آیا با افزایش قیمت طلا و نفت، بیت کوین نیز گران می شود؟
طبقه بندی بیت کوین موضوعی بحث برانگیز و دشوار برای علاقه مندان به کریپتو، سرمایه گذاران و تنظیم کنندگان بازار است. دارایی های دیجیتال اغلب با ارز ها مقایسه شده است یا حتی برخی مواقع گفته شده است که کریپتو هیچ ارزش اساسی ندارد. با این حال از منظر تنظیم کننده ها، بیت کوین بیشتر به عنوان یک کالا به خصوص با طلا در ارتباط بوده و مورد مطالعه قرار گرفته است. در حقیقت از بیت کوین به عنوان طلای جدید یا طلای دیجیتال یاد می شود. در این مقاله به بررسی رابطه طلا و بیت کوین با یکدیگر می پردازیم و به این سوال پاسخ می دهیم که سرمایه گذاری در کدام یک بازده بیشتری دارد؟
- 1. قیمت بیت کوین و طلا چه میزان با یکدیگر ارتباط دارند؟
- 2. سرمایه گذاران باید چه انتظاری را در آینده داشته باشند؟
- 3. آیا بازده طلا و بیت کوین نیز مشابه است؟
- 4. رابطه نفت و بیت کوین چگونه است؟
- 5. آیا بیت کوین یک کالا است یا خیر؟
قیمت بیت کوین و طلا چه میزان با یکدیگر ارتباط دارند؟
با نگاهی به پرایس اکشن بیت کوین و طلا از آوریل 2013 تا کنون، می توان دریافت که طلا در سال 2020 به اوج خود رسیده است در حالی که اوج قیمت بیت کوین در اواخر سال 2017 مشاهده شده است. اما چگونه اینها با هم مرتبط هستند؟
در این هفته با افزایش تنش ها بین ایالات متحده و ایران، طلا به بالاترین رقم 6 سال گذشته رسید و قیمت بیت کوین در حدود 20 درصد افزایش یافت. (جزییات تاثیر تنش ایران و آمریکا بر ارز های دیجیتال) لذا تحلیلگران در تلاشند تا ارزیابی کنند که دارایی های سنتی تا چه اندازه با قیمت طولانی مدت و کوتاه مدت بیت کوین مرتبطند.
هنگام محاسبه همبستگی های کل نمونه های قیمت بین بیت کوین و طلا از آوریل 2013 تا دسامبر 2019، داده ها نشان دادند که طلا و بیت کوین به طور قابل توجهی 46.5 درصد همبستگی دارند. در این آزمایش 0 درصد به این معنیست که اصلا همبستگی ندارند و 100 درصد یعنی کاملا به هم همبسته هستند و عدد منفی صد درصد یعنی نسبت عکس با یکدیگر دارند.
جالب اینجاست که هنگام محاسبه قیمت ها بین سال های 2018 و 2019 می توان تایید کرد که همبستگی قیمت ها از 60.3 درصد در سال 2018 به 70.8 درصد در سال 2019 افزایش می یابد.
این داده ها این سناریو را ایجاد می کند که با رشد بازار ارز های دیجیتال، پرایس اکشن قیمت کریپتو مانند سایر دارایی های سنتی خواهد شد.
شکل یک : قیمت طلا از آوریل 2013 تا کریسمس 2019
سرمایه گذاران باید چه انتظاری را در آینده داشته باشند؟
طی هفته گذشته قیمت طلا به رکورد بالای 1660 دلار در هر اونس رسید وقیمت های آتی طلا و نوسانات آن نیز افزایش یافت. در همین زمان، بیت کوین به سطح بالای 8300 دلار رسید که بالاترین قیمت از نوامبر 2019 بود.
قیمت بیت کوین در هفت روز گذشته (منبع: کوین مارکت کپ)
علاوه بر این در تاریخ 8 ژانویه، بیت کوین به بالاترین حجم معاملات روزانه خود (بیش از 28 میلیارد دلار) رسید زمانی که بیت رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی کوین در تاریخ 18 دسامبر دامپ داشت. با نگاهی به حق بیمه عدم ثبات بیت کوین که توسط کوین مارکت کپ ارائه شده است، می توانید بالاترین مقادیر را از 18 دسامبر در تاریخ 8 ژانویه و سوم ژانویه مشاهده کرد.
حجم روزانه بیت کوین در هفت روز گذشته (منبع: سایت کوین مارکت کپ)
حق بیمه ناپایداری قیمت بیت کوین در هفت روز گذشته (منبع : سایت کوین مارکت کپ)
با نگاهی به همبستگی قیمت ها، سرمایه گذاران ممکن است وسوسه شوند که این تصمیم را بگیرند که قیمت طلا و بیت کوین ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند اما این داده ها به اندازه کافی برای رسیدن به نتیجه گیری کافی نیستند.
آیا بازده طلا و بیت کوین نیز مشابه است؟
همبستگی میان بازده های این دو دارایی بسیار ضعیف تر از ارتباط میان قیمت دو دارایی است و فقط همبستگی 2.2 درصدی از بررسی کامل نمونه ها بدست آمده است. با این حال می توان از افزایش همبستگی قیمت بیت کوین و طلا از سال 2018 ( 8.7 درصد) تا سال 2019 (12.5 درصد) مشاهده کرد.
بهبود های یکسان بین سال های 2018 و 2019 هنگام مشاهده بازگشت های Lagged مشاهده می شود.اما در این حالت همبستگی در سال 2018 منفی (-4.7 درصد) است و همچنین نتایج مربوط به تمامی نمونه ها (-2.3 درصد) است اما در سال 2019 این رقم به 2.3 درصد رسیده است که ممکن است این دیدگاه را برای تحلیلگران باعث شود گزاره ارتباط بازده طلا و رفتار بیت کوین را رد کنند.
آیا همبستگی منجر به یک نتیجه گیری نا امید کننده می شود؟
بیایید بررسی کنیم آیا بازده طلا می تواند با یک مدل رگرسیون بازده بیت کوین را توضیح دهد؟ هنگام تجزیه و تحلیل یک نمونه از بازده، ضرایب نشان می دهد که وقتی طلا یک درصد افزایش می یابد، بیت کوین 0.115 درصد افزایش می یابد.
رابطه نفت و بیت کوین چگونه است؟
بیت کوین با کلاهای اساسی زیادی مقایسه شده است اما برخی از فرضیات اصلی آن – عرضه ثابت و نوسانات زیاد- باعث می شود که در مقایسه با نفت، این دسته بندی دچار چالش شود.
در پی تنش های آمریکا و ایران، قیمت نفت WTI بین 2 تا 7 ژانویه 2.86 درصد و قیمت نفت برنت 3.9 درصد افزایش یافت. قیمت های آتی نفت نیز به همین شکل افزایش پیدا کردند.
با نگاهی کلی به این سناریو و در نظر گرفتن بازه زمانی مشابه طلا، داده ها نشان از یک رابطه منفی (-13.5 درصد) بین نفت WTI و قیمت بیت کوین می دهند. برخلاف یافته های قبلی، سیر تکاملی همبستگی از 2018 تا 2019 منفی است ، از منفی 22 درصد در سال 2018 تا منفی 3.7 درصد در سال 2019.
