اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت
تحلیل کردن در بورس به دو روش انجام می شود: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال.
تحلیل بنیادی برای این است که شما با تحلیل مسائل ریشه ای به ارزش و قیمت واقعی یک سهم بپردازید. تحلیل تکنیکال اما به تحلیل نمودار و نوسانات یک سهم می پردازد.
در بورس از تحلیل تکنیکال، استفاده بیشتری می شود چون از آن برای پیش بینی قیمت ها در آینده استفاده می شود و می توان فهمید که نوسانات یک سهم از چه الگویی پیروی می کند. ابزارهای مختلفی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد که در بخش بعدی به آنها پرداخته شده است.
ابزارهای مناسب تحلیل سهم در بورس
حرکات ونوسان ها مدام در بازار بورس تکرار می شوند و برای همین است که تحلیل تکنیکال اهمیت زیادی دارد. تحلیل تکنیکال با بررسی این نوسان ها می تواند الگوها و اهداف قیمتی را پیش بینی کند و به معامله گر کمک کند تا معاملات پرسودی را انجام دهد. برای تحلیل مناسب شما به ابزارا مناسب نیاز دارید. در زیر این ابزارها آورده شده اند:
1.نظریه موج الیوت
از این نظریه می توان برای تحلیل تکنیکال مناسب استفاده کرد. خیلی از افراد در بازار بورس بر این باورند که نوسان های یک سهم بر اساس امواج حرکت می کند. از طریق امواج الیوت شما می توانید اهداف قیمتی را به خوبی پیش بینی کنید البته این به شرطی است که شما دارای مهارت مناسبی باشید. بهر حال یکی از ابزاهای مناسب تحلیل سهم در بورس، امواج اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت الیوت هستند که می توانند به ارزیابی شما کمک کنند.
2 .چارت ها یا نمودارها
نمودارها یک ارائه تصویری از حرکات قیمت سهام مختلف در بازار بورس هستند که به شما نشان می دهد قیمت یک سهم در یک روز چه زمانی بالا می رود و چه زمانی پایین می آید.
در طول سالیان مختلف، انواع مختلفی از نمودار بوجود امده اند که برخی از آنها محبوبیت بیشتری دارند. نمودار میله ای شاید مشهورترین این نمودارها باشد. این نوع نمودار زمان باز و بسته شدن معامله و هم چنین تغییرات قیمت را به خوبی نشان می دهد. قیمت روی محور عمودی به نمایش گذاشته می شود و زمان هم روی محور افقی وجود دارد. چارتها یا نمودارهای روزانه رایج ترین نوع نمودارها هستند که از آنها در بازار بورس استفاده می شود.
پس یکی دیگر از ابزارهای شما برای تحلیل سهم در بورس،نمودارها یا چارت ها هستند.
3.الگوها
بر طبق تحلیل تکنیکال، تاریخ همواره خودش را تکرار می کند. تحلیل گران تکنیکال می گویند که الگوهای مشخص و معینی وجود دارند که هر بار در نوسان های قیمتی تکرار می شوند و می توانند ابزار بسیار خوبی برای تحلیل یک سهم باشند. این الگوها می توانند ساده یا پیچیده باشند. الگوها می توانند به خوبی نقاط حمایت و مقاومت را برای یک سهم مشخص کنند و از این طریق به معامله گران نشان دهند که باید چگونه معامله کنند.
الگوهای متعدد و مهمی حالا شناخته شده هستند که در تحلیل یک سهم بسیار کمک می کنند و می توانند به خوبی فرصت های خرید و فروش را به یک معامله گر نشان دهند. پیش بینی قیمت آینده یک سهم از طریق تشخیص الگوی آن کار امکانپذیری است در صورتی که شما بتوانید به خوبی الگوها را تشخیص دهید و در این کار مهارت پیدا کنید.
4.اندیکاتورها
بدون شک مهم ترین ابزار مناسب تحلیل سهم در بورس، اندیکاتور است. اندیکاتور به معنای شناسایی کننده است و می تواند به خوبی در تحلیل سهام مختلف به شما کمک کند. انواع مختلفی از اندیکاتور وجود دارد که هر کدام از آنها چیزی را به شما یاد می دهند و می توانند به خوبی به کار شما بیایند.
یکی از اندیکاتورهای رایج ، اندیکاتور میانگین حرکتی (Moving Average) است. آنالیزورها از طریق این اندیکاتور، قیمت میانگین یک سهم را برای چند روز آخر محاسبه می کنند و آن را روی نمودار نشان می دهند. رایج ترین تایم فریم ها در استفاده از اندیکاتورها بازه های 10 روزه یا 20 روزه هستند. البته باید بدانید که بازه های زمانی طولانی تر مانند 50 و 200 روزه نیز وجود دارد.
مسلما هر آنالیزوری می تواند با هر اندیکاتوری که دلش می خواهد هر بازه زمانی که دوست دارد را انتخاب نماید و از آن برای تحلیل بهره بگیرد. اندیکاتور میانگین حرکتی مسیر قیمت را نشان می دهد و شما می توانید از طریق این اندیکاتور بفهمید که قیمت بالا خواهد رفت یا پایین خواهد آمد.
همان گونه که گفته شد اندیکاتورهای گوناگونی وجود دارند که برای تحلیل سهم ها در بورس استفاده می شود. از میان آنها می توان به استوکاستیک، RSI، ADX ، MACD و دیگر موارد اشاره کرد.
5.الگوهای شمعی
نمودارهای شمعی اولین بار در کشور ژاپن استفاده شدند و در واقع ریشه در بازار برنج آنها دارد. تفاوت نمودارهای شمعی با میله ای اینست که شما از طریق نمودارهای شمعی اطلاعات بیشتری خواهید داشت. شما ازطریق نمودارهای شمعی هم زمان باز و بسته شدن معامله را خواهید داشت و هم حداکثر و حداقل قیمت و حجم معامله را خواهید داشت. از طریق الگوهای شمعی شما می توانید به خوبی می توانید رفتار معامله گران روی یک سهم را ارزیابی کنید و تشخیص دهید که آنها چه در سر دارند.
