پیوت مینور و ماژور در بورس


انواع پیوت

پیوت (pivot) چیست؟

یکی از اصلی‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت یا پیوت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معامله‌گری خواهد بود. اگر می خواهید درباره پیوت اطلاعات بیشتری کسب کنید پیشنهاد می کنیم آموزش پرایس اکشن را مشاهده کنید.

اما بر اساس پژوهش‌های انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمان‌بندی بازار، تاکنون بی‌فایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند.

پیوت ها (pivot) نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد. پیوت ها که به آنها نقاط بازگشت هم گفته می شود زمانی شکل می گیرند که نیروی عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند!

پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت می‌باشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده می‌شود.

در صورتی که شناسایی این نقاط به درستی انجام نشود باعث خواهد شد که تحلیل گران در تحلیل های خود دچار اشتباه شوند و در نهایت در معاملات خودشان با زیان های جبران ناپذیری روبرو شوند.

که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل می‌شوند.

انواع نقاط برگشتی

پیوت‌ها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل می‌گیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود!

در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بی‌شماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دسته‌بندی‌های فوق جای می‌گیرند.

پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در پیوت مینور و ماژور در بورس تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است.

در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت.

نحوه تشخیص این پیوت‌ها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

پیوت

پیوت محاسباتی

این نوع از پیوت‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌شوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آن‌ها دخیل نیست!

در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد می‌باشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می‌شوند.

این پیوت‌ها بر اساس دوره زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌شوند.

به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران میان‌مدتی کاربرد ندارند. پیوت‌های محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهم‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آن‌ها خواهیم پرداخت.

بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش می‌نماییم.

توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار می‌باشند.

  • Camarilla Lines
    • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
    • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
    • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
    • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
    • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
    • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

    در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، می‌توان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیق‌تری داشت.

    در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشان‌دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد.

    ذکر این نکته ضروری است، که محاسبه‌گر نقاط پیوت در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن می‌توانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید.

    امروزه در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگین‌های متحرک و… به کار برده می‌شوند.

    پیوت ماژور

    حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند، کاملاً محسوس می‌باشند.

    در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته می‌شود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیل‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوت‌ها استفاده کنند.

    پیوت های ماژور نقاطی هستند که در انتهای روند ها تشکیل می شوند و تغییر جهت های اصلی را در نمودارها نشان می دهند. تحلیل گران تکنیکالی نیز از این نقاط برای تحلیل های خود استفاده می کنند و ابزار های تکنیکالی بر اساس پیوت های ماژور رسم می شوند.
    بنابراین برگشت های بزرگ بر روی نمودارها در این نقاط ماژور اتفاق می افتند و روندهای نزولی به صعودی و یا روندهای صعودی به نزولی تبدیل می شوند و از این رو برای تحلیل گران تکنیکالی بازار حائز اهمیت است و بر اساس آنها خطوط روند، کانال ها و یا الگو ها را رسم می کنند.

    پیوت مینور

    پیوت های مینور دقیقا در طرف مقابل پیوت های ماژور قرار دارند و منجر به حرکات اصلاحی کوچک می شوند. این پیوت ها نشان دهنده ی نوسانات کوتاه مدت هستند و اعتبار کمتری دارند و نقش مهم و موثری در تعیین الگوهای نموداری ندارند.

    از این رو تحلیل گران اغلب از این نقاط چشم پوشی می کنند و مراقب هستند که در تله ی این نوسانات کوتاه مدت نیوفتند مگر آنکه قصد نوسان گیری از بازار را داشته باشند چرا که این نقاط خلاف جهت روند اصلی هستند.

    پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور قابل مشاهده‌اند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند.

    به دلیل این‌که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معامله‌گران باید به دوره‌های زمانی مناسب رجوع کنند.

    پیوت

    نحوه تشخیص نقطه برگشت ماژور از مینور

    با توجه به این‌که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت می‌باشند، تشخیص آن‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است!

    به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معامله‌گران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند.

    در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور رو‌به‌رو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:

    • تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
    • اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی

    باید توجه داشته باشیم که پیوت‌های ماژور در انتهای یک روند شکل گرفته و روند جدیدی رو شروع می‌کنند. توجه داشته باشید که برای شناسایی نقاط معتبر باید هر دو شرط در کنار هم رعایت شده باشد.

    اما من در طی این سال‌ها به یک نکته جالب دیگر نیز رسیده‌ام و ان این که برای پیدا کردن پیوت‌های ماژور علاوه بر مکدی ما می‌توانیم از اسیلاتورها (توجه کنید گفتیم اسیلاتور و نه اندیکاتور ) کمک بگیریم.

    می‌توان از دی تی اسیلاتور استفاده کرد به این شکل که در نگاه اول برای پیدا کردن سریع نقاط ماژور معتبر نقاطی که در آنها دی تی اسیلاتور در محدوده اشباع خرید یا فروش چرخش داشته را علامت‌گذاری می‌کنیم، معمولا در این روش ۷۰ درصد پیوت‌های ماژور معتبر شناسایی می‌شوند.

    باز هم تاکید می‌کنم که در علم تکنیکال ما مجاز نیستیم به هیچ عنوان هیچ ابزاری رو بر روی مینورها رسم کنیم حتما باید ابزارها، واگرایی‌ها، پترن‌ها، چنگال‌ها، فیبوها بر روی ماژور رسم بشوند. تنها می‌توانیم در روندهای خنثی مینورها رو در غالب کانال‌های کوچک نشان دهیم.

