مفهوم ریسک و بازده در سرمایهگذاری چیست؟
ریسک و بازده، دو مفهوم مخالف هم در دنیای مالی و سرمایهگذاری است و وجود بالانس بین آنها را میتوان به عنوان “توانایی راحت خوابیدن در شب” دانست.
براساس فاکتورهایی مانند سن، درآمد و اهداف سرمایهگذاری، شاید مایل باشید ریسک مالی بسیاری را در سرمایهگذاریهایتان بپذیرید یا اینکه ترجیح دهید سرمایهگذاری امنتری داشته باشید.
بسیار حیاتی است که یک سرمایهگذار تصمیم بگیرد چقدر توانایی پذیرش ریسک را دارد، به طوری که در عین حال با وجود سرمایهگذاری که انجام داده احساس راحتی کند.
برای سرمایهگذاران، تعریف اولیه ریسک، احتمال متفاوت بودن بازده سرمایهگذاری نسبت به بازده مورد انتظار است.
افراد میتوانند با انحراف معیار، میزان ریسک را اندازه بگیرند. به خاطر وجود ریسک، احتمال از دست رفتن بخشی از سرمایهگذاری یا کل آن وجود دارد. اما “بازده” از سمت دیگر، سود یا زیانی است که یک سرمایهگذاری به همراه دارد.
به طور کلی، در هنگام وجود ریسک پایین در یک سرمایهگذاری، پتانسیل کسب بازده نیز معمولا پایین است.
سطح بالای ریسک نیز معمولا همراه با انتظار بازدهی بالاست.
یک سرمایهگذاری پرریسک، با صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ احتمال بالا در زیان و احتمال از دست دادن همهچیز همراه است ولی در سمت دیگر، احتمال کسب سود نیز بالاتر از سرمایهگذاری کمریسکتر است. توازن بین ریسک و بازده، موازنه بین کمترین ریسک احتمالی و بیشترین بازده ممکن است.
برای درک بهتر این موضوع، نمودار زیر ( رابطه ریسک و بازده ) را مشاهده کنید.
در این نمودار یک انحراف معیار بزرگتر به معنای سطح ریسک بالاتر و همچنین پتانسیل کسب سود بیشتر است.
مهم است بدانید وجود ریسک بالا، مساوی بازده بالاتر نیست، بنابراین توازن بین ریسک و بازده به این معناست که ریسک بالاتر، صرفا نشاندهنده پتانسیل سود بالاتر است و هیچ تضمینی وجود ندارد. ریسک بالاتر، احتمال ضرر سنگینتر را نیز در پی خواهد داشت.
از منظر دیگر، بازده بدون ریسک توسط دولت ارائه میشود، زیرا احتمال ضرر در آن تقریبا صفر است.
بنابراین، اگر نرخ بازده بدون ریسک به طور مثال 15 درصد باشد به این معناست که سرمایهگذاران میتوانند در طول سال، 15 درصد سود کسب کنند، بدون اینکه ریسکی متوجه دارایی آنها باشد.
بازدهی سالیانه 15 درصدی ممکن است برای برخیها جذاب باشد، اما سوال اینجاست با وجود نرخ تورم بالا و برخی دیگر از سرمایهگذاریهای خاص که بازدهی بسیار بیشتری از 15 درصد را داراست، (مثلا صندوقهایی با سود ثابت 18 یا 20 درصدی سالیانه) چرا باید شخصی به بازدهی 15 درصدی رضایت دهد؟
یک دلیل برای سرمایهگذاری با ریسک تقریبا صفر (مانند سپردهگذاری در بانکها) توسط این افراد را میتوان وجود مقدار کمی ریسک در سرمایهگذاری در صندوقها عنوان کرد و به خاطر اینکه احتمال بسیار کمی برای ضرر وجود دارد یا فرد موردنظر شناختی از این صندوقها ندارد، ترجیح میدهد سرمایه خود را در بانک بگذارد.
سطح ریسک
یکی از تصمیمات بزرگ برای هر سرمایهگذار، انتخاب صحیح سطح ریسک است. میزان تحمل ریسک براساس شرایط فعلی سرمایهگذار، اهداف آینده او و سایر فاکتورها مشخص میشود. اگر بخواهیم چندین بازار و روش سرمایهگذاری را براساس سطح ریسک (از پر ریسک به کمریسک مرتب کنیم) به این شرح خواهد بود:
ریسک و بازده در مدیریت مالی
مفهوم ریسک و بازده یکی از جنبههای مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیتهای اساسی در کسبوکار است.
به طور کلی، هرچقدر یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، احتمال بازده مالی بیشتری در آن کسب و کار وجود خواهد داشت که البته استثناهایی در این خصوص وجود دارد، زیرا ریسکهای غیرمنطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
نوسان
وجود نوسان به معنای نحوه تغییر قیمت نوع خاصی از اوراق بهادار در یک بازده زمانی مشخص است.
درصد نوسان میانگین تفاوت بین قیمت و متوسط قیمت در یک بازه زمانی خاص را میسنجد، هر چقدر نوسان یک اوراق بهادار بیشتر باشد، عدم قطعیت نیز بیشتر خواهد بود.
مدیران مالی معمولا نگران نوسان قیمت سهام شرکتی که در آن کار میکنند و همینطور نوسان سهام شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاند هستند.
