ROI دارای طیف گسترده ای از برنامه های کاربردی است و برای محاسبه سودآوری سرمایهگذاری در سهام، بههنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در مشارکت خرید مربوط به یک تجارت یا ارزیابی نتایج معاملات املاک میتواند استفاده شود.
فراکاب چیست؟ + معرفی سهم های فراکابی در بورس
اگر با بورس سر و کار داشته باشید، یکی از واژههایی که ممکن است با آن برخورد کنید “سرمایهگذاری به چه معناست؟ فراکاب” است. فراکاب برگرفته از اسامی فرا بورس، کالا، انرژی و بورس (با مفهوم عامی که همه مردم آشنایی دارند) است. این چهار بازار بزرگ، هر کدام فعالیت منحصر به فردی انجام میدهند و معاملات هیچکدام از آنها با دیگری شبیه نیستند. در کشور ایران افرادی که قصد دارند سرمایهگذاری کنند به طور کلی در چهار بازار فرابورس، کالا، انرژی و بورس حضور دارند. افرادی که آموزش سرمایه گذاری در بورس را میگذرانند و شروع به فعالیت در این بازار کردهاند با اصطلاح سهام فراکابی روبهرو شدهاند اما درباره آن اطلاعاتی ندارند در این مقاله قصد داریم ابتدا به سوال فراکاب چیست پاسخ بدهیم و سپس به سهام فراکابی بپردازیم.
فراکاب چیست؟
بورس بازاری است که روی معاملات اوراق بهادار به خصوص سهام شرکتها تمرکز دارد. بورس کالا نیز برای تبادل کالاهای مختلف از جمله محصولات معدنی، فلزات اساسی، فرآوردههای پتروشیمی و محصولات کشاورزی فعالیت میکنند. اوراق مبتنی بر کالا یعنی اوراق مشتقه در زیرمجموعه بورس کالا قرار میگیرند. بازار دیگری که نام بردیم بورس انرژی است که شبیه به بورس کالا است اما بیشتر روی فرآوردههای نفتی و انرژیها تمرکز دارد. جالب است بدانید که این چهار بورس بزرگ یعنی فرابورس، بورس کالا، انرژی و بورس (به طور عام در بین مردم رایج است.) هر کدام شرکتهای سهامی عام هستند و سهام این شرکتها نیز در بورس و فرابورس معامله میشود.
درآمد این شرکت ها از کارمزد انجام معاملات در شرکتهای زیر گروه تشکیل میگردد و هزینههای این شرکتها نیز شامل هزینههای عادی و هزینههای سازوکار معاملات است. در واقع اگر بخواهید در هر کدام از این چهار بازار فعالیت کنید که هر کدام از این چهار بازار ساختار منحصر به فردی دارند و نمونه مشابهی از آنها دیده نمیشود، باید کارمزدی را پرداخت کنید و فعالیت در این بازار مشمول کارمزد است که به طور اتوماتیک در هنگام خرید و فروش از خریدار و فروشنده اخذ میگردد . فراکاب در واقع مربوط به کارمزدی است که از فعالیت این شرکتها دریافت میشود و در بازار بورس نیز قرار میگیرد.
انواع بازار بورس
در کشور ما، چهار بازار اصلی برای انجام معاملات بورس وجود دارد، که بر اساس مورد معامله از یکدیگر متمایز شدهاند. این چهار بازار عبارتند از:
- بازار بورس اوراق بهادار
- بازار فرابورس
- بازار بورس کالا
- بازار انرژی
اگر بخواهید بدانید سهام فراکاب کدامند، باید بگوییم به سهام شرکتهایی که در بازارهای زیر حضور دارند، سهام فراکابی گفته میشود.
۱. بازار فرابورس
به عنوان اولین بازار در سرواژه فراکاب بورس، فرابورس را معرفی خواهیم کرد. در بازار بورس، واحدی با نام هیأت پذیرش اوراق بهادار مشغول به کار هستند، که شرکتها را از نظر صلاحیت ورود به بازار بورس اوراق بهادار بررسی میکنند. چنانچه شرکتی نتواند حداقلهای لازم را داشته باشد، وارد بازاری جانبی به نام فرابورس میشوند.
سهامهای فرابورس خود در چند دسته قرار میگیرند و با نامهای بازار اول، دوم و پایه شناخته میشوند.
بیشتر سهامهای فرابورس در این بازار معامله میشوند، که نوسانی معادل ۵ درصد دارد.
در این بازار رده شرکتهای فعال کمی پایینتر است. این شرکتها عموماً زیانده هستند یا قصد دارند با جذب سرمایه بیشتر به سهامی عام تبدیل شوند.
در بازار پایه شرکتها بر اساس دامنه نوسان خود در سه دسته زرد با دامنه نوسان منفی ۳ تا مثبت ۳ درصد، نارنجی با دامنه نوسان منفی ۲ تا مثبت ۲ و بازار قرمز با دامنه نوسان منفی ۱ تا مثبت ۱ درصد قرار میگیرند.
۲. بازار بورس اوراق بهادار
بازار بورس اوراق بهادار، بازاری است که سهام شرکتها و سازمانها در آن معامله میشود. در این بازار معامله سهام، قانونمند است و از ضوابط مشخصی پیروی میکند. هدف از تشکیل این بازار این است که افراد بتوانند سرمایههای بلااستفاده خود را صرف گسترش صنایع کنند. افراد حقیقی و حقوقی قادر هستند در این بازار سرمایهگذاری کنند.
۳. بازار بورس کالا
«کا» در سرواژه فراکابی یعنی چه؟ اگر این سؤال برای شما رخ داده، یعنی نوبت به معرفی بازار کالا رسیده است. مشخص است که بورس کالا به بازار معاملات کالا گفته میشود. در این بازار عرضه کنندگان کالاهای خود را ارائه میدهند، تا پس از انجام بررسی از طرف کارشناسان، در اختیار سرمایهگذاران قرار بگیرد. در این بازار اقلامی مانند برنج، گندم، فلزات، زعفران و غیره معامله میشوند. در بورس کالای ایران سرمایهگذاران میتوانند به روشهای مختلف از جمله قرارداد نقدی، قرارداد نسیه، قرارداد آتی، صندوق سرمایهگذاری طلا و غیره معامله انجام دهند.
۴. بازار انرژی
بازار انرژی آخرین مورد از سرواژه فراکاب بورس، نوعی بازار کالایی است، اما در آن تنها حاملهای انرژی و سهام مربوط به کالاهای این حوزه معامله میشوند. حاملهایی سرمایهگذاری به چه معناست؟ مانند نفت، گاز و برق موارد اصلی معامله در این بازار هستند. در هر معامله خریدار باید بین ۱۰ تا ۲۰ درصد ارزش معامله را به صورت پیش پرداخت بپردازد. سپس باقی مبلغ در طول ۳ روز کاری دریافت میشود. چنانچه مورد معامله از کالاهای بازار بینالملل باشد، این بازه به ۵ روز افزایش مییابد.
