رابطه تورم و ارزش بازار سهام
کارشناسان اقتصادی اعتقاد دارند پیش بینی ۴.۲ درصدی رشد ناخالص داخلی آمریکا کمتر از حد واقعی آن خواهد بود؛ وجود چند تریلیون دلار اضافی در دست مردم موجب وقوع تورمی جهانی می شود این تغیرات در شرایط بازار سهام را به دنبال دارد.
به گزارش تحریریه، از یک ماه پیش در ژانویه، پیشبینیهایی از رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا در سال ۲۰۲۱ بیان شد. در آن زمان، اتفاقنظر وجود داشت که سال خوبی با رشد ۴.۲ درصدی در چشمانداز این سال دیده میشود.
در حالی که هر رشد قابل قبولی پس از سال ۲۰۲۰ مورد استقبال قرار خواهد گرفت، بسیاری اعتقاد دارند ۴.۲ درصد بیش از حد پایین است و بنابراین پیشبینی بهتری برای تولید ناخالص داخلی، براساس «تقاضای پنهان» و حداقل یک تریلیون دلاری صورت خواهد گرفت که آنرا «پول خرج نشده» در حسابهای بانکی آمریکاییها مینامیم. این همان پولی است که مردم آن را پسانداز نمیکنند چون پسانداز کردن پول یک عمل عمدی است و مطمئنا همه ترجیح میدادند که پیشتر این پول نقد را خرج کنند.
در عوض مردم فقط در سال گذشته در خانه نشستهاند و کمتر کار کردهاند. بنابراین، رشد تقاضای پنهان میتواند بهتر از ۴.۲ درصد باشد. دو هفته پیش، اکثر استراتژیستهای «بانک آو آمریکا» تخمین خود را برای رشد ۲۰۲۱ به بیش از ۵ درصد رساندند. هفته گذشته «گلدمن ساکس» با تخمین رشد ناخالص داخلی ۷ درصدی بیشترین برآورد را داشت. هفت درصد بیشترین تخمین رشد سالانه در ۴۰ سال گذشته است.
احتمالا متوجه شدهاید که بازار سهام آمریکا اخیرا کمی ضعیف و سست بوده است. اگر به خط خبری رسانههای مالی گوش دهید، چیزهایی در مورد انتظارات افزایش تورم، افزایش بازده اوراق قرضه (که به معنای کاهش قیمت اوراق قرضه است) شنیده می شود که همه اینها بیانگر کاهش ارزش سهام است.
همه اینها نگرانیهای معتبری است. هیچکس نمیخواهد شاهد تورم باشد و بانک فدرال نیز در نوعی مبارزه با این معضل اقتصادی به سر میبرد. گمان میرود که بانک فدرال احتمالا در این مبارزه شکست خواهد خورد و سرمایه گذاران نیز ضرر میکنند.
یک نظریه میگوید در برخی از مواقع، افزایش بازده اوراق قرضه به رقابت برای سهام تبدیل میشود. اما هنگامی که سرمایهگذاران محافظهکار میتوانند همان بازده سهام را دریافت کنند، چرا ریسک اضافی برای خرید سهام را قبول میکنند؟ این نکته معمولا زمانی گفته میشود که بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله یکسان یا بالاتر از بازده شاخص S&P ۵۰۰ است. در حال حاضر، S&P ۵۰۰ کمی بیش از ۱.۵ درصد سود را ارائه میکند و این مقدار برای اوراق قرضه ۱۰ ساله کمی کمتر از ۱.۵ درصد است.
قواعد بازار سهام
تعریف اصلی تورم، افزایش نقدینگی و تقاضای زیاد در برابر عرضه کم کالاها است. به نظر نمیرسد این مساله در حال حاضر وجود داشته باشد اما با در نظر گرفتن چند تریلیون دلار نقدینگی در حاشیه و بیشتر شدن انگیزه در سال جاری احتمال ایجاد تورم وجود دارد.
حال سوال این است که چرا برخی با مطرح کردن این موضوعات افراد را از سرمایهگذاری میترسانند؟ چند دلیل برای نترسیدن از آینده و تورم وجود دارد.
تخست اینکه، آیا این افراد در سخنان هشدار دهنده خود در مورد تورم هیچ اشارهای به رشد ۵ تا ۷ درصدی تولید ناخالص داخلی کردهاند؟ احتمالا نه. این رشد تا حد زیادی منجر به خنثی سازی تورم میشود.
آیا قیمتها با رشد ۷ درصدی افزایش مییابد؟ بله، اما دستمزد نیز افزایش خواهد یافت و مشاغل، هزینهها، هزینههای سرمایهای، سرمایهگذاری و موضوعات دیگر نیز به دنبال آن رشد خواهند کرد. وقتی قیمتها بر اثر رشد فعالیت اقتصادی افزایش مییابد به آن تورم نمیگویند. این انفجار در رشد تولید ناخالص داخلی میتواند یک پدیده جهانی باشد.
سوال بعدی که مطرح میشود این است که آیا باید پیش از این رخدادها سهام خود را بفروشیم؟
شما میدانید که هدف سرمایهگذاری خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا است؟ خب، قیمت سهام دقیقا برای مدتی بسیار پایین بوده است. آنها میدانند که چه اتفاقی دارد میافتد، بنابراین آنها سعی دارند شما سهم خود را به فروش برسانید. آنها کمی ترس در بازار ایجاد میکنند و بنابراین قیمتها کاهش پیدا خواهند کرد، از این طریق سهامها را حداقل میتوانند با قیمت پایینتر بخرند.
