اندیکاتور APDI ورژن جدید
نمودار قیمت به خودی خود اطلاعات مختلفی را به ما می دهد و بطور معمول این جمله را زیاد می شنویم که می گویند همه چیز در نمودار قیمت نهفته است اما برای سهولت کار تحلیلگران ابزارهایی طراحی شده اند که با برگیری از محاسبات ریاضی و داده هایی که بر روی هر نمودار هست از جمله بیشترین و کمترین قیمت,قیمت اولیه و پایانی و همینطور حجم معاملات, همگی در تشخیص نوع روند و پیش بینی ادامه آن به تحلیلگر کمک می کنند.
این ابزارهای کمکی در واقع همان اندیکاتور ها هستند که در زبان انگلیسی با “Indicator” مشخص می شود. اندیکاتور براساس فرمول هایی مشخص بر مبنای قیمت ساخته می شوند که معمولن به صورت جداگانه در زیر نمودار قیمت قرار می گیرد.در سال های گذشته حدود چند هزار اندیکاتور تجاری و غیر تجاری ابداع شده که هرکدام معامله بر اساس زمان پامپ و دامپ به دنبال تشخیص ضعف روند جاری, ادامه دادن روند جاری و… می باشند. اندیکاتور APDI
بطور کلی اندیکاتور ها به دو دسته تقسیم می شوند: اندیکاتور معین صادقیان
- اندیکاتور پیشرو “Leading Indicator”
- اندیکاتور دنباله رو “Lagging Indicator”
اندیکاتور APDI ورژن جدید چیست؟
یکی از انواع اندیکاتورهایی که می تواند روند بازار را پیش بینی کند اندیکاتور APDI است.
APDI مخفف “Ammo Pump and Dump Index” می باشد. همانطور که از اسم این اندیکاتور پیداست, این اندیکاتور شاخص پامپ و دامپ است. پامپ و دامپ یک استراتژی در بازار سرمایه است و بیشتر برای بازار ارزهای دیجیتال به کار می رود.
پامپ “Pump” زمانی اتفاق می افتد قیمت یک ارز یا سهام پایین باشد و سرمایه گذاران کلان بخشی از سرمایه خود را بر روی آن ارز قرار می دهند و در پی این سرمایه گذاری شروع به تبلیغات می کنند حتی گاهی ممکن است از اظهارات دروغین استفاده کنند تا بدین ترتیب قیمت آن ارز یا سهام را بالا ببرند. در واقع با این تبلیغات ادعا می کنند که اکنون بهترین زمان برای خرید این ارز یا سهام هست و همین کار موجب افزایش تقاضا و در نهایت بالا رفتن قیمت آن ارز می شود.
درواقع به بالا رفتن ناگهانی قیمت یک ارز یا سهام اصطلاحن پامپ یا “Pump” گفته می شود. در مقابل واژه دامپ یا “Dump” وجود دارد و این دقیقن برعکس پامپ است. به این صورت که بعد از یک رشد قیمتی, افراد اقدام به فروش ناگهانی دارایی خود در بالاترین قیمت ممکن می کنند و همین امر موجب کاهش قیمت آن ارز می شود. بنابراین به کاهش ناگهانی قیمت یک ارز یا سهام دامپ یا “Dump” گفته می شود.
اکنون که با مفهوم دو واژه پامپ و دامپ آشنا شدیم بپردازیم به اندیکاتور APDI.
اندیکاتور APDI نیز شاخص پامپ و دامپ قیمت است که بر پایه هوش مصنوعی, میانگین قیمت و قدرت بازار می باشد. این اندیکاتور سیگنال های خرید و فروش را بر روی نمودار قیمت بصورت لحظه ای ارایه می دهد.
اندیکاتور APDI هم بر روی نمودار قیمت و هم بصورت جداگانه در زیر نمودار قیمت قرار می گیرد که هر دوی این موارد در سیگنال دهی به ما کمک می کنند. این اندیکاتور توسط معین صادقیان و با همکاری گروه Ammo طراحی شده است.
تنظیمات اندیکاتور APDI ورژن جدید
این اندیکاتور به لحاظ ظاهری اندکی با ورژن های قبل تفاوت دارد که در ادامه به تفصیل درباره اجزای آن صحبت میشود.
