ریسک بر اساس اینکه خاص یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقهبندی میشود. ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر آن هستند. این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایهگذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد. این نوع ریسک را با تشکیل سبد متنوعی از سهام میتوان کاهش داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسکهای غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک میشود.
ریسک هایی که سرمایه شما را تهدید میکنند
ریسک به زبان ساده احتمالی است قابل اندازهگیری از ارزش ازدسترفته یا بهدستنیامده. وقتی صحبت از سرمایه گذاری است ریسک عبارت است از عدم اطمینانی که در مورد بازدهی مورد انتظار یک سرمایهگذاری وجود دارد. پیش از اینکه بتوانید دربارهی سرمایهگذاری تصمیم بگیرید باید با انواع مختلف ریسک سرمایه گذاری آشنا باشید. برای همین در این مقاله میخواهیم به انواع متفاوت ریسک سرمایه گذاری اشاره کنیم.
بازار سهام در افواه عامه به بازار پرریسک شهرت یافته است. علت این تصور عمومی چیست؟
معمولا بازار سهام نسبت به سایر بازارها ریسک بیشتری دارد و نوسانات آن نیز شدیدتر است.
چون در این بازار قیمت سهام بر اساس جریانهای نقدی آتی پیشبینی میشود که مقدار و نیز زمانبندی آنها کاملا متغیر است و تعهدی برای پرداخت مبالغ مشخص، در زمانهای معین برای آنها وجود ندارد.
این موضوع را با بازار اوراق با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت مقایسه نمایید که تعهد مشخصی برای پرداخت مبالغ مشخصی در زمانهای معینی وجود دارد و بنابراین، سرمایهگذار با دقت زیادی جریانهای نقدی آینده و زمانبندی آنها را پیشبینی میکند.
پس به دلیل اینکه قیمتهای سهام مبتنی بر انتظارات آینده در مورد شرکتها است دارای ریسک زیادی است.
از طرفی، افق سرمایهگذاری در سهام طولانی است و هرچه افق سرمایهگذاری طولانیتر باشد، ریسک رویدادهای غیر منتظره بیشتر است.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
ریسک بر اساس اینکه خاص یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقهبندی میشود.
ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر آن هستند.
این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایهگذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد.
این نوع ریسک را با ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری تشکیل سبد متنوعی از سهام میتوان کاهش داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسکهای غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک میشود.
ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ریسک نرخ بهره احتمالِ افتِ ارزش اوراق بدهی با نرخ ثابت است که بر اثر افزایش نرخ تورم اتفاق میافتد. هر زمان که سرمایهگذاران اوراق بهاداری بخرند که سودی با نرخ ثابت دارد، سرمایهشان را در معرض ریسک نرخ بهره قرار دادهاند. این مسئله برایاوراق عرضه و همچنین سهام ممتاز مصداق دارد.
ریسک تجاری (Business Risk)
ریسک تجاری میزان ریسکی است که با اوراق بهادارِ به خصوصی مرتبط است. این ریسک را با نام ریسک غیرسیستماتیک نیز میشناسند که به ریسک مرتبط با صادرکنندهی به خصوص یک اوراق بهادار ارتباط دارد. به طور کلی همهی کسبوکارها در یک صنعت دارای نوع یکسانی از ریسک تجاری هستند. اما ریسک تجاری در مورد هر کسبوکار به احتمالِ ورشکستگیِ مالی صادر کنندهی سهم یا ورق قرضهی آن کسبوکار اشاره دارد. یک راه متداول برای اجتناب از ریسک غیرسیستماتیک ایجاد تنوع در سرمایهگذاری است؛ یعنی خرید سهم از صندوقهای سرمایهگذاری مشترکی که اوراق بهادار شرکتهای متنوع بسیاری را در سبد سرمایهگذاریشان دارند.
ریسک اعتباری (Credit Risk)
این ریسک به احتمال عدم توانایی صادرکنندهی اوراق قرضه برای پرداخت نرخ سود مورد انتظار و/یا بازپرداخت اصل پول اشاره میکند. معمولا هر چه ریسک اعتباری بالاتر باشد نرخ بهرهی اوراق نیز بالاتر خواهد بود.
