راهنمای هدفگذاری برای اعضای تیم
تجربه نشان داده است که یک سرپرست یا مدیر با تعیین اهداف قابل اندازهگیری و قابل دستیابی، نه تنها میتواند به بهبود عملکرد کارکنان کمک کند بلکه به نوعی منجر به تقویت کسبوکار و افزایش اعتبار خود بهعنوان یک کارفرما نیز خواهد شد. بنابراین هدفگذاری برای اعضای تیم اهمیت ویژهای دارد.
در این مسئله که مسئولیت اصلی هر مدیر هدفگذاری برای تیم است شکی نیست. از مزایای این کار میتوان به همسوسازی سریعتر کارکنان با اهداف کوتاهمدت و آیندهنگر شرکت، شکلگیری دستورالعملها و معیارهایی برای بررسی عملکرد موفقیتآمیز کارکنان یا برنامههای تشویقی شرکت و بهبود مشارکت کارکنان در امور اشاره کرد. البته زمانی میتوانید از این مزایا بهرهمند شوید که برخی از ملاحظات را در نظر بگیرید.
نکاتی که باید در هدفگذاری سازمانی در نظر گرفته شوند
در این بخش قصد داریم شما را با 7 نکته اساسی در این زمینه آشنا کنیم. پیشنهاد میکنیم بهعنوان یک مدیر، پیش از هرگونه اقدامی به آنها توجه کنید.
۱- اهدافی را برای کارمندان تنظیم کنید که با اهداف شرکت همسو باشند
اصولا اهداف هر کارمند باید با استراتژی کلی رشد شرکت گره خورده باشد. وقتی کارمندان بفهمند که چگونه نقش و مسئولیتهای فردی آنها در تحقق اهداف بزرگتر موثر است، اغلب تمرکز و انگیزه بیشتری پیدا میکنند. به همین دلیل، برقراری ارتباط با اهداف استراتژیک و تأکید مداوم بر مأموریت شرکت میتواند به مشارکت بیشتر کارمندان در کارهایی که انجام میدهند کمک کند.
۲- از کارمندان دعوت کنید تا اهداف خاص کسبوکار را شناسایی کنند
اگرچه مدیران ممکن است اهداف خاصی را برای هر کارمند در نظر داشته باشند اما اگر از کارمندان بخواهند اهدافی را که به طور خاص مربوط به کسبوکار و برای آنها معنیدار هستند را شناسایی و ابراز کنند مطمئنا وضعیت متفاوت خواهد شد. اصولا تفاوت زیادی بین تحمیل اهداف به کارمندان و تشویق آنها به پیشنهاد اهداف ویژه وجود دارد. طبق تجربه وقتی اهداف پیشنهادی آنها با اهداف شرکت همسو باشد، یک مدیر میتواند در کنار کارمندان برای تهیه برنامههای عملیاتی به منظور دستیابی به این اهداف پیش رود.
۳- نکات بیشتر برای تعیین اهداف شما اهداف اسمارت (SMART) را تعیین کنید
کارمندان ممکن است ندانند که چگونه برای کارهایی که توانایی انجام آنها را دارند، اهدافی را تعیین کنند. در گذشته ممکن است اهداف مبهم یا ساختاری ضعیف ایجاد کرده باشند که مطمئنا آنها را برای شکست آماده میکنند. پیشنهاد میکنیم در این شرایط، به منظور هدفگذاری برای اعضای تیم، کارمندان خود را با اهداف اسمارت آشنا کنید.
منظور از اهداف اسمارت همان اهداف مشخص (specific)، قابل اندازهگیری (measurable)، قابل دستیابی (achievable)، مرتبط (relevant) و مبتنی بر زمان (time-based) هستند که به ترسیم مراحل لازم برای رسیدن به یک هدف کمک زیادی کنند. جالب است بدانید که هر یک از عناصر چارچوب اسمارت برای تعیین مرزها، تعریف مراحل بعدی، شناسایی منابع لازم و مشخص کردن شاخصهای پیشرفت با یکدیگر همکاری میکنند.
بنابراین، اهدافی را ایجاد کنید که تا حد ممکن واضح و مشخص باشند. وقتی شما و کارمندتان برای اولین بار با هم ملاقات میکنید و از وی در مورد هدفی که میخواهد به دست آورد سوال میکنید، ممکن است پاسخ او مبهم باشد. در واقع این شما هستید که میتوانید به او کمک کنید تا مراحل لازم برای دستیابی به آن هدف مشخص را درک کند. مثلا از او بپرسید که دقیقا به دنبال چه کاری هستید؟ چه کسی بخشی از این هدف است؟ مراحل رسیدن به این هدف چیست؟ چرا میخواهید به این هدف برسید؟ انتظار چه نتایجی برای موفقیت در این امر را دارید؟
بخش قابل اندازهگیری چارچوب اسمارت، برای مشخص کردن معیارهای خاصی به منظور نشان دادن میزان پیشرفت به سوی یک هدف در نظر گرفته شده است. در واقع به کارمندان کمک میکند تا در مسیر خود باقی بمانند، مسئولیت آنها را یادآوری میکند و با تعیین میزان دستیابی به موفقیت، انگیزه بیشتری به آنها میبخشد. پرسیدن سوالاتی مثل هدف شما تا چه میزان پیشرفت کرده است؟ قبلاً از چه شاخصهای عملکردی استفاده کردهاید و چقدر موفق بودهاید؟ آیا با وجود این هدف جدید نیازی به اعمال تغییرات جدید است؟ از نظر شما چه شاخصهایی نشانه رسیدن به هدف هستند؟ میتواند کمک زیادی کند.
اگرچه یک هدف قابل دستیابی هدفی است که یک کارمند بتواند واقعاً به آن برسد اما چنین هدفی باید به پیشرفت کارمند در نقش خود نیز کمک کند، به گونهای که وی احساس چالش کند. در طی تعیین اهداف قابل دستیابی به منظور هدفگذاری برای اعضای تیم، محدودیتهایی که ممکن است مانع رسیدن کارمند به موفقیت شوند را نیز در نظر بگیرید. پرسیدن سوالاتی مانند آیا به نظر شما این هدف واقعبینانه است؟ آیا شما آنچه برای انجام آن نیاز دارید در اختیار دارید؟ این هدف چگونه با حجم کار کلی شما مطابقت دارد؟ آیا دیگران نیز توانستهاند به اهداف مشابه برسند؟ آیا سایر اعضای تیم در صورت نیاز به کمک، در دسترس هستند؟ بسیار موثر است.