    اندیکانور تشخیص پیوت ماژور

    اندیکانور تشخیص پیوت ماژور که تحلیل گران از آن استفاده می کنند اندیکاتور MACD است که معمولا یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرند و سپس بالاترین یا پایین ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرند.

    از مزایای تشخیص درست پیوت‌ها

    1. تشخیص و ترسیم درست خط روند
    2. تعیین حد ضررهای درست و ایمن
    3. تشخیص احساسات بازار و درگیر نشدن در آن
    4. فرار از سردرگمی

    قلّه‌ها و دره‌ها در تشخیص پیوت

    پیوت ماژور می‌تواند هر دو مفهوم قلّه و درّه را شامل بشود و بطور کلی نقطه بازگشت روند است.

    در یک پیوت ماژور شاهد تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی هستیم که دلیل آن می‌تواند انتشار یک خبر، وقوع یک رخداد سیاسی یا اقتصادی، یا برخورد قیمت با یک سطح حمایت و مقاومت باشد.
    به تمام قلّه‌ها و دره‌های اصلی برروی نمودار، که بازار در آنجا دچار تغییر جهت جدی شده باشد، اصطلاحاً پیوت ماژور می‌گوییم. در پیوت ماژور، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.

    برای تشخص پیوت‌های اصلی از فرعی ۳ شرط داریم که اگر ۲ شرط را همزمان دارا بود، آن نقطه پیوت اصلی خواهد بود؛ این ۳ شرط عبارتند از:

    1. در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل %۳۸ از مسیر قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
    2. به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه %۳۸ از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
    3. بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یک‌بار تغییر فاز بدهد.

    شناسایی درست مفهوم مینور و ماژور چند حسن اساسی دارد که عبارتند از:

    پیوت چیست؟ آموزش محاسبه نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال

    پیوت چیست

    در این مقاله به مبحث پیوت در تحلیل تکنیکال می‌پردازیم. تحلیل تکنیکال به معنی بررسی و ارزیابی بازار و انتخاب مسیر درست سرمایه‌‌‌گذاری است. چنین تحلیلی با استفاده از آمار و ارقام و انواع داده‌‌‌های معاملاتی انجام می‌‌‌شود. آن‌‌‌چه معمول است پیاده‌‌‌سازی این آمار برروی نموداری است که عموماً قیمت‌‌‌ها را در بازه‌‌‌های زمانی مختلف بیان می‌‌‌کند. ابزارهای زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارند که به آن‌‌‌ها اندیکاتور(Indicator) گفته می‌‌‌شود. یکی از این اندیکاتورها نقطه پیوت (Pivot Point) نام‌‌‌ دارد. در ادامه این مقاله از دلفین وست ابتدا به سوال پیوت چیست پاسخ می‌دهیم و سپس با فرمول محاسبه پیوت و معنی pivot در بورس آشنا می‌‌‌شویم. برخی از افراد سوال پیش می‌آید که معنی پیوت چیست؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم واژه پیوت معنی به خصوصی ندارد نامی است که برای یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال انتخاب کرده‌اند.

    نقطه پیوت چیست؟

    پیوت در تحلیل تکنیکال

    پیوت یک شاخص یا اندیکاتور تحلیل تکنیکال است، که برای تعیین روند کلی بازار در بازه‌‌‌های زمانی مختلف استفاده می‌‌‌شود. پیوت به خودی خود، میانگین بیشترین قیمت ، کم‌‌‌ترین قیمت و قیمت پایانی روز معاملاتی قبلی است. با توجه به مقدار پیوت یک روز، روند قیمتی روز بعد ارزیابی می‌‌‌شود. به این ترتیب که اگر معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرند، صعود و اگر پایین‌‌‌تر از آن باشند، نزول رخ‌‌‌داده‌‌‌است.
    همان‌‌‌طور که گفتیم پیوت یک اندیکاتور است، و همچنین محاسبات آن سطوح پشتیبانی و مقاومت را نیز نشان می‌‌‌دهد. منظور از پشتیبانی، زمانی است که به دلیل تقاضای زیاد، روند نزولی قیمت متوقف می‌‌‌شود. مقاوت نیز به زمانی اطلاق می‌‌‌شود که، روند صعودی قیمت‌‌‌ها به دلیل عرضه زیاد متوقف می‌‌‌شود. بنابراین محاسبه پیوت به معامله‌‌‌گر این امکان را می‌‌‌دهد تا روند حرکت قیمت را تشخیص بدهد.

    انواع پیوت

    سطوح برگشتی قیمت را پیوت می‌گویند هنگامی که قیمت با سطح پیوت برخورد داشته باشد به آن واکنش می‌دهد و در صورت ادامه این روند، پیوت می‌تواند تبدیل به حمایت و مقاومت شوند. در هر روند شما می‌توانید دو نوع پیوت را مشاهده کنید و بر اساس آن‌ها تصمیم بگیرید.

    انواع پیوت

    1. پیوت مینور: پیوت مینور نشان‌دهنده نوسانات جزئی بازار هستند و در سطوح مینور برگشت قیمت بسیار نامحسوس است. در واقع پیوت مینور بر اساس هیجانات ناشی از بازار شکل می‌گیرد که می‌تواند افراد تازه کار در این بازار را به تله بیاندازد، معامله‌گران معکوس در این زمان وارد معامله نمی‌شوند.
    2. پیوت ماژور: پیوت ماژور را می‌توان نقاط کلیدی برگشتی معرفی کرد که در این نقاط معامله‌گران معکوس وارد معامله شده و شروع به نقد کردن معاملات قبلی خود می‌کنند.