در رابطه با بازده ، همبستگی مشابه منفی در نمونه کامل مشاهده می شود (-2.5 درصد) و در طول سال 2019 (-3درصد). یک بار دیگر همبستگی در سال 2018 بهتر از دوره های دیگر است حتی اگر از نظر بزرگی و اهمیت کوچک باشد.
با نگاهی به بازده WTI با تاخیر (Lagged) می توان همبستگی منفی را در سال های 2018 و 2019 مشاهده کرد. اما همبستگی مثبت کوچکی برای تمامی نمونه ها وجود دارد که بهتر از چیزی است که در بازده طلا شاهد آن بودیم.
نمودار قیمت نفت WTI از آوریل 2013 تا 25 دسامبر 2019
بر اساس یک مدل رگرسیون بازده نفت WTI، نمی توان یک نتیجه قابل توجه را دریافت کرد که تایید کند، نفت می تواند به عنوان یک پیش بینی کننده بازده بیت کوین باشد.
بازده تجمعی سرمایه گذاری در طلا، نفت و بیت کوین از آوریل 2013 تا کریسمس 2019
آیا بیت کوین یک کالا است یا خیر؟
طبقه بندی بیت کوین همچنان یک سوال باز است. در کوتاه مدت و در طول یک هفته با بی ثباتی های ژئوپلیتیکی، بیت کوین و کالاهایی مانند طلا و نفت به روش مشابهی عمل کرده اند در حالی که در شاخص های سهام سنتی مانند S&P 500 و DJIA در جهت مخالف قرار دارند.
در بازه های زمانی طولانی تر، داده ها حاکی از این موضوع است که بین بیت کوین و طلا همبستگی زیادی وجود ندارد. در طولانی مدت با توجه به نمونه های استفاده شده در نمودار های ذکر شده در بالا، بیت کوین بیت کوین در مقایسه با سرمایه گذاری در طلا یا نفت، گزینه بهتری برای سرمایه گذاران بوده است.
با این وجود، عوامل موثر بر قیمت و بازده بیت کوین قطعی نیستند. در عین حال بیت کوین ممکن است به طور فزاینده ای از سوی تریدر ها به عنوان یک دارایی غیر مرتبط با شاخص های سنتی سهام در دوره های اقتصاد بدون قطعیت دیده شود و بیشتر مانند یک پناهگاه امن برای سرمایه گذاران عمل کند. همانطور که هفته گذشته این نقش را بر عهده داشت.
اگر بیت کوین توسط افراد و شرکت ها تصویب شود، رابطه معکوس با بازارها و کالاهای سنتی ممکن است در آینده بیشتر خود را نشان دهد. این تحول باعث خواهد شد که بیت کوین به یک کالا، ارز و یا حتی یک کلاس دارایی کاملا جدید تبدیل شود.
بررسی همبستگی زمانی- تناوبی بین قیمت نفت، طلا و سهام بازار بورس تهران، با استفاده از تحلیل چندگانه موجک (رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی MWC)
1 دکتری اقتصاد مالی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان، سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.
2 دانشیار اقتصاد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان، سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
3 کیانا زینتی، کارشناس ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز ، ایران.
چکیده
معرفی:
بسیاری از سریهای زمانی اقتصادی و مالی به ویژه قیمتهای سهام مراحلی را گذراندهاند که به نظر میرسد رفتار آنها در آن مراحل به طور قابل ملاحظهای تغییر کرده است. علاوه بر این مطلب، توجه به ارتباط بین بازارهای مختلف به ویژه ارتباط بازارهای داخلی و بینالمللی برای بررسی رفتار متغیرهای مختلف اقتصادی و سریهای زمانی آنها حائز اهمیت است. با وجود اهمیت بررسی رابطه بین سه متغیر قیمت نفت خام، قیمت طلا و شاخص قیمت سهام، متاسفانه در داخل کشور تاکنون مطالعات کافی در این مورد انجام نشده است.
متدولوژی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین قیمت طلا، نفت و شاخص قیمت سهام بازار بورس اوراق بهادار تهران در تناوب ها و دامنههای زمانی مختلف است. بنابراین در این پژوهش همبستگی بین بازار سهام، نفت خام و طلا با چارچوب چندمتغیره بررسی شده است که در این چارچوب همبستگی تناوبهای زمانی نیز در نظر گرفته شده است. علاوه بر این با توجه به اینکه مطالعات پیشین بیشتر بر اثرات نااطمینانی یک متغیر بر متغیرهای دیگر به صورت مجزا تاکید داشتهاند و به بررسی اثرات همزمان چندین متغیر بر متغیر دیگر نپرداختهاند در این مطالعه تلاش شده است ارتباط بین سه متغیر فوق، در قالب ارتباط همزمان و با استفاده از تحلیل موجک بررسی شود. بعبارتی هدف اصلی این مقاله بررسی این مطلب است که آیا شاخص قیمت سهام بازار بورس تهران با قیمت داراییهای بینالمللی نفت و طلا ارتباط دارد یا خیر؟ و آیا رابطه مقطعی بین سه متغیر مذکور در زمانهای مختلف و مناطق مختلف زمانی تغییر کرده است.
در راستای هدف مقاله، علاوه بر استفاده از تحلیل موجک و بررسی همبستگی چندگانه[1]، از روش آزمونهای علیت گرنجر و همانباشتگی نیز استفاده شده است. به منظور بررسی همانباشتگی از آزمون همانباشتگی جوهانسون استفاده شده است. متغیرهای استفاده شده در این پژوهش دادههای روزانه سریهای زمانی قیمت طلا، قیمت نفت خام و شاخص قیمت سهام بازار بورس تهران از ژانویه 2003 تا می 2016 است.
یافته ها:
نتایج بدست آمده از این تحقیق (تحلیلهای حاصل از نرم افزار R) بدین صورت است: 1- سه سری زمانی فوق، در سرتاسر دوره همبستگی معنیداری دارند. 2- رابطه بین بازار سهام در ایران و بازارهای بینالمللی نفت خام و طلا در مقیاسهای زمانی مختلف تغییر کرده است. 3- بر اساس نتایج همبستگی موجک شاخص قیمت سهام و قیمت نفت خام، در تناوبهای بالای 128 تا 1024 روز در تمام دوره (سال های 2003 تا 2016) همبستگی بالایی وجود دارد این موضوع نشان از همبستگی موقت بین شاخص قیمت سهام و قیمت نفت خام است که در کوتاهمدت نوسان میکند. 4- بر اساس نتایج همبستگی موجک شاخص قیمت سهام و قیمت طلا، نواحی همبستگی زیادی در تناوبهای بالای 128 تا 1024 روز در کل دوره وجود دارد این موضوع نشان از همبستگی موقت بین شاخص قیمت سهام و قیمت طلا است که در کوتاهمدت نوسان میکند.
