مفهوم نسبت ریسک به ریوارد و فرمول محاسبه آن
آیا اهل ریسک هستید؟ یکی از معدود ابزار معامله گران و نکات معاملاتی، محاسبه نسبت ریسک/ریوارد است.
هر فرد برای تحمل خطر، آستانه خاص خود را دارد. مثلاً ممکن است شما بانجی جامپینگ را دوست داشته باشید، اما شخص دیگری تنها با فکر کردن به آن دچار حمله پانیک شود. پس هر فرد باید با توجه به شخصیت خود میزان پذیرش ریسک را بسنجد.
سرمایهگذاری در بازار سرمایه دارای ریسک بالایی است و اگر قصد قبول این ریسک را دارید باید با تعیین حد ضرر برای خود، پاداش خوبی را نیز برای آن در نظر بگیرید.
مفهوم نسبت ریسک به ریوارد ( پاداش) Risk/Reward از اصول مهم در معاملات است، اما تعداد معدودی از معاملهگران نحوه استفاده صحیح از آن را میدانند.
اصولا نسبت ریسک به ریوارد به معاملهگر این اجازه را میدهد که معاملات خود را طوری تنظیم و فیلتر کند که بتواند به او امید دهد و سود به همراه داشته باشد.
در ابتدا این موضوع را از نظر بازار سهام بررسی میکنیم.
فرض کنید تحقیقات در رابطه با انتخاب سهام را انجام دادهاید و سهامی را که از نظر شما مناسب است پیدا کردهاید.
متوجه شدهاید که سهم XYZ از بیشترین قیمت معامله اخیر که برای مثال 390 تومان بوده کمتر معامله میشود و در حال حاضر قیمت معامله 250 تومان است.
شما معتقدید که اگر در حال حاضر خرید کنید، در آیندهای نهچندان دور، سهم XYZ تا 390 تومان (حداکثر قیمت معامله شده در قبل) مجدد بازمیگردد و میتوانید سود از آن دریافت کنید.
به فرض شما 500 تومان برای سرمایهگذاری دارید، بنابراین پس از انجام تمام تحقیقات خود، 20 سهم میخرید. اما آیا نسبت ریسک/ریوارد خود را هم میدانید؟
هدف از این مقاله آموزش ریسک به ریوارد در بورس است که با ارائه یک نمای کلی از این نسبت، بتوانید از ابتدا شروع کنید و مرحلهبهمرحله نسبت ریسک به ریوارد را بررسی نمایید.
نسبت ریسک/ریوارد چیست؟
متأسفانه، برخی از سرمایهگذاران خرد وقتی میخواهند پول خود را سرمایهگذاری کنند، ضرر زیادی را تجربه میکنند. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد، اما یکی از دلایل آن ناشی از ناتوانی سرمایهگذاران در کسب سود، عدم تعیین حد ضرر برای خود و پایبندی به آن و همچنین ناآگاهی از مدیریت ریسک است.
نسبت ریسک به ریوارد یک اصطلاح رایج مالی است، اما مفهوم ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد شاخصی است که توسط سرمایهگذاران حرفهای برای مقایسه ریسکهای یک دارایی با سود مورد انتظار، استفاده میشود.
به زبان ساده مفهوم نسبت ریسک/ریوارد نشاندهنده احتمالی است که یک سرمایهگذار میتواند بهازای هر ریال ریسکی که در سرمایهگذاری میکند، سود به دست آورد.
بسیاری از سرمایهگذاران از نسبت ریسک/ریوارد برای مقایسه بازده مورد انتظار یک سرمایهگذاری در مقایسه با میزان ریسکی که باید برای به دست آوردن این بازدهها انجام دهند، استفاده میکنند. مثال زیر را در نظر بگیرید:
یک سرمایهگذاری با نسبت ریسک به ریوارد (پاداش) 1: 7 نشان میدهد که مایل به ریسک 1 ریال برای چشمانداز کسب سود 7 ریال است. از طرف دیگر، نسبت ریسک/ریوارد 1: 3 نشان میدهد که یک سرمایهگذار باید انتظار داشته باشد که 1 ریال سرمایهگذاری کند، به این دلیل که 3 ریال از سرمایهگذاری خود سود کسب کند.
معامله گران عمدتاً برای ایجاد یک استراتژی خاص از چنین شاخصی استفاده میکنند و اغلب از رویکرد نسبت سود به پاداش برای برنامهریزی معاملات خود بهره میبرند.
بهخاطر داشته باشید که حتی بهترین معاملهگران فقط در 70 درصد مواقع درست عمل میکنند.
درواقع سود به این معنا است که ضررهای خود را کاهش و با گذشت زمان سودهای خود را بیشتر کنید. به همین دلیل است که هر زمان که وارد معامله میشوید باید نکات مثبت و منفی آن را بشناسید. هدف از این کار به دست آوردن نسبت بالقوه 3 به 1 که بهترین نسبت ریسک به ریوارد است یا بهتر از آن، نسبت استثنایی 2 به 1 برای معاملات روزانه میباشد.
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
کارشناسان مالی تاکید میکنند که ریسکها و ریواردها (پاداشها) به هم وابسته هستند و یک سرمایهگذار برای تصمیمگیری نهایی باید این نسبت را محاسبه کند.
محاسبه واقعی برای تعیین ریسک در برابر ریوارد بسیار آسان است. فرمول ریسک به ریوارد به این صورت است که شما بهسادگی سود خالص (پاداش) خود را بر قیمت حداکثر ریسک خود تقسیم میکنید.
با تقسیم سود خالص (پاداش) بر قیمت حداکثر، ریسک معامله محاسبه میشود.
برای گنجاندن محاسبات ریسک به ریوارد در پروسه معاملات خود، ابتدا سهمی را انتخاب کنید، اهداف صعودی و نزولی آن را بر اساس قیمت فعلی تعیین کنید و نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کنید.
اگر ریسک به ریوارد زیر آستانه تحمل ضرر شما است، حد ضرر خود را بالا ببرید تا به نسبت قابل قبولی برسید. اگر نمیتوانید به نسبت قابل قبولی دست پیدا کنید، سهم سرمایهگذاری خود را تغییر دهید.
در طول نگهداری سهام، با ادامه تجزیهوتحلیل اطلاعات جدید، اگر نسبت ریسک به ریوارد نامطلوب شد، از خروج از معامله نترسید. هرگز در موقعیتی قرار نگیرید که نسبت ریسک/ریوارد به نفع شما نباشد.
فرمول ریسک به ریوارد
روش اول
یک فرمول ریسک به ریوارد به این صورت است که:
حد ضرر - قیمت سهم = ریسک
قیمت سهم - حد سود = ریوارد
سپس مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و هرچه نسبت محاسبه شده کم تر از 50 درصد باشد، برای خرید مناسبتر است.
مثال1:
قیمت سهم افق 61,270 ریال میباشد.
حد ضرر: 58,600 و مقاومت 63,100 ریال. هدف اول را 70,000 ریال محاسبه میکنید. تعیین ریسک به ریوارد به این صورت است:
2670 = 58600 – 61270= ریسک
1830= 61270 -63100= ریوارد
ریسک / ریوارد= 1.45 که بالا میباشد. این عدد از 100 بیشتر است و به همین خاطر، ریسک خریدش بالا است.
مثال 2:
اگر سهمی را در 10,000 ریال خریداری کرده باشید و برای آن حد ضرر 7,500 ریال و حد سود 20,000 ریال قرار دهید، ریسک این معامله بهازای هر سهم 2,500 ریال و پتانسیل سود آن 10,000 ریال است.
سپس به مقایسه ریسک با سود میپردازید تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
0.25 = 10000 / 2500 = پاداش/ریسک
بنابراین ریسک به ریوارد این معامله یک به چهار میباشد.