ریسک معمولا به میزان نوسان وابسته است، یک سهام یا یک دارایی دارای نوسان به این خاطر دارای ریسک است که عدم قطعیت بیشتری در آن وجود دارد. ریسک در این مورد، یک جنبه مثبت نیز دارد، زیرا همانطور که گفتیم نشاندهنده وجود پتانسیل کسب سود بالاتر در اغلب مواقع است.
صرف ریسک (Risk Premium)
صرف ریسک این مفهوم را میرساند که در صورت برابر بودن همه عوامل، ریسک بیشتر همراه با بازده بیشتر خواهد بود. این یک مفهوم مهم برای مدیران مالی است که امید به قرض گرفتن پول دارند.
زیرا وامدهندگان برای تشخیص میزان ریسک شرکت، با دقت آنرا بررسی میکنند و تصمیمات خود را براساس سطح ریسک آن شرکت میگیرند. علاوه بر این، اگر وامدهنده موافق وام دادن به یک کسب و کار پرریسک باشد، احتمالا خواهان بازده بیشتری به عنوان نرخ سود خواهد بود.
اهرم مالی
بیشتر شرکتها منابع مالیشان را از طریق بدهی یا انتشار سهام بدست میآورند. منظور از منابع مالی صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ با انتشار سهام، کسب منابع از طریق سهامداران شرکت است.
این سهامداران متناسب با میزان سرمایهگذاریشان در سود شرکت سهیم هستند. تامین مالی از طریق بدهی و قرض، توسط موسسات مالی و بانکها انجام میشود و گرچه شرکت وامگیرنده باید بطور مرتب سود وام را به وامدهنده پرداخت کند اما دیگر نیاز به شریک کردن وامدهنده در درآمد را نخواهد داشت.
به همین دلیل یک شرکت میتواند به جای انتشار سهام، از وام برای تامین مالی فعالیتها و پروژههایش استفاده کند و سودهایش را متناسب با میزان سهم فعلی افزایش دهد. با این حال، ضررها هم میتواند از طریق این اهرم مالی افزایش یابد.
ریسک نرخ سود
علاوه بر سرمایهگذاری خارجی انجام شده توسط شرکت، یک مدیر مالی با ریسکهای دیگری نیز مواجه میشود.
برای مثال، با استفاده از اهرم مالی، یک مدیر مالی باید نگران نرخ بهره (سود) که شرکت در حال پرداخت آن است باشد، زیرا پرداخت چنین نرخ سودی میتواند آسیب قابل ملاحظهای به جریان پول نقد در شرکت برساند، تا جایی که شرکت ناتوان از پرداخت بدهیها شده و اعلام ورشکستگی کند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
پاداش انتظاری در بورس تهران
دنیایاقتصاد : جدیدترین دادهها از صرف ریسک سهام تا حدودی نشان میدهد که چرا خریدار چندانی در بورس تهران مشاهده نمیشود. آماری که حکایت از رتبه ۱۳۹ایران در میان ۱۹۰کشور مورد بررسی دارد. بازار سهام ایران از صرف ریسک ۶۷/ ۱۰درصدی برخوردار است که میگوید: در کنار نابازارسازهای بورس تهران، افزایش ریسکهای سیستماتیک و انتظارات تورمی، بازده مورد انتظار برای سرمایهگذاران بورسی را افزایش داده است و حالا سرمایهگذاران تنها در ازای دریافت پاداش بیش از ۳۱درصدی حاضرند وارد بورس تهران شوند.
در بازار داراییها به ندرت میتوان سرمایهگذاری را یافت که ریسکی بپذیرد و طلب پاداش نکند. هر چند در بازارهای گاوی یا صعودی، برآورد ذهنی از ریسک کاهش یافته و به اصطلاح سرمایهگذار وارد فاز جنون شده و بازار را عاری از ریسک تصور میکند اما در روزهای رکودی بازارها، شرایط بهگونهای متفاوت رقم میخورد. جدیدترین آمارها از صرف ریسک سهام تا حدودی نشان میدهد که چرا خریدار چندانی در بورس تهران مشاهده نمیشود صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ و بازار توانی برای رشد ندارد.
آماری که حکایت از رتبه ۱۳۹ ایران در میان ۱۹۰ کشور مورد بررسی دارد. بر اساس آمار و ارقام منتشر شده، بورس تهران از صرف ریسک ۶۷/ ۱۰درصدی برخوردار است که نشان میدهد در کنار نواقص بازار سرمایه ایران، فزونی یافتن ریسکهای سیستماتیک طی سالهای اخیر، نرخ بازده مورد انتظار برای سرمایهگذاری در بورسی که با رکودی فرسایشی دست و پنجه نرم میکند را افزایش داده است و حالا سرمایهگذاران تنها در ازای دریافت پاداش بیش از ۳۱درصدی حاضرند وارد بازار سهام شوند. البته کارشناسان معتقدند منفی بودن نرخ بهره واقعی در ایران و دستوری تعیین شدن آن، عاملی است که محاسبه صرف ریسک سهام را با انحرافاتی مواجه کرده است، با این حال بدون آمار و ارقام نیز میتوان دریافت که زیانهای وارده به سرمایهگذاران در کنار رکود فرسایشی ۱۷ ماهه در بازاری که تقریبا هیچ یک از معیارهای یک بازار آزاد را در اختیار ندارد، چه میزان سطح ریسک بازار را افزایش داده که حتی پتانسیلهای بنیادی نیز نمیتوانند به محرکی برای ورود پولها تبدیل شوند؛ دقیقا همان عاملی که در ماههای نخست سال ۹۹، بورس تهران را در ذهن سرمایهگذاران به بازاری بدون ریسک تبدیل کرده بود.
