را در دست دارد، قدرت چین دیگر پنهان نبود.
در دهه گذشته، اشغال جزایر صخرهای در دریای چین جنوبی و توسعه نظامی در آنها، چین را مستقیماً در برابر دیگر مدعیان، به ویژه ویتنام و فیلیپین قرار داده است.
تلاشهای آسهآن برای متقاعد کردن چین به موافقت با یک «مرامنامه» در مناطق مورد مناقشه به جایی نرسیده است. پکن ۲۰ سال است که مانع از پیشروی مذاکرات شده است. همچنین حکم دادگاه بینالمللی در سال ۲۰۱۶ مبنی بر بیاعتبار بودن ادعاهایش را رد کرده است.
این کشور از قبول تعهد در قبال مشکلات ناشی از سدسازی گستردهاش بر روی رودخانه مکونگ نیز طفره رفته است.
منبع تصویر، Getty Images
آقای شی به همراه آقای بایدن در سال ۲۰۱۲، زمانی که آقای بایدن معاون رئیسجمهور آمریکا بود
اما کشورهایی که آسهآن را تشکیل میدهند در وضعیت دشواری قرار دارند. نخست اینکه چین از نظر اقتصادی آنقدر مهم و از نظر نظامی آنقدر قدرتمند است که تعداد کمی جرأت مقابله آشکار با آن را دارند.
حتی در ویتنام، که همین ۴۳ سال پیش با چین وارد جنگ شد و احساسات ضد چینی در آن بالاست، حزب کمونیست حاکم در برخورد با همسایه غولپیکر خود محتاط است.
آنها مرز طولانی مشترکی دارند، چین بزرگترین شریک تجاری ویتنام است و یک حلقه حیاتی در زنجیره تامین است که به صادرات برتر آن در تراز جهانی کمک میکند.
دوم اینکه چین با برگزیدن کشورهای کوچکتری مانند لائوس و کامبوج، که اکنون آنقدر به سخاوت پکن وابسته هستند که کم و بیش کشورهای مشتری چین هستند، عملاً اتحاد آسهآن را از بین برده است.
این موضوع حتی در سال ۲۰۱۲ مشخص بود. در آخرین باری که کامبوج به طور گردشی در کرسی رياست آسهآن بود جلوی يک بیانیه نهایی را که از موضع پکن در دریای جنوب چین انتقاد میکرد، سد کرد.
احتیاط در برابر چین ممکن است خبر خوبی برای ایالات متحده به نظر برسد، اما حقیقت این است که کشورهای جنوب شرق آسیا نیز از واشنگتن ناامید شدهاند.
این کشورها آمریکا را شریک غیرقابل اعتمادی میبینند که بیش از حد به حقوق بشر و دموکراسی مشغول است.
ایالات متحده پس از سقوط مالی آسیا در سال ۱۹۹۷ منطقه را مجبور به پذیرش اقدامات شدیداً نامحبوب و سخت اقتصادی کرد، تقریباً به طور کامل در جریان جنگ جورج بوش با تروریسم، خود را جدا کرد و از موضع بسيار هيجانانگیز «محور» آسيای رئیسجمهور اوباما به رویکرد تنگنظرانه رئیسجمهور ترامپ به آنچه که روشهای تجاری نامنصفانه آسیایی میخواند، تغيیر موضع داد.
تمرکز ایالات متحده امروز بر روی اتحاد چهارگانه به همراه ژاپن، هند و استرالیا نیز آسهآن را تضعیف کرده است و باعث میشود که این اتحادیه بین دو طرف قدرتمند گیر افتاده باشد. و تمایل واشنگتن برای به چالش کشیدن چین در آسیا آنها را میترساند زیرا این کشورها در رویارویی ابرقدرتها چیزهای زیادی برای از دست دادن از دارند.
علیرغم همه پیشرویهای این اتحادیه، هیچ دولتی در ایالات متحده حاضر به دنبال کردن توافقنامههای تجارت آزاد نبوده است - و این قطعاً توافق را برای منطقهای که شاید وابستهترین منطقه به تجارت در جهان است، ناگوار کرده است.