6.نرم افزارهای تحلیلی
همه موارد بالایی که گفته شد را می توان در نرم افزارهای تحلیلی مختلف داشت. نرم افزارها و پلتفرم های زیادی وجود دارند که به شما اجازه می دهند تا با دسترسی به انواع اندیکاتورها و نمودارها و دیگر موارد بتوانید تحلیلی جامع برای خود داشته باشید. در ایران و برای بازار بورس ایران، هم نرم افزارهای زیادی جهت تحلیل سهم ارائه شده است. خیلی از کارگزاری های مطرح در کشور نرم افزار و پلتفرم خود را ارائه دهند که از طریق آنها به راحتی می توان سهم های مختلف را تحلیل کرد.
نتیجه گیری
در بازار بورس، ابزار مختلفی برای تحلیل سهم وجود دارد.این ابزارها به سرمایه گذاران کمک می کنند تا به خوبی سهم های مختلف را تحلیل کنند. ابزارهای مناسب تحلیل سهم در بورس شامل نمودارهای مختلف(شامل نمودارهای میله ای ، شمعی و غیره) ، اندیکاتورهای گوناگون ، الگوهای قیمتی و امواج الیوت و دیگر موارد هستند.
مهم ترین ابزاری که شما برای تحلیل در اختیار دارید اندیکاتورها هستند. از طریق اندیکاتورها شما می توانید به خوبی دریابید که یک سهم در آینده چگونه حرکت خواهد کرد و در نتیجه فرصت های خرید و فروش را به خوبی شناسایی کنید. امروزه دیگر نرم افزارها و پلتفرم های جامع زیادی وجود دارد که هر کدام انواع ابزارها را برای تحلیل سهام مختلف در اختیار شما می گذارد. یادتان باشد که برای تحلیل مناسب شما باید مهارت خود را با آموزش دیدن و نیز معامله کردن بالا ببرید. آموزش دیدن اهمیت زیادی دارد و شما می توانید با آموزش دیدن به خوبی انواع الگوها در بورس را تشخیص دهید، از انواع اندیکاتورها استفاده کنید و به خوبی انواع نمودارها را بررسی و تحلیل کنید. با این کار شما حتما سود خوبی از بازار بورس را نصیب خود می کنید.
سهمیران
هیچ کس در بازار بورس، یک شبه به یک تحلیل گر ماهر تبدیل نمی شود. برای این که بتوانید به خوبی تحلیل کنید و از ابزارهای مناسب تحلیل سهم در بورس استفاده کنید باید به خوبی آموزش ببینید. سهمیران به عنوان شعبه ای از کارگزاری حافظ، سالهاست که در زمینه آموزش بورس فعالیت دارد و می تواند به خوبی کار آموزش شما را انجام دهید.
انواع تحلیل ها توسط سهمیران به شما آموزش داده می شود و برای آنها دوره های آموزشی مختلف در سطوح مختلف وجود دارد. کافی است شما این دوره های آموزشی را بگذرانید تا پس از آن بتوانید به خوبی تحلیل های بنیادی یا تکنیکال یک سهم را انجام دهید و از آن برای انجام معاملات پرسود بهره ببرید. سهمیران کار با انواع اندیکاتورها را به شما خواهد آموخت و به شما یاد می دهد که چگونه از نمودارها برای پیش بینی قیمت یک سهم استفاده کنید. یادتان باشد که هر چقدر که پیش بینی و تحلیل شما دقیق تر باشد به همان اندازه سود شما از بازار بورس هم بیشتر خواهد بود. سهمیران نکات تحلیلی که حاصل سالها تجربه است را به شما آموزش خواهد داد .
علاوه بر این ها سهمیران به شما یاد خواهد داد که چگونه در بورس، معاملات خود و ریسک آنها را مدیریت کنید. خیلی وقت ها است که افراد در بازار بورس به سود دست می یابند اما به دلیل آن که به موقع سیو سود انجام نمی دهند یا سهام را نمی فروشند بعدا دچار ضرر می شوند. خیلی ها در بورس اگر برای خود حد ضرر قرار بدهند و به آن به طور قاطعانه پایبند باشند هرگز بیش از مقدار خاصی ضرر نخواهند کرد. سهمیران به خوبی مدیریت ریسک و انواع استراتژی های معاملاتی را به شما خواهد آموخت.
بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
در طی چند سال اخیر، بازار ارزهای دیجیتال به یکی از محبوبترین بازارهای مالی برای سرمایهگذاران تبدیل شده است. این بازار به دلیل عمق کم، با نوسانات بسیار بزرگی همراه بوده و این موضوع، آن را به یکی از پرخطرترین سرمایهگذاریها مبدل کرده است. توجه داشته باشید که اغلب تریدرهای حرفهای از نوسانات بالای این بازار به منظور کسب سود بیشتر بهره میبرند. از طرف دیگر، بسیاری از معاملهگران آماتور بدون هیچ دانش یا آموزش قبلی به این بازار وارد شده و به خرید و فروش اقدام میکنند. نکته حائز اهمیت این است که استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال تا حدی میتواند به عنوان یک راه عالی برای پر کردن این شکاف باشد چرا که این ابزارها، اطلاعات مفیدی را به منظور تصمیمگیری بهتر در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد.
در این مقاله میخوانید:
ابزار تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
ابزار تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به پلتفرم یا سایتی گفته میشود که با جمعآوری اطلاعات، دادهها و یا اخبار موجود در بازار و تحلیل آنها، به کمک معاملهگران بازار آمده و آنها را از سردرگمی نجات میدهد بهطوریکه یک تحلیلگر با صرف زمان کمتر، به نتایج بهتری میرسد. بنابراین، آشنایی با ابزار تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال برای همه افراد فعال در این بازار مفید بوده و میتواند به کاهش ریسک سرمایهگذاری و افزایش شانس آنها را برای کسب سود بیشتر، کمک کند.
