برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟


برترین جملات انگیزشی برای رشد و پیشرفت

پیشرفت در کارها، آرزوی همه ی ماست. با جملات انگیزشی و تأکید بر آن ها می توان به رشد و پیشرفت دست یافت. از این رو در این مطلب قصد داریم نمونه هایی از بهترین جملات انگیزشی که به پیشرفت ما کمک می کنند را معرفی نماییم. با ما همراه باشید.

جملات انگیزشی رشد و پیشرفت در کارها

بالا رفتن از نردبان ترقی و پیشرفت نیازمند سخت کوشی، وقت شناسی و کمی خوش شانسی است. خیلی خوب می‌شد اگر مدرک دانشگاهی، مهارت های شغلی و بازده کاری به طور خارق العاده ای درهای آرزوهایتان را به رویتان باز می کرد، اما زندگی اینگونه نیست. شما باید خودتان برنامه ریزی کرده و برنامه‌ هایتان را اجرا کنید.

جملاتی هستند که موجب رسیدن به این خواسته می شوند. نمونه هایی از این جملات عبارتند از:

جملات انگیزشی رسیدن به پیشرفت

چه پیشرفتی داریم می کنیم. در قرون وسطی احتمالا خودم را می سوزاندند. حالا به سوزاندن کتاب هایم قانع هستند.
زیگموند فروید

تمام چیزهایی که در جامعه انسانی ارزشمند است بستگی به این دارد که فرصت پیشرفت به افراد داده شود.
آلبرت انیشتین

برای مطرح کردن پرسش‌های جدید، احتمالات تازه، نگاه کردن به مشکلات کهنه از زاویه‌ ای نو، نیاز به قوه تخیلی خلاقانه داریم. این امر موجب پیشرفتی واقعی در علم می‌ شود.
آلبرت انیشتین

جملات انگیزشی امیدوار کننده

موفقیت، پیشرفت مداوم به سمت هدف های شخصی‌ ات است.
جیم ران

به کنار هم آمدن شروع است، کنار هم باقی ماندن پیشرفت است، و کنار هم کار کردن موفقیت است.
هنری فورد

راه پیشرفت برای انسانی جوان این است که خودش را به هر طریقی می تواند بهبود دهد، و هرگز سوءظن نداشته باشد که کسی می خواهد مانع او شود.
آبراهام لینکلن

همیشه با افرادی که از خودتان آگاهتر و موفق ترند، معاشرت کنید. این افراد، ناخودآگاه، جوانه رشد و پیشرفت را در وجودتان بارور می‌ کنند

برای رشد ڪردن باید سختی کشید. برای فهمیدن باید شکست خورد و برای بدست آوردن باید از دست داد. این قانون زندگیست پیشرفت هزینه دارد ولی ارزشمند است.

بیشتر بخوانید:

جملات انگیزشی موفقیت

من فکر می کنم اصلی ساده در تجارت این است که اگر کارهایی که آسان تر هستند را زودتر انجام دهی، در واقع می توانی پیشرفت زیادی در کار داشته باشی.
مارک زاکربرگ

برای پیشرفت در زندگی باید چیزهایی که دوست نداری را رها کنی، کارهایی که دوست نداری انجام دهی را متوقف کنی. باید چیزهایی را پیدا کنی که خوشت می‌ آید، چیزهایی که در ذهنت قابل قبول هستند.
اگنس مارتین

هیچ وقت کسی که مدام در حال پیشرفت است را مایوس نکن، هر چقدر هم پیشرفت او آهسته باشد.
افلاطون

جملات انگیزشی اول صبح

جملات انگیزشی رسیدن به هدف

نارضایتی معقول، مقدمۀ پیشرفت است.
مهاتما گاندی

نارضایتی، اولین امر ضروری برای پیشرفت است.
توماس ادیسون

کسانی که در این دنیا پیشرفت می کنند کسانی هستند که به دنبال شرایطی که می خواهند می گردند و اگر نتوانند آن را پیدا کنند، شرایط را ایجاد می کنند.
جرج برنارد شاو

رقابت همیشه باعث پیشرفت تو می شود، حتی اگر رقیبت پیروز شود.
کارلوس اسلیم

من یاد گرفتم که راه پیشرفت نه سریع و نه آسان است.
ماری کوری

جملات انگیزشی از بزرگان جهان

هر وقت فکر کنی که موفقیت حاصل شده، پیشرفت متوقف می شود.
توماس واتسون

پیشرفت بدون تغییر غیرممکن است، و کسانی که نتوانند افکار خود را تغییر دهند نمی توانند هیچ چیزی را تغییر دهند.
جرج برنارد شاو

هر چه کمتر با بعضی از مردم معاشرت کنی، زندگی ات بیشتر پیشرفت خواهد کرد.
کالین پاول

بدون رشد و پیشرفت مداوم، واژه هایی مثل موفقیت و ترقی هیچ معنی ندارند.
بنجامین فرانکلین

بیشتر بخوانید:

جملات انگیزه دهنده

برای شروع لازم نیست عالی باشی ولی برای عالی شدن لازمه شروع کنی پس همین حالا پاشو و باقدرت شروع کن

کلمات دارای فرکانس و ارتعاش هستند، در کلام تو جادو وجود دارد، وقتی تصمیم گرفتی دنیا را تغییر بدهی، تغییر را از کلامت شروع کن.
موانع قلبیت را برطرف کن و با شجاعت بگو: من می توانم تغییر کنم و تغییرم رو به سعادت است، خدای من از هر چیزی در دنیا بزرگتر است و من از روح خدا هستم پس بزرگوارم.
وقتی حس کنی چقدر ارزشمند هستی پر از انرژی مثبت می شوی و مدارهایت مثل عوض شدن خط راه آهن عوض می شود و شروع به پیشرفت می کنی.
به کمبودها فکر نکن چون با فکر به آن ها برایشان کارت دعوت ورود به زندگیت می دهی، به فراوانی فکر کن تا وارد زندگیت بشود.
حس کن زندگیت پر از رونق و وفور برکت است شاد باش و با حس قلبی شاد بودن شکر خدا کن تا کامیاب شوی.
کلامت قدرت دارد از قدرتش غافل نباش

یکی از کلید های موفقیت، داشتن نظم در انجام دادن کارهایی است که باید انجام دهید؛ حتی اگر میلی به انجامش ندارید اما می دانید که مهم هستند و باید انجام شوند.

تنها راه تغییر هر چیز این است که خودت تغییر کنی.

آنکه بر فراز بلندترین کوه رفته باشد، خنده می زند بر همه نمایش های غمناک و واقعیت های غمناک

راه رسیدن به پیشرفت

جملات انگیزشی انرژی مثبت

هیچ چیز در این دنیا به اندازه تلاش و پشتکار باعث رشد و موفقیت نمی‌ شود. چه بسیارند انسان‌های با استعداد و باهوشی که بدون تلاش به جایی نرسیده‌ اند، چه بسیارند افراد تحصیل‌ کرده‌ ای که بدون همت و کوشش تنها در دروازه‌ های تکرار درجا زده‌ اند و… . برای درک واژه ۶ حرفی پیشرفت باید تلاش کنید. تلاش و پشتکار دو بال پرواز برای اوج گرفتن در آسمان آرزوها هستند.

با اراده‌ ای قوی می‌ توان سخت‌ ترین موانع را هم جا به جا نمود. کافی است که پشتکار و شهامت به خرج بدهید. فاصله مردان بزرگ با افراد حقیر در همین تلاش و شهامت برای رسیدن به هدف است.

پیروزی به معنای رَد کردن و پشت سر گذاشتنِ شکست‌ های متوالی بدون از دست دادن انگیزه و توان است. اگر می‌ خواهید به پیروزی دست پیدا کنید باید شکست خوردن را هم بلد باشید.

اگر می‌ خواهید در زندگی به فرمول پیروزی دست پیدا کنید، این فرمول چیزی نیست جز شکست خوردن‌ های پیاپی. شکست خوردن‌ های پیاپی به شما درس زندگی می‌ دهند. شکست، اگر چه تلخ و آزاردهنده است اما اگر به آن دقیق بنگرید، الهام‌ بخش‌ترین چیزی است که می تواند در راه رسیدن به موفقیت و کامیابی، شما را همراهی کند.

مغزتان را هک کنید تا به اوج موفقیت برسید

هیچ‌گاه تصادفی و از روی شانس نمی‌توانید برای همیشه هوشمندانه عمل کنید. برای این‌کار باید به مغزتان توجه زیادی داشته باشید و از آن مراقبت کنید. برای این هدف و بهترین استفاده از مغز به‌دستورات زیر عمل کنید.

به گزارش سیناپرس به نقل از مجله شبکه،"تِج تادی" یکی از اعضای YPO، دانشمند علم اعصاب و پایه‌گذار و مدیرعامل MindMaze است. وی عمر خود را وقف مطالعه روی نحوه عملکرد مغز گذاشته و شرکت وی، پیشرو در زمینه فناوری مغز است.

