اشتباهات رایج و بزرگ که تریدرهای تازه کار مرتکب می شوند!
در سالهای اخیر سرمایه گذاری در دنیای ارزهای دیجیتال به دلیل کم بودن کاربران و اطلاعات اندک در مقایسه با حال حاضر راحتتر بود. این روزها با افزایش تعداد کاربران برای انجام معامله و کسب درآمد، امکان دارد برخی از کاربران به دلیل نداشتن اطلاعات کافی در زمینه ترید ارزهای دیجیتال، اشتباهات رایج و بزرگی انجام دهند.
امکان اینکه این خطاها، اشتباهات جبران ناپذیری باشند و در پی آن ضررهای سنگینی متحمل شوند زیاد است و حتی امکان دارد سرمایه اصلی خود را نیز در این راه از دست بدهند. جذابیت و محبوبیت ارزهای دیجیتال همراه با قیمت آن روزبهروز در حال افزایش است؛ اما تازه کاران باید با اطلاعات بیشتری کار خود را آغاز کنند تا با تجربههای گران قیمت خود، مسیری درست طی کنند.
در ادامه این مطلب از وبلاگ کیف پول من اشتباهات رایج و بزرگی که اکثر تریدرها و سرمایه گذاران تازه کار دنیای ارزهای دیجیتال آن را مرتکب میشوند، بهطور شفاف توضیح میدهیم.
موضوع 📜 | تکنیک های ترید تکنیکال |
مدت زمان مطالعه ⌛ | 15 دقیقه |
منتشر شده توسط 🙍♂️ | صرافی ارز دیجیتال کیف پول من |
تاریخ انتشار 📅 | 1401/6/6 | 8/28/2022 |
اشتباهات تریدرها در دنیای ارزهای دیجیتال
بسیاری از تریدرها قبل از ورود به دنیای تجارت و عرصه رمزارزها اشتباهات خود را آغاز میکنند. این اشتباهات میتواند از انگیزه کاربران کاسته و آنها را بهطور کامل از ادامه فعالیت در حوزه ارزهای دیجیتال دلسرد کند. در ادامه به شرح اشتباهاتی میپردازیم که تازه کاران دنیای ارزهای دیجیتال آن را انجام میدهند.
عاشق FOMO هستند و گرفتار آن میشوند!
فومو (FOMO) مخفف کلمه از دست دادن است. هنگامی که اتفاق ویژهای در حوزه ارزهای دیجیتال رخ میدهد، اخبار متعددی در این زمینه در رسانهها و سوشال مدیا منتشر میشود. این موضوع عموما بازار را دچار نوساناتی میکند و تریدرهای تازه اشتباهات رایج معاملهگران احساساتی کار گمان میبرند تا اگر هنگام این نوسانات خرید و فروش نکنند، از قافله کسب سود بیشتر عقب میمانند.
فومو میتواند کاربران را ترغیب کند تا تصمیمهای تجاری وحشتناکی بگیرند و غلبه بر فومو و رهایی از گرفتاری آن یکی از چالش برانگیزترین کارها برای کاربران تازه کار است. البته این نکته را نیز باید در نظر داشت که افراد باتجربه در این زمانها، برخلاف تازه کاران عمل میکنند و با غلبه بر FOMO سودهای زیاد و کلانی کسب کنند.
با سرمایه از دست رفته بدون فرصت جبران ترید میکنند!
ترید یکی از راههایی است که میتوان از این طریق در مدت زمان کمی درآمد زیادی به دست آورد؛ اما به همین راحتی نیز امکان دارد تمامی داراییهای کسب شده نیز از دست برود. مارجین یکی از راههای وسوسه انگیز برای تازه کاران حوزه ارزهای دیجیتال است که در این روش از اهرم یا لوریس استفاده میشود.
لوریج (Leverag) نوعی وام گرفتن از یک پلتفرم است؛ برای مثال اگر ارزش یک معامله 100 دلار باشد، تنها میتوان با 50 دلار خود و قرض گرفتن 50 دلار از پلتفرمی که بر روی آن معامله برگزار میشود، وارد تراکنش شوید.
البته که صرافی و پلتفرم در قبال انجام این کار، کارمزد دریافت میکند. اگر معامله انجام شده سود چندان زیادی نداشته و یا در حالت کلی نتیجه آن ضرر باشد، پرداخت کارمزد میتواند گران تمام شود. در نهایت میتوان گفت استفاده از این روش برای تریدرهای تازه کار و افرادی که استراتژی دقیقی برای معاملات خود ندارند، میتواند منجر به نابودی کل سرمایه شود.
طبق برنامه پیش نمیروند!
خرید و فروش ارزهای دیجیتال توسط تازه کاران اگر بدون طرح قبلی باشد، میتواند باعث از بین رفتن سرمایه شود؛ برای مثال اگر میخواهید به ترید بیت کوین بپردازید، باید قوانینی را برای ورود و خروج خود به بازار تعیین کنید و به این قوانین پایبند بمانید.
باید طبق برنامه ریزی خود پیش رفته و تریدها و نتایج خود را در جایی یادداشت نمایید و از آن منحرف نشوید. برنامههای معاملاتی، توانایی در اتخاذ تصمیمهای احساسی را به حداکثر میرسانند و مانع طمع کردن میشوند. داشتن برنامه کمک میکند تا از نظر آماری از احتمالات آگاه شوید و تردیدهایی انجام دهید که مطابق قوانین از پیش تعیین شده باشند.
بیش از سقف خاص ترید میکنند!
تازه واردهای دنیای بیت کوین معمولا سقف خاصی برای تعداد ترید روزانه (Day Treading) خود تعیین نمیکنند. آنها سعی بر این دارند تا ضررهای خود را با انجام معاملات جدید و کسب سود حاصل از آنها جبران نمایند. انجام معاملات پی در پی و بیبرنامه میتواند سرمایه اولیه را نابود کرده و ضرر بزرگی در پی داشته باشد.
زحمت فکر و تحلیل به خود نمیدهند!
تریدرهای تازه کار هر موردی درباره دنیای ارزهای دیجیتال را در اینترنت دنبال میکنند. این افراد شاید از طریق اینترنت و یا دوستانشان شنیدهاند که معامله ارزهای دیجیتال کسبوکار پرسودی است. این دسته از افراد فراموش میکنند که در این دنیای پرسود چیزی به اسم ضرر کردن نیز وجود دارد.
تریدرهای تازه کار با اندکی تحقیقات از سایتهای گوگل و یا کانالهای تلگرامی در نهایت تصمیم میگیرند که طبق این پیشنهادات معاملات خود را انجام دهند.
ارزانترین کوینها را خریداری میکنند!
یکی دیگر از اشتباهات رایج در میان تازه کاران دنیای ارزهای دیجیتال، خرید توکن و یا کوینهایی است که در سایت کوین مارکت کپ وجود دارند. این افراد گمان میکنند اگر زمانی بیت کوین تنها چند پنی ارزش داشته و در حال حاضر ارزش آن به هزاران دلار رسیده است، در حال حاضر نیز اگر ارزی بخرند که تنها چند پنی ارزش دارد، با گذشت زمان ارزش آن به هزاران دلار خواهد رسید.
