به طور کلی هر چه قدر میزان نرخ بازدهی اوراق قرضه بالاتر برود ارزش دلار هم بالاتر میرود
رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره
نرخ بهره (interest rate) نشان می دهد که یک وام دهنده بابت به تعویق انداختن مصرف خود چه پاداشی دریافت می کند. در واقع این بازدهی معادل قیمتی است که یک قرض گیرنده به خاطر در اختیار گرفتن منابع در زمان حال، می پردازد.
فرض کنید فردی امروز 100 دلار پول داشته باشد و مایل باشد آن را با نرخ بهره سالانه 5درصد برای مدت یک سال وام دهد. او در پایان این سال، 100 دلار اولیه را به اضافه 5دلار حاصل از بهره آن (100×05/0) دریافت خواهد کرد، یعنی جمعا 105 دلار به دست خواهد آورد. رابطه رابطه اوراق قرضه و نرخرابطه اوراق قرضه و نرخ بهره بهره عمومی مربوط به این مثال از این قرار است:
برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سالهای گذشته روزنامههای عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه میشود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یکساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!
چارتهای تعادلی balance || equilibrium
چارت و نمودار ارزها سهام و. بر اساس تئوری اشوب تعادل
رابطه قیمت اوراق قرضه و نرخ بهره اسمی
شاید یکی از پیچیده ترین بازارهای جهانی بازار اوراق قرضه باشد من در اینجا می خواهم چگونگی تعیین قیمت اوراق قرضه را مشخص کنم.ابتدا باید بگویم که عوامل زیادی در تعیین قیمت اوراق قرضه موثر می باشند اما نرخ بهره نقش اصلی را در این میان بازی می کند بنابراین سرمایه گذاران در اوراق قرضه بایستی توجه ویژه ای نسبت به آینده نرخ بهره داشته باشند
مثال: فرض کنید نرخ بهره ۱۰درصد باشد شما ۱۰۰ دلار اوراق قرضه ده ساله خریداری می کنید یعنی شما سالی ۱۰ درصد سرمایه خود را سود دریافت می کنید حالا باز هم فرض کنید که یک سال از خرید شما می گذرد و شما می خواهید اوراق خود را بفروشید اما الان نرخ بهره رسمی به ۵ درصد کاهش رسیده است بنابراین کسی که اوراق شما را می خرد ۵ درصد بیشتر از بقیه سود خواهد گرفت بنابراین اوراق شما خریداران بیشتری خواهد داشت و در نتیجه قیمت آن بالا خواهد رفت و شما اوراق ۱۰۰ دلاری خود را ۱۰۵ دلار خواهید فروخت.بطور کلی زمانی که چشم انداز نرخ بهره بانکی رو به کاهش است خرید اوراق قرضه می تواند فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری باشد. حالا فرض کنید در زمان فروش نرخ بهره ۲۰ درصد باشد حالا کسی اوراق قرضه شما را نمی خرد چون اوراق جدید با نرخ ۲۰ درصد عرضه می شوند و شما مجبور می شوید تا قیمت را پایین بیاورید چیزی در حدود ۸۵ دلار می توانید اوراق خود را بفروشید در اینجا شما زیان دیده اید .
نتیجه : چنانچه انتظارات به بالا رفتن نرخ بهره رسمی کشور باشد نرخ بازدهی اوراق قرضه افزایش و چنانچه انتظارات به پایین آمدن نرخ بهره باشد نرخ بازدهی کاهش می یابد.
Finding balance(equilibrium) in chaotic markets
Currency - stock - Commodity - Energy
چارتهای تعادلی balance || equilibrium chart
رابطه مستقیم اوراق قرضه با قیمت دلار در فارکس؛ هر چه سوددهی بیشتر، ارز قدرتمندتر
حیدری کارشناس اقتصادی نرخ بازدهی اوراق قرضه در آمریکا را در رابطه مستقیم با دلار میداند و پیشنهاد داد که تفاوت سود دهی اوراق قرضه دو کشور مختلف در فارکس را در نظر بگیرند.