ریسک مالیاتپذیری (Taxability Risk)
ریسک مالیاتپذیری به ریسک اوراق قرضهای اشاره دارد که در ابتدا ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری با فرض معاف بودن از مالیات صادر میشوند اما ممکن است پیش از فرا رسیدن موعد سررسید، تغییر وضعیت بدهند و شامل پرداخت مالیات بشوند. از آنجا که اوراق قرضهی معاف از مالیات نرخ بهرهی پایینتری نسبت به انواع دیگر این اوراق دارند، دارندگان آنها در صورت بالفعل شدن ریسک مالیاتپذیری، بازدهی کمتری نسبت به حالت اولیه (معاف بودن از پرداخت مالیات) دریافت خواهند کرد.
ریسک استرداد (Call Risk)
ریسک استرداد مختص اوراق قرضه است و به احتمال استرداد اوراق قرضه پیش از موعد سررسید آن اشاره دارد. ریسک استرداد معمولا در کنار ریسک سرمایه گذاری مجدد مطرح میشود، که کمی بعد به آن میپردازیم، زیرا دارندهی اوراق قرضه در این مرحله باید بفهمد کدام سرمایهگذاری مقدار برابری سود و ریسک را ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری برای او به همراه خواهد آورد. ریسک استرداد اغلب زمانی محتملتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد. در چنین شرایطی شرکتها سعی میکنند با جمعآوری اوراق قرضهی منتشر شدهشان و سپس انتشار اوراقی که نرخ بهرهی پایینتری دارند؛ پول کمتری از دست بدهند. در شرایط کاهش نرخ بهره سرمایهگذاران معمولا مجبورند ریسک بیشتری را برای بهدست آوردن جریانِ درآمدی یکسان با گذشته متحمل بشوند.
ریسک تورم (Inflationary Risk)
ریسک تورم یا ریسک قدرت خرید به احتمال کاهش ارزش یک دارایی یا درآمد بر اثر افت ارزش واحد پولی یک کشور اشاره دارد. به زبان دیگر ریسک تورم ریسک تورم اقتصادی در آینده است که طی آن قدرت خرید پول جاری که از یک سرمایهگذاری به دست میآید افت پیدا میکند. بهترین راه کاهش این ریسک سرمایه گذاری های سنجشپذیر (appreciable investments) مانند سهام یا اوراق قرضهی قابل تبدیل است که از نوعی مؤلفهی رشد برخوردارند که در طولانیمدت از تورم پیشی میگیرد.
ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
ریسک نقدینگی به این احتمال اشاره دارد که یک سرمایهگذار ممکن است در زمان مورد نیاز و به اندازهی کافی نتواند خرید یا فروش انجام بدهد زیرا در فرصتهای سرمایهگذاری برای خرید و فروش محدودیت وجود دارد. فروش املاک و مستغلات مثالی خوب برای تشریح ریسک نقدینگی هستند. برخلاف اوراق قرضهی دولتی یا سهام بلوچیپ (blue chip) که از شهرت و اطمینان شرکتهای معتبر و بزرگ برخوردار هستند و ریسک نقدینگی پایین دارند (به سرعت به فروش میروند) اغلب اوقات فروش املاک و مستغلات در لحظهی مورد نیاز، دشوار است.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک نوعی ریسک است که تمام اوراق بهادار را به شیوهای یکسان تحت تأثیر قرار میدهد. به زبان دیگر این ریسک در اثر عواملی به وجود میآید که نمیتوان آن را با تنوعبخشی به سرمایهگذاری کنترل کرد. این عوامل در حقیقت برآیند متغیرهای اقتصاد کلان هستند که خارج از کنترل سرمایهگذار است مانند: سیاستگذاری دولت، نرخ بیکاری، تغییرات نرخ ارز، تورم، تولید ناخالص ملی و … .
ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk)
در شرایط کاهش نرخ تورم، دارندگان اوراق بهادار که موعد سررسیدشان نزدیک است یا برای تحویل اوراق بدهی احضار شدهاند، با انتخابی سخت برای سرمایهگذاری روی اوراقی روبهرو هستند که بتوانند نرخ بهرهای مساوی یا بیشتری از اوراق تحویلشده برایشان به ارمغان بیاورد. برای این منظور آنها غالبا مجبورند اوراقی را خریداری کنند که مانند گذشته سود عایدشان نمیکنند؛ مگر اینکه ریسک اعتباری یا ریسک بازار بیشتری را متحمل شوند و اوراقی را خریداری کنند که از اعتبار کمتری برخوردارند.