همیشه این فکر خوبی است که وقتی سهام شما سود بالایی دارید مقداری از سود خود را از بازار خارج کنید. به این ترتیب هم سود خود را ذخیره کردهاید و هم برای فرصتهای جدید و خرید در قیمتهای پایینتر پول نقد در اختیار دارید.
اما واقعیت این است که سود کلان با نگه داشتن سرمایه گذاریهای بدست میآید و این دقیقا همان کاری است که فکر میکنم باید انجام داد.
آموزش تحلیل بین بازاری – رابطه بازار ارز با اوراق قرضه
از مهمترین خصوصیات بازار اوراق قرضه این است که بر خلاف بازار کالا و بازار سهام، دارای نوسانات محدودتری است با این حال این بازار تاثیر بسیاری بر روی بازار تبادلات ارز دارد.
اوراق قرضه برگه های بهاداری است که از طرف مرجع صادر کننده آنها، تضمین تسویه اصل موجودی آن و بازدهی تضمینی قید شده در آن داده شده است.
نکته کلیدی : بازدهی تضمینی اوراق قرضه را کوپن یا بهره آن می نامند که اصطلاحاً به آن ( Yields )گفته می شود. مهمترین ارجحیت در اوراق قرضه بازپرداخت آن می باشد. از این رو مهمترین نکته برای بازیگران این بازار این موضوع است که مرجع صادر کننده این اوراق توانایی و اعتبار کافی برای تسویه آنها را داشته باشد در نتیجه نرخ بهره یا بازدهی این اوراق معمولاً از نرخ بهره یا بازدهی سهام و دیگر دارایی ها که دارای ریسک بالاتر هستند کمتر است. به عنوان مثال اگر یک شرکت سهامی عام اوراق قرضه و برگه های بهادار سهام منتشر کرده باشد در صورتی که مشکلی که منجر به ورشکستگی آن موسسه شود رخ بدهد به لحاظ قانونی ابتدا از دارایی های شرکت اوراق قرضه شرکت که حکم بدهی مجموعه را داشته است مورد تسویه قرار می گیرد و سپس از دارایی های باقی مانده با سهام داران که در واقع جزو شرکای شرکت هستند تسویه انجام می شود. مشاهده می شود که در مثال فوق ریسک اوراق قرضه شرکت مورد مثال، نسبت به ریسک برگه های سهام کمتر است با این حال بطور معمول بازدهی و بهره ای که به اوراق قرضه پرداخت می شود بسیار کمتر از بهره ای است که به برگه های سهام یا شیوه های دیگر سرمایه گذاری پرداخت می شود. از این رو دارایی های مورد مبادله در بازار اوراق قرضه را دارایی های با ریسک پایین و مطمئن به لحاظ سرمایه گذاری می شناسند.
مرجع صادر اوراق قرضه می تواند جایگاه های مختلفی باشد با این حال مهم ترین مراجع صادر کننده این اوراق عبارتند از دولت ها، شهرداری ها، صندوق های تضمینی مدیریت سرمایه، شرکت ها، وام های وابسته به مسکن و دارایی های حمایتی.
از اوراق قرضه فوق آنچه که برای یک تحلیل گر بازار ارز نسبت به اتفاقات بازار اوراق قرضه مهم است ، اوراق قرضه دولتی می باشد. با اینکه اوراق قرضه سایر دسته هایی که در بالا اشاره شد نیز در بازار خودشان دارای اهمیت است اما اعتبار آنها برای وابستگی با بازار ارز چندان حائز اهمیت نیست مگر آنکه با ورشکستگی یا عدم تسویه آنها، در بازار خودشان باعث ایجاد بحران شوند که در این صورت اثر بحران آنها می تواند در بازار ارز تاثیرگذار باشد.
نتیجه: اینکه تحلیل گر بازار ارز باید نسبت به تغییرات اوراق قرضه در بخش دولتی آگاه باشد.
بازدهی اوراق قرضه
در بازار اوراق قرضه رابطه ای معکوس بین بازدهی ( Yields ) یا کوپن اوراق قرضه با ارزش اوراق ( Bond )وجود دارد. بدین معنی که هرچه بازدهی اوراق قرضه افزایش پیدا کند از ارزش خود اوراق کاسته می شود و هرچه از بازدهی یا ارزش بهره کوپن آنها کاسته شود به ارزش خود اوراق افزوده می شود.
اینگونه می توان این رابطه را بررسی کرد که :
- با بالا رفتن ارزش بازدهی یا بهره اوراق قرضه به ریسک این اوراق افزوده می شود در نتیجه از ارزش اوراق کاسته می شود
- با کاهش بازدهی یا بهره اوراق قرضه از ریسک اوراق قرضه کاسته شده در نتیجه به ارزش آنها افزوده می شود.
این دو موضوع به بحث عرضه و تقاضای اوراق نیز مربوط است با بالا رفتن بازدهی اوراق قرضه جدید از ارزش اوراق قرضه قدیمی تر که نرخ بازدهی کمتری داشته است می کاهد و همینطور با پایین آمدن بازدهی اوراق قرضه جدید، به ارزش اوراق قرضه قدیمی که نرخ بازدهی بالاتری داشته اند افزوده می شود.
غیر از بحث مرجع صادر کننده اوراق قرضه بحث دوره های زمانی این اوراق نیز یکی از شاخص های مورد توجه برای تحلیل بین بازاری است. برگه های اوراق قرضه دارای تاریخ سر رسیدهای یک ساله تا 20 ساله در نزد کشورهای صنعتی و پیشرفته است.