البته بهترین ریسک به ریوارد یک به سه تعیین شده است به این معنا که یعنی تحمل یک واحد ریسک در مقابل سه واحد سود وجود دارد.
روش دوم
در ابتدا باید مقدار سرمایه خود را تعیین کنید ( متغیر S )، سپس درصد ضرر خود را مشخص کنید (متغیر N ) .
نقطه ورود معاملات خود را باید مشخص کنید که معمولاً معاملهگران برای تعیین نقطه ورود از تکنیک Triger (تریگر) استفاده میکنند.
استفاده از تریگر زمانی کاربرد دارد که شما محدوده مناسب برای ورود را تشخیص دادهاید اما قیمت دقیق برای ورود را نمیدانید، در این زمان استفاده از تریگر مناسب است.
استفاده از اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، RSI ، MACD و . برای تشخیص نقطه ورود مناسب است. مثلاً زمانی که خط روند با یک کندل صعودی یا نزولی قدرتمند قطع شود میتواند سیگنالی برای خرید باشد.
بعد از خریداری سهم برای خود حد سود ( profit target ) برای خروج و حد ضرر فروش تعیین کنید. فاصله بین قیمت خرید و هدف قیمتی فروش را a در نظر بگیرید. مشخص کردن حد ضرر به کمک متغیر N انجام میشود.
معمولاً تعیین حد ضرر به این صورت است که کندل، حد موردنظر شما را رد کند و در نقطه پایینتر بسته شود و کندل بعدی نیز پایین کندل ایجاد شده قرار گیرد.
محاسبه ریسک نیز به کمک حد ضرر ( stop loss ) انجام میشود.
فاصله بین نقطه ورود و حد ضرر تعیین شده b نامیده میشود.
حال با تقسیم مقدار b بر a ، نسبت ریسک به ریوارد محاسبه میشود.
X*b = (N/ 100 )*S
متغیر X ، مقداری است که باید خرید انجام شود. در صورتی که حاصل به دست مده از 0.5 بیشتر باشد، معامله توجیهپذیر خواهد بود.
اندیکاتور محاسبه ریسک به ریوارد
در موقعیتهای تحلیل جهت تعیین نسبت ریسک به ریوارد و برای تعیین نقاط ورود و خروج، تعیین حد سود و ضرر و مشخص کردن محدوده زمانی و قیمتی بین دو نقطه مختلف، میتوان طبق تصویر زیر از اندیکاتور مناسب استفاده کرد:
- ابزار Forecast یا پیشبینی به تحلیلگران این امکان را میدهد که نقاط ورود و خروج را در معاملات خود تعیین کنند و برای افزایش زیبایی بصری و جذابیت آن میتوانید از آیکونها استفاده کنید.
- اندیکاتور Position Size Calculator نیز ابزاری کاربری است که در هر معامله باتوجهبه حجم معامله بر اساس نقطه ورود، حد ضرر و درصد ریسکپذیری شما را تعیین میکند و در هر دو پلتفرم 4 MT و 5 MT قابلاستفاده است.
جمعبندی
نسبت ریسک به ریوارد (پاداش)، یا همان نسبت سود به زیان به این معنا است که در برابر چند درصد سود، حاضر به از دستدادن چند درصد از سرمایه خود هستید و میتوانید سرمایه خود را به خطر بیندازید؟
مفهوم نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان در بورس داخل و خارج (فارکس) کاربرد دارد.
اگر سهمی را پیدا کردید که هم از لحاظ تکنیکال و هم بنیاد وضعیت مناسبی دارد، برای تصمیمگیری بهتر، نسبت ریسک به ریوارد ( R/R ) را محاسبه کنید. نسبت مناسبی که در نظر گرفته میشود، کمتر از 50 درصد و بهترین ریسک به ریوارد در معاملات نسبت یک به سه تعیین شده است.
زمانی معاملهگر وارد معامله میشود که سود احتمالی که به دست میآورد از ضرر احتمالیاش بیشتر باشد. در صورتی که ضرر احتمالی از سود احتمالی بیشتر شد، فرصت دیگری را برای سرمایهگذاری بررسی نمایید.
افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
پول درآوردن پول می برد. همه این را می دانند، میزان سرمایه گذاری از فردی به فرد دیگر متغیر است و بستگی به رویکرد شما دارد. افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش موجودی حساب است. این کاهش ارزش پس از انجام چند معامله زیانده و متوالی واضح تر می شود، افت سرمایه یک حقیقت تلخ است که از آن گریزی نیست و برای همه اتفاق خواهد افتاد.
باید به این نکته توجه کنید که هرچه بیشتر ضرر کنید برگشت به اصل سرمایه سخت تر می شود پس هر چه در توان دارید برای محافظت سرمایه خود بکار بگیرید. در نتیجه در هر معامله باید درصد کمی از حساب خود را ریسک کنید تا به دراودان دچار نشوید. دراودان های بزرگ خیلی سریع باعث از بین رفتن حساب معاملاتی شما می شوند. سعی کنید با درصد کمی از حساب خود معامله کنید معمولا ریسک 2 درصد یا کمتر پیشنهاد می شود.
ریسک کمتر در معاملات = Drow Down کمتر
ضرر بیشتر = بازگشت سخت تر به اصل سرمایه
افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش سرمایهگذاری است. این کاهش ارزش بعد از انجام چند معامله زیانده پی در پی مشخص میشود. معمولا افت سرمایه بصورت مخفف DD ، مقدار کاهش سرمایه شخصی است که در اثر معاملات ناموفق یا زیان ده تحمیل می شود، افت سرمایه از اختلاف بین سطح سرمایه قبل از ضررها و سطح فعلی بعد از ضررها بدست می آید و معامله گران دراودان را به صورت درصدی از حساب معاملاتی خود محاسبه می کنند. حداکثر دراودان به بیشترین ضرر پی در پی شما در معاملات گفته می شود.
حرفهای ترین تریدرها هم نمیتواند ادعا کنند که دچار افت سرمایه نشده اند. اساتید همیارکریپتو پیشنهاد می کنند که اصطلاح دراودان را به خوبی درک کنید تا بتوانید آن را مدیریت کنید. بهتر است یک برنامه و طرح معاملاتی داشته باشید تا بتوانید در برابر ضررهای متوالی مقاومت کنید و سود کسب کنید. بخشی از برنامه معاملاتی خود را به قوانین مدیریت ریسک منظم اختصاص دهید.
با درصد کمی از سرمایه اصلی خود ریسک کنید تا هنگام برخورد با چند ضرر پی در پی با مشکل مواجه نشوید. بهتر است قوانین مدیریت سرمایه را دقیق اجرا کنید تا موفق شوید.
چگونه افت سرمایه (Drawdown) را کنترل کنیم؟
زمانی میتوان میزان افت سرمایه را کاهش داد که سبد سرمایهگذاری متنوعی داشته باشید. به عبارت دیگر تمام تخم مرغ ها را در یک ظرف نچینیم. با به کارگیری این استراتژی هرگاه یک رمز ارز دچار کاهش ارزش شود، دیگر رمز ارزها میتوانند این کاهش ارزش را جبران کنند. سعی کنید از طلا، کالاها و اوراق بهادار هم به عنوان سرمایه استفاده کنید زیرا شرایط بازار بر انواع مختلف دارایی، تأثیرات متفاوتی میگذارد.
یکی از موارد مهم، حداکثر ضرر در مقابل سود مورد انتظار است که به آن (Risk/Reward Ratio) می گویند. این استراتژی براساس درصد است و این درصد باید بر اساس میزان درآمد شما باشد. معامله گران معمولا کاهش سرمایه را به صورت سالانه و ماهانه، بررسی و مدیریت می کنند. در بررسی حداکثر کاهش سرمایه ماهانه، میتوان انعطافپذیر عمل کرد اما باید با سود مورد انتظار هماهنگ باشد.