این شرایط به ریسک سرمایه گذاری مجدد معروف است: این ریسک در شرایطی به وجود میآید که در آن کاهش نرخ تورم به افت ارزش پولِ به دست آمده از یک سرمایهگذاری منتهی میشود و موجب میشود که اصل و سود سرمایه مجددا با نرخ بهرهای کمتر سرمایهگذاری شود.
ریسک اجتماعی، سیاسی، قانونگذاری (Social/Political / legislative Risk)
ریسک مرتبط با احتمال دولتی شدن صنایع، اعمال نامطلوب حکومت یا تغییرات اجتماعی که به از دست رفتن ارزش منجر بشود ریسک ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری اجتماعی یا سیاسی نامیده میشود. ریسکهای قانونگذاری مرتبط با نرخهای بهره نیز میتوانند جزءِ ریسکهای قانونگذاری به حساب بیایند.
ریسک نرخ ارز (Currency/Exchange Rate Risk)
ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تبدیل واحد پول به یک واحد پولی دیگر است. نوسانات دائمی نرخ ارز خارجی که سرمایهگذاری در آنجا انجام شده در برابر نرخ پول داخلی ممکن است ارزش یک دارایی را با ریسک بالاتری روبهرو کند. برای سرمایهگذاری در کشورهای خارجی نیاز است این تفاوت نرخ ارز در دو کشور مد نظر قرار بگیرد. این ریسک به خصوص زمانی افزایش مییابد که واحد پول کشوری به خصوص به مقدار قابلتوجه افت پیدا کند، در این حالت تمام سرمایهگذاریهای خارجی انجامشده در آن کشور نیز دستخوش این افت خواهند شد. به همین منوال در صورتی که واحد پول کشور یک سرمایهگذار افت کند سرمایهگذاری خارجی برای او سودآور خواهد بود.
قابل درک است که ریسک نرخ ارز برای سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، بیشتر است زیرا در آنها فرصتی برای جبران ضررها در طول زمان وجود ندارد.
چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد.
به طور کلی، موقعیتهای ریسکی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)
این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسکها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هستند و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی، از جمله چنین ریسکهایی هستند.
ریسکهای نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسکهای نوع دوم میتوانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی انتظار دارند. همچنین افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی توقع دارند. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایهگذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد. در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند. صرف ریسک در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.
پایان نامه بررسی ریسک سیستماتیک و سیاست تقسیم سود شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران + حسابداری
1–بیان مسئلهبورس اوراق بهادار عمده ترين راه تجهيز و تخصيص بهينه سرمايه در کشور است و شناخت اين بازار و عناصر و ارتباطات موجود در آن يکي از عوامل مهم تو سعه بازار سرمايه محسوب مي گردد. يکي از عناصر مهم اين بازار سرمايه گذاران هستند؛سرمايه گذاران از انجام سرمايه گذاري در سهام شرکت ها اهداف مختلفي دارند آنها در بازار سرمایه سعی دارند منابع خود را به سمتی سوق دهند که بیشترین سودآوری را برای آنها داشته باشد و در صورتی که سرمایه گذاری آنها به سود مورد نظر منجر نشود ، اقدام به خروج از بازار سهام و سرمایه گذاری در سایر فعالیت ها خواهند نمود که این منجر به کاهش داد و ستد در سهام و از رونق افتادن بورس اوراق ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری بهادار خواهد شد. در این راستا آگاهی از میزان ریسک شرکت ها نیز می تواند نقش بسزایی در تصمیم گیری افراد داشته باشد. در ادبیات مالی ، ریسک بعنوان احتمال اختلاف بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار تعریف شده و به دو دسته تقسیم می شود. دسته اول: شامل ریسک هایی است که به عوامل داخلی شرکت مربوط می باشند مانند ریسک مدیریت، ریسک نقدینگی، ریسک