مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد


ریسک بیشتر = سود مورد انتظار بیشتر

مدیریت سرمایه چیست؟ - آشنایی با اصول مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه، یکی از جنبه های جدانشدنی و ضروری زندگی ماست. ما آنقدر درگیر زندگی روزمره خود هستیم که اهمیت مدیریت سرمایه را فراموش می کنیم. بدون دانش مدیریت سرمایه، نمی توان یک زندگی آزاد داشت و دانست که چگونه صورت حساب های خود را بدون مشکل پرداخت کرد و از شر بدهی های مالی خود خلاص شد.

مدیریت سرمایه به فرآیند بودجه بندی، پس انداز، سرمایه گذاری، خرج کردن یا نظارت بر مصرف سرمایه یک فرد یا یک گروه اشاره دارد. اگر حوضه فعالیت شما بازارهای مالی می باشد، این کلمه را زیاد خواهید شنید.

خیلی از افراد هستند که دوست دارند با مازاد سرمایه شان، در جاهایی که به آنها سودهای خوبی می دهد یا اصطلاحا بازگشت خوبی دارد، سرمایه گزاری کنند. ولی متاسفانه اکثر آنها نمی دانند در کجا و چگونه باید سرمایه شان را مدیریت و این کار را انجام دهند.

به عنوان مثال، عده ای تمایل به سرمایه گزاری در بازار سهام دارند. عده ای دیگر اما دوست دارند پولشان را صرف خرید و فروش ارزهای بین المللی که به آن بازار فارکس گفته می شود، بکنند. گروهی هم تمایل به خرید ملک، طلا و یا هر دارایی که به آنها سود خوبی بدهد، دارند.

آیا مدیریت سرمایه به معنی درست و صحیح خرج کردن است؟ آیا مدیریت سرمایه به این معنی است که بتوانیم سودده ترین بازارهای مالی حال حاضر را تشخیص داده و انتخاب کنیم؟ در وضعیت موجود، ریسک کدام بازارها کمتر است؟

در این مقاله آموزشی بسیار مهم، قصد داریم پاسخ اینگونه سوالات شما را داده و شما را با عناوین زیر، آشنا کنیم.

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی، مفهوم مدیریت سرمایه چیست، رعایت اصول مدیریت سرمایه، ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید، ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک، نسبت افت سرمایه، چگونه مدیریت سرمایه انجام دهیم و جمع‌بندی.

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

همه ما در زندگی های مان حداقل یک مرتبه با افرادی روبرو شده ایم که از لحاظ مالی، درآمد بسیار خوبی دارند. ولی وقتی کمی به آنها نزدیک تر می شویم، متوجه آشفتگی های مالی در زندگی این افراد می شویم. در حقیقت، رنجی که آنها متحمل می شوند، هیچ ربطی به درآمدشان ندارد؛ این افراد با مشکل "عدم مدیریت سرمایه" روبرو هستند. اینگونه افراد نمی دانند که چطور درآمدهای عالی شان را سرمایه گذاری و پس انداز کنند. در واقع، هر چقدر درآمد این عده بالاتر برود، به همان اندازه خرج بیشتری دارند. مدیریت سرمایه در زندگی مالی، درباره دستیابی به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت است. دلایل متعددی وجود دارد که چرا تا این حد، مدیریت سرمایه اهمیت دارد اما، در اینجا ما فقط به چند مورد از آنها توجه می کنیم.

اولین مزیت مدیریت درست سرمایه این است که شما را مجبور به داشتن یک طرح و نقشه می کند. وقتی شما می دانید که چقدر از درآمد فعلی تان را باید کی، کجا، چگونه و در چه مارکت هایی هزینه کنید، اولین مشکل تان مرتفع می شود.

دومین حسن داشتن مدیریت مالی، به ارمغان آوردن امنیت مالی برای شما است. بر اساس هرم مشهور ابراهام مازلو، یکی از امنیت های مهم بشر، امنیت مالی است. اگر شما برای درآمدتان نقشه درست و کارآمدی نداشته باشید، همیشه دچار استرس و نگرانی خواهید بود.

نکته مهم بعدی درباره اهمیت مدیریت مالی، افزایش دارایی های شما است. فردی که می داند چگونه سرمایه اش را مدیریت کند، قطعا با سرمایه گذاری های درستی که می کند، دارایی هایش را زیادتر خواهد کرد. در نتیجه زندگی این فرد، از استانداردهای بالاتری نسبت به بقیه، برخوردار است.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه اصطلاح گسترده ای است که شامل خدمات و راه حل ها در کل صنعت سرمایه گذاری می شود. در بازار، مصرف کنندگان به طیف گسترده ای از منابع و برنامه های کاربردی دسترسی دارند که به آنها امکان می دهد تقریباً هر جنبه مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد ای از امور مالی شخصی خود را به طور جداگانه مدیریت کنند.

اغلب زمانی که دارایی خالص سرمایه گذاران افزایش پیدا می کند، به دنبال افراد و شرکت های حرفه ای سرمایه گذاری برای یادگیری نحوه صحیح سرمایه گذاری، می روند.

مدیریت سرمایه گذاری به فرآیندهای بودجه ریزی، پس انداز، سرمایه گذاری، خرج کردن یا نظارت بر مصرف سرمایه یک فرد یا یک گروه اشاره دارد. این اصطلاح همچنین می تواند به طور محدودتر به مدیریت سرمایه گذاری و مدیریت پورتفولیو اشاره کند.

