چگونگی تبدیل الگو سر و شانه


کتاب معامله گر منضبط – مارک داگلاس

چگونگی تبدیل الگو سر و شانه

الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آن‌ها می‌تواند کمک زیادی به تحلیل و در نتیجه معاملات بهتر کنند. هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آن‌ها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه به‌راحتی قابل‌تشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است. همچنین این الگوها در تایم فریم‌های(دوره‌های زمانی) مختلفی تشکیل می‌شوند، ولی بیشترین استفاده در تایم روزانه است.

الگوی سرشانه

این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک به‌حساب می‌آید، هنگامی‌که نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود،‌ تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت می‌کند. حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یک‌روند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل می‌شود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا بر‌می‌گردد. برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود.

اجزای تشکیل‌دهنده الگوی سرشانه:
    چگونگی تبدیل الگو سر و شانه
  • سر (دارای بلندترین قله در الگو)
  • شانه‌ها (دو شانه که ممکن است درصورتی‌که ایده‌آل باشند، اندازه یکسان داشته و می‌توانند هم‌سطح یا غیر هم‌سطح باشند.)
  • خط گردن(خطی که دونقطه‌ حاصل از به هم پیوستن یکسر و یک شانه را به هم می‌رساند و ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.)

حال به بررسی الگو می‌پردازیم، این الگو در حالت ایده‌آل به شکل زیر است:

برای حالت نزولی نیز برعکس همین حالت صادق است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

الگوی سرشانه صعودی:


الگوی سرشانه نزولی:

گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایت‌های پیشین و سایر حمایت‌ها یا مقاومت‌ها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود.

همان‌طور که پیشتر‌ برایتان توضیح دادیم، این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، به‌منزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد؛ ولی این الگو در این سهم هیچ‌گاه محقق نشده، چراکه خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است!



سؤال: آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی می‌بینیم؟

با توجه به شکل زیر دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچک‌تر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردن‌شکسته نشده است.


سقف دوقلو

این الگو نیز همانند الگوی سرشانه یک الگوی بازگشتی است، برای شناسایی این الگو کافی است الگوی همانند شکل زیر را در نمودارهای خود پیدا کنیم.

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، در صورت وجود روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، درصورتی‌که سهم از نقطه A به سمت پایین خارج شود و به بیان دیگر خط گردن را با حجم زیاد قطع کند، هدف قیمتی را به‌اندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن خواهد داشت.


سقف سه‌قلو

این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط به‌جای دوقلو به سه‌قلو تبدیل می‌شود و به بیان دیگر به‌جای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل می‌شود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سه‌قلو نیز صادق است.

به مثال‌های‌ زیر توجه فرمایید:



الگوی پرچم(FLAG)

این الگو، یکی از الگوهای ادامه‌دهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگو پرچم شده و سپس باهدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه می‌دهد.

مشابه الگوی پرچم در روندهای نزولی نیز وجود دارد.


این الگو بعضی مواقع باعث تغییر روند در یک سهم خواهد شد! زمانی که سهم وارد الگو شده و به‌صورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغییر روند می‌شود. در تصویر زیر نمونه اصلی برای یک پرچم را مشاهده می‌کنید، درصورتی‌که از نقطه A خارج شود، به‌صورت ادامه‌دهنده و درصورتی‌که از نقطه B خارج شود به‌صورت بازگشتی عمل می‌کند.

همان‌طور که در تصاویر زیر مشاهده می‌کنید، در بازه تعیین‌شده پرچم‌های متوالی و ادامه‌دهنده تشکیل‌شده است.



نکات و اهداف قیمتی:
  • الگوی پرچم از یک پرچم و دسته تشکیل‌ شده است
  • در صورت شکست در ادامه روند به‌صورت الگوی ادامه‌دهنده و در غیر این صورت بازگشتی عمل می‌کند.
  • هدف قیمتی اول به‌اندازه دسته پرچم و هدف قیمتی دوم به کانال شکل‌گرفته
  • طول پرچم نباید از ۵۰ درصد دسته پرچم در حالت ایده‌آل تجاوز کند.
  • این الگو بیشتر در رالی‌ها (صعودها و یا نزول‌های متوالی) رخ می‌دهد.
پرچم برگشتی


الگوی مثلث(TRIANGLES)

این الگو انواع مختلفی دارد، ولی به‌طورکلی اگر بتوانیم به‌صورت همگرا دو خط را رسم كنیم كه تشكیل یك مثلث بدهد، جز این الگو به‌حساب می‌آید. این الگو می‌تواند به‌صورت بازگشتی یا ادامه‌دهنده باشد.


اهداف قیمتی:

اهداف قیمتی در الگوی مثلث، به اندازه ضلع H در اشكال بالاست و به این صورت است كه از هر طرف مثلث سهم خارج شود، به‌اندازه آن پیشروی خواهد كرد.





الگوی دره (WEDGES)

این الگو همانند مثلث بوده با این تفاوت كه به‌صورت یك كنج تشكیل می‌شود و قوانین آن مطابق با مثلث است.


الگوی الماس (DIAMONDS)

این الگو برگشتی بوده و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، نزولی می‌شود و این الگو به‌صورت برعكس نیز صادق است.

