آشنایی با هرم ریسک و تعیین ریسک در سرمایه گذاری
فهرست این مقاله
آشنایی با هرم ریسک و تعیین ریسک
به احتمال زیاد تاکنون با مفهوم نسبت ریسک به پاداش (Risk-Reward) مواجه شده و با آن آشنایی دارید. معنای نسبت ریسک به ریوارد این است که هرچه ریسک یک سرمایهگذاری ویژه بالاتر باشد، بازگشت سرمایه یا بازده بالقوه آن نیز بالاتر خواهد بود؛ با این حال بسیاری از سرمایهگذاران قادر به تعیین سطح ریسک متناسب با پورتفولیوی خود نیستند و در این زمینه با چالشهای فراوانی روبهرو هستند؛ از اینرو در این مقاله قصد داریم یک چارچوب کلی برای ارزیابی سطح ریسک برای هر سرمایه گذار و تأثیر آن بر انواع سرمایه گذاریهای بالقوه را به شما ارائه دهیم.
مفهوم ریسک به پاداش (Risk-Reward)
نسبت ریسک به پاداش موازنهای کلی و تقریباً دربردارنده هر چیزی است که میتوان از آن کسب بازده کرد. هرگاه اقدام به سرمایه گذاری روی چیزی میکنید، ریسکی خواه بزرگ و خواه کوچک را درباره عدم بازگشت پول خود یا به عبارتی شکست سرمایه گذاری به ریسک کلی برای هر دارایی مالی خود تحمیل میکنید.
برای پذیرش این ریسک، لازم است بتوانید روی بازگشت سرمایه خود در حدی که بتواند جبران خسارت بالقوه شما را بکند، حساب کنید. از لحاظ تئوری، هرچه ریسک بالاتر باشد، باید سود بیشتری به ازای نگهداری یا هولدکردن سرمایه خود دریافت کنید و بالعکس، با کاهش ریسک، بهطور متوسط دریافتی شما پایینتر خواهد بود.
درباره سرمایه گذاری بر روی اوراق بهادار میتوانیم نموداری با انواع مختلف این اوراق تهیه کرده و به این ترتیب پروفایل ریسک/ پاداش مرتبط با هریک را تعیین کنیم.
اگرچه این نمودار بههیچعنوان علمی نیست، دستورالعملی را ارائه میدهد که سرمایهگذاران میتوانند از آن هنگام اتخاذ پوزیشنهای سرمایه گذاری مختلف استفاده کنند. در قسمت بالای این نمودار، سرمایه گذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، اما قادرند پتانسیل بیشتری را برای بازدهی در سطح بالای متوسط به نمایش بگذارند، مشاهده میکنید. در قسمت پایین نمودار سرمایه گذاریهای امنتر قرار میگیرند که پتانسیل کمتری برای بازدهی بالا دارند.
ترجیحات ریسک خود را تعیین کنید
با وجود انواع بسیار متنوع سرمایه گذاری، انتخاب از میان آنها و تعیین میزان ریسکی که هر سرمایه گذار قادر به پذیرش آن است، کار دشواری خواهد بود. در این مورد هر فرد ترجیحات ویژهای دارد و در اغلب مواقع نمیتوان الگویی کلی را به همه تعمیم داد. با این حال هنگام تصمیمگیری درباره میزان ریسکی که میخواهید بپذیرید، بهتر است به دو نکته مهم توجه داشته باشید:
افق زمانی یا Time Horizon: پیش از آنکه برای هرگونه سرمایه گذاری اقدام کنید، ابتدا باید مدتزمانی که لازم است پول خود را در آن سرمایهگذاری نگه دارید، معین کنید؛ برای مثال اگر شما قصد سرمایهگذاری ۲۰.۰۰۰ دلار را داشته باشید، ریسک کلی برای هر دارایی مالی اما بخواهید از این پول خود در ظرف یک سال آینده برای خرید خانه استفاده کنید، واردکردن آن در بازار سهام پرریسک استراتژی خوبی نخواهد بود.
هرچه یک سرمایه گذاری ریسک بالاتری داشته باشد، نوسانات قیمت در آن شدیدتر خواهد بود؛ بنابراین اگر افق زمانی نسبتاً محدودی دارید، ممکن است لازم باشد اوراق بهادار خود را با ضرری قابلتوجه بفروشید. هرچه افق زمانیتان طولانیتر باشد، زمان بیشتری برای جبران ضررهای بالقوه خواهید داشت و درنتیجه از لحاظ تئوری قادر به پذیرش ریسک بالاتری خواهید بود.
برای مثال، اگر ۲۰۰۰۰ دلار ریسک کلی برای هر دارایی مالی مذکور را برای خرید کلبهای در ظرف مدت ۱۰ سال آینده نیاز داشته باشید، میتوانید پول خود را وارد بازار سهام پرریسکتر کنید؛ چراکه زمان بیشتری برای جبران خسارات بالقوه خود خواهید داشت و احتمال اینکه مجبور به فروش زودتر از موعد پوزیشن خود شوید، کمتر خواهد بود.
پشتوانه مالی (Bankroll): تعیین میزان پولی که میتوانید از دست دهید، فاکتور مهم دیگری در تعیین میزان ریسکپذیری (Risk Tolerance) شما خواهد بود. اگرچه ممکن است این روش چندان خوشبینانه نباشد، درحقیقت واقعگرایانهترین متد سرمایهگذاری است. اگر تنها به سرمایهگذاری آن مقدار پولی بسنده کنید که از دست رفتن یا بلوکهشدن آن برای مدت طولانی برایتان قابلقبول است، در این صورت دیگر واهمه از دست دادن پولتان یا مسائل مرتبط با نقدینگی شما را به فروش سرمایهتان وانخواهد داشت.
هرچه پول بیشتری داشته باشید، قدرت پذیرش ریسکتان بالاتر خواهد بود؛ برای مثال، فردی با سرمایه خالص ۵۰.۰۰۰ دلار را با فرد دیگری که سرمایهای معادل ۵ میلیون دلار دارد مقایسه کنید. اگر هر دوی آنها ۲۵۰۰۰ دلار از سرمایه خالص خود را صرف سرمایهگذاری در اوراق بهادار کنند، فردی که از ابتدا سرمایه کمتری داشته، در مقایسه با فردی که سرمایه بیشتری دارد، بیشتر از سقوط بازار متأثر خواهد شد.
هرم ریسک سرمایه گذاری
پس از آنکه بهکمک دو فاکتور افق زمانی و پشتوانه مالی، میزان ریسک قابلپذیرش برای پورتفولیوی خود را تعیین کردید، میتوانید با استفاده از رویکرد هرم ریسک به سراغ سر و سامان دادن به داراییهای خود بروید.
این هرم را میتوان یک ابزار تخصیص دارایی (Asset allocation tool) در نظر آورد که سرمایه گذاران میتوانند بهکمک آن سرمایه گذاریهای پورتفولیوی خود را بر مبنای پروفایل ریسک هریک از اوراق بهادار طبقهبندی کنند. این هرم که نمایانگر پورتفولیوی سرمایه گذار است، از سه لایه مجزا تشکیل شده است:
بیس یا کف هرم: کف هرم نشانگر قویترین بخش آن است که از هر آنچه بالای آن قرار میگیرد، پشتیبانی میکند. این ناحیه از سرمایهگذاریهایی تشکیل شده که ریسک پایین و بازدهی قابل پیشبینی دارند. کف هرم ریسک بزرگترین قسمت آن است و بخش قابلتوجهی از داراییهای شما را در بر میگیرد.
قسمت میانی: این منطقه از سرمایه گذاریهایی با ریسک متوسط که بازده ثابتی را در عین رشد سرمایه در اختیارتان قرار میدهند تشکیل شده است. اگرچه این سرمایه گذاریها در مقایسه با سرمایه گذاریهای کف هرم خطر بالاتری دارند، همچنان بهطور نسبی امن در نظر گرفته میشوند.
قله: این منطقه بهطور ویژه به سرمایهگذاریهای پرریسک اختصاص دارد و کوچکترین بخش هرم (پورتفولیو) به شمار میآید. در این ناحیه پولی که شما میتوانید بدون هیچگونه عواقب جدی از دست دهید، قرار میگیرد. بهعلاوه، سرمایه موجود در قسمت قله کمابیش مازاد است؛ بنابراین اگر سرمایهتان دچار خسارت شود، نیازی به فروش زودتر از موعد آن نخواهید داشت.
چرا سهام در مقایسه با اوراق قرضه ریسک بالاتری دارد؟
بهطور متوسط، نوسانات قیمت در بازار سهام در مقایسه با اوراق قرضه بیشتر است؛ زیرا اوراق قرضه از برخی حمایتها و ضمانتهای ویژه بهرهمند بوده که سهام تهی از آن است؛ برای مثال، اشخاص بستانکار در مقایسه با سهامداران مصونیت بیشتری در برابر ورشکستگی خواهند داشت. بهعلاوه، اوراق قرضه حتی اگر کمپانی سوددهی نداشته باشد نیز پرداختیهای ثابت بهره و بازده را مدنظر خواهد داشت؛ درحالیکه سهام چنین ضمانتهایی ندارد.