شکل اندیکاتور که بر روی نمودارتان ظاهر میشود یه صورت زیر است.
در این اندیکاتور علاوه بر شکل ظاهری،در بخش تنظیمان آن هم تغییراتی اعمال شده است.
در بخش تنظیمات همانند تصویر بالا گزینه Minimum Profit Percentage را در حالت صفر قرار دهید، این بدان معناست که هیچ محدودیتی برای حداقل سود در نظر ندارید. توجه داشته باشید که مقدار پیشنهادی همان صفر است.
گزینه بعدی Maximum Stoploss Percentage میباشد که به معنای بیشینه ضرر موجود میباشد و وقتی آن را روی ۱۰۰ قرار میدهیم به معنای آن است که هیچ محدودیتی ندارد.
در حالت بعدی گزینه ای وجود دارد با عنوان Minimum Distance Between High and Target که مقدار پیشنهادی برای آن ۰٫۲ و ۰٫۵ هست چراکه در این حالت تعداد سیگنال هایی که به ما میدهد بیشتر است.
گزینه بعدی Do not Filter Entry Points هست که اگر تیک کنار آن فعال شود تعداد سیگنال های بیشتری را به شما نشان میدهد. در این حالت خطاهای سیگنال دهی مقداری افزایش مییابد.
شکل ظاهری اندیکاتور APDI ورژن جدید
همانطور که در شکل ظاهری این اندیکاتور ملاحظه میکنید، دو خط سبز و قرمز در تصویر بالا دیده میشود.
خط قرمز عمومن برای تعیین حدضرر یا Stoploss مورد استفاده قرار میگیرد. و خط سبز هدف قیمتی یا همان تارگت را به ما نشان میدهد. مقدار تارگت یا همان هدف قیمتی بصورت محتاطانه قرار داده شده است.
Short Entry: به منظور سیگنال فروش است.
Long Entry: به منظور سیگنال خرید است.
هر زمان که در این اندیکاتور Short Entry را مشاهده کردید، میتوانید اقدام به باز کردن معامله فروش کنید و حد ضرر خود را براساس خط قرمز رنگ قرار دهید (چون فاصله نقطه ورود با حدضرر مقداری زیاد است و این براساس توابع ریاضی اندیکاتور تعیین شده در ادامه حد ضرر بهتری را به شما معرفی خواهم کرد)و حد سود خود را بر اساس خط سبز رنگ تعیین کنید.
هر زمان که در این اندیکاتور Long Entry را مشاهده کردید، میتوانید اقدام به باز کردن معامله خرید کنید و حد ضرر خود را براساس خط قرمز رنگ قرار دهید و حد سود خود را بر اساس خط سبز رنگ تعیین کنید.
توجه داشته باشید که درصورتیکه نمودار با یک کندل قدرتمند خط سبز رنگ که همان حد سود شماست را شکست( چه در معامله خرید و چه در معامله فروش )
در این حالت میتوانید حد سود خود را به نقطه ای منتقل کنید که در آن ضعف در روند حرکتی را ملاحظه کنید.
Warning Stop long:
هر زمان که بر روی اندیکاتور Warning Stop long را ملاحظه کردید، هشداری است برای اینکه دیگر در آن نواحی قیمتی معامله خرید باز نکنید.
Warning Stop Short:
هر زمان که بر روی اندیکاتور Warning Stop Short را ملاحظه کردید، هشداری است برای اینکه دیگر در آن نواحی قیمتی معامله فروش باز نکنید.
گاهی ممکن است بر روی نمودار سیگنال خرید یا فروش در بعضی نقاط قیمتی نداشته باشید، در این حالت اگر دو خط سبز و قرمز جایشان را با هم عوض کنند میتوانید وارد معامله شوید. به اینصورت که اگر خط سبز بالای خط قرمز قرار گرفت پوزیشن خرید باز کنید و در حالت برعکس، یعنی اگر خط قرمز بالای خط سبز قرار گرفت پوزیشن فروش باز کنید اما در این حالت باید حد سود و حد ضرر خود را بر اساس پرایس اکشن قرار دهید.
علت اینکه این اندیکاتور این سیگنال ها را به شما نشان نمی دهد در این است که این اندیکاتور به گونه ای طراحی شده است که معاملات با وین ریت بالاتری را معرفی کند.