الگوی فنجون و دسته (CUP)

این الگو برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده می‌شود، به‌نوعی كه سهم وارد كاپ شده و اگر از آن خارج شود، به‌اندازه قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو می‌تواند به‌صورت ساده تشكیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یك دسته كوچك در قسمت راست الگو تشكیل می‌شود. با توجه به شكل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشكیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.





الگوی مستطیل

این الگو نیز بسته به خروج سهم می‌تواند صعودی یا نزولی باشد، به‌نوعی كه طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده مقاومتی توانسته به‌اندازه عرض مستطیل رشد کند.

الگوی های برتر نمودار که هر تریدری باید بداند

الگوهای نمودار، جنبه جدایی ناپذیر تحلیل تکنیکال هستند، اما قبل از آن که بتوان به طور موثر از آن‌ها استفاده کرد، باید به آن‌ها عادت کنید. برای این‌که بتوانید با آن‌ها کنار بیایید، اینجا 10 الگوی نموداری که هر معامله گری باید بداند، آورده شده است.

الگوی نمودار، شکلی در نمودار قیمت است که بر اساس حرکاتی که قیمت در گذشته داشته است، پیشنهاد می‌دهد که حرکت قیمت در آینده چگونه خواهد بود. الگوهای نمودار اساس تحلیل تکنیکال هستند و یک معامله گر را ملزم می‌کنند که دقیقا بداند به چه چیزی نگاه می‌کند و به دنبال چه چگونگی تبدیل الگو سر و شانه چیزی است.

بهترین الگوهای نمودار

  • سر و شانه (Head and shoulders)
  • دو سقف (Double top)
  • دو کف (Double bottom)
  • روندینگ باتم (Rounding bottom)
  • فنجان و دسته (Cup and handle)
  • ویج‌ها (Wedges)
  • پرچم (Pennant or flags)
  • مثلث صعودی (Ascending triangle)
  • مثلث نزولی (Descending triangle)
  • مثلث متقارن (Symmetrical triangle)

هیچ الگوی نموداری که “بهترین” باشد وجود ندارد، زیرا از همه الگوها برای برجسته کردن روندهای مختلف در بازارهای مختلف استفاده می‌شود. از الگوهای نمودار در معاملات کندلی استفاده می‌شود که تشخیص نقاط open و closeهای قبلی بازار را کمی آسان‌تر می‌کنند.

برخی از الگوها بیشتر برای بازارهای پرنوسان مناسب هستند، در حالی‌که برخی دیگر کمتر مناسب این نوع بازار هستند. برخی از الگوها برای بازارهای صعودی بیشتری کاربرد را دارند، اما برخی دیگر برای بازارهای نزولی.

همان طور که گفته شد، مهم است که “بهترین” الگوی نمودار را برای بازار خاص خود پیدا کنید، زیرا استفاده از الگوی نادرست یا ندانستن استفاده از کدام الگو، ممکن است باعث شود فرصت کسب سود را از دست بدهید.

قبل از پرداختن به پیچیدگی‌های الگوهای نمودارهای مختلف، باید به طور مختصر سطوح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. حمایت به سطحی گفته می‌شود که در آن، ریزش قیمت متوقف می‌شود و دوباره به بالا برمی‌گردد. مقاومت جایی است که افزایش قیمت متوقف شده و به پایین برمی‌گردد.

دلیل ظاهر شدن سطوح حمایت و مقاومت، تعادل بین خریداران و فروشندگان _ یا عرضه و تقاضا است. وقتی در یک بازار، فشار خریداران بیشتر از فروشندگان باشد (تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت تمایل به افزایش دارد. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد (عرضه بیشتر از تقاضا)، قیمت معمولا کاهش می‌یابد.

به عنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا بیشتر از عرضه است. با این حال، قیمت در نهایت به حداکثری می‌رسد که خریداران حاضر به پرداخت آن هستند و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش می‌یابد. در این مرحله، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که پوزیشن خود را ببندند.

این مقامت ایجاد می‌کند و قیمت شروع به کاهش به سطح حمایت می‌کند، زیرا عرضه شروع به پیشی گرفتن از تقاضا می‌کند، زیرا خریداران بیشتر و بیشتر پوزیشن‌های خود را بسته‌اند. هنگامی که قیمت یک دارایی به اندازه کافی کاهش یابد، خریداران ممکن است دوباره به بازار برگردند زیرا قیمت در حال حاضر قابل قبول‌تر است – ایجاد سطحی از حمایت که در آن عرضه و تقاضا شروع به یکسان شدن می‌کنند.

اگر افزایش خرید ادامه یابد، شروع افزایش تقاضا نسبت به عرضه، قیمت را تا سطح مقاومت بالا می‌برد. زمانی که قیمت از سطح مقاومت عبور کند، آن سطح می‌تواند به حمایت تبدیل شود.

انواع الگوهای نمودار

الگوهای نمودار به طور کلی به سه دسته تقسیم می‌شوند: الگوهای ادامه دهنده، الگوهای بازگشتی و الگوهای دوطرفه.