موازنه ریسک و بازده چیست؟
بهطورکلی، پذیرش ریسک از سوی سرمایه گذاران باید در قالب بازده مورد انتظار (Expected return) بالاتر جبران شود. در راستای ریسک بیشتر سهام در مقایسه با اوراق قرضه میتوان گفت سهام در عین حال بازده مورد انتظار بیشتری نیز دارد که با عنوان صرف ریسک سهام (Equity risk premium) شناخته میشود.
با این حال دقت داشته باشید که این موضوع تنها درباره سرمایهگذاریها صدق میکند و برای مثال بازیهای کازینویی برخلاف سرمایه گذاریها، بازده مورد انتظار منفی دارند؛ درنتیجه قماربازی که ریسک بیشتری را میپذیرد، درحقیقت در درازمدت خسارات مورد انتظار خود را افزایش میدهد.
امنترین سرمایه گذاری کدام است؟
درمجموع سرمایه گذاری روی اوراق قرضه دولتی به شرط برخورداری از اقتصاد پیشرفته را میتوان امنترین شکل سرمایهگذاری دانست. درحقیقت گاهی اوقات از آنها با نام سرمایه گذاری بدون ریسک یاد میشود؛ چراکه از لحاظ تئوری دولتها میتوانند برای پوشش بدهیهای خود پول بیشتری را چاپ کنند؛ از همین رو، خزانهداری ایالاتمتحده جزء امنترین سرمایه گذاریهای موجود به شمار میآید (با این حال اغلب به سبب همین امر کمترین بازده را نیز دارد).
جمعبندی
هیچ دو فردی در سرمایهگذاری برابر و یکسان نیستند. درحالیکه برخی ریسک پایینتر را در سرمایه گذاری ترجیح میدهند، برخی دیگر حاضرند ریسک بالاتری را حتی در مقایسه با افراد برخوردار از سرمایه خالص کلان بپذیرند. این تنوع در ترجیحات افراد زیبایی هرم سرمایه گذاری را یادآوری میکند. کسانی که خواهان ریسک بیشتری در پورتفولیوی خود هستند، میتوانند با کاستن از دو بخش دیگر هرم، محدوده قله هرم را افزایش دهند.
همینطور افرادی که میخواهند ریسک کمتری را تقبل کنند نیز میتوانند اندازه کف هرم را بیشتر کنند. هرم نماینده پورتفولیوی شما باید مطابق با ترجیحات ریسکتان ترسیم شود. سرمایهگذاران باید با مفهوم ریسک و نحوه اعمال آن آشنایی داشته باشند. تصمیمگیریهای آگاهانه درباره سرمایهگذاری نهتنها مستلزم تحقیق درباره هر یک از اوراق بهادار، بلکه نتیجه مستقیم درک وضعیت مالی و پروفایل ریسک ویژه هر فرد خواهد بود.
برای اینکه بتوانید برآوردی از اوراق بهادار مناسب برای سطوح معین ریسکپذیری به دست آورده و بازده خود را به حداکثر میزان ممکن برسانید، باید بدانید چه مقدار زمان و بودجه میخواهید صرف کنید و بازده مورد انتظارتان چقدر است. در این مطلب بهطور اجمالی به توضیح هرم ریسک و نحوه تعیین ریسک سرمایهگذاری پرداختیم. بهکارگیری اطلاعات فوق در تحلیل بازار سرمایه به شما کمک میکند تا با تصمیمگیریهای صحیح، شانس موفقیت خود را در این مسیر پرتکاپو افزایش دهید.
جمعبندی کلیدی
هرم ریسک سرمایهگذاری یک استراتژی تخصیص دارایی است که در آن داراییهای با ریسک اندک مانند پول نقد و خزانهداریها در کف هرم قرار گرفتهاند. مواردی که به داراییهای پرریسکتر مانند سهام رشدی (Growth stock) اختصاص مییابند نیز در بالای هرم جای میگیرند.
قسمت میانی هرم بیانگر داراییهای با ریسک متوسط مانند اوراق مشارکت و سهام بلوچیپ (Blue-chip) است.
ساختار هرم حاصل بر مبنای افق زمانی، داراییها و ریسکپذیری اشخاص به موازنه ریسک و پاداش میپردازد.
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
ریسک کلی برای هر دارایی مالی
چهارشنبه 24 مرداد 1397 | 306 بازدید | آموزش
ریسک چیست؟
ریسک یکی از مفاهیم اولیه، پایه ای و بسیار مهم در مدیریت مالی است که ریسک کلی برای هر دارایی مالی اغلب افراد حتی دانش آموختگان مدیریت مالی نیز برداشت درستی از آن ندارند. افراد در زندگی روزمره از کلمه ریسک برای بیان مفاهیم متفاوت استفاده میکنند و یکی از علل برداشت نادرست از ریسک در مدیریت مالی هم همین کاربرد چند منظوره این کلمه است. در این مقاله کوتاه سعی خواهیم کرد تعریف درست و قابل فهمی از آنچه در علم مدیریت مالی ریسک نامیده میشود و تاثیر آن بر تصمیمات سرمایهگذاری ارائه کنیم .
دو واژه مرسوم که به عنوان معادل برای ریسک بکار برده میشود «خطرپذیری» و «عدم قطعیت» است، حتی برخی ریسک را معادل با نوسان (Volatility) یا واریانس در نظر میگیرند. اما در علم مدیریت مالی ریسک واقعا هیچیک از این مفاهیم نیست. به عنوان مثال اگر یک سرمایهگذار در یک دارایی پرنوسان (به لحاظ بازده تاریخی) سرمایهگذاری کند لزوما نشاندهنده این نیست که متحمل ریسک شده است. بر خلاف تصور عموم افراد در علم مدیریت مالی نوسان زیاد به معنی ریسک زیاد نیست.
اما ریسک چیست؟ ریسک عدم قطعیتی نامطلوب است به این علت که نمیتوانیم آن را از بین ببریم. بنابراین در ازای دریافت مبلغی حاضر به تحمل آن هستیم حال آنکه برای دوری از آن باید مبلغی پرداخت کنیم. در ادامه به توضیح بیشتر این تعریف با چند مثال میپردازیم.
مثال اول: فرض کنید شما در یک شرکت خودروسازی کار میکنید و میخواهید از بین سهام شرکت خودتان و یک شرکت خودروسازی دیگر (کاملا مشابه با شرکت خودتان) یکی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید: شرکت خودتان، شرکت دیگر یا به نظرتان تفاوتی نمیکند؟ اگر شرکت دیگر را انتخاب میکنید به خواندن ادامه این مقاله نیاز ندارید زیرا مفهوم ریسک را میدانید. در غیر اینصورت پیشنهاد میکنم تا انتها با من همراه باشید.
ریسک مفهوم سادهای است، دارایی که بازده آن همبستگی (Correlation) مثبت با مصرف (Consumption) یا بطور کلی ثروت (Wealth) شما دارد دارایی ریسکی است و شما برای داشتن آن باید انتظار بازدهی بیشتر از نرخ بهره بدون ریسک داشته باشید که به آن بازده اضافی یا ریسک پریمیوم (Risk Premium) گفته میشود.
در مثال بالا همبستگی ثروت شما با سهام شرکتی که خودتان در آن کار میکنید بیشتر است بنابراین این دارایی برای شما پرریسکتر محسوب میشود و در شرایط یکسان منطقی است سهام شرکت دیگر را خریداری کنید. چرا؟ فرض کنید به هر دلیلی اتفاق پیش بینی نشده ای برای شرکت شما رخ دهد و برای مدتی تولید متوقف شود. در این صورت نه تنها ممکن است حقوق شما به تعویق بیفتد یا کارتان را از دست بدهید بلکه ارزش سهام شما نیز کاهش مییابد. یا برعکس اگر به هر دلیلی مثلا استقبال مشتریان از یکی از محصولات جدید شرکت شما، تولید و سود شرکت افزایش یابد نه تنها ممکن است حقوق و مزایای شما افزایش یابد بلکه ارزش سهام شرکت نیز افزایش مییابد. این دقیقا مفهوم ریسک در علم مدیریت مالی است.
حال سوال این است که چرا ریسک به مفهومی که عنوان شد مطلوب نیست. جواب واضح است. دوباره به مثال بالا برمیگردیم. آیا شما ترجیح میدهید هنگامی که حقوقتان به تعویق افتاده یا کارتان را از دست دادهاید (بطور کلی در شرایط بد اقتصادی به سر میبرید) سهامی داشته باشید که پر ارزش باشد یا هنگامیکه حقوق و مزایای شما افزایش پیدا کرده (به طور کلی در شرایط خوب اقتصادی به سر میبرید)؟ مسلما جواب گزینه اول است، در شرایط بد اقتصادی.
دقیقا به همین علت است که همبستگی مثبت بازده یک دارایی با ثروت شما ریسک نامیده میشود که برای افراد نامطلوب است. این امر موجب کاهش قیمت دارایی ریسکی و افزایش بازده آن میشود. درغیر اینصورت هیچ کس حاضر به خرید چنین دارایی با قیمت بالا نیست.