نکته کلیدی : با اینکه برگه های تضمینی زیر یک سال نیز از طرف مراجع صادر کننده این اوراق ارائه می شود به دلیل کوتاه مدت بودن این برگه ها، آنها را در طبقه بندی بازار پول قرار می دهند. معمولاً تحلیلگران بازار ارز از نرخ اوراق قرضه 20 ساله برای تحلیل این بازار استفاده می کنند دلیل این موضوع نیز عرضه و تقاضای بالای این اوراق به همراه بیشترین دوره نگه داری این اوراق تا زمان واگذاری به شخص ثالث است.
این اوراق به عنوان یک دارایی ایمن تا زمانی که دولت یا مرجع صادر کننده این اوراق دارای مشکل یا بحرانی نشود می تواند ابزار بسیار مناسبی برای حفظ ارزش پول باشد.
عوامل تاثیرگذار بر بازار اوراق قرضه و بازدهی
مهمترین عامل تاثیرگذار بر ارزش اوراق قرضه بازدهی و بهره این اوراق است.
گفتیم هر چه بازدهی و بهره اوراق قرضه بالاتر باشد بازار اوراق قرضه حرکت نزولی بیشتری را نشان می دهد و هرچه بازدهی و بهره اوراق قرضه پایین تر باشد بازار اوراق قرضه حرکت صعودی قوی تری را نشان می دهد.
نکته کلیدی : بازدهی اوراق قرضه نیز به دو عامل نرخ بهره پایه بانکی و شرایط اقتصادی به لحاظ دوره های کسب و کار و ریسک سرمایه گذاری ارتباط دارد.
نکته تکمیلی : ریسک های بازار اوراق قرضه به دو عامل فوق ارتباط دارد. هرچه نرخ بهره پایه بانکی بالاتر باشد بازدهی اوراق قرضه بیشتر می شود و در نتیجه این بازار گرایش به حرکت نزولی بیشتری را نشان می دهد و هرچه نرخ بهره پایه بانکی پایین تر باشد بازار اوراق قرضه حرکت صعودی بیشتری را نشان می دهد به همین ترتیب در دوره های رکود اقتصادی و بحران های مالی بازار اوراق قرضه به دلیل تقاضای بالای این اوراق کم ریسک، رونق فراوانی می گیرد و در نقطه مقابل در دوره های رونق و بهبود شرایط کسب و کار به دلیل بازدهی کم این اوراق در مقابل نرخ های بازدهی سایر بازارها این بازار از مقبولیت کمتر و سرمایه گذاری پایین تری برخوردار است و در نتیجه شاخص های این بازار رو به پایین خواهد بود.
رابطه ارزها با اوراق قرضه
به طور کلی اوراق قرضه دولتی با ارز آن کشور رابطه ای معکوس دارد.
هرچه نرخ اوراق قرضه بالاتر برود ارزش ارز کشور پایین تر می آید و به همین ترتیب بازدهی اوراق قرضه با نرخ ارز رابطه مستقیم دارد.
رابطه بالا از یک سو به دلیل مراجع صادر کننده آنها است ، از آنجا که مرجع صادر کننده اسکناس و پول ملی بانک مرکزی است و بانک مرکزی با مراجع و سیاست های خزانه داری که مرجع صادر کننده اوراق قرضه است رابطه نزدیکی دارد اوراق قرضه با نرخ ارز رابطه نزدیکی دارد.
نکته کلیدی : این رابطه نزدیک به میزان نرخ بهره به عنوان پلی ارتباطی بسیار وابسته است.
بالا رفتن نرخ بهره منجر به تقویت ارز محلی و بالا رفتن بازدهی اوراق قرضه می شود و شرایط مناسب اقتصادی و دوره های رونق در کسب و کار را نشان می دهد به همین دلیل نرخ بهره تاثیری عمیق و شدید بر بازار اوراق قرضه و ارز دارد.
یکی از بارزترین ارتباطات بین بازار اوراق قرضه با ارزهای دلار ایالات متحده آمریکا، ین ژاپن و فرانک سوئیس است. به دلیل بازدهی پایین اوراق قرضه و پشتیبانی بازپرداخت این اوراق توسط مراجع دولتی و بانک مرکزی این اوراق دارای ریسک بسیار پایینی به لحاظ سرمایه گذاری است در نتیجه به مانند ارزهای فوق که نام برده شد جزو دارایی های کم ریسک و کم بازده طبقه بندی می شود.
در دوره های رکود اقتصادی ارزش اوراق قرضه به مانند دلار آمریکا، ین و فرانک رابطه بازده و قیمت اوراق قرضه افزایش پیدا می کند و در دوره های رونق به مانند این ارزها از ارزش آن کاسته می شود. این رابطه در بسیاری مواقع نسبت به نوسانات بازار ارز مقدم و پیشرو است. بدین معنا که ابتدا شاهد تغییرات تقویت و تضعیف در بازار اوراق قرضه هستیم سپس همین رفتار را در بازار ارز می بینیم.
مهمترین استفاده ای که از بازار اوراق قرضه برای تحلیل بازار ارز می شود شرایط اختلاف بازدهی اوراق قرضه است که دوره های رونق و رکود را نشان می دهد در نتیجه می تواند برای تقاضای ارزهای پر بازده یا کم بازده بر اساس آن انتظار حرکت داشت.