  • الگوی ادامه دهنده نشان دهنده ادامه دار بودن روند است.
  • الگوهای بازگشتی، نشان می‌دهند که یک روند ممکن است در حال تغییر جهت باشد.
  • الگوهای دوطرفه، نشان دهنده این هستند که قیمت می‌تواند به هر طرف حرکت کند – به این معنی که بازار بسیار پرنوسان است.

مهم‌ ترین چیزی که هنگام استفاده از الگوها به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال خود باید به خاطر بسپارید، این است که آن‌ها تضمینی برای حرکت بازار در جهت پیش‌بینی شده نیستند – بلکه صرفا نشانه‌ای از اتفاقاتی هستند که ممکن است برای قیمت رخ دهند.

الگوی سر و شانه

سر و شانه، الگویی است که در آن یک قله بزرگ، یک قله کمی کوچک‌تر در هر طرفش دارد. معامله گران از الگوی سر و شانه، انتظار بازگشت صعودی به نزولی را دارند.

معمولا، قله‌های اول و سوم از قله دوم کوچک‌تر هستند، اما همه آن‌ها به همان سطح حمایت ، که به عنوان گردن یا neckline شناخته می‌شود، برمی‌گردند. هنگامی که قله سوم به سطح حمایتی (خط گردن) برخورد کرد، این احتمال وجود دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود.

الگوی سر و شانه

الگوی دو سقف

الگوی دو سقف نیز از آن دسته الگوهایی است که معامله گران برای برجسته کردن احتمال بازگشت قیمت از آن استفاده می‌کنند. به طور معمول، قیمت قبل از بازگشت به سطح حمایتی، یک اوج (peak) را تجربه می‌کند. سپس قبل از این که به طور کامل در برابر روند غالب برگردد، یک بار دیگر بالا می‌رود.

دو سقف

الگوی دو کف

الگوی دو کف نشان دهنده دوره فروش است که باعث می‌شود قیمت به زیر سطح حمایت کاهش یابد. سپس قبل از ریزش مجدد، تا سطح مقاومت بالا می‌رود. در نهایت، روند معکوس خواهد شد و با صعودی‌تر شدن بازار، یک حرکت صعودی آغاز خواهد شد.

دو کف، یک الگوی بازگشتی صعودی است، زیرا نشان دهنده پایان یک روند نزولی و تغییر به روند صعودی است.

دو کف

الگوی کف گرد

این الگو، می‌تواند یک الگوی ادامه دهنده یا بازگشتی باشد. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی، قیمت ممکن است قبل از افزایش مجدد، اندکی کاهش یابد، که در این صورت، ادامه دهنده صعودی خواهد بود.

یک مثال از Rounding bottom بازگشتی صعودی – که در زیر نشان داده شده است – این است که قیمت در روند نزولی باشد و یک Rounding bottom، قبل از معکوس شدن روند و ورود به روند صعودی، شکل بگیرد.

معامله گران به دنبال سرمایه گذاری با این الگو با خرید در نقطه پایینی، نیمه اطراف bottom (ته)؛ و سرمایه گذاری بر ادامه آن، پس از شکست آن بالای سطح مقاومت هستند.

الگوی کف گرد

الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که برای نشان دادن دوره‌ای از سنیتمنت (احساسات) نزولی بازار، قبل از این که روند کلی در نهایت در یک حرکت صعودی ادامه یابد، استفاده می‌شود. فنجان شبیه به الگوی Rounding bottom و “دسته” شبیه به الگوی ویج است – که در بخش بعدی توضیح داده شده است.

بعد از Rounding bottom، قیمت احتمالا وارد یک اصلاح موقت می‌شود که به عنوان “دسته” شناخته می‌شود، زیرا اصلاح به دو خط موازی در نمودار قیمت محدود می‌شود. قیمت در نهایت از “دسته” خارج می‌شود و به روند کلی صعودی ادامه می‌دهد.

الگوی فنجان و دسته

الگوی کنج ( ویج )

زمانی که قیمت بین دو خط روند شیب‌دار (هر دو خط شیب هم جهت دارند) حرکت می‌کند، ویج‌ها شکل می‌گیرند. دو نوع ویج وجود دارد: افزایشی و کاهشی.

یک ویج افزایشی با یک خط روند نشان داده می‌شود که بین دو خط حمایت و مقاومت متمایل به بالا قرار دارد. در این حالت، خط حمایت از خط مقاومت، تندتر است. این الگو به طور کلی نشان می‌دهد که قیمت در نهایت کاهش می‌یابد – که زمانی که از خط حمایت عبور کند مشخص می‌شود.

الگوی ویچ ها

ویج کاهشی بین دو سطح شیب‌دار به سمت پایین رخ می‌دهد. در این حالت، خط مقاومت از خط حمایت تندتر است. ویج کاهشی معمولا نشان دهنده این است که قیمت افزایش می‌یابد و از سطح مقاومت عبور می‌کند، همان طور که در مثال زیر نشان داده شده است.

الگوی ویچ ها

هر دوی ویج‌های افزایشی و کاهشی، الگوهای بازگشتی هستند، به طوری که ویج افزایشی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت و ویج کاهشی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است.