از سوی دیگر، رابطه با چین منجر به این شده است که بزرگترین بلوک تجاری جهان که آسهآن، چین، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزلند را به هم پیوند میدهد، تحلیل احساسات حاکم بر بازار پدید بیاید.
حتی اندونزی، بزرگترین کشور آسهآن و با بدبینانهترین سیاست خارجی منطقه به چین، در دوره ریاست جمهوری جوکو ویدودو مشتاقانه به دنبال سرمایهگذاری، وام و فناوری چینی است.
دانستن اینکه آسهآن هنوز هم تا حد ممکن با قدرتهای ديگر – به مثابه نقطه ثقلی در مقابل چین – تعامل خواهد کرد، میتواند مایه آرامش خاطر آمریکا باشد. و بسیار بعید است که چین هرگز در اینجا متحدانی نظامی به آن شکلی که آمریکا در ژاپن و استرالیا دارد، داشته باشد.
اما همه کشورهای آسهآن - به درجات مختلف - اکنون پذیرفتهاند که چین قدرت مسلط این منطقه خواهد بود و تمایلی به دادن امتیاز در جایی که منافعش در خطر است، ندارد.
سوال برای آقای بایدن: آیا برای ایالات متحده تغییر شکل اتحادها در حیاط خلوت چین خیلی دیر شده است؟
تحلیل احساسات حاکم بر بازار
آزمون مجازی درس 3 و 4 منطق دهم انسانی
تیم مدیریت گاما
سوالات تستی خودآزمایی منطق پایه دهم رشته انسانی | درس 9: قضیه شرطی و قیاس…
تیم مدیریت گاما
آزمون آنلاین منطق دهم انسانی | درس 1: منطق، ترازوی اندیشه
تیم مدیریت گاما
امتحان ترم اول منطق دهم دبیرستان شهید مطهری دره شهر | دی 1400
آزمون نوبت دوم منطق دهم رشته ادبیات و علوم انسانی دبیرستان محمد رسول الله (ص) منطقۀ…
نمونه سؤال پیشنهادی امتحان نوبت دوم منطق پایه دهم دبیرستان شاهد لردگان | خرداد 1397
بالا گرفتن احساسات ضد پناهندگان اوکراینی در لهستان
به تحلیل احساسات حاکم بر بازار گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، نشریه "فوکوس" آلمان در مطلبی به بالا گرفتن احساسات نفرت از پناهندگان اوکراینی در لهستان اشاره کرده و نوشت: هزاران ملی گرا هر ساله در جشن ملی لهستان راهپیمایی می کنند. در تظاهرات سال 2022، شعارهای آنها عمدتاً علیه پناهندگان اوکراینی در این کشور بود. حملات علیه اوکراینی ها در لهستان هم در حال افزایش است.
اینجا لهستان است، نه اوکراین!"، "اوکراینی برادر من نیست"، "اوکراینی سازی لهستان را متوقف کنید"، "این جنگ ما نیست" - اینها تنها بخشی از شعارهایی هستند که در جشن ملی لهستان امسال در تاریخ 11.11. 2022، در مرکز ورشو دیده و شنیده و سر داده شد.
به گفته سازمان دهندگان، 100,000 نفر در ا نشست امسال این جشن ملی گرایی شرکت کردند که البته تعداد آن ها 50,000 نفر کمتر از سال 2021 بود. سیاستمداران برجسته مانند زبیگنیو زیوبرو، وزیر دادگستری از حزب راستگرای همبستگی لهستان (SP) و وزیر دفاع سابق آنتونی ماچیرویچ از حزب قانون و عدالت حاکم نیز در این نمایش ملی حضور داشتند.
در سخنرانی های سازمان دهندگان این تجمع، اوکراینی ها هم مورد توهین قرار گرفتند.
