سیگنال فروشی
تصمیمات جدید سازمان بورس برای جلوگیری از سیگنالفروشی در فضای مجازی
معاون حقوقی سازمان بورس و اوراق بهادار گفت: فعالان در فضای مجازی باید توجه داشته باشند که انجام عملیاتی مانند سبدگردانی و مشاوره سرمایهگذاری که مستلزم اخذ مجوز از سازمان است بدون هیچ تردیدی جرم است.
پاسگل به سیگنالفروشی
در این میان داشتن دست برتر از طریق ایجاد موضعی نابرابر در میان سرمایهگذاران میتواند آنها را نسبت به ساز و کار موجود در بازار سرمایه بیاعتماد کرده و ضمن تقویت تئوریهای توطئه، فعالان خرد بازار را به جای تقویت بنیه تحلیلی به سمت شبکههای مجازی و سیگنالفروشان سوق دهد
سیگنال فروشان از خواب زمستانی بیدار شدند؟/ سلطانی: VIPها باید مجوز مشاوره سرمایهگذاری بگیرند
کارشناس بازار سرمایه فضای مجازی پیرامون بورس در ایران را نیازمند آنالیز و سازماندهی توسط مراجع بورسی دانست؛ اما در نهایت فرهنگسازی را لازمه بهبود فضای سرمایه گذاری در بازار سرمایه ارزیابی کرد.
بورسی ها مراقب کلاهبرداران سیگنالفروش باشند!
رئیس پلیس امنیت اقتصادی با اشاره به افزایش جرائم بورسی در هفتههای اخیر و هشدار به سهامداران، روشهای کلاهبرداری در فضای مجازی را اعلام کرد.
بورس وارد فاز گاوی شده است؟/ سیگنال فروشان تلگرامی همچنان میتازند
بازار سرمایه پس از ۳ ماه ریزش و اصلاح، چند هفتهای است که به حالت متعادل درآمده و توانسته سهامداران خرد را متقاعد به ورود دوباره به این بازار کند.
بازار داغ سیگنالفروشان بورس
این روزها بازار هر آنچه به بورس ارتباط دارد داغ و پرمشتری است؛ از بازار کتاب و فالگیرهای بورسی گرفته تا بازار سیگنالفروشان! سیگنالفروشی که روزگاری تنها در حد ارائه اطلاعات باتجربهها و قدیمیهای بازار به تازهکاران؛ آن هم برای رضای خدای بود، امروز به تجارتی پرسود تبدیل شده است.
ماجرای تلخ موسسات اعتباری غیرمجاز تکرار میشود؟
داستان شکلگیری موسسات اعتباری غیر مجاز مالی و اعتباری در سایه خلاء قانونی حال به بازار سرمایه تسری پیدا کرده است. داستانی که در صورت عدم تغییر در قوانین به خسارات سنگین مالی سهامداران ختم خواهد شد.
زیر و بم سیگال فروشی در بورس
آقا بزرگی کارشناس بورس گفت: متاسفانه اکثر افرادی که در تلگرام و اینستاگرام اقدام به سیگنال فروشی میکنند و صفحه و کانال دارند، به هیچ عنوان به فکر مخاطبین خود نیستند و بیشتر به منافع خود بها میدهند، بنابراین معلوم است که در چنین آشفته بازاری سهام دار خرد، ضرر میکند، متاسفانه این روزها بازار این مسئله بسیار داغ است و بسیاری از افراد نیز به دلیل اینکه به هر دلیلی نمیخواهند آموزش ببینند، به راحتی به این افراد اعتماد میکنند و با خرید و فروشهای زیادی که انجام میدهند، سرمایه خود را به ورطه نابودی میکشانند.
فرارو- طی ماههای گذشته، برخی افراد در بورس با طرح ادعاهایی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، «سیگنالهایی» را برای خرید یا فروش برخی سهامها منتشر کردند. اما این «سیگنال فروشیها» با، اما و اگرهایی همراه است. در این زمینه باید پرسید چرا فردی که مدعی است دانش بالایی درباره بورس دارد، قصد این را دارد که اطلاعات ارزشمند خود را در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارد؟ افراد آگاه و مسلط به بازار، بطور حتم خودشان در بازار سهام میخرند و میفروشند و سودشان را به دست میآورند.