چرا از ابزار تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال استفاده کنیم؟
بازار ارزهای دیجیتال مملو از افرادی است که به طور مداوم سود میکنند و کسانی که به طور مداوم متضرر میشوند. استفاده از بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده در این بازار است که برندگان را از بازندهها جدا میکند. اگرچه شبکهسازی با سایر سرمایهگذاران و ملاقات با افراد صاحبنظر یکی از راههای موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال است اما یافتن ابزارهای مناسب ترید، مهره برنده معاملهگران باهوش در این بازار میباشد. بنابراین در نظر داشته باشید که شناسایی و بررسی ابزارهای مختلف میتواند به بهبود عملکرد شما کمک کند. بهطورکلی، هم افراد مبتدی و هم معاملهگران حرفهای میتوانند با استفاده از ابزار تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال، استراتژیهای معاملاتی خود را بهبود داده و با شناسایی فرصتهای مناسب سرمایهگذاری در این بازار پرنوسان به سود بیشتری دست پیدا کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال مختلفی وجود دارد که در این بخش از مقاله قصد داریم تا شما را با ۶ مورد از بهترین آنها آشنا کنیم.
TradingView
Coinigy
Glassnode
Coin Metrics
کوینمتریکس یک ابزار تجزیه و تحلیل دادههای درون زنجیرهای و برون زنجیرهای بازار ارزهای دیجیتال است که در سال ۲۰۱۷ راهاندازی شده است. این پلتفرم به سرمایهگذاران، تحلیلگران و محققان به منظور درک پویایی بازار کریپتو کمک میکند. کاربران کوینمتریکس به ابزارهای تجسم بازار، فید دادهها، شاخصها، نرخ مرجع قیمت و معیارها دسترسی داشته و همچنین میتوانند فیدهای توئیتر را به منظور بررسی احساسات بازار مشاهده کنند. جالب است بدانید که این پلتفرم بیش از ۱۰۰ ارز دیجیتال را پوشش میدهد. همچنین شما میتوانید در خبرنامه هفتگی آن ثبتنام کرده و به گزارشها و موضوعات گسترده بازار کریپتو دسترسی داشته باشید.
CoinMarketCal
CryptoView
کریپتو ویو یک ابزار تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال است که امکان رصد و ردیابی داراییهای دیجیتال در صرافی مختلف، کیف پولهای سرد و شخص ثالث را در اختیار شما قرار میدهد. این پلتفرم، استراتژیهای معاملاتی را ساده کرده و به مشتریان اجازه میدهد تا در چندین صرافی مختلف به راحتی ترید کنند. کریپتو ویو به کاربران خود کمک میکند تا بتوانند قیمت ارزهای دیجیتال را مشاهده کرده و با تجزیه و تحلیل دادههای آماری و تاریخچه ترید در صرافیهای مختلف، عملکرد آنها را ارزیابی کنند. این پلتفرم بیش از ۷۵ ابزار طراحی، ۸۵ اندیکاتور تحلیل تکنیکال و طرحبندی صفحه دارد و به کاربران اجازه میدهد تا جفت ارزهای معاملاتی خود را مشخص کرده و از طریق تریدینگ ویو نمودارهای آنها را ترسیم کنند. در نظر داشته باشید که این پلتفرم در ابتدا یک اکانت آزمایشی رایگان به مدت ۳۰ روز در اختیار شما قرار میدهد و در ادامه باید از اکانتهای پولی آن استفاده کنید. هزینه اشتراک این پلتفرم از ۱۳ تا ۱۹ دلار در ماه شروع میشود و کاربرانی که اشتراک یک ساله تهیه کنند، شامل ۳۰٪ تخفیف خواهند شد.
جمعبندی
ابزارهای تحلیل تکنیکال، ابزارهای ارزشمندی هستند که به کاربران در بررسی و درک بهتر بازار ارزهای دیجیتال کمک میکنند. بسیاری از این ابزارها در ابتدا یک اکانت آزمایشی رایگان در اختیار کاربران خود قرار میدهند بنابراین شما با استفاده از این امکان، میتوانید ابزارهای مختلف را امتحان کرده و تصمیم بگیرید که کدام یک برای شما مناسبتر است. توجه داشته باشید که آشنایی با این ابزارها به شما کمک میکند تا حرکات قیمت ارزهای دیجیتال را به خوبی دنبال کرده و در این بازار سود بیشتری به دست آورید.
آشنایی با ابزار های تکنیکال بازار فارکس
یک تریدر ارز خارجی (فارکس) باید اطلاعاتی را بررسی کند که نمیتوان از نمودارهای معمول قیمت به دست آورد. تریدرها از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن بینش بیشتر استفاده میکنند؛ اگرچه ارجاعات به این ابزارها برای افراد ناآشنا ابلهانه به نظر میرسد، پس از توضیح متوجه خواهید شد که استفاده از ابزار های تکنیکال فارکس پیچیده نیست.
به طور کلی، از ابزارهای پرکاربرد در بازار فارکس میتوان به آمار، نمودارها و اندیکاتورهای تکنیکال اشاره کرد. استفاده از این ابزارها به تریدر در تصمیم گیریهای معاملاتی آگاهانه کمک میکند. برخی از ابزارهایی که در این مقاله بررسی خواهیم کرد، منحصر به معاملات فارکس هستند؛ در حالی که برخی دیگر در همه بازارها مشترک بوده و میتوانند برای معاملات ارزها به خوبی تنظیم شوند.
هایلایتر جلسه (Session Highlighter)
بازار فارکس به صورت 24 ساعته در روزهای هفته برای معامله باز است؛ زیرا همیشه یک بازار بزرگ در جایی در جهان باز است. هر روز هفته، به استثنای تعطیلات محلی، بازار اروپا باز میشود، پس از آن نیویورک، سپس سیدنی، و در آخر توکیو (قبل از بسته شدن بازار توکیو، مجددا بازار لندن باز میشود). بسیاری از بازارهای کوچکتر در طول روز و شب باز و بسته میشوند.
همه این بازارهای جهانی هم از نظر اندازه متفاوت هستند، هم از نظر تعداد معاملات ارزی و هم از نظر تعداد تریدرهای ارز. این بدان معناست که هر جلسه در هر بازار دارای ویژگیهای متفاوتی در «جفت ارز» ارزش پول داخلی در برابر ارز دیگر است. به عنوان مثال، جفت ارز EUR/USD در طول جلسات لندن و نیویورک بیشترین فعالیت را دارد؛ زیرا این ارزها با اروپا و ایالات متحده مرتبط هستند.