از زمان حمله روسیه به اوکراین در 23 فوریه 2022، لهستان 1.7 میلیون پناهنده از کشور همسایه خود را پذیرفته است. "کنراد دولکوفسکی" رئیس سازمان غیردولتی "مرکز نظارت بر نژادپرستی و بیگانه هراسی" (OMZRIK) در ورشو تعجب نمی کند که به موازات همبستگی بزرگ با اوکراین، صداهای ضد اوکراینی نیز بلند می شود.
"کنراد دولکوفسکی از "ابزارسازی سیاسی" پناهندگان از کشور اوکراین که در حال حاضر در لهستان هستند صحبت می کند.
دولکوفسکی به دویچه وله گفت: در زمانهای سخت، زمانی که قیمتها بهطور چشمگیری افزایش مییابد و بسیاری از مردم احساس ناامنی میکنند، به دنبال دشمن یا قربانی میگردند تا ناامیدیهای خود را بر سرشان خالی کنند.
وی تاکید کرد: متأسفانه این ضعف انسانی مورد سوء استفاده افرادی قرار می گیرد که می خواهند از آن سرمایه سیاسی بسازند. این یادآور ایدئولوژی نازیهاست که از این مکانیسم نیز استفاده کردند.
دولکوفسکی از ابتدای جنگ فهرستی از حوادث ضد اوکراینی را ثبت کرده است. رئیس مرکز نظارت بر نژادپرستی و بیگانههراسی ورشو توضیح میدهد: در ماههای اخیر صدها حمله فیزیکی و لفظی علیه اتباع اوکراینی گزارش شده است و هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود.
به گفته وی بیشتر این اقدامات درباره درگیری بین همسایگان، ماشین های تخریب شده با پلاک اوکراینی ودرهای آپارتمان و دیوار خانه های آغشته به سخنان نفرت انگیز است.
رئیس OMZRIK همچنین از یک زن اوکراینی سخن گفت که توسط یک راننده ماشین مورد توهین و ضرب و شتم قرار گرفت به دلیل اینکه بچه هایی که از او مراقبت می کرد توپی را به زیر ماشین او زدند.
همچنین یک مشتری روی فروشندهای از اوکراین شیر ریخت و فریاد زد که از اوکراینی ها متنفر است.
در ورشو، یک زن اوکراینی توسط صاحبخانهاش مورد ضرب و شتم قرار گرفت، در کراکوف لهستان به سه زن که روی نیمکت پارک نشسته بودند، به عنوان اوکراینی کثیف که باید لهستان را ترک کنند، توهین شد.
رسانه های لهستانی نیز از تشدید احساسات ضد اوکراینی خبر می دهند. به عنوان مثال یک رسانه در مورد یادداشتی در ورودی یک مغازه در شهر کوچک بارلینک در غرب پومرانیا گزارش داد که اعلام می کرد که هر شهروند اوکراینی پس از پرداخت چک می شود. مغازه دیگری به زبان اوکراینی اعلام کرد: ما می دانیم که تمام سرقت ها به حساب شما است.
شعارهای ضد اوکراینی که نه تنها در تظاهرات ملیگرایان بلکه در زندگی روزمره لهستانی ها نیز شنیده میشود، پیامدهایی دارد. به عنوان مثال، آناستاسیا ویسوچینا یک تبعه اوکراینی در این فکر است که آیا باید لهستان را ترک کند. در اوایل مارس 2022، این معلم انگلیسی 31 ساله به همراه پسر نه ساله خود از شهر دنیپرو اوکراین به لودز در لهستان گریخت.
وی این طور توضیح می دهد در ملاقات از یک رستوران یک پیشخدمت به من حمله کرد و موهایم را کشید. بچه ام را هل دادند و افتاد. پیشخدمت از من خواست اگر اینجا را دوست نداشتم به اوکراین برگردم.
از جولای 2022، مرکز نظارت بر نژادپرستی و بیگانه هراسی 170 رویداد ضد اوکراینی را به پلیس گزارش کرده است. کنراد دولکوفسکی، رئیس این سازمان از چندین تحقیق در حال انجام گزارش می دهد. در ماه سپتامبر، مردی که در اینترنت به اوکراینی ها توهین میکرد، 650 یورو جریمه شد که این بالاترین مجازات برای اقدامات ضد اوکراینی در لهستان تا به امروز محسوب می شود.