تریدرهای تازه تار معمولا تنها به سرمایه در گردش و حجم بازار یک کوین نگاه میکنند و این موضوع یکی از مضحکترین اشتباهات افراد تازه کار است.
با حد ضرر آشنایی ندارند!
تعداد زیادی از تریدرهای تازه کار که فعالیت خود را به تازگی شروع کردهاند، هنگامی که روندی منفی پیش برود، با این تفکر که این فرایند موقتی است، آن را ادامه میدهند. این افراد باید از ابزار توقف ضرر استفاده کرده، از معامله خارج شده و استراحت کنند.
هرچه سریعتر این کار را انجام دهند، ضرر نیز زودتر متوقف میشود. البته بهتر است وقفهای طولانی تا معامله بعدی ایجاد نشود و به بیان دیگر ضرر نباید شما را فلج کند. ضرر کردن بخشی از معاملات تجار بوده و اجتناب از آن غیر ممکن است؛ اما میتوان با رعایت مواردی مقدار آن را به حداقل رساند. مهمترین نکته در این رابطه این است که تحت هیچ شرایطی برای جبران ضرر اقدام به معامله جدید نکرد.
توجهی به سبد سهام خود ندارند!
سبد سهام بخش مهمی از کسب درآمد در دنیای ارزهای دیجیتال است. تمام کوینهای سبد نباید از یک نوع باشند؛ به عنوان مثال هنگامی که قیمت به یکباره پایین بیاید و همه دارایی شما بیت کوین باشد، ضرر زیادی به شما وارد میشود.
البته لازم به ذکر است که تنوع بیش از حد نیز کار را دشوار میکند. تحلیل و بررسی وضعیت تمامی ارزها سخت است و به زمان زیادی احتیاج دارد. این موضوع سبب میشود با مدیریت و تجزیه تحلیل نامناسب، تمرکز بر روی سود و ضرر از بین برود.
با تحلیل تکنیکال آشنایی ندارند!
هر تریدر تازه کاری که به بازار مالی وارد میشود، باید دانش پایهای در رابطه با تحلیل تکنیکال داشته باشد. تحلیل تکنیکال میتواند از تریدرها در برابر برخی فجایع محافظت نماید.
نوسانات قیمت را دست کم میگیرند!
اغلب ارزهای دیجیتال، حتی محبوبترین آنها مانند بیت کوین و اتر، بیثبات هستند. تغییر قیمت 5 الی 10 درصدی در طی یک روز، اتفاقی طبیعی و معمولی در بازار رمزارزها است. بازار ارزهای دیجیتال همیشه، چه به طرف بالا و چه به طرف پایین، حرکت میکند. این احتمال وجود دارد که بازار ارزهای دیجیتال برای ماهها یا حتی سالها نزولی باقی بماند؛ پس اگر به فکر ورود به دنیای ارزهای دیجیتال هستید، خود را برای نوسانات شدید آماده کنید.
از دیگران برای انجام معاملات خود تقلید میکنند!
این نکته درست است که در ابتدای کار هیچ تریدری استراتژی دقیقی ندارد، اما این افراد میتوانند با بررسی روشهای چندین تریدر موفق، تا حدودی گامهای موفقیت را بردارند. مسیر و هدف برای رسیدن به موفقیت برای هر تریدر متفاوت است و هیچ فرد موفقی تمام دانستههای خود را در اختیار دیگران قرار نمیدهد؛ بنابراین نمیتوان در این زمینه همیشه از دیگران تقلید کرد.
پس از مدتی افراد تازه کار باید برای خود استراتژی اختصاصی داشته باشند و تعیین کنند که برای سرمایه گذاری در دنیای ارزهای دیجیتال چه اهدافی دارند.
از کلیدهای خصوصی خود محافظت نمیکنند!
کاربران دنیای بازار ارزهای دیجیتال برای محافظت از سرمایه خود، باید از امنیت کلید خصوصی اطمینان حاصل کنند. کلید خصوصی هر یک از کاربران منحصربهفرد است و دسترسی به وجوه را امکان پذیر میکند. کلید خصوصی میتواند در عبارت بازیابی خلاصه شود که عبارت بازیابی کلمات منحصربهفردی هستند و کلید دسترسی به گنجینه ارزهای دیجیتال به حساب میآیند.
گم شدن کلید خصوصی یکی از اشتباهات رایجی است که تریدرهای تازه کار مرتکب آن میشوند. بر اساس آمار منتشر شده توسط شرکت چینالسیس، بیش از 20 درصد از 18.5 میلیون واحد بیت کوین که تاکنون استخراج شده، به علت فراموشی و یا گم شدن کلیدهای خصوصی غیر قابل دسترس است.
خطای انگشت تپل انجام میدهند!
خطای انگشت تپل (Fat-Finger Error) زمانی رخ میدهد که تریدر بهصورت تصادفی سفارش خود را ثبت کند. در دنیای ارزهای دیجیتال وارد کردن صفر اضافی و جایگذاری اشتباه اعشار، میتواند ضررهای بزرگ و سنگینی در پی داشته باشد؛ برای مثال پلتفرم دایورسیفای (DeversiFi) به اشتباه یک کارمزد 24 میلیون دلاری پرداخت کرد.
داراییها را به آدرس غلط ارسال میکنند!
تریدرها باید هنگام ارسال ارزهای دیجیتال نهایت دقت را به خرج دهند؛ چراکه اگر آدرس مقصد اشتباه باشد، هیچ راهی برای بازیابی این داراییها وجود نخواهد داشت. تراکنشهای بلاک چین در مقایسه با تراکنشهای بانکی تغییرناپذیر هستند و در صورتی که داراییها را به آدرس اشتباه ارسال کنید، در بلاک چین کسی نیست که به شما کمک کند.
معاملات احساسی انجام میدهند!
انجام معاملات و خرید، فروش و نگهداری ارزهای دیجیتال از روی احساسات، معاملات هوشمندانهای نیستند. احساساتی مانند هیجان پس از معاملهای خوب و یا احساس ناامیدی پس از شکست در ترید، تصمیمگیری را مختل کرده و معاملهگران را از مسیر خود منحرف مینماید.
این امکان زیاد است که تریدرهای تازه کار پس از متحمل شدن ضرر و یا کسب نتیجه مطلوب بدون هیچ گونه تجزیه تحلیلی، موقعیتهای معاملاتی دیگر خود را آغاز نمایند. در این وضع معاملهگران ممکن است به امید اینکه قیمتها افزایش مییابد، ضرر کنند. برای حذف احساسات در معاملات، باید تصمیمات خود برای ورود و خروج از معامله بر اساس تحلیلهای بنیادی و تکنیکال اتخاذ شود.
برای شروع از سرمایه اصلی خود برای ترید استفاده میکنند!
تریدرها برای آغاز کار خود باید سرمایهای در نظر بگیرند که با از دست دادن آن هیچ اختلالی در روند اقتصادی و شخصی زندگیشان رخ ندهد. بسیاری از معاملهگران نوپا برای شروع کار خود، سرمایه زیادی را با هدف کسب سود بالا به بازار وارد میکنند که این کار بدون داشتن اطلاعات کافی اشتباه است.
پلتفرم معاملاتی مناسب انتخاب نمیکنند!