هایلایترهای جلسه را میتوان بر روی پلتفرمهای معاملاتی فارکس اعمال کرد. هایلایتر جلسه معاملاتی، عملکرد قیمتی را که در طول جلسات مختلف رخ داده است، به صورت دقیقه یا ساعت نشان میدهد. از طرف دیگر، تریدر میتواند از رنگها برای هایلایت کردن جلسات مختلف معاملاتی استفاده کند.
ابزارهای نوسانات فارکس (Forex Volatility Tools)
یک ابزار نوسانات فارکس نشان میدهد که معمولاً یک جفت ارز چقدر حرکت میکند. به عنوان مثال، یک تریدر ممکن است بخواهد میانگین حرکت روزانه در طول 30 روز را بررسی کند. این ابزار میتواند نشان دهد که این جفت معمولاً در هر ساعت از روز چقدر حرکت قیمتی دارد، در یک روز خاص از هفته چقدر نوسان دارد و چگونه نوسانات آن در طول زمان تغییر کرده است.
ابزار نوسان نمیتواند به تریدر بگوید که قیمت به کدام سمت میرود؛ اما نشان میدهد که قیمت چقدر ممکن است در هر جهت حرکت کند.
خلاصه پوزیشن فارکس و داده های COT
برخی از بروکرهای فارکس خلاصههای به روزی از نحوه معاملات مشتریان خود ارائه میدهند. یک خلاصه پوزیشن ممکن است نشان دهد که 60 درصد از مشتریان بر روی جفت ارز EUR/USD پوزیشن لانگ دارند؛ در حالی که 40 درصد از مشتریان پوزیشن شورت گرفتهاند. البته این مقایسه چندان مفید نیست؛ اما تماشای چگونگی تغییر نسبت با حرکت قیمت میتواند بینشی در مورد چگونگی حرکت قیمت در آینده ارائه دهد.
افراط در یک جفت ارز، مانند 90 درصد پوزیشن لانگ، میتواند نشان دهد که یک روند معکوس در راه است. اگر 90 درصد تریدرها پوزیشن لانگ گرفته باشند، به این معناست که بیشتر تریدرها قبلا خرید کردهاند و تعداد کمی از تریدرها برای افزایش قیمت باقی ماندهاند. زمانی که خرید انجام نشود، قیمت به سمت دیگری حرکت میکند.
یک راه دیگر برای مشاهده خلاصه پوزیشن از طریق گزارش تعهد تریدرها یا Commitment of Traders (COT) است.
ابزار همبستگی فارکس (Forex Correlation Tool)
برخی از جفت ارزها تمایل به حرکت با هم دارند؛ در حالی که برخی دیگر در جهت مخالف یکدیگر حرکت میکنند. هنگامی که دو جفت تمایل به حرکت مشابه دارند، به آن همبستگی مثبت گویند. وقتی دو جفت تمایل دارند در جهت مخالف حرکت کنند، این یک همبستگی منفی است.
درک همبستگی بین جفت ارزهای فارکس مهم است. تریدرها اغلب با ارزهای متعدد معامله میکنند. اگر همه خریدهای آنها همبستگی مثبتی با یکدیگر داشته باشند، ریسک و پاداش بالقوه چندین برابر میشود. لازم به ذکر است که همبستگیها به جهت، و نه بزرگی حرکت قیمت، مربوط میشود. دو جفت ارز میتوانند همبستگی داشته باشند؛ اما یکی میتواند بسیار بیشتر از دیگری حرکت کند.
اندیکاتورهای تکنیکال فارکس
تعداد زیادی اندیکاتور تکنیکال وجود دارد که تریدرهای فارکس میتوانند به نمودارهای خود اضافه کنند. اندیکاتورهای رایج شامل اندیکاتور مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و میانگین متحرک هستند. همچنین ابزارهایی مانند زیگزاگ (zigzag)، پاکت میانگین متحرک و TTM Trend وجود دارد.
اندیکاتور زیگزاگ (zigzag)
اندیکاتور زیگزاگ تنها زمانی خطوطی را بر روی امواج قیمتی ترسیم میکند که به حداقل آستانه حرکتی خاصی برسند. این خطوط تنها با برجسته کردن حرکات اصلی، به فیلتر کردن حرکات کوچک کمک میکنند تا تریدرها بتوانند روی حرکات بزرگتر قیمت تمرکز کنند.
پاکت میانگین متحرک (Moving Average Envelope)
پاکت میانگین متحرک از سه خط تشکیل شده که مستقیماً روی پرایس اکشن کشیده میشوند. خط وسط یک میانگین متحرک است و بقیه در بالا و پایین میانگین متحرک در فاصله مساوی توسط تریدر ترسیم میشوند.
هنگامی که یک پاکت به یک جفت خاص درجه بندی میشود، میتواند بینشی در مورد تغییرات احتمالی روند و قوی یا ضعیف بودن یک روند ارائه دهد. زمانی که قیمت در اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت نزدیکی باند بالایی قرار دارد، یک روند صعودی را برجسته میکند. همچنین وقتی از باند خارج میشود، میتواند نشان دهنده سطح بیش خرید یا بیش فروش باشد که قبل از تغییر روند است.
روند TTM
یکی دیگر از اندیکاتورهای تکنیکال، TTM Trend است که رنگ میلههای قیمت را در نمودار بر اساس بالا یا پایین بودن حرکت کوتاه مدت تغییر میدهد. این ابزار را میتوان همراه با سایر استراتژیهای پیروی از روند برای ثبت حرکتهای بزرگ قیمت استفاده کرد.
اندیکاتور باند بولینگر چیست؟ همه چیز درباره قلب تپنده تحلیل تکنیکال
در دنیای تحلیل تکنیکال، مفهومی با عنوان اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) نهفته شده که شما را به یک متخصص در حوزه ارزهای دیجیتال تبدیل میکند. این ابزار تخصصی که آشنایی با نحوه کار و تفسیر آن باعث بهبود روند سرمایهگذاری معاملهگران میشود، موضوع اصلی این مقاله است. اندیکاتور باند بولینگر توسط شخصی با نام جان بولینگر (John Bollinger) پایهگذاری شده است. این تکنیک استفاده از میانگین متحرک را با ۲ باند معاملاتی پایین و بالا را فراهم میکند. بولینگر این تکنیک را در دهه ۸۰ میلادی اختراع کرد و استفاده از آن در دنیای کریپتوکارنسی از سال ۲۰۱۱ شروع شده است.