نتیجه:
بنابراین با توجه به نتایج این تحقیق میتوان نتیجه گرفت دارایی نفت و طلا برای پوشش ریسک شاخص قیمت سهام مناسب نیستند و ساخت پورتفوی متشکل از این سه دارایی، پورتفوی مناسبی رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی نیست چرا که تغییرات قیمت این متغیرها همبستگی معنی داری دارد. علاوه بر این موارد میتوان نتیجه گرفت در دنیای واقعی عوامل دیگری بر شاخص قیمت سهام اثرگذارند که شناسایی آنها و بررسی آنها در تحقیقات آتی پیشنهاد میشود.
[1] . Multiple wavelet coherence
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Investigation Time–frequency co-movement between the Tehran Stock Price Index and prices of oil and gold using Multiple Wavelet Coherence
نویسندگان [English]
- azam mohammadzadeh 1
- Mohammad nabi shahiki tash 2
- Kiana zinati 3
1 PhD in رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی Financial Economics, university of Sistan and Baluchestan, Zahedan, Iran.
2 Associate Professor of Economics, University of Sistan and Baluchestan, Zahedan, Iran.
3 Master of Industrial Management, financial trends, Islamic Azad university Tabriz Branch.
چکیده [English]
INTRODUCTION
Many economic and financial time series, especially stock prices, have gone through stages in which their behavior seems to have changed significantly. This change in behavior in time series may be over time in terms of the mean value, variance, or covariance of the current values of the time series with its past values. Today, the analysis of a market separately from other markets is almost invalid and analysts need to conduct their analysis based on the relationships between different markets. In addition, it is important to pay attention to the relationship between different markets especially the relationship between domestic and international markets to study the behavior of different economic variables and their time series.
METHODOLOGY
Oil, gold and stock markets are complex, time-varying, nonlinear and multivariate economic systems that are affected by various factors such as political, military, economic, and supply and demand factors. And these few studies have focused on GARCH, VAR,… econometric methods that are based on linear regressions. Despite the importance of examining the relationship between the three variables of crude oil price, gold price, and stock price index, unfortunately insufficient studies have been done in this country. Given that the time series of crude oil, gold prices, and stock price indices are a combination of components of different cycles, the relationship between these variables has changed over time, and examining these variables separately provides only partial and perhaps misleading information. Therefore, in contrast to previous research, the correlation between the stock market, crude oil and gold has been investigated with a multivariate framework, in which the correlation of time intervals has been considered. In addition, due to the fact that previous studies have emphasized the effects of uncertainty of one variable on other variables separately and have not examined the simultaneous effects of several variables on another variable, in this study, the relationship between the three variables has been investigated in the form of simultaneous communication using wavelet analysis. The main purpose of this study is to investigate the relationship between the price of gold, oil and the stock price index of the Tehran Stock Exchange in different periods and time periods. In other words, in this research, we seek to answer these questions whether the stock price index of Tehran Stock Exchange is related to the price of international oil and gold assets and whether the cross-sectional relationship between the three variables has changed at different times and in different time zones. In line with the purpose of this article, in addition to using wavelet analysis and multiple correlation analysis, Granger causality and co-integration tests have also been used. The Johansson co-integration test was used to examine co-integration. The variables used in this research are daily time series data of gold price, crude oil price and stock price index of Tehran Stock Exchange from January 2003 to May 2016.
FINDINGS
The results obtained from this research (from R software) are as follows: 1- The above three time series have a significant correlation throughout the period. 2- The relationship between the stock market in Iran and the international markets of crude oil and gold has changed at different time scales. 3- Based on the results of the wavelet correlation of stock price index and crude oil price, in periods higher than 128 to 1024 days in the whole period (2003 to 2016) there is a high correlation. This issue indicates a temporary correlation between stock price index and crude oil price that fluctuates in the short term. 4- Based on the results of the correlation between the stock price index and the gold price, there are large correlation zones at intervals above 128 to 1024 days throughout the period. This issue indicates a temporary correlation between the stock price index and the gold price, which fluctuates in the short term.
CONCLUSION
Therefore, according to the results of this study, it can be concluded that oil and gold assets are not suitable to cover the risk of stock price index and building a portfolio consisting of these three assets is not a good one because the price changes of these variables have a significant correlation. In addition, it can be concluded that in the real world, other factors affect the stock price index, which are suggested to be identified and studied in future research.
رابطه قیمت طلا با دلار و تورم آمریکا | حقایق بنیادی اونس طلای جهانی
در این مقاله به حقایق بنیادی ارزش و قیمت اونس طلا ی جهانی میپردازیم و رابطه این فلزگرانبها را با دلار و تورم آمریکا بررسی خواهیم کرد .
مجله افیکس کار: پس از اینکه قیمت طلا در سال 1980 به بالاترین سطح 850 دلار در هر اونس رسید، قیمت آن شروع به کاهش طولانی کرد که بیش از بیست سال به طول انجامید. اما این کاهش ارزش تنها با قیمت پایین آن مشخص نشد که در نهایت به حدود 250 دلار رسید.
نکته جالب توجه، عدم علاقه سرمایه گذاران به این فلز زرد و گرانبها بود که تقریباً بیست و پنج سال ادامه داشت. این بی علاقگی با کمبود تفسیر و اخبار در دسترس و مناسب همراه بود. طلا موضوع بحث رسانه های اصلی نبود، به همین سادگی!
روزنامه نگاران و تحلیلگران چیزهای زیادی برای گفتگو داشتند . آن زمان موضوعاتی مانند رکوردهای جدید تاریخ بورس سهام ، شوق تکنولوژی و فناوری های جدید، حملات تروریستی ، قیمت املاک و غیره مرکز گفتگوها بود.
- بیشتر بخوانید : طلا، نه در عرش و نه در فرش است | قدرت خرید دلار آمریکا تنها فاندامنتال طلاست
اما در طول سال ها این دیدگاه تغییر کرده است.
در آگوست 2011 قیمت طلا به بالاترین حد خود یعنی کمی کمتر از 1900 دلار رسید. سپس ، مجدداً به طرز دردناکی در ژانویه 2016 تا 1040 دلار در هر اونس کاهش یافت. پس از اوج گیری در اگوست 2020 تا 2060 دلار در هر اونس ، قیمت طلا مجددا به پایین ترین حد خود به 1675 دلار رسید. در حال حاضر حدود 1770 دلار است.
اما این بار هیچ کمبودی در زمینه اخبار و تفسیر طلا وجود ندارد. انبوهی از متخصصان اطلاعات زیادی را برای کمک به سرمایه گذاران در زمینه طلا منتشر کرده اند. بدون شک ، این امر با رشد ارتباطات دیجیتالی و مدیا تقویت شده است. سرمایه گذاران در همه بازارها سود برده اند. هرچند عوامل دیگری نیز وجود دارد.
با افزایش قیمت طلا ، واقعیت شکاف های شدید در سیستم های مالی و سیاست های پولی بیشتر آشکار شد، گنجینه ای از اطلاعات جدید در زمینه طلا پیدا شده بود. همچنین ، بی ثباتی شدید در بازار سهام ، سرمایه گذاران را به سوی جایگزین های دیگری سوق داد.