با وجود اینکه یک هدف مرتبط باید با اهداف دیگر همسو باشد اما باید منافع و اهمیت رسیدن به آن نیز نکات بیشتر برای تعیین اهداف شما برای کارمند قابل درک باشد. پیشنهاد میکنیم با پرسیدن سوالات آیا این هدف برای شما نیز ارزشمند است؟ به نظر شما چقدر این هدف با مأموریت شرکت ما مطابقت دارد؟ آیا این هدف مطابق با اولویتهای فعلی کسبوکار ما است؟ از کارمندان خود، از بابت مرتبط بودن هدف مورد نظر خود مطمئن شوید.
تجربه نشان داده است که اغلب در نبود احساس اضطرار، اعضای تیم برای رسیدن به اهداف انگیزه زیادی ندارند. به همین دلیل، در هدفگذاری سازمانی، تعیین زمان اهمیت ویژهای دارد. توصیه میکنیم در این حین به دنبال دریافت پاسخ سوالاتی مانند آخرین مهلت برای رسیدن به این هدف چه زمانی است؟ چرا این بازه زمانی مهم است؟ آیا شما اقدامات دیگری برای تکمیل این هدف متصور شدهاید؟ از کارمندان خود باشید.
۴- بر اهداف دستیافتنی تأکید کنید
همانطورکه در بالا ذکر شد، قابل دستیابی بودن هدف عامل مهمی در چارچوب هدفگذاری برای تیم به روش اسمارت است. بنابراین بهتر است هنگام هدفگذاری، به مهارتهای کارمندان و منابع موجود دقت کنید زیرا معمولا اهداف بیشازحد جاهطلبانه یا غیرواقعی با شکست مواجه میشوند. متوقع کردن یک کارمند با هدفی دور از دسترس، میتواند منجر به بروز ناامیدی در روند کار و در نتیجه عدم ایجاد انگیزه برای پیشرفت بیشتر شود.
هنگام صحبت کردن با کارمندان در مورد اهدافشان، تجارب قبلی را نیز در نظر بگیرید. یکی از راههای بررسی میزان دستیابی به یک هدف، در نظر گرفتن این موضوع است که آیا شخص دیگری با تجربه و آموزش برابر قبلاً به آن دست یافته است یا خیر!
۵- برای کارمندانی با مسئولیتهای مشابه، اهدافی ثابت تعیین کنید
این وظیفه کارفرما است که یک محیط کار سالم ایجاد کند تا فرصتهای رشد برای کارمندان فراهم شود. در غیر این صورت، هدفگذاری سازمانی ممکن است به جای اینکه بهعنوان یک مسابقه یا رقابت بین کارمندان در نظر گرفته شود نتیجه معکوس بدهد. همچنین میتواند به سرعت فرهنگ کار مثبت حاکم بر محیط کار را تضعیف کند. از تشویق رقابتهای داخلی که میتوانند به کاهش روحیه، ناامیدی و بروز کینه منجر شوند، خودداری کنید.
۶- به کارمندانی که به اهداف خود میرسند پاداش دهید
شناسایی کارمندانی که به اهداف تعیین شده میرسند یا از آنها فراتر میروند، بسیار حیاتی است. علاوهبراین، ارائه پاداش نشان میدهد که این شرکت ارزش این نوع تعهد و سختکوشی را درک میکند. حتی ممکن است سایر اعضای تیم را نیز بیشتر تشویق کند تا بر روی اهداف خود سخت کار کنند. در مقابل، عدم قدردانی میتواند این احساس را در کارمندان القا کند که کار کردن در این حد هیچ فایدهای ندارد، ممکن است بهرهوری آنها را کاهش دهد یا حتی به دنبال کار جدیدی در جای دیگری بروند.
سخن آخر
پیشنهاد میکنیم برای حفظ انسجام کسبوکار و تعمیق مشارکت کارمندان، مسئله هدفگذاری برای اعضای تیم را نادیده نگیرید. در این حین، حتی اگر مهلت توافق شده فرا رسید و کارمند نتوانست اهداف خود را برآورده کند، در مورد اشتباهات رخ داده بحث کنید و کارمند خود را به تلاش مجدد و بازنگری اهداف تعیین شده تشویق کنید.
هدف گذاری حرفهای: 5 نکته کلیدی که باید در تعیین اهداف رعایت کنید
برای اینکه بتوانید حرفه ای هدف گذاری کنید باید در هنگام تعیین و نوشتن اهداف برخی نکات را رعایت کنید. با رعایت این نکات شانس موفقیت شما افزایش می یابد. عدم هدف گذاری یا به نوعی هدف گذاری غلط یکی از دلایل اصلی شکست بیشتر افراد جامعه است. تا زمانی که اهداف مکتوب و مشخصی نداشته باشیم چگونه باید بدانیم چه میخواهیم و به دنبال چه هستیم؟ بدون تعیین اهداف در تمام جوانب و مراحل زندگی فردی و حرفهای خود سردرگم خواهیم شد. هدف گذاری به زندگی ما جهت و معنا میبخشد. تنها با تعیین اهداف است که عمر آدمی معنادار میشود و نتایج درخشان در پی خواهد داشت.
در هنگام هدف گذاری باید خیلی هوشمندانه عمل کنیم چون رعایت یا عدم رعایت برخی نکات حساس و تأثیرگذار، موفقیت یا شکست نهایی ما را رقم خواهند زد.
در ادامه با ۵ مورد از این نکات کلیدی آشنا خواهید شد که به وقت تعیین اهداف و تلاش برای رسیدن به هدفها باید آنها را تمام و کمال رعایت کنیم:
۱-اهداف مشخص و واقعبینانه شانس موفقیت شما را بیشتر می کند
به هنگام تعیین اهداف باید اهداف مشخص و واقعبینانه برای خود در نظر بگیریم. تنها افرادی که اهداف مشخص و واقعبینانه دارند میتوانند زندگی خود را تغییر دهند. باید این واقعیت را بپذیریم که بلندپروازیهای غیرمنطقی در هدف گذاری نتیجهای جز اتلاف وقت، انرژی و سرمایه در پی نخواهد داشت. به عنوان مثال اگر در فهرست اهدافتان بنویسید: «برای حفاظت از محیط زیست از این پس تمام بطریهای پلاستیکی، قوطیهای نوشابه و مجلات را بازیافت خواهم کرد» خیلی بهتر و عملیتر از این است که بنویسید: «از این پس برای حفاظت از محیط زیست کارهای بیشتری انجام میدهم». یا اگر درآمد کنونی شما ماهیانه ۵ میلیون تومان است و در فهرست اهداف خود بنویسید «میخواهم در ۳۰ روز درآمد ماهیانهام را به ۱۰۰ میلیون تومان افزایش دهم» به نظر شما چقدر شانس موفقیت خواهید داشت؟ هر چقدر در زمان تعیین اهداف اهدافتان مشخصتر و واقعبینانهتر باشد شانس موفقیت شما بیشتر خواهد شد.