صرف ریسک چیست؟
ریسک یکی از کلیدیترین مشخصههای شکلگیری تصمیم در حوزه سرمایهگذاری، امور مربوط به بازارهای مالی و انواع فعالیتهای اقتصادی است. آگاهی از ریسک شرکتها و شناخت عوامل موثر بر آن از مباحث مهم بازار سرمایه است که میتواند نقشبهسزایی در تصمیمگیریها ایفا کند؛ زیرا بازده سهام شرکتها تابعی از ریسک است و سرمایهگذاران به فرآیند پیشبینی یا شکلگیری ریسک، توجه خاصی دارند. صرف ریسک (Risk Premium) در اصل میزان بازده اضافی بر بازده بدون ریسک است. به بیانی دیگر، زمانی که در بازار سهام، سرمایهگذاری انجام میشود بنا به نوع سهم انتخاب شده و ریسک مرتبط با آن، سرمایهگذار بازدهی بیشتر را بر اساس ریسک متحمل شده طلب میکند. این بازده مورد تقاضا صرف ریسک است. پس به مقدار بازده اضافه شده به بازده بدون ریسک در یک سرمایهگذاری (خرید سهم) صرف ریسک گفته میشود.
صرف ریسک در حالت ساده، پاداش مطالبه شده از سوی سرمایهگذار برای انتقال ثروت از دارایی بدون ریسک به دارایی ریسکی مانند سهام است. اگر نرخ بدون ریسک در ایران را حدود ۲۰درصد در نظر بگیریم (که با توجه به تعریف دستوری این نرخ، محاسبات کمی با انحراف مواجه میشود)، صرف ریسک ۶۷/ ۱۰درصدی بازار سهام ایران نشان میدهد که نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذار و آن نرخی که قرار است مبنای ارزشیابی سهام باشد، بیش از ۳۱درصد خواهد بود.
انحرافات تعیین ریسک سرمایهگذاری در بورس
همانطور که اشاره شد، نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران برای پذیرش ریسک اضافی، توسط دو متغیر نرخ بازده بدون ریسک (Risk-free Rate) و صرف ریسک سهام (Equity Risk Premium)، بهعنوان اجزای تشکیلدهنده نرخ تنزیل برآورد میشود. در کشورهایی که از یک بازار اوراق قرضه فعال برخوردارند، نرخ بازده بدون ریسک با انجام تعدیلاتی برابر نرخ اوراق خزانه بلندمدت (معمولا ۱۰ سال) در نظر گرفته شده و ارزشیابی توسط کارشناسان با استفاده از همین نرخها انجام میشود. اما چالش اصلی در ایران، نبود اوراق قرضه فعال است. از این رو کارشناسان مجبورند نرخ بازده بدون ریسک را برابر نرخ مصوب سپرده بانکی یا نرخ اوراق خزانه در نظر بگیرند که در واقعیت بدون ریسک نیستند و از آنجا که دستوری تعیین میشود، قابل اتکا نیز نیستند. در چنین شرایطی کارشناسان توصیه میکنند برای محاسبه نرخ بازده بدون ریسک باید به نرخ تورم انتظاری و نرخ رشد مورد انتظار رجوع شود و به این طریق نرخ بازده بدون ریسک را برای ارزشیابی سهام شرکت برآورد کرد. البته باید توجه داشت در نهایت آنچه محاسبه میشود بازده بدون ریسک نیست بلکه جایگزین بازده بدون ریسک است.
آمارها چه میگوید؟
جدیدترین آمارها از صرف ریسک سرمایهگذاری در کشورهای مختلف در قارههای پنجگانه نشان میدهد ایران با صرف ریسک سهام ۶۷/ ۱۰درصدی، رتبه ۱۳۹اُم را در میان ۱۹۰ کشور مورد بررسی در اختیار گرفته است. مناسبترین صرف ریسک سهام در میان کشورها ۲۴/ ۴درصد بود که ۱۴ کشور در این سطح قرار داشتند. در این خصوص میتوان استرالیا، کانادا، دانمارک، آلمان، جرزی، لیختناشتاین، لوکزامبورگ، هلند، نیوزیلند، نروژ، سنگاپور، سوئد، سوئیس و آمریکا را نام برد که در زمره برترین بازارهای سرمایه از منظر صرف ریسک سهام قرار داشتند. ۱۸ کشور اما همردیف ایران بودند و با صرف ریسک ۶۷/ ۱۰ درصدی در زمره بورسهای پرریسک قرار گرفتند. الجزایر، آنگولا، بلاروس، بوسنی و هرزگوین، کیپ ورد، غنا، گینه بیسائو، ماداگاسکار، مولداوی، مغولستان، نیکاراگوئه، نیجر، پاکستان، سنت وینسنت و گرنادینها، اسواتینی، تاجیکستان، توگو و اوکراین ۱۸ کشوری هستند که در این خصوص با بازار سهام ایران نقطه اشتراک دارند و ۴۰ کشور در ردههای پایینتر قرار میگیرند. بدترین میزان صرف ریسک سهام اما از آن ۴ کشور لبنان، سودان، سوریه و ونزوئلا با ریسک ۵۸/ ۲۴درصدی است.