انتخاب یک صرافی رمزارز دیجیتال مناسب یکی از مهمترین مراحل شروع ترید کردن است. متاسفانه بسیاری از تریدرهای تازه کار در این مرحله اشباه میکنند؛ چراکه در این زمینه عجله دارند و این اشتباه برای آنها گران تمام میشود.
این کاربران در انتخاب صرافی ارز دیجیتال مناسب باید به گستردگی ارزهای دیجیتال، کارمزد پایین، برخورداری از محتوای آموزشی صرافی، امنیت و فضای ذخیره سازی آن و غیره توجه داشته باشند. بهترین پلتفرم های معاملاتی که پیشنهاد می کنیم شامل کیف پول من، بایننس و کوین اکس است.
اهمیت شناخت اشتباهات توسط تریدرها
هر معاملهگری ممکن است در حوزه خرید و فروش ارز دیجیتال اشتباه کند؛ اما باید به این نکته توجه کرد که انجام این اشتباهات به منزله پایان معاملات نیست. کارهای بسیار زیادی در دنیای ارزهای دیجیتال به عنوان کار اشتباه تلقی میشوند و شناخت این اشتباهات کمک میکند تا از انجام آنها جلوگیری به عمل آید.
در این مطلب از وبلاگ کیف پول من به معرفی برخی از این اشتباهات رایج و بزرگ پرداختیم. اگر شما هم جز آن دسته از کاربرانی هستید که میخواهید فعالیت خود را در دنیای ارزهای دیجیتال آغاز کنید، حتما از مطالب دیگر وبلاگ کیف پول من استفاده نمایید.
نه مورد از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال که باید از آنها جلوگیری کرد
تحلیل تکنیکال کار سادهای نیست. اگر حداقل برای مدت کوتاهی معامله کرده باشید، میدانید که اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ، بخشی از این کار به حساب میآید. در واقع، اجتناب از ضرر برای معاملهگران غیرممکن است، حتی برای معاملهگران باتجربه که خطاهای کمتری مرتکب میشوند.
با توجه به این گفته، بعضی از اشتباهات پیش پا افتاده وجود دارد که ممکن است هر فرد مبتدی هنگام شروع کار مرتکب میشود. بهترین معاملهگران همیشه با ذهن باز، منطقی و آرام هستند. آنها برنامه تحلیل خود را درک میکنند و به خواندن آنچه بازار به آنها میگوید، ادامه میدهند.
این همان کاری است که اگر میخواهید موفق شوید، باید انجام دهید. اگر این ویژگیها را در خود تقویت کنید، میتوانید ریسک سرمایهگذاری را مدیریت کرده، اشتباهات خود را تجزیه و تحلیل کنید، با نقاط قوت خود تحلیل را انجام دهید و مدام در حال پیشرفت باشید. سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید، بهخصوص زمانی که اوضاع بازار خوب به نظر نمیرسد.
بیایید ببینیم اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال کدامها هستند و چگونه میتوان از آنها جلوگیری کرد.
اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال رمز ارزها کدامند؟
تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین روشها برای تحلیل بازارهای مالی است. تکنیکال را میتوان در هر بازار مالی، مانند سهام، فارکس، طلا یا ارزهای دیجیتال به کار برد.
در حالی که درک مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال به نسبت آسان است، تسلط بر آن هنری دشوار به حساب میآید. زمانی که در حال یادگیری یک مهارت جدید هستید، طبیعی است که در این راه اشتباهات زیادی مرتکب شوید. این موضوع میتواند بهویژه در هنگام معامله یا سرمایهگذاری مضر باشد. اگر مراقب نباشید و از اشتباهات خود درس نگیرید، بخش قابل توجهی از سرمایه خود را از دست خواهید داد. درس گرفتن از اشتباهات عالی است، اما اجتناب از آنها تا حد امکان، بهتر خواهد بود.
در ادامه شما را با بعضی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال آشنا میکنیم. اگر در معاملهگری تازهکار هستید، بهتر است ابتدا اصول تحلیل تکنیکال را مرور کنید.
فراموش کردن کاهش ضرر
بیایید با نقل قولی از تاجر کالا اد سیکوتا (Ed Seykota) شروع کنیم:
عناصر تجارت خوب عبارتند از:
اگر بتوانید از این سه قانون پیروی کنید، ممکن است شانسی برای موفقیت داشته باشید.
یکی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال فراموش کردن کاهش ضرر است. کاهش ضرر ساده به نظر میرسد، اما خوب است که همیشه بر اهمیت آن تاکید شود. وقتی صحبت از تجارت و سرمایهگذاری به میان میآید، حفاظت از سرمایه، باید همیشه اولویت اول شما باشد.
شروع معاملهگری میتواند کاری دلهرهآور باشد. یک رویکرد اساسی که هنگام شروع کار باید در نظر بگیرید، این است که اولین قدم بردن نیست، بلکه نباختن است. به همین دلیل میتوان با سرمایه و موقعیتهای کوچکتر شروع کرد، یا حتی با سرمایههای واقعی ریسک نکرد. برای مثال، بایننس فیوچرز (Binance Futures) یک شبکه آزمایشی دارد که میتوانید در آن استراتژیهای خود را قبل از به خطر انداختن وجوهی که به سختی به دست آوردهاید، امتحان کنید. به این ترتیب، میتوانید از سرمایه خود محافظت کرده و تنها زمانی آن را به خطر بیندازید که بهطور مداوم نتایج خوبی از معاملههای آزمایشی بگیرید.
قرار دادن حد ضرر یک کار عقلانی ساده است. معاملات شما باید یک نقطه ابطال داشته باشد. درست همان نقطهای که میپذیرید ایده تجارت شما اشتباه بوده است. اگر این طرز فکر را در معاملات خود به کار نبرید، به احتمال زیاد در بلندمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت. حتی یک معامله بد میتواند برای پرتفوی شما بسیار مضر باشد و ممکن است در نهایت اصل سرمایه شما کم شود و امیدوار باشید که بازار بهبود پیدا کند.
انجام بیش از حد معاملات
وقتی یک معاملهگر فعال هستید، این یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال است که فکر کنید همیشه باید در حال معامله کردن باشید. معامله مستلزم تجزیه و تحلیلهای زیاد، نشستن و صبورانه منتظر بودن است. با برخی از استراتژیهای معاملاتی، ممکن است برای دریافت یک سیگنال قابل اعتماد برای ورود به معامله، لازم باشد مدت طولانی صبر کنید. بعضی از معاملهگران ممکن است کمتر از سه معامله در سال را انجام دهند و همچنان بازدهی خوبی داشته باشند.
به نقل قولی از معاملهگر جسی لیورمور (Jesse Livermore) ، یکی از پیشگامان معاملات روزانه توجه کنید:
«پول با نشستن به دست میآید، نه معامله کردن.»
لازم نیست همیشه در یک معامله باشید. در واقع، در بعضی از شرایط بازار، سودآورتر این است که هیچ کاری انجام ندهید و منتظر فرصتی مناسب باشید. به این ترتیب، سرمایه خود را حفظ میکنید و زمانی که فرصتهای تجاری خوب دوباره ظاهر شدند، معامله کنید. باید بدانید که فرصتها همیشه باز خواهند گشت، فقط باید منتظر آنها باشید.