در کل مدیریت سرمایه در یک جمله، داشتن دانش و توانمندی سرمایه گذاری با کمترین ریسک، برای رسیدن به حداکثر سود می باشد.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

حال که متوجه شدید مدیریت سرمایه چیست، باید خود را برای رعایت قواعد و اصول آن، آماده کنید. اکیدا توصیه می شود هر سرمایه گذاری قبل از ورود به دنیای تجارت، نسبت به ریسک های آن نیز، آگاه باشد.

معمولا افرادی که شناخت بهتری از خودشان دارند، سرمایه گذاری های موفق تری نیز انجام می دهند. شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که، اصول مدیریت سرمایه چیست؟ در قسمت بعدی این اصول را برای شما بیشتر توضیح می دهیم.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگر مدیریت سرمایه را به یک میز با پنج پایه تشبیه کنیم هر پایه، یکی از ارکان اصلی سرمایه گذاری می باشد. هر معامله گر و سرمایه گذار هوشیار و آگاهی، برای ورود به یک سرمایه گذاری موفق، باید این اصول را رعایت کند.

این ارکان عبارتند از: ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه.

ریسک

در دنیای پر چالش کسب و کار امروز همه افراد سعی در به دست آوردن سودهای بیشتری دارند اما این سودهای بیشتر، همیشه همراه با درصدی ریسک خواهد بود. یک سرمایه گذار آگاه، قبل از ورود به هر معامله ای، باید بداند که چه مقدار از سرمایه اش را حاضر است به خطر بیاندازد یا اصطلاحا ریسک کند. این مسئله، یکی از مهم ترین نکات هر سرمایه گذاری است.

بازده

به زبان ساده بازده، مقدار سود احتمالی است که یک سرمایه گذار قرار است به دست آورد. همانگونه که در مبحث ریسک درباره درصد ذکر کردیم، در این قسمت هم، قرار است یک سرمایه گزار در ازای ریسکی که می کند، درصدی سود به دست آورد. در نتیجه، بازده هم به صورت درصد بیان می شود.

حجم معاملات

تعداد واحدهای یک دارایی که معامله گران با پرداخت قیمتشان، مالکیت آنها را تصاحب می کنند، حجم معاملات نام دارد. این واحد دارایی، برای سرما یه گذاری های مختلف فرق می کند. فرض کنید شخصی که در بازار سهام فعالیت می کند، صاحب برگه های سهام می باشد. در این مثال برگه های سهام، واحد دارایی این فرد است.

در بازارهای سرمایه نیز، هر معامله گری باید حجم معاملاتش را نسبت به ریسک و بازده آن معامله، مشخص کند. اگر فردی برای ورود به معامله ای از حجم بالاتری استفاده کند، امکان به دست آوردن سود یا ضرر احتمالی آن فرد نیز، بیشتر خواهد شد. به قول این ضرب المثل معروف، هر که بامش بیش، برفش بیشتر.

نسبت بازده به ریسک

نسبت بازده به ریسک یا همان ریسک به ریوارد، یکی دیگر از ارکان مهم اصول مدیریت سرمایه گذاری است. این فاکتور مهم، یک فرمول ساده هم دارد. هر معامله گری قبل از ورود به معامله، باید این فرمول را بداند و آن را حتما محاسبه کند.

فرمول به این شکل است که شما با تقسیم نسبت بازده معامله به ریسک یا ضرر آن، به عددی دست پیدا می کنید که به آن، نسبت بازده به ریسک می گویند. این عدد، شاخص بسیار مهمی در معامله شما می باشد. شاید این سوال برایتان پیش بیاید که این عدد باید چند باشد؟

این سوال، سوال بسیار مهمی است. پاسخ شما حداقل عدد 1 یا 2 می باشد. اگر عدد 1 را در نظر بگیریم، به این معنی است که شما وارد معامله ای می شوید که در بدترین حالت، قرار است اگر سودی نکنید، ضرری هم نکرده باشید.

نسبت افت سرمایه

افت سرمایه یا همان DrawDawn که در بازارهای مالی به DD مشهور است، به میزانی از کاهش سرمایه شخصی گفته می شود که تحت تاثیر معاملات زیان ده، به وجود می آید. به زبان ساده تر، به اختلاف مبلغ قبل از ضرر و بعد از ضرر، افت سرمایه گفته می شود. فراموش نکنید که معامله گران موفقی که اصول سرمایه را رعایت می کنند، این فاکتور مهم را قبل از ورود به تریدشان، به صورت درصدی از حساب خود محاسبه می کنند.

چگونه مدیریت سرمایه انجام دهیم؟

به مهمترین قسمت این مقاله آموزشی رسیدیم. اگر ما به عنوان سرمایه گذار ندانیم که چطور باید سرمایه مان را مدیریت کنیم، متحمل ضررهای جبران ناپذیری خواهیم شد.

اولین نکته مهم، داشتن یک استراتژی شخصی متناسب با روحیه و شخصیت خودمان است. افرادی که به این فاکتور مهم اهمیت نمی دهند، دیر یا زود باید تاوان اشتباهاتشان را پس بدهند.

نکته دو، هیچ فردی برای تفریح و سرگرمی وارد دنیای معاملات نمی شود. هدف هر معامله گری، رسیدن به سود است. پس، باید با آگاهی به این مسئله، وارد اصل مهم سوم شویم.

نکته مهم بعدی، دانستن مقدار درصد ریسک به ریوارد است. شما باید قبل از ورود به هر تریدی کاملا از این نکته طلایی، آگاه باشید. شما باید بدانید معامله ای که قصد ورود به آن را دارید، قرار است چه مقدار سود و یا ضرر احتمالی داشته باشد.