به گزارش فرارو، برخی از کارشناسان بازار سهام معتقدند، بخش قابل توجهای از افرادی که درباره خرید یا فروش سهام اطلاعات منتشر میکنند، آدمهایی هستند که دانش کمی دارند و به پشتوانه دنبالکنندگان خود در این شبکهها، سهمی را میخرند و گروهی را با خود همراه میکنند تا قیمت سهم را بالا ببرند. این افراد پس از کسب سود، سهم خود را میفروشند و آن وقت به دنبال کنندگان خود میگویند تا سهم خریداری شده را بفروشند. در نتیجه دنبال کنندههای این افراد مدعی، در صفهای فروش میمانند. در این شرایط این دنبال کنندگان سهمی را دارند که ارزنده نبوده، حباب قیمتی هم برای آن ایجاد شده و حالا ناچار به فروش آن با ضرر هستند.
سیگنال فروشی در بورس غیر قانونی است
فردین آقابزرگی کارشناس بازار سهام در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه اصولا پدیده سیگنال فروشی در بورس، غیر قانونی است، گفت: باید در این مسئله با یک مثال ورود کرد، زمانی که شما برای امر نقشه کشی ساختمان و همچنبن طبابت بخواهید، اقدام کنید، اولا باید درس لازم به آن را بخوانید و بعد نیز مدارک مشخص برای انجام کار را از نهادهای تخصصی مربوط دریافت کنید، اگر غیر این کار را انجام دهید، شما مجرم هستید و با شما برخورد قضایی میشود، کار در بازار سرمایه نیز به دلیل اینکه با سرمایه افراد سروکار دارد، تجارت و مهارت طلب میکند.
وی افزود: به نظر میرسد میرسد برخورد قهری و نظارت شدید در این رابطه نیز نمیتواند اثر گذار باشد، زیراکه یک مدتی این کار صورت گرفت، اما به دلیل گستردگی فضای مجازی این کار بسیار سخت خواهد بود، تجربه ریزشی که در بورس اتفاق افتاد، به همگان نشان داد، که برای خرید و فروش سهام، باید با اطلاعات کامل و تحلیل در این رابطه عمل کرد، بسیاری از کانالها و صفحات مجازی بودند که نمادهایی را در سقف قیمتی به اعضای خود معرفی کردند و این افرادی نیز به دلیل اینکه هیچ گونه آشنایی نداشتند، اقدام به خرید کردند که بعد از آن با ضرر و زیان هنگفتی روبرو شدند.
آقابزرگی با اشاره به اینکه باید برای جمع شدن چنین وضعیتی دو اقدام را انجام داد، اظهار داشت: در قدم اول باید سازمان بورس به عنوان متولی بازار سرمایه آموزشهای بورسی را در بین سرمایه گذاران فرهنگ سازی کند و در این رابطه اقدمات لازم را انجام دهد، در حال حاضر به دلیل اینکه ابعاد بازار سرمایه بزرگ شده و افراد بسیاری نیز به بورس ورود کرده اند، آموزش باید دائمی باشد، در این زمینه باید قوانین نیز تغییر کند، الان به راحتی آب خوردن به افراد کد بورسی داده میشود، در حالی که این فرآیند باید سخت شود و گرفتن کد معاملاتی باید منوط به آموزش باشد.
این کارشناس بورس اضافه کرد: متاسفانه اکثر افرادی که در تلگرام و اینستاگرام اقدام به سیگنال فروشی میکنند و صفحه و کانال دارند، به هیچ عنوان به فکر مخاطبین خود نیستند و بیشتر به منافع خود بها میدهند، بنابراین معلوم است که در چنین آشفته بازاری سهام دار خرد ضرر میکند، متاسفانه این روزها بازار این مسئله بسیار داغ است و بسیاری از افراد نیز به دلیل اینکه به هر دلیلی نمیخواهند آموزش ببینند، به راحتی به این افراد اعتماد میکنند و با خرید و فروشهای زیادی که انجام میدهند، سرمایه خود را به ورطه نابودی میکشانند.