۲-زمان میبرد تا یک تغییر تازه به یک عادت ثابت و پایدار تبدیل شود
در هنگام تعیین اهداف به خود یادآوری کنید گاهی اوقات ماهها طول میکشد تا تغییراتی نظیر ورزش یا مطالعه برای ما تبدیل به عادت شوند. به عنوان مثال اگر میخواهید صبحها نیم ساعت زودتر از خواب بیدار شوید و ورزش کنید برای اینکه این تغییر به روتین زندگیتان تبدیل شود باید چند ماه آن را تکرار کنید تا نهایتاً این تغییر به یک عادت ثابت و پایدار تبدیل شود. اینها همه به خاطر طبیعت مغز انسان است چون مغز آدمی قبل از اینکه یک ایده جدید را به عنوان روتین معمول خود بپذیرد به کمی زمان نیاز دارد.
۳-هر روز اهدافتان را با صدای بلند تکرار کنید
اگر هر روز اهدافتان را با صدای بلند تکرار کنید به خود یادآوری میکنید که چه میخواهید و برای چه تلاش میکنید. نوشتن اهداف نیز همین تأثیر را دارند. با نوشتن و بیان روزانه اهداف به مغز خود کمک میکنید راه رسیدن به این اهداف را بیابد و مسیر صحیح را به شما نشان دهد. بعد از اینکه اهداف خود را تعیین کردید آنها را در روی یک برگ کاغذ بنویسید و هر روز صبح اهدافتان را با صدای بلند بخوانید.
۴-خشنود کردن دیگران راهی مطمئن برای شکست است
باید اشتیاق و علاقه را درون خود پیدا کنید، شما میخواهید به این اهداف دست یابید چون خودتان میخواهید، این انتخاب شماست برای خشنود کردن همسر، والدین، فرزندان، مربی و به طور کلی دیگران نیست. اگر به خاطر تعهد به دیگران کاری انجام دهید موفقیت در آن کار در مقایسه با زمانی که خودتان انجام آن را انتخاب کنید خیلی دشوار خواهد بود. اهدافی برای خود تعیین کنید که نمایندهی علایق، استعدادها و توانمندیهای شما باشد نه سلایق دیگران.
۵-نباید موانع را شکست بدانیم
از همان لحظه تعیین اهداف به خود یادآوری کنید که شکست و لغزش بخشی از فرآیند یادگیری است. در واقع، موانع فرصت آموزشی ارزشمندی برای مغز است تا شرایط را با شیوهای جدید آنالیز کند و با این نگاه تازه راهحل مناسب برای گذر از این موانع را بیابد. پیش از رسیدن به اهداف باید چندین بار تلاش کرد. خب، طبیعی ست. اینکه قبل از عادت کردن به یک تغییر چند بار شکست بخوریم و بعضی وقتها تسلیم شویم اشکالی ندارد چون همهی این رویدادها بخشی از فرآیند موفقیت است. پس به خاطر بسپارید که همهی انسانها گاهی لغزش میکنند، مهم این است که فوراً به مسیر موفقیت بازگردیم و برای آیندهای بهتر و روشنتر تلاش کنیم.
سعی کنید در هنگام هدف گذاری یا تعیین و رسیدن به اهداف همیشه به این نکات توجه کنید.
مقالات پیشنهادی:
لطفاً برای حمایت از ما این مقاله را در یکی از شبکههای اجتماعی مورد علاقهتان به اشتراک بگذارید. با تشکر
چگونه اهداف شغلی خود را تعیین کنیم؟
تعیین اهداف یکی از اصلیترین کارها برای رسیدن به شغل مناسب و دلخواه شماست. با تعریف آرزوها و رویاهایتان، مطمئنا انگیزه بیشتری پیدا میکنید و میتوانید برای رسیدن به آنها تلاش کنید. یکی از مواردی که هنگام تعیین اهداف باید به خاطر بسپارید، این است که اهداف را جاه طلبانه و در عین حال قابل دستیابی انتخاب کنید. در این مقاله ما در مورد اهداف شغلی، نحوه انتخاب آنها، نمونههایی از انتخابهای انجام شده و چگونگی بیان اهداف خود در یک مصاحبه شغلی صحبت خواهیم کرد.
اهداف شغلی چیست؟
اهداف شغلی اهدافی هستند که میتوانند شما را در پیشرفت شغلی یاری دهند. آنها بیشتر از اینکه بر زندگی شخصی شما تمرکز داشته باشند، به زندگی کاری شما مربوط میشوند. به عنوان مثال، ساخت مجموعهای از مهارتهای یا شبکه حرفهای خود، هر دو در میان اهداف شغلی برای رسیدن به حرفه دلخواه شما به شمار میآیند. با تعیین این اهداف، میتوانید در جهت رشد شغلی خود قرار بگیرید.
چگونه اهداف شغلی خود را تعیین کنیم؟
برای تعیین اهداف شغلی بهتر این مراحل را دنبال کنید:
1. در مورد آنچه میخواهید فکر کنید
قبل از تعیین اهداف، بهتر است بدانید که شغل ایده آل شما چه شغلی است. حتی فقط فکر کردن کوتاه مدت به این موضوع میتواند به شما کمک کند تا خیلی سریعتر و همچنین اصولیتر به اهداف شغلی خود برسید. با تقسیم اهداف بزرگتر به اهداف کوچکتر، میتوانید شروع کار را برای خود آسانتر کنید. همچنین، بسیاری از اهداف کوچک در نهایت میتوانند به یک هدف بزرگتر بپیوندند. به عنوان مثال، اگر بزرگترین هدف شغلی شما مدیر اجرایی بودن است، باید اهداف كوچکتری از قبیل شبکه سازی، ترقی و پیشرفت در شرکت و توسعه مهارتهای رهبری را برای رسیدن به این هدف تعیین کنید.
2. از روش SMART استفاده کنید
وقتی به زمان هدف گذاری نزدیک میشوید، استفاده از روش SMART میتواند به شما در ساخت اهداف متمرکزتر و واقع بینانهتر کمک کند. به طور خلاصه روش SMART از اجزای زیر تشکیل شده است:
- خاص: هدف خود را محدود کنید تا تصور واضحتری از آنچه میخواهید دقیقاً به دست آورید، داشته باشید.
- قابل اندازه گیری: به دنبال اهدافی باشید که بتوانید به راحتی پیشرفت در دستیابی به آن را ارزیابی و اندازه گیری کنید.
- قابل دستیابی: اگرچه هدف شما میتواند جاه طلبانه باشد، اما باید از واقع بینانه آن مطمئن باشید که بتوانید در جهت رسیدن به آن تلاش کنید.
- مرتبط: اطمینان حاصل کنید که این هدف شغلی شما با کارهایی که میخواهید انجام دهید، ارزشها و اهداف بلند مدت شما مرتبط است.