الگوی مثلث صعودی

مثلث صعودی، یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که نشان دهنده ادامه روند صعودی است. مثلث‌های صعودی را می‌توان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد سویینگ های‌ها – مقاومت – و سپس رسم یک خط روند صعودی در امتداد سویینگ لوها – حمایت – روی نمودار ترسیم کرد.

الگوی مثلث صعودی

مثلث‌های صعودی اغلب دارای دو یا چن قله یکسان هستند که امکان ترسیم خط افقی را فراهم می‌کند. خط روند، نشان دهنده روند صعودی کلی الگو است، در حالی که خط افقی، نشان دهنده سطح مقاومت تاریخی برای آن دارایی خاص است.

الگوی مثلث نزولی

در مقابل، مثلث نزولی نشان دهنده ادامه روند نزولی است. به طور معمول، یک معامله گر در طول یک مثلث نزولی – احتمالا با CFDها – در تلاش برای سود بردن از یک بازار نزولی، وارد پوزیشن شورت می‌شود.

الگوی مثلث نزولی

مثلث‌های نزولی معمولا به سمت پایین‌تر حرکت می‌کنند و از حمایت عبور می‌کنند، زیرا این الگو نشان دهنده بازاری است که فروشندگان در آن تسلط دارند، به این معنی که سقف‌های پایین‌تر متوالی، احتمالا رایح هستند و بعید است که قیمت معکوس شود.

مثلث‌های نزولی را می‌توان از یک خط حمایت افقی و یک خط مقاومت با شیب رو به پایین شناسایی کرد. در نهایت، روند از حمایت عبور خواهد کرد و روند نزولی ادامه خواهد یافت.

الگوی مثلث متقارن

الگوی مثلث متقارن، بسته به بازار می‌تواند صعودی یا نزولی باشد. در هر صورت، معمولا یک الگوی ادامه دهنده است، به این معنی که پس از تشکیل الگو، بازار معمولا در همان جهت روند کلی به حرکت خود ادامه می‌دهد.

مثلث‌های متقارن زمانی تشکیل می‌شوند که مجموعه‌ای از سقف‌های پایین‌تر و کف‌های بالاتر، همگرا شوند (تشکیل شوند). در مثال زیر، روند کلی نزولی است، اما مثلث متقارن به ما نشان می‌دهد که دوره کوتاهی از بازگشت‌های صعودی وجود داشته است.

الگوی مثلث متقارن

با این حال، اگر قبل از شکل‌گیری الگوی مثلث، روند مشخصی وجود نداشته باشد، بازار می‌تواند درهر دو جهت حرکت کند. این باعث می‌شود مثلث‌های متقارن به یک الگوی دوطرفه تبدیل شوند – به این معنی که در بازارهای بی‌ثبات که هیچ نشانه روشنی از جهت حرکت قیمت وجود ندارد، بسیار استفاده می‌شوند. نمونه‌ای از مثلث متقارن دوطرفه را می‌توانید در زیر مشاهده کنید.

الگوی مثلث متقارن

خلاصه‌ای از الگوهای نمودار

تمام الگوهایی که در این مقاله توضیح داده شده‌اند، شاخص‌های تکنیکالی مفیدی هستند که می‌توانند به درک چگونگی یا چرایی حرکت قیمت یک دارایی به سمت خاص – و احتمال حرکت قیمت در آینده به سمت خاص – کمک کنند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار می‌توانند مناطق حمایت و مقاومت را برجسته کنند، که می‌تواند به معامله گر کمک کند تصمیم بگیرد پوزیشن لانگ یا شورت باز کند؛ یا در صورت تغییر احتمالی روند، پوزیشن‌های باز خود را ببندد.

3 قانون اصلی نظریه موج الیوت

نظریه امواج الیوت : 3 قانون اصلی نظریه موج الیوت

waves-within-a-wave

نظریه امواج الیوت : سطوح فراکتال (امواج الیوت در داخل یک موج الیوت)

امواج اصلاحی

نظریه امواج الیوت : امواج اصلاحی

امواج محرک یا ایمپالس

نظریه امواج الیوت : امواج Impulse الیوت (محرک، پیشرو)

امواج الیوت

نظریه امواج الیوت : معرفی و مقدمه

الگوی Bump and Run

معرفی و آشنایی با الگوی بامپ اند ران ( Bump and Run )

الگوی کندلی چکش (Hammer)

الگوی کندلی چکش (Hammer) چیست ؟ چگونه به کمک آن تغییر روند را تشخیص دهیم؟

AMarkets

کتاب معامله گر منضبط

کتاب معامله گر منضبط – مارک داگلاس

تست خرید و فروش

آزمون خرید یا فروش ( شماره سه )

تست خرید و فروش

آزمون خرید یا فروش ( شماره 4 )

دوره اموزشی

ستاپ معاملاتی پرایس اکشنی کوازیمودو (QM)

buy-and-sell-test

آزمون خرید یا فروش ( شماره یک )

ایران اف ایکس تریدر یک پایگاه جامع برای تریدر های ایرانی در زمینه بازارهای مالی ( فارکس ، کریپتو و . ) می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند

فعالیت در بازارهای مالی ( فارکس ) از ریسک بالایی بر خوردار است و به هیچ شخصی پیشنهاد ورود به این بازار داده نمیشود . با توجه به ریسک بالای فعالیت در بازارهای مالی از تمامی جهات دقت داشته باشید که شخص شما مسئول سود یا ضرر حاصله خواهید بود نه این سایت و این مجموعه. توجه کنید : معرفی یا بنر هیچ بروکری در این سایت دال بر ضمانت آن بروکر نیست پس با مسئولیت خودتان بروکر مورد نظر را انتخاب کنید.