اندیکاتور باند بولینگر با تکیه بر مفهوم ریاضی انحراف معیار، نوسان قیمت یک ارز دیجیتال را ارزیابی میکند و معاملهگر میتواند تمامی دادههای مربوط به قیمت مورد نظر را در بین ۲ باند بالا و پایین پیدا کند. برای آشنایی بیشتر با ما همراه باشید.
آشنایی کامل با اندیکاتور باند بولینگر
جان بولینگر، خالق تکنیکی که هماکنون موضوع بحث ماست، یکی از تکنسینهای معروف و قدیمی در بازارهای مالی مختلف بود. تکنیک بولینگر، پیشازاین تنها برای ارزیابی باندهای معاملاتی مورد استفاده قرار میگرفت، اما با گذشت زمان این مفهوم تکامل پیدا کرد. این اندیکاتور یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال محسوب میشود که ۳ خط مختلف در فضای آن ترسیم میشوند؛ یکی در بالا، یکی در زیر خط قیمتی ارز دیجیتال و سومی هم شامل خط وسط یا خط پوشش است. میانگین متحرک (SMA) شامل یک دوره خاص است و خطوط مربوط به محدوده نوسان قیمت را نشان میدهد. در میانگین متحرک میتوان فهمید که قیمت یک ارز دیجیتال در حال افزایش یا کاهش است.
از آنجایی که انحراف معیار، استاندارد اندازهگیری نوسان قیمتی است، باندها یا پیکها بر اساس همین پارامتر نشان داده میشوند. اندیکاتور باند بولینگر، سطوح پایین یا بالای قیمت یک ارز دیجیتال در مدتزمان مشخص را نشان میدهد. در چنین حالتی، حداکثر قیمت در خط یا باند بالا و حداقل قیمت در خط پایین قرار دارند. این نشانهها به معاملهگران کمک میکنند تا با در نظر گرفتن تفسیرها یک الگوی مشخص را در یک دوره زمانی خاص تعیین کنند.
پهنای باند در تکنیک بولینگر بسته به نوسانات قیمتی، باریک یا گسترده میشود. اگر قیمت بالا باشد، باند پهن و پهنتر میشود و اگر نوسانات کاهش پیدا کنند، نوار باند باریک خواهد شد. بهطورکلی، یک معاملهگر با توجه به تفسیر این تکنیک متوجه میشود که قیمت یک ارز دیجیتال بهطور نسبی از موقعیتی که باید باشد، بالاتر یا پایینتر است. بعضی از معاملهگران به اشتباه گمان میکنند که نوسان قیمتی با میل به باند بالایی سقوط میکند و بالعکس؛ در صورتی که اینطور نیست و خطای تحلیل در این اندیکاتور هم مانند اندیکاتورهای دیگر کُشنده و مضر خواهد بود.
بررسی مفاهیم باندهای بولینگر
در یک نمودار مربوط به اندیکاتور باند بولینگر میتوان ۳ جزء زیر را مشاهده کرد:
میانگین متحرک ساده (simple moving average): میانگین متحرک ساده (SMA) خط مرکزی باند بولینگر را شامل میشود و بسته به آنچه که معاملهگر میخواهد از این تکنیک بهدست بیاورد، متغیر است. در مورد این مفهوم برای سیگنالهای کوتاهمدت میتوان از یک دوره زمانی ۵ الی ۱۴ روزه استفاده کرد. این مدتزمان برای یک دوره زمانی بلندمدت شامل محدوده ۲۰ الی ۵۰ روزه میشود.
باند بالایی (Upper Band): باند بالایی شامل میانگین متحرک ساده به اضافه چند برابر انحراف استاندارد است. معمولاً در اندیکاتور باند بولینگر، میانگین متحرک ساده را با ۲ برابر انحراف استاندارد حرکت قیمت جمع میبندند تا باند بالایی بهدست آورده شود.
باند پایین (Lower Band): مولفه سوم تکنیک بولینگر یعنی باند پایین شامل میانگین متحرک ساده منهای چند برابر انحراف استاندارد است.
موارد استفاده از اندیکاتور باند بولینگر
فلسفه اصلی این اندیکاتور، تعیین بالاترین سطح یا سطح اشباع خرید و فروش است و همواره بهعنوان ابزاری برای تعقیب روند قیمتی و نظارت بر شکست تلقی میشود. معمولاً ۴ قانون کلی را برای پیروی از سیگنالهای باندهای بولینگر ارائه میکنند:
- هنگامی که قیمت به باندهای بالا یا پایین میرسد، باید شاخصهای دیگر را سریعاً چک کنید. اگر شاخصهای دیگر نشانگر نوسان قیمتی باشند، میتوان روند فوق را ادامهدار و اگر تایید نشود، باید آن را یک حرکت معکوس تلقی کرد.
- تحرکات بالا یا پایین خارج از باندها نشانگر یک روند معکوس است.
- نوسانی که از یک باند شروع و به باندی دیگر ختم میشود، قابل بررسی و پیگیری بیشتر و دقیقتر است.
- هرچه دورههای نوسان قیمتی کمتر باشد، تمایل به شکست (Breakout) هم بیشتر است.
در ادامه به چند مورد مهم و حیاتی از موارد استفاده از این اندیکاتور اشاره خواهیم کرد.
مفهوم فشردگی (The Squeeze)
فشردگی، مفهوم اصلی این اندیکاتور است. هنگامی که ۲ باند بالایی و پایین به یکدیگر نزدیک میشوند و میانگین متحرک را محدود میکنند، مفهوم فشردگی تعریف میشود. فشردگی، زمان نوسانات قیمتی کم را نشان میدهد و از نگاه معاملهگران، نشانه خوبی از فرصتهای معاملاتی احتمالی و یا احتمال افزایش نوسان مجدد تلقی میشود.