منظور از سهمهای فراکابی بورس چیست؟
در خصوص فراکاب باید بگوییم که وجهی که بابت کارمزد دریافت میشود معمولاً با درصدهای مشخصی بین کارگزاری شرکت بورس، سازمان بورس و مالیات دولتی تقسیم میگردد. قسمتی از این کارمزد نیز به درآمدهای شرکت بورس مرتبط ستا. از آنجا که کارمزد هم از خریدار و هم از فروشنده دریافت میشود لذا تا زمانی که حجم معاملات بالا باشد این شرکتها درآمد بهتری خواهند داشت و به همین دلیل است که عدهای عقیده دارند، سهام شرکتها در دراز مدت سود خوبی را به سهامداران میدهد .
برای این که ارزش شرکتهای بورسی بررسی گردد، از شاخص کل استفاده میشود. فرمول شاخص کل به گونهای طراحی شده که نسبت به تغییرات ارزش کل بازار حساس است. ارزش بازار حاصل ضرب تعداد کل سهام هر شرکت در ارزش روز آن شرکت است. با توجه به این که در محاسبه شاخص کل، مجموع ارزش شرکتها محاسبه میشود و مجموعهای از آنها در نظر گرفته میشود پس شرکتهایی که ارزش بالاتری دارند میتوانند تاثیر بیشتری بر شاخص کل بگذارند. در واقع اگر در بازارهای بورس حجم معاملات افزایش یابد، این به نفع افرادی خواهد بود که سهام فراکابی دارند چرا که با توجه به دریافت کارمزد از هر معامله (چه از طرف خریدار و چه از طرف فروشنده) افراد سود بیشتری دریافت خواهند کرد.
افرادی که سهمهای فراکابی دریافت میکنند با توجه به دریافت پورسانت دائم، درآمدی دائم خواهند داشت چرا که در هر شرایطی درآمدزایی این شرکتها حفظ میگردد و تنها با روند نزولی و صعودی روبهرو خواهد بود. البته در زمانهایی که حجم معاملات کاهش پیدا میکند، سهام فراکابی نیز با کاهش قابل توجهی روبهرو خواهد بود.
برای یادگیری “اصطلاحات بورسی” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به چه معناست و چطور محاسبه میشود؟
یکی از این موضوعات مهم و حیاتی برای کسبوکارها آگاهی از نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است و این که چطور محاسبه میشود! برای آنکه بدانید به صورت کاربردی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به چه معناست و چطور محاسبه میشود با ما در این مقاله همراه باشید.
نرخ بازگشت سرمایه Return On Investment (ROI) شاخصی برای اندازهگیری عملکرد یک سرمایهگذاری است، که جهت ارزیابی بهره وری یک سرمایهگذاری و یا مقایسه بهرهوری سرمایهگذاری در زمینههای مختلف استفاده میشود.
کسی که برای کسب و کار خود به دنبال بهترین عملکرد است همواره به فرمول بازگشت سرمایه نیاز دارد و برای دریافت آموزش محاسبه بازگشت سرمایه وقت میگذارد، با مفاهیمی مثل نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری و نرخ بازگشت هزینه تبلیغات آشنا است و آنها را در محاسبات روزانه خود لحاظ میکند.
اما در عمل چرا باید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را محاسبه کرد؟
در واقع نرخ بازگشت سرمایه (ROI) تلاش میکند که به صورت مستقیم و شفاف مقدار بازگشت سرمایه یک سرمایهگذاری خاص را به نسبت هزینههای آن سرمایهگذاری برآورد و اندازهگیری کند.
برای محاسبه شاخص نرخ بازگشت سرمایه (ROI) سود یا منفعت حاصل شده از آن سرمایهگذاری بر هزینههای آن سرمایهگذاری تقسیم میشود. نتیجه بصورت درصدی یا ضریب بیان میشود.
ارزش فعلی سرمایهگذاری متناسب با درآمد حاصل شده از فروش کالا یا خدمات در آن سرمایهگذاری در زمینه مورد بررسی است. به دلیل اینکه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بصورت درصدی اندازهگیری میشود، این شاخص خیلی راحت میتواند با نرخ ROI سرمایهگذاریهای دیگر مقایسه شود، به همین دلیل این شاخص به ما این اجازه را میدهد که انواع مختلف سرمایهگذاریها را مقابل یکدیگر مقایسه و ارزیابی کنیم.
در واقع نرخ بازگشت سرمایه یک معیار مالی است که بهطور گسترده برای محاسبه احتمالی به دست آوردن بازدهی از یک سرمایه گذاری استفاده میشود. ROI نسبتی است که سود و زیان حاصل از یک سرمایه گذاری را با هزینههای آن مقایسه میکند.
همان گونه که برای ارزیابی نرخ بازگشت بالقوه از سرمایهگذاریهای مستقل و کمپینهای تبلیغاتی برای فروشگاههای اینترنتی مفید سرمایهگذاری به چه معناست؟ است، برای مقایسه نرخ بازگشتی که حاصل از چندین سرمایه گذاری است هم مفید خواهد بود.
این نرخ برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده میشود. از این نرخ میتوانید برای تهیه پروپوزالها و طرحهای تجاری فروشگاه اینترنتی خود استفاده کنید.
همچنین از این نرخ برای ارزیابی عملکرد مدیریتی در یک فروشگاه اینترنتی و میزان موفقیت آن بهره ببرید و همچنین میزان سهم کسب و کار اینترنتی خود را در بازار مرتبط با کسب و کارتان مشخص کنید.
اگرچه ROI یک نسبت و ضریب است، اما معمولاً به عنوان یک درصد و نه به عنوان یک نسبت در نظر گرفته میشود.
ROI دارای طیف گسترده ای از برنامه های کاربردی است و برای محاسبه سودآوری سرمایهگذاری در سهام، بههنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در مشارکت خرید مربوط به یک تجارت یا ارزیابی نتایج معاملات املاک میتواند استفاده شود.
محاسبه و درک ROI نسبتا فرایند آسانی است و سادگی آن به این معنی است که این یک معیار اندازه گیری استاندارد و جهانی از سودآوری است.
البته یکی از مضرات ROI این است که مدت زمان نگهداری یک سرمایه گذاری را شامل نمیشود. بنابراین، میزان سودآوری که شامل دوره حفظ سرمایه است ممکن است برای سرمایه گذاری که میخواهد سرمایه گذاریهای بالقوه را مورد قیاس قرار دهد، مفیدتر باشد.