بازار؛ گروه بورس: حدود سه هفتهای هست که خبر اقتصادی و سیاسی خاصی در سطح بین المللی و آمریکا وجود ندارد که بتواند نوسانی در جفت ارزها(فارکس) ایجاد کند و تنها چیزی که گفته میشود میتوان بر اساس آن در مورد آینده این بازار تحلیل داشت "نرخ بازدهی اوراق قرضه آمریکا" است که علی حیدری کارشناس اقتصادی و یکی از تحلیلگران بازار جفت ارزها در تحلیل این هفته فارکس گفت که هر زمانی که نرخ بهره اوراق قرضه آمریکا افزایش پیدا کرد ارزش دلار هم بالا میرود.
به طور کلی هر چه قدر میزان نرخ بازدهی اوراق قرضه بالاتر برود ارزش دلار هم بالاتر میرود
او در گفتگو با با بازار، به کسانی که قصد دارند با تحلیل اوراق قرضه در فارکس کار کنند، پیشنهاد داد که نرخ بازدهی اوراق قرضه ۱۰ ساله دو کشور را با هم در نظر بگیرند و هر کدام که نرخ بازدهی بالاتری داشت، نسبت به جفت ارز خود بالاتر میرود.
*اوراق قرضه در اقتصاد آمریکا چه تعریفی دارد و چرا مورد اقبال جمعی قرار میگیرد؟
اوراق قرضه یک سری برگه است که دولت مرکزی یا بانک مرکزی با سر رسید مشخصی منتشر میکند و هر چه میزان سر رسید آن کمتر باشد میزان درصد بازدهی آن هم کمتر است، اما اگر اوراق با سر رسید ۱۰ ساله را در نظر بگیریم، میزان بازدهی و سودی که از این اوراق نصیب خریدار آن میکند بیشتر از تورم خواهد بود، یعنی اگر تورم در آمریکا را ۲ درصد در نظر بگیرم سود اوراق قرضه ۳ الی ۴ درصد میباشد به همین دلیل است که با اقبال و خواست جمعی همراه است.
*تفاوت اوراق در کشور ما و آمریکا چیست؟
اولا به دلیل مسائل شرعی هنوز اوراق قرضه در ایران وجود ندارد و اوراق ما تحت عنوان اوراق مشارکت نام برده میشوند که از سمت دولت منتشر میگردد و با توجه به سود مشخصی که دارد، ولی عمده تفاوت این اوراق با اوراق قرضه آمریکا در میزان سوددهی آنها نسبت به تورم است، یعنی سود دهی اوراق مشارکت در ایران زیر تورم است ولی اوراق قرضه آمریکا معمولا بیشتر از تورم میباشد.
*با توجه به اینکه اوراق قرضه در هر کشوری سیگنال مهمی برای قیمت ارز آن است، بفرمایید چگونه از سیگنال اوراق قرضه آمریکا در فارکس استفاده کنیم؟
در سه هفته اخیر خبری در بر روی بازارهای مالی تاثیر بگذارد وجود نداشت و آن چیزی که در حال حاضر در بازار فارکس اثر میگذارد، میزان نرخ بازدهی اوراق قرضه آمریکا است، به طور کلی هر چه قدر میزان نرخ بازدهی اوراق قرضه بالاتر برود ارزش دلار هم بالاتر میرود.
نرخ اوراق قرضه از چند ماه تا ۳۰ ساله متفاوت است حالا اینکه کدام یک را در معاملات فارکس اولویت قرار دهیم، مهم است؟ که از نظر من باید اوراق با سر رسید ۱۰ ساله را اولویت قرار داد، یعنی اگر نرخ بازدهی اوراق قرضه آمریکا در ۱۰ سال افزایشی بود، ارزش دلار هم افزایش پیدا میکند. همچنین هر زمانی که نرخ بازدهی اوراق قرضه افزایش پیدا کرد میتوان به این نتیجه رسید که بانک مرکزی نرخ بهره بانکی خود را افزایش میدهد.