هیچکدام از باندهای بالایی و پایین بهخودی خود به زمان یا جهت تغییر قیمت اشارهای نمیکنند. از سوی دیگر، هرچقدر باندها بهصورت گستردهتر حرکت کنند، احتمال کاهش نوسانات هم بیشتر خواهد بود. در چنین شرایطی میتوان از اندیکاتور باند بولینگر و مفهوم فشردگی برای تخمین اتفاقات بعدی استفاده کرد.
مفهوم شکست (Breakout)
تقریباً ۹۰ درصد از تعیین قیمتها در بین هر ۲ باند اتفاق میافتند. دنبال کردن شکستها در زیر یا بالای باندها بسیار مهم است؛ چرا که اشتباه مهلک بسیاری از معاملهگران در همین موضوع رخ میدهد. بسیاری از تریدرها به اشتباه گمان میکنند قیمتی که در سطح بالای هرکدام از باندها قرار گرفته، نشانهای برای فروش یا خرید داراییهای دیجیتال است. این در حالی است که شکست هم مثل فشردگی، هیچ سیگنالی را در مورد جهت یا میزان نوسان قیمتی در آینده نشان نمیدهد و اصلاً یک سیگنال معاملاتی محسوب نمیشود.
مفهوم حرکت معکوس (Reversal)
سیگنالهای اندیکاتور باند بولینگر را میتوان بهعنوان نشانهای از حرکت معکوس نوسان قیمت تلقی کرد. زمانی که تحرکات روزانه قیمت در مکانی خارج از باندهای بولینگر اتفاق میافتند، یعنی احتمال بازگشت و حرکت معکوس بسیار بالاست. این سیگنال نشان میدهد که بازار یک حرکت قیمتی قوی داشته و احتمال بازگشت وجود دارد.
چگونه از اندیکاتور باند بولینگر استفاده کنیم؟
برای اینکه بتوانید بهعنوان یک تریدر حواسجمع و دقیق از نشانههای این اندیکاتور استفاده کنید، باید تفسیر اتفاقاتی که رخ میدهند را بلد باشید. در ادامه به ۵ مورد از نکاتی که نشانهها را برای معاملهگران تفسیر میکنند، اشاره خواهیم کرد:
- احتمال نوسان قیمتی شدید زمانی رخ میدهد که باندها باریکتر میشوند. این نشانه میتواند آغازگر یک حرکت سودآور در بازار ارزهای دیجیتال محسوب شود. البته باید حواستان به نوسانات قیمتی کاذب هم باشد که در ابتدا یک روند را طی میکنند و سپس در جهت معکوس رشد خواهند کرد.
- گاهی ممکن است که نوسانات قیمتی بسیار افزایش یابند. در بسیاری از موارد، وقتی که فاصله باندها از یکدیگر افزایش مییابد، روند نوسان قیمت در همانجا متوقف خواهد شد.
- قیمت یک ارز دیجیتال ممکن است در جریان یکی از باندها دچار جهش شود. بهعبارت سادهتر ممکن است که نوسان قیمت در یک باند شروع شود، خاتمه یابد و سپس در باند بعدی به تحرکات خود ادامه دهد. یک تریدر میتواند از این نوع نوسانات برای تعیین اهداف سودآور استفاده کند. بهعنوان مثال، اگر قیمت یک ارز دیجیتال از باند پایین جهش کند و از میانگین متحرک هم بگذرد، میتوان باند بالایی را بهعنوان نقطه هدف سودآوری تلقی کرد.
- اگر محدوده قیمت از فضای هر ۲ باند خارج گردد، تریدرها میتوانند انتظار داشته باشند که نوسان قیمتی قویتر شود.
اشتباه مهلکی که باید از آن دوری کرد
توجه داشته باشید که باندهای اندیکاتور باند بولینگر، سیستمهای معاملاتی مستقل نیستند. باندهایی که در اندیکاتور باند بولینگر تعریف شدهاند، نشانههایی برای ارائه اطلاعات در مورد نوسان قیمت محسوب میشوند. توصیه تیم والکس به تمامی معاملهگران این است که اندیکاتور بولینگر را با سایر شاخصهایی که سیگنالهای بهتر و مستقیمتری از بازار ارائه میدهند، ترکیب کنند.
برای مثال، دنیای تحلیل تکنیکال مملو از اندیکاتورهای کاربردی و ویژهای است که میتوان سیگنالهای معاملاتی بسیاری را با توجه به آنها دریافت کرد. مثلاً اندیکاتور پیشرو (Leading) و اندیکاتور تاخیری (Lagging) اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت از جمله ابزاری هستند که هم وقایع را پیشبینی میکنند و هم شرایط فعلی بازار را مورد ارزیابی قرار میدهند.
مزایا و معایب استفاده از اندیکاتور باند بولینگر
نظرات طرفداران این اندیکاتور بهشرح زیر است:
- باندهای بولینگر از جمله شاخصهای ضروری در تشخیص نوسان قیمتی در بازار ارز دیجیتال هستند.
- این اندیکاتور یکی از محبوبترین شاخصهای تحلیل تکنیکال است که هم کاربرد آن ساده است و هم میتوان از آن بهعنوان یک اندیکاتور چندمنظوره استفاده کرد.
- باندهای اندیکاتور بولینگر هم به شناسایی نوسانات قیمتی جدید کمک میکنند و هم میتوان با آنها زمان پایان نوسانات را تشخیص داد.
- وقتی که این اندیکاتور با یک پلتفرم تحلیلی دیگر ترکیب میشود، قابلیت تجزیهوتحلیل نمودارهای مختلف را برای تریدرها به ارمغان میآورد.
البته این اندیکاتور دارای معایبی هم است که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد:
- باندهای اندیکاتور باند بولینگر از تحرکات اخیر بازار پیروی میکنند. بهعبارت سادهتر، تا زمانی که تحرکات قیمت در بازار وجود داشته باشد، هیچ سیگنالی به معاملهگران ارسال نخواهد شد.
- همانطور که جان بولینگر گفته بود، باید این اندیکاتور را با سایر اشکال تحلیل تکنیکال ترکیب نمود و به تنهایی نمیتوان روی آن حساب کرد.