نکته کلیدی : هرچه اختلاف بین بازدهی اوراق قرضه کوتاه مدت و بلند مدت بیشتر باشد نشانه ای قوی از شرایط رکود و تورم منفی را نشان می دهد و هرچه اختلاف نرخ بازدهی اوراق قرضه در کوتاه مدت و بلند مدت بیشتر به هم نزدیک باشد شرایط رونق و تورم بیشتر وجود دارد.
نکته تکمیلی : از شیب نمودار اوراق قرضه اینگونه برداشت می شود که هر چه شیب نرخ بازدهی اوراق قرضه کمتر باشد احتمال افزایش نرخ بهره بیشتر خواهد بود و هرچه شیب نرخ بازدهی اوراق قرضه در دوره های زمانی مختلف بیشتر شود احتمال ثابت ماندن یا کاسته شدن نرخ بهره بیشتر می شود.
www.fxcma.com
به عنوان مثال : در نمودار زیر خط قرمز بازدهی اوراق قرضه در دوره رونق را نشان می دهد. مشاهده می شود در این دوره اختلاف بین نرخ بازدهی اوراق قرضه یک ساله تا اوراق قرضه 30 ساله از 1.1 درصد تا 2.6 درصد است در حالی که در خط قرمز رنگ که بازدهی اوراق قرضه در دوره رکود را نشان می دهد بازدهی اوراق قرضه یک ساله کمتر از 0.5 درصد و بازدهی اوراق قرضه 30 ساله نزدیک به چهار درصد است.
اوراق قرضه در عین حال به واسطه تاثیرگذاری در بازار کالا و بازار سهام می تواند بر بازار ارز تاثیرگذار باشد.
جابجایی جریان سرمایه از بازار سهام به بازار اوراق قرضه و افزایش نرخ های این بازار منجر به تقویت ارزهای کم بازده می شود همچنین صعودی شدن بازارهای سهام و کاسته شدن از نرخ های بازار اوراق قرضه دولتی می تواند منجر به تقویت ارزهای پرریسک در سطح بین المللی بشود.
تاثیر نرخ بهره امریکا بر روی طلای جهانی
از آنجایی که اقتصاد امریکا به عنوان مهمترین اقتصاد در دنیا شناخته می شود، قیمت گذاری اغلب کالاها از جمله طلا با ارز این کشور یعنی دلار صورت می گیرد، پس به این نتیجه می رسیم که ارزش دلار روی طلا بسیار اثرگذار است. اما در ادامه بررسی خواهیم کرد که چگونه نرخ بهره در بانک های امریکا روی دلار و طلا تاثیر می گذارد.
اصولا از نرخ بهره به عنوان یک سیاست انقباضی استفاده می شود و این اتفاق زمانی رخ می دهد که اقتصاد در شرایط مطلوبی به سر می برد، بنابراین وقتی امریکا نرخ بهره خود را افزایش می دهد این سیگنال به بازار مخابره می شود که اقتصاد امریکا در حال رشد است و در نتیجه ارزش دلار در برابر سایر ارز ها بالا می رود، پس طلا افت خواهد کرد.
اثر دیگر نرخ بهره روی طلا به این دلیل است که طلا به عنوان یک دارایی بدون بهره (بر خلاف اوراق قرضه، بهره یا سود سالیانه ندارد و ارزش آن فقط به خودش است) محسوب می شود. پس زمانی که نرخ بهره افزایش می یابد، هزینه فرصت نگهداری طلا بالا می رود و بازار برای کسب سود بیشتر به سمت اوراق قرضه متمایل می شود و تمایل کمتری برای خرید طلا به عنوان یک دارایی بدون پرداخت بهره خواهند داشت و همین موضوع تقاضای طلا را کمتر خواهد کرد که بازهم باعث افت قیمت طلا خواهد شد.
مقایسه نمودار طلا و نرخ بهره آمریکا
رنگ نارنجی روند قیمتی طلا و رنگ آبی نرخ بهره را نشان می دهد.
اصل پیش خور شدن قیمت در اعلام نرخ بهره و قیمت طلا بسیار مهم است، که در آینده درمورد آن توضیح خواهم داد.
پیشنهاد می کنم مطلب زیر را مطالعه بفرمایید تا درک بهتری از ارزش دلار آمریکا و شاخص دلار داشته باشید:
همچنین به شما پیشنهاد می کنم تا مطالب دیگر و تحلیل های بنده را از طریق کانال شخصی ام در تلگرام ببینید .
همبستگی بین جفت ارزها در فارکس | بررسی کامل
قبل از اینکه وارد جزئیات همبستگی بین جفت ارزها شویم، باید بگوییم که دلار آمریکا و طلا رابطه خیلی خوبی با هم ندارند. معمولاً، وقتی ارزش دلار افزایش مییابد، طلا کاهش مییابد و برعکس.
همبستگی ین جفت ارزها چیست؟
منطق قدیمی این است که در زمان ناآرامی اقتصادی، سرمایه گذاران تمایل به فروش دلار آمریکا و خرید طلا دارند.
بر خلاف داراییهای دیگر، طلا ارزش ذاتی خود را حفظ میکند. امروزه، رابطه معکوس بین دلار آمریکا و طلا هنوز هم باقی مانده است. این یک نمونه از همبستگی بین جفت ارزها است که به دلیل جذابیت پناهگاه امن طلا، هر زمان که مشکل اقتصادی در آمریکا یا سراسر جهان وجود دارد، سرمایه گذاران اغلب به سراغ طلا میروند.