    نحوه محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال

    پیوت در تحلیل تکنیکال را می‌‌‌توان به نمودار تحلیل اضافه کرد و پس از آن سطوح حمایت و مقاومت خود را نشان خواهند داد. در این‌‌‌جا نحوه محاسبه پیوت را شرح می‌‌‌دهیم. در ذهن داشته باشید که قیمت‌‌‌های روز قبل، در این محاسبات دخیل هستند. یعنی پیوت روز یکشنبه از اطلاعات قیمتی روز شنبه به‌‌‌دست می‌‌‌آید.

    1. بعد از بسته‌‌‌شدن بازار، یا قبل از بازشدن قیمت در روز بعد، کمترین قیمت، بیش‌‌‌ترین قیمت و قیمت بسته‌‌‌شدن را در آخرین روز پیدا کنید.
    2. از مقادیری که استخراج کردید، میانگین بگیرید.
    3. این قیمت را روی نمودار با نام P علامت‌‌‌گذاری کنید.
    4. سپس با استفاده از مقدار پیوت یا P، مقاومت‌‌‌ها و پشتیبانی‌‌‌ها را محاسبه کنید.

    اگرچه استفاده از پیوت بر روی نمودار با استفاده از داده‌‌‌های روز قبل برای ارائه سطح پشتیبانی و مقاومت روز بعد معمول است، اما می‌‌‌توان از داده‌‌‌های هفته گذشته استفاده‌‌‌کرد و برای هفته آینده پیوت را محاسبه‌‌‌کرد.

    پیوت محاسباتی

    همانطور که از نام آن مشخص است پیوت محاسباتی در نتیجه محاسبه ریاضی به دست می‌آید. داده‌های قیمتی اوراق و فرمول‌های ریاضی در رسیدن به نقاط پیوت محاسباتی دخیل هستند. در این پیوت، بازه زمانی هم مهم است، به این ترتیب که داده‌های قیمتی در فرمول‌هایی قرار می‌گیرند، که زمان نیز در آن‌ها وجود دارد. به این ترتیب بسته به این که معامله‌گران چه زمانی را مد نظر دارند، بازه متفاوتی را در فرمول اعمال خواهند کرد.

    پیوت قیمتی

    از نام پیوت قیمتی مشخص است که به نقاط تغییر قیمت در نمودار قیمت سهام و اوراق بهادار مربوط می‌شود. آن طور که مصطلح است، پیوت قیمتی زمانی رخ می‌دهد، که پس از حرکت بازار به سمتی مشخص و رسیدن به یک کف یا سقف، حرکتی قدرتمند در خلاف شرایط پیش آمده آغاز شود. بر طبق نظر سرمایه‌گذاران حرفه‌ای، یک پیوت قیمتی زمانی تشخیص داده می‌شود که قیمت‌ها اندازه سه کندل حرکت کرده باشند و زمانی که کندل بازگشت شکل گرفت، مطابق با شرایط قبلی اما در خلاف جهت حرکت کنند. تشخیص پیوت در تحلیل تکنیکال نیاز به ابزار یا تحلیل خاصی ندارد و بیشتر از نوع دیداری است، به این ترتیب که با دقت به نمودار و بررسی دقیق پیوت مینور و ماژور در بورس آن وجود یا نبود پیوت قیمتی مشخص می‌شود.

    تشخیص پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

    افرادی که در ترید سهام و بازار بورس خبره هستند، به راحتی این دو را از هم تشخیص می‌دهند. درواقع چون پیوت‌ در تحلیل تکنیکال بر اساس قیمت مشخص می‌شوند، با دقت به نمودار و بررسی روندها به صورت دیداری باید تشخیص داده شوند. اما اگر مبتدی هستید، بهتر است به این دو نکته توجه کنید:

    چنانچه روند جدید بتواند تا سقف 38 درصد، حرکت قبلی را جبران کند، پیوت ماژور است، اگر مقدار جبران یا اصلاح از 38 درصد کمتر باشد، مینور تلقی می‌شود.

    یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مک‌دی نام دارد، چنانچه این اندیکاتور یا شاخص دچار تغییر فاز شود، به عنوان پیوت ماژور شناخته خواهد شد. برای این کار کافی است فاز مثبت یا منفی شاخص مک‌دی را در نظر بگیریم و بالاترین یا پایین‌ترین قیمت آن بخش را به عنوان پیوت ماژور در نظر بگیریم.

    نحوه انجام معامله با پیوت‌ها

    چنانچه در انجام معاملات روزانه به شاخصی برای تصمیم‌گیری نیاز داشته باشیم، می‌توانیم از پیوت‌ها استفاده کنیم. خاصیت پیوت در تحلیل تکنیکال این است که نسبت به تغییر قیمت واکنش نشان می‌دهد، بنابراین می‌توانیم از آن برای تشخیص روند استفاده کنیم. اصولاً در دو حالت می‌توانیم از پیوت در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم:

    • انجام معامله در زمان رد شدن از پیوت

    برای انجام معامله در این حالت باید حد ضرری مشخص کنیم، که پایین‌تر از پیوت است و قیمت هدف را در سطح بالاتر قرار دهیم.

    برای انجام معامله در این زمان که به عنوان زمان استراحت نیز شناخته می‌شود، مقاومت‌ها اهمیت پیدا می‌کنند. تصور کنید هدف ما معامله در محدوده مقاومت سطح 2 باشد، در این صورت باید مقاومت سطح 1 و سطح 3 به ترتیب حد ضرر و قیمت هدف باشند.