مفهومی که در مثال قبل از ریسک بیان شد (همان همبستگی بازده دارایی با مصرف یا ثروت) یک مفهوم پایه ای و البته بسیار دقیق از ریسک در اقتصاد و مدیریت مالی است. اما از آنجا که ثروت و یا مصرف و همچنین توابع مطلوبیت افراد با هم متفاوت بوده و اندازه گیری این پارامترها نیز در دنیای واقعی مشکل است، بنابراین مدل کردن ریسک به روش یادشده در عمل مشکل و گاه غیرکاربردی است. (علاقهمندان را به مطالعه consumption based asset pricing models with a representative agent دعوت میکنم.)
بنابراین به عنوان جایگزینی ساده و کاربردی، CAPM (Capital Asset Pricing Model) کل بازار/اقتصاد (شامل تمام داراییهای موجود در بازار نه لزوما فقط داراییهای موجود در بازار سهام) را جایگزین مطلوبیت مصرف یا ثروت میکند. در عمل شاخص بازار سهام را به عنوان معیاری برای عملکرد کل بازار/اقتصاد در نظر میگیرند.
مثال دوم: فرض کنید شرکتی وجود دارد که مستقل از شرایط بازار در هر دوره زمانی (به عنوان مثال یک ماه) به احتمال ۵۰ درصد، بازده عملیاتی ۱۵ درصد و به احتمال ۵۰ درصد، بازده عملیاتی ۵- درصد میدهد که نشان دهنده بازده پرنوسان این شرکت است. به نظر شما آیا سرمایهگذاری در سهام این شرکت ریسکی است و بازار باید به شما برای سرمایهگذاری در این سهام بازده اضافی (ریسک پریمیوم) بپردازد؟ جواب این ریسک کلی برای هر دارایی مالی سوال منفی است! همانطور که پیشتر عنوان شد نوسان یا واریانس لزوما به معنی ریسک نیست بلکه آن بخشی از نوسان را ریسک مینامیم که ناشی از نوسان کل بازار باشد.
به بیان ساده تر به علت اینکه شرایط اقتصادی کل بازار تاثیری بر عملکرد این شرکت ندارد، بنابراین انتظار سرمایهگذار از عملکرد (بازده) این سهم در شرایط خوب و در شرایط بد اقتصادی کاملا یکسان بوده و سرمایهگذاری در این سهام (با توجه به تعریف ریسک در علم مدیریت مالی) ریسکی به همراه ندارد.
به همین دلیل به این نوع نوسان اصطلاحا ریسک غیرسیستماتیک (Unsystematic Risk) یا ریسک مختص به شرکت (Firm-Specific Risk) گفته میشود.
هنگامی که ریسک وجود ندارد، بازار بازده اضافی به سرمایهگذاران نمیپردازد، زیرا سرمایهگذار منطقی با قرار دادن این سهم (سهام شرکت فرضی یادشده) و سهام شرکتهای دیگر در یک سبد سهام، میتواند نوسان بازده این شرکت را از بین برده یا تا حد زیادی کاهش دهد. با استفاده از CAPM، به علت عدم همبستگی بازده این شرکت با بازده بازار، بتا (β) این شرکت صفر بوده بنابراین بازده اضافی برای این سهم در نظر گرفته نمیشود.
به بیان دیگر میتوان گفت ریسکی که در بازار برای آن قیمت تعیین میشود (ریسک پریمیوم) تنها ریسک بازار (Market Risk) یا ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) است که در بتای هر سهم نمود پیدا میکند. در غیر اینصورت بازار به سرمایهگذار برای تحمل ریسک غیرسیستماتیک که هیچ تاثیری بر بتای سهم ندارد هیچگونه بازده اضافی پرداخت نمیکند. البته در دنیای واقعی به خصوص بازار سهام داراییها معمولا با کل بازار همبستگی مثبت دارند و علت آن هم این است که عملکرد شرکتها از عملکرد کل بازار (کل اقتصاد) تاثیر میپذیرد. این تاثیر در برخی بخشهای صنعت کمتر و در برخی بیشتر است. به همین علت سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در برخی شرکتها بازده اضافی کمتر و برای برخی بازده اضافی بیشتر طلب میکنند.
سوالی که ممکن است به سرعت به ذهن خطور کند این است که آیا دارایی وجود دارد که همبستگی منفی با ثروت، مصرف یا کل بازار داشته باشد؟ اگر چنین دارایی وجود داشته باشد حتما دارایی ارزشمندی است زیرا داشتن این دارایی به معنی انتقال ریسک (که امری نامطلوب است) از خریدار آن به شخص یا موسسهای است که این دارایی را فروخته است.
چنین داراییهایی را بیمه (در این مقاله بیمه مفهومی معکوس ریسک است) مینامیم. حتما این مثال را در زبان عربی شنیدهاید که «تعرف الاشیاء باضدادها». بنابراین برای شناخت بهتر ریسک بد نیست که متضاد آن یعنی بیمه (Insurance) را نیز بهتر بشناسیم.
مثال سوم: فرض کنید میخواهید خودرو خود را در مقابل تصادفاتی که منجر به مرگ میشود بیمه کنید. اگر فرض کنیم دیه یک شخص ۱۰۰ میلیون تومان است شما حاضرید برای خرید این بیمه چه مبلغی بپردازید؟ احتمالا هر شخص بسته به میزان استفاده از خودرو یا اطمینان به دقت در رانندگی خود مبلغی را در نظر میگیرد اما احتمالا حتی محتاطترین افراد نیز حاضر به پرداخت حداقل ۲۰۰ هزار تومان سالیانه برای خرید این بیمه نامه هستند. حال آنکه با توجه به آمار و ارقام مربوط به تعداد خودرو و همچنین تصادفات منجر به فوت، احتمال اینکه این اتفاق برای یک فرد رخ دهد کمتر از ۰/۰۰۲ است. در نتیجه امید ریاضی مبلغی که طی یک سال از بیمه دریافت میکنید کمتر از ۲۰۰ هزار تومان است. اما چرا افراد برای خرید چنین دارایی بیشتر از ۲۰۰ هزار تومان پرداخت میکنند؟ جواب روشن است،
صاحب این دارایی ریسک را که امری نامطلوب است از خود دور میکند پس باید مبلغی اضافی (ریسک پریمیوم) به سازمان بیمهگر که ریسک را تحمل میکند بپردازد. کاملا واضح است که این دارایی (بیمه) عملکردی معکوس سهام اغلب شرکتها دارد به این معنی که در شرایط خوب (عدم تصادف) عملکرد بدی داشته زیرا بازدهی ندارد اما در شرایط بد (تصادف منجر به فوت) عملکرد خوبی داشته زیرا مبلغ دیه را پرداخت میکند. به همین دلیل است که افراد حاضر هستند برای خرید بیمه، ریسک پریمیوم بپردازند اما برای خرید سهام در بورس ریسک پریمیوم دریافت میکنند. با مثال بالا مشخص شد که چرا بیمه مفهومی کاملا معکوس ریسک است.
در این نوشتار سعی شد با استفاده از چند مثال تعریفی قابل درک از مفهوم آنچه در مدیریت مالی ریسک نامیده میشود ارائه شود. امید است بعد از مطالعه این مقاله تعریفی که از ریسک در ابتدا بیان شد واضحتر و ملموس تر به نظر برسد.
ریسک عدم قطعیتی نامطلوب است به این علت که نمیتوانیم آن را از بین ببریم، بنابراین در ازای دریافت مبلغی حاضر به تحمل آن هستیم حال آنکه برای دوری از آن باید مبلغی پرداخت کنیم.
آشنایی مدل CAPM یا مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای
مدل capm چيست ؟ مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا بهاختصار مدل CAPM برای اولین بار در سال ۱۹۵۲ توسط هری مارکویتز توسعه پیدا کرد و یک دهه بعد توسط افراد دیگری ازجمله ویلیام شارپ بهبود داده شد. بعدها فیشر بلک نسخه جدیدی از CAPM را توسعه داد که Black CAPM یا Zero-beta CAPM نام گرفت.
CAPM مخفف Capital Asset Pricing Model به معنای مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای است.
این مدل رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار را توصیف میکند و بهعنوان مدلی برای قیمتگذاری اوراق بهادار پرمخاطره به شمار میرود.
رابطه خطی بین بازده مورد نیاز در یک سرمایه گذاری (چه در بازار اوراق بهادار و یا در عملیات تجاری) و ریسک سیستماتیک مربوط به آن توسط فرمول CAPM تبیین می گردد،
در ارزﺷﻴﺎبی ﺑﺮای ﺑﺮآورد ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻣﺪل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای اﺳﺘﻔﺎده میشود. دلیل استفاده از این رابطه طلب بازده بالاتر سهامداران نسبت به بازده بازار به دلیل تحمل ریسکهای مختص شرکت علاوه بر ریسک سیستماتیک بازار است.
به تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است.هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، درجه ریسک پذیری خود را تعیین کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود با الگو هارمونیک آشنا شوید.