برعکس این هم اتفاق می افتد زمانی که نشانههایی از رشد وجود سرمایه گذاران به سراغ دلار میروند. نگاهی به این نمودار عالی بیندازید:
در حال حاضر، استرالیا سومین تولید کننده طلا در جهان است و هر سال حدود ۵ میلیارد دلار طلا تولید میکند؟ از لحاظ تاریخی، AUD/ USD همبستگی عظیم ۸۰٪ را با قیمت طلا دارد!
فرانک سوئیس نیز دارای ارتباط قوی با طلاست. وقتی قیمت طلا کاهش مییابد USD/CHF معمولاً صعود میکند. در مقابل، وقتی قیمت طلا بالا میرود این جفت ارز کاهش مییابد. بر خلاف دلار استرالیا، دلیل اینکه فرانک سوئیس به همراه طلا حرکت میکند این است که بیش از ۲۵٪ از پول سوئیس توسط ذخایر طلا پشتیبانی میشود.
ارتباط بین طلا و ارزهای اصلی تنها یکی از موضوعات بسیاری است که بررسی خواهیم کرد.
در خصوص طلای سیاه بیشتر بدانید
هم بستگی بین جفت ارزها برای نفت هم به همین شکل عمل میکند. همانطور که می دانید، به نفت خام اغلب «طلای سیاه» می گویند. نفت ماده مخدری است که در رگهای اقتصاد جهانی جریان دارد زیرا منبع اصلی انرژی است.
کانادا، یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت در جهان، حدود ۲ میلیون بشکه نفت در روز به آمریکا صادر میکند، یعنی بزرگترین تأمین کننده نفت آمریکا است این بدان معنی است که کانادا فروشنده اصلی طلای سیاه به آمریکا است!
به دلیل حجم بالا، تقاضا زیادی برای دلار کانادا ایجاد میکند.
USD / CAD میتواند نحوه واکنش مصرف کنندگان آمریکا به تغییر قیمت نفت را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار دهد. اگر تقاضای آمریکا افزایش یابد، تولید کنندگان نیاز به سفارش نفت بیشتری دارند تا به تقاضا پاسخ دهند. این میتواند منجر به افزایش قیمت نفت شود که ممکن است به کاهش USD/ CAD منجر شود.
اگر تقاضای آمریکا کاهش یابد، تولید کنندگان ممکن است تصمیم به کاهش واردات بگیرند زیرا نیاز به تولید کالای بیشتر ندارند. تقاضای نفت ممکن است کاهش یابد که میتواند تقاضا برای CAD را کاهش دهد. بعضی از کارگزاران فارکس به شما اجازه میدهند تا طلا، نفت و دیگر کالاها را معامله کنید.
آنجا به آسانی میتوانید نمودارهایشان را با استفاده از نرم افزارشان ببینید. همچنین میتوانید در http://www.timingcharts.com و http://www.kitco.com قیمت طلا را رصد کنید.
همبستگی بین جفت ارزها
وقتی به طور همزمان چند جفت ارز را در حساب خود معامله میکنید، همیشه مطمئن شوید که از میزان ریسک خود را تحت کنترل دارید.
ممکن است فکر کنید که با معامله در جفتهای مختلف، ریسک خود را پخش میکنید اما بسیاری از جفت ارزها تمایل به حرکت در یک جهت رابطه بازده و قیمت اوراق قرضه دارند.
اجازه دهید مثالی شامل دو جفت بسیار همبسته در دوره یک هفتهای را بررسی کنیم. GBP / USD و EUR / USD:
بر اساس جدول و با ضریب همبستگی ۰. ۹۴، بدیهی است که همبستگی بالایی در این جفت ارز خاص وجود دارد. EUR/USD تمایل شدیدی دارد که در کنار GBP / USD باشد و همپای او حرکت کند!
تصویر کلی را دیدید. نکته این است که این دو جفت دست در دست هم آواز میخوانند و با هم جست و خیز میکنند. برای اثبات اینکه اعداد دروغ نمیگویند، نمودار ۴ ساعته شان را در زیر میبینید. دقت کنید که هر دوی آنها در یک جهت (پایین) حرکت میکنند.
با بازگشت به موضوع ریسک، میتوانیم ببینیم که باز کردن موقعیت در هر دو جفت ارز EUR/ USD و GBP /USD مثل دو برابر کردن یک موقعیت است. برای مثال، خرید 1 لات EUR / USD و ۱ لات GBP / USD در واقع معادل خرید ۲ لات EUR/USD است، چون هر دو در یک جهت حرکت میکنند. به عبارت دیگر، دارید ریسک خود را افزایش میدهید. اگر EUR/ USD و GBP / USD را خرید کنید، دو بار شانس اشتباه کردن ندارید! فقط یک شانس دارید چرا که اگر EUR / USD سقوط کند و شما استاپ بخورید، GBP/USD هم به احتمال زیاد سقوط خواهد کرد و استاپ شما را هم خواهد زد (یا برعکس)!
EUR/ USD و GBP / USD دارای مقادیر حرکتی مختلفند و همبستگی بالای آنها بدین معنا نیست که همیشه در یک محدوده دقیق حرکت میکنند. نوسانات در جفت ارزها بی ثبات است. EUR / USD میتواند ۲۰۰ پیپ افزایش یابد، در حالی که GBP/USD فقط ۱۹۰ پیپ بالا میرود. اگر این اتفاق بیفتد، زیان از معامله GBP / USD (چون فروختهاید)، تقریباً تمام سود از معامله EUR/USD را میبلعد.
حالا تصور کنید که EUR / USD جفت ارزی بود که ۱۹۰ پیپ حرکت کرد و GBP/USD حرکت بزرگتر ۲۰۰ پیپ را داشت. قطعاً ضرر میکردید؟ فروختن یک جفت ارز و خریدن جفت ارز دیگری که همبستگی بالا دارند بسیار خطرناک است.