در صورتی که بحرانها اقتصادی یا حواشی سیاسی و اقتصادی در سال جاری رخ ندهد، به نظر من میتوان تا پایان سال میلادی، انس طلا بین را ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ دلار در نظر گرفت
علاوه بر آن، بازدهی نرخ اوراق قرضه بین دو کشور را در نظر بگیرد مثلا اگر نرخ بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله امریکا بیشتر از نرخ بازدهی استرالیا بود، میتوان به این نتیجه رسید که در آن لحظه AUD (دلار استرالیا) نسبت به دلار آمریکا نزولی خواهد بود.
*برخی از کشورها نرخ بهره بانکی خود رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره را به دلیل وجود تورم افزایش دادند، چرا آقای "پاول" رئیس فدرال رزور آمریکا، از افزایش نرخ بهره بانکی در آمریکا جلوگیری میکند؟
معمولا نرخ بهره بانکی در کشورهای که اقتصاد شفاف دارند، زمانی بالا میرود که میزان تورم آن به دلیل رویکرد و عملکرد اقتصاد بالا برود، اما در حال حاضر تصور من این است، تورمی که در آمریکا وجود دارد با وجود بالا بودن آن، در اثر عملکرد اقتصادی نیست بلکه بخاطر بحران کرونا و تزریق پول یا سیاستهای انبساطی پولی است.
به عبارت دیگر رئیس بانک مرکزی آمریکا بر این باور است که کاری در اقتصاد در آمریکا صورت نگرفته است و هنوز اقتصاد به رشد و رونق خودش نرسیده؛ یعنی اقتصاد به آن مرحله رشد نرسیده که بخواهیم نرخ بهره را بالا ببریم.
کلیات سخنان پاول در جلسه هفته اخیر این بود که علی رغم اینکه تورم به محدوده خاص خود رسیده اما کماکان ما برای افزایش نرخ بهره بانکی فاصله و زمان بیشتری نیاز داریم.
*تزریق واکسن کرونا رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره باعث ایجاد یک خوشبینی در بازارهای مالی شد، اما به نظر میرسد که ویروس جهش یافته نوع دلتای کرونا کمی این خوشبینی را تحت شعاع قرار داده است، آیا ممکن است که بار دیگر اقتصاد کشورهای مختلف به وضعیت دوران اوج کرونا برگردد؟
آمریکا از بحران درحال بیرون آمدن است و یکی از دلایل که نرخ اوراق روبه رشد میباشد، خوشبینی به رشد اقتصاد آمریکا نسبت به سایر نقاط دنیا است. ویروس کرونا از نوع دلتا، بیشتر در آسیا شیوع پیدا کرده است که در برخی از کشورهای مثل استرالیا باعث اعمال قوانین سختگیرانه شده است، این ویروس در اورپا کمتر و در آمریکا تقریبا نزدیک به صفر است.
چیزی که تا کنون در مورد این ویروس عنوان شده، سرعت بالای انتشار آن است اما مرگ و میر بر اثر این ویروس قدرتی مشابه کرونا دارد. سرمایهگذاران نگران این هستند که کشورهای دیگر به خاطر شیوع ویروس کرونا دلتا، هم مثل استرالیا بار دیگر درگیر قرنطینه شوند که مسائل اقتصادی را تحت تاثیر خود قرار دهد.
اما در کل، بازارها در سال ۱۴۰۰ شمسی بیشتر حالت نوسانی دارند، بنابراین اگر شما یک سیگنال گیر خوبی باشد، میتوانید سود خوبی در این اوضاع از این بازارها بگیرید و گاها جهشهای صعودی خواهیم داشت. ولی برخی از بازارها مثل بازار استرالیا؛ با توجه به رویکرد بانک مرکزی این کشور که فعلا روی افزایش نرخ بهره نیست را میتوان در برابر آمریکا یک بازار نوسانی ارام و نزولی در نظر بگیرید.