    روش جایگزین محاسبه پیوت

    یک فرمول دیگر محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در آن قیمت بازشدن امروز بازار نیز لحاظ می‌‌‌شود. باقی‌‌‌ محاسبات به شیوه قبل انجام می‌‌‌شود.
    4/(امروز بازشدن قیمت+قبل روز قیمت بالاترین+قبل روز قیمت پایین‌‌‌ترین+قبل روز بسته‌‌‌شدن قیمت)=پیوت

    انواع نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال

    آن‌‌‌چه در بالا توضیح دادیم به عنوان پیوت استاندارد در تحلیل تکنیکال شناخته می‌‌‌شود. اما پیوت‌‌‌ها چندین نوع هستند.

    نقاط پیوت

    پیوت Woodies

    نقاط پیوت چیست

    Woodies Pivot Points یکی از انواع پیوت در تحلیل تکنیکال است که از محاسباتی استفاده می‌‌‌کند که نسبت به فرمول‌‌‌های استاندارد پیوت متفاوت است.

    پیوت Camarilla

    pivot camarilla

    Camarilla Pivot Points توسط نیکولاس اسکات در دهه 1980 معرفی شد. پیوت Camarilla غالباً مشابه پیوت Woodies است، زیرا هر دو سیستم برای محاسبه سطح پشتیبانی و مقاومت کلیدی، از قیمت‌‌‌های پایانی روز قبل استفاده می‌‌‌کنند. تفاوت اصلی سیستم Camarilla این است که تکنیک‌‌‌های آن بر اساس سیستمی است که از 9 سطح قیمت استفاده می‌‌‌کند.

    پیوت Fibonacci

    پیوت فیبوناتچی

    تکنیک‌‌‌های استراتژیک در کنار فاکتورهای پیوت Fibonacci پیش‌‌‌بینی و اصلاح، می‌‌‌توانند روند بازار و جهت حرکت آن را مشخص کنند.

    پیوت Demark

    پیوت دیمارک

    Demark Pivot Points توسط تاجر مشهور تام دمارک طراحی شده است، که برای دهه‌‌‌ها به دلیل تکنیک‌های نوآورانه در تجزیه و تحلیل تجاری مشهور بوده‌‌‌است. پیوت Demark کمی متفات از سایر پیوت‌‌‌ها است چراکه این پیوت مبتنی بر ارتباط بین قیمت باز و بسته‌‌‌شدن بازار است.

    نقاط پیوت چه چیزی را نشان می‌دهد؟

    پیوت شاخص روزانه برای معاملات آتی،سهام و کامودیتی‌‌‌ها است. برخلاف داده‌‌‌های نوسانی و میانگین‌‌‌های دیگر، پیوت در طول روز ثابت است. این بدان معنا است که معامله‌‌‌گران می‌‌‌توانند از آن برای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامه‌‌‌ریزی مناسب استفاده کنند. برای مثال، معامله‌‌‌گران می‌‌‌دانند که اگر، قیمت به پایین‌‌‌تر از پیوت سقوط کند، در جلسه معاملاتی فروش را انتخاب می‌‌‌کنند و برعکس اگر قیمت به بالاتر از پیوت صعود کند، پیوت مینور و ماژور در بورس خرید را انتخاب می‌‌‌کنند. مقادیر مقاومت و پشتیبانی نیز می‌‌‌توانند نمایانگر قیمت هدف و نقطه ضرر باشند.

    محدودیت پیوت چیست؟

    نقطه پیوت براساس فرمول‌‌‌های ساده‌‌‌ای محاسبه می‌‌‌شود. بنابراین درحالی که برای عده‌‌‌ای مفید است، بسیاری نیز هستند که برای آن‌‌‌ها کارایی ندارد. هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت‌‌‌ها حول نقطه پیوت نوسان ‌‌‌پیدا کنند. بسیاری مواقع روند بازار از چنین الگویی پیروی نمی‌‌‌کند. به همین دلیل، ترکیب پیوت و سایر اندیکاتورها روشی معمول برای ارزیابی است که معامله‌‌‌گران معمولاً از آن استفاده می‌‌‌کنند. چرا که با این روش، داده‌‌‌ها مطمئن‌‌‌تر هستند و می‌‌‌توان استدلال بهتری از وضعیت بازار داشت.

    سخن پایانی

    دیدیم که نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال از چه روشی محاسبه شده و چه معنایی برای شاخص روزانه سهام دارد. مسئله اصلی در استفاده از آن و هر اندیکاتور دیگر، داشتن دانش درمورد کار با آن است. فراموش نکنید که تنها استفاده از یک اندیکاتور عاقلانه نیست. برای آن‌‌‌که بتوانید به درستی تحلیل تکنیکال انجام دهید، خوب است دوره آموزش بورس از صفر را در نظر داشته‌‌‌باشید. در این دوره موارد مختلف از از جمله تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آموزش داده می‌شود.

    برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

    نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال؛ محل تغییر جهت قیمت و روند

    پیوت در تحلیل تکنیکال

    در هنگام تحلیل سهام مختلف، یکی از مواردی که به شدت مورد توجه قرار می‌گیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، می‌توانند در فرصت‌های مناسبی سرمایه‌گذاری کنند. اما تعیین نقاط کف و سقف قیمت یا نواحی بازگشت قیمت و به طور کلی آگاهی از زمان‌بندی بازار، امری نیست که به راحتی بتوان از پس آن برآمد ولی با استفاده از ابزار مختلف تحلیل تکنیکال می‌توان این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایان‌گر تغییر جهت روند و قیمت است، نقاط پیوت می‌گوییم؛ محلی که چرخش و تغییر قیمت در آن اتفاق می‌افتد.