متأسفانه ، این چاقوی ” فراوانی اطلاعات” دو سویه دارد . اطلاعات غلط زیادی هم در مورد طلا موجود است .
چهار حقیقت زیر برای درک فاندامنتال های حاضر و دقیق طلا بسیار مهم است :
- طلا پول واقعی است.
- ارزهای فیات و اوراق جایگزین پول واقعی هستند.
- تورم ناشی از تصمیمات دولت ها است.
- قیمت طلا تنها به ارزش دلار بستگی دارد
تنها طلا پول واقعی است
پول دارای سه ویژگی خاص است:
- واسطه مبادلات تجاری است.
- وسیله اندازه گیری ارزش کالاها و خدمات است.
- یک ذخیره ارزشی است.
یک وسیله مبادلاتی باید قابل حمل باشد ، که مطمئناً طلا است. طلا به راحتی در اشکال و مقادیر قابل تشخیص برای استفاده در استانداردهای مختلف وزن و اندازه گنجانده شده است.
اما آنچه طلا را از سایر اقلامی که به عنوان پول استفاده می شود متمایز می کند ، شواهد آن به عنوان ذخیره ارزش است. در هیچ اخبار و مقاله مهمی این امر ، حتی به اندازه یک مقایسه ساده بین طلا و دلار آمریکا دیده نمیشود.
بانک فدرال رزرو ایالات متحده در سال 1913 تأسیس شد. در آن زمان دلار آمریکا به طور کامل با نرخ بیست (20.67 دلار) دلار در هر اونس به طلا تبدیل می شد. شما می توانستید اسکناس بیست دلاری آمریکا را با یک اونس طلا (0.9675) به شکل سکه مبادله کنید. این سکه ها توسط دولت آمریکا ضرب میشد.
مسئله اصلی در اینجا قابلیت تبدیل است. بیست دلاری آمریکا معادل و قابل معاوضه با یک اونس طلا بود.
در طول صد سال گذشته، دولت ایالات متحده این قابلیت تبدیل را به حالت تعلیق درآورد ؛ مالکیت طلا توسط شهروندان آمریکایی را ممنوع کرد و سپس چندین دهه بعد این حق قانونی را احیا کرد. در همین حال ، دلار آمریکا بدون هیچ گونه پشتوانه رسمی -که طلا بود – نود و نه درصد از قدرت خرید خود را از دست داده است.
برای خرید چیزی که صد سال پیش یک دلار لازم داشت، امروز صد دلار باید بدهید . در حالی که با یک اونس طلا همچنان امروز چیزی را میتوان خریداری کرد که صد سال پیش می خریدند.
- بیشتر بخوانید : معامله موفق طلا در بازارهای جهانی در چهار قدم | انواع معاملات طلا
ارزهای فیات و اوراق، یک جایگزین برای پول واقعی
اولین سکه های طلا در حدود 560 قبل از میلاد ظاهر شد. با گذشت زمان ، ذخیره سازی مقادیر بیشتر طلا در انبارها عادت شد. رسیدهای کاغذی صادر شد که نشان می داد طلا در خزانه است. این رسیدها ابزارهای تجاری قابل مذاکره بودند .
آنها پول واقعی نبودند، اما پیشرو فرضی برای سیستم نقدینگی مدرن ما هستند. طلا پول واقعی و اصلی است.
تاریخچه ارتباط دلار با طلا
صاحبان خزانه (بانکداران) تصمیم گرفتند که راهی برای افزایش سود خود بیابند. دریافت هزینه از خدمات سپرده گذاری و نگهداری آنها کافی نبود. از آنجا که بیشتر طلا در انبار باقی ماند و بیشتر معاملات مربوط به مبادله یا انتقال رسیدهای کاغذی برای سپرده طلا بود ، آنها تصمیم گرفتند “وام” بصورت طلا/پول داده و سود دریافت کنند.
طبیعتا مقادیر تجمعی طلای قرض داده شده نباید از مقدار طلای ذخیره شده تجاوز میکرد. آنها امیدوار بودند که سپرده گذاران زیادی نخواهند همزمان طلای فیزیکی خود را بازخرید کنند. در این زمان، نشانههای معقولی وجود داشت که نشان میداد چقدر طلا باید در دسترس باشد تا بتواند تقاضای روزانه و مداوم برداشت فیزیکی را برآورده کند.
خزانه ها (بانک ها) شروع به صدور وام به صورت رسید با پشتوانه طلای سپرده گذاری کردند. تا زمانی که مردم به تجارت با رسیدهای کاغذی خود ادامه دهند، نباید مشکلی ایجاد میشد. بازخریدهای گاه به گاه رسیدها (برداشتن طلا از انبار) با چهره هایی خندان مواجه می شد. به نظر می رسید یک سیستم قابل اجرا است. اما ظاهرا “بانکداران” راضی نبودند.
آنها به زودی شروع به صدور وام/رسید بیشتر برای طلایی کردند که درواقع در خزانه وجود نداشت. البته آنها نیازی ندیدند این مساله را به اطلاع دیگران برسانند . هنگامی که برخی می خواستند طلای خود را به صورت فیزیکی تحویل بگیرند ، باز هم می توانستند این کار را انجام دهند. ولی تا یک نقطه.
آنچه ما امروز پول می نامیم در واقع فقط کاغذ است.
در اواخر قرن بیستم، ارز کاغذی ایالات متحده با بیانیه ای واضح منتشر شد که مشخص می کرد برای مقادیر مشخصی از طلا (و نقره) با نرخ های ثابت قابل بازخرید است. علاوه بر این ، طلا (و نقره) رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی همزمان با ارز کاغذی ایالات متحده گردش می کرد و قابل تعویض بود. ظاهراً سوالاتی در مورد ارزش پول کاغذی مطرح شد. افراد بیشتری از جمله شرکتها و کشورها “اسکناس- طلا” را انتخاب کردند.
اما طلای کافی برای برآوردن مطالبات بازخرید وجود نداشت یا بانک ها و دولت نمی خواستند آن را آزاد کنند. بنابراین در سال 1933 ، رئیس جمهور روزولت فرمان اجرایی “ممنوعیت احتکار سکه طلا ، شمش طلا و گواهی های طلا در قاره رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی آمریکا را صادر کرد”.
در سال 1964، ایالات متحده به استفاده از نقره در ضرب سکه های مورد استفاده برای پول قانونی پایان داد. در سال 1971 ، رئیس جمهور نیکسون تبدیل دلار آمریکا به طلا را توسط کشورهای خارجی تعلیق کرد.
درطول چهل و پنج سال گذشته هیچ گونه تبدیل دلار آمریکا (به عنوان رسید کاغذی) به طلا (یعنی پول) وجود ندارد. آنچه ما امروز پول می نامیم در واقع فقط کاغذ است. جالب اینکه که می توانیم از آن برای خرید طلا استفاده کنیم.!
اکنون اگر باهوش باشیم میدانیم “طلا پول واقعی و اصلی است ” چه مفهومی دارد.
- بیشتر بخوانید : اونس طلا چیست و ارزش آن چگونه محاسبه میشود؟ | همه چیز درباره انس طلا
تورم ناشی از تصمیمات دولت ها است.