شرکت MindMaze در گذرگاه علم اعصاب و محاسبات قرار گرفته و در حال طراحی و ساخت نسل بعدی تعاملات بین مغز و ماشین است. نسلی که با هدف بهینه‌سازی زندگی انسان‌ها از طریق تولید محصولات بهداشت و سلامت و فراتر از آن طراحی شده است. تادی معتقد است که همه باید درباره مالکیت، حفظ و نگهداری، و مراقبت از مغز انسان چیزهای جدیدی یاد بگیرند. اگر به این مسئله علاقه دارید، می‌توانید از این‌جا شروع کنید.

1- تمام مغزها به‌شکل منحصر به‌فرد و مخصوص به‌خود سیم‌کشی شده‌اند

یعنی شما نیاز به یافتن روش‌هایی دارید که با شخصیت‌تان هم‌خوانی دارد. تادی توضیح می‌دهد که: "نحوه یادگیری و برقراری ارتباط بین افراد مختلف متفاوت است. هم‌چنین، شیوه‌های آموزش و یادگیری از بخش‌های گوناگون مغز استفاده می‌کند. به‌عنوان مثال، کسانی‌که از طریق گوش یاد می‌گیرند از شنوایی برای پردازش اطلاعات استفاده می‌کنند اما افرادی که از شیوه‌های بصری استفاده می‌کنند روی دیدن تکیه دارند. اگر می‌خواهید از یادگیری خود بهترین استفاده را داشته باشید، به‌دنبال استراتژی باشید که از مجموع تمام این روش‌ها نتیجه بهتری به شما ارائه دهد. برای رسیدن به این نقطه به‌دنبال استراتژی‌های یادگیری چند منظوره باشید." این مسئله برای دیگران هم صادق است. فکر نکنید بقیه افراد از همان روش‌هایی که برای شما ایده‌آل است استفاده می‌کنند.

2 - برای یادگیری هیچ‌گاه دیر نیست

وی می‌افزاید: "نوروپلاستی تمام عمر دوام می‌آورد. برای همین هیچ‌گاه برای یادگیری دیر نیست." در حقیقت، دانش‌های جدید بر اساس اطلاعات فعلی که در مغز موجود است شکل می‌گیرد. پس هرچه بیشتر بدانید احتمال یادگیری شما در آینده بیشتر می‌شود. "مهم‌ترین چیزی که باید به‌خاطر داشته باشید آن است که یادگیری نیازمند تکرار اعمال مشخص در راستای رسیدن به‌هدف است. اگر هدف مشخص و تعیین شده دارید و می‌توانید اعمال تکرارشونده را با هم ترکیب کنید، حافظه شما تحکیم پیدا می‌کند و عملکرد اجرایی آن بهینه می‌شود." برای به‌دست آوردن پروژه‌ها و فرصت‌های جدید دیگران را به‌چالش بکشید.

3 - فعالیت فیزیکی باعث سلامت ذهنی می‌شود

به‌گفته تادی، مغز به مواد شیمیایی مانند اندروفین‌ها نیاز دارد. این ماده از طریق ورزش و فعالیت‌های بدنی آزاد می‌شود. "فعالیت بدنی باعث تحریک فاکتورهای رشد می‌شود - کنش‌های شیمیایی که روی سلامت سلول‌های مغز، رشد عروق خونی جدید و حتی افزایش و بقای سلول‌های مغز تأثیر می‌گذارد. نتیجه آن تغییر مغز به‌شکلی است که به‌حافظه و مهارت‌های تفکر و اندیشه کمک می‌کند." تداوم، ثبات و پایداری یک عامل کلیدی به‌شمار می‌رود، پس فعالیتی را انتخاب کنید که به‌آن علاقه دارید و در طول زندگی خود از آن لذت می‌برید.

4 - مغز، شبکه اجتماعی اصلی است

تادی به‌اهمیت نورون‌های آینه‌ای اشاره می‌کند. "سلول‌های مغز در دو حالت تحریک می‌شوند، زمانی‌که شخص ورزش می‌کند و زمانی‌که همان حرکات را تماشا می‌کند." فعالیت، اجرا و دیدن باعث بهینه شدن عملکردهایی مانند تلقین و درک‌وفهم می‌شود. "اگر دنباله‌روی فرد دیگری نباشید هیچ‌گاه رهبر موفقی نخواهید بود. سعی کنید برای رسیدن به خودآگاهی و مهارت‌های فکری تلاش کنید. برای رسیدن به‌این نقطه باید همواره و به‌طور جدی گوش کنید، مطالعه کنید و به دیدگاه‌های دیگران نگاه کنید. اگر خودتان نمی‌توانید این مهارت‌ها را پرورش دهید از یک مربی کمک بگیرید."

5 - هر مغزی دارای محرک‌های احساسی است

با این‌که هر مغزی می‌تواند دلیل درست کند، اما لزوما همه تصمیم‌گیری‌ها مبنای منطقی ندارد. احساسات تأثیرات شگرفی دارد و حتی در برخی شرایط بر منطق چربش دارد. احساسات حتی روی سیستم‌های پاداش و مجازات تأثیر می‌گذارد. فیدبک‌های مثبت یک تحریک کننده و عامل ایجاد انگیزه درازمدت نسبت به ترس و شرم و پشیمانی است. اما فیدبک منفی می‌تواند باعث ایجاد ناامیدی شود که در نهایت روی کارایی‌تان اثر می‌گذارد. "در شرایط سخت و پر از اضطراب، یاد بگیرید که قبل از هر چیز گوش کنید و پرسش‌ها را نگه دارید. برای پاسخ‌دهی سریع و آنی عجله نکنید. بلکه یاد بگیرید احساسات‌تان را تنظیم کنید. این کار باعث می‌شود تا جایگاه بهتری برای تصمیم‌گیری داشته باشید در حالی‌که از یک دیدگاه و چشم‌انداز منطقی برخوردارید." اگر یاد بگیرید تا اثرات احساس دیگران بر روی فرآیندهای فکری‌شان را درنظر بگیرید، می‌توانید نقش بهتری در متقاعد کردن یا ایجاد انگیزه در آن‌ها داشته باشید.

راز موفقیت چیست؟

توضیحات کوتاه :
به‌طور کلی معنای موفقیت زمانی برای شما نمایان می‌گردد که شما همواره در راستای اهداف و خواسته‌های خودتان قدم بردارید. زمان را از دست ندهید، همین امروز شروع نمایید.

به اشتراک بگذارید

امتیاز شما به این مطلب

تعداد امتیازها: 11

  • 4 تير 1397
  • 14.7k
  • 2
  • مدت زمان مطالعه 7 دقیقه

راز موفقیت چیست؟

خلاصه ای از مقاله

واقعاً موفقیت چیست؟ در دنیای کنونی که اینترنت و تکنولوژی به اوج خود رسیده است، موفقیت جایگاه ویژه ‌تری پیدا نموده است. شاید احساس شادی پس از خرید وسیله مورد علاقه خودتان را تجربه نموده باشید. آیا این شادی همان موفقیت می‌باشد؟ آیا در پشت این هیجان و شادی، موفقیت وجود دارد؟ ولی این شادی‌ها دوام ندارد و خیلی زود از بین می‌رود. در ادامه با مطالعه این مقاله، بیشتر با موفقیت آشنا می‌شوید.

آنچه در این مقاله می خوانید:

موفقیت چیست؟

واژه مأنوس و پرتکرار موفقیت برای همگان آشنا است. در صحبت‌های روزمره خود کلمه موفقیت را به کرات شنیده‌اید. آیا تاکنون به معنی موفقیت فکر کرده‌اید؟ معنی علمی موفقیت چیست؟ راز موفقیت چیست؟ چطور می‌توان فردی موفق شد؟ برای رسیدن به موفقیت چه مسیری را باید طی نمود؟ مطمئناً تابه حال سؤالات برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ زیادی در این باب در ذهن شما شکل گرفته است. سؤالاتی از قبیل:

  • موفق کیست؟
  • موفقیت چیست؟
  • راز موفقیت چیست؟
  • موفق‌ترین فرد کیست؟
  • ابعاد موفقیت چیست؟
  • معنای موفقیت چیست؟
  • موفقیت در زندگی چیست؟
  • موفقیت در جامعه چیست؟
  • موفقیت از نظر شما چیست؟
  • تعریف علمی موفقیت چیست؟
  • موفقیت در کسب و کار چیست؟
  • آیا هر فردی می‌تواند موفق شود؟
  • موفقیت برای ما پایدار و دائمی می‌باشد؟
  • موفقیت در زندگی مشترک چه معنایی دارد؟
  • دستیابی به موفقیت از چه راه‌هایی ممکن است؟
  • سریع‌ترین راه دستیابی به موفقیت برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ در زندگی و جامعه چیست؟

آیا معنای موفقیت را درست درک کرده‌ایم؟

متاسفانه اکثر اوقات برداشت‌ها و نتیجه‌گیری‌های افراد در خصوص موفقیت اشتباه می‌باشد. واقعاً موفقیت چیست؟ در دنیای کنونی که اینترنت و تکنولوژی به اوج خود رسیده است، موفقیت جایگاه ویژه ‌تری پیدا نموده است. شاید احساس شادی پس از خرید وسیله مورد علاقه خودتان را تجربه نموده باشید. آیا این شادی همان موفقیت می‌باشد؟ آیا در پشت این هیجان و شادی، موفقیت وجود دارد؟ ولی این شادی‌ها دوام ندارد و خیلی زود از بین می‌رود. در ادامه با مطالعه این مقاله، بیشتر با موفقیت آشنا می‌شوید. در مقطعی از زندگی، تصور می‌کنید موفقیت، یعنی خرید ماشین، خرید خانه، مسافرت و. لیکن اینطور نیست، این موارد فقط باعث می‌گردند شما حس و حال خوبی پیدا نمایید. بهتر است نیازها و باورهای خودتان را شناسایی نمایید و بر اساس رسیدن به اهداف خود حرکت کنید. سعی کنید خودتان را در اولویت قرار دهید.