متهم ردیف اول: ریسکهای سیستماتیک
ریسک از نظر شرایط وقوع به دو نوع ریسک نظاممند (سیستماتیک) و ریسک ویژه (غیرسیستماتیک) تفکیک میشود. ریسک سیستماتیک به شرایط عمومی بازار مربوط است و تعدادی از داراییها را متاثر میکند. تغییر در نرخ برابری پول ملی در برابر ارزهای خارجی، نرخ تورم، سیاستهای پولی و مالی، شرایط سیاسی، جنگ یا احتمال وقوع آن، تحریم و حتی برخی اظهارات سیاستمداران از منابع ریسک سیستماتیک هستند، بر ارزش سهام شرکتهای حاضر در بورس تاثیر میگذارند و سهامداران یا شرکتهای بازار نقشی در کنترل یا حذف آنها ندارند. در این ریسک، تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی کل بازار را تحتتاثیر قرار میدهد؛ اما ریسک ویژه که از آن به عنوان غیرسیستماتیک یاد میشود، منحصر به یک دارایی خاص است. این میزان از ریسک مختص یک شرکت یا صنعت است و ناشی از عوامل و پدیدههایی مانند اعتصاب کارگری، عملکرد مدیران، رقابت، تغییر سلیقه مصرفکنندگان و اعتباردهندگان است.
اما عامل اثرگذار در افزایش صرف ریسک سهام، ریسکهای سیستماتیک است. در ایران نیز تقریبا تمامی مولفههای افزاینده ریسکهای سیستماتیک مشاهده میشود. تورم بالا، نوسان نرخ ارز، تحریمها، نااطمینانیهای سیاسی و اقتصادی، اظهارنظرهای شوکدهنده سیاستگذاران، تصمیمات سیاستی ناگهانی و یک شبه، تهدیدها و تنشهای سیاسی و مواردی از این دست همگی یاریدهنده افزایش صرف ریسک در بازار سهام هستند. عواملی که قدرت پیشبینی را از فعالان بورسی سلب کرده و آنها را به تحمل ریسک بالاتری وادار میکنند که در نتیجه پاداش این تحمل ریسک را نیز افزایش میدهد.
متهمان ردیف دوم: انتظارات تورمی و نابازار
صرف ریسک بالا در یک بازار را میتوان حاصل افزایش ریسکهای سیستماتیک و غیرقابل حذف دانست. با این حال دو عامل رشد اقتصادی بالا و تورم فزاینده (نسبت به سود بدون ریسکعرف) میتواند سبب افزایش صرف ریسک شود. در ایران عامل دوم یعنی تورم بالا سبب شده تا GDP اسمی بیش از سود بانکی رشد کند و از آنجا که بازار سهام معمولا از روند GDP اسمی پیروی میکند، نرخ بازدهی بالاتر داشته و در نتیجه صرف ریسک بالاتری را در محاسبات نشان دهد.
ضمن آنکه انتظارات تورمی بالا مانعی در برابر کاهش نرخ سود خواهد بود. کارشناسان معتقدند برخی نواقص بازار صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ سرمایه از جمله بازار رقابت ناقص، اقتصاد دستوری و ناقرینگی اطلاعاتی سبب شده تا در کنار ریسکهای بالای سیستماتیک، ایران از این منظر در رتبههای پایینی قرار گیرد چراکه تمامی این مولفهها سبب شده نااطمینانیها افزایش یابد و قدرت پیشبینی آینده از سرمایهگذاران سلب شود. یعنی اگر ریسک را مطابق تعاریف ادبیات مالی عبارت از نوسان حول میانگین یا انحراف معیار از میانگین در نظر بگیریم، سیاستهای محدودکننده معاملاتی یا همان نابازارسازها (به عنوان نمونه دامنه نوسان، دخالتهای دولتی، قیمتگذاری دستوری و مواردی از این دست) موجب تشدید غیرضروری نوسانات مثبت و منفی در طول زمان حول میانگین بازدهی شده و از این منظر باعث افزایش ریسک بازار میشود. ضمن اینکه خود این محدودیتها عامل نوسانساز است که نهتنها باعث بیش پرتابی قیمتها در سیکلهای صعودی و نزولی میشود، بلکه در معاملات روزانه هم این سقف ۵درصدی موجب اثرگذاری بر رفتار خرید و فروش معاملهگران شده و عملا خود یک عامل نوسانزا (تولید ریسک) است. به عبارت ساده میتوان گفت این نابازارسازها از آنجا که ریسک نقدشوندگی برای سرمایهگذار در شرایط پرتلاطم اقتصادی ایجاد میکند، عملا به عنوان فاکتور اضافه ریسک عمل کرده و باعث رشد نرخ تنزیل یا طلب اضافه پاداش در برابر این ریسک نقدشوندگی میشود.
در عین حال یکی از فروض بازار رقابت کامل، شفافیت و برابری توزیع اطلاعات است؛ اما عامل اصلی اطلاعات نامتقارن، غیرواقعی بودن فرضهای بازار رقابت است. نحوه رفتار سرمایهگذاران در بازارهای سرمایه از عوامل مختلفی تاثیر میپذیرد که یکی از این عوامل موضوع عدماطمینان و عدمشفافیت اطلاعات مالی است. در رابطه با اطلاعات مالی دو ویژگی معین قابلتوجه است؛ یکی کیفیت اطلاعات و دیگری توزیع اطلاعات. ازاینرو، ریسک اطلاعات حسابداری را میتوان در محیط بازار سرمایه به دو جزء تفکیک کرد؛ یکی مربوط به ابهام درباره دقت اطلاعات و دیگری مربوط به توزیع اطلاعات.