اصل طلایی بعدی که در مدیریت سرمایه بسیار مهم است، مقدار ریسکی است که حاظر هستید در هر معامله انجام دهید. بر اساس یک قانون مهم، هیچ وقت نباید بیشتر از 2 تا 3 درصد سرمایه تان را ریسک کنید.

اینها فقط تعدادی از نکات مهم برای مدیریت سرمایه بودند. قوانین بیشتری نیز وجود دارند که بسته به اینکه در کدام مارکت ها ترید می کنید، باید رعایت شوند.

جمع‌بندی

چند هزار سال پیش، سردر ورودی یونان باستان، جمله ای طلایی با این مضمون نوشته شده بود: "خودت را بشناس". این قانون طلایی، تاریخ انقضا ندارد. همه ما کم و بیش به اهمیت این نکته طلایی، واقف هستیم.

در بازارهای مالی نیز، اگر فردی نداند چه نوع شخصیتی دارد، دچار ضرر و زیان های بزرگی خواهد شد. این نکته به شما کمک می کند تا بر اساس تیپ شخصیتی تان، استراتژی متناسب خودتان را داشته و وارد معامله شوید.

آیا تریدر صبوری هستید یا اینکه حوصله باز نگه داشتن معامله را ندارید. آیا فردی ریسک پذیر هستید یا ریسک گریز؟ اینها فقط اندکی از سوالات مهمی است که شما باید از خودتان بپرسید تا بتوانید در مدیریت سرمایه درست عمل کنید.

اگر می خواهید در زندگی مالی تان سرمایه گذار موفقی باشید، باید مدیریت سرمایه را بدانید و به آن عمل کنید.

مدیریت سرمایه در بازار مالی

مدیریت سرمایه یکی از مهم‌ترین نکاتی است که یک معامله‌گر برای رسیدن به سود مستمر نیاز دارد، در این مقاله می‌خواهیم به بررسی، تعریف و معرفی استراتژی‌های درست استفاده از قوانین مدیریت سرمایه بپردازیم. پس با ما در بیتفا همراه باشید.

مدیریت سرمایه در بازار مالی

مدیریت سرمایه Money Management یکی از پارامترهای مهم است برای رسیدن به موفقیت در بازار مالی پس اگر بخواهیم به مدیریت سرمایه بیشتر بپردازیم باید اعلام کنیم که بررسی و مهندسی دقیق سرمایه جهت ورود به معامله و مدیریت معامله می‌باشد. در ادامه میخواهیم این تعریف را برای شما به صورت کامل و جزئی باز کنیم و بررسی کنیم.

در واقع هدف‌ما از فعالیت در بازار مالی کسب سود می‌باشد و برای رسیدن به کسب سود نیاز است برای خودمان چند تا قانون درست ایجاد کنیم که اگر در یک معامله وارد ضرر شدیم زیاد متضرر نشویم و اگر معامله ما وارد سود شد به راحتی از معامله خارج نشویم و یا سود بسیار بزرگی به دست آوریم.

در ادامه به بررسی نکات اصلی و راهکار های کسب سود مستمر خواهیم پرداخت.

سیستم معاملاتی

برای اینکه بخواهیم مدیریت‌سرمایه و قاعده‌های آن را بیان کنیم نیاز است که چند پیش نیاز را بررسی کنیم به این صورت مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد که اولین پیش نیاز داشتن یک سیستم معاملاتی برای رسیدن به سودآوری مسمتر است. در واقع سیستم معاملاتی از یک مثلث تشکیل شده است که یک ضلع آن علم تحلیل تکنیکال است، ضلع دیگر روانشناسی معامله‌گری است و ضلع دیگر مدیریت سرمایه می‌باشد.

در واقع یکی از مهم‌ترین بخش‌های آن که حدود ۶۰ درصد سودآوری را تشکیل می‌دهد مدیریت‌سرمایه است و هدف مدیریت سرمایه رسیدن به بیشترین میزان سوددهی و کمترین میزان ضرردهی در معاملات است. شاید تا الان فکر میکردین که بخش اعظم این مثلث را علم تکنیکال تشکیل میدهد بلکه باید بگوییم که اگر در علم تحلیل تکنیکال هم موفق باشید، تا زمانی که سیستم مدیریت سرمایه اصولی نداشته باشید موفقیت شما در بازار مالی تقریبا غیرممکن است.

ریسک به ریوارد

ریسک به ریوارد یکی از مهم‌ترین ابزارهایی است که همواره باید قبل معامله بررسی شود و طبق آن اهرم و سرمایه انتخاب شود. در واقع ریسک به ریوارد نسبت تقسیم میزان ریسک و یا همان ضرر معامله به میزان پاداش یا همان سود معامله است. مثلا اگر در یک معامله احتمال داشته باشه ۵ درصد سود کنیم و ۵ درصد هم احتمال داشته باشه ضرر کنیم در واقع حاصل تقسیم عدد ۵ بر روی ۵ عدد یک حاصل می‌شود. یعنی این معامله یک معامله‌ای است که احتمال رخداد آن ۵۰ - ۵۰ است و در واقع کاملا شانسی است ریسک به ریوارد معقول بازه عددی ۱.۵ الی ۲ به بالاتر است. به این صورت که میزان سود ما در معاملات ۲ برابر میزان ضرر ما است. شاید بگویید که چرا نباید از ریسک به ریوارد یک به یک استفاده کنیم؟ باید به خدمت شما بگوییم که اگر شما یک معامله‌گری باشید که درصد برد معاملات شما کمتر از 50 درصد باشد، اگر از ریسک به ریوارد یک استفاده کنید زیان‌ده می‌باشید ولی اگر همان معامله‌گر از ریسک به ریوارد 2 استفاده کند یک معامله‌گر سودده می‌باشد. پس فک کنم تا اینجا از اهمیت انتخاب درست ریسک به ریوارد آگاه شده باشید.