تصمیم‌گیری و اقدام به‌موقع، لازمه موفقیت

زندگی مال شماست! این شما هستید که زندگی خودتان را می‌سازید! مدام از خودتان بپرسید موفقیت چیست؟ آیا من در مسیر موفقیت قرار دارم؟ برای خودتان برنامه‌ریزی نمایید. موفقیت باید حساب شده باشد. خوشی‌های زودگذر را با موفقیت ترکیب ننمایید. این دو واژه، از هم مجزا هستند. تلاش نمایید شاد باشید و به اموراتی بپردازید که احساس خوبی به شما می‌دهند. ولی از مسیر موفقیت غافل نشوید. پس از برنامه‌ریزی برای دستیابی به موفقیت، گام‌به‌گام به جلو حرکت کنید. از انجام کارهای بیهوده دست بکشید. نوشتن کمک زیادی به شما می‌کند. هدف‌های خود را بر روی کاغذ بیاورید و تصویرسازی ذهنی از آنها داشته باشید. تلاش شما باید برای رسیدن به موفقیت باشد. تمرکز خودتان را در هیچ زمانی از دست ندهید، مسائل حاشیه‌ای نباید شما را دگرگون نماید. انسان‌های موفق، خوشبخت‌ترین انسانها هستند. در طی نمودن این مسیر نیاز می‌باشد، کاملاً صبور و بردبار باشید. اگر به پشت سر خودتان نگاه کنید، یقیناً خوشحال خواهید شد. این حس خوب به شما کمک می‌‌کند باقیمانده مسیر را با اراده قوی‌تری طی نمایید. به‌طور کلی معنای موفقیت زمانی برای شما نمایان می‌گردد که شما همواره در راستای اهداف و خواسته‌های خودتان قدم بردارید. زمان را از دست ندهید، همین امروز شروع نمایید. اولین پلن‌های خود را بر روی کاغذ آورده و لیست خود را تکمیل نمایید. اگر بی‌میل و بی‌رغبت بودید، به عقب برگردید و همه مراحل را مجدداً بررسی کنید. یقیناً یک جایی ازمسیر را اشتباه انتخاب نموده‌اید!

راز موفقیت چیست؟

موفقیت از چند بخش تشکیل شده است؟

عده‌ای از صاحب نظران بر این باورند که موفقیت دارای 6 بخش می‌باشد:

  1. نظم
  2. آرامش و متانت
  3. داشتن برنامه ریزی
  4. دقت در انجام امور
  5. سرعت عمل بالا
  6. زمان شناس بودن

اگر جهان هستی را همانند دریا تصور نماییم، هر انسانی ناخداى کشتى زندگى خودش می‌باشد. و زمانی موفق می‌شود که فاکتورهای زیر را رعایت نماید:

  1. تفکر خوب
  2. تعیین هدف درست
  3. حرکت نمودن صحیح
  4. سازگاری با تغییرات
  5. برنامه‌ریزی عالی
  6. اقدام نمودن

راز موفقیت چیست؟

تعریف موفقیت چیست؟

آبراهام لینکلن می‌گوید: بیشتر مردم به همان اندازه خوشبخت هستند که خود می‌خواهند. عده‌ای دیگر نیز در تعریف موفقیت بر این باورند که موفقیت به معنای پیشرفت تمام اهداف انسان می‌باشد. همانطور که اطلاع دارید انسان دارای ابعاد مختلفی است که برای رسیدن به موفقیت باید تمام فاکتورها توانایی‌های خود را ارتقا بدهید. مسلماً یک فرد تنها با پرورش دادن یک بعد از وجود خودش موفق محسوب نمی‌شود بلکه باید از تمام زوایای وجودش به زندگی نگاه کند و با تمام وجود خود را پرورش دهد تا به هدف نهایی خود در زندگی برسد. انسان باید دارای افکار و اندیشه‌های مثبت باشد و همیشه خود را فردی ببیند که آرزو دارد باشد. افکار منفی را از خود دور نماید.

اگر دید انسان به موفقیت، یک دید مثبت باشد از مزیت‌های برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ زیر برخوردار می‌گردد:

  1. دید او به زندگى مثبت می‌شود.
  2. برنامه‌ریزی را در حرکت، فعالیت و تلاش خود لحاظ می‌نماید.
  3. اگر با شکست مواجه گردد، نا امید نمی‌شود و تلاش خودش را مضاعف می‌نماید.

باید شخصیت موفق را بشناسیم تا بتوانیم درک بهتری از موفقیت داشته باشیم.

رکن اول: موقعیت شناسی

عملکرد انسان چیست؟ اگر انسان را به دوچرخه‌ای تشبیه کنیم، تا زمانی که سمت و جهت بدرستی انتخاب شود تعادل دوچرخه حفظ می‌گردد. لیکن بعضی از انسانها به جهت اینکه در زندگی خود جهت و هدف مشخصی ندارند، نمی‌توانند تعادل را در زندگیشان حفظ کنند.

رکن دوم: درک صحیح

هیچ‌گاه از واقعیت فرار نکنید، خوب و بد، تلخ و شرین را قبول کنید. شرایط را بسنجید و همیشه بهترین تصمیم را در امورات روزمره خودتان اتخاذ نمایید. درک صحیح از اهداف، باورها و افکارتان موفقیت شما را در پی دارد.

رکن سوم: شجاع باشید

در مورد اهداف خود حرف زدن کفایت نمی‌کند. باید در مورد اهدافتان تصویرسازی ذهنی انجام دهید و به آن‌ها عمل نمایید. از هدف خود نترسید، کاملاً شجاع باشید و برای رسیدن به موفقیت تلاش نمایید. ترس از اقدام مانع موفقیت شما می‌گردد. نباید از مواجهه شدن با اتفاقات و مسائل روزمره در زندگی، هراس و ترس داشته باشید. همیشه شجاعانه به استقبال چالش‌های زندگی بروید.

راز موفقیت چیست؟

رکن چهارم: خیرخواه باشید

انسان‌های موفق به دیگران بها می‌دهند. برای هم نوعشان احترام قائل می‌شوند. وقتی با دیگران این چنین رفتار کنیم مسلماً با خودمان نیز خیرخواهانه رفتار می‌کنیم. انسان‌های موفق و افرادی که شخصیت موفقی دارند چنین ویژگی در آنها به چشم می‌خورد.

رکن پنجم: مناعت طبع

انسان‌هایی که مناعت‌طبع دارند دید متفاوتی به زندگی دارند. آن‌ها به دیگران حسادت نمی‌کنند، با آنها دشمنی ندارند و دید مثبت به افراد دارند. در نتیجه مسلماً در رسیدن به موفقیت، موفق‌تر عمل می‌نمایند.

رکن ششم: داشتن اعتماد به نفس

در رسیدن به موفقیت، باید اعتمادبه‌نفس داشت. قبل از شروع، اطلاعات معمولاً کم می‌باشد. ولی با اقدام نمودن دستیابی به اطلاعات بیشتری وجود دارد. پس با اعتماد به نفس شروع کنید. در طول مسیر شما با موفقیت‌های کوچکی روبه‌رو می‌شوید که همگی باعث رسیدن به موفقیت‌های بزرگ می‌گردد. به موفقیت‌های قبلی خود فکر کنید و آن‌ها را بخاطر بیاورید. تفکر در مورد موفقیت‌های قبلی، انرژی شما را مضاعف می‌نماید.

رکن هفتم: خودشناسی

از خودشناسی و شناخت شخصیت خودتان غافل نشوید، اگر خودتان را بشناسید رسیدن به موفقیت آسان‌تر می‌گردد. شناخت خودتان را تکمیل نمایید. همیشه خودتان را قبول داشته باشید، به همان وضعیتی که هستید، نه بیشتر و نه کمتر! انتظار بیش از حد از خودتان نداشته باشید. هر فردی توانایی‌های خاص خودش را دارد. افراد در زمینه‌های مختلف با یکدیگر متفاوت هستند و هیچ‌گاه همانند یکدیگر نیستند. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید، اگر قیاس کنید از قافله افراد موفق عقب می‌مانید. توانایی‌های خودتان را دست‌کم نگیرید، نواقص و کم و کاستی‌های خودتان را بشناسید، سعی در رفع آنها نمایید و کمبودهای خودتان را برطرف کنید. عده‌ای بر این باورند که موفقیت، از درون نشات می‌گیرد. تا این حس در درون فعال نشود، موفقیت حاصل نمی‌گردد. به گفته آبراهام لینکلن: بیشتر مردم همان اندازه خوشبخت هستند که خود می‌خواهند. ویلمام جیمز می‌نویسد: بزرگترین کشف نسل ما این است که انسان می‌تواند با تغییر دادن نگرش خود زندگی‌اش را تغییر دهد. امروزه اکثر افراد در حال شتاب و سرعت برای رسیدن به موفقیت هستند ولی غافل از اینکه بر شدت مسائل و مشکلات می‏‌افزایند. تغییر جهت‌های زیاد بسیار به انسان ضربه وارد می‌نماید. خوشبختانه به گونه‌‏ای دیگر نیز می‏توان با زندگی روبه‌رو شد. کمی ملایم‏تر و عاقلانه‌تر! عادت‌ها و باورهای غلط قبلی خودتان را کنار بگذارید تا رسیدن به موفقیت برای شما میسر گردد. لازمه نیل به موفقیت آرزو و میل باطنی شماست. همان انرژی درونی شما! انسانی که آرزوهای معقول دارد، به مرحله آفرینش دست می‌یابد.