الگوی پایه در خیاطی ؛ هر آنچه که باید درباره الگو پایه (مادر) بدانید!

الگوی پایه در خیاطی همان الگوی اصلی است و در واقع همان الگویی است که می کشیم تا به آن طرح دهیم ، الگوهای پایه یا اولیه ی بالا تنه در اکثر لباس ها از جمله مانتو، جلیقه، پالتو، کت و بلوز یکی است تنها در برخی از لباس ها همچون لباس های مجلسی است که از الگوی خاصی استفاده می شود.

ما در روچی قصد داریم برای اشنایی بیشتر شما با الگوی پایه نکاتی در مورد الگوی پایه و هر آن چه که نیاز است که تا در مورد الگوی پایه بدانید را برای تان شرح دهیم پس با ما همراه باشید.

اندازه های مورد نیاز برای الگوی پایه

برای این که الگوی پایه رسم شود لازم به اندازه گیری چند قسمت است تا الگوی پایه ای که در نهایت رسم می شود الگوی کاملی باشد، این اندازه ها عبارتند از:

  • بالا تنه ی جلو
  • بالا تنه ی پشت
  • دور گردن
  • دور سینه
  • دور کمر
  • فاصله سینه
  • دور باسن
  • قد استین تا ارنج
  • قد آستین تا مچ
  • حلقه آستین
  • سر شانه
  • کارور جلو
  • کارور پشت
  • قد یا بلندی سینه
  • قد یا بلندی باسن

محاسبات مورد نیاز برای الگوی پایه

پس از این که اندازه های مورد نیاز برای رسم الگوی پایه را اندازه گیری نمودیم نیاز به محاسباتی است تا بتوانیم الگوی پایه را رسم کنیم ، باید توجه داشت که قبل از محاسبات الگوی پایه باید موارد مورد نیاز اندازه گیری شود زیرا این کار باعث می شود که در حین الگو کشیدن نیاز به حساب کتاب نداشته باشیم. محاسبات مورد نیاز برای رسم الگو عبارتند از:

  • اندازه ی دور سینه تقسیم بر ۴ می شود، برای مثال اگر اندازه ی دور سینه ۱۱۵ باشد، تقسیم بر ۴ می شود ۳۰، سایر اندازه ها را نیز این گونه محاسبه می کنیم.
  • دور باسن در هنگام رسم الگو تقسیم بر چهار می شود.
  • کارور جلو تقسیم بر دو می شود
  • کارور پشت نیز همانند کارور جلو در رسم الگو تقسیم بر دو می شود
  • دور باسن در هنگام رسم الگو تقسیم بر ۴ می شود
  • اندازه ی سر شانه برای پنس مورد نیاز سر شانه نیاز است و این اندازه نیز تقسیم بر ۲ می شود
  • عرض یقه: برای این که عرضه یقه را در الگوی پایه بدست آوریم به کمی محاسبات بیشتری نیاز داریم .برای محاسبه ی عرض یقه اندازه ی دور گردن را تقسیم بر ۶ می کنیم و سپس با ۰٫۵ جمع می کنیم. برای مثال اگر اندازه ی دور گردن ۴۵ باشد، ۴۵ تقسیم بر ۶ می شود ۷٫۵، سپس ۷٫۵ را با ۰٫۵ جمع می کنیم که عدد بدست آمده ۸ خواهد شد.
  • طول یقه: برای بدست آوردن طول یقه لازم است ابتدا عرض یقه محاسبه شود، سپس برای محاسبه ی طول یقه ، عرض یقه را با یک جمع می کنیم. برای مثال در نمونه ی بالا عرض یقه ۸ شد که با یک جمع می کنیم نتیجه ی بدست آمده ۹ می شود و ۹ همان طول یقه خواهد بود.
  • برای پنس سر شانه نیاز است که اندازه ی دور سینه تقسیم بر ۲۰ شود
  • نکته ی اخر در مورد محاسبات مورد نیاز در الگوی پایه این است که برای این که الگوی بالا تنه ی پشت رسم شود نیاز است که اختلاف بالا تنه پشت و بالا تنه ی جلو محاسبه شود.