حقیقت این است که تورم، تحقیر پول از سوی دولت هاست. آثار تورم متغیر و غیرقابل پیش بینی است. بانک فدرال رزرو ایالات متحده توانسته است قدرت خرید دلار آمریکا را رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی در طول قرن گذشته کم کم از بین ببرد. نتیجه یک دلاری است که نود و نه درصد کمتر از سال 1913 ارزش دارد.
واژه دولت شامل بانک های مرکزی ، به ویژه بانک فدرال رزرو ایالات متحده نیز می شود. دولت با افزایش عرضه ارز و اعتبار باعث تورم می شود. این افزایش عرضه ، ارزش پول را کم می کند.
دقیقاً به همین دلیل است که با گذشت زمان ، ارز دلار آمریکا قدرت خرید خود را از دست داده است. امروزه برای خرید چیزی که ده سال پیش ، بیست سال پیش و غیره می توانست خریداری شود ، دلار بیشتری نیاز است و بیش از صد سال است که این کاهش ادامه دارد.
آنچه اکثر مردم از آن به عنوان تورم یا علل آن یاد می کنند هیچ کدام از این دو مورد یعنی افزایش عرضه اسکناس و کاهش ارزش پول نیستند. چیزی که مردم میبینند ، آثار تورم هستند. افزایش قیمت کالاها و خدمات، نتیجه تورمی است که قبلاً ایجاد شده است.
هر چه بیشتر، ارزش آن کمتر
هنگامی که فدرال رزرو آزمایش بزرگ خود را آغاز کرد ، قیمت طلا با نرخ 20.67 دلار در هر اونس ثابت و تبدیل شد. این نرخ ثابت ارز قرار بود به عنوان محدودیتی برای دولت عمل کند تا آنها را از تأمین دلارهای اضافی برای تأمین نیازهای هزینه ای خود باز دارد.
در اینجا یک مثال تاریخی از نحوه اعمال تورم در طلا قبل از اختراع ماشین چاپ و ظهور ارزهای کاغذی میزنیم…
«حاکمان اولیه ، تکههای کوچکی از سکههایی را که از طریق مالیات و سایر عوارض علیه رعایای خود جمع میکردند، می بریدند. قطعات بریده شده را ذوب و به سکه های جدید تبدیل میکردند. سپس بین تمام سکه ها به گردش در می آوردند. همه سکه ها از نظر ارزش برابر بودند. همانطور که این روند تکامل یافت و سکه های بریده شده بیشتر و بیشتری در گردش ظاهر شدند، مردم مشکوک تر و نگران تر شدند. بنابراین ، قدرت های حاکم شروع به تغییر/کاهش محتوای فلزات گرانبها در سکه ها کردند. این امر هزینه ساخت و انتشار سکه های جدید را کاهش داد. دیگر نیازی به خرد کردن سکه ها نبود.
از مثال بالا ، سخت نیست که ببینیم چگونه می توان هر چیزی را که به عنوان پول استفاده می شود به نحوی برای برآوردن نیازهای مخارج دولت تغییر داد. اما چنین روندی دشوار و ناخوشایند بود.
پول کاغذی وارد میشود
با ظهور ماشین چاپ، پول کاغذی به “نوآوری بزرگ بعدی” تبدیل شد. در ابتدا، مردم به «پول!» جدید با شک و تردید نگاه کردند. سکه ها با محتوای فلزات گرانبها مانند مس، نقره و طلا در کنار پول های کاغذی جدید به گردش خود ادامه دادند. بنابراین ، حداقل در ابتدا لازم بود که دولت نوعی ارتباط بین پول با ارزش شناخته شده و پول بی ارزش برای تشویق استفاده از آن حفظ کند.
سرانجام ، آن پیوند قطع شد. ابتدا به طور جزئی، سپس به طور کامل با حکم یا فرمان حکومتی انجام شد. دلار امروز نه تنها هیچ ارزش ذاتی ندارد ، بلکه به طور مداوم از طریق روشهای ظریف و پیچیده تر بانکداری، ذخیره کسری و گسترش اعتبار کاهش می یابد.
دولت با افزایش عرضه اسکناس و اعتبارات بانکی باعث تورم می شود. و این افزایش عرضه اسکناس، ارزش آن را کاهش می دهد. دقیقاً به همین دلیل است که دلار آمریکا همچنان قدرت خرید خود را از دست می دهد. از دست دادن قدرت خرید منجر به افزایش قیمت برای بیشتر کالا و خدمات می شود. باقی را شما حدس بزنید
طلا یک سرمایه گذاری نیست
همچنین بسیار مهم است که بدانیم طلا چه چیزی “نیست”!
طلا یک سرمایه گذاری نیست ؛ همچنین ، این یک مانع در برابر تورم یا بدتر شدن اقتصاد جهانی نیست. همچنین طلا چیزی را بیمه نمیکند و یا بازمانده دوران بربریت نیست.
وقتی طلا به عنوان یک سرمایه گذاری تجزیه و تحلیل می شود ، با انواع دیگر سرمایه گذاری ها مقایسه می شود. سپس تحلیلگرها شروع به جستجوی همبستگی آن با سایر دارایی ها می کنند.
مثلا میگویم “سرمایه گذاری” در طلا با بورس سهام رابطه معکوس دارد. اما دوره هایی وجود داشته است که هم سهام و هم طلا به طور همزمان بالا یا پایین می روند.
برخی میگوید “از آنجا که طلا سود پرداخت نمی کند ، در رقابت با سایر سرمایه گذاری هایی که این کار را می کنند ، مشکل دارد.”
این نقل قول و هر گونه تنوع آن که نشان دهنده همبستگی بین طلا و نرخ بهره باشد ، نادرست است.
تحلیل تکنیکال اونس طلا :
رابطه طلا و نرخ بهره
بین نرخ بهره و طلا هیچ همبستگی (معکوس یا غیر آن) وجود ندارد.
ما می دانیم که اگر نرخ بهره افزایش یابد ، قیمت اوراق قرضه کاهش می یابد. بنابراین یکی دیگر از روش های گفتن اینکه طلا با افزایش نرخ بهره متضرر می شود این است که با کاهش قیمت اوراق قرضه ، طلا نیز کاهش خواهد یافت.
به عبارت دیگر ، این قیمت طلا و اوراق قرضه است که با هم رابطه مثبت دارند. در نتیجه طلا با افزایش نرخ بهره متضرر میشود.
با این حال ، در طول دهه 1970 ، قیمت طلا از 40 دلار تا 850 دلار در هر اونس افزایش یافت. نرخ بهره اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده از 8% به 5% کاهش یافت ! چرا چنین چیزی اتفاق افتاد؟
در اینجا هر توضیحی که بر همبستگی بین طلا و نرخ بهره تأکید کند ، مفید و نادرست است.
تقریباً به طور جهانی پذیرفته شده است که طلا از تهدیدات جنگ و شرایط ناشی از آن “سود” خواهد برد. این امر در پرایس اکشن طلا آشکار شد زیرا جنجال رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی با کره شمالی چندین سال پیش به صفحات اول اخبار دنیا رسید. این وضعیت بسیار ترسناک بود . اما در واقع هیچ تاثیر “ثابتی” بر قیمت طلا نداشت.