یک اشتباه تجاری مشابه، تاکید بیش از حد بر بازههای زمانی کمتر است. تحلیلها در بازههای زمانی بالاتر، اغلب قابل اعتمادتر از تحلیلهایی هستند که در بازههای زمانی پایینتر انجام میشوند. به این ترتیب، تایم فریمهای پایین باعث ایجاد اختلال زیادی در بازار میشود و ممکن است شما را وسوسه کند که بیشتر وارد معاملات شوید. در حالی که بسیاری از اسکالپرهای موفق و معاملهگران سودآور کوتاهمدت وجود دارند، معامله در بازههای زمانی پایینتر به طور معمول نسبت ریسک به ریوارد (پاداش) بدی را به همراه دارد. بهعنوان یک استراتژی معاملاتی پرخطر، به هیچوجه برای مبتدیان توصیه نمیشود.
استفاده از تایم فریمهای کوتاهتر
استفاده از تایم فریمهای کوتاه را میتوان یکی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال اشتباهات رایج معاملهگران احساساتی به حساب آورد. اغلب، سرمایهگذاران از بازههای زمانی بسیار کوتاهی برای سرمایهگذاری استفاده میکنند. مانند معامله بیش از حد، انتخاب بازههای زمانی کوتاه نیز میتواند بازدهی شما را مختل کند. چه از یک اندیکاتور استفاده کنید و چه از الگوی نمودار پیروی کنید، مطالعه بازههای زمانی بالاتر نتایج دقیقتری را رقم میزند.
انتخاب بازههای زمانی بالاتر در حین استفاده از اندیکاتورها، سیگنالهای دقیقی به شما میدهد و الگوهای نموداری که در بازههای زمانی بالاتر قابل شناسایی هستند، قابل اعتمادتر خواهند بود. همچنین، همیشه باید سعی کنید از معامله انتقام جویانه خودداری کنید. این موضوع زمانی اتفاق میافتد که یک سرمایهگذار بلافاصله پس از ضرر، برای بازیابی سرمایه خود دست به سرمایهگذاری دوباره میزند. هنگام معامله، هرگز نباید اجازه دهید احساسات شما تصمیم بگیرند.
نادیده گرفتن شرایط شدید بازار
مواقعی وجود دارد که صفات پیشبینیکننده تحلیل تکنیکال، کمتر قابل اعتماد میشوند. اینها میتوانند رویدادهای قوی سیاه (Black Swan) یا انواع دیگر شرایط شدید بازار باشند که به شدت تحت تأثیر احساسات و روانشناسی جمعی هستند. (قوی سیاه به رویدادهایی بسیار نادر اشاره دارد که اگر اتفاق بیفتند، اثراتی جبرانناپذیر به بار خواهند آورد.) در نهایت، بازارها توسط عرضه و تقاضا هدایت میشوند و ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که بازار از یک طرف به شدت نامتعادل باشند.
برای مثال، اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی است. به طور کلی، اگر این شاخص زیر 30 باشد، سهم یا ارز دیجیتال، ممکن است بیش از حد فروش در نظر گرفته شود که به آن ناحیه اشباع فروش میگویند. آیا این موضوع، به این معنی است که وقتی RSI به زیر 30 میرسد، یک سیگنال فروش فوری است؟ قطعا نه! فقط به این معنی است که حرکت بازار در حال حاضر توسط فروشندهها کنترل میشود. به عبارت دیگر، تنها نشان میدهد که فروشندگان قویتر از خریداران هستند.
RSI میتواند در شرایط فوقالعاده بازار به سطوح بسیار بالایی برسد. حتی ممکن است به یک رقم کاهش یابد، و یا به صفر نزدیک شود. حتی چنین شرایط فروش شدید ممکن است به معنای نزدیک شدن به روند نزولی نباشد.
با تصمیمگیری کورکورانه بر اساس ابزارهای تکنیکال، میتوان پول زیادی را از دست داد. این امر به ویژه در رویدادهای قوی سیاه، زمانی که پیشبینی قیمت بسیار دشوار است، صدق میکند. در چنین مواقعی، بازارها میتوانند به روند خود ادامه دهند یا جهت دیگری را در پیش بگیرند، و هیچ ابزار تحلیلی آنها را متوقف نخواهد کرد. به همین دلیل همیشه مهم است که عوامل دیگر را نیز در نظر بگیرید و تنها به یک ابزار تکیه نکنید.
فراموش کردن اینکه تحلیل تکنیکال یک بازی احتمالات است
تحلیل تکنیکال با مطلقها سروکار ندارد، بلکه به احتمالات میپردازد. در واقع در هر رویکردی که استراتژیهای خود را بر اساس آن قرار میدهید، هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار طبق انتظار شما رفتار کند. شاید تجزیه و تحلیل شما حاکی از آن باشد که احتمال بسیار بالایی از حرکت بازار به سمت بالا یا پایین وجود دارد، اما قطعیت ندارد.
شما باید این موضوع را هنگام تنظیم استراتژیهای معاملاتی خود در نظر بگیرید. مهم نیست چقدر باتجربه هستید، فکر اینکه بازار تحلیل شما را دنبال خواهد کرد، هرگز ایده خوبی نیست. اگر این کار را انجام دهید، مستعد بزرگسازی و شرطبندی بیش از حد روی یک نتیجه هستید که خطر ضرر مالی بزرگی را به همراه خواهد داشت.
انجام معاملات به اجبار
اگر در معاملهگری مبتدی هستید، ممکن است شناسایی معاملات برای شما چالش برانگیز باشد. اغلب، مبتدیان برای یافتن معامله، نمودار یک رمز ارز را باز میکنند، اما هیچ شانسی برای آغاز معامله در آن نمیبینند. برای یک مبتدی طبیعی است که بعضی چیزها را از دست بدهد، اما همیشه انجام معامله به اجبار، ایده بدی خواهد بود. یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ، انجام معاملات به اجبار است.
هنگامی که یک برنامهریزی تکنیکال عالی داشته باشید، نیازی به اجبار نیست. اگر نمیتوانید معاملهای مناسب برای خود پیدا کنید، بهتر است سرمایهگذاری نکنید.
انجام معامله آسان نیست و به زمان و تمرین نیاز دارد تا به مهارت لازم برسید. شما باید به طور مداوم استراتژیهای معاملاتی خود را اصلاح کنید و یاد بگیرید که چگونه ایدههای معاملاتی را به مرحله اجرا درآورید. البته، صرف نظر از اینکه شما یک معاملهگر مبتدی یا باتجربه هستید، به یاد داشته باشید که همیشه حساب معاملاتی کریپتو خود را ایمن کنید.
معامله انتقامجویانه
این موضوع رایج است که معاملهگران سعی کنند خیلی سریع ضرر قابل توجهی را جبران کنند. این همان چیزی است که ما به آن معامله انتقامی یا انتقامجویانه میگوییم. فرقی نمیکند که میخواهید یک تحلیلگر تکنیکال، یک معاملهگر روزانه یا یک نوسانگیر باشید، اجتناب از تصمیمات احساسی بسیار مهم است.