- از این شاخص نمیتوان بهعنوان نشانهای در مورد ثبات یا روند بیخطر بازار استفاده کرد.
ترند تریدینگ (Trend Trading) با اندیکاتور بولینگر
اولین استراتژیای که با اندیکاتور باند بولینگر میتوان پیش برد، ترند تریدینگ است. اگر در نمودار دیدید که در اوایل حرکت، قیمت در بالای باند بولینگر بسته شده است؛ این نشانه خوبی است و معمولاً بهعنوان یک سیگنال ورودی خوب تلقی میشود. سپس این تحرک در طول روند، سیر صعودی به خود میگیرد و قیمت به باند بولینگر بالایی نزدیکتر میشود.
برای اینکه بتوانید روند معاملاتی فوق را با باندهای بولینگر دنبال کنید، باید به دنبال یک روند صعودی جدید باشید که معمولاً با یک شکست یا بسته شدن قیمت در بالای باند بالایی نشان داده میشود. این اتفاق نشاندهنده تحرک قوی قیمت و افزایش آن است.
ترند تریدینگ بهمعنای بهرهمند شدن و سود بردن از موقعیتهای مناسب در روند بازار است. با توجه به این مفهوم و اندیکاتور باند بولینگر، میتوان روند خروجی بازار را هم رصد کرد. بهعنوان مثال اگر یک ارز دیجیتال در دورههای قبلی، روند صعودی داشت و سپس روند نزولی به خود گرفت و به زیر باند پایین رسید، دچار شکست شده است. این اتفاق نشاندهنده آن است که روند بازار به پایان رسیده یا احتمالاً برای مدتی ثابت خواهد ماند. تریدرها هم میتوانند با در نظر گرفتن این تحلیل، ارز دیجیتال مورد نظرشان را بخرند یا با سود بیشتری بفروشند.
پارامترهای مهمی که باید در نظر داشت
انحراف معیار یک مفهوم ریاضی است که از آن در تحلیل تکنیکال با اندیکاتور باند بولینگر استفاده شده است. از نظر آماری، قیمتها حول یک مقدار متوسط پراکنده میشوند و همین موضوع، مفهوم میانگین متحرک ساده را شکل میدهد. بهطورکلی، ۶۸ درصد از نوسانات قیمتی در اطراف میانگین متحرک با انحراف معیار ۱.۰ رخ میدهند. این پراکندگی در انحراف معیار ۲.۰ به اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت ۹۵ درصد و در انحراف معیار ۳.۰ به ۹۹ درصد میرسد. نهایتاً زمانی که قیمت به سمت انحراف استاندارد میل میکند یا حتی از آن فاصله میگیرد، میتوان تحرک آن را در حوزه تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار داد.
برای تحلیل تکنیکال با اندیکاتور باند بولینگر، معمولاً انحراف استاندارد برابر با ۲.۰ و مدتزمان مورد نظر، ۲۰ روزه در نظر گرفته میشوند. البته هر معاملهگر، پارامترهای خاص خودش را با توجه به هدفگذاری خود تعیین میکند. بهعنوان مثال شما باید استراتژی معاملاتی خود را به کار بگیرید تا پارامترهای مناسبتان را بهدست آورید.
روش تنظیم دادهها در اندیکاتور باند بولینگر
روند کار با اندیکاتور باند بولینگر بسیار ساده است و نیازی به تنظیمات آنچنانی یا آموزشهای تخصصی نیست. کافی است که فرمول اندیکاتور را روی میانگین متحرک ۲۰ روزه و انحراف معیار مشخص قرار دهید. البته ناگفته نماند که شرط اصلی استفاده از این اندیکاتور، نحوه خواندن و تفسیر آن است. همچنین شما باید به خوبی بدانید که این اندیکاتور چگونه در کنار تحلیل پرایس اکشن (Price Action) و سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال جوابگوست.
اندیکاتور بولینگر را از کجا باید دانلود کرد؟
این اندیکاتور قابل دانلود یا تهیه نیست؛ چرا که خوشبختانه میتوان آن را در تمامی پلفترمهای حرفهای و معاملاتی پیدا کرد. تقریباً اکثر پلتفرمهایی که برای تجزیهوتحلیل بازار کریپتوکارنسی بهکار گرفته میشوند، بهصورت پیشفرض دارای این اندیکاتور هستند و شما میتوانید آن را در نمودارها استفاده کنید.
مهمترین نکته در مورد این اندیکاتور همین است که نمیتوان آن را بهصورت مستقل و جداگانه استفاده کرد. این اندیکاتور بسیاری از سیگنالهای حیاتی از جمله سطوح حمایت و مقاومت را نشان نمیدهد و باید آن را با این شاخصهای تحلیل تکنیکال ترکیب کرد:
- میانگین متحرک
- شاخص نسبی قدرت (RSI)
- همگرایی – واگرایی میانگین متحرک یا همان MACD (مک دی)
بهکارگیری اندیکاتور باند بولینگر در معاملات
دنیای معاملات کریپتوکارنسی و به سود رسیدن در آن بدون استفاده از تحلیل تکنیکال معنا ندارد. تحلیل تکنیکال هم بسته به استفاده از پلتفرمهای تحلیلی و اندیکاتورهای تخصصی است که بینشی صحیح از آینده معاملات ارائه میدهند. اندیکاتور باند بولینگر یکی از همان ابزارهای تخصصی و مکمل تحلیل تکنیکال است که موضوع این مقاله را تشکیل میدهد.
با استفاده از سیگنالهایی که از طریق اندیکاتور باند بولینگر بهدست میآیند، میتوان سطح اشباعشده نوسانات قیمتی را مورد بررسی قرار داد. البته ناگفته نماند که این اندیکاتور یک ابزار مکمل است و باید آن را در کنار اندیکاتورهای دیگر مثل MACD یا RSI مورد استفاده قرار داد.