روانشناسی بازار چیست و چه تاثیری روی بازار ارز دیجیتال دارد؟
روانشناسی بازار (Market Psychology)، به معنی حرکت و جهش یک بازار، با توجه به عکسالعملها یا تحت تاثیر شرایط احساسی قرار گرفتن افراد فعال در آن است. این مسئله یکی از رشتههای اصلی اقتصاد رفتاری (Behavioral Economics) است، یک رشته تخصصی و علمی که در مورد فاکتورهای مختلفی که در تصمیمات اقتصادی اهمیت ویژهای دارند؛ تحقیق میکند.
بسیاری از فعالان حوزه اقتصادی، بر این باور هستند که این احساسات، باعث تغییرات بازار میشوند و همین نوسان احساسات سرمایهگذار است که باعث شکلگیری چرخه روانشناسی بازار میشود.
ما در این مطلب از کوین نیک، به معرفی مبحث روانشناسی بازار میپردازیم که اهمیت بسیار ویژهای در بازار ارزهای دیجیتال، مخصوصا بیت کوین دارد.
روانشناسی بازار از عوامل مهم صعود و سقوط ارزهای دیجیتال
به طور کلی، ضعف ناشی از احساسات بازار، از احساس کلی تبادلکنندگان و سرمایهگذاران شکل میگیرد که با توجه به قیمت حال حاضر، دست به اقدامهای مختلف میزنند. زمانی که احساسات یک بازار مثبت باشد، قیمتها به طور مداوم، بالا میروند که به آن، بازار گاوی (Bull Market) میگویند. اما به شرایطی که همه چیز برعکس باشد و شاهد کاهش مداوم قیمتها باشیم، بازار خرسی (Bear Market) گفته میشود.
همانطور که گفتیم، این ضعف ناشی در بازار، برگرفته از دیدگاه شخصی و مجموع احساسات تمامی مبادلهکنندگان و سرمایهگذاران یک بازار است. نگاه دیگر این است که روانشناسی بازار به نوعی، ناشی از میانگین احساسات افراد فعال در یک بازار است.
این مطلب راهم مطالعه کنید: مفهوم بازار خرسی و بازار گاوی
پس مهم است که بدانید، در بازاری که گروهی از افراد در آن حضور دارند؛ هرگز نظر یک شخص واحد، غالب نخواهد بود. بر اساس تئوری روانشناختی بازار، قیمت یک دارایی در بازار، بر اساس بازخورد احساسات حاضرین همان بازار که کاملا هم پویا هستند؛ تغییر میکند. در غیر این صورت، بسیار سخت میتوان در یک بازار، به تبادلات موفق پرداخت؛ آن بازار را آنالیز کرد و به پیشبینی برخی اتفاقات درون آن، دست زد.
چگونگی تغییر احساسات در چرخه بازار
در عمل، حرکت صعودی بازار، به دلیل بهبود نگرش و اعتماد به نفس در میان تبادلکنندگان آن است. یک احساس مثبت درون بازار، باعث افزایش تقاضا و کاهش موجودی میشود. در عوض، افزایش تقاضا حتی نگرش و برخورد بازاریان را قویتر میکند. به همان صورت هم احساسات منفی داخل بازار، باعث کاهش تقاضا و افزایش موجودی میشود.
۱. روند صعودی
تمام بازارها چرخه انقباض و انبساط دارند و دائما در این چرخه، در جریان هستند. زمانی که یک بازار در وضعیت انبساط قرار داشته باشد (بازار گاوی)، جو خوشبینی، اعتقاد و طمع در آن، حکمفرما است و معمولا اینها احساسات روانشناسی بازار هستند که باعث قدرت گرفتن فعالیتهای خرید میشوند.