وقتی همه چیز خوب پیش میرود، یا حتی وقتی اشتباهات کوچکی مرتکب میشوید، آرام ماندن آسان است. اما آیا وقتی همه چیز به طور کلی اشتباه از آب درمیآید، آیا میتوانید آرام بمانید؟ آیا میتوانید به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید، حتی زمانی که دیگران در هراس هستند؟
به کلمه «تحلیل» در تحلیل تکنیکال توجه کنید. به طور طبیعی، این واژه به معنای رویکرد تحلیلی به بازارهاست، درست است؟ بنابراین، چرا میخواهید در چنین چارچوبی تصمیمات عجولانه و احساسی بگیرید؟ اگر میخواهید یکی از بهترین معاملهگران باشید، باید بتوانید حتی پس از بزرگترین اشتباهات هم آرام بمانید. از تصمیمات احساسی خودداری کرده و روی حفظ یک ذهنیت منطقی و تحلیلی تمرکز کنید.
انجام معامله بلافاصله پس از متحمل شدن یک ضرر بزرگ، منجر به زیان بیشتر میشود. به این ترتیب، بعضی از معاملهگران ممکن است حتی برای مدتی پس از ضرر بزرگ اصلا معامله نکنند. آنها میتوانند شروعی تازه داشته باشند و با ذهنی روشن به معاملات خود بازگردند.
انعطافپذیر نبودن
اگر میخواهید یک معاملهگر موفق شوید، از تغییر نظر خود نترسید. شرایط بازار میتواند بهسرعت تغییر کند و این امری طبیعی است. شرایط مدام تغییر خواهد کرد. وظیفه شما بهعنوان یک معاملهگر این است که این تغییرات را بشناسید و با آنها سازگار شوید. یک استراتژی که در یک بازار خاص، بهخوبی کار میکند، ممکن است در بازاری دیگر به هیچوجه کارساز نباشد.
انعطافپذیر نبودن را میتوان یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال دانست.
بیایید ببینیم تاجر افسانهای، پل تودور جونز (Paul Tudor Jones) در مورد مواضع خود چه میگوید:
«هر روز من هر موقعیتی را که دارم، اشتباه میدانم.»
تمرین خوبی است که سعی کنید طرف دیگر استدلالهای خود را بگیرید تا نقاط ضعف احتمالی آنها را ببینید. به این ترتیب، تصمیمات سرمایهگذاری شما میتوانند جامعتر شوند.
این موضوع، نکته دیگری را نیز مطرح میکند؛ سوگیریهای شناختی. سوگیریها میتوانند بهشدت بر تصمیمگیری شما تاثیر بگذارند، قضاوت شما را تحت تاثیر قرار دهند و دامنه احتمالاتی را که میتوانید در نظر بگیرید محدود کنند. مطمئن شوید که حداقل سوگیریهای شناختی را که ممکن است بر برنامههای معاملاتی شما تاثیرگذار باشد، درک کنید تا بتوانید عواقب آنها را به طور مؤثرتری کاهش دهید.
پیروی کورکورانه از معاملهگران دیگر
اگر میخواهید بر هر مهارتی تسلط پیدا کنید، پیشرفت مداوم در آن ضروری است. این امر به ویژه در مورد معامله در بازارهای مالی صدق میکند. در واقع تغییر شرایط بازار، آن را به یک ضرورت تبدیل کرده است. یکی از بهترین راههای یادگیری، دنبال کردن تحلیلگران تکنیکال و معاملهگران باتجربه خواهد بود.
با این حال، اگر میخواهید به طور مداوم پیشرفت داشته باشید، باید نقاط قوت خود را نیز بیابید و بر روی آنها تمرکز کنید. این موضوع میتواند مزیت شما نسبت به معاملهگران دیگر باشد، چیزی که شما را از آنها متمایز میکند.
اگر مصاحبههای معاملهگران موفق را بخوانید، متوجه خواهید شد که استراتژیهای آنها به طور کلی متفاوت است. در واقع، یک استراتژی که برای یک معاملهگر بهخوبی کار میکند، ممکن است برای معاملهگر دیگری کاملا غیرقابل اجرا باشد. راههای بیشماری برای سود بردن از بازار وجود دارد. شما فقط باید پیدا کنید که کدام یک با شخصیت و سبک معاملاتی شما سازگارتر است.
ورود به معامله بر اساس تحلیل شخص دیگری، ممکن است چند بار کارساز باشد. با این حال، اگر کورکورانه سایر معاملهگران را بدون درک زمینه اصلی دنبال کنید، مطمئن باشید که در درازمدت اثرگذار نخواهد بود. البته این بدان معنا نیست که شما نباید دیگران را دنبال کنید و از آنها یاد بگیرید. نکته مهم این است که آیا شما با ایده معامله آنها موافق هستید و آیا با سیستم معاملاتی شما مطابقت دارد یا خیر. شما نباید کورکورانه سایر معاملهگران را دنبال کنید، حتی اگر آنها با تجربه و معتبر باشند.
سخن پایانی
در این بخش از آکادمی کیوسک، بعضی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال را مرور کردیم. به یاد داشته باشید، معامله آسان نیست. به طور کلی بهتر است که با یک ذهنیت بلندمدت به آن نزدیک شوید.
کسب مهارت لازم در انجام معاملات، فرآیندی است که زمان میبرد. برای اصلاح استراتژیهای معاملاتی و یادگیری نحوه تدوین ایدههای تجاری خود، به تمرین زیادی نیاز دارد. از این طریق میتوانید نقاط قوت خود را بیابید، نقاط ضعف خود را شناسایی کنید و بر تصمیمات سرمایهگذاری و معاملات خود کنترل داشته باشید.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
۷ نکته برای غلبه بر احساسات هنگام انجام معاملات ارزهای دیجیتال!
انسان ها ذاتاً موجوداتی عاطفی هستند، ما دوست داشتن، تنفر، ترس و طمع را تجربه می کنیم و تصمیمات خود را زیر سوال می بریم. همه این احساسات برای یک معامله گر موفق مانند یک دشمن است.
رمز موفقیت در تجارت، انضباط عاطفی است. اگر هوش مهم بود، افراد زیادی با انجام معاملات کسب پول می کردند.اشتباهات رایج معاملهگران احساساتی
ویکتور اسپراندو (Victor Sperandeo)
دانستن چگونگی کنترل احساسات هنگام تجارت بیت کوین (BTC) یا هر دارایی دیگری احتمالاً تعیین کنندهی تفاوت میان موفقیت و عدم موفقیت خواهد بود. حفظ آرامش و سنجش رفتار عاملی مهم برای درآمدزایی به عنوان یک معامله گر است.
رایج ترین اشتباهات معامله گران عاطفی
برخی از اشتباهات رایجی که معامله گران عاطفی انجام می دهند، عبارتند از: انجام معاملات سنگین، معاملات هیجانی و بدون برنامه ریزی قبلی، انجام معاملاتی احساسی برای جبران ضرر، از دست دادن فرصت معامله یکی پس از دیگری، تعلل در انجام معامله، ورود دیرهنگام، گرفتن سودهای نارس، قراردادن نقاط فروش در فاصله خیلی نزدیک یا دور از روند بازار، نقض قوانین آنها یا تغییر دادن حساب های خود است.