رکن هشتم: برنامه ریزی

یکی از مهم‌ترین فاکتورهای موفقیت این است که در ابتدا هدفی را برای خود مشخص کنید. اما رسیدن به هدف به خودی خود و به‌طور اتفاقی رخ نمی‌دهد. اگر دست روی دست بگذارید و منتظر بمانید نمی‌توانید از پله‌های رشد و ترقی در زندگی بالا بروید. مهم‌ترین و اساسی‌ترین بخش این است که فکر کنید لازمه رسیدن به هدف، پیمودن چه مراحل و چه بخش‌هایی است. مصمم باشید و در حد امکان تلاش برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ کنید، از شکست یا چالش‌هایی که با آنها مواجه می شوید، درس بگیرید. همه این موارد را به عنوان درهای جدیدی برای خود بدانید که احتمال دارد از یک راه آسان و نزدیکتر شما را به مقصد برساند. مطمئن باشید موفقیت با شانس و ناخودآگاه اتفاق نخواهد افتاد. بر طبق مهارت و استعدادهایی که در مورد خودتان می‌شناسید، اهداف واقعی تعریف کنید و مسیر زندگی‌تان را مشخص سازید.

تجسم موفقیت

به تجسم موفقیت تنها به دید یک فن یا تلقین نگاه نکنید. بلکه به عنوان یک حس درونی نگاه کنید. تجسم موفقیت قدرت بسیار زیادی دارد. در خصوص اهداف خودتان مدام فکر کنید، از آنها در ذهن خود تصویرسازی نمایید. تصور کنید همین الان در آن مکان قرار دارید. در افکار خود غرق شوید و با تمام وجود در آن شرایط قرار بگیرید. فراموش نکنید شما تجلی خدا هستید و همه هستی در وجود شما خلاصه شده است. در باطن خود صاحب همه چیز هستید. بسیاری از انسان‌ها مدت‌های زیادی را با موتورهای خاموش و بدون‌برنامه سپری می‌کنند. آگاه باشید قدرت و انرژی‌های فراوانی در درون انسان نهفته است. لیکن اکثر افراد از این ویژگی‌ها استفاده نمی‌کنند. ارشمیدس، ریاضی‌دان بزرگ یونان، در این باب می‌گوید: اهرمی از ایمان و باور به من دهید، تا من بدون محاسبات ریاضی زمین را جابه‌جا کنم. متاسفانه ترس‌های درون، افکار کهنه و قدیمی، تلقین‌های دیگران، ترمزهای فکری، نداشتن هدف و برنامه در زندگی، درهای موفقیت را به روی ما بسته‌اند. این قفل‏‌ها شکسته نمی‌شوند، بلکه باید آنها را گشود.

موفقیت چیست؟

کلیدهای موفقیت‏

انسان موفق باید برای رسیدن به موفقیت گام‌های زیر را طی نماید و همواره باید اصول زیر را در سرلوحه زندگی خود قرار دهد:

  1. داشتن برنامه‌ریزی
  2. خودشناسی و خودباوری
  3. نیت، حرکت و اقدام
  4. شجاعت
  5. باورداشتن خود

همچنین مطالعه کتاب‌هایی در زمینه موفقیت می‌تواند برای شما مفید واقع گردد و کمک‌های بسیاری به شما کند. کتاب‌هایی از جمله:

  1. آیین دوست‌یابی
  2. ثروتمند ترین مرد بابل
  3. بیندیشید و ثروتمند شوید
  4. هفت عادت مردمان موثر
  5. جادوی فکر بزرگ
  6. کتاب مدیر یک دقیقه‌ای
  7. از خوب به عالی
  8. پدر پولدار و پدر بی‌پول
  9. چه کسی پنیر مرا جابجا کرد
  10. کیمیاگر
  11. انسان در جستجوی معنا
  12. تافته‌های جدا بافته و دستیابی به آن
  13. اثر مرکب
  14. علم ثروتمند شدن نوشته‌ی والاس وتلز
  15. کلید را بزن
  16. به سوی کامیابی
  17. برتری خفیف
  18. تئوری انتخاب
  19. کتاب آخرین سخنرانی

حال با مطالعه این مقاله در خصوص جملات، الفاظ و کلمات زیر که در باب موفقیت هستند، دانستیم موفقیت چیست:

راز موفقیت چیست؟

  • موفق کیست؟
  • موفقیت را بشناسیم!
  • موفقیت در زندگی
  • موفقیت در کسب و کار
  • موفقیت در جامعه
  • موفقیت در زندگی مشترک
  • افکار انسان‌های موفق
  • باورها در موفقیت
  • رازهای موفقیت
  • کلیدهای موفقیت
  • خودشناسی در موفقیت
  • شجاعت در موفقیت
  • انسان موفق
  • موفقیت و کارآفرینی

مجموعه برنامه‌های اینترنتی الآن‌وقتشه با هدف ارتقاء سطح علمی، رشد و توسعه شخصیتی افراد، شیوه‌ی مدیریت زمان، بالابردن سطح مهارت‌های فردی، ساخت باورهای قوی، تدریس در زمینه موفقیت و کارآفرینی، آموزش اصول مدیریتی مدیران موفق و دستیابی به موفقیت می‌تواند برای شما بسیار مفید واقع گردد. برای مشاهده ویدئوهای آموزشی الان‌وقتشه بصورت کاملاً رایگان روی لینک زیر کلیک نمایید:
برنامه‌های اینترنتی الان وقتشه

سپاس از همراهی شما، همیشه مثل امروز موفق باشید.

بعد از مطالعه این مقاله با ارسال نظر خود در همین قسمت موفقیت خود را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید .

داشتن یک ذهنیت درست برای ساخت تجربه‌ای از زندگی که با پذیرش همه اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی آن، شما را به موفقیت برساند، چه‌قدر برای شما حائز اهمیت است؟ اگر علاقه‌مند هستید در خصوص راهنمایی که شما را برای تجربه یک زندگی موفق آماده می‌کند، بیشتر بدانید، مطالعه مقاله معرفی دوره شگفت انگیز پاراسل زندگی را از دست ندهید.

۶ کتاب معروف که برای رسیدن به موفقیت باید بخوانید

۶ کتاب معروف که برای رسیدن به موفقیت باید بخوانید

ديجي کالا /هر نويسنده‌­اي داستان موفقيت منحصر به فرد خودش را دارد. مطالعه‌ي تجربيات و چالش‌هايي که در مسير افراد موفق وجود داشته است اين شجاعت را در ما به‌وجود مي­‌آورد که در مسير زندگي خود از حاشيه‌ي امن خارج شده و در مواجه با مشکلات پتانسيل دروني خود را آشکار نماييم. صحبت درباره‌ي موفقيت خيلي‌ها را به موفقيت رسانده است، اما موضوع مهم اينجاست که از بين تمام کتاب‌هاي پر از شعار، کتابي انتخاب کنيم که راهکاري درست درباره‌ي تجربه‌هاي زيستي به ما بدهد.

برخي از کتاب‌هايي که راهنماي افراد موفق است، از يک داستان نشأت مي‌گيرد؛ بعضي هم در قالب پندهايي آموزنده از سمت نويسنده است که در قالبي واضح و طبقه‌بندي‌شده ارائه شده است.

تغيير نگرش نسبت به چالش‌ها، اولويت‌بندي هدف‌ها در زندگي، قرار گرفتن در مسير پيشرفت و يادگيري همه‌روزه و به­ کار بستن تجربيات نويسندگان مشهور براي رسيدن به موفقيت تنها بخشي از مزاياي مطالعه‌ي کتاب­‌هايي با موضوع موفقيت است. در اين مجموعه با انتخاب تعدادي از آثار جذاب از بهترين نويسندگان موفق دنيا، شما را به مطالعه‌ي منابعي کم‌نظير در مسير موفقيت هدايت مي­کنيم.برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟

در اين مطلب ۶ کتاب‌ در اين زمينه را براي شما به‌طور مختصر آورده‌ايم.