    به کمک پیوت‌ها می‌توان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت‌ در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم می‌شود. در ادامه روش‌های تشخیص این نقاط را بررسی می‌کنید اما پیش از آن لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت و اهمیت و انواع آن‌ها آشنا شویم.

    پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    بررسی مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال

    اگر با ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال نظیر خط روند و چنگال اندروز آشنا باشید، می‌دانید که برای استفاده از آن‌ها به شناسایی نقاط پیوت نیاز است. عدم شناسایی صحیح این نقاط، می‌تواند تحلیل را به کلی با اشکال مواجه کرده و موجب زیان‌های فراوانی شود.

    گفتیم که پیوت‌ها نقاطی روی نمودار قیمت هستند که در آن‌ها شاهد تغییر جهت روند و قیمت هستیم. یعنی اگر روند نزولی بوده است، تغییر قیمت به شکل صعودی در نقاط پیوت اتفاق می‌افتد. به همین ترتیب در نقاط پیوت روند صعودی نمودار به روند نزولی تغییر پیدا می‌کند. در هر نمودار قیمت می‌توان پیوت‌های مختلفی را شناسایی کرد.

    نقاط پیوت، نقاطی کلیدی روی نمودار هستند که از اهمیت فراوانی برخوردارند. تحلیل‌گران تکنیکال این نقاط را شناسایی می‌کنند تا بتوانند روند یک سهم را بهتر درک کنند.

    از این نقاط برای ترسیم الگوهای مختلف هم کمک می‌گیرند. اگر بخواهیم از دید علمی توضیح دهیم که پیوت چیست، باید گفت مجموعه سه کندل در یک راستا که در جهتی مخالف جهت روند قبلی تشکیل می‌شوند، موجب ایجاد پیوت خواهند شد.

    بیشتر بخوانید

    انواع پیوت در تحلیل تکنیکال

    با همان چند خطی که در بالا به آن اشاره کردیم دریافتیم که منظور از پیوت چیست. این نقاط در شرایطی ایجاد می‌شوند که از میان عرضه و تقاضا یکی بر دیگری غلبه پیدا می‌کند. در ادامه انواع پیوت در تحلیل تکنیکال را بررسی می‌کنیم تا بهتر با این مفهوم آشنا شویم.

    پیوت قیمتی

    پیوت‌های قیمتی در یافتن نقاط بازگشت قیمت نقش ویژه‌ای ایفا می‌کنند. در برخی از مواقع بازار به اندازه‌ای معین در یک جهت به صورت نزولی یا صعودی حرکت می‌کند. پس از آن‌که سقف یا کفی تشکیل شد، سهم با قدرت در روندی مخالف حرکت می‌کند. به این ترتیب شاهد ایجاد یک پیوت در نمودار خواهیم بود. البته این تعریف کلاسیک است و اکنون در پرایس اکشن، اساس کار بر این است که اگر قیمت به اندازه حداقل سه کندل حرکت کند و با تشکیل یک کندل بازگشتی، سهام با همان شرایط ولی در جهت معکوس به حرکت خود ادامه دهد، این نقطه یک پیوت معتبر است.

    بیشتر بخوانید

    اما راه تشخیص پیوت قیمتی چیست؟ این نقاط را به صورت بصری و بر اساس روش‌های مختلف تحلیلی شناسایی می‌کنند که نیاز به ابزار خاصی ندارد. در این میان می‌توان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت پیشین و یا زمان تشکیل پیوت، معاملات را انجام داد.

    پیوت محاسباتی

    پیوت‌ها را بر اساس داده‌های قیمتی و به کمک فرمول‌های ریاضی می‌توان محسابه کرد و جزئيات مربوط به تحرکات بازار در تعیین این پیوت دخیل نیست. خروجی‌ای که از محاسبات به دست می‌آید به صورت عدد است. این اعداد را برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت در آینده مورد استفاده قرار می‌دهند.

    پیوت محاسباتی در تحلیل تکنیکال با توجه به دوره‌ زمانی و داده‌هایی که از آن‌ها استفاده می‌شود تا زمان مشخصی اعتبار دارند. اگر کندل‌های جدیدی روی نمودار ایجاد شوند، بدیهی است که سطوح مذکور نیز به‌روز‌رسانی می‌شوند.

    انواع پیوت محاسباتی

    پیوت‌های محاسباتی خود به چند دسته دیگر تقسیم می‌شوند که در این میان Pivot Point و خطوط کاماریلا از اهمیت زیادی برخوردارند.

    Pivot Point
    • Pivot Point (PP) = High + Low + Close /3
    • (R2= PP + (High – Low
    • S1 = (2*PP) – High
    • (S2 = PP – (High – Low

    با توجه به قواعد موجود، قیمت‌ بالاتر از نقطه PP به منزله روند صعودی است. به این ترتیب بر اساس واکنش‌های قیمت به سطوح مقاومتی می‌توان موقعیت‌های خرید مناسب را پیدا کرد. چنان‌چه قیمت کمتر از PP‌ باشد، می‌توان فروش سهام را در دستور کار قرار داد. در این فرمول‌ها نقاط R سطوح مقاومت و نقاط S‌ سطوح حمایت نمودار به شمار می‌روند.