*در مورد انس طلا اعداد متعددی رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره مطرح شده و حتی در برخی از سایتهای خارجی از اعداد نجومی حرف زده میشود به عنوان مثال عدد ۴هزار دلار را تا پایان سال ۲۰۲۰ برای انس طلا مطرح میکنند، به نظر شما آینده بازار طلا چه خواهد شد؟
در صورتی که بحرانها اقتصادی یا حواشی سیاسی و اقتصادی در سال جاری رخ ندهد، به نظر من میتوان تا پایان سال میلادی، انس طلا بین را ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ دلار در نظر گرفت، چرا که انس طلا به بحرانها و حواشی به سرعت واکنش نشان میدهد و معمولا قیمت آن صعودی خواهد شد، اما اگر خبرهای بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا به همین منوال ادامه پیدا کند، نوسانات انس طلا به سمت پایین خواهد بود.
بعید میدانم انس طلا قیمت ۴ هزار دلار را با توجه به اقتصاد آرام آمریکا ببیند مگر اینکه یک فاجعه بزرگی در این کشور رخ دهد.
اقتصاد ما
نرخ بهره (interest rate) نشان میدهد که یک وامدهنده بابت به تعویق انداختن مصرف خود چه پاداشی دریافت میکند. در واقع این بازدهی معادل قیمتی است که یک قرضگیرنده به خاطر در اختیار گرفتن منابع در زمان حال، میپردازد.
فرض کنید فردی امروز ۱۰۰دلار پول داشته باشد و مایل باشد آن را با نرخ بهره سالانه ۵درصد برای مدت یک سال وام دهد. او در پایان این سال، ۱۰۰دلار اولیه را به اضافه ۵دلار حاصل از بهره آن (۱۰۰×۰۵/) دریافت خواهد کرد، یعنی جمعا ۱۰۵دلار به دست خواهد آورد. رابطه عمومی مربوط به این مثال از این قرار است:
مبلغ پول در زمان حال× (نرخ بهره + ۱)= مبلغ پول در سال آینده.
میتوان سوال دیگری را نیز مطرح کرد. حداکثر هزینهای که این فرد پرداخت میکند تا در سال آینده ۱۰۵دلار دریافت نماید چه قدر است؟ اگر نرخ بهره ۵درصد باشد، حداکثر مقداری که این فرد پرداخت خواهد کرد ۱۰۰دلار است. وی ۱۰۱دلار پرداخت نمیکند، چرا که اگر ۱۰۱دلار داشت و با نرخ بهره ۵درصد آن را سرمایهگذاری میکرد، در سال آینده ۱۰۶دلار به دست میآورد. از این رو میگوییم ارزش پول در آینده را باید تنزیل کرد و ۱۰۰دلار برابر است با «ارزش حال تنزیل شده» ۱۰۵دلار در سال آینده. رابطه کلی چنین است:
مبلغ پول کنونی= مبلغ پول در سال آینده / نرخ بهره +۱
هر چه نرخ بهره بیشتر باشد، ارزش پول در زمان حال بیشتر خواهد بود و ارزش حال مبلغ معینی پول در سالهای بعدی کاهش پیدا خواهد کرد.
حال فرض کنید فرد مورد اشاره تمایل داشته باشد که پولش را برای دو سال وام دهد. او ۱۰۵دلاری که در سال آینده به دست خواهد آورد را با نرخ ۵درصد وام میدهد و در پایان سال دوم 110/25 دلار خواهد داشت. توجه کنید که این فرد در سال دوم، درآمد اضافی معادل 5/25 دلار را دریافت میکند، زیرا بهرهای که در سال اول به دست میآورد نیز خود در سال دوم بهره دریافت میکند. این همان چیزی است که واژه «بهره مرکب» به آن اشاره دارد (بهره حاصل از پول، خود، بهره کسب میکند). میگویند آلبرت انیشتین گفته است که بهره مرکب، بزرگترین نیرو در جهان است. پولی که در سرمایهگذاریهای حامل بهره به کار گرفته میشود، میتواند به مقادیر بسیاری بزرگی تبدیل گردد.