پیش تر هم گفتیم درک افت سرمایه در یک بازه زمانی، برای ایجاد سودآوری مداوم، مهم است. استراتژیهای سرمایهگذاری که قصد دارند بازدهی بالاتر از نرخ بهره داشته باشند باید ریسک را در پورتفولیو لحاظ کنند.
ریسک بیشتر = سود مورد انتظار بیشتر
بیشتر از 2% در هر معامله ریسک نکنید
میزان ریسک در هر معامله چقدر باشد؟ این سوال را در ابتدای مسیر معامله گری از خود بپرسید و سعی کنید که ریسک معاملاتتان را به 2% از سرمایه باقیمانده نه اصل سرمایه محدود کنید. برای افراد تازه وارد این مقدار باید کمتر باشد، بهتر است این مقدار را 1% از سرمایه باقیمانده باشد.
همیارکریپتو این مباحث را در دوره کریپتو استارتر ارز دیجیتال با مثال های کاربردی تدریس می کند و می توانید با اطمینان خاطر به کسب دانش در این حوزه بپردازید.
دوره های آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری و به صورت آنلاین در فضای اسکای روم برای علاقه مندان در نقاط مختلف کشور برگزار میشود. اگر به این حوزه علاقه مند هستید و قصد کسب درآمد از این بازار را دارید با ما تماس بگیرید تا مشاوران ما به شما کمک کنند.
اندازه گیری ضرر در افت سرمایه (Drawdown)
Drawdown نشان دهنده حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم می باشد و به صورت درصد بیان می شود. اگر یک معامله گر درصدی ضرر کند، برای بازگشت به رقم اولیه باید درصدی بیش از آن مقدار را سود کند.
اگر معامله گری 30/000 دلار داشته باشد و 50 درصد سرمایه اش را ضرر کند و سرمایه او به 15/000 دلار برسد. برای جبران ضررش باید باید سرمایه فعلی خود را دو برابر کند. به عبارتی برای جبران 50 درصد ضرر، باید 100 درصد سود کند که کار سختی است. جدول زیر را مشاهده کنید تا بیشتر متوجه مطلب گفته شده بشوید.
حفظ کردن سرمایه و ضرر نکردن در اولویت قرار دارد.
کالبد شکافی ضررها
تحلیل منظم عملکردها کمک می کند رفتارها و عواملی را که می توانند در نتیجه معاملات شما تأثیرگذار باشند را بهتر درک کنید. توجه به ضررها ، راهی برای شناخت نقاط ضعف است. معامله گران معمولا بر معاملات سود ده خود متمرکز هستند و معاملات بازنده خود را نادیده می گیرند. در واقع افراد باید از معاملات زیانده خود درس بگیرند.
1) محاسبه عملکرد
بررسی معاملات گذشته، اطلاعات و داده های سود و زیان خود را جمع آوری کنید تا بتوانید عوامل موثر بر عملکرد کلی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
2) تجزیه و تحلیل عمقی معاملات زیان ده
اگر می خواهید از اشتباهات گذشته درس بگیرید، باید بر متوسط زیان خود شدیدا تمرکز کرده و بیشترین کنترل را بر آن داشته باشید. نحوه مدیریت این شرایط توسط شماست که می تواند موفقیت شما را به عنوان یک تریدر تضمین کند. تمرکز روی متوسط ضررها به شما کمک می انتظار معاملاتی خود را محاسبه کنید کند تا بتوانید عادت بدی را که در رویکرد معاملاتی خود که احتمالاً در نتایج بد تاثیر دارد، را شناسایی کنید.
به احتمال زیاد ، اجازه می دهید معاملات زیان ده مدت طولانی ادامه یابند. احتمالاً باید زودتر جلوی ضرر را گرفته و آنها را ببندید. قبل از رسیدن به متوسط ضرر، از معامله زیان ده خارج شوید. ممکن است شاهد بهبود فوری در عملکرد خود باشید. این امکان وجود دارد که بیش از اینکه درست معامله کنید اشتباه کنید ولی همچنان بتوانید در مجموع سود ده باشید. این همان موضوع نسبت ریسک به ریوارد (R/R) است. اما متوسط سود شما باید بمراتب بسیار بیشتر از متوسط ضرر شما باشد. ساده ترین راه برای ردیابی این مورد این است که توقع از سیستم معاملاتی خود را حساب کنید.
3- سطح توقع از سیستم معاملاتی
توقع ، مقدار متوسط دلاری است که انتظار دارید در هر معامله بر اساس عملکرد قبلی خود سود کرده یا ضرر دهید. این مقدار ، درصد معاملات سودآور و متوسط سود شما در هر معامله را با درصد معاملات زیان ده و متوسط ضرر شما در هر معامله را ترکیب می کند.
جمع بندی
معامله گری که drawdown بر آن تحمیل شده به جای معامله عجولانه برای بازگشت به موقعیت قبل،بهتر است به تجدید قوای سیستم خود بپردازد. رویکرد تهاجمی برای به دست آوردن سرمایه از دست رفته نتیجه عکس دارد. چون اغلب با معاملات زیاد یا استفاده از معاملات لوریج دار سعی می کنند که سرمایه از دست رفته را برگردانند، نتیجه عکس می دهد.
تریدرها در مواجه با دراو دون دو دسته اند: 1) خیلی تهاجمی اند، 2) اعتماد به نفس کاذب دارند که یا منجر به ضررهای جبران ناپذیر شده و یا فرد تمایلی ندارد که ضرر را بپذیرد و از ادامه ی معامله انصراف دهد.
یک ضربالمثل در تجارت وجود دارد که می گوید: یک معامله خوب به ندرت حرفه تجاری تان را شکل می دهد، ولی یک معامله ی بد قطعاً پایان حرفه ی تجاری تان خواهد بود.
اگر می خواهید مطالب روز دنیای کریپتو را دنبال کنید با همیارکریپتو همراه باشید. تیم ما به روز ترین اخبار و دوره های آموزشی ارز دیجیتال انتظار معاملاتی خود را محاسبه کنید را در اختیار علاقه مندان این حوزه قرار می دهند. دوره های آموزشی کریپتو استارتر که مفاهیم پایه در آن تدریس می شود و دوره کریپتو جم که دوره تخصصی اساتید همیارکریپتو می باشد در این دوره یاد میگیرید چطور جم کوین های دنیای کریپتو را پیدا کنید.اگر به حوزه گیم علاقه دارید دوره کریپتو گیمر و متاورس ما را از دست ندهید. با گذراندن این دو دوره می توانید گیمر حرفه ای شوید.
همیارکریپتو دوره های آموزشی ذکر شده را در قالب دوره آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری برگزار می کند. این دوره به صورت آنلاین در فضای اسکای روم برگزار می شود.
سوالات متداول
1) افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش موجودی حساب است. این کاهش ارزش پس از انجام چند معامله زیانده و متوالی واضح تر است، افت سرمایه یک حقیقت تلخ است که از آن گریزی نیست و برای همه اتفاق خواهد افتاد.
2) افت سرمایه (Drawdown) چگونه محاسبه میشود؟
دراودان (Drawdown) در حالت عادی از طریق محاسبه اختلاف بین ارزش سقف نسبی سرمایه منهای ارزش کف نسبی بدست می آید. معامله گران به طور معمول این کاهش را به صورت درصدی از حساب معاملاتی خود منظور می کنند.