نکاتی در مورد کاغذ الگوی پایه

پس از این که اندازه گیری های مورد نیاز برای الگوی پایه انجام شد و محاسبات مورد نیاز نیز محاسبه شد حال وقت آن است که الگوی پایه روی کاغذ الگو رسم شود ، در مورد رسم روی کاغذ الگو چند نکته را به خاطر داشته باشید:

خرید الگو برای انواع لباس

  • برای شروع رسم الگو باید از سمت راست کاغذ شروع کنیم، نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که از سمت راست کاغذ الگو برای رسم بالا تنه ی جلو و از سمت چپ کاغذ الگو برای رسم بالا تنه ی پشت استفاده می شود.
  • سپس از بالای کاغذ ۹ تا ۱۰ سانتی متر پایین می اییم و طبق نکات آموزش اصولی نیاز است که از سمت راست نیز ۱۰ سانتی متر به داخل بیاییم که این اندازه نیازی نیست و ۲ سانتی متر برای داخل آمدن کفایت می کند.
  • برای رسم قسمت چپ الگو طبق نکات آموزش اصولی نیاز است که ۵ سانتی متر داخل شویم که این کار اختیاری است و معمولا در مواقع ضروری ۵ سانتی متر برای رسم قسمت چپ الگو به داخل می آییم.
  • در نهایت این که، از ۱۰ سانتی متری که بالای کاغذ الگو پایین آمدیم برای رسم الگوی یقه و سر شانه استفاده خواهد شد.

رسم الگوی پایه ی بالا تنه ی جلو

مرحله ی اول برای رسم الگوی پایه، رسم الگوی بالا تنه ی جلو است. برای این که پهنای کاغذ الگو رسم شود از اندازه های دور سینه یا دور باسن استفاده می شود، برای این که انتخاب درستی داشته باشیم هر کدام از این اندازه ها که بزرگ تر بود را انتخاب کنیم و سپس تقسیم بر ۲ و به علاوه ۱۰ می کنیم که عددی که بدست می اید همان خط گردن یا خط A-B خواهد بود.

برای مثال اعداد زیر را در نظر بگیرید:

اندازه ی دور سینه: ۱۱۵

اندازه ی دور باسن: ۱۲۶

چون اندازه ی دور باسن بزرگ تر است، این اندازه برای محاسبه ی خط گردن استفاده می شود، ۱۲۶ تقسیم بر ۲ می شود ۶۳، سپس ۶۳ با ۱۰ جمع می شود و حاصل ۷۳ خواهد شد که یعنی طول کادر ما یا خط گردن ۷۳ خواهد شد.

در گام بعدی از نقطه ی A ، به اندازه ی بالا تنه پایین می آییم و سپس نقطه ای که به آن می رسیم را C می نامیم، به همین اندازه از سمت B پایین می اییم و نقطه ای که به آن می رسیم را D می نامیم، حال نقطه ی C و D را با خطی صاف به یک دیگر وصل می کنیم ، خطی که به دست می آید خط کمر خواهد بود.

در گام سوم رسم بالا تنه ی جلو می توانیم از دو روش استفاده کنیم، روش اول این که می توانیم اندازه ی بالا تنه ی جلو را تقسیم بر ۲ کنیم و سپس به اندازه ی عدد بدست آمده از سمت A و از سمت B به همان اندازه پایین بیاییم . روش دیگری که می توانیم برای این کار از آن استفاده کنیم این است که با توجه به این که نقاط A تا C و B تا D همان اندازه ی بالا تنه ی جلو هستند ، می توانیم فاصله ی این نقاط را اندازه گیری کنیم و تقسیم بر ۲ کنیم و سپس به اندازه ی عدد بدست آمده از دو طرف پایین بیاییم که در سمت راست به نقطه ی E و در سمت چپ به نقطه ی F می رسیم. سپس نقطه ی E را به F وصل کنیم و خط E-F همان خط سینه خواهد بود.

در گام چهارم فاصله ی بین نقاط A و E در سمت راست و فاصله ی بین نقاط B و F در سمت چپ را اندازه گیری می کنیم و اندازه ی بدست آمده در دو طرف را تقسیم بر دو می کنیم و به اندازه ی عدد به دست آمده از سمت راست و از سمت چپ پایین می آییم که نقطه ی سمت راست را G و نقطه ی سمت چپ را نیز H می نامیم. سپس نقاط G و H را به هم متصل می کنیم که خط G-H همان خط کارور خواهد بود.

در گام پنجم از نقطه ی C و D به اندازه ی بلند باسن پایین می آییم، نقطاتی که به آن می رسیم را در سمت راست نقطه ی K و در سمت چپ نقطه ی L می نامیم ، سپس نقطه ی K و L را به هم متصل می کنیم ، خط K-L همان خط باسن خواهد بود.

در گام اخر اندازه ی بین C و K در سمت راست و اندازه ی بین نقاط D و L در سمت چپ را نصف می کنیم که به ترتیب در سمت راست و سمت چپ به نقاط I و j می رسیم، خط i-j خط باسن کوچک است که برای کشیدن پنس کاربرد دارد.

مرحله ی دوم رسم الگوی پایه

قبل از این که به توضیحات مرحله ی دوم رسم الگو بپردازیم توجه داشته باشید که ما ادامه ی رسم الگو را روی همان الگویی که در مرحله ی قبل کشیده ایم ادامه خواهیم داد.

در گام اول مرحله ی دوم رسم الگو نیاز است که عرض یقه را محاسبه کنیم ، همان طور که قبلا هم گفتیم برای محاسبه ی عرض یقه نیاز است که اندازه ی دور گردن تقسیم بر ۶ شود و حاصل به دست آمده با ۰٫۵ جمع شود ، عدد به دست آمده همان عرض یقه است.سپس از نقطه ی A به اندازه ی عرض یقه به سمت چپ می رویم و آن را نقطه ی (۱) می نامیم.