اطلاعات مبهم، رابطه ارقام حسابداری و واقعیات اقتصادی را تضعیف کرده و سبب افزایش عدمتقارن اطلاعاتی میشود. بنابراین وجود محیط اطلاعاتی مطلوب، سبب افزایش توان گزارشهای مالی در انتقال اطلاعات شرکت و از طرفی موجب توزیع متقارن اطلاعات میان فعالان بازار میشود. اگر انتقال اطلاعات بهصورت نامتقارن بین افراد صورت گیرد، میتواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوع واحد سبب شود. در مجموع اما عدمتقارن اطلاعاتی پیامدهای نامطلوب مختلفی از قبیل افزایش ریسک، افزایش هزینه سرمایه، افزایش هزینههای معاملاتی، ضعف بازار، کاهش کارآیی بازار، کاهش نقدشوندگی و کاهش سود حاصل از معاملات در بازار سرمایه را در پی دارد.
بازده سرمایه گذاری
برای سرمایه گذاری، مفاهیم ریسک و بازده بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد که مورد توجه سرمایه گذاران قرار می گیرد و در این راستا این دو مقوله از هم جدا نیستند.
سرمایه گذاران برای تصمیم گیری به منظور کسب سود و بازده مطمئن، می توانند از ارتباط بین ریسک و بازده استفاده نمایند.
بازده سرمایه گذاری:
بازده سهام می تواند مقدار سود و یا پولی باشد که پس از سرمایه گذاری به دست می آید. لازم است به این نکته توجه داشت که بین بازده یا سود مورد انتظار و بازدهی که در حقیقت به دست می آید تفاوت هایی وجود دارد.
نکته: در واقع به تفاوت بین بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
رابطه بین ریسک و بازده، رابطه ای مستقیم می باشد. یعنی هر چه میزان بازده مورد انتظار بالا تر باشد، باید ریسک بالاتری را تحمل کرد. برای همین لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی، درجه ریسک پذیری تعیین شود تا تعادل مناسبی بین ریسک و صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ بازده ایجاد شود.
معرفی تئوری های ریسک و بازده:
مفهوم اصلی در سرمایه گذاری، به ریسک و بازده مربوط می باشد بر همین اساس، تئوری های ریسک و بازده مهم و قابل توجه هستند که لازم است به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شود.
نکته: در دنیای سرمایه گذاری، ریسک و بازده دو مفهوم متضاد و متناقض با هم می باشند.
بازده:
بازده (return) به پاداشی گفته می شود که شخص از سرمایه گذاری خود در اوراق و دارایی های مختلفی کسب می نماید.
این طرح ها شامل موارد زیر می باشد.
- دارایی های واقعی
- دارایی های مالی
- طرح ها و پروژه ها
بر همین اساس، می توان گفت که بازده همان نیروی محرکی است که انگیزه سرمایه گذاری را ایجاد می کند.
انواع بازده:
بازده به انواع زیر تقسیم می شود:
بازده مورد انتظار:
بازده مورد انتظار “Expected Return”، به مقدار پولی می گویند که شخص سرمایه گذار انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود آن را دریافت کند.
تئوری های ریسک و بازده
بازده واقعی:
بازده واقعی Actual Return، به میزان سود یا زیان واقعی می گویند که به یک سرمایه گذار تعلق دارد. این بازده به شکل زیر بیان می گردد: بازده مورد انتظار بعلاوه تاثیر عوامل خاص مربوط به شرکت و اخبار مربوط به اقتصاد، بـازده واقعی را ایجاد می کند.
توضیحات در مورد بـازده واقعی:
بـازده واقعی که در برابر بازده مورد انتظار قرار می گیرد، سودی است که سرمایه گذاران در واقعیت از سرمایه گذاری های خود دریافت می کنند.
بازده اضافی:
بازده اضافی “Excess Returns”، که به آن بازده اضافی آلفا گفته می شود، بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا سبدی می باشد که از یک معیار ها و یا شاخص هایی با سطح ریسک مشابه بهتر عمل می کنند و بیشتر می شوند.
این بازده به طور وسیعی برای اندازه گیری ارزش افزوده ایجاد شده توسط پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری، مورد استفاده قرار می گیرد و باعث سنجش توانایی مدیریت در غلبه بر بازار می باشد.
بازده سود سهام نقدی:
بازده سود سهام نقدی “Dividend Yield”، به نسبت مالی گفته می شود که نشان می دهد شرکت چه اندازه به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت می کند.
نکته ۱: این بازده به صورت درصدی نشان داده می شود و می تواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه گردد.
نکته ۲: این بازده روشی برای اندازه گیری مقدار جریان وجوه نقد می باشد.
بازده غیر عادی:
بازده غیر عادی “Abnormal Return”، به درصدی گفته می شود که برای توصیف بازده به دست آمده از اوراق بهادار یا پرتفوی در یک بازه زمانی، مورد استفاده قرار میگیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد انتظار می باشد.