شاخص های پامپ و دامپ در اندیکاتور APDI ورژن جدید
در بعضی نواحی قیمتی دو گزینه زیر را ملاحظه میکنید:
Pump Possibility: به معنای احتمال وجود پامپ قیمتی در نمودار میباشد.
Dump Possibility: به معنای احتمال وجود دامپ قیمتی در نمودار میباشد.
نحوه معامله با پامپ و دامپ قیمتی:
هر زمان که بر روی اندیکاتور این احتمال پامپ و دامپ ظاهر شد، سه درصد به نمودار اجازه رشد میدهیم که اگر تا این سه درصد رشد کند بعد از آن میتوانیم وارد پوزیشن معاملاتی در جهت پامپ یا دامپ شویم.
حد ضرر بهینه:
یکی از روشهایی که با آن میتوانید میزان حد ضرر خود را کم تر کنید، استفاده از خطوط بالایی و پایینی ابری است که بر روی صفحه ملاحظه میکنید. این حد ضرر بصورت پویا میباشد که امکان یک معامله با ریسک کمتر را برای شما فراهم میکند.
به اینصورت که اگر معامله خرید باز کردیم اما قیمت خط پایینی ابر روند را به سمت پایین شکست حد ضرر ما فعال میشود و از طرفی اگر معامله فروش باز کردیم و قیمت خط بالایی ابر روند را به سمت بالا شکست یعنی حد ضررمان فعال شده و پوزیشن معاملاتی خود را میبندیم.
معرفی ربات های تریدر والکس؛ ابزارهایی برای معاملات آسان تر
در دنیای پیچیده خرید و فروش رمزارز، ابزارهایی برای راحت کردن کار تریدرها محیا شده است. در کنار استفاده از استراتژیهای خرید و فروش، ربات معامله گر ارز دیجیتال یکی از محبوبترین ابزارها برای ترید روزانه رمزارز است. صرافی آنلاین والکس با قرار دادن این امکان برای کاربرانش، راحتی در معاملات روزانه را به ارمغان آورده است.
در این مقاله به معرفی ربات ترید والکس و نحوه استفاده از آنها میپردازیم.
ربات ترید چیست؟
رباتهای معاملاتی کریپتو مانند ربات های تریدر والکس، رباتهایی هستند که برای خودکارسازی معاملات استفاده میشوند. این رباتها اساساً برنامههایی هستند که برای به دست آوردن نتایج خاصی در معاملات اجرا میشوند.
اگرچه شما فقط میتوانید به یک پلتفرم معاملاتی رباتهای رمزنگاری شده بروید و با قوانین از پیش تعریف شده استفاده از رباتهای معاملاتی را شروع کنید، اما میتوانید آنها را مطابق با نیازهای معاملاتی خود برنامه ریزی کنید. بهعنوان مثال، میتوانید تنظیمات یک ربات را تغییر دهید تا بسته به استراتژی ترید رمزارزی شما، ارز دیجیتال خاصی را در زمان یا قیمت خاصی خریداری کند.
نقش مهم دیگری که رباتهای معاملاتی کریپتو مانند ربات های تریدر والکس ایفا میکنند، حذف احساسات انسانی در تصمیمگیریهای تجاری است. مهم نیست چقدر باتجربه باشید، ممکن است احساسات شما در خرید و فروش ارز دیجیتال تأثیر خود را بگذارد و اشتباهاتی را مرتکب شوید که ممکن است برای شما هزینه زیادی در معاملات داشته باشد.
رباتها دستورالعملها را اجرا میکنند. آنها همچنین به هیچ مهارت فنی سطح بالایی برای کار کردن نیاز ندارند و این روزها یکی از ابزارهای معاملاتی فوقالعاده به حساب میآیند.
ربات ترید چگونه کار میکند؟
برای معامله با یک ربات ترید ارز دیجیتال در یک صرافی مانند ربات های تریدر والکس، باید به ربات معاملهگر اجازه دهید از طریق کلیدهای API (رابط برنامه کاربردی) به حساب شما دسترسی داشته باشد. البته که در هر زمان میتوان دسترسی را لغو کرد.
به طور کلی، رباتهای معاملاتی در چهار مرحله کار میکنند: تجزیه و تحلیل داده، تولید سیگنال، تخصیص ریسک و اجرا.