آیا هیچ کدام از این موارد برای شما آشنا نیست؟
ویکتور اسپراندو می گوید، هنگامی که برای اولین بار شروع به تجارت حرفه ای کردم، انجام آن را بدون داشتن یک منبع درآمد دیگر، ناامید کننده دیدم. ساعات بسیاری را پشت صفحه مانیتور گذراندم و و در مورد عملکرد قیمت مطالعه کردم و به جستجوی زمان مناسب برای ورود بعدی به تجارت پرداختم.
از آنجایی که من می توانستم به طور “تمام وقت” به این کار بپردازم ، احساس می کردم که باید همیشه در بازار حضور داشته باشم و معاملاتی را انتخاب کنم که متناسب با برنامه تجاری من نبود زیرا این “شغل من” بود و از نظر من این بدان معنی بود که من باید همیشه “کار کنم”. “
وقتی حرفه ای نبودم متحمل ضررهای بزرگ تری نسبت به اندازه معاملات خود شدم. اوایل، نقاط توقف ضرر را به دلیل ترس از دست دادن افزایش بزرگ بعدی یا ضررهای بزرگ در محدوده پایینی قرار می دادم. همچنین خیلی زود سود خود را دریافت می کردم، زیرا می ترسیدم که قیمت بر خلاف انتظار من حرکت کند و فرصت بدست آوردن پول را از دست بدهم.
اینها همه تصمیمات احساسی بود که برای من هزینه در برداشت. خوشبختانه، به زودی بر احساسات خود غلبه کردم و توانستم از عادات بد خود درس بگیرم.
ترس در مقابل طمع
ترس و طمع رایج ترین احساساتی هستند که معامله گران آنها را تجربه می کنند. آنها باعث ایجاد بسیاری از تصمیمات نادرست شده که منجر به زیان می شوند.
ترس اغلب به وسیله انجام معاملات بزرگ ایجاد می شود و معمولا یک تصمیم اشتباهات رایج معاملهگران احساساتی ناخوشایند را در پی خواهد داشت. معامله گران معمولاً وقتی در چنین موقعیتی قرار می گیرند، دچار اشتباه می شوند.
همچنین، در انجام یک معامله با اطمینان اندک، ترس می تواند یک احساس رایج باشد. شما می دانید که در حال انجام یک معامله اشتباه هستید، اما مطمئن نیستید که چگونه باید از آن خارج شوید. ترس همان چیزی استکه باعث می شود تا فرصت پیروزی را خیلی زود از دست داده و فرصت باخت خود را طولانی کنیم.
گوردون گکو در فیلم گرگ وال استریت عنوان کرد که “حرص و طمع خوب است”. برای این که بورس بازان در ابتدا برای انجام معامله رغبت کنند، مقداری طمع ضروری است.
نکته منفی ناشی از حرص و آز این است که باعث می شود معامله گران “بازار را دنبال کنند” و یا در موقعیت های نامطلوب باعث ایجاد ترس از دست دادن فرصت خرید(FOMO) می شود. به عنوان نمونه، خرید ناشی از ترس زمانی اتفاق می افتد که پس از یک حرکت بزرگ افزایشی ناگهانی که قبل از آن بازار در معرض خرید بیش از حد قرار گرفته و تقاضا رو به کاهش است.
حرص و طمع همچنین باعث می شود تا معامله گران حرص و طمع نیز باعث می شود معامله گران در موقعیتی بعد از هدف خود قرار بگیرند که غالبا قادر به خروج از آن در زمان مناسب نخواهند بود زیرا در آن زمان روند قیمت رو به بازگشت خواهد بود. بنابراین چگونه می توان با وجود این همه احساسات با مشکلات تجارت مقابله کرد؟
شکست در برنامه ریزی، برنامه ریزی برای شکست است
سیستمی را توسعه داده و به آن بچسبید. معیارهای خاصی را برای ورود و خروج از معاملات خود در نظر بگیرید. همیشه بر اساس برنامه خود، معامله انجام دهید. سطوح ورود، توقف ضرر و سود خود را از قبل برنامه ریزی کنید و هنگام انجام معامله آنها را تغییر ندهید.
صبور باشید و منتظر یک ورود مناسب باشید. ورود به معاملات متوسط ، نتایج متوسطی را به همراه خواهد داشت. گر بهترین موقعیت ها را برای انجام معامله انتخاب کنید، تعداد معاملات کمتر اما موفقیت های بزرگ تری را خواهید داشت. قوانین خود را یادداشت کنید و تا قبل از این که هر قانون مورد رضایت واقع نشود هیچ کاری نکنید.
با تجارت مانند یک شغل رفتار کنید
ا اگر یک معامله گر تمام وقت هستید ، بنابراین باید مانند یک شغل به معاملات نزدیک شوید. یک برنامه تجاری ایجاد کنید و ماهانه آن را ویرایش کنید. یک دفتر ثبت وقایع روزانه داشته باشید و اشتباهات گذشته خود را مطالعه کنید. برای پرداخت صورت حساب ها و تأمین هزینه های خود، قوانین خاصی را در نظر بگیرید. اهداف قابل دستیابی را تعیین کنید و فعالیت های روزانه مانند مطالعه روند بازار، خواندن اخبار مالی، انجام معاملات بر روی کاغذ و غیره را انجام دهید تا از این طریق احساسات خود را در معرض موقعیت های گوناگون قرار دهید.
کمتر احتمال دارد که معامله گران را به زور از رختخواب بیر ون بکشید. بدون یک برنامه تجاری، به احتمال زیاد هر روز صبح از خواب بیدار شده و مجبور به انجام معاملاتی نامطلوب و بدون هدف واقعی خواهید شد.
هرگز به امتیازات خود نگاه نکنید
تنها امتیازی که مهم است، امتیاز شما در پایان بازی است. از چک کردن موجودی یا وضعیت معاملات خود به طور مکرر خودداری کنید و تنها آن را یادداشت کرده و فراموشش کنید. هر چه بیشتر وضعیت معاملات خود را بررسی کنید، احتمال گرفتن یک تصمیم احساسی برای خروج زودهنگام یا تغییر در سطح توقف ضرر، بیشتر می شود.
از زمان مناسب برای انجام معامله آگاه باشید
اجتناب از شرایطی که بازار در آن پایین تر از حد مطلوب و بهینه قرار دارد، معقول به نظر می رسد. بازار ارزهای دیجیتال و به خصوص بازار آلت کوین ها به ندرت قابل معامله هستند. منتظر لحظه مناسب برای انجام معاملات باشید.
تنها زمانی که در شرایط فکری مناسبی قرار دارید، معامله کنید. به منظور تحول در احساس بد و منفی خود سراغ بازار نروید. اگر در شرایط روحی مناسبی برای انجام معاملات قرار ندارید، ساده ترین راه حل عدم ورود به بازار است.
با مقدار مناسبی از سرمایه معامله خود را انجام دهید
هیچ چیز بیشتر از انجام معامله با مبالغ بزرگ ترس برانگیز نیست. معاملات را با مبالغ اندک شروع کرده و همزمان با رشد موجودی و مهارت خود می توانید مقیاس آن را بزرگتر کنید. به منظور به حداقل رساندن تخلیه عاطفی برای خروج زود هنگام از موقعیت خود خارج و به آن وارد شوید.