ناتوانی در پرداخت بدهی و غيره که به آن ریسک غیر سیستماتیک (کاهش پذیر) گفته می شود. دسته دوم: شامل ریسک هایی است که خاص یک یا چند شرکت نبوده بلکه مربوط به شرایط کلی بازار نظیر شرایط اقتصادی ،سیاسی، اجتماعی و غیره می باشد و تحت عنوان ریسک سیتماتیک(β) غیر قابل کنترل و کاهش ناپذیرمی باشند، از این رو در تصمیم گیری مدیران شرکت ها و سرمایه گذاران می توتند نقش بسزایی داشته باشد، یکی از راه های پیش بینی ریسک سیستماتیک تعیین ارتباط بین عوامل مالی(حسابداری ) و ریسک سیستماتیک است یکی از عوامل عوامل مالی(حسابداری) مهم در شرکتها سیاست تقسیم سود این شرکتهاست ، تقسیم سود سهام پیچیدگی های زیادی برای اقتصاددانان،تحلیلگران مالی و سایر سرمایه گذاران داشته است و در تحقیقات متعدد ارتباط بین سیاست تقسیم سود و بازده سهام شرکتها مورد بررسی قرار گرفته است میلر و مودیلیانی (1985) اعتقاد داشتند که در یک بازار رقابت کامل به سبب وجود تقارن اطلاعاتی بین افراد فعال در بازار سرمایه نحوه تقسیم سود سهام شرکتها مشخص بوده و تقسیم مزبور بر قیمت سهام واحد تجاری تاثیرگذار نمی باشد، اما همانطور که می دانیم بازار های سرمایه کنونی در جهان و ایران بازارهایی هستند که در آن اطلاعات به میزان لازم در اختیار همگان قرار ندارد و سرمایه گذاران با یک بازار رقابت ناقص روبرو هستند و همیشه سود بیشتر،ازآن سرمایه گذاران مطلع تر می باشد. به همین دلیل خبر تقسیم یا عدم تقسیم سود یک شرکت بیشترین تاثیر روی نوسان قیمت سهام آن شرکت خواهد داشت. با توجه به این وضعیت اندیشمندان اقتصادی که از آن جمله آنها می توان به آلن و ولس (2000) اشاره نمود در مورد رفتارهای تقسیم سود سهام تئوری های متنوعی ارائه نموده اند.یکی از بارزترین این تئوری ها تئوری علامت دهی تقسیم سود می باشد، تحت مدل علامت دهی تقسیم سود سهام به عنوان یک علامت جهت کاهش سطح عدم تقارن اطلاعات در بازار سرمایه به کار گرفته می شود. اما این تئوری نیز نتوانسته تاثیر عمده ای در این کاهش داشته باشد و اشخاص خودی شرکتها که مدیران نیز از جمله آنها می باشند با در اختیار داشتن اطلاعات مهم و اساسی نسبت به سرمایه گذاران دیگر انتفاع بیشتری از خرید و فروش و تقسیم سود سهام نصیب خود می نمایند در نتیجه محقق در پی یافتن این مسئله می باشد که آیا بین ریسک سیستماتیک(β) سهام عادی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و سیاست تقسیم سود این شرکت ها رابطه ای وجود دارد یا خیر؟ جهت پاسخ به این سوال پژوهشگر از بین مولفه های مختلف تاثیر گذار بر سیاست تقسیم سود سهام از شاخص های مطرح شده توسط فاما و فرننچ در سال 2001 که شامل اندازه شرکت، ریسک شرکت، سودآوری، درصد سود پرداختی و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری می باشد، استفاده نموده است.تا در نهایت مدیران شرکت ها بتوانند بر اساس این رابطه ، تصمیم گیری و برنامه ریزی خود را تعدیل کنند. و سرمایه گذاران نیز تصمیم بگیرند که آیا به خرید سهام شرکت مبادرت ورزند یا اینکه در بخش دیگری سرمایه گذاری کنند.اهمیت و ضرورت تحقیقیکی از مهمترین مباحث در بازار سرمایه ، آگاهی از میزان ریسک شرکت ها ، خصوصا ریسک سیستماتیک است که می تواند نقش به سزایی در تصمیم گیری ها ایفا نماید. زیرا اعتقاد بر این است که بازده سهام شرکت ها تابعی از ریسک سیستماتیک است و ریسک سیستماتیک بیانگر تغییرات نرخ بازده یک سهم نسبت به تغییرات نرخ بازده کل بازار سهام می باشد. در بازار سرمایه نیز، سرمایه گذاران سعی دارند در جایی سرمایه گذاری کنند که بیشترین بازدهی را برای آنان به ارمغان آورد و در این راستا به ریسک مربوط به سرمایه گذاری نیز توجه دارند و در صورتی تحمل ریسک را پذیرا هستند که بابت آن مابه ازایی،عایدشان شود و این عوايد چیزی جز سود بیشتر سرمایه گذاری نخواهد بود. از طرف دیگر شرکت ها نیز تلاش دارند به گونه ای فعالیت کنند که هدف اصلی صاحبان شرکت (سهامداران)، یعنی افزایش ارزش شرکت، را محقق نمایند. در نتیجه ، اهمیت تحقیق در این است که سرمایه گذاران و شرکت ها می توانند با استفاده از نتایج تحقیق ، تصمیمات خود را تعدیل یا بر اساس آن تصمیمات جدیدی اتخاذ نمایند.3-جنبه جديد بودن و نوآوري در تحقيق(پایان نامه شما نسبت به پژوهش هایی که در مرور ادبیات و پیشینه پژوهش لیست کرده اید چه نوآوری از نظر عنوان، روش، نمونه موردی و … خواهد داشت؟):باتوجه به پژوهش های انجام شده که در تاریخچه پژوهش به ان اشاره شد این موضوع تاکنون موروبررسی قرار نگرفته است.4_اهداف تحقیقاهداف علمی تحقیق کشف رابطه بین دو عامل تاثیر گذار بر تصمیمات بازار سرمایه ایران، یعنی ریسک سیستماتیک و سیاست تقسیم سود، به نیت تقویت پیکره علم و افزودن بر معلومات موجود و در نتیجه استفاده پژوهشگران آتی از آن است. هدف کاربردی آن است که اگر افراد بتوانند با استفاده از تغییرات در میزان سود آوری شرکت ، میزان ریسک سیتماتیک را پیش بینی کنند ، تمایل آنها به سرمایه گذاری در سهام بیشتر می شود ، لذا تصمیمات بهتری را در زمینه سرمایه گذاری ها اتخاذ می کنند. هدف دیگر آن است که سرمایه گذاران بتوانند با کمک این ارتباط، به سود مورد نظر خود دست یابند و در نهایت با دید وسیع تری وارد معاملات بورس اوراق بهادار گردند که این امر خود موجر به رونق بازار سرمایه ایران خواهد شد.بهره وران از جنبه های کاربردی این تحقیق می توانند مدیران شرکت ها ، تحلیل گران مالی ، موسسات آموزشی و دانشجویان باشند که از نتایج این تحقیق در مطالعات تطبیقی و دیگر تحقیقات مالی استفاده کنند و یا سرمایه گذاران، مدیران سرمایه گذاری و تامین کنندگان مالی باشند که می توانند از نتایج این تحقیق جهت پیش بینی بهتر قابلیت سودآوری شرکت های مورد نظر خود استفاده نمایند.5-سؤالات (یا مسأله) تحقیق:ایا بین سیاست تقسیم سود و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد؟ایابین سود متعلق به سهامداران عادی و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد.؟ایابین سود نقدي متعلق به سهامداران عادی و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد؟ایا بین نسبت توزیع سود و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد.؟ایابین رشد سود و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد؟ایا بین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري ((M/B و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد؟-6-فرضیه های تحقیقفرضیه اصلي: بین سیاست تقسیم سود و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد.فرضیه فرعی اول: بین سود متعلق به سهامداران عادی و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد.فرضیه فرعی دوم: بین سود نقدي متعلق به سهامداران عادی و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد.فرضیه فرعی سوم: بین نسبت توزیع سود و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد.فرضیه فرعی چهارم: بین رشد سود و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد.فرضیه فرعی پنجم: بین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري ((M/B و ریسک سیستماتیک ارتباط معنی داری در بازار سرمایه ايران وجود دارد. پرداخت و دریافت فایل برچسب ها: دانلود پایان نامه پروپوزال کارشناسی ارشد word دانلود پروژه پایانی بازار های اولیه بازار های سرمایه بازده سرمایه گذاری ریسک سیستماتیک سود عملیاتی
علوم انسانی
دانلود پایان نامه کارشناسی / ارشد : بررسی رابطه ریسک سیستماتیک و سیاست تقسیم سود شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران دسته بندی: علوم انسانی » حسابداری تعداد مشاهده: 1829 مشاهده فرمت فایل دانلودی:.docx فرمت فایل اصلی: docx تعداد صفحات: 17 حجم فایل:138 کیلوبایت
برچسب: ریسک غیر سیستماتیک
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند. برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟
ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینههای ثابت شرکت است.
ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟
ریسک مالی گونهای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل میشود. ریسک ناشی از بهکارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی مینامند.
ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.
ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید. طبق نظریههای پرتفولیو با متنوعسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.هر معاملهای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه میکنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.
ریسک اعتبار (Credit risk)
این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند. سرمایهگذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایهگذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.ا لبته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا میباشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکتها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.
ریسک نرخ سود (Interest Rate Risk)
ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.
در بین انواع ریسکها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته میشود و سرمایهگذاران و معاملهگران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.
این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایهگذاران بستگی دارد و نه منطق.
چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.
همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده.
این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسبوکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.
ریسک مرتبط با بازار ثانویهای است که اوراق بهادار در آن معامله میشود. آن دسته از سرمایهگذاریهایی که خریدوفروش آن به آسانی صورت میگیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.
هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش مییابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.
ریسکهای بازار سرمایه را بشناسید
کارشناس بازار سرمایه گفت: به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک گفته میشود؛ که این انحراف بازده مثبت یا منفی است.
به گزارش نبض بورس، بابک سالاروند کارشناس بازار سرمایه در خصوص ریسک موجود در بازار سرمایه اظهار کرد: در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود؛ که این انحراف بازده مثبت یا منفی است، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری هم بیشتر خواهد بود.
او بیان کرد: اصل ثابتی در سرمایهگذاری مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد، وجود دارد. به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان است، امتناع میکنند.
کارشناس بازار سرمایه در خصوص معیار سنجش انواع ریسکهای سرمایه گذاری گفت: برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده، نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری است.
سالاروند در پاسخ به این پرسش که، چند نوع ریسک در بازار سرمایه وجود دارد؟، اظهار کرد: از انواع ریسکهای بازار سرمایه میتوان به ریسک سیستماتیک اشاره کرد که این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیستماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاصی نیست. همچنین نوعی دیگر از ریسکهای بازار سرمایه، ریسک غیر سیستماتیک است که برخلاف ریسک سیستماتیک، قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم.
او بیان کرد: نوعی دیگر از ریسک بازار سرمایه، ریسک نرخ سود است که اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری شود. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد. نوسانات نرخ سود سپرده یا اوراق مشارکت میتواند بر تمامی بازارهای مالی و حتی فیزیکی اثرگذار باشد. پس ریسک نرخ سود یا در واقع تغییرات نرخ سود را به یاد داشته باشید.
کارشناس بازار سرمایه افزود: ریسک تورم نوع دیگری از ریسکهای موجود در بازار سرمایه است. نرخ تورم بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. هرچه نرخ تورم افزایش ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود.
سالاروند در خصوص سایر ریسکهای موجود در بازار سرمایه گفت: ریسک مالی یکی دیگر از انواع ریسکهای بازار سرمایه است که، شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. همچنین ریسک نقدشوندگی از دیگر انواع ریسک هاست که، دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالایی دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن روانتر باشد، این ریسک در آن کم رنگتر است.
او بیان کرد: ریسک نرخ ارز نیز در مورد شرکتهای واردات محور، بسیار با اهمیت است. اگر شرکتی، عمده مواد اولیه خود را وارد کند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود. با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیستماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست. همچنین ریسک تجاری نیز کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد. این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، است.
او افزود: ریسک سیاسی از دیگر انواع ریسکهای بازار سرمایه است که، عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی یک کشور آسیب بزند، به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، عملکرد بنگاههای اقتصادی بیشتر با مشکل روبهرو میشود. به این ریسک، ریسک سیاسی یا در اصطلاح ریسک کشور نیز میگویند. ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور به صورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
مهم ترین نکاتی که باید در زمینه مدیریت ریسک و سرمایه در نظر داشته باشید
معرفی ریسک و روش های مدیریت آن در جهت بهینه سازی سبد سرمایه گذاری
مهم ترین نکاتی که باید در زمینه مدیریت ریسک و سرمایه در نظر داشته باشید
مدیریت ریسک و سرمایه همیشه سختی های خود را دارد اما اگر نکاتی درباره آن بدانید، کار شما خیلی ساده تر می شود و راحت تر می توانید سرمایه گذاری کنید. ریسک های مالی به دو دسته سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم می شوند. ریسک سیستماتیک بر کل اقتصاد و کلیه مشاغل تأثیر می گذارد. نمونه ای از ریسک سیستماتیک ضرر و زیان ناشی از رکود است. برای مدیریت ریسک و سرمایه در نظام سیستماتیک نیازمند برنامه ریزی های دقیق هستید. ریسک غیرسیستماتیک یعنی ریسکی که مختص صنعت یا شرکتی خاص است. این ریسک را می توان با برنامه ریزی دقیق به حداقل رساند.