یک عامل “شوک” اولیه وجود دارد که به نظر می رسد معامله گران را تشویق می کند تا طلا را در صورت وقوع یک رویداد بین المللی خریداری کنند. این می تواند اقدامات تروریستی ، انتخابات سیاسی ، ترورها ، حتی بلایای طبیعی باشد. اما تأثیر آن بر بازار طلا کوتاه مدت است.
این امر به این دلیل است که هرگونه تأثیر پیوسته و پایدار بر قیمت طلا توسط آنچه برای دلار آمریکا اتفاق می افتد تعیین می شود ، نه خود رویداد.
رابطه طلا و دلار آمریکا
دلار آمریکا تنها وجه مشترک با طلا در همه موارد ذکر شده در بالا است.
ساده بگوییم : کاهش دلار آمریکا به معنای افزایش قیمت طلا است و نه هیچ چیز دیگر! وخامت مداوم و بی پایان ارزش دلار به معنای افزایش قیمت طلا در طول زمان است. در واقع قیمت طلا نشان دهنده ارزش آن نیست قیمت طلا منعکس کننده ارزش دلار آمریکا است.
ثبات یا تقویت دلار آمریکا منجر به ثبات یا کاهش قیمت طلا می شود. به عبارت دیگر ، با گذشت زمان ، قیمت طلا با از دست دادن قدرت خرید دلار آمریکا رابطه عکس دارد.
وقتی قیمت هر اونس طلا در آگوست 2020 در 2060 دلار به اوج رسید ، ارزش آن صد برابر بیشتر رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی از قیمت ثابت دلار آمریکا یعنی 20.67 دلار در هر اونس بود.
این تقریباً نود و نه درصد کاهش قدرت خرید دلار آمریکا را در طول یک قرن نشان می دهد. نشان می دهد که طلا بر خلاف دلار، ذخیره ارزش است.
موضوع طلا مربوط به قیمت نیست. درباره ارزش است.
طلا پول واقعی و ذخیره ارزش است. دلار آمریکا یک جایگزین کاغذی برای پول واقعی بود و یک شکست کامل به عنوان ذخیره ارزش است.
اگر فکر می کنید تأثیرات فعلی تورم هنوز کمرنگ است ، این بدان معناست که احتمال افزایش قیمت طلا وجود دارد. اما به خاطر بسپارید آثار تورم غیرقابل پیش بینی است. افزایش طلا وقتی تائید می شود که ابتدا قیمت ها افزایش یابد.
فعلا قیمت طلا افزایش نمی یابد زیرا مردم هنوز انتظار دارند تورم بدتر شود. این تنها نشان دهنده از دست دادن قدرت خرید دلار آمریکا است که بسیار زودتر آغاز شده است. علاوه بر این ، ممکن است سالها طول بکشد تا قیمت طلا منعکس کننده هرگونه کاهش در قدرت خرید دلار باشد.
این را می توان با سناریویی که پس از اوج قیمت طلا در آگوست 2011 نزدیک به 1900 دلار در هر اونس و همچنین طی بیست سال اخیر پس از اوج قیمت آن در ژانویه 1980 ، نشان داد.
تاثیر جلسات فدرال رزرو در بازار ارز دیجیتال
در میان بانکهای مرکزی بزرگ جهان، یکی از انتقادیترین و بدبینترین بانکها نسبت به ارزهای دیجیتال و بیتکوین، مطمئناً فدرال رزرو آمریکا (FED) است که تنها بانکی در بین بانکهای بزرگ جهان است که هنوز به این نوع دارایی ها باور آنچنانی ندارد. به دنبال بالا رفتن نرخ تورم آمریکا و اقدامات فدرال رزرو برای کنترل شرایط که آخرین بار با اعمال بهره 0.5% صورت گرفت ، بازارهای ریسک پذیر مثل سهام نزدک و کریپتو تحت تاثیر رفتار انقباضی فد قرار گرفتند. اما واقعا نرخ بهره چه تاثیری روی رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی بازارهای مالی به خصوص ارزهای دیجیتال خواهد گذاشت و رابطه بین فدرال رزرو و ارزهای دیجیتال چیست؟
در حالت کلی باید گفت این نرخهای بالقوه بالاتر میتواند روی سهام، ارزهای دیجیتال، کالاها (مانند طلا و نفت) و همچنین بسیاری از سرمایهگذاریهای دیگر در ادامه سال جاری و حتی تا سال 2023 اعمال شده و آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. چرا که بازارهای مالی از همان ابتدای شکل گیری تا به امروز تحت تاثیر سیاست و اقدامات دولت های سیاسی و اقتصادی بزرگ و تاثیرگذار قرار داشته اند.
بازار کریپتوکارنسی و ارزهای دیجیتال نیز از این قاعده مستثنی نیست. موضوعات اقتصاد کلان و تصمیماتی که دولت ها در مهار یا کاهش تورم برای کشورهای خود اتخاذ می کنند بر بازارهای نوظهوری مانند ارزهای دیجیتال تاثیر غیرقابل انکاری می گذارد. یعنی حتی باوجود غیرمتمرکز بودن سیستم ارزهای دیجیتال و نبود نهاد مرکزی کنترل گر بر این بازار، شاهد هستیم که کریپتوکارنسی نیز مانند هر بازار مالی دیگر از تصمیمات سیاسی و اقتصادی تاثیر می پذیرد.
همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم یکی از مهم ترین بانک های مرکزی دنیا فدرال رزرو آمریکاست. اقدامات کلانی مانند جلسات و تصمیم گیری های فدرال رزرو، نقش تعیین کننده و مهمی در روند بازارهای مالی مانند ارزهای دیجیتال داشته و داراییها را به خوبی تحت تاثیر خود قرار میدهد. تاثیر جلسات فدرال رزرو در بازار ارز دیجیتال چیست؟
ارزهای دیجیتال خارج از کنترل بانک مرکزی هستند!
یکی از جنبه هایی که فدرال رزرو را تا حدی می ترساند این است که بیت کوین پس از بحران مالی بزرگ سال 2008 متولد شد تا جهان را با سیستم پرداختی مجهز کند که از تمام دستکاری های ایجاد شده توسط مقامات مرکزی (به گفته کسانی که بیت کوین را اختراع کردند)، فرار کند. نقش بانکهای مرکزی بزرگ دقیقاً کنترل تورم و مهار افزایش آن با یک سیاست نرخ بهره مناسب یا از طریق سیاستهای انبساطی خرید اوراق بهادار برای تأمین مالی نظام اقتصادی است، همانطور که در سال 2008 اتفاق افتاد و یا اکنون پس از بحران ناشی از همه گیری کرونا.
اکنون و در مورد رابطه بین فدرال رزرو و ارزهای دیجیتال و به گفته بسیاری از ناظران، این دقیقاً فدرال رزرو است که می تواند این سیاست انبساطی را برای مهار اولین نشانه های افزایش تورم تشدید کند. تصادفی نیست که بیت کوین به عنوان سلاحی برای مبارزه با تورم تلقی می شود و بنابراین به طور گسترده در کشورهای توسعه نیافته که مشکل تورم فوق العاده دارند استفاده می شود.