یک مثال از ریسک به ریوارد

اگر به تصویر زیر نگاه کنید خواهید دید که یک معامله‌ای طبق استراتژی معاملاتی پرایش‌اکشن رسم شده است و قیمت روی یک حمایت قرار گرفته است، اگر بخواهیم معامله خرید باز کنیم، در فلش سبز رنگ حدضرر ما قرار میگیرد و نقطه ورود ما در این معامله در میانه محدوده سبز رنگ رنگ است، اگر به عدد ریسک به ریوارد نگاه کنید در این معامله عبارت ۵.۹۱ نوشته شده است، یعنی در این معامله ما ۵.۹۱ برابر میزان ضرر توانایی سود کردن در معامله را داریم.

ریسک به ریوارد

win Rate

درصد موفقیت برای یک معامله‌گر در بازار به شدت مهم است به این صورت که مهم‌ترین رُکن برای بررسی میزان علم و دانش تحلیل تکنیکال بررسی میزان موفقیت است اگر معامله‌گر درصد موفقیت بالای ۵۰ درصد را داشته باشد با یک مدریت سرمایه درست می‌تواند به درآمد مستمر برسد و اگر درصد برنده کمتر از ۵۰ درصد داشته باشد باید علم خودش را کامل کند تا بتواند به یک میزان موفقیت معاملاتی نسبی برسد. شاید با درصد برد کمتر از 50 معامله‌گر بتواند در کسب سود موفق باشد ولی این کسب سود صرفاً کاذب است به این دلیل که در شناسایی جهت حرکت بازار ناموفق است.

درصد موفقیت را عموماً معامله گران از ۱۰ معامله می‌سنجند به اینصورت که معامله‌گر در میان ۱۰ معامله خود ۴ معامله را متضرر شده و ۶ معامله را با سود بسته است. در واقع درصد برد معامله‌گر ۶۰ درصد یا همان ۱۰/۶ می‌باشد.

سوال اصلی دقیقا اینجا به وجود میاد که چه طور میشه به حداقل ضرر و حداکثر سود رسید ؟

برای رسیدن به سود حداکثری و زیان حداقلی باید از قانون ریسک به ریوارد حداقلی ۲ استفاده کنیم به این صورت که وارد معاملاتی بشویم که میزان سودما در این معاملات ۲ برابر میزان ضررما است.

راهکارهای رسیدن به کسب سود مستمر در بازار مالی

برای اینکه همواره در بازار مالی برآیند مثبت داشته باشیم نیاز است به نکات زیر توجه بیشتری کنیم :

۱- تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال درست.

۲- مدیریت ریسک درست و دقیق.

۳- تقسیم درست سرمایه در سبد معاملاتی به وزن میزان ریسک.

4- آرامش در ترید کردن که این بخش مربوط به مباحث روانشناسی است.

برای اینکه بخواهیم در مورد مدیریت سرمایه صحبت کنیم باید حداقل چند تا قانون داشته باشیم ابتدا اینکه باید میزان ضرر را در معاملات معلوم کنیم مثلا تعیین کنیم که نهایت ضرری که میتوانیم در معامله متحمل بشویم ۵ درصد است. اگر معامله‌ای بیش از ۵ درصد برای ما ضرر داشت وارد آن نمی‌شویم. این میزان سود و ضرر برای هر فرد متغیر است به این دلیل که میزان ریسک و سرمایه هر شخص منحصر به فرد است و نمی توان از یک قاعده کلی استفاده کرد.

نتیجه‌گیری

قوانین مدیریت سرمایه از مهم‌ترین قوانینی هستند که باید در هر معامله رعایت شود، در این مقاله تلاش کردیم که به بررسی برخی از تعاریف و نکات درباره مدیریت سرمایه بپردازیم. امیدوارم که این مقاله برای شما مفید بوده باشد. موفق و پر سود باشید.

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد در معاملات همان نسبت حد ضرر به حد سود شماست که قصد داریم در این مقاله برای شما از آن بگوییم. برای افزایش شانس سودآوری خود ، باید وقتی معامله کنید که توانایی کسب سود ۳ برابر بیشتر از ریسک را داشته باشید. اصطلاحا نسبت ریسک به ریوارد مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد شما ۱ به ۳ باشد.

اگر به خودتان نسبت پاداش به ریسک ۳: ۱ بدهید و فقط در چنین شرایطی وارد معامله شوید ، در دراز مدت سودآوری بالاتری خواهید داشت.

به عنوان مثال نگاهی به نمودار زیر بیندازید:

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان چیست؟

در این مثال بالا فرض بر این است که شما ۵۰ درصد معاملات را ضرر می کنید. می بینید که حتی اگر فقط ۵۰٪ از معاملات خود را می بردید ، باز هم ۱۰،۰۰۰ دلار سود می کردید.

فقط بخاطر داشته باشید که هر بار با نسبت ریسک به پاداش خوبی معامله کنید ، احتمال سودآوری شما بسیار بیشتر است حتی اگر درصد برد شما پایین تر باشد.

و اما این لقمه بزرگی است ، تنظیم و گذاشتن نسبت پاداش به ریسک بالا هزینه دارد.