استفاده از نهادهای تخصص برای مدیریت سرمایه
وی با اشاره به اینکه اقدام دومی که برای کاهش آسیبهای سیگنال فروشی باید انجام دهد، توجه به نهادهای تخصص بازار سرمایه است، ادامه داد: در حال حاضر تعداد زیادی شرکت سبدگردان و مشاور سرمایه گذاری هستند که در بازار فعال هستند و با توجه به مجوزهایی که دارند، میتوانند به سرمایه گذاران بورس که به هر دلیلی وقت و حوصله آموزش دیدن را ندارند، خدمات ارائه کنند، با این کار ریسک سرمایه گذاری افراد بسیار پایین خواهد آمد و آنها میتوانند با دغدغه کمتری به حضور در بازار ادامه دهند.
آقا بزرگی یادآور شد: کسی که به بورس به عنوان یک سرمایه گذاری بلند مدت نگاه میکند، باید این مسئله را مد نظر خود داشته باشد، که باید مسئله آموزش را جدی بگیرد، در غیر این صورت در دراز مدت با ضرر و زیان روبرو خواهد شد، این کار به واقع شوخی بردار نیست، زیرا که برخیها با اندک سرمایه زندگی خود به بورس میآیند و اگر در این وسط آنها به افرادی بر بخورند که از دانش و تخصص لازم در این زمینه برخوردار نباشند، مشکلات بسیار جدی برای سرمایه این افراد به وجود خواهد آمد.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: نکنه مهم دیگری که سرمایه گذاران خرد باید به آن توجه کنند، این است که افراد باید در ابتدای حضور در بورس با سرمایهای حضور پیدا کند که به آن نیاز نداشته باشد و به نوعی پس انداز افراد باشد تا بتواند در بلندمدت بر روی آن حساب باز کند، برخی از افراد با قرض پول و یا اخذ وام به بورس میآید، چرا که فکر میکنند، در کوتاه مدت میتوانند به سود خوبی برسند، در صورتیکه باید به این نکته مهم توجه کنند که بورس بازاری ذاتا ریسک پذیر است و افراد باید به این موضوع در همان ابتدا امر توجه جدی کنند.
مصطفی صفاری: بروزسانی قانون آرامش در بازار سرمایه را به همراه دارد
کارشناس ارشد بازار سرمایه گفت: اکنون افشای اطلاعات نهانی به سبب اقدامات سازمان بورس بسیار کمتر از چندسال اخیر شده، در همین راستا امید میرود با بروزرسانی قوانین شاهد بهبود شرایط بازارسرمایه باشیم.
مصطفی صفاری در گفت و گو با شهر بورس، در مورد تاثیرات سوءاستفاده از اطلاعات نهانی و سيگنال فروشی بر بدنه بازارسهام، اظهار داشت: کانالهای بورسی غیر مجاز اغلب دانشی در خصوص روند معاملاتی بازار سهام ندارند و با سیگنال دهیهای نادرست جو بازار را متشنج کرده و سبب زیان سهامداران میشوند، که با بروزرسانی قانون توسط مجلس، سازمان بورس میتواند قاطعانه تر با آنها برخورد کند.
مدیرعامل شرکت سبدگردان سرمایه ایرانیان با بیان اینکه مطابق مصوبه ناشران، ذینفعانی که به اطلاعات نهانی دسترسی دارند مشخص هستند به همین خاطر کوچک ترین اقدام از سوی این اشخاص شفاف است اضافه کرد: در حال حاضر باتوجه به اقدامات و پیگیریهای سازمان بورس اطلاعات مندرج شرکتها در سامانه کدال بروز است اگر شرکت سهامی صورت مالی سه ماه خود را در سامانه کدال بارگذاری کند تمامی اشخاص میتوانند به صورت برخط آن را مشاهده کنند.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: گاهی در بازارسرمایه شفافیت جایگزین نقدشوندگی میشود در حالی که سازمان میبایست با اجرای برخی اقدامات تعادل را بین این دو امر برقرار کند زیرا اگر موارد مذکور رعایت شوند به طور قطع سیگنالدهی ها کاهش میيابد.
مصطفی صفاری تاکید کرد: اگر پديده سيگنال فروشی و معاملات الگوریتمی از سوی نهادهای ناظر کنترل نشود به طور حتم شاهد کاهش اعتماد سهامداران کاهش عمق بازار خواهیم بود.