تجزیه و تحلیل داده
دادهها پادشاه هستند؛ به همین دلیل است که تجزیه و تحلیل دادهها برای موفقیت یک ربات معاملاتی رمزنگاری مانند ربات های تریدر والکس بسیار مهم است. برخلاف انسانها، نرمافزار مجهز به یادگیری میتواند حجم وسیع داده را سریعتر، هوشمندتر و بهتر شناسایی، جمعآوری و تجزیه و تحلیل کند.
تولید سیگنال
هنگامی که تجزیه و تحلیل دادهها کامل شد، تولید سیگنال توسط یک ربات مانند ربات های تریدر والکس اساساً کار معاملهگر را انجام میدهد. ربات معاملهگر قیمت را پیش بینی میکند و معاملات احتمالی را بر اساس دادههای بازار و شاخصهای تحلیل تکنیکال شناسایی میکند.
تخصیص ریسک
تخصیص ریسک جایی است که ربات ریسک را بر اساس مجموعه خاصی از پارامترها و قوانین تعیین شده توسط معامله گر توزیع میکند که معمولاً شامل نحوه و میزان تخصیص سرمایه در هنگام معامله است.
اجرا مرحلهای است که در آن رمزارزها بر اساس سیگنالهای تولید شده توسط سیستم معاملاتی از پیش تنظیم شده خرید و فروش میشوند. در این مرحله، سیگنالها، سفارشهای خرید یا فروش را تولید میکنند که از طریق API به صرافی ارسال میشوند.
اکنون که با تعریف ربات ترید و نحوه عملکرد آن آشنا شدیم، رباتهای ترید صرافی دیجیتال والکس را بررسی میکنیم.
ربات گرید نقطهای (Spot Grid)
ربات گرید نقطهای (spot grid)، یک استراتژی معاملاتی و یکی از ربات های تریدر والکس است که به دنبال کسب سود از نوسانات بازار از طریق موقعیت یابی سفارشات خرید و فروش است.
مزیت اصلی ربات گرید نقطهای این است که تحت تأثیر احساسات انسانی نیست. این ربات با درک پویایی بازار، معاملات را بر اساس نوسانات بازار مدیریت میکند و بهترین روش برای کسب سود از شکاف قیمتی در بازار است.
در صورت افزایش قیمت، ربات معامله گر والکس سفارشها را در قیمت تعیین شده به فروش میرساند و زمانی که قیمت کاهش پیدا کند، ربات سفارشهای خرید را در قیمت تعیین شده انجام میدهد.
در صورتی که تازه وارد بازار کریپتوکارنسی شدهاید، پیشنهاد میکنیم از بخش معاملات خودکار استفاده کنید. در این بخش ربات معاملاتی والکس به صورت خودکار دادههای تاریخی ارز مورد نظر را بررسی و بر اساس آن نقاط خرید و فروش را برای شما مشخص میکند. در صورتی که تجربه کافی در بازار کریپتوکارنسی دارید، پیشنهاد میکنیم از بخش «سفارشی سازی» استفاده کنید. در این بخش این شما هستید که استراتژی و نقاط خرید و فروش را برای ربات مشخص میکنید.
ربات گرید بی نهایت (Infinity Grid)
ربات گرید بی نهایت (Infinity Grid)، نسخه بهبود یافته ربات گرید نقطهای است. در این ربات معامله گر والکس شما تنها نیازمند تعیین قیمت توقف در بازار هستید.
ربات گرید بی نهایت والکس مناسب بازارهای پر نوسان با رشد قیمتی مناسب است. ربات گرید بی نهایت تضمین میکند دارایی اولیه شما همواره ثابت خواهد بود و تنها زمانی که قیمت برای فروش و کسب سود مناسب باشد، اقدام به فروش خواهد کرد.
برای استفاده از این ربات معامله گر والکس شما تنها نیازمند تعیین قیمت توقف در بازار هستید. پس از آن ربات به صورت خودکار در قیمت کم خرید میکند و در قیمت بالا، ارز شما را میفروشد در حالی که ارزش دارایی اولیه شما دست نخورده باقی خواهد ماند.