- محدودیت زمانی: به جای اینکه بازه زمانی رسیدن به هدف خود را باز بگذارید، یک ددلاین مشخص کنید و در آن بازه زمانی نقاط عطف مهم در اره رسیدن به هدف را تعیین کنید.
3. موفقیتهای خود را جشن بگیرید
هنگامی که یکی از اهداف خود را محقق کردید، برای اینکه هر روز پیشرفت داشته باشید، باید بلافاصله هدفی جدید برای خود تعیین کنید. البته، بسیار مهم است که موفقیتهای خود را جشن بگیرید و در روند رسیدن به اهداف با دیگر افراد تعامل داشته باشید. هنگام رسیدن به هدف خود میتوانید به خود پاداش دهید و با این کار، میتوانید به خود کمک کنید که برای ادامه حرکت خود انگیزه بیشتری داشته باشید.
نمونههایی از اهداف شغلی
اینها نمونههایی از اهداف شغلی است که افراد برای خود تعیین کردند که میتوانند به شما کمک کنند تا در حرفه خود رشد کنید:
مثال 1: ادامه تحصیل
همراه با افزایش مهارتهای خود، تحصیلات عالی میتواند منجر به ایجاد فرصتهای شغلی بهتر شود. با کسب مدرک یا گواهینامههای اضافی، میتوانید به تحصیل و گرفتن تخصص در زمینهای خاص ادامه دهید. همچنین، آموزش و تحصیلات بیشتر میتواند گرفتن پیشنهادات شغلی و ارتقا شغلی را افزایش دهد.
مثال 2: بهبود مهارتها
چه بخواهید فردی با روابط عمومی بالا باشید و مهارت خود در برقراری ارتباط را افزایش دهید و چه بخواهید فردی موفق در زمینه برنامه نویسی باشید، هدف گذاری در بهبود مهارتهایی که به دنبال پیشرفت در آنها هستید میتواند به شما کمک کند تا خود را در حرفهای که در آن قرار دارید به بالاترین سطح برسانید. هرچه مهارت بیشتری برای ارائه داشته باشید، صلاحیت شما نسبت به دیگر افراد برای گرفتن موقعیتهای شغلی بیشتر میشود. هنگام انتخاب، مهارتی را انتخاب کنید که دست شما را برای درخواست موقعیتهای شغلی باز بگذارد.
مثال 3: تغییر شغل
شاید شما دیگر به شغلی که دارید علاقه ندارید و دوست دارید تا سراغ کاری جدید و ماجراجوییهای جدیدتر بروید. شما میتوانید برای رسیدن به این هدف، ابتدا با کسب اطلاعات بیشتر در مورد فرصتهای مختلف تلاش کنید. سپس، میتوانید کارهایی مانند شبکه سازی، کسب تجربه یا آموزش مناسب شغل مورد نظر خود را شروع کنید. این ممکن است یک هدف بلند مدت باشد که میتوانید آن را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید تا آسانتر به هدف نهایی خود برسید.
مثال 4: رئیس خود شدن
اگر از کار کردن برای دیگران خسته شدید، ممکن است به دنبال این هدف باشید که رئیس خود باشید و دیگر از کسی دستور نگیرید. به این ترتیب، ممکن است دوست داشته باشید که از علایق و تخصص خود برای خدمت به دیگران استفاده کنید. با کسب تجربه در زمینه مورد نظر خود، اکنون میتوانید کسب و کار خود را راه اندازی کنید چرا که مهارتهای لازم برای آن را به دست آوردهاید. بسیاری از کارآفرینان از کسب و کارهای کوچک شروع کردهاند و وقت و تلاش زیادی را صرف ساخت چیزی کردند که در آینده به آن افتخار کنند.
مثال 5: از کاری که انجام میدهید لذت ببرید
گاهی بزرگترین شاخص موفقیت، لذت واقعی از کاری است که انجام میدهید. برای رسیدن به این هدف، ممکن است لازم باشد که روش کاری خود را تغییر دهید یا اینکه یاد بگیرید که چگونه نگاه مثبتتری به اتفاقات و کارهای اطراف خود داشته باشید. اگر ناآرامی فعلی شما به دلیل وضعیت فعلی شما یا آن چیزی است که در ذهن دارید، پس لازم است که کمی تأمل کنید.
چگونه به سؤال “اهداف شغلی شما چیست؟” پاسخ دهیم؟
زمانی که در مصاحبه در مورد اهداف شغلی از شما سؤال میشود، این مراحل را دنبال کنید:
1. پاسخ خود را به کار ربط دهید
اگر مصاحبه کننده از شما در مورد اهداف شغلی خود سؤال کرد، سعی کنید روی آنچه میخواهید در شرکت آنها انجام دهید تمرکز کنید. این پاسخ شما به آنها نشان میدهد که شما یک آینده طولانی را با آنها تصور میکنید و امیدوارید که در موقعیت شغلی آیندهی خود رشد کنید. مشکلی نیست اگر بخواهید درباره این صحبت کنید که دوست دارید تا از پلههای ترقی در این شرکت بالا بروید، اما در عین حال بدانید که آنها دوست دارند درباره مهارتهای خاص شما بشوند که دوست دارید تا در شرکت آنها را بهبود دهید.
2. نشان دهید که جاه طلب و در عین حال واقع بین هستید
همانطور که گفتیم باید روش SMART را در هدف گذاری به کار بگیرید و هنگام به اشتراک گذاشتن آنها نیز این متد را استفاده کنید. مطمئنا دوست دارید تا به کارفرما نشان دهید که وقتی صحبت از کارتان میشود هم انگیزه دارید و هم نکات بیشتر برای تعیین اهداف شما واقع بین هستید. آنها از داشتن فردی فعال و زرنگ در شرکت خود خوشحال خواهند شد، اما توضیح اینکه چطور دقیقاً قصد انجام کارهای خود در شرکت را دارید نیز میتواند برای شما مفید باشد.
3. درباره اهداف کوتاه مدت و بلند مدت صحبت کنید
درباره آنچه میخواهید در شروع کار و در آینده در شرکت انجام دهید، صحبت کنید و اهداف خود در این باره را با آنها به اشتراک بگذارید. داشتن اهدافی برای دستیابی به موفقیت در شروع کار، نشان میدهد که شما برای پیشرفت و موفقیت شرکت آماده هستید و بسیار علاقه دارید تا شرکت را به اهداف خود برسانید. همچنین، به اشتراک گذاشتن اهداف بلند مدت نشان میدهد که کار در این شرکت برای شما در طولانی مدت هدف گذاری شده است و شرکت با انتخاب شما سرمایه گذاری خوبی انجام داده است.
اهداف شغلی را به هیچ عنوان دست کم نگیرید و به آنها به اندازه دیگر موارد در حرفه خود اهمیت دهید، چرا که لازمه موفقیت و پیشرفت هستند.