در ظاهر ، مفهوم گذاشتن نسبت سود به زیان بالا به نظر خوب می رسد ، اما به چگونگی اعمال آن در سناریوهای واقعی معاملات فکر کنید.

فرض بگیرید شما یک اسکلپر هستید و فقط می خواهید ۳ پیپ ریسک کنید.

استفاده از نسبت ۳: ۱ پاداش به ریسک ، بدان معنی است که شما باید ۹ پیپ بگیرید. ابتدا به ساکن، احتمالات علیه شما خواهند بود چراکه باید هزینه اسپرد را نیز پرداخت کنید.

اگر بروکر شما اسپرد ۲ پیپی برای EUR / USD ارائه می دهد ، باید ۱۱ پیپ سود کنید ، و بعبارتی مجبورید یک نسبت پاداش به ریسک ۴: ۱ که دشوار است را بپذیرید.

با توجه به نرخ تبدیل EUR / USD که می تواند در عرض چند ثانیه ۳ پیپ بالا و پایین برود ، سریعتر از انکه بخواهید بگویید “عمه جان” استاپ خواهید خورد.

اگر بخواهید حجم معامله خود را کاهش دهید ، می توانید استاپ (حد ضرر) خود را واید یا بازتر کنید تا نسبت پاداش / ریسک مطلوب خود را همچنان حفظ کنید.

حال ، اگر مقدار پیپ هایی که می خواستید ریسک کنید را به ۵۰ افزایش دهید ، باید ۱۵۳ پیپ سود کنید.

با انجام این کار خواهید توانست نسبت پاداش به ریسک خود را نزدیک به ۳: ۱ مطلوب خود قرار دهید. زیاد بد نیست ، نه؟ با این کار احتمال استاپ خوردن در نوسانات بازار را کم کردید چون تعداد پیپ بیشتری برای مانور دارید. و از طرفی نسبت ریسک به ریوارد مناست را دارید.

در دنیای واقعی ، نسبت های سود به زیان آیه قران نیستند. آنها را باید بسته به بازه زمانی ، فضای معاملاتی و نقاط ورود / خروج تنظیم کرد.

یک معامله بلند مدت می تواند نسبت پاداش به ریسک تا ۱۰: ۱ نیز حتی داشته باشد و این در حالیست که یک اسکلپر (تریدر کوتاه مدت) می تواند نسبتی به کوچکی ۰٫۷: ۱ را انتخاب کند.

نکته مهم این است که حتما در ورود به معامله باید این نسبت را در نظر بگیرید.

طریقه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد

کار بسیار آسانی است.

کافی است ابتدا مقدار حد ضرر خود را به پیپ یا دلار حساب کنید.

سپس مقدار حد سود خود را به پیپ یا دلار محاسبه کنید.

نسبت ریسک به ریوارد = ۱ : مقدار استاپ لاس / مقدار حد سود

معامله خرید EUR/USD را در نقطه ۱٫۱۲۲۵ وارد میشویم. حد ضرر ما در نقطه ۱٫۱۲۰۰ و حد سود ما در نقطه ۱٫۱۲۷۵ قرار دارد.

حد ضرر به پیپ = ۲۵ پیپ

حد سود به پیپ = ۵۰ پیپ

ریسک به ریوارد = ۱ : ۵۰/۲۵ = ۱ : ۲

همانطور که می بینید نسبت ریسک به ریوارد ما برابر شد با ۱ به ۲٫ پرواضح است که برای نسبت سود به زیان یا ریوارد به ریسک جای این دو عدد عوض می شود.

مدیریت حرفه ای ریسک(بخش اول)

هر معامله گري به جایی می رسد که شروع می کند به‌دنبال جوابهایی به غیر از روش هاي ورود و استراتژي‌هاي جدید معامله گري برود. آنچه بدنبالش می گردد روش هاي صحیح مدیریت سرمایه وریسک است. مدیریت ریسک مشخص می کند که چطور باید مبانی نسبت ریوارد به ریسک را بکار برد و توقع تان از رویکرد معامله گري را مدیریت کرد. مدیریت سرمایه مشخص می کند که شما چطور انتخاب می کنید که چقدر ریسک روي معامله تان داشته باشید و این انتخاب چقدر روي نوسان حساب معاملاتی و افت سرمایه تان تاثیر گذار است. ما کارمان را به این صورت شروع می کنیم ، اول بررسی می کنیم که نسبت ریوارد به ریسک واقعا چیست و چگونه عملکرد معامله گري شما را تحت تاثیر قرار می دهد و بعد نگاهی می اندازیم به مدیریت سرمایه و مبانی و تکنیک هاي تعیین سایز(حجم) در پوزیشن هاي معاملاتی.

1.شروع کار با نسبت ریوارد به ریسک

نسبت ریوارد به ریسک یکی از بحث هاي داغ مربوط به معامله گري است. در حالیکه بعضی از معامله گران بیان میکنند که نسبت ریوارد به ریسک چیز بدرد نخوري است، اما گروه دیگر بر این باورند که این نسبت جام مقدس معامله گري است.در این مقاله با هم یاد میگیرم که ،چگونه از این نسبت به درستی استفاده کنیم، بعضی واقعیتهاي گفته نشده درباره این نسبت را در اختیار شما قرار می دهیم ، و برخی از تصورات اشتباهی که درباره این نسبت وجود دارد را کنار میگذاریم.

تصور اشتباه شماره1: نسبت ریوارد به ریسک بدرد نخور است.