مطالبه از دولت برای حل مشکل بورس
ساعت 24 -برخی مخاطبان سامانه فارس من با ثبت پویش «مطالبه حل مشکل بورس از دولت» خواستار پاسخ مسئولان مربوطه شدند.مخاطبان در این پویش نوشتند: «با توجه به ضرر و زیان اکثر سهامداران بورس و از دست رفتن اعتماد به بزرگترین بازار سرمایه و ضرورت بازگشت اعتماد به بازار بورس به عنوان پناهگاه امن سرمایهگذاری و توسعه اقتصاد ملی و پیشرفت کشور ما سهامداران بورسی از رئیس جمهور عزیز عاجزانه تقاضا داریم با ایجاد کارگروهی به بازگشت اعتماد و رشد بورس کمک کنند.»
کارشناسان میگویند، بورس به عنوان بازاری که همزاد ریسک(خطر) و نوسان قیمت سهام (سود و زیان) است، محل معامله اوراق و سهام است، در هیچ بورسی تضمینی برای سود آوری نیست، البته دولتها به عنوان ناظر باید قوانین جامع و مقررات شفاف تنظیم کنند و شرکتهای حقوقی و افراد حقیقی در این بازار باید با شفافیت و آگاهی اقدام به خرید و فروش کنند.به گزارش فارس اگر مقام ناظر کشف کند که عدهای با سیگنال فروشی و داغ کردن سهام درصدد اغوای عدهای با هدف سود آوری از بازار و زیان رساندن به مردم هستند، آن گاه مطابق قانون باید با اغواگران برخورد کنند.
بازار سرمایه یکی از منابع تامین مالی اقتصاد به شمار میرود و هرچه عمق بازار سرمایه بیشتر شود، سهم این بازار از تامین مالی بیشتر میشود. در حال حاضر 85 درصد تامین مالی اقتصاد از بانک و 15 درصد از بورس انجام میشود.خبرگزاری فارس طبق رسالتی که بابت پیگیری سوژههای فارسِ من برای خود تعریف کرده است، حتما پیگیری این موضوع را در دستور کار قرار میدهد و از مسوولان خواستار توضیح در اینباره خواهد شد.کاربران دیگر هم در صورت تمایل میتوانید به امضاکنندگان این پویش بپیوندند؛ خبرگزاری فارس با رسیدن امضاهای این پویش به 1000 امضا و بالاتر حتما پیگیریهای مختلفی در اینباره خواهد داشت.
بازار داغ سیگنالفروشان بورس
دنیای اقتصاد : به دنبال تغییرات قیمتی رخ داده در برخی از کالاهای اساسی، این روزها تنور انتظارات از بازار سهام نیز داغ شده و حتی پای سیگنال فروشان نیز مجددا به تالار شیشه ای باز شده است. بورسی ها انتظار دارند همانند تجربیات پیشین که بر همگرایی همیشگی رشد قیمت سهام با تورم صحه می گذارد، امسال نیز در صورت شدت گرفتن انتظارات تورمی شاهد ورود سیل آسای سرمایه ها به بورس برای در امان ماندن بازار داغ سیگنالفروشان بورس از گزند تورم باشیم. واقعه ای که در نزدیک ترین تجربه، طی سال های 98 و 99، رشد بیش از 300درصدی شاخص کل بازار سهام را به دنبال داشت. با این حال برخی از کارشناسان نگاهی متفاوت به اثرات احتمالی تورم بر عایدی سهامداران در سال1401 دارند. این گروه معتقدند عدم ترمیم قدرت خرید و توان پس انداز عموم مردم در سال های گذشته و همزمان با آن تحمیل فشار عمده تورم در سمت هزینه شرکت ها و عدم رشد متناسب قیمت های فروش به دلیل مداخلات احتمالی سیاستگذار می تواند شرایطی عکس را برای فعالان تالار شیشه ای رقم بزند.