نرخ بازگشت هزینه تبلیغات
بازگشت سرمایه را میتوانیم با نرخ سود بانکی مقایسه کنیم. شما اگر بتوانید تبلیغاتی درست کنید که بازگشت سرمایه آن 50 درصد مثبت باشد بنابراین اگر هر پولی را برای تبلیغات صرف کنید بعد از یک مدت مشخصی 50 درصد آن پول به کل پول شما اضافهشده است.
گر مطمئن باشید که بازگشت سرمایه شما 50 درصد مثبت است هیچوقت پولتان را در بانک نمیگذارید و بهجای اینکه پول را در بانک بگذارید آن را صرف تبلیغات میکنید.
متاسفانه خیلی از تبلیغاتی که اکنون در کسبوکارها انجام میشود بازگشت سرمایه منفی دارد و حتی خیلی از مدیران و صاحبان کسبوکار به این موضوع راضی و قانع شدهاند.
در تمام مراحل پیشروی کسب و کار بسیار اهمیت دارد که بتوانیم نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را محاسبه و تحلیل کنیم. بدیهی است که باید از فرمول بازگشت سرمایه استفاده شود و آموزش محاسبه بازگشت سرمایه در این میان حرف اول و آخر را میزند.
نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری و نرخ بازگشت هزینه تبلیغات مباحثی هستند که در گزارش سالیانه یا 6 ماهه یک سازمان پویا و استاندارد زیر ذره بین قرار میگیرند.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را نیز میتوان در رابطه با نرخ بازده استفاده کرد، بدین صورت که چارچوب زمانی پروژه را میتوان مورد پایش قرار داد.
همچنین شاید در شاخص ارزش خالص فعلی نیز استفاده شود، که اختلاف ارزش پول در گذر زمان را بر اثر تورم محاسبه میکند. استفاده از شاخص NPV زمانی که در محاسبه نرخ بازده از آن استفاده میکنیم گاهی اوقات نرخ واقعی بازده نیز نامیده میشود.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در کسب و کار و بخصوص کسب و کار اینترنتی معیاری برای اندازهگیری است و به یک سرمایهگذار اجازه میدهد تا عملکرد سرمایهگذاری را ارزیابی و مقایسه کند. در هر دوره، نرخ بازگشت بدین معنی است که سرمایهگذاری انجام شود یا نه؟
نرخ بازگشت سرمایهگذاری ممکن است با اصطلاحات دیگر از سود مالی محاسبه شود مانند بازگشت اجتماعی سرمایهگذاری و غیره. عمدهترین کاربرد آن توجیه افزایش سرمایه و ترغیب سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در یک شرکت است.
هنگامی که خروجی محاسبات نرخ بازگشت سرمایه (ROI) رقم مثبتی است، بدین معنی است که نرخ بازگشت خالص، به اصطلاح سیاه است (زیرا بازده کل از کل هزینهها بیشتر است).
از طرف دیگر، هنگامی که رقم خروجی محاسبات نرخ بازگشت سرمایه (ROI) منفی را نشان دهد، بدین معنی است که بازده خالص، به اصطلاح رنگ قرمز است. زیرا، کل هزینهها از بازده کل فراتر شده است. (به عبارتی دیگر، این سرمایه گذاری زیانآور است)
عدم توجه کافی به مدت زمان سرمایه گذاری و همچنین عدم توجه به ارزش زمانی پول، کاهش و افزایش نوسانی و رکودی تورم در طول زمان از جمله مواردی است که در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نمیتوان در نظر گرفت. به همین جهت برای برطرف نمودن برخی از این موارد بنا به کاربرد از سایر نسبتهای هم تراز آن مثل NPV استفاده میشود.
شاخصهای مختلف را در نظر بگیرید
در تبلیغات گاهی هدف از صرف هزینه افزایش سود در کوتاهمدت نیست. مثلاً آگاهی از برند، افزایش لید یا سرنخهای فروش است.
این اهداف ممکن است باعث سود کوتاهمدت برای کسبوکار شما نشود. ولی در بلندمدت تأثیر بهمراتب بیشتری در فروش و سود خواهد داشت.
بنابراین نمیتوان تنها با محاسبه عددی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) درباره هر کمپین نظر داد و متناسب با نوع تبلیغات شاخصهای دیگری را هم باید در نظر بگیرید.
لزوم محاسبه دقیق و واقعی نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
در مارکتینگ نرخ بازگشت سرمایه (ROI) برای بررسی میزان تأثیر کمپینهای مختلف محاسبه میشود که همانطور که گفتیم به آن MROI (Marketing Return Of Investment) یا ROIM (Return On Marketing Investment) گفته میشود.
معمولا هزینههای فعالیت مارکتینگ کاملا مشخص است. اما برای محاسبه دقیقتر MROI باید زمانی که اعضای تیم شما برای تبلیغات صرف میکنند را هم در نظر بگیرید.
مثلا برای محاسبه MROI تبلیغات در شبکههای اجتماعی اگر اعضای تیم مارکتینگ که بهعنوان نیرو در تولید محتوا و گرافیک پستها فعال هستند را در نظر نگیریم، ممکن است MROI را خیلی بالاتر از واقعیت محاسبه کنیم. بنابراین تمامی هزینههای ریز و درشت را در محاسبات خود وارد کنید.
چالش بزرگتر اندازهگیری سود حاصل از تبلیغات است. سؤالی که باید پرسیده شود این است که اگر این کمپین راهاندازی نمیشد و یا این تبلیغات اتفاق نمیافتاد، فروش و سود چه تغییری میکرد؟ جواب به این سؤال در محیط متغیر بازار موجود ساده نیست.
کدام تبلیغ به درد خورده است؟
واقعیت این است که مخاطب در فرآیند تبدیل به مشتری ممکن است با انواع سرمایهگذاری به چه معناست؟ مختلف تبلیغات آن شرکت مواجه شده باشد. بنابراین مجموعهای از تبلیغات ذهن او را برای خرید آماده کرده و این تأثیر یک کمپین نبوده است. در واقع این مجموعه تبلیغات باعث افزایش آگاهی از برند شده و نمیتوان گفت که کدام نوع تبلیغ تأثیر بیشتری بر سودآوری داشته است.
در تبلیغات دیجیتال برای سادگی محاسبات اینطور فرض میشود که یک مخاطب در مواجهه با یک بنر تبلیغاتی یا کلیک میکند و کلیک او به خرید منتهی میشود، یا کلیک میکند و مراحل خرید را نصفه رها میکند (منجر به خرید نمیشود) و یا کلاً کلیک نمیکند. تنها حالت اول در محاسبه MROI منجر به سودآوری شده است.
با استفاده از ابزارهای تحلیلگر مانند گوگل آنالیتیکس میتوانید با بررسی ترافیک وبسایت و منبع ورود کاربر ارزیابی دقیقتری از نرخ بازگشت سرمایه (ROI) هر کمپین داشته باشید. با سرمایهگذاری به چه معناست؟ استفاده از گوگل آنالیتیکس میتوانید سودآوری حاصل از فروش را به اولین یا آخرین ورود یک مشتری به وبسایت نسبت دهید و با دادههای موجود در آن نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را دقیقتر محاسبه کنید.