زندگی خود را فارغ از معاملات سپری کنید
با خانواده و دوستان خود وقت بگذارید. به طور مرتب به باشگاه بروید. غذای سالم بخورید. تلفن همراه خود را خاموش کرده و از موجودی سهام خود را مرتباً بررسی نکنید. به منظور انجام معاملات خود ساعاتی خاص را تعیین کنید و از انجام معاملات در اوقات فراغت خود بپرهیزید. هیچ کس نمی تواند در ۲۴ ساعت و ۷ روز هفته معاملات انجام دهد. این کار باعث خستگی ذهنی و اتخاذ تصمیمات نادرست می شود. زندگی کنید!
گام ها و تکنیک های بی شماری وجود دارند که یک معامله گر با استفاده از آنها می تواند دخالت احساسات را از تصمیمات خود حذف کند. آنچه برایتان مفید است را پیدا کرده و به آنها عمل کنید. احساسات خود را کنترل کنید و یک معامله گر موفق شوید.
رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس را بدانید
اشتباهات معامله گران فارکس با اینکه یک موضوع تکراری محسوب می شود اما همچنان بسیاری از تریدرها ، (اگر نگوییم همه) از آن ها رنج می برند،پس تصمیم گرفتیم در این مقاله به طور عمیق این اشتباهات را که اشاره ای به روانشناسی معامله گری دارد، مورد بررسی و بحث قرار دهیم. رایج ترین اشتباهات معاملاتی، و مهمتر از آن، ما سعی خواهیم کرد ابزارهایی را در اختیار شما قرار دهیم تا آن چالش ها را ساده تر برطرف کنید.
اگر میخواهید یک معامله گر موفق در بازار فارکس باشید، یک لیوان قهوه یا چای برای خودتان بریزید و در ادامه مقاله همراهمان باشید 🙂
رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس چه مواردی هستند؟
دو چیز وجود دارد که معاملهگران فکر میکنند بیشتر از همه از آن رنج میبرند :
1- انجام معامله بیش از حد مجاز ( Over trading )
2- اهرم یا لوریج بالا
اما اینها فقط قسمت کوچکی از یک مشکل بسیار بزرگتر هستند،در واقع اینها فقط اقدامات هستند، آنها مانند علامت بیماری می مانند که باید آن را درست شناسایی کنیم.
چیزی در پشت این رفتار وجود دارد که باعث می شود معامله گران در نهایت وارد معامله یا اهرم بیش از حد شوند.دقیقا همان چیزی است که ما می خواهیم بفهمیم.
در ادامه چند نمونه از نمودارها را برایتان قرار دادیم که هر نمودار داستانی را بیان می کند:
اهرم یا لوریج بالا
این یک حساب 80 هزار دلاری است، ما میتوانیم برای مدتی سودهای بسیار کمی را ببینیم، و ناگهان با ضرر بزرگی به پایان میرسد و حساب را صفر میکند. بنابراین، این یک معامله اهرمی یا انتقامی یا معامله بیش از اندازه است که باعث این امر شده است.
این می تواند نتیجه عدم صبر باشد، معامله گر احساس بی حوصلگی می کرد و می خواست به سرعت سود کند اما در نهایت ضرر زیادی متحمل شد.
عدم صبر
چیزی مشابه در اینجا، (یک حساب 10 هزار دلاری) خط نقطه چین، خط حقوق صاحبان سهام است و خط آبی خط تعادل است، بنابراین می توانید با توجه به سودهای اندک، کاهش شدیدی را در سهام مشاهده کنید،
این معامله گر برای به دست آوردن سودهای ناچیز، مقدار زیادی ضرر را متحمل می شود. .
نظم و انضباط کافی برای حفظ یک استراتژی که ممکن است خیلی طول بکشد تا به شما نتیجه دهد ممکن است ناامید کننده باشد و احساساتی را برانگیزد که باعث شود معامله گر آرزوی بازدهی بیشتری در مدت زمان کمتری را داشته باشد، سپس معاملاتی را باز کند که در نهایت ضرر شود و آرزوی بزرگ سود زیاد از دست بدهد .
برای سوددهی سریعتر، معامله گر حساب را منفجر می کند !
اعتماد به نفس بیش از حد
اینجا نیز ما میتوانیم تعادل خوبی را ببینیم، اما همچنین سهامی را که مدت زیادی در حال کاهش است،
ببینیم. این معاملهگر چقدر به هدف نزدیک بود؟ فقط چند صد دلار فاصله داشت؟ اعتماد بنفس بیش از اندازه ای که این معامله گر در طول این مدت بخاطر سودهای بیشتر داشت و میخواست سریعتر به هدف خود برسد که باعث شد حسابش دچار ضرر بزرگی شود و حسابش را از دست بدهد و هر چه به دست آورده بود به بازار پس بدهد.
حجم بیش از اندازه
چیزی مشابه در اینجا، معاملهگری که در اوایل کارش با رعایت حجم شاهد رشد و ضرر حسابش است، کارش خوب است و ولی زمانی که میخواهد سریع به هدف برسد، بنابراین اندازه لات یا حجم را افزایش میدهد که در نهایت منجر به یک ضرر بزرگ میشود.
نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward) یا سود به ضرر منفی
در اینجا معامله گر در ابتدا با رعایت این نسبت توانسته است حساب خودش را به آهستگی رشد دهد هر چند گاهی حساب ضررهایی را داشته است، اما وقتی که معاملهگر میخواهد به سرعت به هدف برسد – معامله بزرگتری انجام میدهد، ضرر بزرگی دریافت میکند و سپس به نقطه پایان میرسد.
هر نموداری داستانی پشت خود دارد و ما میتوانیم علل یا محرکهای متفاوتی را در هر کدام ببینیم. برخی از این محرک ها می تواند شامل یک احساس باشد، ممکن است یک انتظار باشد، ممکن است فقدان نظم و انضباط، عدم ثبات، عدم اعتماد به سیستم، حرص و آز و شاید اعتماد بنفس بیش از حدی باشد که در نهایت با استفاده از اهرم بالاتر یا معاملات بیش از حد مجاز منجر به از دست دادن حساب خواهد شد.
انتظارات غیرواقعی
بیایید در مورد دلایل احتمالی اشتباهات رایج معامله گری در معاملات بیش از حد و اهرم بالا که در واقع همان انتظارات غیر واقعی هستند صحبت کنیم:
اگر کمی بیشتر آن را بررسی کنیم، انتظارات غیر واقعی را می توانیم در سه جنبه متفاوت دسته بندی کنیم :
- انتظارات غیر واقعی در مورد موفقیت
- انتظارات غیر واقعی در مورد نتایج
- انتظارات غیرواقع بینانه در مورد زمان
داشتن انتظارات غیر واقعی از موفقیت
به عنوان یک انسان، ممکن است زمانی که شروع به انجام هر کاری می کنیم، گمان کنیم مسیر پیشرفت و موفقیت ما یک مسیر خطی و ساده است و به راحتی به هدف خود خواهیم رسید.