بازار سهام در ایران به طور تاریخی همبستگی بالایی با نرخ تورم و متعاقبا تغییرات قیمت ارز دارد. نگاهی به گذشته بورس نشان می دهد که طولانی ترین و پربازده ترین دوره های رونق این بازار دقیقا همزمان با تورم های سنگین بازار سهام بوده است. همین امر سبب شده تا بسیاری بر این باور باشند که با افزایش انتظارارت تورمی در وضعیت کنونی و جاماندن بازار بازار داغ سیگنالفروشان بورس ارز در سال گذشته از تورم می توان انتظار رونق دوباره بازار سهام را داشت؛ این در حالی است که برخی از کارشناسان با ارائه دلائل و شواهدی این باور عمومی را نقض می کنند، اما اهالی بازار سرمایه از ناشران گرفته تا سهامداران خرد و کلان از تشدید انتظارات تورمی چقدر عایدی خواهند کرد؟
آیا این بار هم بورس می تواند از افزایش ناگزیر تورم جان سالم به در ببرد و قدرت خرید سرمایه گذاران را حفظ کند و حتی از این کانال، بازار داغ سیگنالفروشان بورس سودی همانند ماه های نخست سال 99 را از آن سهامداران خود کند؟ این سوالی است که بیشتر فعالان بازار هم اکنون به آن پاسخ مثبت می دهند. نگاهی به تحولات بازار سهام حکایت از آن دارد که اگر بخواهیم نگاهی گذشته نگر به عملکرد بازار سهام داشته باشیم جواب این سوال مثبت است. بازار سهام در شرایطی طی سال های اخیر گذران عمر کرده که هر بار افزایش تند و تیز تورم در اقتصاد ایران را تاب آورده و به راحتی توانسته بازدهی بیش از تغییرات تورمی قیمت ها را به ثبت برساند. این در حالی است که در سایر بازارها عموما تغییرات قیمت ها در این شرایط یا به پای تورم نرسیده یا در بهترین حالت توانسته تورم را پوشش دهد. بر همین اساس عده ای بر این باور هستند که این بار نیز می توانیم شاهد جبران تورم از مسیر سرمایه گذاری در بازار سرمایه باشیم؛ جبرانی که با افزایش تورم انتظاری تعداد امیدواران به آن بیش از گذشته شده است و آنها را به بازار داغ سیگنالفروشان بورس این باور رسانده که تورم در این شرایط نیز می توان به نفع بازارها باشد. آنچه که این دسته از فعالان بازار را به باور یادشده رسانده این است که اولا به دلیل برخی تغییرات قیمت در سبد کالاهای اساسی انتظارات تورمی افزایش یافته و ثانیا بررسی اثرات متقابل قیمت ارز و تغییرات بازار سهام نشان می دهد که هر نوع جهش قیمت ارز و تورم شدید در جامعه به مرور در صنایع مختلف بورسی منعکس شده و توانسته حتی بازدهی بیش از بازده قیمت ارز را رقم بزند. این دیدگاه در شرایطی بیشتر اذهان عمومی را درگیر خود کرده که در سال گذشته تورم سبد مصرفی خانوار بیش از نرخ ارز در طول 12 ماه منتهی به فروردین 1401 افزایش داشته است. بررسی های «دنیای اقتصاد» نیز نشان می دهد که ارز در طول یک سال اخیر تنها به اندازه نیمی از تورم کالاها و خدمات افزایش داشته و همین امر انتظارات برای رشد قیمت دلار را بیشتر کرده است. اگرچه ممکن است که چنین اتفاقی لزوما رخ ندهد و قیمت ارز در بازار به شکل دستوری کنترل شود با این حال باید این نکته را هم در نظر بگیریم که احتمال افزایش نقدینگی در طول این سال نیز امری کاملا محتمل است. بر این اساس بسیاری انتظار دارند که نیاز دولت به پاسخگویی در مقابل تعهدات آن افزایش بیش از هزار هزار میلیاردتومانی در سطح نقدینگی کشور ایجاد کند و بر همین اساس قیمت ریال در مقابل پول های خارجی باز هم تضعیف شود. عواملی از این دست را برخی از فعالان بازار به عنوان دلیل جذابیت بورس در سال جاری تلقی می کنند.