۶ کتاب معروف که به فيلم‌هايي به ياد ماندني تبديل شدند
۱. قله‌ها و دره‌ها

کتاب «قله‌ها و دره‌ها» اثر اسپنسر جانسون، يکي از برجسته‌ترين متفکران و نويسندگان محبوب جهان است. دکتر جانسون مدرک روان‌شناسي خود را از دانشگاه کاليفرنياي جنوبي و دکتراي پزشکي‌اش را از کالج سلطنتي جراحان در دانشکده‌ي پزشکي هاروارد گرفته است. بيش از چهل‌وشش ميليون نسخه از کتاب‌هاي اسپنسر جانسون، به بيش از چهل‌وهفت زبان در سراسر دنيا در دست چاپ است.

کتاب قله‌ها و دره‌ها درباره‌ي مرد جواني است که از همه‌چيز در زندگي‌اش ناراضي بود و در يک دره زندگي مي‌کرد؛ اين مرد زندگي کسل‌کننده‌اي داشت و آرزو داشت براي دور شدن از اين روال يکنواخت، کاري هيجان‌انگيز انجام دهد. نگاه ‌کردن به قله‌ها به مرد احساس آرامش و شادابي مي‌داد. او هميشه آرزو داشت که به يکي از قله‌ها صعود کند‌ و يک روز به‌طور ناگهاني شروع به رفتن به سمت يکي از قله‌ها کرد. مسير خيلي خسته‌کننده‌اي بود و به تلاش زيادي نياز داشت ولي بالاخره به قله‌ي کوه رسيد و در آنجا با پيرمردي روبه‌رو شد که در قله‌ي کوه زندگي مي‌کرد. ابتدا مردکٓژشد که با يکي از صلح‌جوترين و موفق‌ترين افراد در دنيا صحبت مي‌کند. وقتي گرم صحبت بودند، مرد جوان فهميد که با يک فرد مشهور و ثروتمند که صاحب يک شرکت بزرگ است، ملاقات کرده است و در ادامه مي‌خواهد که اصول و عملکردهاي پيرمرد را در زندگي‌اش به کار بگيرد تا زندگي‌ خيلي بهتري داشته باشد.

کتاب قله‌ها و دره‌ها که يکي از بهترين کتاب‌هاي کلاسيک‌ اسپنسر جانسون است، يک کتاب بسيار عالي و مفهومي درباره‌ي قله‌ها و دره‌هاي زندگي و فرازها و نشيب‌ها است. اسپنسر جانسون کاملا به موضوع واقف است و از جان مطلب خبر دارد، اين موضوع راهي پيش رويش گذاشته است تا بتواند يک داستان ساده را بيان کند؛ داستان ساده‌اي که بتوان درس‌هاي عميقي از آن ياد گرفت.

روايت درون داستان ديدگاه وسيع‌تري درباره‌ي مفهوم آشناي موفقيت، پيروزي و شادي را به ما مي‌دهد. اين کتاب فلسفه‌ي نحوه‌ي برخورد با فراز و نشيب‌هاي زندگي را مي­‌آموزد. به طور کلي کتاب قله‌ها و دره‌ها کتابي‌ است که مي تواند دست شما را بگيرد و راه موفقيت فردي را نشانتان دهد تا در کار و زندگي از آن استفاده کنيد.

در قسمتي از کتاب قله‌ها و دره‌ها مي‌خوانيم:

«کدام حقيقت بود که نسبت به آن بي اعتنايي شده بود؟ او سرش را بلند کرد و به قله‌ي بلندتر که در آن دوردست قرار داشت نگريست و چنين انديشيد: همه‌ي آنچه که مي‌دانم اين است که من به‌طور جدي مي‌خواستم بر روي آن قله بلندتر باشم. او لحظه‌اي در اين انديشه فرو رفت که نسبت به هواي تازه‌اي که در آنجا به صورتش خواهد خورد چه احساسي خواهد داشت. سپس به سخن پيرمرد درباره‌ي آفرينش و دنبال کردن يک چشم‌انداز خردمندانه براي رسيدن به قله‌ي بعدي فکر کرد. تصويري منطقي از آينده‌اي بهتر که شما با پنج حس خود آن‌را ترسيم مي‌کنيد. او دريافت که لحظاتي پيش در حال آفرينش يک چشم‌انداز ترسناک بوده‌است، تجسم اينکه در زير آب رودخانه در حال غرق شدن است.»

۲. چهار اثر از فلورانس اسکاول شين

فلورانس اسکاول شين، هنرمند و تصويرگر آمريکايي نويسنده‌ي کتاب «چهار اثر از فلورانس اسکاول شين»، متولد ۲۴ سپتامبر سال ۱۸۷۱ در کامدن آمريکا است. اين کتاب خلاصه‌اي از چهار کتاب معروفش به نام‌هاي «بازي زندگي»، «کلام شما عصاي جادويي شماست»، «در مخفي به سوي موفقيت» و «گفتار شما چوب جادويي‌اتان است» است. اين کتاب تاکنون در ايران بيشتر از شصت سري به چاپ رسيده است و توسط نشميل مشتاق و افراد ديگري به فارسي ترجمه شده است. فلورانس با اين کتاب کلاسيکش به خوانندگان ياد مي‌دهد که چگونه زندگي غني‌تر و کامل‌تري داشته باشند. نورمن وينسنت پيل، يکي از بهترين و معروف‌ترين نويسنده‌‌هاي کتاب‌هاي خودسازي، از کارهاي فلورانس به‌عنوان راهنماي اساسي موفقيت در زندگي و کار ياد کرده است. اين کتاب يک راهنماي جامع براي يادگيري نحوه‌ي تبديل شکست به پيروزي، فقر به سعادت، ترس به ايمان و کينه به عشق است.

در قسمتي از کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شين مي‌خوانيم:

«هديه يا عشريه را بايد در کمال محبت و نهايت شادماني اهدا کرد زيرا صورت حساب‌ها را بايد با خوشي و رضاي خاطر پرداخت پول را بايد بي‌باکانه و با دعاي خير و طلب برکت خرج کرد. اين گرايش ذهني است که آدمي را سرور پول مي‌سازد وظيفه‌ي آدمي اطاعت است زيرا تنها در اين صورت است که کلام آدمي مي‌تواند بي‌درنگ در بازي ذخاير عظيم ثروت را بر او بگشايد. خود آدمي با رويا يا بينشي محدود رزق و روزي خود را محدود مي‌کند گاه شاگرد ثروتي عظيم را به چشم مي‌بيند منتهي مي‌ترسد عمل برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ کند. حال آنکه بينش و کنش بايد دست در دست يک ديگر به پيش تازند، مانند آن مرد که پالتويي با آستر پوست براي خود خريد.»

۳. ايده‌هاي خوب از کجا مي‌آيند

استيون جانسون نويسنده‌ي برجسته‌اي در زمينه‌ي کتاب‌هاي علم و فناوري است. او سال ۲۰۱۰، توسط مجله‌ي «پراسپکت» به‌عنوان يکي از ده مغز برتر آينده‌ي ديجيتال انتخاب شد. نوشته‌هاي او بر همه چيز تأثير گذاشته است. استيون به طور گسترده در شرکت‌هاي بزرگ و مؤسسات آموزشي در زمينه‌هاي فناوري، علمي و فرهنگي سخنراني مي‌کند. او همچنين در بسياري از برنامه‌هاي تلويزيوني پرمخاطب از جمله نمايش چارلي رز، نمايش روزانه با جان استوارت و برنامه‌ي جيم لرر حضور داشته است.

آخرين کتابش به نام «ايده‌هاي خوب از کجا مي‌آيند» جايزه‌ي بهترين کتاب تجاري سال ۲۰۱۰ را گرفت و توسط مجله‌ي اکونوميست به‌عنوان يکي از بهترين کتاب‌هاي سال انتخاب شد. کتاب‌هاي استيون جانسون به بيش از ده زبان ترجمه شده است.

دستگاه چاپ، مداد، توالت فرنگي، باتري و خيلي اختراعات ديگر، همه ايده‌هاي خوبي هستند ولي اين ايده‌ها از کجا آمده‌اند؟ چه نوع محيطي آن‌ها را پرورش مي‌دهد؟ چه چيزي جرقه‌ي درخشش را ايجاد مي‌کند؟ چگونه فناوري‌هاي موفقيت‌آميزي ايجاد مي‌کنيم که زندگي، جامعه و فرهنگ ما‌ را به جلو سوق مي‌دهد؟ پاسخ‌هاي استيون جانسون روشن‌گر اين­‌گونه سؤال‌ها است؛ او هفت الگوي اصلي را در پشت نوآوري واقعي شناسايي کرده است. جانسون مراکز نوآوري را از داروين و فرويد تا رويکردهاي سازماني گوگل و اپل در تاريخ و رشته‌هاي مختلف بررسي مي‌کند.