اگر هدف مستقیم تبلیغاتی شما افزایش فروش در کوتاهمدت است، با بررسی attributionهای اپلیکیشن که از ترافیک حاصل از تبلیغات موبایلی ایجادشده است، میتوانید دادههای دقیقی برای تحلیل به دست آورید. اما راهحل ساده و کلیتر، توجه به ترافیک حاصل از کمپین تبلیغاتی و مقایسه آن با ترافیک حالت بدون تبلیغات است.
در چنین شرایطی است که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند، مهم است که کارآفرین یا شخص صاحب کسب و کار با اشراف بر فرمول بازگشت سرمایه و اهمیت دادن به اصل آموزش محاسبه بازگشت سرمایه همه افت و خیز سرمایه خود را زیر ذره بین داشته باشد و از مفاهیمی مثل نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری و نرخ بازگشت هزینه تبلیغات هرگز غافل نشود.
موضوع آگاهی از برند بسیار جدی و تاثیر گذار است، در کنار شاخص محاسباتی ROI، نکته مهم دیگر این است که در بنر تبلیغاتی اطلاعاتی به مخاطب بدهید که نشاندهنده قابلاعتماد بودن محصول شما باشد و باعث بهبود برند شما در نظر مخاطب شود. برای بهبود تبلیغات به نظرات و بازخوردها توجه کنید.
طراحی مناسب صفحه فرود میتواند در افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI) تأثیر مستقیم داشته باشد. با راه اندازی کمپین های مختلف بازاریابی میتوانید بازدیدکنندههای بیشتری را به سایت خود جذب کنید. اما اگر لندینگ پیج مناسبی برای تبلیغات خود نداشته باشید، اتفاقی که هدف اصلی تبلیغات شماست محقق نمیشود و نرخ تبدیل به لید و یا فروش افزایشی نخواهد داشت.
برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه (ROI) راههای مختلفی وجود دارد. افزایش سود، کاهش مخارج، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند میتوانند مصداقهای مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند.
اولین قدم برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از بازگشت سرمایه موردنظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلانتر، کاهش قیمت سربهسر، کاهش هزینههای تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثالهای خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند.
ماجرای ریسک و خطرپذیری
بازدهی یک سرمایهگذاری ارتباطی مستقیم با ریسک آن دارد. هر چه احتمال بازدهی یک سهم بیشتر باشد، پتانسیل ریسک آن نیز بیشتر خواهد بود. برای نمونه سرمایهگذاری که بازده انتظاری ۲۰% دارد، ریسک بیشتری از سرمایهگذار با بازده انتظاری ۱۰% خواهد داشت.
اگر سهامداران تنها بر نرخ بازگشت سرمایه یک دارایی بدون در نظر گرفتن ریسک آن توجه کنند ، احتمال دارد نتیجه سرمایهگذاری متفاوتی را از آنچه که انتظار دارند، دریافت کنند.
صدور و ابطال در صندوقها چیست؟
قیمت صدور معادل قیمت خرید و قیمت ابطال معادل قیمت فروش واحدهای سرمایهگذاری است.
قیمت صدور معادل قیمت خرید واحدهای سرمایهگذاری است.
قیمت ابطال معادل قیمت فروش واحدهای سرمایهگذاری است.
بهترین زمان برای صدور در صندوقهای سرمایهگذاری بعد از پرداخت سود دورهای است که در این زمان قیمت صدور به حداقل میرسد.
برچسبها
اخبار مرتبط
ویدئوی آموزشی
نحوه دریافت گواهی صندوقهای سرمایهگذاری تامین سرمایه نوین
سرمایهگذاران پس از مشخص شدن تعداد واحدهای سرمایهگذاری خود، میتوانند از طریق مراجعه به شعب بانک اقتصاد نوین یا شعب کارگزاری تامین سرمایه نوین اقدام به دریافت گواهی سرمایهگذاری خود کنند.
ویدئو آموزشی
نحوه ثبت ابطال در صندوقها
نحوه ثبت ابطال در صندوقهای سرمایهگذاری چگونه است؟
ویدئوی آموزشی
نحوه محاسبه بازده در صندوقهای سرمایهگذاری
در سایتهای صندوقهای سرمایهگذاری و داشبورد هر مشتری، ماشین حساب بازدهی ایجاد شده است که مشتری از طریق آن براساس مبلغ صدور تعیین شده و با توجه به تعداد روزهایی که در صندوق داشته، میتواند بازده خود را محاسبه کند.
ویدئوی آموزشی
نحوه واریز مبالغ ابطال واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری
تامین سرمایه نوین سعی داشته است تا نقدترین حالت را برای واریز مبالغ حاصل از ابطال واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران ایجاد کند.
ویدئو آموزشی
کارمزد و هزینههای صدور و ابطال صندوقهای سرمایهگذاری
سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری نوین، هیچ کارمزدی ندارد، به این معنا که برای صدور و ابطال از سرمایهگذاران کارمزدی اخذ نمیشود.
ویدئو آموزشی:
دلیل حذف ضامن نقدشوندگی در برخی صندوقها
در اساسنامه صندوقهای با درآمد ثابت عنوان شده که مدیر صندوق در غیاب ضامن نقدشوندگی، مسئولیت نقد کردن داراییهای صندوق را بر عهده دارد.
ویدئو آموزشی
مدت ماندگاری صندوقهای سرمایهگذاری تامین سرمایه نوین
مدت ماندگاری در صندوقهای سرمایهگذاری به چه معناست؟
ویدئو آموزشی
نحوه سرمایهگذاری مجدد در صندوقهای سرمایهگذاری
سود هر سرمایه گذار به جای واریز به حساب او در موعد پرداخت سود، مجددا تبدیل به واحدهای سرمایهگذاری میشود.
ویدئوی آموزشی
بازده بین دورهای در صندوقهای سرمایهگذاری
سرمایهگذارانی که بین دوره به صندوق وارد یا از آن خارج میشوند، شامل بازده انتهای دوره صندوق نمیشوند.
ویدئو آموزشی؛
تامین سرمایه نوین مدیریت چه صندوقهایی را بر عهده دارد؟
در این ویدئو، انواع صندوقهای سرمایهگذاری تحت مدیریت شرکت تامین سرمایه نوین معرفی میشود.
ویدئو آموزشی
دورههای پرداخت سود در صندوقهای تامین سرمایه نوین
در این ویدئو، دورههای پرداخت سود در صندوقهای تامین سرمایه نوین شرح داده شده است.