گاهی می بینید که بعضی از معامله گران می گویند نسبت ریوارد به ریسک بدرد نخور و بی فایده است ، این معامله گران دقیقا درست می گویند . حقیقت این است که این نسبت به تنهایی ارزشی ندارد و اگر قرار باشد به تنهایی مورد تحلیل قرار گیرد و در ارتباط با سایر ویژگیهاي آماري عملکرد معامله گري شما نباشد ، معلوم است که کارایی خاصی نمی تواند داشته باشد. با این حال ، اگر بدانید که چطور بدرستی از این نسبت استفاده کنید، خواهید دید که این نسبت یکی از سنجه ها و معیارهاي مهم در زندگی روزانه شما بعنوان یک معامله گر بحساب می آید و حتی می توان گفت ندانستن این نسبت در تنها یک معامله نیز می تواند منجر به عدم سود کردن درآن معامله شود.

تصور اشتباه شماره2: نسبت ریوارد به ریسک بد در مقابل نسبت ریوارد به ریسک خوب

دومین تصور اشتباهی که در مورد این نسبت شنیده می شود این است که اعداد خاصی براي یک نسبت ریوارد به ریسک مناسب تعیین می شود.آیا شما هم باور دارید که اگر وارد معامله اي شوید که نسبت ریوارد به ریسک یک به یک و یا کمتر باشد احتمالا درآن معامله سود نخواهید کرد؟ و یا این را شنیده اید که معامله گران حرفه اي فقط معاملاتی را انجام می دهند که این نسبت درآنها دو به یک یا بیشتر باشد؟!
توصیه ما اینست که اگر این مطالب را در سایتی خواندید ، فورا آن سایت را ترك کنید! زیرا یک نسبت ریسک به ریوارد مناسب فقط بستگی به استراتژي شخصی شما و عملکرد معامله گري شما دارد و نه چیز دیگري. یعنی که اگر یک تریدري فقط در موقعیت هاي با ریسک به ریوارد یک به سه و بالاتر می تواند سود دهی داشته باشد. ممکن است تریدر دیگري به راحتی بتواند با ورود به موقعیت هاي داراي ریسک به ریوارد یک به یک و حتی کمتر داراي سود دهی مستمر باشد چنانچه بعدا با هم خواهیم دید،نسبت ریوارد به ریسک فقط درصورتی قابل تفسیر خواهد بود که آن را در ارتباط با نرخ برد تنظیم کنید،بنابراین توصیه هایی که در مورد این نسبت می شود بی فایده خواهند بود.

تصور اشتباه شماره 3: شما می توانید بایک دستور حد ضرر ذهنی اقدام به معامله نمایید

هنگامی که یک معامله گر به این نکته آگاه شود که مفهوم ریسک به ریوارد چگونه کار می کند، خواهد دید که معامله گري بدون یک سطح ضرر دقیق و ثابت ، غیر ممکن است. فقط درصورتی می توانید نسبت ریسک به ریواردتان را محاسبه کنید و نرخ برد مد نظر را بدانید و قضاوت کنید که از این معامله انتظار سود دارید یا خیر،که قبل از ورود به معامله بدانید کجا حدضرر تان را قرار خواهید داد.

اما نسبت ریوارد به ریسک واقعا چه چیزي را به شما می گوید؟!

زمانی که شما نسبت ریوارد به ریسک یک معامله را بدانید ، براحتی می توانید نرخ برد مورد نیاز را محاسبه کنید. و سپس می توانید نرخ برد مورد نیاز را با تاریخچه نرخ بردهایتان مقایسه کنید و آنگاه قضاوت کنید که آیا از این معامله انتظار برایند مثبت دارید یا خیر.

براي مثال، اگر شما وارد معامله اي با نسبت ریوارد به ریسک یک به یک شوید، نرخ برد کلی تان باید بیشتر از 50درصد باشد تا یک معامله گر سودده بشمار بیایید.یعنی

اگر شما معاملاتی را انجام دهید و نگه دارید که نرخ برد مورد نیازتان بزرگتر از نرخ برد واقعی تان باشد ،در نتیجه به ناچار در دراز مدت پول از دست خواهید داد و بازنده هستید!

ادامه مقاله را در بخش دوم مدیریت حرفه ای ریسک مطالعه نمایید.

افت سرمایه (Drawdown) چیست؟

افت سرمایه (Drawdown)

پول درآوردن پول می برد. همه این را می دانند، میزان سرمایه گذاری از فردی به فرد دیگر متغیر است و بستگی به رویکرد شما دارد. افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش موجودی حساب است. این کاهش ارزش پس از انجام چند معامله زیان‌ده و متوالی واضح تر می شود، افت سرمایه یک حقیقت تلخ است که از آن گریزی نیست و برای همه اتفاق خواهد افتاد.

باید به این نکته توجه کنید که هرچه بیشتر ضرر کنید برگشت به اصل سرمایه سخت تر می شود پس هر چه در توان دارید برای محافظت سرمایه خود بکار بگیرید. در نتیجه در هر معامله باید درصد کمی از حساب خود را ریسک کنید تا به دراودان دچار نشوید. دراودان های بزرگ خیلی سریع باعث از بین رفتن حساب معاملاتی شما می شوند. سعی کنید با درصد کمی از حساب خود معامله کنید معمولا ریسک 2 درصد یا کمتر پیشنهاد می شود.