3) چگونه دچار افت سرمایه (Drawdown) نشویم؟
حرفهای ترین تریدرها هم نمیتواند ادعا کنند که دچار افت سرمایه نشده اند پس بهتر است یک برنامه و طرح معاملاتی داشته باشید تا بتوانید در برابر ضررهای متوالی مقاومت کنید و سود کسب کنید. بخشی از برنامه معاملاتی خود را به قوانین مدیریت ریسک منظم اختصاص دهید.
4) راه جلوگیری از افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
امکان ندارد که انتظار معاملاتی خود را محاسبه کنید تریدری معاملهی با ضرر نداشته باشد تقریبا تمام تریدرها ضرر کرده اند برای جلوگیری از دراودان و از بین نرفتن سرمایه تان، باید مدیریت سرمایه داشته باشید.
لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال
لیکویید شدن (Liquidation) در بازار پر نوسان ارزهای دیجیتال یک اتفاق معمول است. درک مفهوم لیکویید شدن برای هر تریدر یا سرمایه گذاری قبل از خرید و فروش ارزهای دیجیتال بسیار ضروری است. کوینها و ارزهای دیجیتال همیشه مستعد نوسانهای شدید قیمتی هستند. آشنایی با روشهای جلوگیری از لیکویید شدن به شما این امکان را میدهد که نقاط ضرر را در هنگام معامله یک ارز دیجیتال تشخیص دهید.
منظور از لیکویید شدن در ارز دیجیتال چیست؟
لیکویید شدن شبیه آب رفته به جوی است، به همین دلیل در میان معاملهگران، سرمایهگذاری در بازار رمز ارزها به سرمایهگذاری پرخطر معروف است. برای درک مفهوم لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال و جلوگیری از آن تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.
معاملات فیوچرز و لیکویید شدن در بایننس
نوسانات شدید قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال باعث نگرانی بسیاری از افراد شده است تا جایی که عده به دنبال تصویب قوانینی برای محدود کردن این نوسانات قیمتی هستند. اما در آن روی سکه این اتفاق فرصتی را برای سرمایهگذاران است تا سود چشمگیری به دست بیاورند. این سود در مقایسه با خرید و فروش داراییهای سنتی مانند سهام و کامودیتیها، بسیار قابل توجه است. قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۰ و در بحبوحه بحران کرونا بیش از ۱۶۰ درصد افزایش داشت. در حالی که در همین سال، قیمت شاخص S&P ۵۰۰ فقط ۱۴ درصد و قیمت طلا ۲۲ درصد افزایش پیدا کرده بود. با اینکه تا اینجا همه چیز وسوسه برانگیز است. معاملات مارجین و فیوچرز مانند یک شمشیر دو لبه تیز هستند. شما میتوانید به سادگی از صرافی وام بگیرید و سود احتمالی معاملات خود را افزایش دهید در مقابل میتوانید داراییهای خود را به همین سادگی از دست بدهید.
ناپایداری قیمتها این پتانسیل را ایجاد کرده است که حجم معاملات در بازار ارزهای دیجیتال افزایش یابد. این معاملات معمولا به شکل معاملات مارجین، معاملات آتی یا فیوچرز و مبادلات دائمی (Perpetual Swaps) انجام میشود. این قراردادها به افراد اجازه میدهند تا امروز ارزهای دیجیتال را برای زمانی در آینده و با قیمت توافقی خرید و فروش کنند. اولین استفادهها از مشتقات مالی ارزهای دیجیتال به سال ۲۰۱۱ باز میگردد اما پس از معرفی بایننس فیوچرز در ۲۰۱۷ شتاب بسیار زیادی گرفته است. معاملهگران با قرض گرفتن پول از صرافیهای ارز دیجیتال، سود احتمالی معاملات مارجین خود را افزایش دهند. بایننس (Binance)، کوکوین (KuCoin) و بای بیت (ByBIt) نمونهای از صرافیهای متمرکز ارز دیجیتال هستند که امکان معاملات مارجین و فیوچرز را برای معاملهگران فراهم انتظار معاملاتی خود را محاسبه کنید انتظار معاملاتی خود را محاسبه کنید کردهاند.
معاملات مارجین ارز دیجیتال
معامله مارجین (Margin Trading) ارزهای دیجیتال به معنی گرفتن وام و استفاده از سرمایه یک شخص ثالت برای خرید و فروش در بازار است. درست شبیه اینکه از یک غریبه برای خرید بیت کوین یا دیگر رمز ارزها پول قرض بگیرید. در معاملات مارجین، صرافیهای ارز دیجیتال این پول را به شما قرض میدهند. این سازوکار که با نام اهرم (Leverage) شناخته میشود، به معاملهگران اجازه میدهد تا بتوانند با پوزیشنهای بزرگتری معامله کنند. طبیعتا هیچ غریبهای به شما را رایگان پول قرض نمیدهد تا با آن تجارت کنید. در معاملات مارجین، صرافی از شما میخواهد تا مقداری ارز دیجیتال یا فیات را به عنوان وثیقه پرداخت کنید.
این وثیقه که برای باز کردن یک پوزیشن معاملاتی به آن نیاز دارید به نام مارجین اولیه (Initial Margin) شناخته میشود. صرافی از مارجین اولیه به عنوان وثیقهایی برای بازپرداخت وام استفاده میکند. مقدار سرمایهای که میتوانید از صرافی قرض بگیرید به مارجین اولیهای که پرداخت میکنید، بستگی دارد. میزان مارجین اولیه مورد نیاز نیز بر اساس مقدار لوریج یا اهرمی که مشخص کردید، محاسبه میشود. فرض کنید که میخواهید برای ۱۰۰ دلار مارجین اولیه از لوریج ۵X (پنج برابری) استفاده کنید. در این حالت شما ۴۰۰ دلار از صرافی وام خواهید گرفت تا بتوانید پوزیشنهای معاملاتی ۵۰۰ دلاری باز کنید.
محاسبه سود و زیان (PnL)
سود و زیان (PnL) به دست آمده از هر معامله مارجین ارز دیجیتال به اندازه لوریج بستگی دارد. برای درک چگونگی محاسبه سود و زیان معاملات مارجین از مثال بالا استفاده میکنیم. در این مثال مارجین اولیه ما ۱۰۰ دلار، لوریج مورد استفاده ما ۵X و ارزش پوزیشنی که باز کردیم ۵۰۰ دلار است. حالا فرض کنید که قیمت دارایی ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، سود ما از این پوزیشن ۵۰۰ دلاری برابر با ۵۰ دلار خواهد بود. در حقیقت ما نسبت به سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیهای که به عنوان وثیقه پرداخت کردهایم، ۵۰ درصد سود به دست آوردهایم. حالا شما میتوانید ۴۰۰ دلار وام را به صرافی بازگردانید و ۱۵۰ دلار (۵۰ دلار سود + ۱۰۰ دلار مارجین اولیه) را در حساب خود نگه دارید.
در نقطه مقابل اگر قیمت دارایی ۱۰ درصد کاهش پیدا کنید، شما ۵۰ دلار ضرر خواهید کرد. در این شرایط نیز شما ۵۰ درصد از سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیه خود را از دست خواهید داد. به زبان ساده شما ۵۰ درصد ضرر کردهاید! یک فرمول ساده برای محاسبه سود و زیان احتمالی شما هنگام استفاده از لوریج وجود دارد. اهرم یا لوریج یعنی سود و زیان احتمالی از مارجین اولیهای که پرداخت کردید، چقدر میتواند باشد. هیچگاه مدیریت ریسک را فراموش نکنید و همیشه مطمئن شوید که ضررهای احتمالی شما قابل کنترل هستند.