نرخ بازده مورد انتظار نیز بازده محاسبه شده بر اساس مدل قیمت گذاری دارایی ها می باشد که با استفاده از میانگین بلند مدت بازده یا سایر ارزیابی ها به محاسبه می گردد.
ریسک (RISK) یعنی تفاوت بین آن چه که انتظار داریم و آن چه که اتفاق می افتد.
ریسک و بازده در مدیریت مالی:
مفهوم ریسک و بازده در مباحث مدیریت مالی، یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی است که از مسئولیت های اساسی در کسب و کار به شمار می رود.
به طور کلی، به هر اندازه که یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، احتمال بازده مالی آن بیشتر خواهد بود. البته استثنا هایی در این خصوص وجود دارد، زیرا ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله نسبت سودآوری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
ریسک و بازده در مدیریت مالی
نوسان:
در واقع نوسان به معنی نحوه تغییر قیمت نوع خاصی از اوراق بهادار در یک بازده زمانی مشخص می باشد که درصد نوسان عبارت است از سنجش میانگین تفاوت بین قیمت و متوسط قیمت در یک بازه زمانی خاص.
نکته: به هر اندازه که نوسان یکی از اوراق بهادار بیشتر باشد، عدم قطعیت آن نیز بیشتر خواهد بود.
صرف ریسک:
صرف ریسک (Risk Premium) به این مفهوم است که در صورت ثابت بودن همه عوامل، ریسک بیشتر، با بازده بیشتر همراه خواهد بود.
نکته ۱: صرف ریسک برای مدیران مالی مهم می باشد زیرا وام دهندگان برای تشخیص میزان ریسک شرکت، با دقت آن را بررسی کرده و تصمیمات خود را بر اساس سطح ریسک آن شرکت اخذ می کنند.
نکته ۲: اگر وام دهنده به یک کسب و کار پر ریسک وام اعطا نماید، احتمالا بازده بیشتری به عنوان نرخ سود از آن کسب و کار خواهد گرفت.
اهرم مالی:
بیشتر شرکت ها منابع مالی خود را از طریق بدهی و یا انتشار اوراق بهادار و سهام کسب می کنند. منظور از منابع مالی با انتشار سهام، کسب منابع از طریق سهامداران شرکت می باشد که این سهامداران متناسب با میزان سرمایه گذاری خود، در سود شرکت سهیم هستند.
تامین صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ مالی از طریق بدهی و قرض، توسط نهاد های مالی انجام می گردد و اگر شرکت وام گیرنده به طور مرتب سود وام را به وام دهنده پرداخت نماید، دیگر نیاز به شریک کردن وام دهنده در درآمد خود را نخواهد داشت.
نکته: همچنین می توان گفت ضرر ها از طریق این اهرم مالی می توانند افزایش یابند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ارزش اسمی سهام را به شما پیشنهاد می کنیم.
رابطه بین ریسک و بازده
یکی از مهمترین درس های تاریخ بازار سرمایه این است که به طور متوسط برای پذیرش ریسک پاداش وجود دارد، این پاداش را صرف ریسک میگوییم.
همچنین میدانیم که صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد .
اساس و پایه تصمیمات سرمایه گذاری رابطه ریسک و بازده است. در ارتباط با ریسک و بازده می توان گفت:
۱- میان ریسک و بازده یک رابطه خطی مثبت وجود دارد به نحوی که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد .
۲- در دوره های زمانی بلند مدت، مانند دوره های ۱۱ ساله یا بیشتر ، رابطه تاریخی میان ریسک و بازده باید مثبت باشد .
۳ - در دوره های زمانی کوتاه مدت، مانند یک یا دو سال انتظار می رود رابطه ریسک و بازده همیشه مثبت باشد .با این حال رابطه ممکن است منفی و یا با شیبی به سمت پایین باشد.
منبع
لینک های مفید
ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارزمثال ۱: فرض کنید شما مقداری پول دارید و میخواهید با این پول سرمایهگذاری کنید. شما میتوانید در پروژههای مختلفی سرمایهگذاری کنید که سودهای متفاوتی را نصیب شما میکند. این سود در حقیقت پاداش پولی است که شما بهجای مصارف گوناگون در زمینههای دیگر سرمایهگذاری کردهاید. سرمایهگذاری شما ممکن است از نوعی باشد که حتماً سود در پی داشته باشد یا آنکه سرمایهگذاریتان به نحوی باشد که دریافت سود را تضمین نکند. به طور مثال وقتی شما پولتان را در بانک سرمایهگذاری میکنید، مطمئن هستید که در پایان دوره (ماهیانه یا سالیانه) درصد مشخصی سود دریافت میکنید؛ یعنی بانک تضمین میکند که درصد معینی از پول شما را در پایان دوره مورد قرارداد به عنوان سود به شما پرداخت نماید. بنابراین سرمایهگذاری شما مطمئن و بدون ریسک است. زیرا شما اطمینان دارید به سودی که بانک با شما قرارداد کردهاست، میرسید. در حالت دیگر شما میتوانید در حوزه دیگری نظیر بورس سرمایهگذاری کنید. در این حوزه شما این امکان را دارید که به سودی چند برابر سود بانک دست پیدا کنید اما نکته آن است که برای دریافت این سود ضمانتی وجود ندارد و گاهی ممکن است سرمایهگذاری شما با ضرر مواجه شود. بنابراین در مثال فوق، دو مفهوم دارای اهمیت است:
سود یا زیانی (بازده) که از سرمایهگذاری نصیبتان میشود.