در قسمتي از کتاب ايده‌هاي خوب از کجا مي‌آيند مي‌خوانيم:

«تجربه‌ي من از صدها دوره‌ي آموزشي انديشه‌پردازي اين است که اگر ما يکصد ايده خلق کنيم، احتمالا نود و هشت درصد آن به درد نخور است. حالا اگر اين آمار باعث مي‌شود که شما سرخورده شويد، بگذاريد به شما بگويم که خلق يکصد ايده که کاري مهم نيست. مشاهدات و تجزيه و تحليل من در نمونه‌گيري اتفاقي از دوره‌هاي انديشه‌پردازي نشان مي‌دهد اگر من گروهي از مردم باانگيزه داشته باشم که در اين زمينه اطلاعات لازم را کسب کرده باشند، در برابر هر پنجاه و دو ايده‌اي که آن‌ها خلق کرده‌اند، حداقل يک برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ ايده ارزش تعمق و اقدام را دارد. طبيعتا عوامل متعددي هم روي اين قضيه تأثيرگذار است، از جمله ميزان استعداد و تحصيلات فردي که در گروه انديشه‌پردازي شرکت کرده است.»
۴. استثنايي‌ها

کتاب «استثنايي‌ها» اثر مالکوم گلدول در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. مالکوم گلدول روزنامه‌نگار و نويسنده، متولد ۳ سپتامبر سال ۱۹۶۳ در بريتانيا است. او نويسنده‌ي روزنامه‌ي «نيويورکر» و نويسنده‌ي پرفروش داستان‌هاي روايي است که تلاقي علم و فرهنگ را بررسي مي‌کند. مجله‌ي «تايم» گلدول را سال ۲۰۰۵ به‌عنوان يکي از ۱۰۰ فرد با نفوذ معرفي کرد. گلدول در کتاب استثنايي‌ها به دنبال کشف چيزي است که باعث مي‌شود افراد باهوش بتوانند ثروتمند يا مشهور شوند.

کتاب استثنايي‌ها همان‌طور که از عنوانش پيداست، درباره‌ي داستان موفقيت است. هر وقت کلمه‌ي موفقيت را مي‌شنويم هميشه داستان فرد متواضع و فقيري را مي‌خوانيم که با استعداد، سخت کوشي و پشتکارش از پله‌هاي پايين نردبان زندگي شروع کرده و به اوج مي‌رسد. قطعا اين عوامل براي دستيابي به موفقيت در زندگي نقش مهمي دارند، اما اين موضوع تنها نيمي از داستان است چون عوامل ديگري هم وجود دارند که نقش مهمي در موفقيت انسان‌ها دارند و ما به‌ندرت درباره‌ي آن‌ها صحبت مي‌کنيم.

جهان مملو از افرادي است که استعدادهاي شگفت‌انگيزي دارند و بسياري از آن‌ها انسان‌هاي سخت‌کوشي هم هستند، اما فقط تعداد معدودي از اين افراد از فرصت‌ها استفاده ‌مي‌کنند. انسان بايد هميشه خود را در موقعيتي حفظ کند که آماده‌ي استفاده از فرصت‌­ها باشد و در زمان مناسب از آن استفاده کند. در واقع اين کتاب نشان مي‌دهد که علاوه ‌بر تلاش و سخت‌کوشي، شناخت درست فرصت‌ها و موقعيت‌هاي ناب در زندگي تأثير بسيار زيادي روي موفقيتمان خواهد داشت.

در قسمتي از کتاب استثنايي‌ها مي‌خوانيم:

«نزاع به قدري بالا گرفت که که ده‌ها نفر از اين دو خانواده در چندين درگيري که بينشان درگرفت، کشته شدند. اما نکته‌ي جالب اينجاست که اين نزاع، تنها يک مورد از چند موردي بود که در آن زمان در شهرهاي ديگر ايالت کنتاکي در حال وقوع بود. جامعه‌شناسان براي توضيح اين مورد، به مفهوم فرهنگ غرور اشاره مي‌کنند. فرهنگي که اين ساکنين با خودشان از اسکاتلند، ايرلند شمالي و يا انگلستان به اين مناطق آورده ‌بودند. پيشينه‌ي اين فرهنگ به زمان و مکاني باز مي‌گشت که در آن گله‌داران مجبور بودند به بقيه ثابت کنند افرادي ضعيف و شکست‌پذير نيستند؛ که در نهايت اين فرهنگ، با مهاجرت اين افراد به ايالت کنتاکي و ايالات اطراف آن، به اين مکان‌ها سرايت کرده بود.»

۵. قورباغه‌ات را قورت بده

برايان تريسي متولد ۵ ژانويه‌ي سال ۱۹۴۴ در شارلوت‌تاون کانادا است. تريسي نويسنده‌ي بيش از هشتاد کتاب است که به ده‌ها زبان زنده‌ي دنيا ترجمه شده‌اند. از کتاب‌هاي محبوب و معروفش مي‌توان به کتاب «درآمدي که واقعا ارزشش را داريد»، «‌قورباغه‌ات را قورت بده»، «بهانه ممنوع!»، «قدرت انضباط شخصي» و «روان‌شناسي موفقيت» اشاره کرد. هدف برايان اين است که به شما کمک کند سريع‌تر و راحت‌تر از آنچه تصور مي‌کنيد به اهداف شخصي و شغلي خود برسيد.

گفت‌وگوها و سمينارهاي جذابش در زمينه‌هاي مختلفي مثل فروش، عزت نفس، اهداف، استراتژي، تغييرات فوري، خلاقيت و روان‌شناسي موفقيت است. کتاب پرفروش قورباغه‌ات را قورت بده نوشته‌ي برايان تريسي در سال ۲۰۰۱ منتشر شد.

عنوان اين کتاب برگرفته از نقل‌قول‌ مارک‌ تواين است که مي‌گويد: «اگر کار شما اين است که يک قورباغه بخوريد، بهتر است جزء اولين کارهايي باشد که صبح انجام مي‌دهيد. و اگر کار شما اين است که دو قورباغه‌ي زنده بخوريد، بهتر است اول بزرگترين قورباغه‌ را بخوريد.». قورباغه آن چيزي است که در ليست کارهاي اصلي شما قرار دارد و بايد انجام دهيد ولي هيچ‌انگيزه‌اي براي انجام آن نداريد و آن‌ را به تعويق‌ مي‌اندازيد. خوردن قورباغه به معناي انجام آن ‌کارها است و اگر قورتش ندهيد، قورباغه شما را مي‌خورد و هيچ کار مفيدي در طول آن روز انجام نخواهيد داد.

کتاب قورباغه‌ات را قورت بده با بيش از ۱٫۵ ميليون نسخه در سراسر دنيا فروخته شده و به ۴۲ زبان زنده‌ي دنيا ترجمه شده است.

در قسمتي از کتاب قورباغه‌ات را قورت بده مي‌خوانيم:

«قسمتي از ذهن شما هميشه عاشق اين است که سرگرم کارهاي مهمي باشد که واقعا مي‌توانند در زندگي شما تحول ايجاد کنند. وظيفه شما اين است که اين قسمت از ذهن خود را دائما تغذيه کنيد. حتي فکر کردن به شروع و انجام يک کار کليدي انگيزه شما را بالا مي‌برد و کمک مي‌کند تا بر تنبلي خود غلبه کنيد. واقعيت اين است که مدت زمان لازم براي انجام يک کار مهم در اغلب موارد معادل مدت زماني است که براي انجام يک کار کم اهميت لازم است. تفاوت در اين است که شما با اتمام کاري ارزشمند و قابل توجه به طور فوق‌العاده‌اي احساس خرسندي و غرور مي‌کنيد، حال آنکه با صرف همان ميزان وقت و انرژي در انجام کاري کم‌ارزش يا احساس خرسندي نخواهيد کرد و يا ميزان آن بسيار اندک خواهد بود.»

۶. چه کسي پنير مرا برداشت؟

باز هم کتابي ديگر از اسپنسر جانسون در ليست قرار گرفته است. آثار تأثيرگذار اين نويسنده‌ي محبوب دنيا در زمينه‌ي روان‌شناسي را نمي‌توان ناديده گرفت. آثار جانسون توجه رسانه‌هاي بزرگي مثل آسوشيتدپرس، بي‌بي‌سي، سي‌ان‌ان، نيويورک‌ تايمز، مجله‌ي تايم، يو‌اس‌اي تودي و يونايتدپرس اينترنشنال را به خود جلب کرده است. مشهورترين کتابش «چه کسي پنير مرا برداشت؟» است که سال ۱۹۹۸ منتشر شد. اين کتاب به يک پديده‌ي انتشاراتي و کتابچه‌ي راهنماي کار تبديل شد. بيش از ۵۰ ميليون نسخه از کتاب‌هاي اسپنسر جانسون به ۴۷ زبان در سراسر دنيا به چاپ رسيده است.

کتاب چه کسي پنير من را برداشت افسانه‌اي درباره‌ي چهار شخصيت به نام‌هاي «اسنيف»، «اسکري»، «هم» و «ها» است که در گذرگاهي پر پيچ و خم زندگي مي‌کنند و همه‌ي آن‌ها عاشق پنير هستند. يک روز پنيري که ذخيره کرده بودند، گم مي‌شود و اسکري و اسنيف با شور و شوق براي يافتن پنير جديد وارد پيچ ​​و خم‌ها مي‌شوند. از طرف ديگر هم و ها وقت و انرژي‌اشان را به اميد بازگشت پنير قديمي هدر مي‌دهند. ها متوجه مي‌شود که پنير قديمي هيچ‌وقت برنمي‌گردد بنابراين او هم براي جست‌وجوي پنير جديد وارد مسير پيچ ​​و خم مي‌شود و آنچه را که ياد مي‌گيرد روي ديوار مي‌نويسد. سرانجام او پنير جديد را کشف مي‌کند و مي‌بيند که اسکوري و اسنيف قبلا آنجا بوده‌اند. پنير استعاره‌اي است از آنچه مي‌خواهيد در زندگي داشته باشيد؛ که مي‌تواند يک کار خوب‌، رابطه‌اي عاشقانه، پول يا سلامتي باشد. پيام اصلي کتاب اين است که همه چيز تغيير مي‌کند بنابراين ما بايد خود را با اين تغييرات در زندگي منطبق کنيم. هرچه تغيير را سريع‌تر قبول کنيم، رضايت بيشتري از زندگي خواهيم داشت.