منظور از قیمت توقف در ربات گرید بی نهایت چیست؟
همانطور که از اسم این ربات نیز مشخص است، معاملات این ربات معامله گر والکس تا زمانی که شما آن را متوقف کنید یا به قیمت توقف آن برسد، ادامه پیدا میکند. وظیفه اصلی این ربات ترید والکس فروش ارز شما در زمان پامپ قیمت است. ممکن است این پامپ تا چندین ماه ادامه داشته باشد؛ بنابراین ربات نیز در طول این مدت مشغول ثبت سفارشهای فروش بر اساس نرخ سود تعیین شده است. توقف قیمت نقطهای است که ربات دیگر ارز برای شما نمیخرد.
بهعنوانمثال در صورتی که نقطه توقف قیمت در بازار بیت کوین/تتر روی ۴۵ هزار دلار تنظیم شده باشد و قیمت بیت کوین کاهشی باشد، ربات بر اساس موجودی بیت کوین شما اقدام به خرید بیت کوین میکند. این کار ارزش بیت کوین اولیه شما را در همه حالات بازار (پامپ و دامپ) ثابت نگه میدارد. در صورتی که قیمت بیت کوین به زیر ۴۵ هزار دلار برسد و بازار نیز در یک سیر نزولی باشد، عملاً خرید بیت کوین برای حفظ ارزش اولیه شما به ضرر شما خواهد بود. اینجا است که قیمت توقف کارایی خود را نشان میدهد. با ثبت قیمت توقف در ربات، شما تعیین میکنید که توقف خرید ربات در چه نقطه قیمتی انجام شود.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، معامله بر اساس زمان پامپ و دامپ مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب معامله بر اساس زمان پامپ و دامپ داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با معامله بر اساس زمان پامپ و دامپ دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.
: اصطلاح پامپ و دامپ در تمامی بازار های ارزی کاربرد دارد اما چون در بازار ارز ه…
🟠اصطلاح پامپ و دامپ 🟠در تمامی بازار های ارزی کاربرد دارد اما چون در بازار ارز های دیجیتال قانون گذاری به شکل کامل هنوز انجام نشده است، بسیار راحت تر از بازار های سرمایه گذاری های سنتی می توان با این طریق درآمد بدست آورد.
✨پامپ و دامپ چیست؟✨
🧐به زمانی گفته می شود که گروهی از سرمایه گذاران برای بالابردن قیمت یک دارایی با یکدیگر ساخت و پاخت می کنند. در بیشتر مواقع آنها، معامله گران بی تجربه را به دنبال وعده های سود بالا هدف قرار می دهند. بیایید اندکی واضح تر موضوع را شرح دهیم.
🤓زمانی که قیمت ارزهای دیجیتال پایین است عده ای بر روی رمز ارز ها سرمایه گذاری می کنند. پس از آن شروع به تبلیغات دروغین خواهند کرد که قیمت ها در آستانه افزایش است. افرادی که تجربه زیادی ندارند، فریب می خورند. آنها دروغ هایی مبنی بر بالارفتن قیمت ها و صعود زیاد را جدی می پندارند و اقدام به خرید رمز ارز مورد نظر مثل بیت کوین و يا دیگر ارز ها می کنند. با افزایش تقاضا برای خرید، قیمت ها افزایش می یابد که به آن پامپ Pump می گویند. افراد سودجو، پس از رشد قیمت ها، با فروش سکه هایی که در زمان پایین بودن قیمت خریداری کرده اند، سود هنگفتی می کنند.
پامپ : عده ای به صورت تصنعی و با اخبار جعلی سعی در بالابردن قیمت ارزهای دیجیتال دارند. با گسترش خبر اینکه شاید قیمت ارزی بالا رود، تقاضاها برای خرید ارز بالا می رود. لذا وارد پروسه Pump می شویم.
😏دامپ: زمانی که عده زیادی تصمیم به فروش سرمایه خود را بگیرند، ارز به شدت سقوط می کند. به این افت قیمت Dump گفته می شود. افراد کم تجربه با خبر کاهش قیمت اقدام به فروش ارز خود می کنند و همین موضوع قیمت را با افت بیشتری مواجه می کند.
#رضا_بهار#رمزارز#ارز#ارزدیجیتال#پامپ#دامپ#افت_قیمت#سیو_سود#بیتکوین
#تقاضا#عرضه#سرمایه_گذار#سود#ضرر
#تتر#بلاکچین#کریپتوکارنسی
#blockchain#cryptocurrency #bitcoin
دیدگاه شما