کاملا عادی است که در چرخه روانشناسی بازار، شاهد اثر چرخشی یا اثر برگشت پذیر باشیم. مثلا احساسات حاکم در بازار با افزایش قیمت، مثبتتر میشود و همین مسئله باعث سیر صعودی عواطف بازار خواهد بود و بازار را به سمت بالاتر هدایت میکند.
گاهی اوقات، یک شور و اعتقاد قوی، میتواند به شکلی از بازار پیشی بگیرد که باعث ایجاد حباب اقتصادی شود. در چنین سناریوهایی، بسیاری از سرمایهگذاران به افرادی غیر منطقی تبدیل میشوند. آنها دیدگاه خود را نسبت به ارزش واقعی از دست میدهند و داراییهای مورد نظرشان را فقط به این دلیل از بازار میخرند که اعتقاد دارند بازار همچنان، به روند صعودی خود ادامه خواهد داد.
آنها به افراد طمع کاری تبدیل میشوند که درونشان مملو از انرژی مثبت کاذب نسبت به شرایط حال بازار است و بر این باور هستند که سود زیادی خواهند برد. در حالی که اگر قیمت بازار، بیش از حد معمول به سمت بالا حرکت کند؛ یک حد فوقانی ایجاد میشود. این مسئله به طور کلی به عنوان نقطه اوج ریسک اقتصادی تلقی میشود.
در برخی موارد، بازار برای مدتی، حرکات جانبی را تجربه خواهد کرد که داراییهای موجود در آن، به تدریج فروخته میشوند. این مرحله همچنین به عنوان مرحله توزیع هم شناخته میشود. هر چند که برخی از چرخههای روانشناسی بازار، مرحله توزیع مشخصی ندارند و به همین دلیل، روند نزولی بازار سریعا پس از رسیدن قیمتها به حد نهایی، آغاز خواهد شد.
تغییر احساسات در چرخه بازار ارز
۲. روند نزولی
زمانی که بازار شروع به حرکت در جهت مخالف میکند، آن حس طمع و سرخوشی، به نارضایتی تبدیل میشود؛ چون بسیاری از معاملهکنندگان نمیخواهند باور کنند که روند صعودی، به پایان رسیده است. همانطور که در این شرایط قیمتها کاهش پیدا میکنند، احساسات حاکم در روانشناسی بازار، چهره منفی خود را نشان میدهد که معمولا شامل احساساتی از اضطراب و وحشت است.
در این زمینه، اضطراب را زمانی مطرح میکنیم که سرمایهگذاران به پرسش سوالاتی مبنی بر دلایل کاهش قیمتها میپردازند و همین مسئله باعث میشود تا وارد مرحله انکار شوند. مرحله انکار زمانی رخ میدهد که این سرمایهگذاران، هنوز حاضر نیستند تا بپذیرند که دوره صعود تمام شده است. آنها همچنان اصرار دارند تا در جایگاه خود که حالا تبدیل به جایگاه بازنده شده، ثابت بمانند؛ چون با خود میگویند که دیگر برای فروش داراییهایشان دیر است یا معتقد هستند که بازار دوباره، روند صعودی خود را پیدا خواهد کرد.
این مطلب راهم مطالعه کنید: چگونه در تحلیل تکنیکال موفق عمل کنم؟
اما پس از این مرحله است که تحلیل احساسات حاکم بر بازار قیمتها حتی پایینتر از انتظار میروند و موجی از فروش داراییها توسط سرمایهگذاران، آغاز میشود. ترس و وحشت معمولا باعث هدایت بازار به سمتی میشود که به آن بازار کاپیتولاسیون (Capitulation یا تسلیم) گفته میشود. جایی که در آن سرمایهگذاران تسلیم میشوند و در پایینترین قیمت، داراییهای خود را میفروشند.
در نهایت، با این اتفاق و رسیدن به پایینترین نقطه قیمت، بازار روند کاهشی خود را متوقف میکند و به ثبات میرسد. معمولا حرکات حاشیهای بازار، قبل از این که دوباره احساس امید و خوشبینی به بازاریان دست دهد؛ مجددا فعالیت خود را شروع میکنند.