ریسک کمتر در معاملات = Drow Down کمتر

ضرر بیشتر = بازگشت سخت تر به اصل سرمایه

افت سرمایه (Drawdown) چیست؟

افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش سرمایه‌گذاری است. این کاهش ارزش بعد از انجام چند معامله زیان‌ده پی در پی مشخص می‌شود. معمولا افت سرمایه بصورت مخفف DD ، مقدار کاهش سرمایه شخصی است که در اثر معاملات ناموفق یا زیان ده تحمیل می شود، افت سرمایه از اختلاف بین سطح سرمایه قبل از ضررها و سطح فعلی بعد از ضررها بدست می آید و معامله گران دراودان را به صورت درصدی از حساب معاملاتی خود محاسبه می کنند. حداکثر دراودان به بیشترین ضرر پی در پی شما در معاملات گفته می شود.

حرفه‌ای ترین تریدرها هم نمی‌تواند ادعا کنند که دچار افت سرمایه نشده اند. اساتید همیارکریپتو پیشنهاد می کنند که اصطلاح دراودان را به خوبی درک کنید تا بتوانید آن را مدیریت کنید. بهتر است یک برنامه و طرح معاملاتی داشته باشید تا بتوانید در برابر ضررهای متوالی مقاومت کنید و سود کسب کنید. بخشی از برنامه معاملاتی خود را به قوانین مدیریت ریسک منظم اختصاص دهید.

با درصد کمی از سرمایه اصلی خود ریسک کنید تا هنگام برخورد با چند ضرر پی در پی با مشکل مواجه نشوید. بهتر است قوانین مدیریت سرمایه را دقیق اجرا کنید تا موفق شوید.

چگونه افت سرمایه (Drawdown) را کنترل کنیم؟

زمانی می‌توان میزان افت سرمایه را کاهش داد که سبد سرمایه‌گذاری متنوعی داشته باشید. به عبارت دیگر تمام تخم مرغ ها را در یک ظرف نچینیم. با به کارگیری این استراتژی هرگاه یک رمز ارز دچار کاهش ارزش شود، دیگر رمز ارزها می‌توانند این کاهش ارزش را جبران کنند. سعی کنید از طلا، کالاها و اوراق بهادار هم به عنوان سرمایه استفاده کنید زیرا شرایط بازار بر انواع مختلف دارایی، تأثیرات متفاوتی می‌گذارد.

یکی از موارد مهم، حداکثر ضرر در مقابل سود مورد انتظار است که به آن (Risk/Reward Ratio) می گویند. این استراتژی براساس درصد است و این درصد باید بر اساس میزان درآمد شما باشد. معامله گران معمولا کاهش سرمایه را به صورت سالانه و ماهانه، بررسی و مدیریت می کنند. در بررسی حداکثر کاهش سرمایه ماهانه، می‌توان انعطاف‌پذیر عمل کرد اما باید با سود مورد انتظار هماهنگ باشد.

پیش تر هم گفتیم درک افت سرمایه‌ در یک بازه زمانی، برای ایجاد سودآوری مداوم، مهم است. استراتژی‌های سرمایه‌گذاری که قصد دارند بازدهی بالاتر از نرخ بهره داشته باشند باید ریسک‌ را مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد در پورتفولیو لحاظ کنند.

افت سرمایه (Drawdown)

ریسک بیشتر = سود مورد انتظار بیشتر

بیشتر از 2% در هر معامله ریسک نکنید

میزان ریسک در هر معامله چقدر باشد؟ این سوال را در ابتدای مسیر معامله گری از خود بپرسید و سعی کنید که ریسک معاملاتتان را به 2% از سرمایه باقیمانده نه اصل سرمایه محدود کنید. برای افراد تازه وارد این مقدار باید کمتر باشد، بهتر است این مقدار را 1% از سرمایه باقیمانده باشد.

همیارکریپتو این مباحث را در دوره کریپتو استارتر ارز دیجیتال با مثال های کاربردی تدریس می کند و می توانید با اطمینان خاطر به کسب دانش در این حوزه بپردازید.

دوره های آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری و به صورت آنلاین در فضای اسکای روم برای علاقه مندان در نقاط مختلف کشور برگزار میشود. اگر به این حوزه علاقه مند هستید و قصد کسب درآمد از این بازار را دارید با ما تماس بگیرید تا مشاوران ما به شما کمک کنند.

اندازه گیری ضرر در افت سرمایه (Drawdown)

Drawdown نشان دهنده حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم می باشد و به صورت درصد بیان می شود. اگر یک معامله گر درصدی ضرر کند، برای بازگشت به رقم اولیه باید درصدی بیش از آن مقدار را سود کند.

اگر معامله گری 30/000 دلار داشته باشد و 50 درصد سرمایه اش را ضرر کند و سرمایه او به 15/000 دلار برسد. برای جبران ضررش باید باید سرمایه فعلی خود را دو برابر کند. به عبارتی برای جبران 50 درصد ضرر، باید 100 درصد سود کند که کار سختی است. جدول زیر را مشاهده کنید تا بیشتر متوجه مطلب گفته شده بشوید.

کالبد شکافی ضررها

تحلیل منظم عملکردها کمک می کند رفتارها و عواملی را که می توانند در نتیجه معاملات شما تأثیرگذار باشند را بهتر درک کنید. توجه به ضررها ، مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد راهی برای شناخت نقاط ضعف است. معامله گران معمولا بر معاملات سود ده خود متمرکز هستند و معاملات بازنده خود را نادیده می گیرند. در واقع افراد باید از معاملات زیانده خود درس بگیرند.