یک قانون ساده به نام قانون ۷۲ مشخص میکند که اگر پولی با بهره مرکب سرمایهگذاری شود، چه مدت طول خواهد کشید تا این پول دو برابر شود. با تقسیم عدد ۷۲ بر نرخ بهره، تعداد تقریبی سالهایی به دست میآید که طول خواهد کشید تا پول سرمایهگذاری شده دو برابر گردد. مثلا با نرخ بهره ۵درصد، حدود چهارده سال به طول میانجامد تا پول مورد اشاره دو برابر شود (14/4=۵÷۷۲). در حالی که با نرخ بهره ۱۰درصد، نزدیک به ۷سال طول خواهد کشید تا مبلغ معینی دو برابر شود.
مثال واقعی جالبی درباره قدرت بهره مرکب وجود دارد. بنیامین فرانکلین در زمان مرگ خود در سال ۱۷۹۱، مبلغ ۵۰۰۰دلار را در هر یک از دو شهر مورد علاقهاش یعنی بوستون و فیلادلفیا به جا گذاشت. او مقرر کرده بود که این مقدار پول باید سرمایهگذاری شود و تا صد یا دویست سال آینده خرج نشود. هر یک از این دو شهر میتوانست پس از گذشت صد سال، مبلغ ۵۰۰هزاردلار و بعد از دویست سال مابقی آن را برداشت کنند. آنها در ۱۸۹۱، ۵۰۰هزاردلار را برداشت و مابقی آن را سرمایهگذاری کردند و در سال ۱۹۹۱ هر یک از این دو شهر مبلغی در حدود ۲۰میلیوندلار دریافت نمودند.
اما چه چیزی اندازه نرخ بهره را در یک اقتصاد تعیین میکند؟ در این جا پنج مورد از مهمترین عوامل را مورد بررسی قرار میدهیم.
۱) قدرت اقتصاد و تمایل به پسانداز: نرخهای بهره در بازار آزاد که عرضه و تقاضا در آنجا با هم برخورد دارند، تعیین میشوند. عرضه وجوه مالی تحت تاثیر تمایل به پسانداز مصرفکنندهها، بنگاهها و دولت قرار میگیرد. تقاضای وجوه مالی نیز به تمایل بنگاهها، خانوادهها و دولت برای خرج کردن مبلغی بیش از آنچه که درآمد دارند، بستگی دارد. معمولا هنگام رونق اقتصادی، تمایل بنگاهها به سرمایهگذاری در کارخانهها و تجهیزات و میل افراد به سرمایهگذاری در مسکن باعث میشود که نرخهای بهره افزایش پیدا کند. در خلال دورههای رکود نیز سرمایهگذاری در کسب و کار و مسکن کاهش یافته و نرخهای بهره تنزل پیدا میکنند. کاهشهای نرخهای بهره در زمان رکود، غالبا به دلیل سیاستهای بانک مرکزی کشورها (فدرال رزرو در آمریکا) که تلاش میکنند برای تحریک سرمایهگذاری مسکن و دیگر سرمایهگذاریهای حساس به نرخ بهره این نرخها را کاهش دهند، شدت پیدا میکنند.
۲) نرخ تورم. تمایل افراد به وامدهی پول تا حدودی به نرخ تورم وابسته است. اگر فردی انتظار داشته باشند که قیمتها ثابت بمانند، از وامدهی پول خود برای یک سال با نرخبهره ۴درصد راضی خواهد بود، زیرا انتظار دارد که در پایان این سال ۴ درصد بر قدرت خرید او رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره افزوده شود. اما فرض کنید پیشبینی شود که نرخ تورم به ۱۰درصد برسد. در این صورت و با ثبات سایر شرایط، این فرد به نرخ بهره ۱۴درصد پافشاری خواهد کرد که ۱۰ واحد درصد آن به جبران هزینههای تورم برای او بازمیگردد. اقتصاددانی با نام ایروینگ فیشر نزدیک به یک قرن پیش به این نکته اشاره کرد و میان نرخ بهره واقعی (۴درصد در مثال فوق) با نرخ بهره اسمی (۱۴درصد در مثال بالا) که برابر است با نرخ بهره واقعی به علاوه نرخ تورم انتظاری، تمایز آشکاری نهاد.