غیر از اینکه کارمزد را دو بار پرداخت میکنید، سود خود را به حداقل میرسانید زیرا یک جفت ارز سود جفت ارز دیگر را میبلعد. و حتی بدتر از آن، در پایان میتوانید با توجه به ارزش پیپها و نوسانات ارزها، ضرر کنید. بیایید نگاهی به مثال دیگری بیندازیم. این بار با EUR/ USD و USD/ CHF. در حالی که شاهد همبستگی مثبت قوی با GBP/ USD بودیم، EUR / USD دارای همبستگی بسیار منفی با USD/CHF است. اگر به همبستگی یک هفتهای آنها نگاه کنید، دارای ضریب همبستگی کامل -1 است. منفیتر از این نمیشود! آنها چشم دیدن یکدیگر را ندارند!
EUR / USD و USD / CHF مثل کارد و پنیرند، این دو جفت کاملاً در جهت مخالف حرکت میکنند. نمودارها را بررسی کنید:
موقعیتهای مخالف، در دو جفت همبسته منفی، میتواند شبیه به گرفتن یک موقعیت در دو جفت همبسته بسیار مثبت باشد. خرید EUR / USD و فروش USD / CHF عین دو برابر کردن یک موقعیت است. برای مثال، اگر به خرید آلات EUR/USD و فروش ۱ لات USD / CHF بپردازید، در واقع دارید ۲ لات EUR/ USD میخرید، چرا که اگر EUR/USD بالا رود، آنگاه USD / CHF پایین میرود، و از هر دو جفت سود کسب میکنید.
دانستن اینکه با این کار، ریسک خود را در حساب معاملاتیتان افزایش دادهاید، مهم است. با بازگشت به مثال فروختن EUR / USD و خریدن USD/ CHF، اگر EUR / USD مثل سنگ سقوط کند، به احتمال زیاد هر دو معامله شما متوقف میشود و در نتیجه در هر دو ضرر میکنید. با تصمیم برای خرید EUR/ USD یا فروش USD /CHF، به جای انجام دادن هر دو میتوانید زیان خود را به حداقل برسانید.
از سوی دیگر، خرید یا فروش) هر دوی EUR/ USD و USD /CHF به طور همزمان معمولاً ناکارا خواهد بود زیرا در واقع دارید هر معامله را لغو میکنید. از آنجا که دو جفت در جهت مخالف حرکت میکنند، یک طرف سود میکند، اما طرف دیگر ضرر میکند. بنابراین در نهایت کمی سود میکنید زیرا یک جفت ارز سود جفت دیگر را میبلعد.
اوراق قرضه
ورق قرضه «سند» صادر شده توسط یک نهاد در زمانی است که نیاز به قرض گرفتن پول دارد. این نهادها، مانند دولتها، شهرداریها یا شرکتهای چند ملیتی، نیاز به منابع مالی زیاد برای کار دارند بنابراین اغلب نیاز به قرض گرفتن از بانکها یا اشخاصی مثل شما دارند. هنگامی که مالک اوراق قرضه دولتی هستید، در واقع، دولت پول از شما قرض گرفته است.
شاید فکر میکنید که «این عین داشتن سهام است؟» یک تفاوت عمده این است که اوراق قرضه معمولاً مدت زمان تعریف شده تا سررسید دارد که مالک پولی را که قرض داده، موسوم به اصل پول، را در تاریخ از پیش تعیین شده باز پس میگیرد.
همچنین، هنگامی که سرمایه گذار اوراق قرضه را از شرکتی خریداری میکند، با نرخ بازده مشخصی، موسوم به بازده اوراق قرضه، در فواصل زمانی خاص پول میگیرد. به این پرداختهای بهره دورهای معمولاً اقساط سود گفته میشود.
بازده اوراق قرضه اشاره به نرخ بازده یا بهره پرداخت شده به دارنده اوراق قرضه دارد در حالی که قیمت اوراق قرضه مقدار پولی است که دارندگان اوراق قرضه برای آن پرداخت میکنند. در حال حاضر، قیمت اوراق قرضه و بازده اوراق قرضه دارای رابطه معکوس هستند.
هنگامی که قیمت اوراق قرضه زیاد میشود، بازده اوراق قرضه سقوط میکند و برعکس. تصویر ساده زیر به شما کمک میکند این را به یاد داشته باشید:
اما این چه ربطی به بازار ارز دارد؟!
همیشه به یاد داشته باشید که روابط درون بازار، حاکم بر حرکت قیمت ارز است. در این مورد، بازده اوراق قرضه در واقع شاخص بسیار خوبی از قدرت بازار سهام است. به طور خاص، بازدهی اوراق قرضه آمریکا ارزیابی عملکرد از بازار سهام آمریکا است، در نتیجه بازتاب تقاضا برای دلار آمریکا است.
بیایید نگاهی به یک سناریو بیندازیم: تقاضا برای اوراق قرضه معمولاً زمانی افزایش مییابد که سرمایه گذاران نگران امنیت سرمایه گذاری سهام خود هستند. این نگرانی ایمنی موجب افزایش قیمت اوراق قرضه میشود و، به موجب رابطه معکوسشان، بازده اوراق قرضه پایین میآید.
هر چه سرمایه گذاران بیشتری از سهام و دیگر سرمایه گذاریهای پر ریسک دوری کنند، افزایش تقاضا برای ابزار کم ریسک تر مانند اوراق قرضه آمریکا و دلار امن آمریکا، قیمتهای خود را بالاتر میبرند.