    Camarilla Lines
    • H4 = ((High – Low)*(1.1/2)) + Close
    • H3 = ((High – Low)*(1.1/4)) + Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6)) + Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12)) + Close
    • ((L1 = Close – ((High – Low)*(1.1/12
    • ((L2 = Close – ((High – Low)*(1.1/6
    • ((L3 = Close – ((High – Low)*(1.1/4
    • ((L4 = Close – ((High – Low)*(1.1/2

    در این محاسبات خبری از PP نیست. اما از آن‌جا که تعداد نواحی مقاومت و حمایت در این روش زیاد است، می‌توان با دقت بیشتری قدرت روند را تشخیص داد. هنگامی که قیمت در سطوح سه یا چهار قرار گیرد، این مسئله نشان‌ از قدرت روند و تحرکات بالای قیمتی دارد.

    در بیشتر پلتفرم‌های تحلیلی می‌توان نقاط پیوت را با پیوت مینور و ماژور در بورس کمک اندیکاتورها مشاهده کرد.

    پیوت ماژور

    یکی از مهم‌ترین انواع پیوت‌ها، پیوت‌های ماژور هستند. اما منظور از پیوت ماژور چیست؟ زمانی که نمودار قیمت را مشاهده می‌کنید، می‌توانید سقف و کف‌هایی را که باعث حرکات قوی در جهت‌های مخالف شده‌اند، به وضوح ببینید. به این نقاط اصطلاحاً پیوت ماژور می‌گویند. اعتبار این نقاط زیاد است و تحلیل‌های بسیاری بر پایه این نقاط شکل می‌گیرد.

    پیوت مینور

    اما نوع دیگر پیوت در تحلیل تکنیکال، پیوت مینور است. این نقاط باعث ایجاد حرکات اصلاحی کوچکی می‌شوند که به شکل‌گیری روندهای خنثی می‌انجامد. در نمودارهایی با تایم‌فریم کوچک می‌توان این نقاط را به کرات مشاهده کرد. چرا که در این نمودارها نوسان‌های کاذب فراوان‌اند. از آن‌جا که این نقاط در تغییر روند نقش چندانی ندارند، خطوط روندی که بر اساس آن‌ها تعیین می‌شوند هم از اعتبار بالایی برخوردار نیستند.

    بیشتر بخوانید

    آموزش تشخیص پیوت ماژور و مینور در تحلیل تکنیکال

    مسئله مهم در این میان آن است که بتوانیم پیوت ماژور را از پیوت مینور تشخیص دهیم. از آن‌جا که این نقاط با قیمت ارتباط دارند، می‌توان آن‌ها را به صورت چشمی و مقایسه‌های ذهنی سطوح مختلف و با توجه به قدرت حرکات بعدی سهام تشخیص داد. بدیهی است که برای انجام این امر به تجربه و دانش کافی نیاز است.

    اما به منظور تشخیص نقاط پیوت ماژور از مینور روشی ابداع شده است که در آن از دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی استفاده می‌شود. به این ترتیب حتی افرادی که سطح مبتدی یا متوسط هم دارند، می‌توانند به درستی این سطوح را تشخیص دهند.

    بیشتر بخوانید

    چنان‌چه کف یا سقف نمودار دو ویژگی را زیر را دارا باشند، احتمال وجود یک پیوت ماژور فراوان است. این دو ویژگی عبارت‌اند از:

    • تغییر فاز مکدی در هنگام تشکیل نقاط پیوت
    • اصلاح قیمت دست‌کم به میزان ۳۸ درصد موج پیشین

    به نمودار پیوت مینور و ماژور در بورس زیر نگاهی بیندازید تا بهتر متوجه این موضوع شوید.

    شناسایی پیوت به کمک اندیکاتور مکدی و فیبوناچی

    در این نمودار به وضوح می‌توان دید که در زمان تشکیل پیوت، فاز اندیکاتور مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی تغییر پیدا کرده است. به‌علاوه، ترسیم فیبوناچی بازگشتی از شرایطی خبر می‌دهد که اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت اتفاق افتاده است. این دو شرط نشان‌گر آن هستند که پیوت ماژور در این نقطه تشکیل شده است.

    افزون بر روشی که ذکر آن رفت، از نقاط حمایت و مقاومت در گذشته هم می‌توان استفاده کرد. زمانی که این نقاط با نقاط پیوت هم‌پوشانی داشته باشند، می‌توان معاملات موفق‌تری را انجام داد. هم‌چنین به کمک اسیلاتورها نیز می‌توان این نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال را پیدا کرد. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتور و اسیلاتورها، مقاله «اندیکاتور چیست؟» را بخوانید.

    نکته: در تحلیل تکنیکال نمی‌توان از ابزارهای مختلف بر روی پیوت‌ مینور استفاده کرد. بلکه تمام الگوها، واگرایی‌ها، چنگال‌ها و فیبوناچی باید با توجه به نقاط پیوت ماژور تعیین شوند. پیوت‌های مینور در روندهای خنثی و در کانال‌های کوچک کاربرد دارند. البته لازم به ذکر است که پولبک‌ها معمولا روی نقاط مینور اتفاق می‌افتند.

    بیشتر بخوانید

    جمع‌بندی

    پیوت‌ در تحلیل تکنیکال به نقاطی گفته می‌شود که در آن‌ها شاهد تغییرات قیمت هستیم. یعنی روندهای نزولی در این نقاط به روندهای صعودی تبدیل می‌شوند و برعکس. به کمک پیوت می‌توان سقف‌ها و کف‌های آینده را پیش‌بینی کرد تا پیش از شروع روند نزولی یک سهم، فروش را در دستور کار قرار داد.