ارزش فعلی خالص یا NPV چست و چگونه محاسبه میشود؟
ارزش فعلی خالص که ترجمه عبارت Net present value میباشد به اختصار با عنوان NPV مورد بحث قرار میگیرد. این مبحث تفاوت بین ارزش فعلی ورودیهای نقدی و ارزش فعلی جریانهای وجه نقد در طی یک دوره زمانی را در نظر دارد. NPV در بودجهبندی سرمایه و برنامهریزی برای سرمایهگذاری، همچنین تجزیه و تحلیل سودآوری سرمایهگذاری یا پروژه پیشبینی شده، استفاده میشود.
NPV نتیجه محاسباتی است که برای یافتن ارزش امروز جریان پرداختهای آینده استفاده شده است. این شاخص ارزش زمانی پول را تشکیل میدهد و میتواند برای مقایسه گزینههای مشابه سرمایهگذاری مورد استفاده قرار گیرد. NPV به نرخ تخفیف (نرخ تنزیل یا نرخ بهره وامهای بانک) متکی است که ممکن است از هزینه سرمایه لازم برای سرمایهگذاری ناشی شود و از هرگونه پروژه یا سرمایهگذاری با NPV منفی باید خودداری شود. یک اشکال مهم در استفاده از تجزیه و تحلیل NPV این است که فرضهایی را درباره رویدادهای آینده ارائه میدهد که ممکن است قابل اعتماد نباشد.
نکات کلیدی در مورد NVP
- ارزش فعلی خالص یا NPV برای محاسبه ارزش کل جریان پرداختهای آینده استفاده میشود.
- اگر NPV یک پروژه یا سرمایهگذاری مثبت باشد، به این معنی است که ارزش فعلی تخفیف یافته تمام جریانهای نقدی آینده مربوط به آن پروژه یا سرمایهگذاری مثبت و در نتیجه جذاب خواهد بود.
- برای محاسبه NPV شما، باید جریانهای نقدی آینده را برای هر دوره تخمین بزنید و نرخ تخفیف صحیح را تعیین کنید.
درک ارزش خالص فعلی
ارزش فعلی خالص (NPV) به نظر میرسد سودآوری یک سرمایهگذاری معین را بر این اساس ارزیابی کند که یک دلار در آینده، ارزش یک دلار امروز را ندارد. پول به مرور زمان به دلیل تورم ارزش خود را از دست میدهد. با این وجود، امروز میتوان یک دلار سرمایهگذاری کرد، بازدهی کسب کرد و ارزش آینده آن را احتمالا بالاتر از دلار دریافتی در همان نقطه، در آینده تخمین زد.
NPV به دنبال تعیین ارزش فعلی جریانهای نقدی آینده، یک سرمایهگذاری بالاتر از هزینه اولیه سرمایهگذاری را به نمایش میگذارد. عنصر نرخ تنزیل فرمول NPV، جریانهای نقدی آینده را به مقدار امروز تخفیف میدهد. اگر کسر هزینه اولیه سرمایهگذاری از مجموع جریانهای نقدی در روز جاری مثبت باشد، سرمایهگذاری ارزشمند است.
به عنوان مثال
یک سرمایهگذار میتواند ۱۰۰ دلار امروز یا یک سال دیگر دریافت کند. بیشتر سرمایهگذاران حاضر نیستند دریافت ۱۰۰ دلار را امروز به تعویق بیندازند. با این حال، اگر یک سرمایهگذاری به چه معناست؟ سرمایهگذار میتواند ۱۰۰ دلار امروز یا ۱۰۵ دلار در یک سال دریافت کند، چه میکنید؟ نرخ بازده ۵٪ (RoR) برای یک سال انتظار ممکن است برای یک سرمایهگذار ارزشمند باشد، مگر اینکه سرمایهگذاری دیگری در مدت مشابه بیش از ۵٪ نرخ داشته باشد.
اگر یک سرمایهگذار بداند که میتواند از طریق یک سرمایهگذاری نسبتا مطمئن در سال آینده ۸٪ درآمد کسب کند، تصمیم میگیرد امروز ۱۰۰ دلار دریافت کند و نه ۱۰۵ دلار در یک سال، با نرخ بازده ۵٪. در این حالت، ۸٪ به عنوان نرخ تخفیف استفاده میشود.
NPV مثبت در برابر NPV منفی
ارزش فعلی خالص مثبت نشان میدهد که، درآمد پیشبینی شده حاصل از یک پروژه یا سرمایهگذاری – به دلار فعلی – بیش از هزینههای پیشبینی شده، همچنین به دلار فعلی است. فرض بر این است که سرمایهگذاری با NPV مثبت سودآور خواهد بود.
یک سرمایهگذاری با NPV منفی منجر به ضرر خالص میشود. این مفهوم مبنای قانون ارزش فعلی خالص است که حکم میکند فقط سرمایهگذاریهایی با مقادیر مثبت NPV باید در نظر گرفته شوند.
فرمول NPV
Rt= خالص ورودی و خروجی وجه نقد طی یک دوره زمانی (t)
i= نرخ تخفیف یا بازدهی که میتواند در سرمایهگذاریهای جایگزین بدست آورد.
T= تعداد دورههای زمانی
اگر با نشانهگذاریهای جمعبندی آشنا نیستید، در اینجا روش سادهتری برای به یاد آوردن مفهوم NPV وجود دارد:
NPV = TVECF – TVIC
TVECF: ارزش امروز جریانهای نقدی مورد انتظار است.
TVIC: ارزش امروز پول نقد سرمایهگذاری شده است.
نحوه محاسبه ارزش فعلی خالص
ارزش پول در حال حاضر به دلیل تورم و درآمد حاصل از سرمایهگذاریهای جایگزین، میتواند در طول مدت زمان انجام شده (در آینده) بیش از همان مقدار باشد. به عبارت دیگر، یک دلار کسب شده در آینده به اندازه یک دلار فعلی ارزش نخواهد داشت. عنصر نرخ تخفیف فرمول NPV راهی برای حساب کردن این است.
به عنوان مثال، فرض کنید که یک سرمایهگذار میتواند پرداخت ۱۰۰ دلار را امروز یا در یک سال انتخاب کند. یک سرمایهگذار منطقی تمایلی به تأخیر پرداخت ندارد. با این حال، اگر یک سرمایهگذار بتواند ۱۰۰ دلار امروز یا ۱۰۵ دلار در یک سال دریافت کند، چه میکنید؟ اگر پرداخت کننده قابل اعتماد بود، ممکن است ۵٪ اضافی ارزش انتظار را داشته باشد.
به بیان دیگر، یک سرمایهگذار ممکن است مایل باشد یک سال صبر کند تا ۵ درصد اضافی کسب کند، اما این ممکن است برای همه سرمایهگذاران قابل قبول نباشد. در این حالت، ۵٪ نرخ تخفیف است که بسته به سرمایهگذار متفاوت خواهد بود. اگر یک سرمایهگذار میدانست که میتواند از یک سرمایهگذاری نسبتا مطمئن در سال آینده ۸٪ درآمد کسب کند، حاضر به پرداخت ۵٪ نیست. در این حالت، نرخ تخفیف سرمایهگذار ۸٪ است.