هدف گذاری اسمارت چیست؟ آشنایی با اصول هدف گذاری هوشمند
هیچکس نیست که اهمیت هدف گذاری را نداند. به هر حال هر فردی برای خود اهدافی در ذهن دارد و دوست دارد به آنها دست پیدا کند. اما به نظر میرسد همه تجربه خوبی از رسیدن به هدفهایشان ندارند. این موضوع وقتی در حوزههای کاری مطرح شود، اهمیت بیشتری هم پیدا میکند.
برای مثال در حوزه سئو اگر اهداف را به درستی تعیین نکنید و در نتیجه به آنها دست پیدا نکنید، باید نارضایتی کارفرما را به جان بخرید. در چنین مواردی احتمالاً خیلی زود پروژههای خود را از دست خواهید داد. برای تعیین اهداف روشهای مختلفی ارائه شده که یکی از کاربردیترین آنها اهداف هوشمند یا هدفگذاری SMART است. در این مقاله از سایت وب ۲۴ با هدفگذاری اسمارت، مزایا و معایب و ویژگیهای هدفهای اسمارت و درنهایت نحوه اجرای آن آشنا میشوید.
هدف گذاری اسمارت (SMART) چیست؟
ممکن است در گذشته اهدافی را تعیین کرده باشید که به دلیل مبهم بودن، تهاجمی بودن یا نامناسب بودن، دستیابی به آنها دشوار بوده و از رسیدن به آنها دلسرد شده باشید. تلاش برای رسیدن به هدفی که به درستی طراحی نشده است، احتمالاً دلهرهآور به نظر میرسد. هدفگذاری اسمارت روشی است که به شما کمک میکند اهداف خود را به درستی انتخاب کرده و از مشکلات گفتهشده دور بمانید. تفاوتی ندارد در حال انتخاب اهداف شخصی یا تیمی باشید، استفاده از هدفگذاری SMART میتواند راهی مناسب برای دستیابی به موفقیت ایجاد کند.
SMART مخففی از کلمات Specific به معنای خاص یا مشخص، Measurable به معنای قابل اندازهگیری، Achievable به معنای قابل دستیابی، Relevant به معنای مناسب و Time-based به معنای مبتنی بر زمان است. قرارگرفتن عناصر چارچوب SMART در کنار یکدیگر باعث میشود دستیابی به یک هدف میسر شود. در واقع رعایت این چارچوب میتواند شما را به هدفهایتان برساند.
یکی از اصلیترین نکات در روش اهداف SMART این است که اهداف انتخابی باید در کنترل شما باشند. به عنوان مثال، اگر میخواهید درآمد خود را افزایش دهید، میتوانید برخی از عوامل مانند تعداد ساعات کاری خود را کنترل کنید اما سایر عوامل مانند بودجه محل کار یا ارزیابی مدیران از تواناییهای شما در حیطه کنترلتان نیست. به همین دلیل، باید توجه داشته باشید که اهداف خود را پیرامون عوامل تحت کنترلتان، تعیین کنید.
مزایا و معایب هدف گذاری اسمارت
هدف گذاری اسمارت یک رویکرد عملگرایانه برای دستیابی به اهداف است. این روش مزایا و معایب مختلفی دارد که در ادامه به آنها میپردازیم، برخی از مزایای هدفگذاری هوشمند شامل موارد زیر است:
داشتن خط پایان واضح
از آنجایی که اهداف اسمارت محدود به زمان هستند، میتوانید پیشبینی کنید چه زمانی به هدف موردنظر خود دست مییابید. این شیوه هدفگذاری تشخیص زمان رسیدن به موفقیت را ممکن میسازد.
ایجاد انگیزه بیشتر
اگر بتوانید پیشرفت خود را ارزیابی کنید به شما کمک میکند باانگیزه و فعال بمانید. از آنجایی که اهداف SMART قابلاندازهگیری هستند، به راحتی میتوانید پیشرفتها را ارزیابی کنید.
واقعبینانه بودن اهداف اسمارت به شما کمک میکند تا با نگاه انتقادی به آنچه برای رسیدن به هدف خود نیاز دارید، نگاه کنید. این ویژگی به شما کمک میکند سنجش دقیقتری درمورد احتمال دستیابی به هدف با توجه به منابع موجود، داشته باشید.
نداشتن ماهیت مبهم
اهداف مبهم باعث میشوند که شما مسیر صحیح خود را نشناسید اما اهدافی که خاص و بدون ابهام هستند به شما کمک میکنند تا دقیقاً روی آنچه میخواهید بهدست آورید، تمرکز کنید. همچنین میتوانید برای رسیدن به اهداف خود، تغییراتی در مسیر خود ایجاد کنید.
هرچند هدفگذاری اسمارت مزایای بسیاری دارد، اما خالی از ایراد نیست. معایب هدفگذاری به روش Smart شامل موارد زیر است:
اعتیاد به موفقیت
دستیابی به اهداف به صورت دورهای میتواند باعث شود شما دچار اعتیاد به موفقیت شوید. اعتیاد به موفقیت وضعیتی است که در آن فرد تنها بر رسیدن به اهداف حرفهای خود متمرکز است و جنبههای دیگر زندگی مانند سلامت، روابط اجتماعی، تفریح و معنویت را نادیده میگیرد. ممکن است در موارد شدید فرد ارتباط خود را با دنیای بیرون و افراد دیگر قطع کند.
در حالی که دائماً به اهداف خود دست مییابید، ممکن است دچار رنج یا نوعی گرسنگی معنوی شوید. گرسنگی معنوی زمانی اتفاق میافتد که دائماً تحتفشار هستید و ساعات زیادی کار میکنید، این باعث میشود درنهایت ارزش زندگی خود را از دست بدهید.
تحتفشار قرارگرفتن فرد برای دستیابی به اهداف حرفهای میتواند هویت او را در جامعه زیر سؤال ببرد. این باعث ایجاد نوعی بحران هویت در درون فرد میشود. عواقب این وضعیت باعث میشود که فرد فقط در زندگی درونی خود به سر ببرد و در نهایت از آن بیزار شود.
احتمال بروز افسردگی
گاهی پیش میآید فردی که به طور مکرر در حال دستیابی به اهداف است، به دلیل شرایط خاصی به هدف موردنظرش نمیرسد. این شرایط باعث بروز افسردگی و کاهش عزتنفس میشود.
تغییر سبک زندگی
کار مداوم در یک محیط سریع و محدود به زمان باعث ایجاد تغییرات شدید در سبک زندگی فرد میشود. این باعث به خطر افتادن وضعیت سلامتی و واردشدن استرس بیشازحد به فرد میشود. اهداف بلندمدت نیاز به انرژی و تمرکز زیادی دارند. به همین خاطر توصیه میشود پس از انجام پروژههای متوالی استراحت کافی داشته باشید.