در قسمتي از کتاب چه کسي پنير من را برداشت مي‌خوانيم:

«به نظر مي‌رسيد که پيشرفتش دو قدم به جلو و يک قدم به عقب است اين جستجو برايش حکم يک مبارزه را داشت. اما بايد اقرار مي‌کرد که برگشتنش به داخل هزارتو و به دنبال پنير گشتن، به آن سختي نبود که تصور مي‌کرد. با گذشت زمان، هميشه به اين موضوع فکر مي‌کرد که آيا انتظار پيدا کردن پنير جديد کاري واقع‌بينانه است؟ شک مي‌کرد که آيا لقمه‌اي بزرگ‌تر از دهانش برنداشته است؟ سپس خنديد، زيرا به ياد آورد که تا آن لحظه لقمه‌اي در کار نبوده است. هرگاه که مايوس مي‌شد، به خود نهيب مي‌زد. کاري که در حال انجام آن بود، با تمام دشواري‌ها، از ماندن در وضعيت بي‌پنيري خيلي بهتر بود.»

5 گام ضروری برای طراحی آینده بهتر

همیشه از خودم می پرسیدم، چگونه باید به راهم ادامه دهم؟! آیا این راهی که می‌روم، واقعا راهی است که مرا به رویاهام برساند؟! چگونه باید راهم را ادامه دهم، درحالی که همواره با خودم کلنجار می‌روم و مدام تردید دارم و از خودم می پرسیدم که چگونه قرار است پله‌های ترقی را طی کنم و به پیشرفت در کار و زندگی خودم دست یابم؟ اصلا مطمئن نبودم که چه کاری باید انجام دهم، اصلا مطمئن نبودم که چگونه به سمت آینده بهتر گام بردارم. خیلی پرتلاش بودم برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ و نتایج خوبی هم می‌گرفتم ولی باز احساس رضایت نداشتم! به نظرم هیچ چیز بدتر از شک و ابهام آزاردهنده تر نیست…

خیلی از مردم در حال تکاپو و تلاش هستند، حتی خود شما هم ممکن است برای دستیابی به خیلی از چیزها تلاش کرده باشید؛ اما آن‌ها چیزهایی هستند که تاکنون عملی نشده‌اند؟! فکر می کنید چه ایده، تفکرات و شواهدی وجود دارد که باید وارد زندگیتان کنید تا بتوانید بواسطه‌ی آنها به طرز شگفت انگیز و موثری به سوی آینده بهتر گام بردارید؟ من در این مورد 4 سال وقت گذاشتم و به مطالعه پرداختم. در طی این سال ها به این نتیجه رسیدم که تمامی موارد ذکر شده در 5 عامل اصلی ریشه دارند.

عامل اول: خودشناسی

اولین عامل چیزی نیست جز فهم و آگاهی از خود . این که از خودتان بیشتر شناخت پیدا کنید و بدانید که چه کسی هستید و واقعا از زندگی چه میخواهید؟! سوالی که اکثر ما فراموش کردیم!!

برخی از مردم فهم و آگاهی را واضح و روشن بودن کارها قلمداد می‌کنند اما به عقیده من، این دو مقوله با یکدیگر تفاوت بسیار زیادی دارند؛ چرا که واضح و روشن بودن کارها در زندگی بسیار سخت است؛ به ویژه اگر درباره کارهایی که در حال انجام آنها هستید، آگاهی کامل نداشته باشید.

اگر همواره سعی دارید تا بفهمید که در زندگی چگونه پیش می‌روید، باید این نکته را بدانید که برای چه چیزی دارید تلاش می‌کنید و قصد دارید به چه چیزی دست پیدا کنید؟؟

خیلی از مردم را می بینم که می‌گویند: می‌خواهم در زندگی پیشرفت کنم. از آنها می‌پرسم: پیشرفت به برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ چه معناست؟ یکی از آن‌ها گفت: می‌خواهم پول بیشتری داشته باشم. گفتم: خیلی عالی است، اما با آن پول می‌خواهی چه کاری انجام دهی؟ برخی از آنها می‌گویند: من قصد دارم تا در فلان درجه‌ی شغلی استخدام شوم، در حالی که این واقعا چیزی نیست که آن‌ها می‌خواهند. خیلی از اوقات مشغله‌های کاری شما در زندگی، زندگی کاری شما نیستند!! حتی دغدغه، میل و علاقه‌ی واقعیِ شما هم نیستند! اما در آن غرق شده‌اید و احساس می‌کنید که خیلی عالی و سرگرم کننده هستند. من به این حالت، “اشتیاق مصنوعی” می‌گویم.

بسیاری از مردم هم هستند که به خودشان دروغ می‌گویند. آنها بر این باور هستند که نمیتوانند کار خاصی انجام دهند و از آن درآمد داشته باشند. باور کنید من افرادی بسیاری را دیده‌ام که با شناسایی اشتیاق واقعی‌ و توانمندی‌هایشان و اجرایی کردن آن‌ها، به در آمد و جایگاه خارق العاده ای دست پیدا کردند. خصوصا با وجود اینترنت و تکنولورژی، تقریبا هر اشتیاق سوزانی را می‌توان به یک کسب و کار تبدیل کرد. امان از باور محدود کننده که چه بر سر ما نمی‌آورد!!

تنها چیزی که اهمیت دارد این است که به شناخت و آگاهی کاملی از خود دست پیدا کنید و بدانید که شما استحقاق چه چیزی را دارید. ممکن است از نردبانی بالا بروید و در کاری پیشرفت کنید، در حالی که واقعا آن کار، چیزی نباشد که استحقاق آن را دارید. نسبت به کارهایی که انجام می‌دهید بی‌اهمیت نباشید و با شناخت و فهم درست از مسیر، به سوی آینده بهتر گام بردارید.

ممکن است که در انجام کاری به درآمد و موفقیتی دست پیدا کنید و یا حتی مردم شما را بابت انجام آن کار تشویق کنند؛ اما از درون احساس خرسندی و رضایت واقعی نسبت به انجام آن کار نداشته باشید و یا حتی آنها را موفقیت نپندارید، چرا که انجام آن کار برای شما معنای چندانی ندارد (حالت و حسی که من دقیقا 4 سال پیش داشتم!). خیلی مهم است که ما کار معنی‌داری انجام دهیم. کاری که تلاشمان را برای ما ارزشمند می‌کند. کاری که باعث حس رضایت کامل ما از زندگی شود. کاری که واقعا به آن افتخار کنیم. سوال مهم اینکه: آیا واقعا کاری که در حال حاضر در حال انجامش هستید، برایتان معنی‌دار است؟!

پس خیلی مهم است که با شناخت و آگاهی واقعی از خودتان مسیر آینده را هموار سازید و در راه بهتری گام بردارید.

اجازه دهید از ابتدا سخن خودم را با بیان این پرسش شروع کنم: میخواهید چه کاری انجام دهید؟ شما واقعا به چه چیزی تعلق دارید و چه کاری شایسته شماست؟ چه کاری حس معنی دار بودن را در شما برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ ایجاد می‌کند؟ به چه کسانی خدمت می‌کنید و آن‌ها را شاد می‌کنید؟ آن‌ها با خدمت شما چه تغییری می‌کنند؟ از شما خواهش می‌کنم که با شناخت، آگاهی و تفکر عمیق به این سوالات پاسخ دهید، نه صرفا به واسطه‌ی اینکه در حال انجام کار فعلی‌تان هستید. در‌های ذهنتان را باز کنید تا هوایی بخورد و دنیا را بزرگ‌تر ببیند…

آگاهی به این معناست که آگاهانه بنای زندگی خودتان را طراحی کنید. طراحی کنید که چه کسی هستید؟! هم اکنون در چه جایگاهی قرار دارید و قصد دارید به چه جایگاهی دست پیدا کنید؟ طراحی کنید که قصد دارید به چه کسی تبدیل شوید؟

عامل دوم: شایستگی و توانمندی

دومین عاملی که برای پیشروی به آن نیاز پیدا خواهید کرد، شایستگی و صلاحیت در انجام کار است. ما باید درباره کاری که قصد انجام آن را داریم مهارت، سواد و توانایی‌های لازم را داشته باشیم. اکتساب مهارت و توانایی با خوابیدن و بیدار شدن ایجاد نمی‌شود؛ بلکه اگر میخواهید به آن دست پیدا کنید، باید حتما عمیقا مطالعه داشته باشید، تجربه کنید و برای آن وقت بگذارید.