در مثالی دیگر
یک شرکت ممکن است نرخ تخفیف را با استفاده از بازده مورد انتظار سایر پروژهها با سطح مشابه ریسک یا هزینه وام گرفتن پول مورد نیاز برای تأمین اعتبار پروژه تعیین کند. یک شرکت ممکن است از پروژهای اجتناب کند که انتظار میرود ۱۰ درصد در سال بازده داشته باشد در صورتی که ۱۲ درصد برای تأمین مالی پروژه هزینه میکند یا یک پروژه جایگزین ۱۴ درصد در سال بازده دارد.
تصور کنید یک شرکت میتواند در تجهیزاتی سرمایهگذاری کند که ۱۰۰۰۰۰۰ دلار هزینه داشته باشد و انتظار میرود برای پنج سال ماهیانه ۲۵۰۰۰ دلار درآمد کسب کند. این شرکت سرمایه لازم برای تجهیزات را دارد و میتواند آن را در بازار سهام با بازده مورد انتظار ۸٪ در سال سرمایهگذاری کند. مدیران احساس میکنند که خرید تجهیزات یا سرمایهگذاری در بورس سهام نیز ریسک مشابهی است.
نکته: NPV را میتوان با استفاده از جداول، صفحات گسترده (به عنوان مثال Excel) یا ماشین حسابهای مالی محاسبه کرد.
نتیجه سخن
در متن حاضر اشاره کردیم که، ارزش فعلی خالص (NPV) تفاوت بین ارزش فعلی ورودیهای نقدی و ارزش فعلی جریانهای وجه نقد در طی یک دوره زمانی را نشان میدهد. NPV در بودجهبندی سرمایه و برنامهریزی سرمایهگذاری برای تجزیه و تحلیل سودآوری سرمایهگذاری یا سود پیشبینی شده برای پروژه، استفاده میشود.
کاروکسب دورههای آموزشی متنوعی را در حوزههای تحلیل کسبوکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار میکند. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
نسبت شارپ چیست و چگونه محاسبه میشود؟
شاید اصطلاح نسبت شارپ را در طول فعالیت و حضور خود در بازارهای مختلف مالی، زیاد شنیده باشید. این یکی از اصطلاحات رایج در بازارهای مالی است. معاملهگران بازار ارز دیجیتال با اصطلاح نرخ بازگشت سرمایه غریبه نیستند. در اصل این نسبت برای ارزیابی عملکرد تعدیل شده ریسک یک رمزارز استفاده میشود. در یک تعریف کلی این نسبت به سرمایهگذار میگوید که با نگهداری یک دارایی پرخطر چه مقدار بازده اضافی دریافت خواهد کرد.
نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد ما از یک سرمایهگذاری به سرمایه اولیه است. دور از انتظار نیست اگر قیمت ارزهای دیجیتال در سقوط و صعود ما را شگفتزده کند، اما نسبت شارپ میتواند به ما نشان میدهد میزان بازدهی سرمایه نسبت به ریسک چقدر است.
اکثر افراد فعال حوزه مالی میدانند که چگونه این شاخص را محاسبه کنند و اطلاعات بهدستآمده از این فرمول چه چیزی را نشان میدهد. اگر شما درباره این نسبت چیزی نمیدانید و درباره استفاده درست ازآن برای کاهش ریسک معاملات خود اطلاعاتی ندارید، وقت آن رسیده تا اطلاعات خود را در این باره کامل کنید. همراه ما در مجله تخصصی والکس بمانید.
نسبت شارپ چیست؟
Sharp Ratio، عددی است که نشان میدهد بازده یک سرمایهگذاری بدون ریسک، چقدر تضمین شده است. در واقع نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
با کمکردن نرخ بدون ریسک از نرخ بازده مورد انتظار پرتفوی و تقسیم نتیجه بر انحراف استاندارد که در غیر این صورت بهعنوان معیار آماری نوسانات دارایی شناخته میشود، محاسبه میشود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند تا ببینید در مقایسه با سرمایهگذاری بدون ریسکی انجام دادهاید، آیا ریسکی که انجام دادهاید شما را به سود و بازدهی رسانده است یا نه؟این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
چگونه نسبت شارپ را تفسیر کنیم؟
ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری وقتی تعریف میشود که انحراف استاندارد آن تعیین شود. پس نسبت شارپ بالاتر نشاندهنده ظرفیت بازدهی بهتر یک رمزارز برای هر واحد ریسک اضافی است. این نسبت میتواند توجیهی برای نوسانات اساسی رمزارز باشد. در واقع، میتوانید از شاخص شارپ ارز دیجیتال برای مقایسه رمز ارزها استفاده کرد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI هم کمک میکند تا اطلاعات بیشتری درباره Sharp Ratio یک رمزارز به دست آورد.
این نسبت را میتوان با درنظرگرفتن نتیجه به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱. نسبت بالاتر از ۱.۰ قابلقبول است.
۲. نسبت بالاتر از ۲.۰ در محاسبات بسیار خوب است.
۳. نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی ارزیابی میشود.
۴. نسبت زیر ۱.۰ به حداقل بازده کافی نمیرسد.
۵. نسبت منفی به این معنی است که نرخ بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام است یا انتظار میرود بازده سبد سهام منفی باشد.
چرا شاخص شارپ مهم است؟
همانطور که شارپ در دیگر بازارها سرمایهگذاری، مثل بورس کارآمد است، شارپ ارز دیجیتال هم ابزار بسیار مهمی در این بازار محسوب میشود. معنی شارپ در ارز دیجیتال در واقع همان تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازده بالاتر با ابزارهای بدون ریسک است. ازآنجاییکه این نسبت بر اساس انحراف معیار محاسبه میشود که خود یک واحد اندازهگیری ریسک در سرمایهگذاری است، شاخص شارپ میزان بازده حاصل از یک سرمایهگذاری را بعد از درنظرگرفتن تمام ریسکهای ممکن نشان میدهد. در واقع این شاخص، مفیدترین شاخص تعیین عملکرد یک سرمایه در بازار است که شما بهعنوان سرمایهگذار باید از آن مطلع باشید.
تعیین میزان بازده
مکانیسمی برای تعیین عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری در برابر سطح معینی از ریسک است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، عملکرد آن نسبت به ریسک موجود بهتر خواهد بود. اگر Sharp Ratio منفی به دست آوردید، بهتر است در نحوه سرمایهگذاری خود تجدیدنظر کنید.