ریسکی که مربوط به کل بازار است، ریسک سیستماتیک نامیده میشود. این نوع ریسک که به «ریسک غیرقابلحذف» یا «ریسک بازار» نیز شناخته شده، بر کل بازار و نه فقط سهام یک شرکت یا صنعت خاص تأثیر میگذارد. این نوع ریسک هم غیرقابلپیشبینی بوده و هم اجتناب کامل از آن امکانپذیر نیست.
ریسک سیستماتیک در بازار سهام از طریق متنوعسازی حذف نمیشود، بلکه تنها راه کاهش آن از طریق بهکارگیری استراتژیهای پوشش ریسک یا با استفاده از استراتژی تخصیص دارایی است
سرمایه گذاران تنها نیاز به بازگشت ریسک سیستماتیک برای اوراق بهادار خود هستند، چرا که خطرات غیر سیستماتیک را می توان حذف و یا نادیده گرفت. در پرتفویی که بهخوبی تنوعبخشی شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک ناچیز است و به همین دلیل میتوان از آن صرف نظر کرد.
capm چیست ؟ مدل CAPM میگوید که نرخ بازده مورد انتظار یک ورقه بهادار یا پرتفوی از مجموع نرخ بازده بدون ریسک در بازار و پاداش ریسک حاصل از سرمایه گذاری به دست میآید. اگر بازده مورد انتظار محاسبهشده با بازده موردنیاز سرمایه گذار مطابقت نداشته یا بیشتر از آن نباشد، سرمایه گذاری انجام نخواهد گرفت.
ایده کلی CAPM بیان میکند که سرمایهگذاران به دو نوع جبران نیاز دارند: ارزش زمانی پول و ریسک.
نرخ بدون ریسک نشان دادهشده در فرمول بیانگر ارزش زمانی پول و جبران سرمایهگذاران برای قرار دادن پول در هر سرمایهگذاری در طول زمان است. نرخ بدون ریسک معمولاً بازده اوراق بدهی دولتی است.
نیم دیگر فرمول CAPM نشاندهنده ریسک و محاسبه مقدار جبرانی که سرمایهگذار باید برای ریسک اضافه انجام دهد. شما میتوانید این محاسبات را با ضریب بتا انجام دهید که بازده دارایی را با بازده بازار در طول زمان مقایسه میکند.
مدل قیمت گذاری capm چیست ؟ این مدل نشانگر یک تئوری ساده است که نتیجه ساده ای را نیز در پی دارد. این مدل می گوید تنها دلیلی که یک سرمایه گذار بازدهی بالاتر از میانگین بازار از طریق سرمایه گذاری در یک سهام به دست می آورد این است که ریسک بیشتری را متحمل شود و یا سهامی را انتخاب کند که ریسک آن بیشتر از ریسک کل بازار است .
این مدل بیان گر آن است که بازده مورد انتظار برای یک دارایی، به عوامل زیر وابسته می باشد:
- عامل اول، ارزش زمانی پول در شرایط بدون ریسک: این عامل بر اساس نرخ بازده بدون ریسک محاسبه می گردد و پاداش آن صرفا بر اساس گذر زمان دریافت می شود و هیچ ریسکی ندارد.
- عامل دوم، پاداش پذیرش ریسک سیستماتیک: این عامل با توجه به صرف ریسک بازار (مازاد بازده بازار)، بررسی می گردد که بازار برای پذیرش یک واحد از ریسک سیستماتیک، علاوه بر پاداش به تعویق انداختن مصرف پول به سرمایه گذار می دهد.
- عامل سوم، مقدار ریسک سیستماتیک: این عامل بر اساس متغیر بتا مورد بررسی قرار می گیرد که در آن مقداری از ریسک سیستماتیک یک دارایی خاص نسبت به ریسک سیستماتیک پرتفوی بازار می باشد. نهادهای مالی بورس را میشناسید ؟
مفروضات CAPM :
- سرمایه گذاران تصمیمات خود را بر اساس بازده مورد انتظار در ریسک های بازده انجام می دهند .
- سرمایه گذاران افرادی منطقی و ریسک گریز هستند .
- سرمایه گذاران همگی برای یک دوره زمانی یکسان سرمایه گذاری می کنند .
- سرمایه گذاران در مورد بازده مورد انتظار و ریسک همه دارائیها ، دارای انتظاات یکسانی هستند .
- یک دارایی بدون ریسک وجود دارد و سرمایه گذاران می توانند با نرخ بدون ریسک ، هر مبلغی را که بخواهند وام بگیرند یا قرض بدهند .
- بازارهای سرمایه کاملا رقابتی است و اختلاف نظری بین سرمایه گذاران وجود ندارد .
- اندازه پروژه در مقایسه با اندازه شرکت سرمایه گذار، کوچک باشد.
- فعالیت های تجاری پروژه سرمایه گذاری، مشابه فعالیت های جاری شرکت سرمایه گذار است.
- ساختار تامین مالی پروژه، مشابه با ساختار جاری تامین مالی شرکت سرمایه گذار است.
- به علت ایجاد یک پروژه جدید، نرخ بازده مورد انتظار تامین کنندگان مالی شرکت تغییر نکند.
نمودار مدل CAPM به خط SML یا خط بازار اوراق بهادار شهرت دارد و به شکل زیر است:
خط SML بیانگر رابطه ریسک سیستماتیک (β) و بازده مورد انتظار یک سهم (Ri) بوده و بیان میکند این دو ربطه ای مثبت با یکدیگر دارند. بطوریکه هرچه ریسک سیستماتیک سهم افزایش یابد، نرخ بازده مورد انتظار نیز افزایش مییابد.
اگر ریسک تجاری پروژه سرمایه گذاری با ریسک تجاری شرکت سرمایه گذار، متفاوت باشد، مدل کپم می تواند جهت محاسبه نرخ تنزیل آن پروژه خاص مورد استفاده قرار گیرد.
هدف فرمول CAPM این است که داراییها را بر اساس ریسکشان قیمتگذاری کند. با استفاده از CAPM بررسی میکنیم که آیا سودی که در نهایت دریافت میکنیم با توجه به خطری که پذیرفتهایم و با در نظر گرفتن فاکتور زمان، ارزش سرمایهگذاری را دارد یا خیر.
Ra : بازده مورد انتظار سهم a
Rf: نرخ بازده بدون ریسک
Ba: ضریب بتای سهم a
Rm: بازده مورد انتظار کل بازار
در مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، سود مورد انتظار سهام یا پرتفوی، برابر با نرخ بهره بدون ریسک به اضافه پاداش ریسکپذیری است.
توجه داشته باشید که (Rm-Rf) همان صرف ریسک بازار می باشد. صرف ریسک، پاداش مازاد نسبت به بازده بدون ریسک را نشان می دهد.
ﺑﺮای ﺑﺮآورد نرخ بازده مورد انتظار سهام یا همان Re در روش قیمتگذاری داراییهای سرمایهای ﻧﻴﺎز ﺑﻪ دادههایی ﭼﻮن ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳﺴﻚ (Rf)، ﺑﺎزده ﺳﺒﺪ ﺑﺎزار (RM) و ﺑﺘﺎی سرمایهگذاری (β) دارﻳﻢ. ﻫﺮ یک از اﻳﻦ دادهها براساس ﺷﺮاﻳﻂ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن سرمایهگذاری ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺗﻐﻴﻴﺮ کند. روش ﺑﺮآورد ﻫﺮ ﻳیک از این ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ.
نرخ اوراق قرضه کوتاه مدت دولتی که بعنوان یک نرخ بازده بدون ریسک از آن استفاده می شود ثابت نیست و بطور منظم با شرایط اقتصادی تغییر می کند. بدین منظور می توان از میانگین نرخ اواق قرضه کوتاه مدت استفاده کرد تا نوسانات نسبت به نرخ محاسباتی ملایم تر شود.
مقدار پولی که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود دریافت کند بازده مورد انتظار گفته میشود. به طور مثال، اگر یک نفر در ریسک کلی برای هر دارایی مالی سهامی که ۵۰% شانس تولید سود ۱۰ درصدی و ۵۰% شانس تولید زیان ۵ درصدی دارد سرمایه گذاری کند، بازده مـورد انتظار او ۲٫۵% خواهد بود (۰٫۰۵- * ۰٫۵ + ۰٫۱ * ۰٫۵)؛ اما لازم به ذکر است که بازده مورد انتظار معمولاً بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته بنا شده و تضمینی برای تحقق آن وجود ندارد.
چگونه بازده مورد انتظار را به دست بیاوریم، به عوامل گوناگونی بستگی دارد.
- یکی از کارهایی که باید انجام دهیم، بررسی و تحلیل اطلاعات و ارقام سنوات قبل سرمایه گذاری مورد نظر ما می باشد. با بررسی و تحلیل اطلاعات گذشته می توان دید خوبی نسبت به آن سرمایه گذاری به دست آورد. می توان روند آن را تحلیل کرد و در نتیجه از اطلاعات گذشته جهت برآورد آینده آن سرمایه گذاری کمک می گیریم.