1) محاسبه عملکرد

بررسی معاملات گذشته، اطلاعات و داده های سود و زیان خود را جمع آوری کنید تا بتوانید عوامل موثر بر عملکرد کلی خود را تجزیه و تحلیل کنید.

2) تجزیه و تحلیل عمقی معاملات زیان ده

اگر می خواهید از اشتباهات گذشته درس بگیرید، باید بر متوسط​​ زیان خود شدیدا تمرکز کرده و بیشترین کنترل را بر آن داشته باشید. نحوه مدیریت این شرایط توسط شماست که می تواند موفقیت شما را به عنوان یک تریدر تضمین کند. تمرکز روی متوسط ضررها مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد ​ به شما کمک می کند تا بتوانید عادت بدی را که در رویکرد معاملاتی خود که احتمالاً در نتایج بد ​​تاثیر دارد، را شناسایی کنید.

به احتمال زیاد ، اجازه می دهید معاملات زیان ده مدت طولانی ادامه یابند. احتمالاً باید زودتر جلوی ضرر را گرفته و آنها را ببندید. قبل از رسیدن به متوسط ضرر، از معامله زیان ده خارج شوید. ممکن است شاهد بهبود فوری در عملکرد خود باشید. این امکان وجود دارد که بیش از اینکه درست معامله کنید اشتباه کنید ولی همچنان بتوانید در مجموع سود ده باشید. این همان موضوع نسبت ریسک به ریوارد (R/R) است. اما متوسط ​​سود شما باید بمراتب بسیار بیشتر از متوسط ​​ضرر شما باشد. ساده ترین راه برای ردیابی این مورد این است که توقع از سیستم معاملاتی خود را حساب کنید.

3- سطح توقع از سیستم معاملاتی

توقع ، مقدار متوسط ​​دلاری است که انتظار دارید در هر معامله بر اساس عملکرد قبلی خود سود کرده یا ضرر دهید. این مقدار ، درصد معاملات سودآور و متوسط سود ​​شما در هر معامله را با درصد معاملات زیان ده و متوسط ضرر ​​شما در هر معامله را ترکیب می کند.

افت سرمایه (Drawdown)

جمع بندی

معامله گری که drawdown بر آن تحمیل شده به جای معامله عجولانه برای بازگشت به موقعیت قبل،بهتر است به تجدید قوای سیستم خود بپردازد. رویکرد تهاجمی برای به دست آوردن سرمایه از دست رفته نتیجه عکس دارد. چون اغلب با معاملات زیاد یا استفاده از معاملات لوریج دار سعی می کنند که سرمایه از دست رفته را برگردانند، نتیجه عکس می دهد.

تریدرها در مواجه با دراو دون دو دسته اند: 1) خیلی تهاجمی اند، 2) اعتماد به نفس کاذب دارند که یا منجر به ضررهای جبران ناپذیر شده و یا فرد تمایلی ندارد که ضرر را بپذیرد و از ادامه ی معامله انصراف دهد.

یک ضرب‌المثل در تجارت وجود دارد که می گوید: یک معامله خوب به ندرت حرفه تجاری تان را شکل می دهد، ولی یک معامله ی بد قطعاً پایان حرفه ی تجاری تان خواهد بود.

اگر می خواهید مطالب روز دنیای کریپتو را دنبال کنید با همیارکریپتو همراه باشید. تیم ما به روز ترین اخبار و دوره های آموزشی ارز دیجیتال را در اختیار علاقه مندان این حوزه قرار می دهند. دوره های آموزشی کریپتو استارتر که مفاهیم پایه در آن تدریس می شود و دوره کریپتو جم که دوره تخصصی اساتید همیارکریپتو می باشد در این دوره یاد میگیرید چطور جم کوین های دنیای کریپتو را پیدا کنید.اگر به حوزه گیم علاقه دارید دوره کریپتو گیمر و متاورس ما را از دست ندهید. با گذراندن این دو دوره می توانید گیمر حرفه ای شوید.

همیارکریپتو دوره های آموزشی ذکر شده را در قالب دوره آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری برگزار می کند. این دوره به صورت آنلاین در فضای اسکای روم برگزار می شود.

سوالات متداول

1) افت سرمایه (Drawdown) چیست؟

افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش موجودی حساب است. این کاهش ارزش پس از انجام چند معامله زیان‌ده و متوالی واضح تر است، افت سرمایه یک حقیقت تلخ است که از آن گریزی نیست و برای همه اتفاق خواهد افتاد.

2) افت سرمایه (Drawdown) چگونه محاسبه میشود؟

دراودان (Drawdown) در حالت عادی از طریق محاسبه اختلاف بین ارزش سقف نسبی سرمایه منهای ارزش کف نسبی بدست می آید. معامله گران به طور معمول این کاهش را به صورت درصدی از حساب معاملاتی خود منظور می کنند.

3) چگونه دچار افت سرمایه (Drawdown) نشویم؟

حرفه‌ای ترین تریدرها هم نمی‌تواند ادعا کنند که دچار افت سرمایه نشده اند پس بهتر است یک برنامه و طرح معاملاتی داشته باشید تا بتوانید در برابر ضررهای متوالی مقاومت کنید و سود کسب کنید. بخشی از برنامه معاملاتی خود را به قوانین مدیریت ریسک منظم اختصاص دهید.

4) راه جلوگیری از افت سرمایه (Drawdown) چیست؟

امکان ندارد که تریدری معامله‌ی با ضرر نداشته باشد تقریبا تمام تریدرها ضرر کرده اند برای جلوگیری از دراودان و از بین نرفتن سرمایه تان، باید مدیریت سرمایه داشته باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.