نرخ بهره، اهرم فشاری در دستان بانکها
همانطور که به عنوان یک معامله گر بازارهای مالی در جریان هستید، نرخ بهره یا نرخ سود نوعی کارمزد به شمار می رود که به مبلغ وام دریافتی شما از بانک اضافه می شود و شما باید مبلغ وام را به اضافه نرخ بهره ای که به آن تعلق می گیرد به بانک برگردانید. حال اگر نرخ بهره بانکی افزایش یابد چه اتفاقی می افتد؟ در این صورت افراد پولهای بیشتر را پسانداز می کنند و یا اگر وام دریافت کنند باید درصد بیشتری از مبلغ وام را بهصورت بهره برگردانند. در حالت عکس چطور؟ اگر نرخ بهره کاهش پیدا کند، مردم پولهای خود را خرج کرده و یا شروع به قرض گرفتن میکنند.
تاثیر حرکات FED بر بیت کوین
به گفته برخی از اقتصاددانان، گسترش ارزهای دیجیتال می تواند اثرات سیاست پولی FED و سایر بانک های مرکزی را کاهش دهد، زیرا تقاضا برای ارزهای فیات را کاهش می دهد. رابطه بین فدرال رزرو ارزهای دیجیتال یک رابطه دوسویه است. بیت کوین و ارزهای دیجیتال، همانطور که در بالا ذکر شد، ریسک تورم را کاهش می دهند، که بانک های مرکزی باید با کاهش یا افزایش نرخ بهره در صورت لزوم آن را کنترل کنند. اکنون این یک واقعیت کاملاً واضح است که قیمت دلار و بیت کوین رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی به طور غیرمستقیم همبستگی دارند و اغلب افزایش یکی با کاهش قیمت دیگری مطابقت دارد.
به همین ترتیب، افزایش نرخ های بهره ایالات متحده توسط فدرال رزرو، اغلب با کاهش قیمت بیت کوین همراه است. این موضوع به دلیل مهاجرت سرمایه گذاری ها به سمت دارایی های دلاری و در نتیجه کمتر قرار گرفتن در معرض سایر دارایی های سوداگرانه تر و پر ریسک تر، مانند بیت کوین و ارزهای دیجیتال است.
آنچه که تاریخ گویای آن است این موضوع است که بازار کریپتوکارنسی و برنامه ریزی پولی و سیاست اقتصادی آمریکا معمولا در یک همبستگی منفی قرار دارد و این دقیقا گویای رابطه بین فدرال رزرو و ارزهای دیجیتال است. یکی از نمونه های این تاثیرپذیری ارزهای دیجیتال از تصمیمات فدرال رزرو در سال 2018 است که بعد از افزایش نرخ بهره، بازار کریپتوکارنسی دچار نوسان شده و از روزهای خوب خود خارج شد.
اما همه گیری کرونا در جهان سبب شده بود تا رابطه طلا و نفت در بازارهای مالی فدرال رزرو برای جلوگیری از افزایش بیش از حد بحران ها و مشکلات اقتصادی ناشی از این همه گیری، نرخ بهره را تقریبا صفر اعلام کند. با این تصمیم نقدینگی در بازار زیاد شد و این نقدینگی به بازار ارزهای دیجیتال سرازیر شد. بنابراین در سال 2021 شاهد اوج گیری مجدد و دوران طلایی در ارزهای دیجیتال بودیم که بازهم تورم افزایش پیدا کرد.
همزمان با جلسات فد و در اثر افزایش نرخ بهره اعلام شده توسط آن، بازار ارزهای دیجیتال واکنش منفی نشان داد و قیمت بیت کوین کاهش پیدا کرد. همانطور که اشاره شد علت این اتفاق را باید در کاهش مراجعه و سرمایه گذاری مردم در بازار کریپتوکارنسی اعلام کرد. از سوی دیگر یکی از دلایل دیگر خارج شدن ارزهای دیجیتال از روزهای اوج خود را می توان در میزان وام دهی بالا و نرخ بالای وام دهی دید که باعث شد مخارج معامله گران نیز کاهش پیدا کرده و در نتیجه باز هم سرمایهگذاری و خردهفروشی در بازار ارزهای دیجیتال کاهش پیدا کند.
تاثیر نرخ بهره بالاتر بر بازار ارزهای دیجیتال و کالاها
دو طبقه دارایی اصلی دیگر در مواجهه با نرخهای بالاتر واکنشهای متفاوتی داشتهاند. در حالی که به دلیل رابطه بین فدرال رزرو و ارزهای دیجیتال و در نتیجه اعلام نرخ بهره بالاتر، قیمت ارزهای دیجیتال همراه با سایر دارایی های پرخطر کاهش یافته است، بسیاری از کالاها از جمله نفت، گندم و نیکل افزایش یافته اند.
ارزهای دیجیتال اغلب به عنوان یک درمان برای همه چیزهایی که افراد را رنج میدهند، مانند تورم، نرخ بهره پایین، کمبود قدرت خرید، کاهش ارزش دلار و غیره معرفی شدهاند. تا زمانی که کریپتو در حال افزایش بود، بدون توجه به سایر دارایی ها، به راحتی می توان به این نکات مثبت اعتقاد داشت.
قبلا داراییهای کریپتو بهعنوان یک محافظ و سد در برابر تورم در نظر گرفته میشدند اما اخیراً این طبقه از دارایی ها نیز بیشتر شبیه سایر داراییهای ریسکی مانند سهام عمل میکنند. نرخهای بالاتر برای داراییهای کریپتو در آینده یک باد مخالف خواهد بود. در واقع، ارزهای رمزپایه مانند سایر داراییهای پرخطر به کاهش نقدینگی واکنش نشان دادهاند.
درگیری روسیه و اوکراین
درگیری و جنگ روسیه و اوکراین که موضوع اصلی جلسات فدرال رزرو است نیز بازارها را متلاطم می کند و می تواند به طور بالقوه بر سرعت حرکت فدرال رزرو تأثیر بگذارد، به خصوص اگر منجر به افزایش مداوم قیمت نفت، گندم و سایر کالاها شود. قیمت بالای نفت می تواند به سرعت در اقتصاد موج بزند و هزینه های سایر محصولات را نیز افزایش دهد.
بحران روسیه و اوکراین به دلیل ترس از ادامه افزایش قیمت نفت و سایر مواد خام میتواند به تورم بالا کمک کند. این موضوع ممکن است فدرال رزرو را وادار کند تا نرخ های بهره را حتی در صورت کاهش رشد بیشتر تغییر دهد.
عمیقتر شدن بحران میتواند طول هر گونه اختلال در زنجیره تامین را افزایش دهد، فشارهای تورمی را تشدید کند و وظایف فدرال رزرو را پیچیده کند. از آنجایی که قیمت انرژی بر طیف وسیعی از جنبه های اقتصاد تأثیر می گذارد، قیمت های بالاتر می تواند سرعت تورم کلی را افزایش دهد.