استفاده سرمایه گذاران از روانشناسی بازار
فرض را بر این بگذاریم که روانشناسی بازار امری معتبر و موثر است و شاید درک آن، به یک معامله کننده کمک کند تا در زمانی درست، وارد موقعیت خرید و فروش شود. نگرش کلی بازار، ضد تولید است؛ زیرا زمانهایی که بازار بهترین موقعیت اقتصادی برای خریداران را دارد؛ معمولا هنگامی است که مردم ناامید هستند و بازار در سطح نزولی قرار دارد. برعکس، زمانی در بالاترین ریسک اقتصادی قرار خواهیم گرفت که بسیاری از افراد دخیل در یک بازار، با نگرشی بسیار سرخوش و اعتماد به نفس بالا، در آن حضور دارند.
به این ترتیب، برخی از معاملهکنندگان و سرمایهگذاران سعی میکنند تا احساسات ناشی از یک بازار را مطالعه کنند و تفاوت میان مراحل مختلف چرخه روانشناسی بازار را پیدا کنند. به صورت ایدهآل، آنها از این اطلاعات برای خرید دارایی، زمانی که جو وحشت در بازار حاکم است (قیمت پایین یا بازار خرسی)، استفاده میکنند و همچنین زمانی که طمع شدیدی وجود دارد (قیمت بالا یا بازار گاوی)، دارایی خود را به فروش میرسانند. البته در عمل، شناسایی این نقاط در بازار، به ندرت میتواند کاری آسان باشد؛ چون ممکن است شما زمانی به خرید دارایی بپردازید که همچنان افت قیمت آن ادامه دارد و به نوعی ضرر کردهاید، یا برعکس.
تحلیل تکنیکی و روانشانسی بازار
یکی از بهترین راهها این است که دوباره، نگاهی به چرخه بازار داشته باشیم و از تغییرات کلی رواشناسی بازار مورد نظر، آگاهی کسب کنیم. تحلیل اطلاعات گذشته، به خوبی نشان میدهد که چه تصمیماتی در طول یک بازار گرفته شده که بیشترین سود را در بر داشته است.
هر چند بسیار دشوار است که از مسیر و تغییراتی که یک بازار پیش گرفته، به خوبی آگاهی کسب کرد و حتی گاهی سختتر این است که وقوع اتفاقات در آینده نزدیک را پیشبینی کرد. بسیاری از سرمایهگذاران برای بررسی اینکه در آینده نزدیک منتظر چه چیزی باشند، از تحلیل تکنیکی استفاده میکنند.
میتوان گفت که شاخصهای تحلیل تکنیکی، ابزاری هستند که برای اندازهگیری موقعیت روانشناسی بازار مورد استفاده قرار میگیرند. مثلا شاخص قدرت نسبی (RSI) برای یک تحلیلگر مشخص میکند که چه زمانی در خرید یک دارایی به دلیل وجود احساسات به شدت مثبت حاکم بر بازار (افراط و طمع) زیادهروی شده است.
در مثالی دیگر، شاخص میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD) زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که بخواهیم تفاوت میان مراحل مختلف چرخه روانشناسی بازار را پیدا کنیم.
بازار خرس یا بازار گاو
بیت کوین و روانشناسی بازار
شرایط بازار گاوی بیت کوین در سال ۲۰۱۷ مثالی واضح از این است که چطور روانشناسی بازار روی قیمتها تاثیرگذار و برعکس. از ماه ژانویه تا دسامبر، بیت کوین از ۹۰۰ دلار به بالاترین قیمت خود یعنی ۲۰۰۰۰ دلار رسید. در طول این افزایش شدید قیمت، احساسات حاکم بر بازار بیشتر و بیشتر مثبت شد. هزاران سرمایه گذار جدید وارد میدان شدند و خود را غرق در بازار گاوی بیت کوین کردند. ترس از جا ماندن، خوش بینی بیش از حد و طمع، قیمت را تا حد ممکن بالا برد، تا تحلیل احساسات حاکم بر بازار زمانی که همه چیز متوقف شد.