۳) ریسک وام دادن به فرد خاص. هر فردی مایل است به دولت یا بانک محلی خود( که سپردههایش معمولا توسط دولت تضمین میشود) با نرخ بهرهای کمتر از نرخی که با رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره آن به برادرزاده تنبل و بیکار خود یا کار مخاطرهآمیز جدید پسر خالهاش قرض میدهد، وام پرداخت کند. هر چه ریسک عدم بازپرداخت کامل وامی که به یک فرد داده می شود بیشتر باشد، نرخ بهرهای که بابت جبران این ریسک مطالبه خواهد شد بیشتر است.
۴) مالیات بر بهره. در بسیاری از موارد بهرهای که افراد از محل وامدهی پول خود به دست میآورند مشمول مالیات قرار میگیرد. با این وجود، بهره در بعضی موارد خاص معاف از مالیات رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره است. اگر فردی به دولت محلی یا ایالتی خود وام دهد، بهره آن وام نه مشمول مالیاتهای فدرال خواهد شد و نه مالیاتهای ایالتی بر آن اعمال خواهند گردید. از این رو این افراد در مواقعی که بر درآمد بهره ناشی از وام دادن، مالیات کمتری وضع شده باشد، با نرخ کمتری وام می دهند.
۵) دوره زمانی وام. به طور کلی وامدهندهها نرخ بهره بیشتری را برای وامهایی که سررسیدشان طولانیتر است مطالبه میکنند. معمولا نرخ بهره یک وام دهساله رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره بیشتر از یک وام یک ساله است و نرخ بهرهای که فرد میتواند روی یک گواهی سپرده بانکی سه ساله دریافت نماید بیشتر از یک گواهی شش ماهه مشابه خواهد بود.
اما این رابطه همیشه برقرار نیست. برای درک دلایل این امر باید مبانی سرمایهگذاری در اوراق قرضه را درک کرد.
اغلب وامهای بلندمدت از طریق ابزارهای اوراق قرضه اعطا میشوند. یک برگ قرضه، بدهی بلندمدتی است که توسط دولت، شرکتها یا نهادهای دیگر منتشر میشود. وقتی فردی در یک برگ رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره قرضه سرمایهگذاری میکند، در واقع به نهاد صادرکننده آن پول وام میدهد. بهرههای پرداختی مربوط به این برگ قرضه را غالبا پرداخت «کوپنی» مینامند، زیرا تا دهه ۱۹۵۰ اکثر افرادی که در اوراق قرضه سرمایهگذاری میکردند، کوپنهای بهره را از این اوراق قرضه جدا میکردند و برای دریافت بهره از بانکها نزد آنها میبردند (تا سال ۱۹۸۰ اوراق قرضه از این دست تقریبا از میان رفته بود). پرداخت کوپنی در طول دوره اعتبار اوراق قرضه ثابت است.
لذا اگر یک برگ قرضه رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره بیست ساله هزاردلاری پرداخت (کوپنی) بهرهای معادل پنجاهدلار در سال داشته باشد، این پرداخت هیچگاه تغییر پیدا نمیکند. اما همانطور که در بالا نشان داده شد، نرخهای بهره در پاسخ به تغییر شرایط اقتصادی، تورم، سیاستهای پولی و . هر ساله عوض میشوند. قیمت یک برگ قرضه برابر است با ارزش حال تنزیل یافته پرداختهای بهره ثابت به اضافه ارزش اسمی وام قابل پرداخت در زمان سررسید.
حال اگر نرخهای بهره زیاد شوند (عامل تنزیل افزایش یابد)، ارزش فعلی یا قیمت این برگ قرضه کاهش پیدا خواهد کرد. این امر با سه اصل اساسی که افراد سرمایهگذار در اوراق قرضه با آنها مواجهند توضیح داده میشود.
۱) اگر نرخ بهره افزایش یابد، قیمت اوراق قرضه کاهش پیدا میکند.