مقایسه عملکرد داراییهای مختلف
شاخص شارپ میتواند بهعنوان ابزار مقایسه دو سرمایهگذاری مختلف در یک بازار به کار گرفته شود. برای مثال، شما میتوانید این شاخص را برای مقایسه میزان بازده و ریسک بیت کوین و اتریوم محاسبه کنید. با این کار دو رمزارز مختلف که ریسکهای مشابهی دارند را با میزان بازده احتمالی آنها مقایسه خواهید کرد.
مقایسه عملکرد دارایی در برابر معیار بازدهی
نسبت شارپ میتواند به شما بگوید رمزارزی که انتخاب کردید، آینده بهتری نسبت به ارزهای مشابه در همان دستهبندی دارد یا خیر. در واقع به شما کمک میکند افق دید بازتری پیدا کرده و وضعیت دارایی خود را بهتر بررسی کنید. فرض کنید که شاخص شارپ معیار در بازار رمزارزها، حداقل ۱.۵ است. با محاسبه این شاخص برای دارایی خودتان میتوانید بفهمید این رمزارز نسبت به کل بازار عملکرد خوبی دارد یا خیر.
چطور ریسک سرمایهگذاری را با Sharp Ratio کاهش دهیم؟
شاخص شارپ یکی از قدرتمندترین ابزارهای مورد استفاده برای انتخاب بهترین رمزارز دیجیتال است تا بتوان بازدهی و سوددهی مناسبی از آن رمزارز به دست آورد. Sharp Ratio تا حد زیادی ریسک و بازده یک سرمایهگذاری را نشان میدهد. معنی شارپ در ارز دیجیتال به این صورت است که سرمایهگذار با متنوع کردن سبد داراییهای خود میتواند ریسک کل سرمایه را تا حد قابلقبولی کاهش دهد.
در واقع با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف که نسبتاً از همدیگر مستقل عمل میکنند، میتوانید نسبت سود و ریسک سرمایهگذاریهای خود را در حد تعادل نگه داشته و امنیت ارزش دارایی خود را تضمین کنید.
ازآنجاییکه اعداد و اطلاعاتی که به دست میآید، به واقعیت بسیار نزدیک هستند، میتواند بازخوردی کارآمد و عینی در مورد عملکرد ارزهای دیجیتالی ارائه دهد. با نگاهکردن به شاخص شارپ میتوان میزان ریسکی را که دو رمزارز با بازدهی اضافی نسبت به نرخ بدون ریسک مواجه شدهاند، ارزیابی کنید.
این یک ابزار بسیار قدرتمند، اثرگذار و همچنین استاندارد برای مقایسه وجوهی است که از استراتژیهای مختلفی مانند رشد یا ارزش یا ترکیب استفاده میکنند.در حالت ایدهآل، ممکن است رمز ارزی را که نسبت شارپ بالاتری دارد، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری باشد. بااینحال، اگر رمزارز نوسانات زیادی داشته باشد، این نوع تصور وجود دارد که نمیتوان بهعنوان یک رمزارز مورد اعتماد به آن نگاه کرد. این بدان معناست که قیمت ارزهای دیجیتال و یا به طور خاص، رمزارزی که با نوسانات متوسط به بازدهی ۷ درصدی میرسد، همیشه بهتر از صندوقی است که بازدهی ۸ درصدی با فراز و نشیبهای زیاد دارد. بنابراین، شارپ بالاتر به این معنی است که رابطه بین ریسک و بازده رمزارز ایده آل است و مارک کپ ثابتتری دارد. این دو ویژگی میتواند سرمایهگذار را به آینده پربازده رمزارز خوشبینتر کند.
انواع نسبت شارپ
شاخص شارپ بهطورکلی دو نوع دارد: نسبت ترینور و سورتینو. این نسبتها برای معاملهگران خرد دید بهتری از بازار فراهم میکنند.
۱. نسبت ترینور
در سال ۱۹۶۵، فردی به نام جک ترینور، فرمول ترینور را توسعه داد. در این فرمول بهجای استفاده از انحراف معیار در مخرج، از بتا استفاده میشود. معیار ترینور میزان پولی که یک سبد دارایی کسب خواهد کرد را نسبت به ریسک آن در بازار محاسبه خواهد کرد. بهعبارتدیگر، این معیار فقط از یک ریسک سیستماتیک یا بتا استفاده میکند، درحالیکه نسبت شارپ از ریسک کل استفاده میکند.
ضریب بتای پرتفوی در واقع تغییرات بازده رمزارز یا سهام نسبت به تغییرات بازده کل بازار را بیان میکند. ممکن است یک رمزارز حرکتی مشابه با بازار داشته باشد، در این حالت ضریب بتای آن ۱ است. در حالتی که این ضریب کمتر از یک باشد، رمزارز یا دارایی رفتاری تدافعی دارد و نسبت به تغییرات بازار کمتر واکنش نشان میدهد. بتای ۰ نیز نشان میدهد که رمزارز یا سهام رفتاری مستقل از کل بازار دارد.
بتای بیشتر از یک، رفتار تهاجمی رمزارز را نشان میدهد. یعنی با تغییرات کوچک در بازار، قیمت ارز رفتار شدیدتری نشان میدهد. این نوع از داراییها ریسک سیستماتیک بالاتری دارند. بتای منفی نیز نشان میدهد که رفتار قیمتی رمزارز با بازار معکوس است و با کاهش شاخص کل بازار، قیمت آن افزایش مییابد یا برعکس. دقت کنید بتای منفی و صفر در نسبت ترینور باعث میشود عدد بهدستآمده در بازار معنیدار نباشد.
۲. نسبت سورتینو
در مقابل نسبت ترینور، نسبت سورتینو قرار دارد. سورتینو برای ارزیابی بازده یک سرمایه در برابر ریسک نامطلوب آن استفاده میشود. این نسبت با کمکردن بازده بدون ریسک از بازده مورد انتظار و تقسیم نتیجه آن به انحراف معیار نامطلوب سبد سرمایهگذاری به دست میآید.
نحوه محاسبه نسبت سورتینو:
در واقع نسبت سورتینو محاسبهی نسبت شارپ است، با این تفاوت که در شارپ هر دو ریسک مثبت و منفی در نظر گرفته میشود، اما در نسبت سورتینو فقط ریسک نامطلوب و بخشهای نزولی بازار در نظر گرفته میشود. درست مانند شاخص شارپ هرچه نسبت سورتینو عدد بالاتری باشد، سرمایهگذاری در آن سبد سرمایه مناسبتر خواهد بود.
نسبت سورتینو برای سرمایهگذاران خردی که قصد دارند در بازه زمانی کوتاهمدت سود مشخصی کسب کنند، مفید است.