- روش دیگری که می توان استفاده کرد، تحلیل وضعیت آتی آن سرمایه گذاری می باشد. با توجه به متغیرهای اقتصادی و سیاسی و تصمیماتی که در سطح کلان در آن حوزه گرفته می شود، می توان به پیش بینی هایی در آن حوزه دست یافت.
ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳﺴﻚ
نظریه پولی اروینگ فیشر:
نرخ بهره بدون ریسک مقدار کمینه بازده ای است که سرمایه گذار برای هر سرمایه گذاری انتظار دارد. در عمل اما نرخ بهره بدون ریسـک وجود ندارد چون حتی امنترین سرمایه گذاری ها هم دارای مقدار کمی ریسک هستند. به همین خاطر، در محاسبات تئوریک معمولاً نرخ بهره سهماهه اوراق خزانه آمریکا به عنوان نرخ بهره بدون ریسـک در نظر گرفته میشود.
ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳسک (Rf) ﺣﺪاﻗﻞ ﻧﺮخ ﺑﺎزدهی اﺳﺖ ﻛﻪ از داراییها ﻳﺎ اوراق ﺑﻬﺎدار ﺑﺪون ریسک اﻳﺠﺎد میشود. هنگام ﺑﺮآورد جریانهای ورودی و ﻧﺮخ ﺗﻨﺰﻳﻞ در ارزﺷﻴﺎبی ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻪ ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳسک ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﻮد.
ﻫﻢ جریانهای ﻧﻘﺪی ﺷﺮﻛﺖ و ﻫﻢ ﻋﺎﻣﻞ ﺗﻨﺰﻳﻞ از ﺗﻮرم ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر تاﺛﻴﺮ میپذیرند. ﻣﻌﻤﻮﻻً اﻳﻦ ﻧﺮخ براساس دادههای ﺑﺎﻧک ﻣﺮﻛﺰی به دست میآید و حداقل بازدهی است که بدون هیچگونه رﻳﺴکی ﺗﻮﺳﻂ سرمایهگذاران دریافت میشود.
در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳسک، ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻳﺎ ﻗﻴﻤﺖ ﭘﻮلی اﺳﺖ ﻛﻪ در طی یک دوره ﻣﺸﺨﺺ برای فعالیتهای اﻗﺘﺼﺎدی اﺳﺘﻔﺎده میشود. ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون ریسک ﻣﻌﻤﻮﻻً متاﺛﺮ از ﻧﺮخ ﺗﻮرم اﺳﺖ. همانطوری ﻛﻪ قیمتها اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎ ﻛﺎﻫﺶ مییابند، ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون ریسک ﻧﻴﺰ دﺳﺘﺨﻮش ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت میشود.
اﻏﻠﺐ ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﻣوﺛﺮ ﺑﺮ ﻧﺮخ ﺑﻬﺮه را در ﻋﻮاﻣﻞ پولی میدانند. ﻣﻌﻤﻮﻻً رﺷﺪ ﭘﻮل به رﺷﺪ قیمتها و در نتیجه اﻓﺰاﻳﺶ ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون ریسک ﻣﻨﺠﺮ میشود.
متوسط نرخ سود بدون ریسک سالانه .با توجه به اینکه خرید سهم برای سرمایهگذار دارای ریسک است لذا نرخ بازده مورد انتظار از سهم (Ri) به خاطر ریسک مورد نظر، نسبت به نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد که به تفاوت آن دو صرف ریسک دارایی میگویند.
صرف ریسک دارایی = Ri– Rf
با توجه به توضیحات فوق به تفاوت بازده مورد انتظار بازار (Rm) و نرخ بازده بدون ریسک (Rf)، صرف ریسک بازار گفته میشود.
صرف ریسک بازار = Rm– Rf
به تفاوت بین شاخص بازار با بازده بدون ریسک صرف ریسک بازار گفته می شود.
برای محاسبه بتا:
بر طبق مدل CAPM بتا ، واحد اندازه گیری ریسک سیستماتیک مربوط به سهام است . در واقع بتا ، میزان بالا و پایین رفتن قیمت سهم با میزان بالا و پایین رفتن قیمت کلیه سهام بازار را اندازه گیری می کند .
اگر حرکت قیمت سهام یک شرکت کاملا منطبق با حرکت بازار سهام باشد ، گفته می شود که بتای آن سهام برابر یک است . سهامی که بتای آن 5/1 باشد در صورت کسب بازدهی 10درصد بازار ، بازدهی برابر 15درصد کسب خواهد کرد و در صورت بازدهی منفی 10درصدی برای بازار ، بازدهی منفی معدل 15درصد خواهد داشت .
مفهوم بتا :
در یک دوره زمانی مشخص مثلا یک ماهه ، بازدهی های روزانه یک سهم با بازدهی های روزانه بازار مقایسه شده و از طریق روش های آماری ارتباط حرکتی این دو بازدهی باهم مشخص می شود .
در مقایسه با صرف ریسک بازار سهام ، بتا نشاندهنده میزان پاداش مورد توقع سرمایه گذاران در بازار سهام برای تحمل ریسک اضافی است .
صرف ریسک بازار سهام عبارت است از مابه التفاوت نرخ بازدهی مورد انتظار بازار از نرخ بازدهی یا نرخ بهره بدون ریسک .
با مقایسه نرخ بازدهی مورد انتظار یک سرمایه گذاری که از مدل به دست می آید با بازدهی واقعی که به دست خواهد آمد می توان گفت که سهام به قیمت مناسبی خریداری شده است یا خیر.
بتا نشاندهنده این موضوع است که ریسک دارایی با ریسک کلی بازار مقایسه میشود و نوسان دارایی و بازار و همبستگی بین آن دو را نمایش میدهد.
سهامی با بتای بالا معمولاً بازدههای بالاتری میدهند. بااینحال در یک دوره زمانی بلندمدت، سهام با بتای بالا بدترین عملکرد را در دوره سقوط بازار (دوران رکورد) خواهند داشت. درحالیکه شما ممکن است بازده بالایی از سهام با بتای بالا دریافت کنید، اما هیچ تضیمنی وجود ندارد که بازده CAPM تحقق یابد
یکی از متداولترین روشها برای تخمین بتای سهام استفاده از بتای تاریخی بازار است.
در این روش با استفاده از بازده واقعی سهام و مقایسه آن با بازده واقعی سبد بازار، معادله خط رگرسیون به دست میآید. به این صورت که اگر ﻓﺮض ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﺎزده دارایی، Rj و ﺑﺎزده ﺑﺎزار، rM ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻣﻌﺎدﻟﻪ ﺑﺎزده ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر بهصورت زﻳﺮ ﺑﺮآورد میشود:
مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای(CAPM)
ﺷﻴﺐ ﺧﻂ رﮔﺮﺳﻴﻮن ﻫﻤﺎن ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺘﺎي سرمایهگذاری β است.
آلفا = نرخ واقعی بازده – نرخ بازده مورد انتظار
مشکلات و نواقص مدل CAPM:
پژوهشگران این زمینه نقد های زیادی به این مدل قیمت گذاری وارد کرده اند برای مثال می توان به متغیر بتا اشاره نمود که نشان دهنده درجه حساسیت دارایی نسبت به نوسانات بازار می باشد که میزان ریسک را با نوسان قیمت سهام بررسی می کند اما این دوره انتخاب شده برای تعیین نوسان، استاندارد نمی باشد زیرا بازده و ریسک دارای توزیع یکنواخت نیستند.
همچنین انتقاد دیگری که به این مدل وارد می شود این است که جریان های نقدی آینده را می توان تخمین زده و ارزش دارایی ها را حساب نمود و اگر در این مورد، سرمایه گذار بتواند تخمین درستی برای بازگشت آینده سهام بزند، استفاده از مدل CAPM ضرورتی ندارد. میدانید معاملات الگوریتمی چیست ؟
مفروضات برای مدل CAPM زیادند و با دنیای واقعی تطبیق کمی دارند. مثال شرایط تعادلی بازار، اطلاعات کامل و بدون هزینه قابل دسترسی برای همه، نبود هزینه های معامالتی و غیره
نتیجه گیری:
آنچه مدل CAPM به ما میگوید این است که شرکت فرضی شناسا دارای نرخ بازده موردنیاز X% درصد است. پس اگر شما در شرکت شناسا سرمایه گذاری کنید، نرخ بازگشت سرمایه گذاری شما باید حداقل X درصد باشد. چنانچه فکر میکنید سرمایه گذاری در سهام این شرکت، چنین بازدهی نخواهد داشت، پس باید سرمایه گذاری در شرکت دیگری را مد نظر قرار دهید، چراکه احتمالاً ریسک سرمایه گذاری در شرکت یا همان بتا زیاد است.
حقیقت این است که با وجود گذر زمان و بروز کاستیهایی در نتیجه این مدل، CAPM هنوز هم به طرز گستردهای کاربرد دارد و محبوبیت خود را حفظ کرده است. استفاده از این مدل آسان است و دید نسبتا خوبی از ارزش سهام و اوراق بهادار به سرمایهگذاران میدهد. بنابراین آنها هنوز هم داراییهای سرمایهای خود را با استفاده از این مدل قیمتگذاری میکنند تا بتوانند ارزیابی معقولی از آینده سرمایههای خود داشته باشند.