در گام بعدی از نقطه ی ۱ به اندازه ی طول یقه بالا می رویم. همان طور که قبلا گفتیم برای محاسبه طول یقه نیاز است که عرض یقه با عدد ۱ جمع شود، نقطه ای که به اندازه ی طول یقه از آن بالا می رویم را نقطه ی ۲ می نامیم.

در گام سوم اندازه ی بین نقطه ی ۱ و ۲ را اندازه گیری می کنیم و این اندازه را تقسیم بر دو می کنیم سپس نقطه ای که به آن می رسیم را نقطه ی ۳ می نامیم.

در گام اخر نیاز است که از نقطه ی ۳ خطی افقی رسم کنیم ، کاربرد این خط این است که زمانی که سر شانه را علامت می کنیم علامت سر شانه دقیقا باید روی این خط قرار گیرد نه بالاتر و نه پایین تر.

مرحله ی سوم رسم الگوی پایه

پس از این که خط افقی که از نقطه ی ۳ شروع می شود را رسم کردیم، به اندازه ی سر شانه از نقطه ی ۲ شروع می کنیم و روی خط افقی که از نقطه ۳ رسم شده است پایین می آییم ، نقطه ی بدست آمده باید دقیقا روی خط افقی باشد و این نقطه را نقطه ی ۴ می نامیم.

در گام بعدی کارور جلو را تقسیم بر ۲ می کنیم و عدد بدست آمده را روی خط G-H علامت می زنیم ، می شود نقطه ی ۵٫

سپس دور سینه را تقسیم بر ۴ می کنیم و حاصل را روی خط E-F علامت می زنیم که می شود نقطه ی ۶٫

در گام بعدی از نقطه ی ۶ خطی صاف به خط کمر می کشیم که می شود نقطه ی ۷٫

از نقطه ی ۷ ، ۲ سانتی متر داخل می رویم و به نقطه ی ۸ می رسیم ، بعد نقطه ی ۶ و ۸ را به هم متصل می کنیم.

در گام اخر دور باسن را تقسیم بر ۶ می کنیم و روی خط K-L، نقطه ی ۹ را علامت می کنیم و سپس نقطه ی ۸ و ۹ را به متصل می کنیم.

الگوی سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو در مقابل الگوی کف دوقلو قرار دارد که یک الگوی نزولی است و زمان برگشت روند صعودی را نشان میدهد.

همانطور که از نام آن مشخص است، این الگو از دو اوج و یک کف در وسط آنها تشکیل شده است. پدید آمدن الگوی سقف دوقلو بر روی چارت نشاندهنده تغییر میانمدت یا بلندمدت در روند صعودی است.

الگوی سر دوقلو، یک الگوی بسیار قوی می­باشد.

برای شناسایی این الگو حتما باید منتظر بمانیم تا خط حمایت شکسته شود. بنابراین قبل از شکست خط حمایت، هنوز شکل گیری این الگو مورد تایید نیست.

این الگو در چارت زیر نمایش داده شده است:

8 - الگوی سقف دوقلو

برای اطمینان از شکل گیری الگوی سقف دوقلو باید به نکات زیر توجه کرد:

۱-در هر الگوی بازگشتی، باید روندی وجود داشته باشد که برگشتی شود. درالگوی سقف دوقلو، باید یک روند صعودی چند ماهه داشته باشیم تا این الگو برقرار شود.

۲-اولین اوج باید بالاترین اوج در روند جاری باشد. در این حالت، اوج اول کاملا نرمال است و تا این لحظه، روند صعودی هنوز در خطر نیست.

۳-بعد از اوج اول، یک کف شکل میگیرد که معمولا ۱۰ تا ۲۰ درصد میباشد. حجم معاملات در کف اول اهمیتی ندارد.

۴- بعد از شکل گیری کف، قیمتها افزایش یافته و تا اوج اول افزایش میابند. حتی بعد از دستیابی به اوج اول، الگوی سقف دوقلو هنوز احتیاج به تایید دارد. فاصله زمانی بین اوج ها از چند هفته تا چند ماه است؛ معمولا یک تا سه ماه. هر چند بهتر است که اوج ها دقیقا با هم برابر باشند، اما کمی تفاوت بین دو نقطه اوج مجاز است.

۵-بعد از سقف دوم، قیمت ها شروع به ریزش میکنند و در چنین حالتی باید حجم معاملات افزایش یابد. کاهش قیمت ها نشاندهنده این است که نیروی عرضه از نیروی تقاضا قوی تر است و انتظار میرود که سطح حمایت حفظ نشود.

۶-زمانی که خط حمایت شکسته شود، الگوی سقف دوقلو کامل میشود. در چنین حالتی حجم معاملات افزایش میابد.

۷-سطح حمایت شکسته شده تبدیل به مقاومت میشود و معمولا بعد از شکسته شدن این سطح، قیمت ها مجدد این سطح را تست میکنند. برگشت مجدد قیمت ها به این سطح، شانس دیگری برای خروج است.

چگونه در الگوی سر دوقلو معامله کنیم؟

میتوان این الگو را به سه روش مورد چگونگی تبدیل الگو سر و شانه معامله قرار داد:

روش ۱: در نقطه شکست خط گردن معامله کنیم.