اما در تجارت و معامله گری، مسیر موفقیت واقعاً اینگونه به نظر می رسد:
این یک راه طولانی بسیار سخت است، تا حدی به این دلیل که ما، به عنوان انسان، به انجام برخی اقدامات و گرفتن نتیجه ای از آن عمل عادت کرده ایم. در ریاضیات 2+2 همیشه 4 است. اگر یک ساز بزنیم، هر بار که یک نت خاص را می نوازیم همیشه یکسان می شود. اما اینجا در معاملات گاهی اوقات فکر میکنیم که داریم همان عمل را انجام میدهیم، سیستم یا استراتژی خود را دنبال میکنیم، سیگنالی در استراتژی خود داریم و نتایج یکسانی دریافت نمیکنیم، گاهی اوقات این معاملات منجر به برد میشوند، گاهی اوقات زمانی که بازخورد مثبتی از بازار نداریم، اندازه گیری موفقیت یا پیشرفت بسیار سخت است.
انتظارات ما در مورد موفقیت در بازار با آنچه در زندگی تجربه می کنیم بسیار متفاوت است. در شرایط سخت بازار اینکه بتوانیم موفقیت مداوم بدست آوریم کاری سخت است و باعث می شود احساس عدم موفقیت و پیشرفت به ما دست دهد. برای همین در اینجا به مواردی بپردازیم که برای پیشرفت مداوم شما و بودن همیشگی در بازار نیاز هست بپردازیم:
معیار خود باشید
چگونه می توانیم تعریف کنیم که موفقیت برای هر یک از ما چیست؟ باید بدانید موفقیت یعنی که هر بار چه میزان نسبت به قبل و به طور مداوم پیشرفت کنیم. این واقعیت که همه ما پیشینههای مختلف، اندازه حسابهای مختلف، مهارتهای مختلف، زمان در دسترس متفاوت داریم، این مسیر بسیار متفاوتی است که هر معاملهگری باید از آن عبور کند و شما باید شروع به اندازهگیری خودتان با خودتان کنید، باید شروع به مقایسه خودتان با خودتان کنید و سپس ببینید آیا پیشرفتی داشته اید یا خیر.
معیار خود باشید، از مقایسه خود با دیگران دست بردارید و شروع به مقایسه خود با نتایج 100 معامله قبل یا یک ماه قبل یا یک سال قبل کنید. آیا شما یک معامله گر بهتر هستید یا یک معامله گر بدتر؟ این پیشرفت را تصدیق کنید. موفقیت در تجارت بسیار نسبی است. اگر یک معامله گر بازنده بودید و اکنون یک معامله گر سربه سر هستید، این یک نوع موفقیت است. اگر شما یک معامله گر سربه سر هستید و سپس تبدیل به یک معامله گر ثابت می شوید، بهتر است، و از ثبات تا سودآوری شروع می کنید به بهتر شدن، اما این کار زمان می برد.
اکنون وقتی به نتایج فکر می کنیم، البته پول نتیجه نهایی معامله است ، باید به این فکر کنیم که چه چیزی واقع بینانه است؟ اندازه حساب ما چقدر است؟ و چه چیزی می توانیم از آن به دست آوریم؟ ما نمی توانیم از یک حساب بسیار کوچک انتظار داشته باشیم که پول زیادی به دست آورد، این چیزی است که واقع بینانه نیست. شما این را از قبل می دانید، بنابراین ما باید در مورد نتایج خود به روشی واقع بینانه فکر کنیم و تجارت را به عنوان حرفه ای در نظر نگیریم که می تواند میلیون ها دلار را خیلی سریع یا با یک حساب کوچک به شما بدهد زیرا این واقع بینانه نیست.
همین امر در مورد زمان نیز صدق می کند. به مدرک دانشگاهی فکر کنید، ما سال ها از زندگی خود را سرمایه گذاری می کنیم تا در کاری حرفه ای شویم و بنا به دلایلی می خواهیم بازدهی و موفقیت فوری داشته باشیم و باید به یاد داشته باشیم که تجارت به سال ها تمرین و تجربه نیاز دارد، بنابراین شما باید به زمان متعهد باشید. ممکن است در مورد 10000 ساعت مورد نیاز برای تسلط بر برخی مهارت ها شنیده باشید( هر نوع مهارتی که کاربردی و عملی است)، بنابراین شاید برای حرفه ای شدن در معامله گری هم نیاز به 10000 معامله در بازار داشته باشید و باید زمان در دسترس و آزاد خود را جهت انجام این تعداد معامله را در نظر بگیرید.
شما ممکن است شغل دیگری داشته باشید، بنابراین مجبور به معامله در تایم فریم های بزرگتر هستید و در نتیجه ستاپ های کمتر و زمان کمتری خواهید داشت و اگر زمان آزاد بیشتری برای تمرین داشته باشید، شاید مسیرتان کوتاهتر شود، اما این نکته را فراموش نکنید که ما باید درک کنیم واقعیت ما چیست و زمان در دسترس ما برای تمرین چقدر است و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در کمتر از شش ماه، یک سال یا دو سال به موفقیت های بزرگ در معاملات دست پیدا کنیم. کمتر از این مدت زمان در واقع بسیار نامعقول و غیر منطقی است!
اشتباهات رایج در معامله گری
تمام معاملهگران، فارغ از میزان تجربهشان دچار اشتباه میشوند اما درک منطق این اشتباهات میتواند اثر گلوله برفی در معاملات را محدود کند.
اثر گلوله برفی به فرآیندی گفته میشود که در آن وقایع کوچک در نهایت منجر به تاثیرات بزرگ میشوند
اشتباهات متداول معامله گری
غلبه بر حرص و طمع :
حرص و طمع یکی از رایجترین احساسات در بین معاملهگران است و باید توجه ویژهای به آن داشت. وقتی طمع بر منطق غلبه میکند، معاملهگران برای جبران ضررهای پیشین خود، از اهرم بیش از حد استفاده میکنند. هرچند حرف زدن در این مورد بسیار راحتتر از انجام دادن آن است اما معاملهگران باید درک کنند که چگونه حرص و طمع را هنگام معامله کنترل کنند.
اهمیت ثبات در معاملات :
معاملهگران تازهکار همواره به دنبال فرصت در بازارهای مختلف هستند؛ اما باید توجه داشت که این بازارها تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند. بدون داشتن یک استراتژی خوب که بر روی تعداد محدودی بازار متمرکز شده باشد، معاملهگران نتایج منفی مشاهده میکنند. معاملهگران باید در معاملات خود ثبات داشته باشند و معاملات خود را در چند بازار محدود متمرکز کنند.
نادیده گرفتن افسانههای معاملهگری :
ما اغلب تحت تاثیر آنچه میشنویم قرار میگیریم. در معاملهگری نیز همین اتفاق رخ میدهد. شایعات زیادی پیرامون معاملهگری وجود دارد. به عنوان مثال اینکه: «معاملهگران برای موفقیت باید حساب بزرگی داشته باشند» یا اینکه «برای سودآوری، معاملهگران باید در بیشتر معاملات خود موفق باشند». این افسانههای معاملهگری میتوانند به یک مانع ذهنی تبدیل شوند و از معاملات جلوگیری کنند.
اجرای مدیریت ریسک :
هرچقدر در مورد اهمیت مدیریت ریسک صحبت کنیم، باز هم کم است. قرار دادن حد ضرر و حد سود و انتخاب حجم درست برای معاملات، به معاملهگران اجازه میدهد تا بفهمند برای رسیدن به هدف، چه مقدار از سرمایه خود را به خطر انداختهاند. جنبه دیگر مدیریت ریسک کاهش تاثیر معاملات بر احساسات معاملهگران است.
دیدگاه شما