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا بهاختصار مدل CAPM برای اولین بار در سال ۱۹۵۲ توسط هری مارکویتز توسعه پیدا کرد و یک دهه بعد توسط افراد دیگری ازجمله ویلیام شارپ بهبود داده شد. بعدها فیشر بلک نسخه جدیدی از CAPM را توسعه داد که Black CAPM یا Zero-beta CAPM نام گرفت. CAPM مخفف Capital Asset Pricing Model به معنای مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای است.
1- تقسیمبندی ریسک
تقسیمبندی با این فرض صورت میپذیرد که دستهای از ریسکها دارای ماهیت مالی و گروهی دیگر جنبه غیرمالی دارند بهنحویکه در سایر منابع ریسک مالی به تغییرات نرخ ارز و نرخ سود گفته میشود. در این نوشتار به کاربرد اختیارات نامتعارف در مدیریت ریسک بازارمالی پرداخته می شود.
1-1.ریسک های غیرمالی
در خصوص ریسکهای غیرمالی میتوان گفت که اینگونه ریسکها منشأ ریسکهای مالی هستند و درواقع بهعنوان محرک ریسکهای مالی شناخته میشوند و درنهایت ریسک مالی نوسان قیمت را شکل میدهد برای درک این موضوع تصور میکنیم که ریسک سیاسی منجر به تغییر نرخ ارز میشود و نوسانات نرخ ارز بر قیمت داراییها و بدهیها اثرگذار است. در این دسته از ریسکها میتوان به 1- ریسک مدیریت 2- ریسک سیاسی 3- ریسک صنعت 4- ریسک عملیاتی 5- ریسک قوانین و مقررات 6- ریسک نیروی انسانی اشاره کرد.
1-1-1.ریسک مدیریت:
شاید آنچه در ریسک کدیریت بااهمیت باشد تصدی مدیریت سازمان بر عهده ناشر ابزارهای مالی است این موضوع میتواند عملکرد بهتری را برای سازمان رقم بزند. در کاهش ریسک مدیریت اختیارات نامتعارف آنچه حائز اهمیت است، سرمایهگذاری در داراییهای شرکتی است که مدیران آن شرکت سهامداران شرکت باشند.
2-1-1.ریسک سیاسی:
در ارتباط با ریسک سیاسی وقتی تغییرات از ناحیه مراجع حقوقی، قضایی یا اداری دولت باشد، صرفنظر از منفعت سیاسی یا اقتصادی پشتصحنه، ریسک به وجود آمده ریسک سیاسی است. تغییرات قوانین مالیات و صادرات و واردات درنهایت منجر به ریسک سیاسی خواهد شد. ریسک سیاسی متوجه سرمایهگذاران بینالمللی خواهد شد که مربوط به کشور سرمایه پذیر است. سرمایهگذاران خارجی دارای نرخ بازدهی بیشتری نسبت به سرمایهگذاران داخلی میباشند زیرا سرمایهگذاران داخلی با این ریسک مواجه نیستند. ریسک ریسک کلی برای هر دارایی مالی سیاسی بینالملل که متوجه سرمایهگذاران خارجی میشود شامل: منع خروج منابع مالی از کشور، تعرفههای مختلف بر روی سرمایهگذاری خارجی و قوانین مالیاتی است.
3-1-1.ریسک صنعت:
ریسک صنعت را بر اساس اینکه وقتی گروهی از شرکتها در یک بازار فعالیت نمایند میتوان تعریف کرد.
کاربرد اختیارات نامتعارف در مدیریت ریسک صنعت؟
اما آنچه مهم است که به آن دستیافت کاربرد اختیارات نامتعارف در صنایع است و اینکه این اختیارات چه صنایعی را پوشش میدهند قابلبحث است در این صورت ریسک این دسته از اختیارات از نوسانات بازدهی سرمایهگذاری که براثر اتفاق خاصی در صنایع رخداده باشد تعریف میشود که میتواند ناشی از تغییر قیمتها، تعرفهها در سطح داخلی و خارجی، مالیات محصولات یک صنعت، مسائل زیستمحیطی، مسائل مربوط به اتحادیه کارگری باشد.
4-1-1.ریسک عملیاتی:
گاهی سازمانها اقدامات خود را بهخوبی انجام نمیدهند و بر همین اساس موجبات ریسک عملیاتی شکل میگیرد نتیجه این عمل کاهش نرخ بازدهی سرمایهگذاری سازمان مربوطه است برای مثال کاهش ظرفیت تولیدی شرکت را میتوان نمونه ریسک عملیاتی محسوب کرد.
5-1-1.ریسک قوانین و مقررات:
در دنیای فعلی تغییرات قوانین و مقررات در مؤسسات مالی فراوان دیده میشود. برای مثال در بازار سهام قوانین مربوط به پذیرش سهام آمده است که نباید سهام پذیرفتهشده در بورس در بازار خارج از بورس معامله گردد اما بعدها این قوانین ابطال و بازار خارج از بورس پذیرای معاملات بورسی بوده است. بعد از چندی مجدد قوانین دوباره به اجرا گذاشته شد پس وقتی اختیارات نامتعارف در خارج از بورس معامله میشوند تحت تأثیر این قوانین قرار خواهند گرفت و سرمایهگذاران را متوجه ضرر و زیان می کند.
آنچه از اختیارات نامتعارف تاکنون دراین نوشتار و آموزش ریسک کلی برای هر دارایی مالی های قبل آموختیم نحوه معاملات اینگونه قراردادها مستلزم افرادی بامهارت ویژه است، برای این منظور گروه مشاوران خبره کسب و کار ایرانیان همراه شما خواهد بود.
6-1-1.ریسک نیروی انسانی:
شرکتهایی که کارکنان خود را از دست دهند با ریسک نیروی انسانی مواجه خواهند شد که اهم اقدامات کاهش ریسک نیروی انسانی: قرار دادن برنامه تشویقی برای کارکنان، ایجاد انگیزه و رضایت برای کارکنان، آموزش و ارتقا و… است.
2-1. ریسکهای مالی
ریسکهای مالی بهطور مستقیم با سودآوری شرکتها در ارتباط هستند و یا میتوانند شرکتی را ورشکست نمایند. ریسکهایی که در این دسته جای گرفتهاند: 1- ریسک نرخ ارز 2- ریسک نرخ سود 3- ریسک نکول 4- ریسک نقدینگی 5- ریسک تورم 6- ریسک بازار است.
1-2-1.ریسک نرخ ارز:
تغییرات نرخ ارز ریسک نرخ ارز را شکل میدهد ریسک نرخ ارز توانایی شرکتها در بازپرداخت بدهیهایشان را تحتالشعاع قرار میدهد. از عوامل مؤثر بر نرخ ارز میتوان به جریانهای بازرگانی، نرخ تورم نسبی، نرخ سود نسبی اشاره کرد.
2-2-1.ریسک نرخ سود:
ریسک نرخ سود زمانی متوجه سازمان خواهد شد که بخشی از داراییهای خود را بهصورت داراییهای مالی نگهداری نماید و این بدین معناست که شرکت دارای تعهدات مالی است.
3-2-1.ریسک نکول:
در خصوص ریسک نکول نیز میتوان گفت که قدیمیترین ریسک مالی است که وامگیرنده به علت عدم توان و تمایل به تعهدات خود در مقابل وامدهنده و در تاریخ سررسید عمل نمیکند. ریسک نکول یکی از مهمترین ریسکهایی است که در نهادهای پولی و مالی وجود دارد. اما اگر وجه نقدی برای بازپرداخت تعهدات وجود نداشته باشد شرکت با ریسک نقدینگی مواجه میگردد. عدم فروش کالای تولیدشده، عدم دریافت وجه در مقابل فروش کالا یا افزایش هزینهها درنهایت زمینههای ریسک نقدینگی را فراهم میسازد.
4-2-1.ریسک تورم:
ریسک تغییرات سطح عمومی قیمتها یا همان ریسک قدرت خرید درواقع بدان معناست که با مقدار ثابتی دارایی مالی مقدار کمتری کالا میتوان خرید. اما اگر شرکتی بخشی از دارایی خود را صرف خرید سهام یا اوراق نماید با ریسک تغییرات قیمت روبهرو میشود، شاید بهتر باشد که بگوییم ریسک نرخ سود مربوط به داراییها و اوراق با درآمد ثابت است درحالیکه ریسک قیمت سهام در بازار سهام موردبحث واقع میشود که ریسک آن به دو بخش1- ریسک افزایش قیمت و 2- ریسک تحقق درآمد هر سهم مربوط میشود و مجموع این دو همان نرخ بازدهی سهام را تشکیل میدهد.