یکی دیگر از دلایل برای آگاهی از بازده اوراق قرضه دولتی این است که به عنوان شاخصی از جهت کلی نرخهای بهره و انتظارات در کشور عمل میکنند. برای مثال، رابطه بازده و قیمت اوراق قرضه در آمریکا روی یادداشت ۱۰ ساله خزانه داری تمرکز کنید. بازده صعودی همانا افزایش دلار است. بازده نزولی همانا سقوط دلار است.
مهم است که قوانین اساسی در مورد دلیل افزایش یا کاهش اوراق قرضه را بدانید. پس از درک اینکه چگونه افزایش بازدهی اوراق قرضه معمولاً موجب افزایش ارزش پول یک کشور میشود، احتمالاً میخواهید کاربرد آن را در بازار فارکس بدانید.
به یاد بیاورید که یکی از اهداف ما در معاملات ارز جفت کردن ارز قوی با ارز ضعیف است. برای این کار ابتدا نیاز به مقایسه اقتصادهای آنها است. چگونه میتوانیم از بازدهی اوراق قرضه آنها برای انجام این کار استفاده میکنیم؟
کارمزد اوراق قرضه
کارمزد نشان دهنده تفاوت بین بازده اوراق قرضه دو کشور است. این تفاوتها منجر به معامله انتقالی میشود که در درس قبلی بحث شد. با رصد کارمزد اوراق قرضه و انتظارات برای تغییرات نرخ بهره، میفهمید جفت ارزها به کدام سو میروند. به مثال زیر توجه کنید:
وقتی فاصله کارمزد اوراق قرضه بین دو کشور افزایش مییابد، ارز کشور با بازده اوراق قرضه بالاتر در مقابل ارز کشور با بازده اوراق قرضه پایینتر افزایش مییابد. میتوانید این پدیده را با نگاه کردن به نمودار اقدام قیمت AUD/ USD و کارمزد اوراق قرضه بین اوراق قرضه دولتی ۱۰ ساله آمریکا و استرالیا از ژانویه ۲۰۰۰ تا ژانویه ۲۰۱۲ ببینید.
توجه داشته باشید که وقتی کارمزد اوراق قرضه از 0.50٪ به 1.00٪ از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ افزایش یافت، AUD/USD حدود ۵۰٪ افزایش یافت از 0.5000 تا 0.7000.
همین امر در سال ۲۰۰۷ اتفاق افتاد، وقتی اختلاف اوراق قرضه از ۱۰۰۰ به 2.50٪ افزایش یافت، AUD / USD از 0.7000 به بالای 0.9000 افزایش یافت. این یعنی ۲۰۰۰ پیپ! با رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ که تمامی بانکهای مرکزی بزرگ جهان کاهش نرخ بهره خود را آغاز کردند، AUD/USD از 0.9000 به 0.7000 سقوط کرد.
پس چه اتفاقی در اینجا افتاده است؟
یکی از عواملی که احتمالاً در اینجا مؤثر است این است که معامله گران از معاملات انتقالی استفاده میکنند. هنگامی که کارمزدهای اوراق قرضهها بین اوراق قرضه استرالیا و خزانه آمریکا در حال افزایش بود، معامله گران موقعیتهای AUD / USD بلند خود را جمع آوری کردند.
این کار برای استفاده از معامله انتقالی صورت گرفت! با این حال، وقتی بانک مرکزی استرالیا شروع به کاهش نرخهای بهره کرد و کارمزدهای اوراق قرضه شروع به تنگ شدن کردند، معامله گران با آزاد کردن موقعیتهای بلند AUD / USD خود واکنش نشان دادند زیرا دیگر سودآور نبودند.
بررسی بازارهای اوراق قرضه، اوراق بهادار با درآمد ثابت در فارکس
تاکنون متوجه شدیم که چگونه تفاوت در نرخ بازده میتواند شاخصی برای حرکت قیمت ارز باشد. با افزایش اختلاف کارمزد اوراق قرضه و نرخ بهره بین دو کشور، ارز با بازده اوراق قرضه یا نرخ بهره بالاتر معمولاً در برابر دیگری افزایش مییابد.
بسیار شبیه به اوراق قرضه، اوراق بهادار با درآمد ثابت همانا سرمایه گذاریهاییاند که پرداخت ثابت در فواصل زمانی منظم ارائه میکنند. اقتصادهایی که بازده بالاتر در اوراق بهادار با درآمد ثابت خود ارائه میکنند باید سرمایه گذاری بیشتری را جذب کنند.
این امر ارز محلیشان را جذابتر از ارزهای اقتصادهای دیگری میکند که بازده پایینتر در بازار درآمد ثابت خود ارائه میکنند. برای مثال، اجازه دهید gilts و Euribors را در نظر بگیریم (داریم در مورد اوراق قرضه انگلستان و اوراق بهادار اروپا صحبت میکنیم!).
اگر Euribors نرخ بازده پایینتر در مقایسه با gilts ارائه کنند، سرمایه گذاران از قرار دادن پول خود در بازار درآمد ثابت منطقه یورو دلسرد میشوند و ترجیح میدهند پول خود را در داراییهای با بازده بالاتر قرار دهند.
به همین دلیل، EUR میتواند در مقابل ارزهای دیگر، به ویژه GBP تضعیف شود. در اینجا باز هم میتوانید همبستگی بین جفت ارزها را مشاهده کنید. این پدیده تقریباً با هر بازار درآمد ثابت و با هر ارزی اعمال میشود.