دقیقا 4 سال پیش بود که تصمیم گرفتم در زندگی خودم تغییر ایجاد کنم و پس از مطالعه و تحقیق بسیار، تصمیم گرفتم دانسته‌ها و تجربیاتم را با دیگران به اشتراک بگذارم و به آنها روحیه و انگیزه ببخشم تا زندگی و شغلی که در خورشان است را آغاز کنند و از زندگی و شغل‌شان به معنای واقعی لذت ببرند. به همین خاطر، مطالعه‌ی کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی گوناگون در زمینه‌های روانشناسی موفقیت، مدیریت، کارآفرینی، ارتباطات، بازاریابی و بسیاری از عناوین مرتبط را آغاز کردم تا به نهایت کارآیی و عملکرد خود دست پیدا کنم و امروز به این مفتخرم که با دانش عمیقی نسبت به این زمینه وارد کار شده‌ام. داشتن مطالعه و دانش تخصصی، یکی از نکات بی بدیل برای دستیابی به اهدافمان است.

شما باید با پیدا کردن علایق، اشتیاق و توانمندی‌های خود صرفا به یکی از شاخه‌های دانش ورود پیدا کنید و سطح مطالعاتی خود را در آن شاخه را افزایش دهید و عمق بخشید و از این شاخه به آن شاخه پریدن جدا خودداری کنید؛ چرا که بسیاری از مردم با این کار تمرکز خود را از دست می دهند و نه تنها پیشرفتی ندارند بلکه به بیراهه نیز کشیده می‌شوند!! آنها در خواب هستند و هنگامی بیدار می‌شوند که دیگر فرصتی برای جبران وجود ندارد. آنها به دلیل عدم سواد و مطالعه کافی، قبل از این که به اهداف خود دست پیدا کنند، در جا می زنند و پیشرفتی نمی‌کنند. برای همین است که شعار همیشگی من این است: “خوب نباشید، عالی باشید” . عالی بودن واقعا لذت بخش است. حتما تجربه‌اش برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ کنید…

پس از شناخت زمینه تخصصی خود و مطالعه کافی در آن رشته، وقت آن فرا میرسد تا مطالعات خود را به عمل نزدیک کنید و با تمرین و ممارست بیشتر، کیفیت انجام آن را مدام افزایش دهید. این دقیقا همان کاری است که افراد موفق انجام می‌دهند. با این کار در واقع شما صلاحیت و کفایت خود را برای انجام آن کار به اثبات رسانده‌اید. شایستگی‌ای که به صحنه‌ی عمل وارد نشود، فقط در حد یک پتانسیل بالقوه باقی می‌ماند!! پس پتانسیل‌های های خود را با عمل کردن آزاد کنید.

عامل سوم: تعهد

سومین عامل تعهد است. متعد بودن به انجام کارها یکی از عواملی است که به طور شگفت انگیزی می‌تواند جایگاه شما را به سطوح بالاتری برساند. هنگامی که تصمیمی میگیرید و قصد دارید آن را عملی کنید؛ باید به آن پایبند و متعهد باشید تا به پیروزی دست پیدا کنید و نتایج بهتری را رقم بزنید. برای این که بهتر بر روی انجام کاری متمرکز شوید و آن را به نحوی شایسته انجام دهید، باید محیط را از تمامی عواملی که موجب حواس پرتی می شود پاک نمایید.

عقایدی نظیر “من فردی هستم که میتوانم چندین کار را همزمان انجام دهم” صحت ندارد. پس آن را فراموش کنید. اگر نگاهی به افراد موفق داشته باشید؛ می بینید که آنها برای خودشان زمینه منحصر به فردی را انتخاب کرده اند و بر روی یک کار تمرکز دارند. تمرکز یکی از بزرگترین و مهم‌تریم رموز موفقیت است که اکثرا آن را فراموش کرده‌اند.

اگر میخواهید به فردی مشهور تبدیل شوید؛ گذراندن وقت در نشریات، شبکه های اجتماعی و رسانه‌هایی که صرفا شایعاتی بی اساس و اراجیف را منتشر میکنند، دردی را دوا نمی‌کند. شما باید برای رسیدن به اهدافتان وقت بگذارید، روی آن تمرکز کنید و در نهایت باید به آن پایبند و متعهد بمانید.

به طور مثال خودم تمام تمرکزم را بر روی تحقیق، مطالعه و تدریس گذاشتم و از این شاخه به آن شاخه نپریدم و همیشه به این فکر بوده و هستم که کیفیت کارم را ارتقاء و افزایش دهم. این را بدانید که در هر تخصص و زمینه‌ای باید سطح صلاحیت و کفایت خود را بسنجید و سعی کنید تا میتوانید خودتان را ارتقاء دهید و جایگاه بهتری را از آن خود کنید.

مادامی که بازخورد‌های مثبتی از اطرافیان، اعضای خانواده، مخاطب هدف و هر آن کس که با آن سر و کار دارید کسب می‌کنید؛ در واقع به نتایج بهتری دست پیدا کرده اید. این‌ها نشانه‌ها و سنجه‌هایی هستند، برای سنجش میزان پیشرفت شما.

عامل چهارم: مشورت

چهارمین عامل مشورت گرفتن است. همواره سعی کنید تا با بهره‌گیری و پرسش از دوستان، همکارانتان و مشتریان‌تان، نیم نگاهی به برآیند کاری خود داشته باشید و همواره کارتان را بسنجید تا بتوانید به نقاط ضعف و قوت خود دست پیدا کنید و با لیست کردن نقاط ضعف خود بر روی آن‌ها بیشتر تمرکز کنید و به اصلاح آن‌ها بپردازید. تا می توانید از دیگران بازخورد بگیرید (البته نه هر کسی!).

معمولا ما وقتی فقط از دید خودمان به کار و زندگی خود نگاه می‌کنیم، خیلی خوب متوجه مشکلات و اشتباهات خود نمی‌شویم. چون مسایل را فقط از فیلتر ذهنی خود عبور می‌دهیم و نظاره می‌کنیم و درنتیجه تحلیل‌های ثابت و گاها اشتباهی را خواهیم داشت. من به این حالت می‌گویم “مغز در بسته” . درهای مغزتان را بازکنید و از دیگران هم کمک بگیرید.

پس بهترین کار این است که از نزدیکان و یا یک مشاور خوب بخواهیم تا از بیرون به کار ما و مسیر حرکت ما نگاه کند و نظر دهد. مطمئنم نظرات جالبی می‌شنوید که غافلگیرتان خواهد کرد. متوجه مسائلی می‌شوید که قبلا اصلا به ذهن خودتان نرسیده بود و حتی پیش خود می‌گویید که “چطور این به ذهن خودم نرسید؟!” پس این فرصت استثنایی را از دست ندهید.

عامل پنجم: حس رضایت و شارژ درونی

آخرین عامل رضایت است. برای بهترین بودن در کاری که در حال انجام آن هستیم، باید در خودمان رضایت ایجاد کنیم. باید همواره به دنبال آن باشیم که در خودمان سطح انرژی، شادی و نشاط را افزایش دهیم و به اوج آمادگی برای انجام آن کار دست پیدا کنیم و خودمان را شارژ نگه داریم!

برای موفق شدن باید به جایگاهی برسید که از آینده خود و میزان تاثیر‌گذاری برای رسیدن به اوج موفقت چه باید کرد؟ خود احساس رضایت کنید. گاهی اوقات در جایگاهی از موفقیت قرار دارید، در حالی که از آن جایگاه رضایت ندارید و سعی دارید توانمندی های خود را ارتقاء بخشید. هرگز فرصت را از دست ندهید و به خودتان بگویید: من همان فردی هستم که امروزه به این جایگاه دست پیدا کرده ام، چرا باز هم پیشرفت نداشته باشم و جایگاه بهتری را بدست نیاورم؟!

شما میتوانید به بهترین چشم اندازها و اهداف زندگی فردی خود دست پیدا کنید و به استعداد، مهارت و توانمندی‌های جدید دست پیدا کنید. شما در هر لحظه از زندگی خودتان میتوانید به پیشرفتی چشم گیر و غیر منتظره دست پیدا کنید؛ کافی است آن را برای خود ترسیم کنید و بخشی از چشم‌انداز‌های خود بدانید. شما حتی می‌توانید به فردی در سطح جهانی بدل شوید، کافی است واقعا آن را بخواهید. شما می‌توانید به شخص ویژه‌ای بدل شوید و به تمامی علایق خود دست پیدا کنید، کافی است واقعا بخواهید و به آن علاقه داشته باشید و خودتان را با تمام وجود در آن کار درگیر کنید.

تمام ذهنتان را مشغول به کار‌هایی که به آن علاقه دارید کنید، خواهید دید که تمام وجود و تک‌تک اعضای بدنتان به سمت آن پیش میروند. اگر تمام گام‌هایی که گفته شد را انجام دهید یعنی تصمیم بگیرید که آگاه‌تر باشید و خودتان را بهتر بشناسید، مهارت و شایستگی کافی کسب کنید، به کارتان و اهدافتان متعهد باشید، با دیگران مشورت کنید و درنهایت از کارتان رضایت داشته باشید، قطعا نتایج شگفت‌انگیزی در زندگی و کارتان خواهید دید و آینده بهتر برای شما رقم خواهد خورد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.