۲) اگر نرخ بهره کاهش یابد، قیمت اوراق قرضه زیاد میشود.
۳) هر چه دوره سررسید اوراق قرضه طولانیتر باشد، امکان ایجاد نوسان در قیمتها در اثر تغییر نرخ بهره بیشتر خواهد بود.
اگر فردی یک برگ قرضه را تا زمان سررسید آن نگه دارد، نگرانی ای از بابت تغییر قیمت آن در این فاصله نخواهد داشت. اما اگر پیش از این موعد مجبور به فروش آن گردد، ممکن است مبلغی کمتر از آنچه بابت خرید آن پرداخته است را دریافت کند. هر چه موعد پرداخت اوراق قرضه طولانیتر باشد، ریسک ضرر زیادتر خواهد بود، زیرا قیمتها در بلندمدت بیثباتتر از کوتاهمدت هستند.
این گرایش نرخهای بهره بلندمدت به بیشتر بودن از نرخهای کوتاهمدت را نظریه پاداش ریسک «ساختار بازدهی» مینامند. رابطه فوق میان نرخ بهره وام یا اوراق قرضه با زمانهای مختلف سررسید غالبا در نموداری نشان داده میشود که در آن نرخهای بهره روی محور عمودی و زمان سررسید روی محور افقی گذاشته میشود. این نمودار را منحنی بازدهی مینامند. این منحنی معمولا صعودی است. به بیان دیگر هر چه برگ قرضه طولانیمدتتر باشد، نرخ بهره آن بیشتر خواهد بود. این شکل به نوعی بیانگر اضافه پرداخت مربوط به ریسک برای دیون بلندمدتتر است.
با این وجود، نرخهای بلندمدت همواره بیشتر از نرخهای کوتاهمدت نیستند. انتظارات نیز به شکل منحنی بازدهی تاثیر میگذارند. به عنوان مثال فرض کنید که اقتصادی در شرایط رونق قرار داشته است و بانک مرکزی آن در پاسخ به این شرایط، سیاست پولی انقباضی را اتخاذ میکند که به کاهش نرخهای بهره میانجامد.
این بانکها برای اعمال چنین سیاستی دست به فروش اوراق قرضه کوتاهمدت میزنند که قیمت آنها را کاهش و نرخهای بهره را افزایش میدهد. نرخهای بهره، چه کوتاهمدت و چه بلندمدت به همراه هم بالا خواهند رفت. اما اگر افراد سرمایهگذار در اوراق قرضه فکر کنند که این سیاست انقباضی موقتی خواهد بود، انتظار خواهند داشت که نرخهای بهره در آینده تنزل پیدا کنند. در چنین شرایطی انتظار میرود که قیمت اوراق قرضه افزایش یافته و برای صاحبان این اوراق، عایدی ناشی از افزایش قیمت دارایی به بار می آورد.
لذا اوراق قرضه بلندمدت در خلال دروههایی که نرخهای بهره کوتاهمدت به میزان غیرعادی بالا هستند بسیار جذاب خواهند بود و سرمایهگذارها با تقاضا کردن این اوراق قرضه بلندمدت، قیمت آنها را بالابرده و بازدهیشان را کاهش خواهند داد. نتیجه آن است که منحنی بازدهی افقی خواهد شد و حتی در برخی مواقع شیب آن معکوس میگردد. در واقع در دهه ۱۹۸۰ دورههایی وجود داشت که نرخهای بهره (بازدهی) بلندمدت خزانهداری آمریکا بیشتر از نرخ بهره کوتاهمدت بود.
انتظارات همچنین میتوانند منحنی بازدهی را در جهت وارونه مثال بالا تحت تاثیر قرار دهند و باعث شوند شیب آن نسبت به حالت عادی تندتر شود. این امر زمانی میتواند روی دهد که نرخهای بهره به طور غیرعادی پایین باشند.
این همان اتفاقی بود که در سالهای ابتدایی دهه ۲۰۰۰ در آمریکا صورت پذیرفت. در چنین حالتی سرمایهگذارها انتظار دارند که نرخ بهره در آینده افزایش پیدا کند و باعث شود صاحبان اوراق قرضه بلندمدت، خسارتهای بزرگی را متحمل شوند.