اهداف اسمارت چه ویژگیهایی دارند؟
هدفگذاری SMART یک استراتژی روشن را برای رسیدن به هر هدفی مشخص میکند. اهداف SMART، اهدافی منحصربهفرد، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، واقعبینانه و در یک چارچوب زمانی هستند. در ادامه مهمترین ویژگیهای هدفگذاری اسمارت را مرور میکنیم:
گفتن اینکه «میخواهید درآمد بیشتری کسب کنید» هدف خیلی مبهمی است؛ روش اسمارت در تصمیمگیری نیاز به انتخاب اهداف مشخص و واضح دارد. بهتر است عددی را برای میزان درآمدی که میخواهید به دست آورید، انتخاب کنید. آیا میخواهید سود کسبوکار خود را 20 درصد افزایش دهید؟ یک عدد واضح برای پیگیری پیشرفت خود تنظیم کنید. انتخاب یک هدف خاص از دو جهت مفید است. اول اینکه شما میتوانید نتیجه خود را بهتر تجسم کنید، یعنی میتوانید تمام آن صفرها را در حساب بانکی خود تصور کنید. دوم اینکه متوجه خواهید شد که چه زمانی به آن رسیدهاید و احساس رضایت میکنید.
هدفگذاری SMART به پیگیری پیشرفت شما هم تاکید دارد. اگر هدف شما قابل اندازهگیری نیست، نمیتوانید به طور عینی بگویید که به آن رسیدهاید یا نه. در مثال ما، هدف خاص از قبل قابل اندازهگیری است؛ میتوانید با گذشت سال، اعداد را بررسی کنید تا ببینید آیا به درآمد موردنظر خود رسیدهاید یا نه.
تعیین یک هدف دستیافتنی به معنای انتخاب هدفی است که اگر از امکانات موجود استفاده و تمام تلاش خود را بکنید، منطقی و قابل دستیابی باشد. اگر هدفی را انتخاب کنید که میدانید با امکانات و شرایط شما هماهنگ نیست، به احتمال زیاد از هدف خود دلسرد میشوید. از هدفگذاری SMART استفاده کنید تا اطمینان حاصل کنید که میتوانید به پیشرفت ملموس دست یابید و از قرارگرفتن در شرایط خود برای شکست با اهداف دور از دسترس اجتناب کنید.
برای تعیین هدف SMART شما باید مطمئن شوید که هدف شما واقعبینانه است. اهداف واقعبینانه ، اهدافی هستند که شما مایل و قادر به انجام آن هستید و میتوانید با بهبود سبک زندگی فعلی خود به آنها دست پیدا کنید.
همانطور که جی آبراهام میگویید: شما باید بدانید که میخواهید چه کاری انجام دهید، چرا میخواهید این کار را انجام دهید و مجموعه مهارتهای شما چیست. اگر اهداف شما در حال حاضر بر اساس تواناییها و امکانات شما نباشد، هوشمند نیستند. چه در حال تعیین اهداف تجاری باشید و چه اهداف شخصی، سخنان آبراهام درست است.
برای رسیدن به اهداف کاری خود چه کاری باید انجام دهید؟ اهداف کاری میتواند شامل فروش بیشتر، ارتقاء سطح مدیریت سازمان یا راهبری یک مشتری بزرگ باشد. هدف موردنظر شما هر چیزی که هست، مطمئن شوید که با زمان، انرژی و امکانات شما مطابقت دارد. درست است که شکستها میتوانند کاتالیزوری برای تغییر باشند و به شما انرژی دوباره دهند، اما اگر هدفتان واقعبینانه نباشد، بازگشت دوباره به مسیر موفقیت برایتان دشوار خواهد بود.
دارای چارچوب زمانی معین
اصل نهایی در تعریف اهداف SMART تعیین یک چارچوب زمانی مشخص است که طی آن بتوانید به هدف خود برسید. به خودتان زمان معقولی برای رسیدن به هدفتان بدهید. آیا فکر میکنید میتوانید در عرض شش ماه، یک سال یا دو سال به درآمد موردنظر خود برسید؟ داشتن یک چارچوب زمانی مشخص برای بررسی میزان پیشرفت شما در مسیر رسیدن به هدف ضروری است.
اگر در چارچوب زمانی مشخصشده به هدف خود نرسیدید، وقت آن است که مجدداً ارزیابی کنید، آیا هدف شما قابلدستیابی و واقعبینانه بود؟ بازه زمانی شما خیلی کوتاه بود؟ یا فقط از تمام توان خود استفاده نکردید؟ وقتی از اهداف SMART برای رسیدن به آنچه میخواهید استفاده میکنید، هیچ اشکالی ندارد که اهداف خود را مجدداً تنظیم کنید تا بتوانید دلایل عدم دستیابی به اهداف موردنظرتان را مشخص کنید.
روشهای هدف گذاری اسمارت (SMART)
اکنون که اطلاعات کاملی در مورد هدفیابی هوشمند دارید، احتمالاً از خود میپرسید که چگونه میتوانید از آن استفاده کنید. در ادامه برخی از روشهایی استفاده از هدفگذاری اسمارت را بررسی میکنیم:
از اهداف کوچک شروع کنید
به جای پرداختن به بزرگترین و بهترین هدف خود، در ابتدا اهداف کوچکی را برای شروع انتخاب کنید. اهداف خود را به موارد کوچکتر و قابلاجرا تقسیم کنید و اقدامات بعدی را که انجام خواهید داد، اولویتبندی کنید. این روش به شما کمک میکند یک برنامهی اقدام گسترده ایجاد کنید که به موفقیت منجر شود.
انتخاب هدفهای کوچکتر بهجای یک هدف بزرگ و کلی در مسیر رسیدن به نتایج به شما کمک میکند، زیرا اهداف کوچک دلهرهآور نیستند و شما میتوانید انرژی خود را متمرکز کنید. همچنین در این شرایط شما احساس قدرت و تسلط بیشتری خواهید داشت. درنهایت این فرصت را دارید که پیشرفت خود را در فواصل زمانی مکرر اندازهگیری کنید و اقدامات جدیدی انجام دهید.