نرخ بهره ، جنگ و رکود اقتصادی ممکن است باعث افزایش ریسک سیستماتیک شوند. برای مدیریت ریسک و سرمایه در این نوع ریسک، بهترین کار استفاده از مشاوران مالی است. ریسک سیستمیک را می توانید با استفاده از روش های Hedging کاهش دهید.
ریسک غیرسیستماتیک به عنوان “ریسک منحصر به فرد” هم شناخته می شود چون تنها مربوط به یک صنعت یا شرکت می باشد.
در کل هر چه ریسک بیشتری در سرمایه گذاری های خود انجام دهید، انتظار کسب سود بیشتری را دارید اما باید حواستان به مدیریت ریسک و سرمایه باشد تا شاهد ضررهای هنگفتی نباشید. از آنجایی که پیشبینی مقدار سود و ضرر کار بسیار مشکلی است بنابراین شما باید راهبردهای دقیق و مشخصی برای مدیریت ریسک و سرمایه خود داشته باشید.
ریسک سیستماتیک انواع مختلفی دارد ، اما اصلی ترین ویژگی ریسک سیستماتیک این است که شما می توانید سبد های سهام گوناگونی داشته باشید و در همین حال ریسک زیادی نکرده باشید. این شیوه از ریسک به دلیل فراگیر بودن در بازار اقتصادی به عنوان “ریسک بازار” یا “ریسک غیر قابل تقسیم” نیز شناخته می شود.
ریسک بهره: در این نوع ریسک با تغییر نرخ بهره، سرمایه گذاری فعلی شما نامطلوب به نظر می رسد یعنی اینکه احساس می کنید که در حال ضرر هستید.
ریسک تورم: ریسک تورم یعنی افزایش تورم باعث می شود بازده سرمایه گذاری فعلی شما نسبت به آنچه که انتظار داشتید کم تر باشد. مدیریت ریسک و سرمایه در صورت وجود داشتن تورم کار سختی است.
ریسک نقدینگی: یعنی شما نمی توانید به راحتی دارایی هایی که در دراز مدت جمع کرده اید را به فروش رسانید. مدیریت ریسک و سرمایه نقد کار نسبتا سختی نیست و با کمک یک حسابدار معمولی می توانید این ریسک را کاهش دهید.
تفاوت بین دارایی ها
دانستن تفاوت بین دارایی ها امر خیلی مهمی است
دارایی های مالی را می توان به چند دسته اصلی طبقه بندی کرد این دسته ها عبارتند از: سهام ، اوراق قرضه ، املاک و مستغلات یا پول نقد. هر دسته مزایا و محدودیت های خاص خودش را دارد. وجه نقد ساده ترین دارایی ممکن است و ریسک اصلی آن نرخ تورم است.
مدیریت ریسک و سرمایه اوراق قرضه نسبتاً امن است اما در معرض نرخ بهره و همچنین ریسک نقدینگی (ریسک سیستماتیک) قرار دارند. به این معنی که ممکن است در هنگام نیاز نتوانید آنها را به پول نقد تبدیل کنید.
سهام پرریسک ترین سرمایه گذاری در یک برهه زمانی کوتاه مدت است. همچنین نوسان بازار یک ریسک سیستماتیک ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری قابل توجه محسوب می شود. اکثر افرادی که به بازار سهام وارد می شوند می خواهند سریع به سود دهی برسند،چنین چیزی تقریبا غیر ممکن و برای کسب ثروت از بازار سرمایه شما باید فرد صبوری باشید.
املاک و مستغلات گزینه خوبی برای سرمایه گذاری ست اما مشکل املاک این است که شما نمی توانید آنها را فورا بفروشید و شاید ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری فروش یک ملک سال ها زمان ببرد پس خیلی روی آنها حساب باز نکنید.