نسبت شارپ و ریسک به چه صورت است؟
درک رابطه بین این دو اغلب ما را به اندازهگیری انحراف استاندارد میرساند. انحراف استاندارد را میتوان همان ریسک کل دانست. مربع انحراف معیار واریانسی است که به طور گسترده توسط برنده جایزه نوبل، هری مارکوویتز، پیشگام نظریه پورتفولیو مدرن استفاده شد. باتوجهبه این موضوع، اکنون این سؤال پیش میآید که چرا شارپ انحراف استاندارد را برای تنظیم بازده اضافی برای ریسک انتخاب کرد و چرا باید به آن اهمیت دهیم؟
ما میدانیم که مارکویتز تحت واریانس ایستاده معیاری از پراکندگی آماری یا نشانهای برای تعیین مقدار فاصله رمزارز با مقدار مورد انتظار معرفی کرد. در یک نگاه کلی میتوان متوجه شد که این اطلاعات آینده نامطلوبی را برای رمزارز و سرمایهگذار پیشبینی میکند. پس هر چه ریسک بالاتر باشد، نسبت شارپ کمتر و سرمایهگذاری روی رمزارز غیرمنطقیتر است و هر چه واریانس این نسبت بالاتر برود، میتوان به آینده رمزارز و میزان ریسکی که برای خرید و سرمایهگذاری روی آن باید در نظر گرفت امیدوارتر بود.
اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را چطور به دست بیاوریم؟
اگر تا اینجای مطلب همراه ما بوده باشید، مطمئناً حالا به این فکر میکنید که چطور میتوان اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را پیدا کرد و با استفاده از شاخص شارپ، ریسک مالی خرید سرمایهگذاری به چه معناست؟ و هولد کردن رمزارزها را هم کاهش داد؟ دنبالکردن اخبار بازار و جستوجو در اینترنت، بهترین راه برای بهدستآوردن نرخهای بازده و نرخ سود بدون ریسک و انحراف معیار برای هر بازار مالی است. با دنبالکردن اخبار بازار و نمودارهای مالی و زمانی میتوانید اعداد موردنیاز خود را پیدا کرده و فرمول نسبت شارپ را اجرا کنید.
برای مثال، شما ۴۵ میلیون تومان در بیت کوین سرمایهگذاری کردهاید. نرخ بازگشت سود دارایی شما ۱۲% درصد و نوسان آن ۱۰% بوده است. بازدهی مؤثر سبد سرمایهگذاری ۱۷% و با بازده مورد انتظار ۱۲% درصد بوده است، درحالیکه نرخ سود بدون ریسک ۵% محاسبه شده است. همه ارقام فرضی هستند. نسبت شارپ برابر است با:
در این محاسبه، نسبت شارپ کمتر از یک است و نرخ بازدهی سود قابلقبول نیست. حال در نظر بگیریم بازده مورد انتظار سرمایهگذاری ۳۵% درصد باشد، در این صورت محاسبه نسبت شارپ به شکل زیر است:
در این حالت سرمایهگذاری در این رمزارز بسیار پربازده خواهد بود.
محدودیتهای نسبت شارپ
هرچقدر که شاخص شارپ میتواند یک ابزار بسیار موفق و اثرگذار برای سرمایهگذاری با چشم باز در بازار ارزهای دیجیتالی باشد، این ابزار همچنان ممکن است محدودیتها و نقصهایی هم داشته باشد. هنگام استفاده از آن، اقدامات احتیاطی خاصی وجود دارد که باید رعایت کنید.
اول اینکه نتیجهای که به دست میآورید فقط یک عدد است و بهتنهایی نمیتواند تمام اتفاقها، جریانات و تأثیرهایی که ممکن است برای بازدهی و قیمت نهایی یک ارز مشخص کند را پیشبینی کند.
شما باید شاخص شارپ دو رمزارز را مقایسه کنید تا معنای دقیق آن را به دست آورید.
همچنین شارپ ریسک پرتفوی را در نظر نمیگیرد. اعداد بهدستآمده به سرمایهگذار نشان سرمایهگذاری به چه معناست؟ نمیدهد که آیا پرتفوی در یک بخش متمرکز است یا خیر. فرض کنید یک کیف پول یک سرمایهگذاری از چندین رمزارز بزرگ بازار تشکیل شده باشد که در کنار هم عملکرد خوبی خواهند داشت، پس برای این تعداد رمزارز، نسبت بالا خواهد بود. بااینوجود، وقتی همزمان چند رمزارز دیگر را به کیف پول اضافه میکند که ریسک متوسطی دارد، شاخص شارپ نمیتواند عملکرد آینده و کلی پرتفوی را در نظر بگیرد.
برای تصمیمگیری آگاهانه میتوانید از معیارهای کیفی دیگری در کنار این نسبت استفاده کنید. در نهایت همیشه بهتر است که شاخص شارپ را ابزاری برای تمرکز روی افق سرمایهگذاری بلندمدت خود بدانید و در همین راستا از آن استفاده کنید. معمولاً شارپ را میبینید که نشاندهنده عملکرد تعدیلشده ریسک سهساله است. اما اگر افق سرمایهگذاری بلندمدت دارید، چنین نسبتی ممکن است کارساز و موفق نباشد.
در کنار همه این موارد، نسبت شارپ از انحراف معیار سود بهعنوان میانگین ریسک کل در مخرج کسر استفاده میکند. این انحراف معیار معمولاً نشان میدهد که توزیع سود نرمال است. در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی که توزیع سود در آن نهتنها نرمال نیست، بلکه نوسانات شدید بازار را تا حد زیادی غیرقابلپیشبینی میکنند، کارایی این نسبت کاهش پیدا میکند.
به همین دلیل در بازار کریپتوکارنسی توصیه میشود که این نسبت را برای مدتزمان محدود محاسبه کرده و برای بازههای طولانی از آن استفاده نکنید. در ضمن در هر بار محاسبه، بازه زمانی مشخص و ثابتی را در نظر بگیرید که کار محاسبات پیچیده و پراکنده نشود.
شاخص شارپ، ابزاری برای روشنکردن مسیر
تمام شاخصهایی که برای محاسبه نرخ سود احتمالی، امکانهای سرمایهگذاری و همچنین محاسبات مربوط به حد سود و ضرر وجود دارند، صرفاً بخشی از کاری است که شما بهعنوان یک معاملهگر در بازار ارزهای دیجیتال باید انجام دهید. نسبت شارپ مانند شاخصهای دیگر همچون نرخ بازگشت سرمایه یا مارک کپ، محدودیتهایی دارد که باید هنگام محاسبه و برنامهریزی برای سرمایهگذاری آنها را در نظر بگیرید.
یک نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازدهی بالاتر است. این بازدهی را میتوان توسط ابزارهایی مشخص کرد که ریسک یک سرمایهگذاری را تا بیشترین حد ممکن کم میکنند. همچنین نسبت شارپ بر اساس انحراف استاندارد است و به نوبه خود معیاری از کل ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری است.
این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
دیدگاه شما