بورس و فرابورس، شباهت ها تفاوت ها
سرمایه گذاری در بورس را از کجا شروع کنیم؟
آموزش قراردادهای اختیار معامله زعفران
آشنایی با معاملات قراردادهای آتی زعفران
قراردادهای سلف موازی استاندارد
چگونه بر روی طلا سرمایه گذاری کنیم؟
اختیارات نامتعارف(Exotic Option)
اختیار متعارف و غیرمتعارف تفاوت ها و شباهت ها
کاربرد قرارداد اختیار معامله
اختیارات ریسک کلی برای هر دارایی مالی نامتعارف و مدیریت ریسک بازار
گرامین بانک پشتوانه کسب و کارهای خرد
کسب وکار الکترونیک راهی برای بهتر دیده شدن
چگونه در اوراق بدهی سرمایه گذاری کنیم؟
عرضه اولیه چیست و چگونه انجام می شود
سایت بورس کالای ایران
سایت TSETMC
- اشتراک در توییتر
- اشتراک در فیسبوک
- اشتراک در تلگرام
- اشتراک در پینترست
کارشناس ارشد علوم اقتصادی
مطالب زیر را حتما بخوانید:
روش های ارزش گذاری یک شرکت
روش های زیادی برای ارزش گذاری یک شرکت، دارایی یا سهام وجود دارند. در ادامه برخی از این روش ها توضیح داده می شوند. باید توجه داشت که برخی از.
تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازار بورس(بخش اول)
بازار سرمایه و امنیت سرمایه گذاری یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشورها، بازار سرمایه است. بازار سرمایه ارتباط نزدیکی با ساختار اقتصادی کشور دارد. توسعه بازار سرمایه میتواند نقش مهمی.
معرفی چند ایده کسب و کار اینترنتی (کسب و کار آنلاین)
معرفی تعدادی از کسب و کارهای اینترنتی که همین الان میتوانید شروع کنید در دنیای امروزی این امکان برای هر فردی ایجاد شده است که بتواند یک کسب و کار.
تعاونی تامین نیاز مشاغل خانگی (بخش اول)
[vc_row][vc_column][vc_column_text] فرايند تشكيل تعاوني تامين نياز مشاغل خانگی: 1-تشكيل تعاونی تامین نیاز مشاغل خانگی به دو صورت زير امكان پذير ميباشد: الف –تشكيل تعاوني تامين نياز مشاغل خانگی براي افرادي.
نقدشوندگی سهام
یکی از مفاهیم مهم در بازار سرمایه مفهوم نقدشوندگی میباشد. نقدشوندگی به سهولت خرید و فروش سهم در کمترین زمان، بدون تغییر قابل ملاحظه در قیمت آن اشاره دارد. به.
مشاغل پر درآمد سال 99 را بشناسید(بخش پنجم)
مشاغل پر درآمد در سال 99: گروه مشاوران خبره کسب و کار ایرانیان در یک بررسی اجمالی در رابطه با این موضوع که مشاغل پر درآمد سال 99 چه مشاغل.
طرح های اقتصادی: مفاهیم و روش های ضروری در مقایسه آن ها
مقدمه: مهندسین، طراحان و مجریان که وظایف آن ها مدیریت، تصمیم گیری و حل مسائل جهت دست یابی به اهداف سازمان می باشد نیازمند آن هستند که نسبت به برخی.
بازگشت قیمت های نفت به بالای 80 دلار ماندگار است؟ پیش بینی قیمت نفت
آینده قیمت نفت چه می شود؟ استراتژی اروپا، آمریکا و غول های خاورمیانه در مواجه با گذار انرژی چیست خلاصه مقاله: مقاله حاضر ترجمه یکی از مقالات منتشر شده.
مارکسیسم چیست؟ احیای مارکسیسم، سرکوب سرمایه داری و تشدید فقر
چندین بار اتفاق افتاده است که شاهد تخریب باورهای سرمایه داری و افراد سرمایه دار در جامعه ایران باشید؟ تا به حال چندین بار شاهد ساخت فیلم و سریال هایی.
ساختار سازمانی چیست و انواع آن کدام اند؟ (بخش اول) 💎 6 مدل ساختار
همه انسان ها از گذشته ی دور برای انجام کارها و تجارت خود به همکاری و همیاری همدیگر نیازمند بودند و در نهایت همین همکاری باعث به وجود آمدن یک.
ارز دیجیتال، انواع کیف پول و امنیت آنها
انواع کیف پول برای ارزهای دیجیتال کیف پولهای ارز دیجیتال انواع مختلفی دارند که هرکس متناسب با نیاز و بررسیهای خود میتواند از میان آنها یکی یا چند تا را.
مشاغل خانگی بیمه می شوند؟
[vc_row][vc_column][vc_column_text] بيمه شـاغليـن كسب و كـار خـانگـي مشاغل خانگی بیمه می شوند؟ دراجراي بند (5 ) ماده (7 ) قانون ساماندهي و حمايت از مشاغل خانگي مصوب2/22/ 89مجلس شوراي اسلامي.
چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد. چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد. چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد. چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد. چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.
مدیریت ریسک در بورس و بازارهای مالی
ما دائما در زندگی خودمان و در هر جنبهای از آن در حال مدیریت کردن ریسک هستیم. چه در هنگام انجام کارهایی ساده همچون رانندگی و چه در شروع یک کسب و کار و یا یک عمل جراحی جدید.
در نتیجه مدیریت ریسک (به انگلیسی risk management) شامل هر عکسالعملی در برابر خطرات مختلف در زندگی است.
ما در اکثر فعالیتهای روزمره ریسکهای مختلف را به صورت ناخودآگاه مدیریت میکنیم؛ برای مثال اگر در اتوبان در حال نزدیک شدن به یک خودرو دیگر هستیم مسیر خود را تغییر میدهیم؛ زیرا برخورد به آن خودرو خطر مالی و جانی برای ما دارد؛ اما در بازارهای مالی و مدیریت اقتصادی این مدیریت ریسک کاملا خودآگاه و بسیار ضروری است.
شاید در اقتصاد به برنامه و چارچوب نحوه رسیدگی کردن به ریسکهای مالی، مدیریت ریسک بگوییم. این این خطرات مالی ذات انواع کسب و کار هست.
برای یک معاملهگر و سرمایهگذار شاید این برنامه و چارچوب برای مدیریت انواع مختلف از داراییها همچون رمزارزها، سهام، املاک، طلا، سکه و… باشد.
انواع مختلفی از ریسکهای مالی در بورس وجود دارد که امکان دستهبندی کردن آنها به روشهای مختلف وجود دارد. در این مقاله در مورد فرآیند مدیریت این ریسکها صحبت خواهیم کرد و چند پیشنهاد به معاملهگران و سرمایهگذاران برای کاهش این ریسکها خواهیم داد.
منظور از ریسک در بازارهای مالی و بورس چیست؟
قبل از اینکه درباره مدیریت ریسک در بورس صحبت کنیم به طور کلی اشاره ای به ریسک موجود در بازارهای مالی خواهیم کرد. در تعریف ریسک باید به سه نکته توجه کرد یعنی هر جایی که این 3 مورد وجود داشته باشد احتمال ریسک بیشتر می شود:
1- عدم شناخت هر جایی که عدم آگاهی و عدم شناخت راجب یک پدیده وجود داشته باشد احتمال ریسک وجود دارد. در مبحث ریسک در بورس، این پدیده یک پدیده مالی است.
2- توجه به هدف هر جایی که در حال فاصله گرفتن از هدف خود باشید ریسک افزایش می یابد. در ورود به بازار های مالی و بورس به هدف خود توجه کنید. هر جایی که احساس کردید در حال فاصله گرفتن از اهداف خود هستید اقدام مناسب را انجام دهید.
3- انحراف از طرح اصلی روش های مختلفی برای اندازه گیری ریسک وجود دارد. در بررسی ریسک باید دقت کنیم که این ریسک چه عواقب و خطراتی برای ما به همراه دارد.
علل وقوع ریسک نیز اهمیت زیادی دارد، بزرگترین ریسکی که در بازارهای مالی ما را تهدید می کند بحث از دست دادن اصل سرمایه یا بخشی از سرمایه می باشد. ریسک بعدی از دست دادن همه یا بخشی از سود می باشد که عواقب کمتری نسبت به مورد قبلی دارد. در مدیریت ریسک در بازار بورس تمرکز اصلی باید بر روی حفظ اصل سرمایه باشد.
اهمیت ریسک در بورس اوراق بهادار و مدیریت آن
بدون شک مدیریت ریسک بدون شناخت کافی از بخشی که قرار است سرمایه خود را قرار دهید، امکان پذیر نخواهد بود.
کسانی که بدون آشنایی و بررسی عمیق و صرفا از روی نوسانات ظاهری و مقطعی برای سرمایه گذاری تصمیم میگیرند، یا کسانی که قصد دارند به سرعت سود سرشاری به دست بیاورند و به اصطلاح یک شبه راه صد ساله را بپیمایند، معمولا خطرپذیریهای ناشیانه و غیر اصولی خواهند داشت.
در عوض ریسک پذیری توام با تحلیل صبورانه و البته عمیق، حتی اگر سود کمتری به دنبال داشته باشد، بازدهی پایدار تر دارد و تجربه بهتری خواهد بود.
بورس ارزی
بازار بورس مهم دیگری که اتفاقا پرریسکترین آنها نیز به ریسک کلی برای هر دارایی مالی شمار میرود، بازار بورس ارزی است.