این امر سبب میشود که سرمایهگذارها اوراق قرضه بلندمدت خود را بفروشند تا جایی که قیمت آنها به اندازه کافی پایین آمده و بازدهی بیشتری را برای آنها فراهم آورد و به این طریق خسارت انتظاری به سرمایه آنها را جبران نماید. در نتیجه، در این حالت نرخهای بلندمدت بیشتر از حالت معمول نسبت به نرخهای کوتاهمدت بالاتر است.
در مجموع ساختار زمانی نرخهای بهره (یا به عبارت دیگر منحنی بازدهی) هم تحت تاثیر ترجیحات ریسک سرمایهگذارها و هم تحت تاثیر انتظارات نرخهای بهره آتی قرار میگیرد.
بازار اوراق قرضه طرحهای افزایش نرخ بهره فدرال رزرو را نمیپذیرد
کمیته بازار آزاد فدرال به تازگی پیشبینی کرده است که در حال حاضر نرخهای یک شبه تا پایان سال ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ از صفر به ۱.۶۰ درصد و ۲.۱۰ درصد افزایش مییابد و معاملهگران آن را با قیمتگذاری قراردادهای آتی یورو و دلار در نرخهای کوتاهمدت ۱.۵۰ درصد در هر دو تاریخ متفاوت میبینند.
به گزارش ایسنا به نقل از بلومبرگ، معاملهگران اوراق قرضه گمان میکنند که فدرال رزرو به سرعت متوجه خواهد شد که با موضع جدید جنگطلبانه خود، بسیار جاهطلب است.
نگرانی این است که اقتصاد نتواند با نرخهای بالاتری که سیاستگذاران در ذهن دارند، مقابله کند و این امر محدود میکند که بانک مرکزی تا چه حد میتواند نرخهای بهره را افزایش دهد و بازدهی خزانهداری چقدر میتواند بالا برود.
کارشناسان اظهار کردند: فدرال رزرو در موقعیت دشواری قرار دارد و این خطر وجود دارد که تورم برای مدت طولانیتری بالاتر از آنچه بسیاری انتظار دارند باقی بماند.
بازده اوراق قرضه ۳۰ ساله خزانهداری ایالاتمتحده از اوج ۲.۵۱ درصدی امسال در ماه مارس به حدود ۱.۸۱ درصد کاهش یافته است، در حالی که ۱۰ سال در ۱.۴ درصد تقریبا ثابت بوده است. بازدهی بلندمدت با قیمتگذاری معاملهگران در آغاز دورهای سریع اما کم عمق، افزایش نرخ فدرال رزرو در کوتاهمدت کاهش یافته است.
حراجهای خزانهداری بهطور بالقوه میتواند اوضاع را تحریک کند و بازگشایی فروش اوراق قرضه ۲۰ ساله که با تقاضای ضعیف مواجه شده است نیز وجود خواهد داشت؛ حراجهای خزانهداری در ماههای اخیر کاتالیزوری برای افت بازدهی بوده است.
شاخص خزانهداری بلومبرگ برای سال ۲۰۲۱ به منفی ۲.۱ درصد بازگشته است که اولین کاهش سالانه از زمان زیان ۲.۷۵ درصدی در سال ۲۰۱۳ است. در همین حال، شاخص جداگانه بلومبرگ از اوراق بهادار با سررسید ۱۰ ساله یا بیشتر، امسال تا ۱۶ دسامبر ۴.۵ درصد کاهش یافته است.
جیمز مکدونالد، استراتژیست ارشد سرمایهگذاری میگوید: «عملکرد طولانیمدت فدرال رزرو تا جایی پیش میرود که نمیخواهند منحنی را معکوس کنند».
وی افزود: ریسک برای سرمایهگذاران در سال آینده، تغییر بنیادی تورم فدرال رزرو است که منجر به تشدید بیش از حد شرایط مالی میشود.»
دیدگاه شما