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور در چیست؟
تمامی معاملهگران از اهمیت تحلیل تکنیکال در بازار مالی کاملا خبردار هستند، تحلیل تکنیکال از دادههای قیمتی در نمودار استفاده میکند تا بهترین نقاط ورود و خروج یک معامله را پیشبینی کند. اندیکاتور و اسیلاتور از جمله ابزارهای هستند که بسیار در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند. متأسفانه برخی از معاملهگران کاربرد این دو را باهم اشتباه میگیرند و دچار اشتباه در معاملات میشوند، به همین دلیل در این مقاله تصمیم گرفتیم تا به توضیح و بررسی تفاوت این دو دسته از ابزار تحلیل بازار بپردازیم.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور به نمودارهایی در تحلیل تکنیکال میگویند، به استفاده فرمولهای ریاضی ساخته میشوند، اندیکاتورها دادههای خام بازار مانند، حجم معاملات، جهت روند و مواردی از این قبیل را استخراج کرده و آنها را به دادههای جدید تبدیل میکنند. از اندیکاتورها برای شناسایی جهت روند، احتمال تغییر روند، شدت یا قدرت روند و همچنین از این قبیل استفاده میشود.
اندیکاتورها بهطور کلی به چند دسته زیر تقسیم میشوند.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتورها دسته کوچکتری از اندیکاتورها هستند، با کاربردی متفاوت! اسلاتورها معمولا جدا از نمودار قیمت نمایش داده میشوند که به خواست تحلیلگر زیر یا بالای نمودار میتوان از آنها استفاده کرد. این ابزارها اغلب دارای دو سطح ۰ و ۱۰۰ هستند که همواره بین این دو سطح نوسان میکنند، از این همینرو به آن اسیلاتور یا نوسانگر نما گفته میشود.
اسیلاتورها علاوه دو سطح ۰ و ۱۰۰ دارای دو سطح دیگر هستند که بهنامهای محدوده اشباع خرید و فروش شناخته میشود، معمولا سطح بالای ۷۰ اشباع خرید و پایین ۳۰ اشباع فروش در نظر گرفته میشود.
از جمله اسیلاتورهای مطرح پرکاربرد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کاربرد اسیلاتورها چیست؟
از ابزارهای تحلیلی اسیلاتور برای سنجش قدرت روند بازار، مامنتوم (شتاب) حرکت، بررسی قدرت خریداران و فروشندگان و همچنین نقاط احتمالی تغییر روندها استفاده میشود. ترکیب اسیلاتور در کنار نمودار قیمت و علم شناخت کندل استیکها بسیار به اعتبار تحلیل و معاملات میافزاید. همچنین بررسی نقاط واگرایی اسیلاتور با نمودار قیمت، بهترین نقاط برای تغییر روند و ورود به معاملات است.
روش استفاده از اسیلاتورها به این شکل است که با استفاده از فراز و نشیب آنها، اقدام به شناسایی قدرت روند و شتاب نسبی بازار میکنند. همچنین نقاط اشباع خرید و فروش میتواند به برگشت بازار و تغییر روندها چه کوتاه مدت چه بلند مدت کمک کند. از طرف دیگر مهمترین کاربرد اسیلاتورها پیدا کردن واگرایی اسیلاتور با نمودار قیمت است. واگرایی یکی از کاربردهای بسیار معتبر در زمینه تحلیل است که میتواند برای پیدا کردن نقاط برگشت کمک کننده باشد.
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور در چیست؟
همانطور که گفتیم اسیلاتورها جدا از اندیکاتور نیستند، بلکه شاخهای کوچکتر از این دسته از ابزارها هستند. با این حال تفاوتهایی بین اندیکاتورها و نوسانگر نماها وجود دارد که به بیان آنها میپردازیم.
اندیکاتورها معمولا بر روی خود نمودار قیمت نمایش داده میشوند و سعی در دنبال کردن روند و همچنین پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت دارند. بهطور کلی تنها اوسیلاتورها هستند که خارج از نمودار به نمایش در میآیند. اندیکاتورها اغلب روندی هستند و همراه با آن پیش میروند از جمله این دسته از اندیکاتورها به میانگین متحرک، بولینگر باند و ایچیموکو اشاره کرد.
پیدا کردن واگرایی، نقاط اشباع، بررسی شتاب نسبی بازار تماما وظیفه اوسیلاتورها است و اندیکاتورها توانایی شناسایی اینها را ندارند.
استفاده از اندیکاتور بهتر است یا اسیلاتور؟
در واقع در دنیای بازار مالی و معاملهگری هیچ بهتری وجود ندارد، بسته به نیاز معاملهگر ابزارها وظیفه خود را ایفا میکنند. اگر بهتری وجود داشت این حجم از تنوع هیچگاه به وجود نمیامد. تمامی ابزارهای تحلیل بازار اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت هرکدام در جای خود کاربردی هستند و هیچکدام نیز به تنهایی پاسخگو نیاز معاملهگر نیستند.
معاملهگر میبایست از تنوع ابزارها مانند تکههای جدا شده پازل استفاده کند تا بتواند به برآیند جامعی از تحلیل خود برسد. قطعا میانگین متحرکها در جایگاه خود کاربردی هستند و اسیلاتوری مانند نیز در جایگاه خود و سبک تحلیلی پرایس اکشن نیز بعنوان مادر روشهای تکنیکال نیز جایگاه خود را دارد.
اگر معاملهگری بتواند از ترکیب ابزارها به سیستم معاملاتی شخصیسازی شدهای برسد که نسبت سود به زیان مناسبی را در خود به وجود آورده باشد میتوان گفت بیش از نصفی از مسیر معاملهگری را پیموده است.
کلام آخر
اسیلاتورها از جمله ابزارهای مهم و قابل استفاده در دنیای تحلیل تکنیکال هستند، این ابزارها زیر شاخه اندیکاتورها بوده اما با اندیکاتورهای حجمی و روندی تفاوتهای بسیاری دارند. اسیلاتورها نیز مانند هر ابزار دیگری به تنهایی قابل اتکا نیستند اما با ترکیب آنها با سیستمهای دیگر مانند پرایس اکشن یا ایچیموکو میتوان به نتایج بسیار معتبری دست یافت. پیشنهاد میکنیم همواره درکنار هر ابزار تحلیلی که استفاده میکنید، از یک اسیلاتور نیز برای پیدا کردن واگراییها و مامنتوم روند استفاده کنید.
دیدگاه شما