همزمان با جنگ روسیه و اوکراین، مشکلات اقتصادی و تورم گریبان بیشتر کشورها از جمله آمریکا را گرفته و نمی توان این موضوع را نادیده گرفت که پیامدهای جنگ روسیه با اوکراین فقط محدود به این دو کشور و یا محدود به تلفات انسانی نمی شود. بلکه مسائل و مشکلات عظیم اقتصادی ناشی از جنگ، کمبود منابع غذایی یا سوختی و . باعث بالارفتن تورم می شود. بنابراین جلسات فدرال رزرو آمریکا نیز حول مسائل پیش آمده در رابطه با جنگ اخیر است و به طور غیرقابل انکاری بر بازار کریپتو تاثیرگذار است.
همبستگی نفت در فارکس
همبستگی نفت در فارکس موضوع دیگری است که باید در مفاهیم همبستگی یاد بگیریم. بیایید در مورد یک طلای دیگر صحبت بکنیم، شاید این نکته را بدانید به طلای خام (Crude oil) همچنین «طلای سیاه» نیز میگویند.
نقت مثل یک مواد مخدر است که در رگهای اقتصاد جهانی جریان دارد. دلیل این موضوع این است که منبع انرژی در حال حاضر نفت است.
همبستگی نفت و دلار کانادا (CAD)
کانادا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان است که حدود ۳ میلیون بشکه در روز به آمریکا صادر میکند. این امر باعث شده کانادا بزرگترین تامینکننده نفت برای آمریکا باشد.
به دلیل این حجم از تولید توسط کانادا، دلار کانادا نیز به این ترتیب مورد تقاضا قرار گرفته است.
همچنین، به این مورد توجه کنید که اقتصاد کانادا، وابسته به صادرات است، زیرا حدود ۸۵٪ صادراتش به سمت برادرش، آمریکا میرود.
به همین دلایلی که گفته شد، USD/CAD بسیار تحت تاثیر واکنش آمریکا به قیمت نفت است. اگر تقاضا برای نفت افزایش یابد، تولیدکنندگان برای رفع نیازشان باید بیشتر نفت بخرند و همین دلیل باعث میشود قیمت نفت افزایش یابد که یعنی USD/CAD کاهش مییابد.
اگر تقاضای ایالات متحده کم شود، اتفاق برعکس میشود. یعنی تقاضای نفت کم میشود و در نتیجه تقاضای CAD نیز کم خواهد شد.
پس تا اینجا متوجه شدهاید که نفت با USD/CAD همبستگی منفی دارد! آمار بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶، ۹۳٪ همبستگی بین این دو نماد را نشان میدهد.
برای اینکه این همبستگی را دقیقتر متوجه شوید، در تصویر زیر، نمودار USD/CAD وارونه (Inverted) شده است. در این تصویر به خوبی مشخص است که این دو نماد شبیه به هم حرکت میکنند.
پس در اینجا متوجه شدیم قیمت این دو نماد روی همدیگر تاثیر بسیار زیادی میگذارند، به همین دلیل بار دیگر اگر قصد ترید روی نفت را داشتید، به رابطه جالب آن با USD/CAD توجه کنید.
همبستگی نفت و دلار آمریکا (USD)
طبق دادههای تاریخی، قیمت نفت با قیمت دلار، رابطه عکس داشتهاند. علیت این امر ۲ عامل زیر است:
۱. معیار یک بشکه نفت در جهان به دلار محاسبه میشود. وقتی دلار آمریکا قوی میشود، شما به دلار کمتری برای خرید یک بشکه نفت نیاز خواهید داشت. وقتی دلار آمریکا ضعیف میشود، قیمت نفت بالاتر خواهد بود.
۲. در طول تاریخ، ایالات متحده یک واردکننده بسیار بزرگ نفت بوده است. بالا رفتن قیمت نفت، تراز تجاری (Trade balance) آمریکا را با کمبود مواجه میکند، این یعنی مقدار بیشتری دلار از آمریکا خارج خواهد شد.
این رابطه کم و بیش تا ده سال پیش وجود داشت، اما اوضاع تغییر کرد. بر اساس تازهترین دستآوردهای تکنولوژیکی آمریکا مرسوم به فنآوری حفاری و شکاف افقی (Horizontal Drilling and Fracking technology)، صنعت تولید نفت داخلی آمریکا بسیار پیشرفت کرده است.
در حقیقت، ایالات متحده در سال ۲۰۱۱ به یکی از بزرگترین صادرکنندگان فرآوردههای نفتی تصفیه شده (Refined petroleum products) تبدیل شد و در حال حاضر بزرگترین تولیدکننده نفت خام در جهان است، آمریکا حتی از عربستان سعودی و روسیه نیز پیشی گرفته است!
تصویر زیر مربوط به ۱۰ کشور برتر تولیدکننده نفت است، بر اساس آمار سال ۲۰۱۷، ایران در رتبه ۵ قرار دارد:
بر اساس آمار در حال حاضر ایالات متحده حدود ۹۰ درصد انرژی مصرفی خودش را تامین میکند.
با توجه به این دادهها و در نتیجه، اگر قیمت نفت و اوضاع و احوال آن را در چند سال اخیر دنبال کرده بودید، متوجه میشدید که نفت از فرم همبستگی منفیای که با دلار داشت خارج شده است. حتی میتوان گفت دیگر ثبات ندارد.
در چند سال اخیر و تا قبل از شروع دوران کرونا، بیشتر اوقات، همچنان رابطه نفت و شاخص دلار آمریکا، همبستگی منفی (Negative correlation) داشتند. اما این وضعیت دیری نپایید. به نظر میآید رابطه دلار آمریکا و نفت کم کم گرایش همبستگی مثبت (Positive correlation) به خود میگیرد.
آیا دلار دارد به یک ارز نفتی (Petrocurrency) تبدیل میشود؟ این یک اصطلاح است که به ارز کشورهایی مثل کانادا، روسیه و نروژ به دلیل صادرات نفت بالا اطلاق میشود. آمریکا در حال حاضر با توجه به این موضوعات یک قطب تولید نفت است و خودش به بزرگترین معیار تعیین قیمت نفت تبدیل شده است. قبل از این عربستان این قدرت را داشت.
پس پیشبینی آینده به این شکل است که درآمد حاصله از نفت، نقش بزرگی در اقتصاد آمریکا بازی خواهد کرد و معنی همه اینها این است که وقتی قیمت نفت بالا رود، ارزش دلار نیز بالا خواهد رفت و برعکس!
نتیجهگیری
هیچ کدام از اتفاقات در جهان در حقیقت یک اتفاق نیستند. گردش قرتها یا رسیدن به قدرت در بازار نفت. در وضعیتی از تاریخ هستیم که جواب خیلی از اتفاقات را میتوان با انعکاس آن در بازار مالی متوجه شد. حتی وقوع یک جنگ یا آشوب نیز با توجه به چارت طلا و نفت قابل مشاهده است. درسهای از این دست برای افزایش قدرت دید شما به بازار نیاز است.
دیدگاه شما