اهداف خود را بنویسید
بر اساس مطالعهای که در دانشگاه دومینیکن در کالیفرنیا انجام شد، افرادی که اهداف خود را یادداشت میکنند 42 درصد بیشتر احتمال دارد به آنها دست یابند. اهداف SMART خود را در یک دفتر یا اپلیکیشن در تلفن همراه خود وارد کنید. سپس چکلیستی جهت اطمینان از اینکه اهداف شما در راستای طرح SMART قرار دارند، تهیه کنید. در این چکلیست بررسی کنید آیا هدف موردنظرتان مشخص، قابلاندازهگیری، قابلدستیابی و واقعبینانه در یک چارچوب زمانی هست یا نیست؟
روند دستیابی به اهداف را چک کنید
چقدر طول میکشد تا به اهداف SMART خود برسید؟ چگونه متوجه میشوید که از مسیر خارج شدهاید یا هنوز در مسیر درست هستید؟ بررسیهای منظم به شما این امکان را میدهد که پیشرفت خود را ارزیابی کرده و در صورت لزوم اهداف و شیوه کار خود را تصحیح کنید. اگر به سمت هدف خود حرکت نمیکنید، باید دقیقاً بدانید که چه زمانی چرخش به چپ را انجام دادهاید. هرچه زودتر تغییراتی که در اهداف و روند پیشرفتتان رخ داده را بررسی کنید، میتوانید با احتمال بیشتری شکست را به موفقیت تبدیل کنید.
اجازه ندهید ترس شما را عقب نگه دارد
اگر نمیتوانید برای رسیدن به اهدافتان تلاش کنید، به منبع این بیانگیزگی بپردازید. آیا به دلیل نامعقول بودن هدف یا رویکردتان مردد هستید یا به خاطر ترس از شکست؟ یافتن منبع ترس شما کاملاً ضروری و مهم است، زیرا غلبه بر ترسها برای تمرکز روی هدف و همچنین پیشرفت شخصی و حرفهای ضروری است.
ارتباط ذهن و بدن را در آغوش بگیرید
خبر خوب این است که میل رسیدن به هدفی معین در واقع ترس از شکست را سرکوب میکند. حتی اگر هدف واقعاً دور از دسترس به نظر برسد. به جای محدود شدن به منطقه امن خود، میتوانید تمرینهای ذهن و بدن را برای تسلط بر احساسات خود و رسیدن به اوج بپذیرید. بدین ترتیب، هدفگذاری SMART به فرایندی برای کشف خودتان تبدیل میشود و نتایجی به بار میآورد که هرگز فکرش را نمیکردید.
هر برد را جشن بگیرید
وقتی پیروزیهایی هرچند کوچک را جشن میگیرید، مغزتان دوپامین ترشح میکند و دوباره انرژی میگیرید. اگر روی اهداف SMART حرفهای کار میکنید، پیروزیهای کوچک را با تیم خود جشن بگیرید. اگر به موفقیتهای شخصی رسیدید با دوستان یا خانواده خود جشن بگیرید. پس از جشن گرفتن، بلافاصله به مسیر خود بازگردید تا بتوانید برای برد بعدی تلاش کنید.
هدف گذاری به روش SMART در سئو
هدف گذاری اسمارت در سئو سایت بدین معنا است که در انتخاب kpi ها، اصول اسمارت را مدنظر قرار دهید. برای مثال اینکه هدف خود را در سئو رسیدن به صفحه اول گوگل قرار دهید، هرگز در چارچوب SMART قرار نمیگیرد، بلکه باید به طور دقیق مشخص کنید در چه مدت زمانی، برای چه تعداد کلمات کلیدی میخواهید به چه رتبهای دست پیدا کنید. همه این شاخصها را باید به شکلی واقعبینانه بر اساس میزان رقابت در حوزه کاریتان و تحلیل اقدامات رقبا انجام دهید.
همه ما در موقعیتهای مختلف زندگی گاهی از اهداف خود دلسرد شدهایم و شکست را قبول کردیم. اما همیشه مشکل از کمکاری ما نیست، گاهی اهداف ما بهدرستی انتخاب نشدهاند. با استفاده از روش هدفگذاری اسمارت یا هوشمند شما میتوانید اهدافی خاص، قابلاندازهگیری، قابل دستیابی، واقعبینانه و دارای چارچوب زمانی خاص انتخاب کنید.
هدف گذاری: اهدافی که کودک شما باید تعیین کند و اهمیت آن در موفقیت
هدف گذاری بخش مهمی از فرآیند رشد و مسئولیت پذیری کودکان است. کمک به کودک برای تعیین اهداف، یکی از عوامل کلیدی موفقیت او در فعالیت های تحصیلی و مسائل روزمره زندگی محسوب میشود.
هدف گذاری: اولین قدم به سمت موفقیت
هر چند اهداف هر کودک با توجه به سن، نقاط قوت و انگیزه هایش متفاوت است، اما یادگیری فرآیند هدف گذاری به او کمک میکند تا در فعالیت های تحصیلی و مدرسه به بیشترین پتانسیل خود برای موفق شدن دست یابد.
کودک میتواند اهداف مختلفی تعیین کند، اهداف بلند مدت، اهداف کوتاه مدت یا اهدافی که بر آموزش و عادت های فردی او متمرکز هستند. درک اهمیت هدف گذاری برای کودک به شما کمک میکند تا فرزندتان را برای موفقیت در زندگی آماده کنید.
در ادامه این مطلب با انواع هدف هایی که کودک باید تعیین کند آشنا خواهید شد، نحوه شروع این فرآیند را یاد خواهید گرفت و برای موفق شدن در این مسیر چند نکته راهنما به شما خواهیم گفت.
انواع اهدافی که کودک باید تعیین کند
اهداف نمره محور
اهداف نمره محور بر ارتقاء یا رسیدن به یک نقطه عطف ویژه در وضعیت آموزشی کودکتان تمرکز دارند. این اهداف به یک پروژه، امتحان یا درس خاص مربوط میشوند.
چه کودکتان در یکی از درس هایش به طور خاص مشکل داشته باشد یا به دنبال ارتقاء نمراتش باشد، چه به دنبال این اهداف نباشد، به هر حال هدف گذاری در دوران تحصیل به کودک آموزش میدهد که چطور اخلاق کاری مثبت میتواند در رسیدن به اهداف مورد نظرش تفاوت ایجاد کند. این اهداف منجر به اخلاق کاری بهتر، عادات مستحکم تر در مطالعه و درک گام های پیش رو برای رسیدن به نمره های بالاتر میشوند.
مثال هایی از اهداف نمره محور برای کودک
اهداف نمره محور کودکتان باید واقع نگرانه، قابل اندازه گیری و قابل دستیابی باشند. به عنوان مثال:
- ارتقاء نمره زبان انگلیسی در نیم سال دوم به میزان ____ درصد.
- رسیدن به نمره ____ (یا بیشتر) در امتحان بعدی درس ____.
- گرفتن نمره ____ در پروژه درس علوم.
اهداف عادت محور
اهداف عادت محور بر سبک زندگی، عادت ها یا رفتارهای فردی کودک تمرکز دارند.
این نوع از اهداف شامل همه چیز میشود؛ از شکستن عادت های بد، مانند حرف زدن در کلاس گرفته، تا ارتقاء عادت هایی که کودک میداند برایش مفید خواهد بود، مانند اختصاص دادن زمان بیشتر برای مطالعه در هر شب.