وجود یا عدم وجود تضمین (ریسک) برای دریافت سود سرمایهگذاری.
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت، زیرا تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود.
بازده چیست؟ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
کنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک
− ریسک نرخ ارز
− ریسک نوسان نرخ بهره
− ریسک بازار
− ریسک تورمی
− ریسک نقدینگی
− ریسک تجاری
انواع ریسک سرمایهگذاری چیست؟
ریسک در تعریفی ساده به این معنی است که، با علم بر غیر قابل پیشبینی بودن موضوعی، دست به عملی بزنیم که اطمینانی از نتیجه بخش بودن آن نداریم. کلمه ریسک مفهوم خطر را تداعی میکند اما ریسک الزاما منفی نیست و بیشتر معنای عدم قطعیت دارد. در حقیقت ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. گاهی اتفاق میافتد که ما خود را در معرض ریسک قرار میدهیم و با فرصتهای مثبت روبهرو میشویم. در مقالات قبلی مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری را مفصل بررسی کردیم و در این مقاله، انواع ریسک در سرمایهگذاری را بررسی خواهیم کرد.
ریسک سرمایهگذاری چیست؟
ریسک در سرمایهگذاری نیز عبارت است از عدم اطمینانی که در بازدهی سرمایهگذاری وجود دارد. اصل ثابت سرمایهگذاری سودآوری آن است؛ تا از سود ده بودن معاملهای اطمینان نداشته باشیم تمایلی برای سرمایهگذای در آن نداریم. به همین صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ خاطر افرادی که ریسکگریز هستند از سرمایهگذاری در جایی که احتمال ریسک و خطر از بین رفتن سرمایه وجود دارد امتناع میکنند و وارد پروسههای سرمایهگذاری پر مخاطره نمیشوند، مگر آن که سود برآورد شده بسیار زیاد باشد.
ریسک قابل اندازهگیری است و شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را برای شناسایی ریسکهای احتمالی قرار میدهند تا بتوانند ریسک سرمایهگذاری خود را مدیریت و کنترل کنند. برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری، معیارهای وجود دارد که از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی است. این که انحراف معیار بازده تاریخی محاسبهشده بالا باشد به آن معنا است که ریسک سرمایهگذاری بسیار زیاد است.
انواع ریسک سرمایهگذاری
در بالا به تعریفی از ریسک سرمایهگذاری اشاره کردیم، در ادامه باید بدانیم که هرگاه بخواهیم درباره سرمایهگذاری صحیح تصمیم بگیریم باید با انواع ریسک سرمایهگذاری آشنایی داشته باشیم. به طور معمول ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
- ریسک سیستماتیک: ریسکی را که به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه مرتبط است، ریسک سیستماتیک میگویند. این ریسک محدود به صنعت خاصی نمیشود و بر تمامیت بازار تأثیر میگذارد و به هیچ عنوان قابل حذف شدن نیست به این معنی که در هر شرایطی باید پذیرای ریسک سیستماتیک باشید.
- ریسک غیر سیستماتیک: این نوع، برخلاف سیستماتیک قابل کنترل است و بستگی به تصمیم سرمایهگذار دارد. به عنوان مثال شخص میتواند سهام شرکتی را که عملکرد نامناسبی در شرایط بحرانی دارد، خریداری نکند و ریسک خود را کاهش دهد.
انواع دیگری از ریسک وجود دارند که زیرمجموعه ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک هستند و در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
ریسک نرخ سود
زمانی که سرمایه خود را در چند حوزه مختلف سرمایهگذاری میکنیم ریسک نرخ سود مطرح میشود. تصور کنید مقداری از سرمایه را به اوراق مشارکت با سود ۱۵ درصد اختصاص دهیم، مقداری از آن را در بانک با سود ۱۵ درصد بگذاریم و مقداری را سهام با سود ۲۰ درصد خریداری کنیم. در این جا با برآورد میزان سوددهی این سه حوزه، به نتیجه میرسیم که خرید سهام برای ما به صرفهتر است و بهتر است پول بیشتری را در این حوزه مالی سرمایهگذاری کنیم و عکس این مطلب هم صادق است. در واقع تفاوت نرخ سود این سه سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از سه گزینه که ریسک کمتری دارد، سوق دهد.
ریسک تورم
ریسک تورم یا به تعبیری ریسک قدرت خرید، به احتمال کاهش ارزش دارایی بر اثر تورم و کم شدن ارزش واحد پول یک کشور در آینده گفته میشود. رشد نرخ تورم ارتباط مستقیم با بازدهی سرمایهگذاری دارد و عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید. برای توضیح بیشتر، اگر شخصی انتظار بازدهی ۵۰ درصدی از سرمایهگذاری خود داشته باشد و تورم صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ سالانه ۲۰ درصد باشد در نهایت ۳۰ درصد بازدهی خواهد داشت بنابراین هرچه نرخ تورم افزایش یابد، میزان بازدهی سرمایهگذاری ما کم میشود. پس باید گزینهای را انتخاب کنیم که پس از کسر تورم موجود و تورم پیشبینی شده، بازدهی قابل قبولی داشته باشد.