روش ۲: در این روش که محبوبیت بیشتری دارد میتوان با مشاهده شمع نزولی در سقف دوم از بازار خارج شد.

سپس اگر قیمت ها کاهش یابند و خط گردن را بشکنند و مجدد کاهش یابند، آنگاه سود ما افزایش میابد.

5 3 - الگوی سقف دوقلو

روش ۳: در این روش میتوانیم بعد از شکست خط گردن منتظر بمانیم تا قیمت­ها مجدد به این سطح (که حال به عنوان مقاومت عمل میکند) برگردند و آن را تست کنند. در این زمان میتوان با مشاهده الگوی شمعی برگشتی از بازار خارج شد. این روش در مثال زیر نشان داده شده است:

6 3 - الگوی سقف دوقلو

این الگو در چارت واقعی به صورت زیر است:

7 2 - الگوی سقف دوقلو

تعیین هدف سود:

میتوان از سطوح قبلی حمایت به عنوان هدف سود استفاده کرد. روش دیگر این است که فاصله بین خط گردن و بلندترین اوج را به عنوان اندازه هدف سود در نظر بگیریم.

الگوی آرایش سر و شانه کف

آموزش تحلیل تکنیکال، آرایش سر و شانه کف

طبق آموزش تحلیل تکنیکال، آرایش سر و شانه کف، تصویر آینه ای از الگوی سر و شانه سقف است. به نمودار فوق نگاه کنید. قبل از عبور قیمت ها از نقطه ی A، شاهد بروز سطح حمایت در برابر قیمت ها هستیم. وقتی این سطح شکسته شود، تبدیل به نوع مهم و قویِ سطح مقاومت می گردد اما با گذشت زمان، مجددا شاهد پرش قیمت به سمت خط مقاومت هستیم. در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال، سطح حمایت قبلی و مقاومت جدید را به عنوان خط گردن مطرح می کنیم.

در نقاط B و C مجددا شاهد حرکت قیمت ها به سمت خط گردن هستیم اما در اثر برخورد به این سطح، حرکت آنها نیز متوقف می شود. لذا در این مواقع، افراد خریدار تلاش می کنند تا خط گردن بشکند و در شرایط حجم معاملاتی بالا، قیمت ها از سطح مقاومت عبور کنند. در این شرایط طبق آموزش تحلیل تکنیکال، سطح مقاومت، نقش سطح حمایت را ایفا می کند. اگر خط حمایت بتواند در برابر فشار فروش و آزمون بازار طاقت بیاورد، انتظار بالا رفتن قیمت ها را تا نقطه ی D چگونگی تبدیل الگو سر و شانه داریم که در این حالت هدف قیمت الگوی سر و شانه پدید می آید. به احتمال زیاد، هدف قیمتی، فاصله ی بین بالای سر و خط گردن بوده و از طریق نقطه ای که شکستن خط گردن در نقطه ی مقاومت رخ داده محاسبه می گردد.

آموزش تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه کف در رابطه با سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی

آموزش تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه کف در رابطه با سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی

برخلاف الگوی سر و شانه سقف که در مطالب قبلی آموزش تحلیل تکنیکال عنوان کردیم، با حرکت از سمت چپ به راست، به حجم معاملات افزوده می شود یعنی حجم معاملات در قسمت شانه ی راست نسبت به سر و در قسمت سر نسبت به شانه ی چپ بیشتر است. در این مورد نیز، تکنیک بدست آوردن هدف کلاسیک قیمت در الگوی سر و شانه کف مشابه الگوی سر و شانه سقف است. به عبارت دیگر برای محاسبه، طبق آموزش تحلیل تکنیکال، باید فاصله ی عمودی که بین سر تا خط گردن وجود دارد را محاسبه کرده و از نقطه ی شکست به قیمت اضافه کنیم.

آموزش تحلیل تکنیکال، میانگین بازده ی سهم پس از شکست

آموزش تحلیل تکنیکال، میانگین بازده ی سهم پس از شکست

شکسته شدن قیمت توسط خط گردن سبب ارسال سیگنال فروش می شود زیرا هشداری در رابطه با شکست بزرگ در آینده است.

هدف قیمت سر و شانه کف: قیمت نقطه ی شکست + ((قیمت خط گردن – پایین ترین قیمت سر)*74%)

آموزش تحلیل تکنیکال، هدف قیمت سر و شانه کف در رابطه با قیمت جهانی گاز طبیعی

آموزش تحلیل تکنیکال، هدف قیمت سر و شانه کف در رابطه با قیمت جهانی گاز طبیعی

آموزش تحلیل تکنیکال، هدف قیمت در الگوی سر و شانه در رابطه با چینی ایران

آموزش تحلیل تکنیکال، هدف قیمت در الگوی سر و شانه در رابطه با چینی ایران

امتیاز دهی به الگوی کف سر و شانه به صورت زیر است:

رتبه ی عملکرد: 7 از 23 (بهترین نمره، 1 است)
عدم موفقیت: 3%
میانگین افزایش: 38%
احتمال بازگشت: 45%
درصد دستیابی به هدف قیمتی: 74%



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.