سود یا زیان = مارجین اولیه * درصد تغییر قیمت ارز دیجیتال * عدد لوریج
لیکوئیدیتی در معاملات بایننس به زبان ساده
لیکویید شدن یعنی بستن یک پوزیشن توسط صرافی در زمانی که زیان آن معامله برابر با ارزش مارجین اولیه شود. این اتفاق زمانی رخ میدهد که معاملهگر نتواند مارجین مورد نیاز برای باز نگهداشتن پوزیشن را به دست آورد. به زبان دیگر از سرمایه لازم برای باز نگهداشتن معامله، برخوردار نباشد. لیکویید شدن هم در معاملات مارجین و هم در معاملات فیوچرز ارز دیجیتال اتفاق میافتد.
استفاده از لوریج برای باز کردن پوزیشن یکی از استراتژیهای معاملاتی با ریسک بسیار بالا است. در این استراتژی اگر بازار به اندازه کافی در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت کند، ممکن است کلا وثیقه (مارجین اولیه) خود را از دست بدهید. صرافیهای ارز دیجیتال در برخی کشورها مانند انگلستان، از پیشنهاد معاملات مارجین و فیوچرز به معاملهگران تازه کار منع شدهاند. این کار با هدف حفاظت از این سرمایهگذاران در برابر لیکویید شدن و از دست دادن سرمایهشان، انجام میشود. با استفاده از این فرمول میتوانید میزان درصد تغییرات بازار برای لیکویید شدن یک پوزیشن را محاسبه کنید:
درصد تغییرات برای لیکویید شدن = ۱۰۰ / مقدار لوریج (اهرم)
مثلا اگر از لوریج ۵X استفاده کنید، با افزایش ۲۰ درصدی قیمت ارز دیجیتال برخلاف پوزیشن شما، لیکویید خواهید شد. (۲۰ درصد = ۱۰۰ / ۵)
جلوگیری از لیکویید شدن
در زمان استفاده از لوریج در معاملات مارجین و فیوچرز، گزینههای انگشت شماری برای جلوگیری یا کاهش احتمال لیکوییدن خواهید داشت. شناخته شدهترین گزینه استفاده از حد ضرر (Stop Loss) است. حد ضرر با نام Stop Order و Stop Market Order نیز شناخته میشود. این گزینه نوعی سفارش پیشرفته است که در آن سرمایهگذار به صرافی دستور میدهد تا دارایی را در نقطه قیمتی خاصی، بفروشد. هنگام تعیین کردن حد ضرر باید مقادیر زیر را وارد کنید:
قیمت توقف (Stop Price) | قیمتی که در آن نقطه دستور حد ضرر اجرا میشود و پوزیشن معاملاتی بسته خواهد شد |
قیمت فروش (Sell Price) | قیمت که در آن نقطه قصد دارید ارز دیجیتال خود را بفروشید |
مقدار (Size) | مقدار دارایی که میخواهید در نقطه حد ضرر بفروشید |
اگر قیمت دارایی در بازار به قیمت توقف یا استاپ پرایس برسد، دستور حد ضرر به طور خودکار اجرا میشود و دارایی در قیمت و مقدار مشخص شده به فروش خواهد رسید. اگر معاملهگر احساس کند که بازار به سرعت در خلاف جهت پیشبینی شده حرکت خواهد کرد، ممکن است قیمت فروش را از قیمت توقف پایینتر تعیین کند. این کار باعث میشود که دارایی در زمانی بسیار کوتاه (توسط یک معاملهگر دیگر) به فروش برسد. هدف اصلی استفاده از حد ضرر، کاهش ضرر احتمالی است.
مفهوم حد ضرر در لیکوئید شدن ارز دیجیتال
برای درک بهتر این مفهوم، دو سناریوی زیر را بهم بررسی میکنیم:
سناریو یک: یک معامله ۵۰۰۰ دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. او تصمیم میگیرید که با یک مارجین اولیه ۱۰۰ دلاری و لوریج ۱۰X یک پوزیشن ۱۰۰۰ دلاری باز کند. او حد ضرر را در ۲.۵ درصد از نقطه ورود (Entry Position) خود تعیین میکند. در این شرایط، ضرر احتمالی معاملهگر ۲۵ دلار خواهد بود که تنها ۰.۵ درصد از موجودی کل حساب او خواهد بود.
حالا فرض کنید که معاملهگر از حد ضرر (Stop Loss) استفاده نکند. در این حالت با کاهش ۱۰ درصدی قیمت دارایی، پوزیشن معاملاتی او لیکویید خواهد شد. اگر نفهمیدید که این عدد را چگونه به دست آوردیم، دوباره محاسبه درصد لیکویید شدن را مرور کنید.
سناریو دو: یک معاملهگر دیگر نیز ۵۰۰۰ هزار دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. این معاملهگر تصمیم میگیرد تا با یک مارجین اولیه ۲۵۰۰ دلار و استفاده از لوریج ۳X یک پوزیشن ۷۵۰۰ دلار باز کند. با قرار دادن حد ضرر در فاصله ۲.۵ درصدی از نقطه ورود، ضرر احتمالی او در معامله ۱۸۷.۵ دلار، یعنی ۳.۷۵ درصد از کل موجودی او خواهد بود.
به طور کلی، تصور رایج این است که استفاده از مقدار لوریج بالا در باز کردن یک پوزشین معاملاتی با ریسک زیادی همراه است. اما تاثیر این عامل تنها زمانی مشخص میشود که مانند سناریو دوم، اندازه پوزیشن معاملاتی شما بسیار بزرگ باشد. به عنوان یک قانون کلی، همیشه تلاش کنید تا حد ضرر هر معامله خود را کمتر از ۱.۵ درصد کل داراییتان در نظر بگیرید.
تعیین حد ضرر
مدیریت ریسک، مهمترین مبحثی است که باید پیش از شروع معاملات مارجین فرا بگیرید. پیش از فکر کردن به کسب سود، هدف اصلی شما باید کاهش ضرر احتمالی تا جای ممکن باشد. هیچ استراتژی معاملاتی وجود ندارد که صد در صد قابل اطمینان باشد. بنابراین در شرایطی که بازار مطابق انتظار شما پیش نمیرود با از مکانیسمهایی برای حفظ دارایی خود استفاده کنید.
با اینکه تعیین درست حد ضرر (Stop Loss) بسیار مهم است اما هیچ قانون طلایی برای تعیین مقدار دقیق آن وجود ندارد. توصیه بیشتر افراد این است که ۲ تا ۵ درصد از ارزش معامله خود را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. البته بعضی از معاملهگران نیز ترجیح میدهد تا حد ضرر را پایین از نوسان پایین (Swing Low) تعیین کنند. البته به شرطی که نوسان پایین آنقدر کم نباشد که قبل از شروع معامله، لیکویید شوید.
نتیجه گیری
شما باید بتوانید حجم معاملات خود را و ریسکهای مرتبط با آن را مدیریت کنید. هرچه از لوریج بیشتری استفاده کنید، احتمال لیکویید شدن شما بیشتر خواهد شد. در واقع استفاده از لوریج بیش از حد شبیه این است که سرمایه خود را در معرض ریسک غیر ضروری قرار دهید. همچنین فرایند لیکویید شدن در بعضی صرافیها، بسیار آزاردهنده است. برای مثال صرافی بیت مکس (BitMex) تنها به کاربران اجازه میدهد تا از بیت کوین به عنوان مارجین اولیه استفاده کنند. این اتفاق باعث میشود تا با کاهش قیمت بیت کوین، ارزش سرمایهای که به عنوان وثیقه قرار دادهاید کاهش یاید و در نتیجه سریعتر لیکویید شوید.
سوالات متداول
لیکوئید شدن چیست؟
به از دست دادن تمام دارایی در یک معامله آتی (فیوچرز) لیکوئید شدن میگویند.