ریسک مالی
تعهدات مالی و وامهای شرکتی که قرار است در آن سرمایهگذاری شود برای بسیاری از سرمایهگذاران مسئله مهمی است؛ زیرا هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی آن بیشتر باشد، توان شرکت برای توسعه و گسترش و نهایتا افزایش سوددهی کم میشود. این تعهدات و تسهیلات در صورتهای مالی شرکتها موجود است و سرمایهگذاران میتوانند با مطالعه صورتهای مالی، از شرکتهایی که تعهدات مالی زیاد و در نتیجه ریسک مالی بالا دارند حذر کنند و به سراغ شرکتهای کم ریسک تر بروند.
ریسک نقدشوندگی
داراییهایی که خرید و فروش آنها به آسانی صورت میگیرد، ریسک نقدشوندگی کمتری دارند. سرمایهگذاری مطلوب، آن است که سرمایهگذار هرزمان که اراده کند بتواند سهام خود را نقد کند. اگر شما سهمی داشته باشید که به دلیل عملکرد نامناسب شرکت کسی آن را نمیخرد، شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. در واقع هرچه سرعت خرید و فروش سهامتان بیشتر باشد، معاملات آن روانتر و ریسک آن کمتر است.
ریسک نرخ ارز
این نوع ریسک در مورد شرکتهایی است که عمده مواد اولیه خود را وارد میکنند. با رشد نرخ ارز، این شرکتها درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهند شد و باید هزینه زیادی را متحمل شوند و روشن است که هزینه بالای شرکت، میزان سوددهی آن را کاهش میدهد و در نتیجه سرمایهگذاری در آن با ریسک همراه خواهد شد.
ریسک تجاری
ریسک تجاری شامل تمامی هزینههای یک شرکت برای عملیاتی کردن پروژههایش است. شرکتی که قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است از ریسک تجاری کمتری برخوردار است. این هزینهها شامل حقوق پرسنل، هزینه تولید، اجاره تسهیلات و هزینههای اداری میشود.
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری یا نکول، مربوط به زمانی است که یک شرکت توانایی وصول سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود نداشته باشد. ریسک اعتباری یا ریسک عدم بازپرداخت سود، برای سرمایهگذاران نگرانکننده است. توجه داشته باشید اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک را دارند و بازدهی آنها نیز کم است و در مقابل اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک اعتباری و در نتیجه نرخ بهره بالاتری هستند.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک و نوعی از ریسک مالی به حساب میآید. بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی و تغییر قوانین دولتی سبب میشود که دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد و این امر روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. نام دیگر این نوع ریسک، ریسک ژئوپلیتیک است. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، به مقاله «تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازار بورس ایران و جهان چیست؟» مراجعه بفرمایید.
ریسک بازار
ریسک بازار در بین انواع ریسکها، آشناترین ریسک به حساب میآید و عبارت است از تغییر بازدهی بر اثر نوسانات کلی بازار. تمامی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، عواملی مانند: رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و… باعث تغییر بازار و پیدایش این نوع ریسک میشوند. در بازار سهام، آتی سکه و فارکس و بازارهایی با نوسان بالا، بیشتر از باقی بازارها با این ریسک مواجه هستیم.
طبقهبندی افراد از نظر ریسکپذیری
افراد از نظر پذیرش میزان ریسک به ۳ دسته زیر تقسیمبندی میشوند:
- افراد ریسکگریز: کسانی که در مقابل سرمایهگذاری خود سیاستی محافظهکارانه پیش میگیرند. این افراد تنها در جایی سرمایهگذاری میکنند که مطمئن باشند که احتمال موفقیت بسیار بالا است.
- افراد ریسکپذیر: استراتژی این افراد جسارات و شجاعت در سرمایهگذاری است. این افراد پذیرای ریسک بالا هستند و به شانس و هوش مالی خود اعتقاد زیادی دارند.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: این گروه نسبت به ریسک کردن در زندگی خود واکنشی خنثی دارند. در مقابل سود و یا زیان پول خود خنثی هستند زیرا ارزش پول را همان ارزش اسمی آن میدانند.
نکته دیگر این است که به طور طبیعی به دست آوردن سود بیشتر با پذیرش ریسک بیشتر، امکانپذیر است. پس نمیتوان ریسک نکرد و سود فراوان کسب کرد. زمانی که شما با پذیرش ریسک بالا، سود زیادی به دست میآورید این سود پاداش شما است و در اصطلاح به آن صرف ریسک میگویند.
سخن آخر
در آخر لازم است به این نکته اشاره کنیم که، مهار کردن همه ریسکهای سرمایه گذاری عملا ممکن نیست اما با داشتن دانش و تجربه مدیریت ریسک، میتوان میزان ریسک را کاهش داد. یکی از راهکارهای کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس، تنوع بخشیدن به سبد دارایی است. شنیدهایم که از قدیم گفته اند؛ همه تخم مرغهای خود را در یک سبد نگذارید. با تنوعبخشی به صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ داراییهایمان در واقع از بالا رفتن ریسک کلی سبد جلوگیری میکنیم. سرمایهگذاری در حوزههای مختلف مالی باعث میشود که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع، در مجموع ریسک کمتری را متحمل شویم. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی همراه باشد و در این زمینه لازم است با تحلیلگران و کارشناسان و متخصصان مالی مشورت کرده و از آنها مشاوره دریافت کنیم.
دیدگاه شما