    درست است که پیوت ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود اما نوسان‌های قیمتی متعدد موجب می‌شود که شناسایی این نقاط با خطاهایی همراه باشد. از همین رو می‌توان از ابزارهایی نظیر اندیکاتور مکدی کمک گرفت. پیو‌ت‌ها انواع مختلفی دارند که در میان آن‌ها پیوت‌های ماژور از اهمیت زیادی برخوردارند. چرا که به منظور استفاده از ابزاری نظیر چنگال اندروز به این نقاط نیاز داریم.

    مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

    تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهم‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی می‌باشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر می‌باشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار می‌گیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت می‌باشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمی‌توانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث می‌شود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد می‌کنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقاله‌های آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.

    منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    پیوت در تحلیل تکنیکال

    منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معامله‌گران با تشخیص آن‌ها می‌توانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص می‌نمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان می‌دهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوت‌ها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آن‌ها نمودار قیمت تغییر جهت می‌دهد. برای آن‌که در تحلیل‌های خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوت‌ها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دسته‌ی مینور و ماژور تقسیم می‌شوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

    انواع پیوت در تحلیل تکنیکال

    منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    انواع پیوت

    زمانی‌که در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوت‌ها یا نواحی بازگشت قیمت شکل می‌گیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش‌بینی آتی قیمت‌ها احساس می‌شود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.

    پیوت قیمتی

    منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت می‌باشد که موجب تغییر روند قیمت سهام می‌شود. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل می‌شود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطه‌ی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمت‌ها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیش‌روی کنند. تشخیص این پیوت‌ها اصولاً ابزار خاصی نمی‌طلبد و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف و به صورت بصری می‌باشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توان از پیوت‌های قیمتی کمک گرفت.

    پیوت محاسباتی

    بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی می‌گویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوت‌ها دخیل نیست و نحوه‌ی محاسبه‌ی آن‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی می‌باشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی می‌باشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح از پیوت‌ها به‌روزرسانی خواهند شد و بر اساس دوره‌ی زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معامله‌گران میان‌مدت، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوت‌های محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیم‌بندی می‌شوند. از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از پیوت مینور و ماژور در بورس این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.

    ۱. پیوت پوینت (Pivot Point)

    برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمت‌ها بالاتر از نقطه‌ی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی می‌باشد. در این حالت باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار می‌باشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.

    • Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
    • R1 = (2*PP)-Low
    • R2= PP+(High-Low)
    • S1 = (2*PP)-High
    • S2 = PP-(High-Low)

    ۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)

    ناحیه‌‌ی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیق‌تر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکان‌پذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانی‌که قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبه‌گر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض هستند. حتی در صورت عدم وجود می‌توانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها در کنار مواردی همچون میانگین‌های متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به‌ کار برده می‌شوند.

    • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
    • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
    • ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
    • ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
    • ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
    • (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2

    پیوت مینور

    این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسان‌گیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. پیوت‌های مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهت‌های فرعی و کوچک هستند. این پیوت‌ها علاوه بر آن‌که منجر به حرکات اصلاحی کوچک می‌شوند، موجب برقراری روند‌های خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دوره‌ی زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور می‌توان مشاهده کرد. این پیوت‌‌ها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند. به همین دلیل نمی‌توان در تحلیل تکنیکال به آن‌ها اعتماد کرد و یا آن‌ها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معامله‌گران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دوره‌های زمانی مناسب هستند.

    پیوت ماژور

    این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان می‌دهد. در واقع این پیوت‌ها نقاطی هستند که تحلیل‌گران برای تحلیل‌های اصلی خود از آن‌ها استفاده می‌کنند. به طوری‌که ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوت‌های ماژور ترسیم می‌شوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهده‌ی نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند را تشخیص می‌دهد. پیوت‌های ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوت‌ها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیل‌گران و معامله‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوت‌ها استفاده می‌کنند.

    شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

    شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

    شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

    اکنون که با مفاهیم اولیه‌ی پیوت‌های مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوت‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه‌های ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر می‌باشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته پیوت مینور و ماژور در بورس باشید که تشخیص این پیوت‌ها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربه‌ی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آن‌که معامله‌گران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:

    ۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما می‌توانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)

    ۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مک‌دی (macd) اتفاق می‌افتد. به‌منظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مک‌دی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایین‌ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی می‌کنیم.

    با استفاده از روش‌های بالا می‌توانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به‌ صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژی‌های معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار این‌ها باید از تحلیل‌های تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.

    سخن آخر

    در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آن‌ها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص می‌شود که مهم‌ترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها می‌باشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیش‌بینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوت‌ها می‌توان به پیش‌بینی قله و دره‌ی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشه‌ای درازمدت پیاده‌سازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معامله‌گری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می‌باشند. در این موضوع می‌توانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ به‌عنوان نسل جدیدی از پلتفرم‌های آموزش و استخدام به شما پیشنهاد می‌کند که با استفاده از استراتژی‌های معاملاتی دقیق و روش‌های تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.

    نحوه شناسایی پیوت ها با مکدی

    اگر شما جز آن دسته از کسانی باشید که برای تحلیل بازارهای مالی از تحلیل تکنیکال استفاده می نمایید. بارها شنیده اید که افراد مختلف در مورد کلمه پیوت صحبت کرده اند.

    اگر از یک معامله گر سوال نمایید که هدفش از تحلیل کردن چیست احتمالا به شما خواهد گفت که می خواهد نقاط چرخش بازار(تغییر روند) را پیدا کند.

    به چرخش های کوچک بازار که نشان از نوسانات کوتاه مدت دارند و از اعتبار کمتری برخوردار هستند پیوت مینور گفته می شود.