مهم ترین عملی که به کاربران بعد از لیکوئید شدن توصیه میشود چیست؟
در نظر داشته باشید که تحلیل احساسات مهمترین رفتاریست که کاربران در این شرایط باید داشته باشند تا در ادامه از زیان بیشتر در امان بمانند.
مارتینگل یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن
نخبگان عزیز خانه سرمایه سلام امروز می خواهیم یک روش برای موفقیت بیشتر در معاملاتتان معرفی کنیم. یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن.
شرط بندی که این بار به نفع سرمایه گذاران است
همیشه دغدغه قماربازهای قدیم این بوده است که چگونه بتوانند بدون ریسک، سود تضمین شده از کار خود ببرند. قماربازان قدیم بسیار به این فکر کرده اند و حاصل نتایجی بوده که در سرمایه گذاری این روزها در بورس از آن استفاده می کنند. یکی از این روش های شرط بندی که جای خود را در تجارت و سرمایه گذاری بخصوص در بازار های سرمایه گذاری داخلی و خارجی نیز باز کرده است، روش مارتینگل است. روش مارتینگل در شرط بندی هایی بکار می رود که فرد دو حالت برد یا باخت دارد و احتمال رخداد هر کدام از شرایط برد یا باخت نیز برابر است (دقت کنید در بازار بورس شما با مقداری آموزش دیگر بیشتر از حالت ۵۰-۵۰ احتمال موفقیت دارد و شرایط بسیار بهتر است، اما باز هم با همین شرایط روش مارتینگل در نهایت برنده است).
یک مثال از نوع شرط بندی
در روش مارتینگل، فرد در یک رشته شرط بندی حاضر می شود به طوریکه بعد از هر باخت میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره ببرد و از این بازی با سود خارج شود. مثال زیر نشان می دهد که این استراتژی چگونه کار می کند و سود آن چقدر خواهد بود:
فرض کنید که در یک شرط بندی با انداختن یک سکه شرکت می کنیم به طوریکه سکه می اندازیم و اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می بریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندیمان را انتظار معاملاتی خود را محاسبه کنید می بازیم. پس حالا مثلا این بازی را با B تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا شیر می آید و فرد می برد و پولش می شود ۲B تومان یا می بازد. اگر فرد ببازد در مرحله بعدی میزان شرط بندیش را دوبرابر می کند یعنی ۲B تومان وسط می گذارد. در این مرحله اگر ببرد آنگاه سود او در کل خواهد بود:
باخت از مرحله اول: B تومان
برد از مرحله دوم: ۲B تومان
سود کل: B=2B-B تومان
حال اگر دوباره در این مرحله ببازد، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کند یعنی ۴B تومان. اگر برنده شود آنگاه سود او در این مرحله برابر خواهد بود با:
باخت از مراحل اول و دوم: B+2B=3B تومان
برد از مرحله سوم: ۴B تومان
سود کل: ۴B-3B= B تومان
و این موضوع اگر N بار هم تا موفقیت شما رخ دهد در نهایت بار N ام شما مقدار B سود کرده اید، البته اگر سرمایه تان تمام نشده باشد!
خود را در این شرایط قرار دهید
خرید پلهای یکی از روشهایی است که معاملهگران حرفهای به منظور بهینه کردن قیمت خرید در هنگام تشکیل پورتفوی خود از آن استفاده میکنند درواقع یکی از مهمترین خصوصیاتی که یک معاملهگر موفق را از یک معاملهگر معمولی متمایز میکند توانایی خرید سهم در بهترین قیمت است. همهی ما این انتظار را داریم که خرید سهم برای ما سودآور باشد، اما گاهی شرایط بازار بهگونهای پیش میرود که علیرغم اینکه احساس میکنیم سهم مناسبی را برای خرید انتخاب کردهایم، برخلاف انتظارمان افت قیمت سهم خود را مشاهده میکنیم.
در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم میتوان انتظار داشت که بعد از ۱۰-۱۵% افت، قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربهسر بفروشیم؟
در این نوشته میخواهیم روشی را معرفی کنیم که در آن علاوه بر در نظر گرفتن حد ضرر بتوانیم حتی با افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه نیز از معامله خود با سود خارج شویم:
روش مارتینگل چیست؟
مارتینگل روشی است که توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعدازآن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد.طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد ۲) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.
فرض کنید شما ۱ عدد سهم را باقیمت ۱۰۰ تومان خریداری میکنید و انتظار رشد آن را دارید. ولی برخلاف انتظار قیمت آن ۵% افت کرده و به ۹۵ تومان میرسد. بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت ۲ عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به ۹۶٫۷ تومان کاهش مییابد و در صورت رشد قیمت به بالای ۹۶٫۷ تومان کل خرید شما سودآور میشود، درحالیکه قیمت هنوز به ۱۰۰ تومان اولیه نرسیده است.
حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً ۵% دیگر افت نماید و به ۹۰٫۲۵ تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید ۲ برابر خرید قبلی یعنی ۴ سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به ۹۳ تومان کاهش مییابد و درحالی که قیمت فعلی سهم در حال حاضر ۱۰% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش داشته است، اگر فقط ۳٫۵% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد.
مزیت روش مارتینگل چیست؟
مزیت روش مارتینگل این است که هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله میگیرد و منفی میشود، میتوان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم، چهبسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معاملهای که میتوانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.
اما این روش یک عیب کوچک هم دارد!
این روش توسط معاملهگران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومیسازی کردهاند. طبق این روش ما میتوانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود ۲ برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن بهشدت افزایش پیدا میکند.
حالا چگونه عیب کوچک روش مارتینگل را بر طرف کنیم
باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد. توصیه میشود که مراحل خرید را به ۳ مرحله کاهش داد، بدینصورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی تقسیم کنیم:۱،۲،۴ و ۸٫در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته میشود که همان توانهای عدد ۲ هستند که در هر مرحله از خرید بهکاربرده میشوند (یعنی کل سرمایه شما به ۱۵ قسمت تقسیمشده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده میشود: مثلاً ۱۵ میلیون به ۱ میلیون،۲میلیون،۴میلیون و ۸ میلیون تقسیم میشود).
با این تقسیمبندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیهتان، بازهی حد ضرر خود را به ۳ قسمت تقسیم میکنید و هر بار که قیمت به یکی از این ۳ بخش میرسد، پله بعدی خرید خود را انجام میدهید.
درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کردهاید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینهشده است و با اولین رشد، کل خرید شما وارد سود میشود.
بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در سرمایه گذاری در بورس چیست؟
این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمامشده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت. بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه میکنند، استفاده شود.
یک مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بازار بورس
در زیر هم یک مثال واقعی از خرید ۳ پلهای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم میبینیم. نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفتهشده است.
اگر ما ۱۵ میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل ۱ میلیون تومان از پول خود را در قیمت ۱۲۸ تومان خرید میکنیم (۷۸۰۰ سهم ۱۲۸ تومانی).
با ۵% افت قیمت سهم ۲ میلیون تومان بعدی را هم خرید میکنیم(۱۶۲۰۰ سهم ۱۲۳ تومانی).
با ۱۰% افت قیمت سهم ۴ میلیون تومان بعدی را خرید میکنیم(۳۴۲۰۰ سهم ۱۱۷ تومانی).
و درنهایت با ۱۵% افت قیمت ۸ میلیون پایانی را خرید میکنیم(۷۲۷۰۰ سهم ۱۱۰ تومانی).
با آخرین خرید میانگین کل خرید به ۱۱۴٫۶ تومان کاهش مییابد.