همان طور که پیشتر اشاره کردیم نگاهی دقیق تر به پیشینه تاریخی بازار سهام حکایت از آن دارد که با هر بار افزایش تورم و رشد قیمت ارز، بازار این اتفاق را به فال نیک گرفته و تقاضا برای سهام را به موازات افزایش قیمت ها و بعضا با اندکی تاخیر افزایش داده است. به دنبال این اتفاق نیز امکان آن فراهم شده تا بسیاری از فعالان بازار به شرط ورود و خروج به موقع در این بازار سودی بسیار بیشتر از تورم کسب کنند. این اتفاق چگونه رخ می دهد؟برای پاسخ به این سال باید این واقعیت را همواره پیش چشم خود داشته باشیم که در طول دهه های اخیر کسری بودجه پای ثابت تمامی برنامه اقتصادی دولت ها بوده و تقریبا هیچ دوره ای یافت نمی شود که در آن دولت ها مجبور به افزایش پایه پولی نشده باشند، در مقابل اما وظیفه حفظ ارزش پول ملی نیز در تمامی این سال ها بر روی دوش قوه مجریه سنگینی می کرده و دولت ها همواره مجبور بوده اند تا در غیاب افزایش سطح بهره وری در اقتصاد و رونق تولید برای نیل به این هدف به ارزپاشی در بازار مربوطه اقدام کنند. در چنین شرایطی هر بار که درآمد ارزی دولت ها کم شده آنها از فشار بر فنر قیمت ارز بازمانده اند؛ تورم به یک باره رشدی قابل توجه را به ثبت رسانده و قیمت ارز به مانند اواخر دوره روسای جمهور پیشین به یکباره رشد کرده است. در چنین شرایطی نه تنها ارزش جایگزینی سهام (که به دلیل بالا بودن نرخ بهره در ایران و نبود سود اقتصادی در سال های رکود در قیمت سهام منعکس نمی شود) به یکباره افزایش یافته بلکه سود شرکت ها نیز در هماهنگی با تورم بیشتر شده و زمینه را برای رشد قیمت سهام فراهم کرده است. نگاهی به سابقه قیمتی بسیاری از نمادهای بازار سهام حکایت از آن دارد که تمامی آنها در سال های 83، 91 تا 92 و 97 تا 99 رشد قابل توجهی را از این بابت داشته اند، در واقع اگر بخواهیم به طور خلاصه تر بگوییم بازار سهام در ایران بهروزی خود را بیشتر از ناحیه تورم مشاهده کرده است تا رونق تولید و افزایش تکنولوژی یا بهره وری.
مطالعه وضعیت بورس تهران مطابق با آنچه که گفته شد نشان می دهد که بازار سهام کشور ما دقیقا وضعیتی برخلاف بازارهای سهام در کشورهای مطرح با بازارهای سهام با سابقه دارد. برخلاف بورس تهران، هنگامی که در کشورهایی نظیر ایالات متحده یا بریتانیا خبری از رکود تورمی یا تورم به گوش می رسد بازارها اگرچه ممکن است اندکی افزایش قیمت را بر برخی از نمادها تجربه کنند با این وجود به سرعت به اخبار تورمی واکنش نشان می دهند و در مسیر افت قیمت ها و شاخص ها گام برمی دارند. در حال حاضر آنچه که در بیشتر بورس های آمریکایی، آسیایی و اروپایی رخ می دهد، شاهدی بر این مدعا است. دلیل این امر را می توان در وضعیت بازار سهام و روند بلندمدت اقتصاد آنها جست وجو کرد. در بسیاری از این کشورها در وهله نخست به دلیل پایین بودن ساختاری نرخ بهره و بالا بودن سود اقتصادی، به سبب آنکه قیمت ها همواره به ارزش جایگزینی نزدیک هستند، تکاپو برای رساندن قیمت ها به ارزش ذاتی چندان بالا نیست و در وهله دوم نیز انتظارات بازار چندان با تورم همساز نشده است. در این کشورها به سبب آنکه سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی سود خود را از سرمایه گذاری در شرکت های بهره ور و رو به رشد به دست می آورند هر نوع عامل تورمی که متعاقبا سیاست های ضدتورمی بانک های مرکزی را به دنبال خواهد داشت، در این بازارها به عنوان عامل منفی در نظر گرفته می شود، چراکه سیاستگذاران پولی به دنبال تلاش برای مهار تورم همواره نرخ بهره را افزایش داده و به سبب فوریتی که مقابله با افزایش سطح عمومی قیمت ها دارد، عموما اقتصاد را درگیر رکودی نسبی می کنند.