    توجه داشته باشید که هیچ یک از این پیوت ها برای رسم الگوهای نموداری مناسب نیستند و صرفا کاربرد آن ها برای معامله گرانی است که می خواهند از روش نوسان گیری استفاده نمایند.

    اگر در بازار قیمت چرخشی بزرگ انجام دهد و به طور کامل روند اصلی در بازار تغییر کند از نگاه تحلیل گران پیوت ماژور در بازار تشکیل شده است.

    این نکته را مدنظر قرار دهید که برای رسم الگوها، کانال ها و خطوط روند باید از این نقاط استفاده نمایید.

    • به یاد داشته باشید اگر در ترسیم موارد بالا یکی از پیوت های ماژور را در نظر نگیرید و نقاط دیگر را به پیوت مینور و ماژور در بورس یکدیگر متصل کنید تحلیل شما فاقد اعتبار است و احتمالا قیمت واکنشی به سطوح مد نظر شما نشان نخواهد داد.

    این روش بیشتر مناسب کسانی است که سال هاست که در بازارهای مالی فعالیت می کنند و به دلیل تحلیل نمودار های مخلتلف از تجربه و تبحر بالایی برخوردار هستند.

    در این روش بهتر است از تایم فریم های بالا آغاز نمایید و برگشت های بزرگی که با چشم قابل مشاهده هستند را به عنوان پیوت ماژور و اصلاحات کوچک را به عنوان پیوت مینور در نظر بگیرید.

    اما این را در نظر داشته باشید همه نمودار ها مثل تصویر زیر ساده نخواهند بود و هرچه تایم فریم را کاهش دهید کار سخت تر خواهد شد. پس پیشنهاد می کنم از روش دوم برای تشخیص استفاده نمایید.

    برای اینکه با استفاده از این روش بتوانیم پیوت های ماژور صحیح را انتخاب نمایید باید سه شرط زیر برقرار باشد.

    • اگر هیستوگرام مکدی به صفر نزدیک شده باشد اما تغییر فاز رخ نداده بود می توانیم آن را به عنوان یک تغییر فاز بپذیریم.

    • به این مورد توجه داشته باشید که در تغییر فاز کمدی ممکن است بالاترین نقطه هیستوگرام با قیمت تفاوت داشته باشد. در تعیین پیوت ماژور مهمترین نقطه برای ما بالاترین قیمت در فاز مکدی است نه بالاترین نقطه مکدی.

    • برخی از تحلیل گران برقرار بودن هر سه شرط بالا را الزامی می دانند اما برخی دیگر معتقد هستند برقرار بودن شرط 1 و یکی از شروط 2 و 3 برای در نظر گرفتن یک پیوت به عنوان پیوت ماژور کافی است.

    • به شخصه در تحلیل گران دسته دوم قرار می گیریم زیرا اعتقاد دارم تحلیل تکنیکال یک هنر است و سختگیری بیش از حد معامله گر را دچار چالش خواهد کرد.

    تصویر زیر نمودار غپینو است که در بالا خطوطی را برروی آن رسم کردیم و حال قصد داریم با قوانین بالا درستی خطوط رسم شده را بررسی نماییم.

    در تصویر بالا مربع هایی که به رنگ آبی رسم شده اند نشان دهند یک پیوت ماژور هستند که قیمت 38.2 موج قبلی را اصلاح کرده است.

    مربع های سبز رنگ پیوتی را نشان می دهند که قیمت از لحاظ زمانی 38.2 موج قبلی را طی کرده است اما از نظر قیمت خیر. در نظر گرفتن این نقطه به عنوان پیوت ماژور بستگی به روش تحلیل است که معامله گر از آن استفاده می نماید

    مربع های قرمز رنگ صرفا نقاطی هستند که می توان آن ها را به عنوان یک پیوت مینور در نظر گرفت زیرا در زمان تشکیل این نقاط تغییر فازی در مکدی رخ نداده.

    اولین نکته ای که باید در نظر بگیرید این است که اگر خط از مربع های آبی عبور کرده باشد خط رسم شده صحیح است.

    با توجه به نکته گفته شده خط قرمز نمی تواند خطی درست باشد زیرا با توجه به مربع قرمز رسم شده است که یک پیوت مینور به حساب می آید.

    در مورد خط آبی رنگ اگر تریدری این خط را بعد از تشکیل مربع قرمز رسم کرده باشد دچار اشتباه شده زیرا این نقطه یک پیوت مینور است اما اگر خط مورد نظر بعد از تشکیل پیوت روی آخرین مربع رسم شده باشد درست رسم شده است زیرا این پیوت به اندازه 38.2 حرکت قبل از خود را بازگشت کرده است.

    اگر بخواهیم مهمترین تحلیل اشتباه بسیاری از معامله گران را بیان کنیم بی شک تشخیص اشتباه پیوت های ماژور از مینور رتبه اول را کسب خواهد کرد. زیرا هیچ روش تحلیل وجود ندارد که نیاز به تشخیص صحیح پیوت ها نداشته باشد.

    با سلام و تشکر برای آموزش خوبتون .اما تصاویری که به آن برای تحلیل استفاده کرده اید با توضیحات شما یکسان نیست من تصاویری با مربع های آبی نمی بینم.در هنوز منظور شما از بالاترین نقطه در فاز مکدی و تفاوت آن با بالاترین نقطه در مکدی را متوجه نمی شوم ممنون میشوم.توضیح دهید

    © توجه: بازارهای مالی همواره همراه با ریسک هستند و بدون آموزش و کسب دانش کافی، خطر از دست رفتن سرمایه وجود دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.