درنتیجه بهمحض اینکه قیمت سهم از ۱۱۴٫۶ تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (۱۶۸ تومان) از کل این خرید در این مثال ۶,۹۹۰,۰۰۰ تومان سود کسبشده است (معادل ۴۶%). در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت ۱۲۸ تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود،۴,۶۸۰,۰۰۰ تومان سود از این خرید کسب میشد (معادل ۳۱%) و اگر هم بعد از افت قیمت به ۱۲۸ تومان نمی رسید متحمل زیان می شدیم.
شاید در مقاله “فعلا بذارم باشه! دلیل بسیاری از ضرر های ما در بازار بورس” در نگاه اول با این مقاله تداخل داشته باشد اما در واقعیت یک فرد نخبه سرمایه گذاری درگیر این اتفاق نمی شود، توصیه می کنم حتما نکته های زیر را مطالعه کنید.
چند نکته بسیار مهم در مورد این روش
این روش زمانی بسیار کاربردی است که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و حال این موضوع و روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک خواهد کرد. اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید. پس اگر تحلیلگر بنیادی خوبی نیستید توصیه می کنیم حتما تحلیلگر بنیادی خوبی شوید. دوره نخبگان بورس و بسته جامع خانه سرمایه نیز می تواند به شما کمک کند.
همچنین یادتان نرود در این روش شما باید در بازار منفی و در زمانی که همه نا امید هستند خرید کنید. پس روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید، که البته در دوره نخبگان در مورد این موضوع مفصل صحبت می شود و راهکار های روانشناسی لازم به نخبگان آموزش داده می شود. همچنین در بسته آموزشی جامع و در بسته ۱۰ شاه کلید بزرگان بورس در یکی از فصل ها به این موضوع پاسخ داده می شود و در مثال “آقای بازار” این موضوع را می آموزید. نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال به نقاط PRZ و امواج الیوت مسلط باشید چیزی که هم در بسته جامع آموزش بورس خانه سرمایه و هم در دوره نخبگان آموزش داده می شود.
انتظار معاملاتی خود را محاسبه کنید
یادگیری اصولی و صحیح قوانین مدیریت ریسک و سرمایه در آموزش فارکس به کاهش میزان ضرر در معاملات کمک بسیار زیادی می کند همچنین رعایت قوانین مدیریت سرمایه به شیوه صحیح به معامله گر کمک میکند تا در صورت ضرر تمام سرمایه اش را از دست ندهد.یک معامله گر تنها در صورتی میتواند انتظار سود کردن در بازار های مالی را داشته باشد که میزان ریسکی را که در معامله متقبل میشود را اندازه گیری و کنترل کند.
رعایت صحیح قوانین مدیریت سرمایه و ریسک یک شرط ضرروی برای موفقیت در بازار های مالی است که متاسفانه اغلب توسط معامله گران نادیده گرفته میشود .درصورت عدم رعایت قوانین مدیریت ریسک و سرمایه معامله گر می تواند تمام سودی را که در مدت طولانی بدست آورده در طی یک یا دو معامله ضرر ده از دست بدهد.دقت کنید که مدیریت سرمایه یک مفهوم شناور است.
چگونه می توانیم بهترین روش مدیریت ریسک و سرمایه را طراحی کنیم؟
در این مقاله تعدادی از استراتژی های ساده مدیریت ریسک و سرمایه ای را که شما میتوانید برای محافظت از سرمایه خود استفاده کنید معرفی می کنیم:
نکات کلیدی:
- معامله گری در بازار های مالی درصورتی که شخص معامله گر بتوانید در حین انجام معامله متمرکز باشد و واحساساتش را کنترل کند میتواند بسیار هیجان انگیز و در عین حال سود ده باشد.
- بهترین معامله گران هم نیاز دارند تا روش های مناسب مدیریت سرمایه را تمرین کنند و از انها استفاده کنند تا از پیشروی و غیر قابل مهار شدن ضرر هایشان در طی معاملات جلوگیری کنند.
- داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک که بتواند به شما در کاهش میزان ضرر و افزایش سود و محافظت از سرمایتان کمک کند یک راه حل هوشمندانه و ضروری برای بقا و ادامه فعالبت در بازارهای مالی است.
معاملات خود را برنامه ریزی کنید!
از قول سان تزو ژنرال نظامی چینی:”برنده هر نبرد قبل از شروع جنگ مشخص میشود” این عبارت بیان میکند که برنامه ریزی های انجام شده قبل ازشروع جنگ و مبارزه مهم ترین عامل پیروزی در نبردهای نظامی است.
معامله گران موفق نیز معمولا این عبارت را نقل قول میکنند :”ابتدا برای معاملاتان برنامه ریزی کنید و سپس مطابق با برنامه ریزی انجام شده معامله کنید.”.دقیقا همانند میدان نبرد در بازار های مالی برنامه ریزی و امادگی برای اتفاقات اینده می تواند تفاوت بین موفقیت و شکست را در معامله رقم بزند.
در ابتدا مطمئن انتظار معاملاتی خود را محاسبه کنید شوید که کارگزاری شما برای انجام معاملات مکرر و پی در پی مناسب است و این نوع معاملات در ان کارگزاری محدودیت ندارد زیرا برخی از کارگزاری ها فقط به معامله گرانی که که به ندرت معامله می کنند خدمات ارائه می دهند.
تعیین حدضرر و حد سود:
تعیین کردن مناطق حد ضرر (s/l) و حد سود(t/p) یکی از کلیدی ترین مباحثی است که معامله گران باید در زمان انجام معامله به آن توجه داشته باشند و برای آن برنامه ریزی کنند.
معامله گران موفق همیشه می دانند که در چه قیمتی مایل به خرید و در چه قیمتی مایل به فروش هستند،.سپس انها می تواند میزان سود و ضرر احتمالی را که در صورت رسیدن قیمت به اهدافشان متحمل می شوند را اندازه گیری و بررسی کنند و درصورت مطابقت نتیجه بررسی با شیوه مدیریت سرمایشان معامله را انجام دهند.دقت کنید شما همواره باید از محل حد سود و حد ضرر خود آگاهی داشه باشید تا درصورت لزوم در آن مناطق از مارکت خارج شوید.برای معامله گران مبتدی بهتر است این مناطق با گذاشتن حدود سود و ضرر بصورت ثابت مشخص شود.بعد از تسلط روی استراتژی و مارکت معامله گران حرفه ای می توانند این مناطق را بصورت شناور در نظر بگیرند و در صورت لزوم معاملات خود را مدیریت کنند.انجام اینکار نیاز به توانایی بالایی در روانشناسی فردی دارد.
معامله گران تازه کار غالباً بدون داشتن هیچگونه تصوری از نقاطی که مایل به خرید یا فروش هستند، وارد معامله می شوند و مانند قماربازان زمانی که در یک زنجیره سود یا ضرر های پی در پی قرار میگیرند و احساسات بر آنها غلبه می کند و بدون توجه به پلن مدیریت سرمایه و پلن معاملاتیشان به معامله کردن احساسی ادامه میدهند.
ضرر های پی در پی معمولا معامله گران تازه کار را تحریک میکند و آنها به امید پس گرفتن پول از دست داده خود به معامله بر اساس احساسات ادامه می دهند و در مقابل سود کردن پی در پی معامله گران را فریب میدهد تا بی پروا برای بدست اوردن سود های بیشتر به معامله کردن ادامه دهند.
قانون ریسک یک درصدی را در نظر بگیرید!
بسیاری از معامله گران میان روزی از قانون یک درصد ریسک پیروی می کنند.به طور خلاصه این قانون بیان میکند که در هر معامله نباید بیشتر از یک درصد سرمایه را ریسک کنیم.به طور مثال اگر شما یک حساب ده هزار دلاری دارید میزان ریسک شما در هر معامله نباید بیشتر از ۱۰۰ دلار باشد.این استراتژی اغلب برای حساب هایی که زیر ۱۰٫۰۰۰ دلار موجودی دارند مورد استفاده قرار میگیرد.