اهداف عادت محور پشتیبان اهداف نمره محور هستند و پهلو به پهلوی آنها برای دستیابی به هدفی بزرگتر به کودک کمک میکنند. با تمرکز بر ارتقا عادت های مرتبط با مطالعه و یادگیری میتوان به اهداف آموزشی نیز دست یافت. اگر به فرزندتان اهداف عادت محور را آموزش دهید، در واقع او را به ابزاری ضروری جهت ایجاد تغییر در زندگی، اعتماد به نفس بالاتر و موفقیت تحصیلی مجهز کرده اید.
مثال هایی از اهداف عادت محور برای کودک
اهداف عادت محور قابلیت عملیاتی و شخصی سازی دارند. به عنوان مثال:
- مرور نکات درس زبان انگلیسی به مدت ۲۵ دقیقه بعد از هر کلاس.
- صحبت کمتر با دوستان و تمرکز بیشتر در حین کلاس.
- بالا بردن دست و حداقل دو بار مشارکت در کلاس در هر روز.
کمک به کودک برای رسیدن به اهدافش
با اهداف کوتاه مدت شروع کنید
اهداف کوتاه مدت معمولاً طی چند روز یا چند هفته قابل دستیابی هستند. این نوع از اهداف برای آشنا کردن کودکتان با اهداف آموزشی یا عادت محور فوق العاده هستند.
مشارکت در تعیین اهداف کوتاه مدت به کودکتان کمک میکند تا متوجه شود که چه چیزهایی برای او قابل دستیابی هستند. وقتی فرزندتان دستیابی به این اهداف را تجربه میکند، اعتماد به نفسش افزایش خواهد یافت و رفته رفته بدون نیاز به تشویق شدن، خودش هدف گذاری را آغاز خواهد کرد.
مثال هایی از اهداف کوتاه مدت
اهداف کوتاه مدت به زمان زیادی برای دستیابی نیاز ندارند، اما در راستای اهداف بزرگتری قرار میگیرند که کودک میتواند در بلند مدت بر آنها تمرکز داشته باشد. به عنوان مثال:
- تمرین کردن سوالات ریاضی به مدت یک هفته هر روز پس از مدرسه.
- گرفتن نمره ___ در امتحان انگلیسی ماه آینده.
- تمام کردن پروژه بعدی درس علوم با گرفتن نمره ____.
تغییر مسیر به سمت اهداف بلند مدت
اهداف بلند مدت با توسعه اهداف کوتاه مدت شکل میگیرند. این نوع از اهداف به فرزند شما کمک میکنند تا متوجه شود که با تمرکز و عزم فعلی اش، چه چیزهایی برایش دست یافتنی است. اهداف بلند مدت همچنین به او کمک میکنند تا ببیند که چگونه اهداف کوچکتر میتوانند یک هدف بزرگتر را بسازند.
کمک به کودکان برای تعیین اهداف بلند مدت به آنها آموزش میدهد که به آینده توجه کرده و برای آن برنامه داشته باشند، و در نهایت متوجه شوند که رسیدن به بعضی چیزها در زندگی واقعاً زمان میبرد. این نوع هدف گذاری از این جهت برای کودک اهمیت دارد که به او کمک میکند تا مفاهیم انگیزه، صبر، رشد و برداشتن یک گام در هر زمان را به خوبی درک کند.
مثال هایی از اهداف بلند مدت
اهداف بلند مدت به سرعت قابل دستیابی نیستند و رسیدن به آنها نیازمند دستیابی نکات بیشتر برای تعیین اهداف شما به چند هدف کوچکتر است. به عنوان مثال:
- گرفتن نمره ____ در کلاس ریاضی در این سال تحصیلی.
- گرفتن معدل ____ در انتهای سال تحصیلی.
- قبول شدن در آزمون ورودی مدرسه ____.
ارزشیابی و رسیدن به اهداف
تلاش برای رسیدن به هدف همیشه طبق برنامه پیش نمیرود. برخی کودکان به زمان بیشتری برای رسیدن به اهدافشان نیاز دارند، در حالی که برخی دیگر تنها به تشویق بیشتر نیاز دارند. گاهی اوقات، اهداف کودک به کلی تغییر میکنند. هدف ها میتوانند قابلیت انعطاف پذیری داشته باشند. انعطاف پذیری مهم ترین ویژگی است که میتوان به کمک آن مطمئن شد فرزندتان در مسیر پیشرفت اهدافش قرار میگیرد.
بازبینی و هدف گذاری مجدد
بازبینی اهداف مشخص میکند که آیا مشکلی در مسیر کودک وجود دارد، یا او به کمک نیاز دارد یا اینکه آیا نیاز به افزودن گام های دیگر وجود دارد یا خیر. این فرآیند میتواند شامل آموزش فوق برنامه بعضی درس ها، صرف زمان بیشتر برای کمک در تکالیف شب، یا حتی سازماندهی مجدد اهداف باشد. در این فرآیند میتوانید گام های مورد نیاز برای رسیدن به اهداف را روی یک تخته به تصویر بکشید. در نهایت، هر رویکردی که شما و کودکتان اتخاذ میکنید، حتماً مطمئن شوید که چگونگی استمرار در رسیدن به هدف برای کودک مشخص شود.
از او تعریف و او را تشویق کنید
تعریف مثبت از کودک به او یادآوری میکند که کارش خوب بوده است، اعتماد به نفسش را افزایش میدهد و او را از نا امیدی و فرسایش دور میکند. این مسئله اهمیت بالایی دارد که به فرزندتان کمک کنید تا نسبت به اهدافش متعهد باقی بماند و بدانید که تشویق کردن تاثیر زیادی دارد.
وقتی به یک هدف رسیدید، اهداف جدیدی تعیین کنید
وقتی کودکتان به هدفش دست یافت، از او سوال کنید که چگونه میتواند خودش را بیشتر ارتقا دهد. این کار فرزندتان را تشویق میکند تا به طور مستمر در مورد اهداف بعدی خود فکر کند. هر دفعه به هدف دست یافت، یک جشن کوچک بگیرید.
تعیین هدف، عامل کلیدی برای کمک به رشد کودک در حوزه فعالیت های تحصیلی و مسائل روزمره زندگی است. این که کودک بداند چه نوع اهدافی را باید تعیین کند و چگونه در راستای رسیدن به آنها به طور مستمر تلاش کند، نه تنها به او کمک میکند تا به موفقیت دست یابد، بلکه به او ثبات قدم را آموزش میدهد، اعتماد به نفسش را بالا میبرد و به او نشان میدهد که با تلاش زیاد به چه چیزهایی میتواند دست پیدا کند.
دیدگاه شما