در ایران اما چنین چیزی عموما رخ نمی دهد. تجربه سال بازار داغ سیگنالفروشان بورس های اخیر حکایت از آن دارد که سیاستگذار به دلیل نوع نگاهی که به وظیفه خود در اقتصاد کلان دارد، همواره بر آن است تا با قرارگرفتن در نقش ناجی بازارها و با گردن نهادن به خواست عمومی از افزایش قیمت پول یا همان بهره در اقتصاد سر باز زند. این شرایط سبب می شود تا دولت زیر بار افزایش قیمت استقراض نرفته و صرفا سعی کند تا با اتخاذ سیاست های تسکینی نظیر برداشت از صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازارها به نجات قیمت ها بپردازد. در این شرایط طبیعی است که بازار آن هم در شرایطی که ریسک های سیستماتیک نظیر ریسک های سیاسی و قانونی بالا است، در نبود چشم انداز رشد اقتصادی به دنبال صید فرصت های تورمی باشد؛ اتفاقی که در ایران تاکنون افتاده است.
بنا بر آنچه که شرح داده شد، طبیعی است که در شرایط کنونی بسیاری از فعالان بورسی برای رونق تورمی دیگری خود را آماده کنند. ذهنیت فعالان بازار سهام نشان می دهد که آنها انتظار دارند تا همچنان آفتاب صعود قیمت ها در بازار سهام از شرق طلوع کند، با این حال نظرات متفاوتی نیز در این خصوص وجود دارد. کارشناسانی که بیراه نیز نمی گویند. بنا بر این نگاه در تمامی دوره های قبلی تورم و افزایش قیمت ارز به جز سال های 97 تا 99، در مدت های 6 تا 7 ساله دوره های رونقی ایجاد شده است که سبب شده تا قدرت خرید مردم در سایه افزایش دستوری دستمزدها و سرکوب قیمت ارز در داخل تا حد زیادی ترمیم شود.
به علاوه در تمامی این ادوار قیمت دلار افزایشی بین دو تا 4 برابری را تجربه کرده است؛ این در حالی است که بهای ارز در سال های 96 تا 99 تقریبا 10 برابر شده و قیمت دلار را از میانه کانال 3 هزار تومانی به 32 هزار تومان در سال 99 رسانده است. در این میان تورم در سال 1400 نیز رشدی دوبرابر رشد قیمت ارز در این سال داشته و به طور بی وقفه به سیر سعودی آمار فقر افزوده است. مردم ایران 4 سال اخیر را در شرایطی سپری کرده اند که بیکاری واقعی با در نظر گرفتن افرادی که دولت به سبب جویای کار نبودن از آمارها کنار گذاشته اند، بیشتر شده و تقریبا هیچ مجالی برای بهبود قدرت خرید مردم نبوده است، در واقع بخش مهمی از درآمد خانوار ایرانی که این سال ها صرف پرداخت اجاره خانه نمی شود، لاجرم به خرید مواد غذایی اختصاص می یابد و مردم عملا توان چندانی برای پس انداز ندارند. در این میان بسیاری از بنگاه های تولیدی تعطیل شده درحالی که ایران طلایی ترین سال های خود را با داشتن جمعیت جوان سپری کرده است، از این رو می توان گفت که پول چندانی به عنوان سرمایه های خرد درمیان ایرانیان باقی نمانده تا به مانند سال های 97 تا 99 به سمت بازار سهام گسیل کنند. البته در همین بین باید این نکته را هم در نظر داشته که خروج سرمایه به سمت بازار رمزارزها بنا بر شنیده ها هم اکنون بسیار بیشتر از سال های قبل است و بخشی از زیان دیدگان در بورس و یا حتی تریدرهای حرفه های به دنبال آن هستند که بازاری بدون دخالت های دولت و ریسک های تحمیل شده از سوی آن را به عنوان مقصد سرمایه خود برگزینند. این بازار در شرایطی طی سال های 99 تاکنون جذاب شده که حتی ریزش سنگین این روزهای آن بسیاری را در مورد جذابیت این بازار اقناع کرده است، ضمن آنکه نگاه مداخله جویانه سیاستگذار و احتمال کنترل شدید قیمت ها در برابر صعود می توان به عدم تناسب جدی میان هزینه و درآمد بنگاه های تولیدی بینجامد تا اثری معکوس از تورم را پذیرا باشند، از این رو مطابق با آنچه که مخالفان تداوم رشد تورمی بازار فرض می کنند، می توان گفت که با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد و رقابت نسبی بازار خارجی با بورس تهران شاید بعید نباشد که انتظارات خود از این بازار را با سناریوهای مختلف تطبیق دهیم و بر اساس آن برای حضور هیجانی در بازارهای مختلف سرمایه گذاری تصمیم بگیریم.
دیدگاه شما