بعضی از افرادی که توانایی تحمل ضرر بیشتری را دارند می توانند ۲ درصد از سرمایشان را در هر معامله ریسک کنند.بسیاری از معامله گرانی که حساب های بالاتر از ۱۰۰۰۰ دلار دارند از درصد های ریسک کمتری در هر معامله استفاده می کنند زیرا هرچه میزان موجودی حساب افزایش پیدا کند به همان نسبت اندازه پوزیشن نیز افزایش میابد.
استفاده از قانون “ریسک کمتر از دو درصد در هر معامله” بهترین روشی است که مبتدیان می توانند به کمک آن ضرر هایشان را کنترل کنند زیرا هر چه ریسک های بالاتری را انجام دهند امکان از دست دادن مقدار قابل توجهی از سرمایه آنها بیشتر می شود.
مشخص کردن حد ضرر و حد سود در هر معامله:
استاپ لاس یا حد ضرر محلی هست که معامله گر ,معامله باز خودش را در آن قیمت با ضرر می بندد این مورد اغلب هنگامی اتفاق می افتد که معامله مطابق با انتظار معامله گر پیش نرود.نقاط حد ضرر برای جلوگیری از ذهنیت “احتمالا قیمت بر میگردد” تنظیم می شود و جلوی ضررهای بسیار بزرگ را می گیرد. به عنوان مثال اگر قیمت یک ناحیه حمایتی کلیدی را بشکند اغلب معامله گران در اولین فرصتی که بدست می اورند از معامله خودشان خارج می شوند.
از طرف دیگر حد سود قیمتی است که معامله گران از معامله خود خارج میشوند و سود خودشان را برداشت می کنند.به عنوان مثال ، اگر سهام پس از یک حرکت صعودی بزرگ به یک سطح مقاومت کلیدی نزدیک شود ، ممکن است معامله گران بخواهند قبل از اینکه قیمت وارد فاز اصلاحی شود از معامله خودشان خارج شوند و حفظ سود کنند.
چگونه نقاط حد ضرر را با دقت بیشتری انتخاب کنیم؟
انتخاب نقاط حد ضرر و حد سود اغلب بر اساس تحلیل تکنیکال است اما تحلیل بنیادی و فاندامنتال نیز نقش اساسی را در زمان بندی نقاط خروج ایفا میکند. به طور مثال زمانی که معامله گر یک معامله باز دارد ممکن است بخواهد قبل از اینکه یک خبر مهمی که تاثیر زیادی در جهت اینده بازار دارد اعلام شود ،جدا از اینکه قیمت به حد سودش رسیده یا نه، به جهت حفظ سود ان معامله را ببندد.
میانگین های متحرک به دلیل در دسترس بودن و استفاده گسترده یکی از محبوب ترین روش های تعیین حد سود و ضرر است.
میانگین های متحرک کلیدی میانگین های دوره های ۵-۹-۲۰-۵۰-۱۰۰ و ۲۰۰ هستند.بهتر است در زمان استفاده از میانگین های متحرک به این نکته دقت کنیم که آیا این میانگین ها در گذشته نقش سطوح حمایت و مقاوت را برای قیمت ایفا کرده اند یا نه.
یکی دیگر از راه های تعیین نقاط حد سود و ضرر استفاه از خطوط روند است. خطوط روند را می توان با وصل کردن های و لوی های قبلی قیمت که در آن ها افزایش حجم قابل توجه و بالاتر از میانگین حجم رخ داده است رسم کرد.
همانند میانگین های متحرک بررسی اینکه قیمت در گذشته به خطوط رسم شده واکنش داشته است یا نه یکی از راه های پیدا کردن خطوط روند کلیدی است.
هنگام تعیین نقاط حد سود و ضرر به نکات کلیدی زیر توجه کنید:
- برای سهامی که در ان نوسانات تند و شارپ رخ می دهد از میانگین های متحرکی با دوره های بالاتر استفاده کنید تا حدد ضرر شما از حرکت های هیجانی در امان باشد و حد ضرر شما به اشتباه فعال نشود.
- میانگین های متحرک را متناسب با میزان حد سود مورد انتظارتان انتخاب کنید به طور مثال برای حد سود های بزرگ تر باید از میانگین های متحرکی با دامنه بالاتر استفاده کنید تا سینگال های جعلی و اشتباه را فیلتر کند.
- حد ضرر نباید کمتر از ۵ برابر فاصله اخرین “های” تا اخرین”لوی” تایید شده در منطقه قیمتی ورود به معامله باشد در غیر این صورت امکان دارد حد ضرر شما به خاطر نوسانات کوچک قیمت فعال شود.
- حد ضررتان را متناسب با میزان حرکات بازار و بر اساس سطوح حمایت و مقاومتی تنظیم کنید.به این صورت که اگر میزان نوسانات بازار کم باشد میتوان از حد ضرر های کوچک تر استفاده کرد.
- از اخبار اصلی که نتایج قابل پیشبینی ندارد مانند انتشار خبر “NFP” برای وارد یا خارج شدن از معامله استفاده نکنید زیرا معمولا در زمان اعلام این اخبار امکان رخ دادن حرکات سریع و شارپ افزایش پیدا می کند. بهترین کار در زمان انتشار این اخبار معامله نکردن است.
“بازده مورد انتظار“ را محاسبه کنید:
انتخاب حد ضرر و حد سود برای محاسبه بازده مورد انتظار ضروری و لازم است.در میزان اهمیت محاسبه بازده مورد انتظار نمی توان اغراق کرد.این روش به معامله گر کمک میکند تا در مورد معاملات خود تفکر کند و فقط معاملاتی که عقلانی و منطقی هستند را انجام دهد.این روش همچنین یک روش سیستماتیک است که به معامله گر امکان مقایسه بین معاملات مختلف را می دهد تا تریدر بهترین و سودآورترین معامله را انتخاب کند.
بازده مورد انتظار را میتوان با بررسی شکست ها و حرکت های انجام شده بر روی سطوح حمایت و مقاوت و یا تخمین میزان آن توسط معامله گران با تجربه محاسبه کرد.
تنوع بخشی:
“اطمینان حاصل کنید که تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد قرار ندهید!”اگر شما تمام موجودی اکانت خودتان را بر روی یک سهم سرمایه گذاری کنید باید خودتان را برای یک ضرر بزرگ اماده کنید. بنابراین به یاد داشته باشید که باید سرمایه گذاری های خود را متنوع کنید – هم در بخش صنعت و هم در نوع بازار سرمایه و همچنین مناطق جغرافیایی.تنوع بخشیدن به سبد سهامتان نه تنها به شما کمک می کند ریسک خود را مدیریت کنید ، بلکه به شما فرصت های معاملاتی بیشتری را می دهد.
سخن پایانی
معامله گران همیشه باید قبل از انجام یک معامله نقاط ورود و خروج خودشان را مشخص کنند.با انتخاب دقیق و صحیح حد ضرر معامله گر انتظار معاملاتی خود را محاسبه کنید علاوه بر اینکه از ضرر های بزرگ جلو گیری میکند از خروج های احساسی و غیر ضروری نیز پیش گیری می کند و اینگونه مشکلات را به حداقل می رساند. برای موفقیت بیشتر همیشه قبل انجام یک معامله همه جوانب را بسنجید و برای همه حالت های ممکن آمادگی داشته باشید.علاوه بر موارد کلی که در این مقاله عنوان شد توصیه می کنیم مقاله” ۱۰ روش مدیریت ریسک در فارکس“را مطالعه کنید تا بصورت تخصصی با برخی روش های مدیریت ریسک در بازار فارکس آشنا شوید.
دیدگاه شما