با توجه به این که قیمت ارز به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد و گاهی متغیرهای ناگهانی آن را تحت تاثیر قرار میدهند، شرکت در آن با خطر پذیری بیشتری همراه است.
از جمله مهم ترین عوامل نوسان بازار بورس، تحولات سیاسی است که معمولا قابل پیش بینی نیستند و میتوانند تاثیر جدی روی این بازار بگذارند. با این حال، نباید فراموش کنیم که ارتباط با بانکهای جهانی و همچنین سود قابل توجه نیز میتواند به عنوان مزیتهای سرمایه گذاری در این بازار مد نظر قرار گیرد.
بورس کالا
بازار بورس دیگری که شاید کمتر دچار تحولات خاص شود، بورس کالا است. بورس کالا بسته به نوع جنسی که در آن مد نظر است، میتواند خطر پذیری بیشتر یا کمتری داشته باشد.
به طور کلی بالا رفتن ارزش کالا، ریسک پذیری بیشتر را نیز به همراه دارد. مثلا بورس طلا یکی از همین موارد است که قیمت آن تا حدی به ارز و مناسبات سیاسی نیز مربوط میشود.
مدیریت ریسک چگونه انجام میشود؟
معمولا فرآیند مدیریت ریسک در بازارهای مالی شامل 5 مرحله است: مشخص کردن اهداف، تشخیص ریسکها، ارزیابی ریسک، تعریف کردن واکنشها و نظارت.
با توجه به نوع بازار (بورس سهام، ارز دیجیتال، بازارهای کالا و…) و شرایط مختلف، این مراحل ممکن است دستخوش تغییر شود.
مشخص کردن اهداف
اولین قدم این است که مشخص کنیم اهداف اصلی ما از این سرمایهگذاری چیست و معمولا به تحمل ریسک شخص و یا شرکت سرمایهگذار بستگی دارد.
برای مثال اگر شما فردی ریسک پذیر باشید، اهداف بسیار بالاتری از یک فردی که ریسک نمیکند برای خود تعیین میکنید.
این ریسکپذیر بودن هم بستگی به عوامل روحی و شخصیتی خود فرد و یا اهمیت پولی که وارد بازار کرده است، دارد؛ مثلا اگر فردی تمام داراییهایش مثل خانه، ماشین، طلا و… را فروخته و آن را وارد بازارهای مالی کرده، تحمل بسیار پایینتری در برابر ریسکها دارد.
تشخیص ریسکها
قدم دوم شناسایی و تعریف ریسکهای احتمالی در سرمایهگذاری است و شامل تمام اتفاقاتی است که ممکن است تاثیر منفی روی دارایی ما بگذارد.
در این مرحله برخی مسائلی که که مستقیما به بازارهای مالی بستگی ندارد نیز تاثیرگذارند؛ مثلا در صورت بروز جنگ و یا خراب شدن پلتفرم معاملاتی شما با مشکل روبرو میشوید.
یا اگر در بورس تهران معامله میکنید، یکی از ریسکها میتواند قفل شدن سهم در صفها باشد.
ارزیابی ریسکها
بعد از شناسایی ریسک، باید دامنه و شدت و قدرت آنها را اندازهگیری کنید.
ریسکهای مختلف میتوانند در برنامه معاملاتی شما نیز رتبهبندی شوند؛ برای مثال کندی هسته معاملات یا نرمافزار معاملاتی یک کارگزار ممکن است باعث شود شما چند درصد بالاتر از قیمت مدنظرتان بخرید و یا چند درصد پایینتر از قیمت مد نظرتان بفروشید و شدت و دامنه آن به همین مقدار است؛ اما در صورت بروز یک جنگ، قدرت این خطر بسیار بیشتر خواهد بود.
تعریف کردن واکنشها
مرحله چهارم تعریف کردن پاسخ و واکنش به انواع مختلف ریسک است. با توجه به سطح اهمیت ریسکها، مشخص میکنیم که در صورت وقوع آن چه کاری انجام دهیم.
نظارت
مرحله آخر از فرآیند مدیریت ریسک این است که دائما روی آن نظارت داشته و ببینیم برنامه ما در پاسخ به اتفاقات مختلف چقدر جوابگوست. برای این کار نیازمند کار مداوم و جمعآوری اطلاعات و تحلیل زیادی هستیم.
مدیریت ریسکهای مالی
دلایل زیادی باعث میشود یک سیستم معاملاتی تبدیل به یک سیستم ناموفق شود. برای مثال ممکن است بازار برخلاف تحلیلهای معاملهگر پیش برود و یا از روی ترس و هیجان در جایی نامناسب اقدام به فروش کند.
واکنشهای احساسی اغلب به این دلیل به وجود میآیند که معاملهگر به استراتژی اولیه خود پایبند نیست و این موضوع در هنگام نزولی شدن بازار و اصلاح قیمت، بسیار زیاد به چشم میخورد.
در بازارهای مالی اغلب افراد اعتقاد دارند که داشتن یک برنامه مدیریت ریسک خوب به موفقیت آنها کمک بسیار زیادی میکند. برنامه مدیریت ریسک میتواند ریسک کلی برای هر دارایی مالی به سادگی تعیین یک حد ضرر باشد.
یک سیستم معاملاتی قدرتمند باید پاسخها و عکسالعملهای مختلف را در نظر بگیرد و سرمایهگذاران برای معامله در هر شرایطی خود را آماده کنند و همانطور که گفته شد راههای بیشماری برای مدیریت ریسک وجود دارد.
حالت ایدهآل اینگونه است که برنامه مدیریت ریسک و سیستم معاملاتی دائما در طول زمان بازبینی و بروزرسانی شود تا اتفاقات و شرایط جدید در آن لحاظ گردد.
در ادامه برخی از ریسکهای موجود در بازارهای مالی را به شما معرفی کرده و راههخای کاهش آنها را خواهم گفت:
- ریسک بازار: این ریسک میتواند با تعیین یک حد ضرر کاهش یابد. برای مثال اگر سهمی را هزار تومان خریداری میکنید، میتوانید حد ضرر ده درصدی برای آن قرار داده و در صورتی که قیمت آن به 900 تومان رسید آن را بفروشید تا ضرر بیشتری متحمل نشوید. تعیین حدضرر کاملا بستگی به تحلیل و محاسبات و همینطور دید شما دارد.
- ریسک نقد شدن: ممکن است شما وارد بازاری شوید که نقد شوندگی آن بسیار پایین باشد و در صورت رسیدن به اهدافتان و یا فعال شدن حد ضرر خریداری نباشد تا آن دارایی را از شما بخرد.
- ریسک اعتبار: ریسک گرفتن اعتبار که میتواند مانند چاقوی دولبه عمل کند (در صورت زیان کردن، زیان بیشتری متحمل میشوید و در صورت سود کردن به سود بیشتری دست مییابید).
- ریسکهای عملیاتی: ریسک عملیاتی با متنوع کردن سبد دارایی کمتر میشود و در صورتی که یک پروژه و یا شرکت خاص دچار مشکلات زیادی شود، شما فقط بخشی از سرمایه خود را از دست میدهید و به دلیل متنوع بودن پورتفویتان، دیگر داراییهای شما به سوددهی خود ادامه میدهند. جستجو و مطالعه در مورد شرکتهایی که احتمال به وجود آمدن این چنین خطرات کم است نیز میتواند کمککننده باشد.
- ریسک سیستمی: این ریسک نیز توسط متنوع کردن پورتفوی کاهش مییابد و بهتر است که این کار را با خرید سهم از شرکتها در گروههای مختلف صنعتی انجام دهید و ترجیح این است که این صنایع ربط چندانی به هم نداشته باشند.
فواید مدیریت ریسک در بورس
مدیریت ریسک کار بسیار مهمی است، اگر به موقع طی شروع یک پروژه آغاز شود می تواند سودمند بوده و ابزار قدرتمندی برای شناسایی زود هنگام ضعف ها باشد. به بیان کلی مدیریت ریسک ، مشخص می کند که چگونه با ریسک ها روبرو شویم. مدیریت ریسک میخواهد به ما بگوید قرار نیست از کارهای پرخطر فرار کنیم، قرار است با احتیاط در مسیر حرکت کنیم و جوری پیش برویم که کمترین ریسک را داشته باشیم. مدیریت ریسک یک تمرین نیست که تنها در ابتدای پروژهها به آن بپردازید، بلکه یک کار مداوم است که باید برای آن توجه و زمان صرف کنید. مدیریت ریسک به خصوص در بازارهایی که کمتر قابل پیش بینی هستند مانند بورس اهمیت بیشتری پیدا می کند. همه افراد حاضر در بازار سرمایه باید آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس ببینند تا بتوانند در شرایط بحرانی سرمایه خود را نجات دهند و با رفتار شتابزده باعث ضرر بیشتر در بورس نشوند.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی اصفهان در آشنایی هرچه بیشتر با اینگونه مسائل پیرامون بورس در کنار شما خواهد بود و با تدارک دوره های مختلف در زمینه های گوناگون راهگشای کسب و کار شما عزیزان است.
دیدگاه شما