میتوانید بازده در اوراق بهادار با درآمد ثابت برزیل را با بازار درآمد ثابت روسیه مقایسه کنید و از تفاوتها، برای پیش بینی رفتار واقعی روبل استفاده کنید. یا میتوانید بازده در آمد ثابت اوراق بهادار ایرلند را با کره مقایسه کنید.
اگر میخواهید از همبستگی بین جفت ارزها بیشتر بدانید و درباره اوراق قرضه دولتی و شرکتی اطلاعات کسب کنید میتوان در این سایت آنها را مشاهده کنید:
همچنین میتوانید از وب سایت دولتی یک کشور خاص برای پیدا کردن بازده اوراق قرضه فعلی استفاده کنید. آنها بسیار دقیق هستند. بخاطر دولتی بودن اطلاعات میتوانید به آنها اعتماد کنید.
در واقع، بسیاری از کشورها اوراق قرضه را ارائه میدهند اما بهتر است به کشورهای دارای ارزهای اصلی را انتخاب کنید.
برخی از اوراق قرضه محبوب از سراسر جهان و اسم مستعارشان چنین است:
برخی کشورها نیز اوراق قرضه با شرایط سررسید مختلف ارائه میکنند بنابراین مطمئن شوید که اوراق قرضه با مدت سررسید مشابه را مقایسه میکنید (مانند gilts ۵ ساله با Euribors ۵ ساله)، در غیر این صورت تحلیل شما نادرست خواهد بود.
همبستگی بیت کوین و اوراق قرضه و خرید اوراق خزانه توسط رابرت کیوساکی
نویسنده مشهور کتاب پرفروش پدر پولدار پدر فقیر و اقتصاددان برتر ایالات متحده، رابرت کیوساکی پس از اظهارات هری دنت، اقتصاددان نظر خود را در خصوص اوراق قرضه تغییر داده و علیرغم اینکه مکررا اعلام کرده است که در هیچ اوراق چاپ شده توسط فدرال رزرو یا وال استریت سرمایه گذاری نخواهد کرد، هم اکنون در حال خرید اوراق قرضه 2 ساله خزانه داری ایالات متحده است،
اظهارات وی در خصوص خرید اوراق قرضه، با انتقادات بسیاری روبرو بوده است. برخی از افراد تصمیم کیوساکی برای سرمایه گذاری در اوراق قرضه کم بازده را زیر سوال برده و اظهار داشته اند چرا وقتی تورم واقعی بالای 17 درصد است،
باید سهام خزانه داری با بازده 3 درصدی خرید! علاوه بر این، اوراق خزانه، مانند تمام دارایی های کاغذی، به دلار گره خورده است و احتمالا با پایان هژمونی دلار سقوط خواهند کرد. وی پیش از این به سرمایه گذاران توصیه کرده است که در طلا و نقره سرمایه گذاری کنند.
کیوساکی سال هاست که مدعی است که به فدرال رزرو، خزانه داری ایالات متحده و دولت بایدن اعتماد ندارد. او در ماه می با تمسخر گفته است که ایالات متحده توسط سه تفنگدار؛ بایدن، جانت یلن وزیر خزانه داری و رئیس فدرال رزرو جروم پاول رهبری می شود. کیوساکی قبلاً هشدار داده است که تورم احتمالا منجر به رکود خواهد شد.
تاثیرات نوسانات اوراق قرضه برمارکت دیجیتال
طبق آخرین تحقیقات بلومبرگ، بیت کوین به جای سهام، بیشتر شبیه اوراق قرضه و طلای خزانه داری ایالات متحده رفتار می کند. این واحد تحقیقاتی در گزارش "چشم انداز دیجیتال" آگوست خود که توسط مایک مک گلون، استراتژیست ارشد کالا و جیمی کوتس، تحلیلگر ارشد ساختار بازار نوشته شده است، بازارهای بیت کوین را با بازارهای طلا، اوراق قرضه و نفت مقایسه کرده است.
به گفته تحلیلگران تأثیرات کلان اقتصادی مانند سیاست های پولی فدرال رزرو منجر به شباهت هایی در بازارهای اوراق قرضه خزانه داری و بیت کوین شده است. انقباض تمام بازارهای مالی و کاهش رشد جهانی از تغییر روند فدرال رزرو به سمت «جلسه با جلسه» احتمالا باعث چرخش بیت کوین به سمت شیب جهت دار شبیه اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده خواهد شد.
به گفته محققان، بیت کوین در میان دارایی های دیگر بهترین عملکرد از زمان پیدایش را داشته است و احتمالا در حال گذار به سمت وثیقه جهانی است.
اوراق قرضه خزانه داری که T-Bonds نامیده می شوند، اوراق بدهی بلندمدت دولتی هستند که توسط وزارت خزانه داری ایالات متحده منتشر می شوند. آنها دارای نرخ بازده ثابت و دوره های سررسید از 20 تا 30 سال می باشند.
مطالعه اخبار ارزهای دیجیتال در بروز بودن در این مارکت بسیار مهم است. با آپدیت بودن اطلاعات شما در این بازار فرایند خرید ارز دیجیتال را میتوانید هوشمندانه انجام بدهید. مثلا با خرید تتر و نگهداری آن میتوانید در زمان مناسب خرید بیت کوین را از صرافی های خارجی انجام دهید و یا اینکه بصورت مستقیم از صرافی ارز دیجیتال ایرانی اینانس انجام دهید.
دیدگاه شما