ریسک مالی مبتنی بر دارایی
ریسک های متفاوتی در زمینه انواع دارایی داریم. به عنوان مثال برای وام مسکن وام را به شکل اوراق به شما می دهند. بانک با نرخ بهره ای که مشخص کرده روی این وام سود می کند. اگر شما وام را زودتر از موعد پرداخت کنید به بانک خسارت زده اید.
نرخ ریسک بهره در گذر زمان تغییر می کند و این به نفع بانک ها است. اگر نرخ بهره وام شما متغیر است باید ریسکِ تغییر مبلغ پرداختی اولیه را به جان بخرید یعنی ممکن است بانک از شما سود بیشتری به خاطر شرایط بد اقتصادی دریافت کند تا در این صورت خودش ضرر نکند.
ریسک بازار: یعنی یک دارایی با گذشت زمان ارزش خود را از دست بدهد.
ریسک نقدینگی: یعنی دارایی شما در زمان نیاز سریعا قابل تبدیل به پول نیست و مشخص نیست کی بتوانید آن را به پول نقد تبدیل کنید.
سطح ریسک پذری شما باید با نوع سرمایه گذاری که انجام میدهید مرتبط باشد.
قبل از مدیریت ریسک و سرمایه ، باید پیش بینی کنید که چقدر احتمال دارد بابت سرمایه گذاری تان ضرر کنید. هدف شما باید در سرمایه گذاری تان مشخص باشد و همچنین از قبل باید میزان ریسکی که می توانید برای هر سرمایه گذاری تحمل کنید را مشخص کنید تا بعدا در زمینه مدیریت سرمایه و ریسک به مشکل بر نخورید.
سهام: خطرناک ترین شکل سرمایه گذاری است اما در دراز مدت می تواند بالاترین بازده را داشته باشد. هیچ ضمانتی در زمینه سهام نیست و سرمایه گذار باید اعتماد به نفس خوبی در هنگام نوسان بازار داشته باشد چون بیشتر سرمایه گذاران با کوچکترین ضرری پا پس میکشند و توانایی پایبندی به اصول مدیریت ریسک و سرمایه را ندارند.
اوراق قرضه نسبت به سهام ریسک کمتری دارند. چون بازپرداخت آنها تضمینی است. میزان ریسک اوراق به صادر کننده آن بستگی دارد. بنابراین اوراق شرکت هایی را تهیه کنید که به آنها اعتماد دارید و میزان سرمایه آنها را می دانید. همچنین باید ریسک نرخ بهره را هم در نظر بگیرید. ریسک نرخ بهره بیشتر روی اوراق تاثیر می گذارد تا سهام. افزایش نرخ بهره به معنای افت قیمت اوراق بهادار است.
سرمایه گذاری های نقدی مانند حساب های کوتاه مدت ، حساب های پس انداز یا اوراق قرضه دولتی کمترین ریسک را دارند و مدیریت ریسک و سرمایه در این زمینه کار ساده ای است. این نوع سرمایه گذاری ها مطمئن هستند اما بازده کمی دارند.
سطح ریسکی که حاضرید متحمل شوید را مشخص کنید
هنگام تصمیم گیری در مورد سطح کلی ریسک ، باید ارزیابی کنید که چگونه می خواهید از پول بدست آمده از سرمایه گذاری های تان در آینده استفاده کنید.
اگر قصد دارید در آینده نزدیک مبلغ زیادی (مانند خرید خانه) خرج کنید ، یا قرار است به زودی بازنشسته شوید. نباید ریسک زیادی بکنید و باید سرمایه گذاری های مطمئن تری انجام دهید. با مدیریت ریسک و سرمایه و انجام سرمایه گذاری های کوتاه مدت دیگر نیازی نیست که غصه بازار را بخورید و به راحتی سود می کنید. این سود زیاد نیست اما برای شما به صرفه است. سرمایه گذاری های بلند مدت، ریسک بیشتری را هم می طلبند. برای تحقق اهداف بلند مدت باید صبر کنید و در هنگام نوسان بازار هیجانی عمل نکنید.
با مدیریت ریسک و سرمایه، هدف مالی مشخصی برای خود تعیین کنید
هدف مالی مشخص یعنی اینکه شما یک تاریخ معین برای رسیدن به هدف مالی خود تعیین کنید و به آن برسید. این زمان برای اکثر مردم دوران بازنشستگی است. سعی کنید که اهداف بلند پروازانه نداشته باشید و یک هدف مالی قابل درک و ممکن برای خود تعیین کنید.
دیدگاه شما