این مطلب راهم مطالعه کنید: راهنمای معامله ارز دیجیتال برای مبتدی ها
روند کاهشی از اواخر سال ۲۰۱۷ تا اوایل سال ۲۰۱۸ شروع شد و پایان یافت. این اتفاق باعث شد تا بسیاری از سرمایه گذاران تازه وارد بسیاری از داراییهای خود را از دست بدهند، حتی زمانی که روند نزولی به ثبات رسیده بود، اعتماد به نفس کاذب و نارضایتی باعث شد تا بسیاری از مردم روی هولدینگ پافشاری کنند.
چند ماه بعد، احساسات حاکم بر بازار به شدت منفی شد چرا که میزان اعتماد به نفس سرمایه گذاران به پایینترین حد خود رسیده بود. ترس ناشی از شک و تردید و وحشت به وجود آمده، باعث شد تا آنهایی که در نزدیکی بالاترین قیمت به خرید بیت کوین پرداخته بودند به شدت ضرر کنند. برخی از مردم به همین دلیل نسبت به بیت کوین سرخورده شدند.
سوگیری شناختی
سوگیری شناختی (Cognitive Biases) یک الگوی تفکر متداول است که معمولا باعث میشود مردم تصمیمات غیر منطقی بگیرند. این الگوی تفکر میتواند هم روی معامله کنندگان و هم کل بازار تاثیر بگذارد. در ادامه چند نمونه از این بخش را بررسی میکنیم:
- سوگیری تاییدی یا Confirmation Bias: به گرایشی گفته میشود که تنها به اطلاعات شخصی خودمان تکیه و باور داشته باشیم و از اطلاعات حاکم در بازار که مخالف نظر خودمان در جریان هستند دوری کنیم. برای مثال، سرمایه گذاران در بازار گاوی تمرکز خود را روی اخبار مثبت میگذارند در حالی که اخبار منفی یا هرگونه از نشانههایی را که در جهت مخالف شرایط حال حاضر بازار شنا میکنند نادیده میگیرند.
- زیان گریزی یا Loss Aversion: این گرایش اشاره به تمایل افراد به منظور جلوگیری از هر گونه ضرر در برابر سود مشابه دارد. برای مثال، برای این گونه افراد، گم نکردن ۱۰ بیت کوین بسیار مهمتر از به دست آوردن ۱۰ بیت کوین است. این گرایش باعث میشود تا معامله کنندگان موقعیتهای خوب را از تحلیل احساسات حاکم بر بازار دست بدهند یا در شرایط کاپیتولاسیون و فروش دچار وحشت شوند.
- اثر برخورداری یا Endowment Effect: این نگرشی است که باعث میشود مردم نسبت به چیزی که دارند ارزش زیادی بدهند چرا که فقط صاحب آن هستند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار که یک مشت ارز دیجیتالی در اختیار دارد، بیشتر از آن کسی که آن را در اختیار ندارد نسبت به سکههای خود ارزش میدهد؛ یا بهتر است بگوییم روی ارز خود تعصب ویژهای دارد.
نتیجه
بسیاری از معامله کنندگان و سرمایه گذاران موافق این موضوع هستند که روانشناسی بازار روی چرخه و قیمت بازار تاثیرگذار است. اگر چه چرخه روانشناسی بازار به خوبی شناخته شده است، اما استفاده از آن به راحتی انجام پذیر نیست. این مسئله فقط مربوط به بازار ارز دیجیتال نمیشود، بلکه از صدها سال پیش تا امروز، روانشناسی بازار وجود داشته است و حتی ماهرترین مبادله کنندگان هم ممکن است با توجه به شرایط مختلف بازار گمراه شوند. سرمایه گذاران نه تنها در درک کامل روانشناسی بازار وظیفه سختی دارند، بلکه آنها باید روی روانشناختی خود که باعث تصمیم گیری میشوند هم تمرکز کنند.
دیدگاه شما